چگونه به نماز اول وقت مقید شویم؟
پی جویی برای جواب این سوال، خود قدم شروع مناسبی است. چرا که نشان دهنده تمایل برای انجام این کار، و درک مقداری از نیکی آن است. هر چند که درک کاملی از فضیلت این عمل نیست. چرا که در صورت فهم کامل از جایگاه نماز اول وقت، انسان بدون هیچ گونه تردیدی با عزم راسخ به آن مبادت می کند و هیچ مشکلی را بر سر راه خود نمی پذیرد. انسانی که زندگی خود در عالم مادی را، حضور موقت در میدان امتحان می داند، و دنیا را به منزله مزرعه ای برای آخرت می بیند، عبادت خدا حاشیه زندگی اش نمی شود. (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلی‌ حَرْفٍ[حج/11] و از میان مردم کسی است که خدا را با تردید می ‌پرستد.) بلکه عبادت اصل و اساس زندگی او می شود. و سعی می کند تمام لحظات زندگی اش، عبودیت خدای متعال محسوب شود، تا در این بازار الهی، به کسب سود بیشتر نائل شود: حضرت علی (ع) از دید الهی دنیا را این گونه توصیف می کنند: دنیا برای کسی که از آن برای آخرتش توشه برگیرد، سرای توانگری است ... بازارگاه دوستان خداست که در آن کسب رحمت کنند و سودشان بهشت است.[1] بنابراین با این نوع دیدگاه انسان سعی می کند، با جهت دهی اعمال در جهت رضای الهی، تمام اعمالش عبادت خدای متعال محسوب شود. و برای چنین کسی، چیزی مانع نماز اول وقت نخواهد شد. چرا که نماز ستون دین، و در راس تمام عبادات قرار دارد. امام صادق علیه السلام: فضیلت اوّل وقت [نماز ]بر آخر وقت همچون فضیلت آخرت بر دنیاست.[2] امام صادق علیه السلام: فضیلت اوّل وقت بر آخر آن برای مؤمن، از دارایی و فرزندش بهتر است.[3] امام صادق علیه السلام: هر نمازی دو وقت دارد: اوّل و آخر. اوّل وقت، بهترین آن است. هیچ کس نباید نماز را بدون علّت به آخر وقت بیندازد. آخر وقت فقط برای بیمار و علیل و کسی که عذری دارد، قرار داده شده است. اوّل وقت [مایه] خشنودی خداست و آخر وقت [باعث ] آمرزش خدا.[4] بنابراین با این نوع دیدگاهی که در این نوشته تصویر شد، انسان به راحتی به نماز اول وقت مقید می شود. چون عزم و اراده انسان می تواند کوه ها را جا به جا کند و احساس ضعف در مقابل بعضی از اعمال، ناشی از نبود تصمیم جدی و عزم راسخ است. [1]. نهج البلاغه، کلمات قصار 131. [2]. ثواب الأعمال : 58/2. [3]. بحار الأنوار : 82/359/43. [4]. بحار الأنوار : 83/25/47.
عنوان سوال:

چگونه به نماز اول وقت مقید شویم؟


پاسخ:

پی جویی برای جواب این سوال، خود قدم شروع مناسبی است. چرا که نشان دهنده تمایل برای انجام این کار، و درک مقداری از نیکی آن است. هر چند که درک کاملی از فضیلت این عمل نیست. چرا که در صورت فهم کامل از جایگاه نماز اول وقت، انسان بدون هیچ گونه تردیدی با عزم راسخ به آن مبادت می کند و هیچ مشکلی را بر سر راه خود نمی پذیرد.

انسانی که زندگی خود در عالم مادی را، حضور موقت در میدان امتحان می داند، و دنیا را به منزله مزرعه ای برای آخرت می بیند، عبادت خدا حاشیه زندگی اش نمی شود.
(وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلی‌ حَرْفٍ[حج/11] و از میان مردم کسی است که خدا را با تردید می ‌پرستد.)

بلکه عبادت اصل و اساس زندگی او می شود. و سعی می کند تمام لحظات زندگی اش، عبودیت خدای متعال محسوب شود، تا در این بازار الهی، به کسب سود بیشتر نائل شود:
حضرت علی (ع) از دید الهی دنیا را این گونه توصیف می کنند: دنیا برای کسی که از آن برای آخرتش توشه برگیرد، سرای توانگری است ... بازارگاه دوستان خداست که در آن کسب رحمت کنند و سودشان بهشت است.[1]

بنابراین با این نوع دیدگاه انسان سعی می کند، با جهت دهی اعمال در جهت رضای الهی، تمام اعمالش عبادت خدای متعال محسوب شود. و برای چنین کسی، چیزی مانع نماز اول وقت نخواهد شد. چرا که نماز ستون دین، و در راس تمام عبادات قرار دارد.

امام صادق علیه السلام: فضیلت اوّل وقت [نماز ]بر آخر وقت همچون فضیلت آخرت بر دنیاست.[2]
امام صادق علیه السلام: فضیلت اوّل وقت بر آخر آن برای مؤمن، از دارایی و فرزندش بهتر است.[3]

امام صادق علیه السلام: هر نمازی دو وقت دارد: اوّل و آخر. اوّل وقت، بهترین آن است. هیچ کس نباید نماز را بدون علّت به آخر وقت بیندازد. آخر وقت فقط برای بیمار و علیل و کسی که عذری دارد، قرار داده شده است. اوّل وقت [مایه] خشنودی خداست و آخر وقت [باعث ] آمرزش خدا.[4]
بنابراین با این نوع دیدگاهی که در این نوشته تصویر شد، انسان به راحتی به نماز اول وقت مقید می شود. چون عزم و اراده انسان می تواند کوه ها را جا به جا کند و احساس ضعف در مقابل بعضی از اعمال، ناشی از نبود تصمیم جدی و عزم راسخ است.

[1]. نهج البلاغه، کلمات قصار 131.
[2]. ثواب الأعمال : 58/2.
[3]. بحار الأنوار : 82/359/43.
[4]. بحار الأنوار : 83/25/47.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین