تقید به نماز اول وقت عمل دشواری نیست و راه آن نیز روشن است! هر وقت اذان گفته شد، تمام کارهای دیگر را رها کنیم و به اقامه نماز بپردازیم. اگر این کار ساده و راحت را نمی توانیم انجام دهیم، حتما مانعی بر سر راه وجود دارد. و الا انسانی که کوهها را جابه جا می کند، هرگز نباید در مقابل چنین مساله ای احساس عجز کند. شاید این مانع در شناخت انسان موجود باشد و کسی هنوز معنای نماز، حقیقت دین، عظمت خدای متعال، هستی خویش، را در نیافته که مهمترین مساله برای تامین سعادت او ، آنچنان برایش بی اهمیت شده که علیرغم سادگی و آسان بودنش این گونه برایش سخت شده است. باید در این نکته تامل کنیم که آیا معاد حقیقت دارد یا زندگی ما محدود به دوره دنیا است که بعد از آن خواهیم پوسید و مرگ پایان کار ماست؟ اگر به معاد باور داریم یا حتی صرفا احتمال آن را می دهیم، چگونه می توانیم زمانی به اندازه بی نهایت را رها کرده و یک زندگی کوتاه مدت را اصیل قرار دهیم؟ چگونه از چند عمل ساده برای کسب سود بسیار چشم می پوشیم؟ آیا نشنیده ایم که: امام باقر(ع) می فرمایند: (حسابرسی اعمال بندگان، از نماز آنان شروع می شود؛ اگر نماز کسی پذیرفته شود، سایر اعمال او پذیرفته خواهد گشت. اگر نماز کسی در اول وقت به درگاه خدا بالا رود، درخشان و تابان به سوی صاحبش باز می گردد و می گوید: حقوق مرا نگهبان شدی، خدایت نگهبان باد! و اگر نماز کسی در خارج از وقت ویژه بدرگاه خدا بالا رود و از حدود و مقررات لازمه عاری باشد، سیاه و تاریک به سوی صاحبش باز می گردد و می گوید: حقوق مرا پامال کردی، خدایت پامال کناد.)[1] همچنین این احادیث می تواند برای برای اصلاح شناخت ما کمک کند: امام علی علیه السلام: (هیچ کاری نزد خداوند عزّ و جلّ محبوبتر از نماز نیست. پس مبادا چیزی از امور دنیا شما را از اوقات نماز بازدارد؛ زیرا خداوند عزّ و جلّ مردمانی را نکوهش کرده است.)[2] امام صادق (ع)فرمود: (دو خصلت در هر کس نباشد، از او دوری کن: خواندن نماز اول وقت و مواسات (برادری).)[3] پیامبر(ص)فرمود:(هر شخصی به نماز اول وقت اهمیت بدهد، برای او شادمانی به هنگام مرگ و برطرف شدن هموم و غصه ها و نجات از آتش جهنم را ضامن می شوم).[4] امام صادق (ع)فرمود: (فضیلت نماز در اول وقت بر آخر وقت، مانند برتری آخرت به دنیا است).[5] همچنین احتمال دارد، سنگینی تقید به نماز اول وقت، به خاطر فرو رفتن در گناهان باشد که شیطان را بر فرد مسلط کرده و به او اجازه نمی دهد به سراغ نماز برود! اگر چنین است، باید مانند کسی که خطر جدی ای را دیده، سریع به فکر علاج باشد و با توبه و اصلاح اعمال، سرنوشت خود را از دست شیطان خارج کند. ( ای بنده ناتوان ... چه چیزی تو را بر سوء ادب نسبت به پادشاه عالمیان، توانا و گستاخ گردانیده است، که ندای تلویحی او را که برای قیام به عبودیّت و بندگیاش فرا می خواند، مکرّر می شنوی، ولی آن را کوچک شمرده و توجّه به دعوتش نمی کنی، تا اینکه تصریحا ندایش را اعاده نموده و مکرّر در اذان و اقامه میفرماید: (حیّ علی الصّلاة، حیّ علی الفلاح، حیّ علی خیر العمل) ... اگر یهود و نصاری آن را می شنوند و التفاتی به آن ندارند، و تو نیز چنین می کنی، پس واقعا فرق میان تو آنان چیست؟ ... و اگر خود را معذور می دانی، توجّه داشته باش که همه بر انجام نماز مکلّف هستند، حتّی جنگجو و زخم خورده و کسی که در حال غرق شدن، و یا بیمار و اسیر است، و هیچ عاقلی در انجام ندادن آن عذری ندارد، پس به جان خود رحم کن، که روز سخت و خطر بسیار بزرگی را در پیش داری.)[6] [1]. الکافی، ج3، ص: 268. [2]. محمدی ری شهری , میزان الحکمة, ج 2 ص 1642. [3]. همان. [4]. همان. [5].همان. [6]. ادب حضور، ترجمه فلاح السائل سید بن طاووس،ص 275.
