منظور از عرفان های جدید چیست؟
انسان علاوه بر وجهه مادی، دارای وجهه ای غیر مادی است که بخش اصلی وجود او را تشکیل می دهد. و به همین دلیل همیشه تمایلاتی نسبت به مسائل معنوی در وجود خود احساس می کند. این تمایلات گاهی با عقلانیت همراه شده، و انسان به سراغ معنویت حقیقی می رود. و گاهی تمایلات فارغ از عقلانیت (یا حتی ضد عقلانیت) انسان را به سمت اموری پوچ و بیهوده می کشاند. منظور از عرفان های نوظهور نیز همان بخش دوم است که بعضی از انسان ها، علیرغم احساس نیاز به مسائل معنوی، به سراغ معنویت اصیل و حقیقی نمی روند. بلکه اموری جعلی را مرام و مسلک خود قرار دهند. و صرف یک احساس متفاوت برایشان ارزشمند می شود. احساسی که می تواند ناشی از استعمال مواد مخدر، موسیقی های تند، چرخش ها و تکان دادن شدید سر و ... باشد تا آنجا که مثلا شیطان پرست ها با پاشیدن نجاسات بر سر و روی یکدیگر، برای خود مراسم معنوی!!! به پا می کنند. یکی از جاذبه های  این عرفان ها، همراهی با شهوات پست حیوانی است. در حالی که قطعا بین کمالات معنوی انسان، و پیروی بی ضابطه از شهوات، تضاد وجود دارد و انسانی که غرق در حیوانیات می شود، نمی تواند بخش عالی وجود خویش را سیراب کند.از دیگر جاذبه های این عرفان ها، داشتن رهبرانی محبوب است که با چهره ای زیبا یا سخنان فریبنده، می توانند عده بسیاری را به دور خویش جمع کنند. به عنوان مثال اُشو، شنیع ترین سخنان را به گونه ای بیان کرده که سخنانش 700 جلد کتاب شده و در هر منطقه ای پیروانی به دست آورده است. او که شعار رایجش عشق و شادی است، در حقیقت خیانت همسران به یکدیگر و فروپاشی نهاد خانواده را تعقیب می کند. عده ای دیگر نیز به دلیل عدم بهره مندی از شخصیت اصیل جذب این عرفان ها می شوند. گویی اینان به منزله پرکاهی می مانند که هر بادی می تواند آنها را جا به جا کند و به همین دلیل به هر ادعایی برای سعادت بخش بودن توجه می کنند و هر روز به دنبال کسی راه می افتند. و اخبار متعدد رسانه ها، مبنی بر سوء استفاده های جنسی و مالی، برای این عده درس عبرت نمی شود. به هر حال انسانی که از نیروی خدادادی عقل استفاده نمی کند، نمی تواند سرنوشت خوشایندی داشته باشد.
عنوان سوال:

منظور از عرفان های جدید چیست؟


پاسخ:

انسان علاوه بر وجهه مادی، دارای وجهه ای غیر مادی است که بخش اصلی وجود او را تشکیل می دهد. و به همین دلیل همیشه تمایلاتی نسبت به مسائل معنوی در وجود خود احساس می کند.

این تمایلات گاهی با عقلانیت همراه شده، و انسان به سراغ معنویت حقیقی می رود. و گاهی تمایلات فارغ از عقلانیت (یا حتی ضد عقلانیت) انسان را به سمت اموری پوچ و بیهوده می کشاند.

منظور از عرفان های نوظهور نیز همان بخش دوم است که بعضی از انسان ها، علیرغم احساس نیاز به مسائل معنوی، به سراغ معنویت اصیل و حقیقی نمی روند. بلکه اموری جعلی را مرام و مسلک خود قرار دهند. و صرف یک احساس متفاوت برایشان ارزشمند می شود.

احساسی که می تواند ناشی از استعمال مواد مخدر، موسیقی های تند، چرخش ها و تکان دادن شدید سر و ... باشد تا آنجا که مثلا شیطان پرست ها با پاشیدن نجاسات بر سر و روی یکدیگر، برای خود مراسم معنوی!!! به پا می کنند.

یکی از جاذبه های  این عرفان ها، همراهی با شهوات پست حیوانی است. در حالی که قطعا بین کمالات معنوی انسان، و پیروی بی ضابطه از شهوات، تضاد وجود دارد و انسانی که غرق در حیوانیات می شود، نمی تواند بخش عالی وجود خویش را سیراب کند.از دیگر جاذبه های این عرفان ها، داشتن رهبرانی محبوب است که با چهره ای زیبا یا سخنان فریبنده، می توانند عده بسیاری را به دور خویش جمع کنند. به عنوان مثال اُشو، شنیع ترین سخنان را به گونه ای بیان کرده که سخنانش 700 جلد کتاب شده و در هر منطقه ای پیروانی به دست آورده است. او که شعار رایجش عشق و شادی است، در حقیقت خیانت همسران به یکدیگر و فروپاشی نهاد خانواده را تعقیب می کند.

عده ای دیگر نیز به دلیل عدم بهره مندی از شخصیت اصیل جذب این عرفان ها می شوند. گویی اینان به منزله پرکاهی می مانند که هر بادی می تواند آنها را جا به جا کند و به همین دلیل به هر ادعایی برای سعادت بخش بودن توجه می کنند و هر روز به دنبال کسی راه می افتند. و اخبار متعدد رسانه ها، مبنی بر سوء استفاده های جنسی و مالی، برای این عده درس عبرت نمی شود.

به هر حال انسانی که از نیروی خدادادی عقل استفاده نمی کند، نمی تواند سرنوشت خوشایندی داشته باشد.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین