یکی از شگردهای جذب در عرفان های نوظهور، جذب تدریجی است. در واقع برای فریب افراد در ابتدا، به نوعی با اعتقادات آنها همراهی می شود تا اینکه به تدریج و پله پله شخص را به کلی از آئین و اعتقادات قبلی خود جدا کنند. و همین نوع فریبکاری در باطل بودن این مکاتب نشانه ای روشن و گویا است. چرا که اگر آنها به حقانیت اعتقادات خود ایمان داشتند، در ابتدا اصول کلی خود را مطرح می نمودند نه اینکه با ذکر جزئیات و پذیرش تقریبی اعتقادات دیگران، افراد را جذب کنند. به عنوان مثال در آئین یوگا در ابتدا آن را با وجهه نوعی ورزش معرفی می کنند. اما پس از ورود به این مرحله شما با اقسام تعلیمات فکری مواجه می شوید. و حتی در تعالیم فکری شاید در ابتدا هیچ منافاتی بین این تعالیم، با تعالیم مذهبی خود نبینید. به عنوان نمونه به شما توصیه می شود که به مسجد و حسینیه بروید، ذکر بگویید، مربی و مرشد انتخاب کنید. تا آن جا که می گویند: یوگا با عرفان اسلامی چنان به هم آمیخته است که تفکیک آن ها از هم مشکل است.[1] اما شما به تدریج به جایی می رسید که دیگر هیچ رنگ و بویی از اعتقادات سابق شما باقی نمی ماند. چون ذکر گفتن نه برای تقدیس خدای متعال و متصل شدن به او، بلکه به عنوان ورزش زبان است! آنها که در ابتدا به شما می گفتند ذکرها در اسلام یک مدتیشن زبانی است (گنجینه اسرار یوگا،موسوی نسب، ص 45) و این گونه بین یوگا و تعالیم اسلامی همسانی نشان می دادند، کم کم شما را به این جا می رسانند که فرقی نمی کند ذکر شما "الله" باشد یا "شیوا" ذکر اُم ناماشیوایا (Om Namahshivaua) که از نظر مذهبی به معنای ستایش شیوا است(سر تعظیم بر شیوا فرود میآورم) در یوگا سفارش و برای آن اثر روانی و روحی شمرده میشود.[2] حضور در مسجد و حسینیه نه برای اسلامی بودن آنها، و پیوند دهنده بودن آنها با تعالیم خاص اسلامی، بلکه به دلیل وجود نوعی ارتعاشات در آنجاست! و این ارتعاشات مخصوص به مساجد نیست. بلکه در کلیسا و بت کده نیز یافت می شود!! دلیل اینکه انسانها مجذوب معابد میشوند این است که معابد(مکانهای مقدس مدیتیشن) از ارتعاشات خالص اشباع شدهاند و این اماکن، سرور، آرامش و قدرت را به انسان بر میگردانند.[3] و مرشد نیز معیار و ملاکی ندارد که الهی بودن آن اثبات شود! تنها کافیست که ادعا شود فلان شخص انرژی خاصی دارد. و همین انرژی برای پذیرش آن کافیست و شما نمی توانید فرقی بین ساحر و پیامبر الهی بیابید! این روند تدریجی تا جایی پیش می رود که بتوانند صریحا به شما بگویند حال باید اعتقادات گذشته را کامل کنار بگذارید! چون آنها ناقص بوده اند و آئین کامل همان آئین یوگاست! تمامی آیینها اعم از مسیحیت، اسلام، میترائیسم، متناسب با زمان و شعور انسان، هر یک درک خاصی از عملکرد ذهن و کیهان داشتند که اغلب نارسا بوده و موجب اختلاف گردیده است.[4] [1]. یوگا سوترههای پتنجلی، سوامی ساتیاندا، ترجمه موسوی نسب ص9. [2]. گنجینه اسرار یوگا ، ص122. [3]. گنجینه اسرار یوگا،موسوی نسب، ص 222. [4]. گنجینه اسرار یوگا، ص 48.
یکی از شگردهای جذب در عرفان های نوظهور، جذب تدریجی است. در واقع برای فریب افراد در ابتدا، به نوعی با اعتقادات آنها همراهی می شود تا اینکه به تدریج و پله پله شخص را به کلی از آئین و اعتقادات قبلی خود جدا کنند.
و همین نوع فریبکاری در باطل بودن این مکاتب نشانه ای روشن و گویا است. چرا که اگر آنها به حقانیت اعتقادات خود ایمان داشتند، در ابتدا اصول کلی خود را مطرح می نمودند نه اینکه با ذکر جزئیات و پذیرش تقریبی اعتقادات دیگران، افراد را جذب کنند.
به عنوان مثال در آئین یوگا در ابتدا آن را با وجهه نوعی ورزش معرفی می کنند. اما پس از ورود به این مرحله شما با اقسام تعلیمات فکری مواجه می شوید. و حتی در تعالیم فکری شاید در ابتدا هیچ منافاتی بین این تعالیم، با تعالیم مذهبی خود نبینید. به عنوان نمونه به شما توصیه می شود که به مسجد و حسینیه بروید، ذکر بگویید، مربی و مرشد انتخاب کنید. تا آن جا که می گویند: یوگا با عرفان اسلامی چنان به هم آمیخته است که تفکیک آن ها از هم مشکل است.[1]
اما شما به تدریج به جایی می رسید که دیگر هیچ رنگ و بویی از اعتقادات سابق شما باقی نمی ماند.
چون ذکر گفتن نه برای تقدیس خدای متعال و متصل شدن به او، بلکه به عنوان ورزش زبان است! آنها که در ابتدا به شما می گفتند ذکرها در اسلام یک مدتیشن زبانی است (گنجینه اسرار یوگا،موسوی نسب، ص 45) و این گونه بین یوگا و تعالیم اسلامی همسانی نشان می دادند، کم کم شما را به این جا می رسانند که فرقی نمی کند ذکر شما "الله" باشد یا "شیوا"
ذکر اُم ناماشیوایا (Om Namahshivaua) که از نظر مذهبی به معنای ستایش شیوا است(سر تعظیم بر شیوا فرود میآورم) در یوگا سفارش و برای آن اثر روانی و روحی شمرده میشود.[2]
حضور در مسجد و حسینیه نه برای اسلامی بودن آنها، و پیوند دهنده بودن آنها با تعالیم خاص اسلامی، بلکه به دلیل وجود نوعی ارتعاشات در آنجاست! و این ارتعاشات مخصوص به مساجد نیست. بلکه در کلیسا و بت کده نیز یافت می شود!!
دلیل اینکه انسانها مجذوب معابد میشوند این است که معابد(مکانهای مقدس مدیتیشن) از ارتعاشات خالص اشباع شدهاند و این اماکن، سرور، آرامش و قدرت را به انسان بر میگردانند.[3]
و مرشد نیز معیار و ملاکی ندارد که الهی بودن آن اثبات شود! تنها کافیست که ادعا شود فلان شخص انرژی خاصی دارد. و همین انرژی برای پذیرش آن کافیست و شما نمی توانید فرقی بین ساحر و پیامبر الهی بیابید!
این روند تدریجی تا جایی پیش می رود که بتوانند صریحا به شما بگویند حال باید اعتقادات گذشته را کامل کنار بگذارید! چون آنها ناقص بوده اند و آئین کامل همان آئین یوگاست!
تمامی آیینها اعم از مسیحیت، اسلام، میترائیسم، متناسب با زمان و شعور انسان، هر یک درک خاصی از عملکرد ذهن و کیهان داشتند که اغلب نارسا بوده و موجب اختلاف گردیده است.[4]
[1]. یوگا سوترههای پتنجلی، سوامی ساتیاندا، ترجمه موسوی نسب ص9.
[2]. گنجینه اسرار یوگا ، ص122.
[3]. گنجینه اسرار یوگا،موسوی نسب، ص 222.
