قرآن کریم در آیه 51 از سوره (شوری) می فر ماید: شایسته هیچ انسانی نیست که خدا با او سخن بگوید، مگر از طریق وحی یا از ورای حجاب، یا رسولی می فرستد و به فرمان او آن چه را بخواهد وحی می کند چرا که او بلند مقام و حکیم است). از این آیه شریفه چنین استفاده میشود که راه ارتباط پیامبران(ع) با خدا منحصر در سه راه است: 1. القای به قلب: که در مورد بسیاری از انبیا بوده است مانند حضرت نوح(ع) می گوید: (فأوحینا إلیه أن اصنع الفلک باعیننا و وحینا). (مؤمنون، آیه 27) 2. از پشت حجاب: آن گونه که خداوند در کوه طور با موسی(ع) سخن گفت: (و کلم الله موسی تکلیما). (نساء، آیه 164) 3. از طریق ارسال و فرستادن رسول: آن گونه که در مورد پیامبر(ع) آمده است: (قل من کان عدوا لجبریل فإنه نزله علی قلبک بإذن الله).(بقره، آیه 97) (بگو کسی که دشمن جبرئیل باشد (دشمن خدا است) چرا که او به فرمان خدا قرآن را بر قلب تو نازل کرد.) البته وحی بر پیامبر اسلام(ص) منحصر به این طریق نبوده است، بلکه از طرق دیگر نیز صورت گرفته است. گرچه شاخه های اصلی وحی، همان سه شاخه مذکور در آیه 51 شوری است ولی بعضی از این شاخه ها، خود شاخه های فرعی دیگری دارد چنان که بعضی معتقدند نزول وحی از طریق فرستادن فرشته وحی خود به چهار طریق صورت میگرفته است: 1. فرشته وحی بی آن که ظاهر شود در روح پیامبر(ص) القا می کرده است. 2. گاه فرشته به صورت انسانی در می آمد و پیامبر(ص) را مخاطب می ساخت و مطالب را به او می گفت. 3. گاهی به صورتی بود که همچون زنگ در گوشش صدا می کرد و این سخت ترین نوع وحی بر پیامبر(ص) بود. 4. گاه جبرئیل به صورت اصلی خود بر پیامبر(ص) ظاهر می گشت و این در طول عمر پیامبر(ص) تنها دو بار صورت گرفت. (ر.ک: سوره نجم، آیه 12؛ تفسیر نمونه، ج 20، ص 485، ذیل آیه 51 شوری) بنابراین ارسال وحی توسط جبرئیل(ع) یکی از راه های متعدد رساندن وحی به پیامبر(ص) است. اما در مورد (روح القدس) تفاسیر مختلفی وجود دارد. برخی آن را نیروی غیبی که پشتیبان و تأیید کننده انبیاء مثل حضرت عیسی(ع) است می دانند: (و آتینا عیسی بن مریم البینات و ایدناه بروح القدس)؛(بقره، آیه 78) ولی عده ای روح القدس را همان جبرئیل(ع) می دانند و شاهد این سخن را آیه 102 سوره نحل می دانند که انزال حقیقت قرآن به قلب پیامبر(ص) را به روح القدس نسبت می دهد: (قل تنزیل روح القدس من ربک بالحق)؛(نحل، آیه 102) و اگر این آیه را در کنار آیه 97 بقره که تنزیل قرآن بر قلب پاک پیامبر(ص) را به جبرئیل نسبت می دهد، قرار دهیم. این مطلب به روشنی به دست میآید. به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 90/400008)
قرآن کریم در آیه 51 از سوره (شوری) می فر ماید: شایسته هیچ انسانی نیست که خدا با او سخن بگوید، مگر از طریق وحی یا از ورای حجاب، یا رسولی می فرستد و به فرمان او آن چه را بخواهد وحی می کند چرا که او بلند مقام و حکیم است).
از این آیه شریفه چنین استفاده میشود که راه ارتباط پیامبران(ع) با خدا منحصر در سه راه است:
1. القای به قلب: که در مورد بسیاری از انبیا بوده است مانند حضرت نوح(ع) می گوید: (فأوحینا إلیه أن اصنع الفلک باعیننا و وحینا). (مؤمنون، آیه 27)
2. از پشت حجاب: آن گونه که خداوند در کوه طور با موسی(ع) سخن گفت: (و کلم الله موسی تکلیما). (نساء، آیه 164)
3. از طریق ارسال و فرستادن رسول: آن گونه که در مورد پیامبر(ع) آمده است: (قل من کان عدوا لجبریل فإنه نزله علی قلبک بإذن الله).(بقره، آیه 97) (بگو کسی که دشمن جبرئیل باشد (دشمن خدا است) چرا که او به فرمان خدا قرآن را بر قلب تو نازل کرد.) البته وحی بر پیامبر اسلام(ص) منحصر به این طریق نبوده است، بلکه از طرق دیگر نیز صورت گرفته است.