تقید به نماز اول وقت عمل دشواری نیست و راه آن نیز روشن است! هر وقت اذان گفته شد، تمام کارهای دیگر را رها کنیم و به اقامه نماز بپردازیم.
اگر این کار ساده و راحت را نمی توانیم انجام دهیم، حتما مانعی بر سر راه وجود دارد. و الا انسانی که کوهها را جابه جا می کند، هرگز نباید در مقابل چنین مساله ای احساس عجز کند.
شاید این مانع در شناخت انسان موجود باشد و کسی هنوز معنای نماز، حقیقت دین، عظمت خدای متعال، هستی خویش، را در نیافته که مهمترین مساله برای تامین سعادت او ، آنچنان برایش بی اهمیت شده که علیرغم سادگی و آسان بودنش این گونه برایش سخت شده است.
باید در این نکته تامل کنیم که آیا معاد حقیقت دارد یا زندگی ما محدود به دوره دنیا است که بعد از آن خواهیم پوسید و مرگ پایان کار ماست؟ اگر به معاد باور داریم یا حتی صرفا احتمال آن را می دهیم، چگونه می توانیم زمانی به اندازه بی نهایت را رها کرده و یک زندگی کوتاه مدت را اصیل قرار دهیم؟ چگونه از چند عمل ساده برای کسب سود بسیار چشم می پوشیم؟ آیا نشنیده ایم که:
امام باقر(ع) می فرمایند: (حسابرسی اعمال بندگان، از نماز آنان شروع می شود؛ اگر نماز کسی پذیرفته شود، سایر اعمال او پذیرفته خواهد گشت. اگر نماز کسی در اول وقت به درگاه خدا بالا رود، درخشان و تابان به سوی صاحبش باز می گردد و می گوید: حقوق مرا نگهبان شدی، خدایت نگهبان باد! و اگر نماز کسی در خارج از وقت ویژه بدرگاه خدا بالا رود و از حدود و مقررات لازمه عاری باشد، سیاه و تاریک به سوی صاحبش باز می گردد و می گوید: حقوق مرا پامال کردی، خدایت پامال کناد.)[1]
همچنین این احادیث می تواند برای برای اصلاح شناخت ما کمک کند:
امام علی علیه السلام: (هیچ کاری نزد خداوند عزّ و جلّ محبوبتر از نماز نیست. پس مبادا چیزی از امور دنیا شما را از اوقات نماز بازدارد؛ زیرا خداوند عزّ و جلّ مردمانی را نکوهش کرده است.)[2]
امام صادق (ع)فرمود: (دو خصلت در هر کس نباشد، از او دوری کن: خواندن نماز اول وقت و مواسات (برادری).)[3]
پیامبر(ص)فرمود:(هر شخصی به نماز اول وقت اهمیت بدهد، برای او شادمانی به هنگام مرگ و برطرف شدن هموم و غصه ها و نجات از آتش جهنم را ضامن می شوم).[4]
امام صادق (ع)فرمود: (فضیلت نماز در اول وقت بر آخر وقت، مانند برتری آخرت به دنیا است).[5]
همچنین احتمال دارد، سنگینی تقید به نماز اول وقت، به خاطر فرو رفتن در گناهان باشد که شیطان را بر فرد مسلط کرده و به او اجازه نمی دهد به سراغ نماز برود! اگر چنین است، باید مانند کسی که خطر جدی ای را دیده، سریع به فکر علاج باشد و با توبه و اصلاح اعمال، سرنوشت خود را از دست شیطان خارج کند.
( ای بنده ناتوان ... چه چیزی تو را بر سوء ادب نسبت به پادشاه عالمیان، توانا و گستاخ گردانیده است، که ندای تلویحی او را که برای قیام به عبودیّت و بندگیاش فرا می خواند، مکرّر می شنوی، ولی آن را کوچک شمرده و توجّه به دعوتش نمی کنی، تا اینکه تصریحا ندایش را اعاده نموده و مکرّر در اذان و اقامه میفرماید: (حیّ علی الصّلاة، حیّ علی الفلاح، حیّ علی خیر العمل) ... اگر یهود و نصاری آن را می شنوند و التفاتی به آن ندارند، و تو نیز چنین می کنی، پس واقعا فرق میان تو آنان چیست؟ ... و اگر خود را معذور می دانی، توجّه داشته باش که همه بر انجام نماز مکلّف هستند، حتّی جنگجو و زخم خورده و کسی که در حال غرق شدن، و یا بیمار و اسیر است، و هیچ عاقلی در انجام ندادن آن عذری ندارد، پس به جان خود رحم کن، که روز سخت و خطر بسیار بزرگی را در پیش داری.)[6]
[1]. الکافی، ج3، ص: 268.
[2]. محمدی ری شهری , میزان الحکمة, ج 2 ص 1642.
[3]. همان.
[4]. همان.
[5].همان.
[6]. ادب حضور، ترجمه فلاح السائل سید بن طاووس،ص 275.
- [سایر] چگونه خود را مقید به نماز اول وقت کنیم؟
- [سایر] چگونه می توان کسی را که مقید نماز نیست، به خواندن آن ترغیب کرد ؟
- [آیت الله اردبیلی] پدر و مادری مقیّد به خواندن نماز بودهاند، ولی نماز را غلط میخواندهاند. آیا قضای نماز آنها بر پسر بزرگتر واجب است؟
- [سایر] آزادی مقیّد به عدل است یا دین؟
- [سایر] اگر برایتان مقدور است می خوام اطلاعات کاملی راجع به صوفیان گنابادی داشته باشم، در جلسه تفسیر قرآن، نماز جماعت و نماز اول وقت، سخنرانی و و مقید به همه ائمه، خصوص امام عصر(ع) و همه پیامبران، ظاهرا هیچ منافاتی با دین نداشت اند؟
- [سایر] اصل 110 قانون اساسی، اختیارات رهبر را مقیّد کرده است؛ لذا این اصل، اصل 57 را مقیّد میکند و «ولایت مطلقه» در آن اصل را تفسیر مینماید.
- [آیت الله بهجت] چه قدر از اوقات روزانه ام را به نماز قضا اختصاص بدهم و به آن مقیّد باشم؟با توجّه به این که بیش از چند سال نماز قضا دارم؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] دیدن پا یا شکم برهنه ی زنانی که مقید به پوشش آن نیستند چه حکمی دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا اجرای قصاص مقیّد به زمان خاصّی، مانند اوّل طلوع آفتاب است؟
- [سایر] ولایت فقیه درست است یا وکالت فقیه؟ اگر ولایت فقیه مطلق یا مقید؟
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که یقین یا حجت شرعیه دارد که وقت داخل شده اگر نیت وضوی واجب کند و قصدش مقید به وجوب نباشد و بعد از وضو بفهمد وقت داخل نشده وضوی او صحیح است
- [آیت الله سبحانی] نماز ظهر و عصر هرکدام وقت مخصوص و مشترکی دارند، وقت مخصوص نماز ظهر از اول ظهر است تا وقتی که از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد; و وقت مخصوص نماز عصر موقعی است که به اندازه خواندن نماز عصر، وقت به مغرب مانده باشد، که اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را نخواند، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر را بخواند و ما بین وقت مخصوص نماز ظهر و وقت مخصوص نماز عصر، وقت مشترک نماز ظهر و نماز عصر است، و اگر کسی در وقت مختص ظهر، نماز عصر و در وقت مختص عصر نماز ظهر بخواند، نماز او در هر دو مورد باطل است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر انسان ملتفت نباشد که باید با ثابت شدن دخول وقت مشغول نماز شود چنانچه بعد از نماز بفهمد که تمام نماز را در وقت خوانده نماز او صحیح است و اگر بفهمد نماز را پیش از وقت خوانده یا نفهمد که در وقت خوانده یا پیش از وقت یا بعد از نماز بفهمد که در بین نماز وقت داخل شده نمازش باطل است
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند، یا انسان یقین کند که وقت نماز شده ومشغول نماز شود و در بین نماز بفهمد که هنوز وقت داخل نشده، نماز او باطل است و همچنین است اگر بعد از نماز بفهمد که تمام نماز را پیش از وقت خوانده، ولی اگر در بین نماز بفهمد وقت داخلشده، یا بعد از نماز بفهمد که در بین نماز وقت داخل شده، نماز او صحیح است.