[4]. گنجینه اسرار یوگا، ص 48.
- [سایر] یوگا در ایران چه جایگاهی دارد؟
- [سایر] از نظر اسلام ورزش یوگا رد می شود یا تایید؟
- [آیت الله بهجت] آیا در شرایط فعلی که سکّه های طلا و نقره در ایران رایج نیست، با پول رایج، مضاربه را تجویز می فرمایید؟
- [سایر] قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، به کدام یک از شیوه های رایج تدوین قانون اساسی، تدوین و تصویب شد؟
- [سایر] یوگا ورزش است یا عرفان؟
- [سایر] سه کلمه (یهودی)، (کلیمی) و (صهیونیزم) چه تفاوت های مکتبی و ریشه ای با هم دارند؟
- [سایر] تکنیک های جسمی یوگا چیست؟ اصلا یوگا چه خصوصیاتی دارد که توانسته اند آن را زیرمجموعه ورزش ببرند؟
- [سایر] واژة عارف وصوفی از چه تاریخی در میان مسلمانان رایج گردید؟
- [سایر] فرق نماز با یوگا چیست؟
- [سایر] نظر شما در باره مراقبه (meditation) یوگا-ذن، چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] طلا و نقره سکّهداری که زنها برای زینت به کار میبرند، زکات ندارد، اگرچه رایج باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط مستحب آن است که از سایر پولهای رایج مانند اسکناس اگر شرایط دیگر در آن جمع باشد زکات بدهند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] لازم نیست سرمایه، طلا و نقره سکّه دار باشد بلکه با اسکناس و سایر و پولهای رایج نیز صحیح است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلا و نقره سکّه داری که زنها برای زینت بکار می برند در صورتی که معامله با آن رایج باشد، یعنی مثل پول با آن معامله شود، بنابر احتیاط زکات آن واجب است. ولی اگر معامله با آن رایج نباشد، زکات آن واجب نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . طلا و نقره سکه داری که زن برای زینت بکار می برد در صورتی که معامله با آن رایج باشد، بنابر احتیاط زکات آن واجب است. و اگر معامله با آن رایج نباشد اگر چه پول طلا و نقره به آن بگویند، زکات آن واجب نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . طلا و نقره سکهداری که زن برای زینت به کار میبرد در صورتی که معامله با آن رایج باشد، بنابر احتیاط، زکات آن واجب است، و اگر معامله با آن رایج نباشد اگر چه پول طلا و نقره به آن بگویند، زکات آن واجب نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] طلا و نقره سکّه داری که زنها برای زینت بکار میروند ، در صورتی که معامله با آن رایج باشد بنا بر احتیاط زکوه آن واجب است و اگر معامله با آن رایج نباشد زکوه آن واجب نیست هر چند به آن پول طلا و نقره بگویند .
- [آیت الله سیستانی] صحت جُعاله، اجاره، حواله و دیگر معاملات مشروعی که در بانکهای دولتی در کشورهای اسلامی رایج است، نیازمند به اجازه حاکم شرع است، و بدون اجازه او این معاملات صحیح نیست، و همچنین است معاملات مشروعی که در بانکهای مشترک بین دولت و مردم در کشورهای اسلامی رایج است که نسبت به سهم دولت، صحّت معاملات متوقف بر اجازه حاکم شرع (مرجع) است.
- [آیت الله مظاهری] زمینهای آبادی که در صدر اسلام با جنگ به دست مسلمین افتاده، قابل خرید و فروش نیست ولی در این زمان که معلوم نیست آیا این زمینها (در ایران و عراق و ...) در صدر اسلام آباد بوده یا نه، ملک کسانی است که زمین در تصرّف آنهاست و خرید و فروش و سایر تصرّفات در آن جایز است.
- [آیت الله اردبیلی] بنابر احتیاط واجب نمیتواند جنس معیوب را حتّی به عنوان قیمت فطره بدهد؛ بلکه یا باید جنس صحیح بدهد و یا قیمت آن را با پول رایج بپردازد.