گرچه شاخه های اصلی وحی، همان سه شاخه مذکور در آیه 51 شوری است ولی بعضی از این شاخه ها، خود شاخه های فرعی دیگری دارد چنان که بعضی معتقدند نزول وحی از طریق فرستادن فرشته وحی خود به چهار طریق صورت میگرفته است:
1. فرشته وحی بی آن که ظاهر شود در روح پیامبر(ص) القا می کرده است.
2. گاه فرشته به صورت انسانی در می آمد و پیامبر(ص) را مخاطب می ساخت و مطالب را به او می گفت.
3. گاهی به صورتی بود که همچون زنگ در گوشش صدا می کرد و این سخت ترین نوع وحی بر پیامبر(ص) بود.
4. گاه جبرئیل به صورت اصلی خود بر پیامبر(ص) ظاهر می گشت و این در طول عمر پیامبر(ص) تنها دو بار صورت گرفت. (ر.ک: سوره نجم، آیه 12؛ تفسیر نمونه، ج 20، ص 485، ذیل آیه 51 شوری)
بنابراین ارسال وحی توسط جبرئیل(ع) یکی از راه های متعدد رساندن وحی به پیامبر(ص) است. اما در مورد (روح القدس) تفاسیر مختلفی وجود دارد. برخی آن را نیروی غیبی که پشتیبان و تأیید کننده انبیاء مثل حضرت عیسی(ع) است می دانند: (و آتینا عیسی بن مریم البینات و ایدناه بروح القدس)؛(بقره، آیه 78) ولی عده ای روح القدس را همان جبرئیل(ع) می دانند و شاهد این سخن را آیه 102 سوره نحل می دانند که انزال حقیقت قرآن به قلب پیامبر(ص) را به روح القدس نسبت می دهد: (قل تنزیل روح القدس من ربک بالحق)؛(نحل، آیه 102) و اگر این آیه را در کنار آیه 97 بقره که تنزیل قرآن بر قلب پاک پیامبر(ص) را به جبرئیل نسبت می دهد، قرار دهیم. این مطلب به روشنی به دست میآید.
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 90/400008)
- [سایر] تعدد پیامبران فرستاده شده از طرف خداوند برای چیست؟
- [سایر] خداوند به کدام یک از پیامبران فرزند معلولی عطا فرمود؟
- [سایر] خداوند به کدام یک از پیامبران فرزند معلولی عطا فرمود؟
- [سایر] اگر پیامبران معصومند، چرا همواره از خداوند آمرزش می خواستند؟
- [سایر] خداوند به کدام یک از پیامبران فرزند معلولی عطا فرمود؟
- [سایر] سلام؛ حکمت بیان ترک اولی از پیامبران توسط خداوند چیست؟
- [سایر] فلسفه عقیده به خدا و پیامبران و امامان چیست؟
- [سایر] چرا پیامبران دین های ابراهیمی، که توسط قرآن تأیید می شوند، همه از قوم بنی اسرائیل هستند، چرا خدا این پیامبران را از این طایفه انتخاب کرد؟
- [سایر] چرا پیامبران دین های ابراهیمی، که توسط قرآن تأیید می شوند، همه از قوم بنی اسرائیل هستند، چرا خدا این پیامبران را از این طایفه انتخاب کرد؟
- [سایر] زمان ارتباط با خدا کدام است؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر روزهدار با گفتن یا با نوشتن یا با اشاره و مانند آنها به خدا و پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و جانشینان آن حضرت علیهمالسلام عمدا نسبت دروغ بدهد، اگرچه فورا بگوید: (دروغ گفتم) یا توبه کند، روزه او بنابر احتیاط واجب باطل است و اگر دروغ بستن به حضرت زهرا علیهاالسلام و سایر پیامبران و جانشینان آنان علیهمالسلام موجب دروغ بستن به خدا یا پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم یا جانشینان آن حضرت علیهمالسلام گردد نیز همین حکم را دارند.
- [آیت الله جوادی آملی] .نماز واجب را فریضه و نماز مستحب را نافله گویند. نماز نافله زیاد است. برخی از آنها به نماز فریضه مرتبط است و برخی دیگر به زمانها و مکانهای خاص یا امور و شرایط ویژه ارتباط دار ند. اقامه نماز , در هر حال به عنوان بندگی مطلق خدا، ثواب دارد؛ ولی نافله شبانهروز، بهویژه نافله شب، ثواب بیشتری دارد.
- [آیت الله بهجت] پاک کردن مخرج غائط با چیزهای مقدس که احترام آنها لازم است مانند کاغذی که اسم خدا یا پیامبران بر آن نوشته شده حرام است و ممکن است در صورت علم و عمد موجب کفر شود که در این صورت به سبب کافر شدن تمام بدن نجس می شود . ولی در صورت عدم علم و عمد، یا غفلت یا خوانا نبودن نوشته ، اظهر حصول طهارت است .
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر روزهدار به گفتن یا نوشتن یا به اشاره و مانند اینها به خدا یا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله یا یکی از امامان معصوم علیهمالسلام عمداً نسبتی را بدهد که دروغ است؛ اگر چه فوراً بگوید: دروغ گفتم یا توبه کند، روزه او باطل است، بلکه اگر به حضرت زهرا علیهاالسلام و سایر پیامبران و جانشینان ایشان علیهمالسلام هم به دروغ نسبتی بدهد بنا بر احتیاط روزه او باطل میشود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مشرک یعنی افرادی که خدایی غیر از خدای یگانه را بپرستند (بت پرست) یا برای خدا شریک قائل باشند و دو یا چند خدا را بپرستند، نجس می باشند ولی کسانی که وحدت خدای سبحان را قبول دارند و یکی از پیامبران الهی را قبول داشته باشند (یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان و صابئیان) پاک می باشند. و اهل کتاب اگر به واسطه تحریف در دین خود مشرک شده باشند حکم سایر مشرکین را دارند و نجس می باشند و همچنین کسانی که بی دین بوده و هیچ خدایی را قبول ندارند نجس می باشند. ناصبی ها نیز که دشمن ائمه اطهار(علیهم السلام) هستند نجس می باشند. خوارج و نیز مسلمانانی که مشرک شده باشند و حضرت علی(علیه السلام) را خدا بدانند یا یکی از ضروریات دین را انکار کنند به نحوی که به انکار خدا و رسول خدا برگردد نجس می باشند.
- [آیت الله سبحانی] عامل در سفر خود باید در حد امکان صرفه جویی کند و از هزینه کردن سرمایه در مواردی که ارتباط به تجارت ندارد خودداری کند.
- [آیت الله سیستانی] آشامیدن شراب ، حرام است ، و در بعضی از اخبار از بزرگترین گناهان شمرده شده است ، از حضرت امام صادق علیهالسلام روایت شده است که فرمودند : شراب ، ریشه بدیها و منشأ گناهان است ، و کسی که شراب میخورد عقل خود را از دست میدهد ، و در آن موقع خدا را نمیشناسد و از هیچ گناهی باک ندارد ، و احترام هیچ کس را نگه نمیدارد ، و حقّ خویشان نزدیک را رعایت نمیکند ، و از زشتیهای آشکار رو نمیگرداند ، و اگر جرعهای از آن بنوشد خدا و ملائکه و پیامبران و مؤمنان او را لعنت کنند ، و اگر تا حدّ مستی بنوشد روح ایمان و خدا شناسی از او بیرون میرود ، و روح ناقص خبیثی بجای آن قرار میگیرد ، و تا چهل روز نماز او قبول نمیشود .
- [آیت الله مکارم شیرازی] پنج کار بر جنب حرام است: 1 مس خط قرآن یا اسم خدا و پیامبران و امامان بنابر احتیاط واجب، همانطور که در وضو گفته شد. 2 رفتن به مسجدالحرام و مسجد پیغمبر(صلی الله علیه وآله)، هرچند از یک در داخل و از در دیگر خارج شود. 3 توقف کردن در مساجد دیگر، اما اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود، یا برای برداشتن چیزی برود مانعی ندارد و احتیاط واجب آن است که در حرم امامان هم توقف نکند. 4 داخل شدن در مسجد برای گذاشتن چیزی در آن. 5 خواندن یکی از آیات سجده، ولی خواندن غیر آیه سجده از سوره سجده مانعی ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر ارتباط عالمان با ستمگران، موجب تقویت یا تبرئه ستمگران در نزد افراد بیاطّلاع شود یا موجب جرأت آنها گردد یا موجب هتک مقام علم شود، ترک آن واجب است.
- [آیت الله اردبیلی] وسایل ارتباط جمعی باید در جهت اشاعه مکارم اخلاق و خصال پسندیده انسانی و اشاعه فرهنگ اسلامی قرار گیرند و در این زمینه از اندیشههای متفاوت بهره جویند و از ترویج فرهنگ ضد اسلامی و بیبندوباری به شدّت پرهیز نمایند.