- [آیت الله مظاهری] اگر یک نفر ثقه به داخل شدن وقت خبر دهد، یا انسان اطمینان پیدا کند که وقت نماز شده و مشغول نماز شود و در بین نماز بفهمد که هنوز وقت داخل نشده نماز او باطل است و همچنین است اگر بعد از نماز بفهمد که تمام نماز را پیش از وقت خوانده، ولی اگر در بین نماز بفهمد وقت داخل شده یا بعد از نماز بفهمد که در بین نماز وقت داخل شده نماز او صحیح است.
- [آیت الله سبحانی] اگر یک مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهد، یا انسان یقین کند که وقت نماز شده و مشغول نماز شود و در بین نماز بفهمد که هنوز وقت داخل نشده، نماز او باطل است. و همچنین است اگر بعد از نماز بفهمد که تمام نماز را پیش از وقت خوانده، ولی اگر در بین نماز بفهمد وقت داخل شده، یا بعد از نماز بفهمد که در بین نماز وقت داخل شده، نماز او صحیح است.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر دو یا یک مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند ، یا انسان یقین کند که وقت نماز شده و مشغول نماز شود و در بین نماز بفهمد که هنوز وقت داخل نشده ، نماز او باطل است . و همچنین است اگر بعد از نماز بفهمد که تمام نماز را پیش از وقت خوانده ، ولی اگر در بین نماز بفهمد وقت داخل شده ، یا بعد از نماز بفهمد که در بین نماز وقت داخل شده ، نماز او صحیح است .
- [امام خمینی] اگر دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند یا انسان یقین کند که وقت نماز شده و مشغول نماز شود و در بین نماز بفهمد که هنوز وقت داخل نشده، نماز او باطل است. و همچنین است اگر بعد از نماز بفهمد که تمام نماز را پیش از وقت خوانده. ولی اگر در بین نماز بفهمد وقت داخل شده، یا بعد از نماز بفهمد که در بین نماز وقت داخل شده، نماز او صحیح است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز ظهر و عصر هرکدام وقت مخصوص و مشترکی دارند: وقت مخصوص نماز ظهر از اوّل ظهر است تا وقتی که از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد. و وقت مخصوص نماز عصر موقعی است که به اندازه خواندن نماز عصر، وقت به مغرب مانده باشد که اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را نخوانده، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر را بخواند. و مابین وقت مخصوص نماز ظهر و وقت مخصوص نماز عصر، وقت مشترک نماز ظهر و نماز عصر است، و اگر کسی در این وقت اشتباهاً نماز ظهر یا عصر را به جای دیگری بخواند، نمازش صحیح است.
- [امام خمینی] نماز ظهر و عصر هر کدام وقت مخصوص و مشترکی دارند: وقت مخصوص نماز ظهر از اول ظهر است تا وقتی که از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد. و وقت مخصوص نماز عصر موقعی است که به اندازه خواندن نماز عصر وقت به مغرب مانده باشد، که اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را نخواند، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر را بخواند. و ما بین وقت مخصوص نماز ظهر و وقت مخصوص نماز عصر وقت مشترک نماز ظهر و نماز عصر است. و اگر کسی اشتباها نماز ظهر یا عصر را در وقت مخصوص دیگری بخواند، نمازش صحیح است.