پرسش شما در حقیقت به حجّیت صدوری قرآن باز میگردد؛ یعنی، این که قرآن سند الهی و حجت خدا بر انسان بوده و هماکنون آنچه به نام قرآن در دسترس همگان است، همان قرآنی میباشد که از سوی خداوند نازل گشته و هیچ عنصر غیرخدایی، چه به عمد و چه به خطا - در آن راه نیافته است. برای اثبات این مدّعا چهار مطلب به عنوان ادله حجیت صدوری قرآن مطرح است: یکم - قرآن کتاب خداست، دوم - قرآن مصون از تحریف است، سوم - وحی مصون از خطا میباشد، چهارم - رسول اکرم(ص) معصوم است. بدون شک شما اذعان خواهید کرد که طرح تمامی مطالب عمیق و در عین حال گسترده چهار مطلب مذکور، در این نوشتار محدود میسور نیست؛ اما در عین حال سعی میکنیم مطالب اساسی در این باب را فراروی ذهن پرسشگر شما قرار دهیم. یکم - قرآن کتاب خداست. این مدعا در سطوح مختلف قابل طرح بوده معانی عمیق متعددی دارد: 1. مفاد و محتوای قرآن از سوی خداوند است. 2. علاوه بر آن، تک تک الفاظ نیز از سوی خداوند است. 3. ترکیبات این الفاظ که در قالب آیات آمدهاند، نیز از سوی خداوند است. 4. مجموعه این آیات که به صورت سورهها تجلی کرده است هم از ناحیه خداوند میباشد (جمع قرآن). 5. چینش و ترتیب سورهها در کنار یکدیگر و تشکیل قرآن موجود نیز از ناحیه خداوند است. برای اثبات این پنج آموزه از دلایل نقلی (اعم از روایات معصومان و خود آیات قرآن) صرفنظر کرده، تنها به دلیل عقلی که تحت عنوان (وجوه اعجاز قرآن) شناخته میگردد، بسنده میکنیم. وجوه مختلفی برای اعجاز قرآن گفته شده که میتوان آنها را به سه بخش طبقهبندی کرد: الف) اعجاز لفظی قرآن، ب) اعجاز محتوایی قرآن، ج) اعجاز قرآن از جهت آورنده آن. نگا: دکتر سید مصطفی ثامنی، وجوه اعجاز قرآن، (مجموعه مقالات دومین کنفرانس تحقیقاتی علوم و مفاهیم قرآن کریم)، ص 168 - 178. الف) اعجاز لفظی قرآن در دو ساحت مطرح است: (اعجاز بلاغی قرآن) که مقصود نظم، اسلوب بیانی و بلاغت و فصاحت و اموری در این زمینه است؛ و (اعجاز عددی) که اخیراً مطرح شده و از طریق کامپیوتر انجام میپذیرد و میکوشد تا با بیان ارتباطات عددی خاص میان الفاظ و حروف قرآن، نشان دهد که این روابط عددی نمیتواند در سخن بشری تحقق یابد. این دو نوع اعجاز لفظی قرآن، ثابت میکند که الفاظ و ترکیبات قرآن الهی است. علاوه بر آن که روشن میسازد که آن مقدار از آیاتی که به یکدیگر مرتبط بوده و در یک سیاقاند، از ناحیه خداوند میباشد. اما این نوع اعجاز از اثبات نوع قرار گرفتن سورهها و پیدایش آنها ناتوان است. ب ) اعجاز محتوایی قرآن که به حقایقی چون: عدم وجود اختلاف در قرآن، اخبار برخی آیات از غیب و مطالبی که در آینده رخ داده یا میدهد، طرح برخی از علوم و معارف که لااقل در آن زمان هیچ بشری نمیتوانسته به آنها دسترسی پیدا کند و عجز از ابطال معارف و علومی که در قرآن آمده، اشاره دارد. این نوع اعجاز حقانیت قرآن و آسمانی بودن آن را اثبات میکند؛ ولی از اثبات حقانیت قرآنی با چنین نظم و ترتیب آیات و سورهها، ناتوان است. ج ) اعجاز قرآن از جهت آورنده آن؛ که بر این مطلب تکیه دارد که رسول گرامی اسلام(ص) فردی امّی بوده است و چگونه میتوانسته از پیش خود چنین کتابی را بیاورد. این نوع اعجاز نیز تنها اثبات میکند که مفاد قرآن از ناحیه خداوند است؛ اما این که این الفاظ هم از سوی اوست، ثابت نمیشود. پس وجوه اعجاز قرآن تنها آموزه اول از آن پنج آموزه را اثبات میکند؛ اما آیا راه دیگری برای اثبات چهار آموزه دیگر نیست؟ چرا، اما این دلیل با تکیه بر تاریخ و اسناد و مدارک مطمئن و یقینآور، چهار آموزه بعدی را اثبات مینماید. بسیاری از علماء شیعه به ویژه متأخران و محققان معاصر با دلیل موجّه، معقول و اطمینانآور معتقدند که قرآن در زمان پیامبر(ص) و با نظارت ایشان و در پرتو هدایت الهی به همین کیفیتی که در دسترس ما میباشد، جمعآوری شده است و در واقع، پیدایش سورهها و ترتیب آنها و آیات در پرتو وحی الهی و از سوی خداوند بوده است. سید عبدالوهاب طالقانی، علوم قرآن و فهرست منابع، ص 83. دوم قرآن مصون از تحریف است. این مطلب نیز در دو سطح مطرح است: 1. در قران تحریف به زیادت رخ نداده است، 2.در قرآن تحریف به نقصان نیز صورت نگرفته است. برای اثبات این دو مدعا نیز دلایل گوناگونی با رهیافتهای متفاوت ارائه گردیده که به دلیل مجالاندک از آن صرف نظر کرده، تنها به دلیل عقلی در این باب بسنده میکنیم. برای تبیین این دلیل، ذکر چهار مقدمه ضروی است: 1. دین مرسل، مجموعه اموری است که از سوی خداوند برای هدایت بشر از طریق انبیا فرستاده شده است. 2. هر دین مرسلی قبل از آخرین آن، بخشی از (دین نفس الامری) را که برای هدایت بشر متناسب با روزگار نزول آن دین لازم بوده، به ارمغان آورده است. (دین نفس الامری) یعنی آنچه در علم الهی و مشیت ربانی برای هدایت انسان به سوی رستگاری وجود دارد. 3. حکمت تعداد ادیان مرسل، علاوه بر آوردن عناصر جدید از دین نفسالامری، متناسب با روزگار خود، تصحیح آن بخش از شریعت قبلی میباشد که گرفتار تحریف گشته است. 4. سلسله ادیان الهی آن گاه پایان میپذیرد و در یک دین به منزله (دین خاتم) ظهور میکند که اولاً، کامل باشد؛ یعنی، جامع و حاوی همه معارفی باشد که بشر تا روز قیامت برای سعادت واقعی خود بدان محتاج بوده، یا خواهد بود؛ به طوری که هیچ عنصر هدایتی باقی نمانده، جز آن که در آن دین بیان شده باشد. ثانیاً در طول تاریخ مصون از تحریف باشد. به هر روی، اگر هر یک از این دو عنصر منتفی گردد، عقل خواهد گفت این دین هنوز آخرین دین نمیباشد. نتیجه این چهار اصل موضوعی - که به دلیل ضیق مقال از تبیین ادله اثبات آن معذوریم - این آموزه است که (دین خاتم مصون از تحریف است) اما چه شرطی لازمه مصونیت دین از تحریف است؟ بدون شک باید منبع اصلی شناخت دین و سند بیبدیل آیین آورنده دین که به منزله مجموعه هدایت الهی تلقی میگردد؛ یعنی، کتاب آن، مصون از تحریف باشد. با توجه به این تحلیل، میگوییم: از آن جا که قرآن، کتاب اسلام است و دین اسلام، دین خاتم است، نتیجه گرفته میشود که قرآن، کتاب دین خاتم است و چون کتاب دین خاتم، مصون از تحریف است، نتیجه میگیریم که قرآن، مصون از تحریف به هر بیان سطحی و شکلی است. مهدی هادوی تهرانی، مبانی کلامی اجتهاد در برداشت از قرآن کریم، ص 66 - 67. سوم - وحی مصون از خطا میباشد. این مطلب نیز با دلایل متفاوتی اثبات شده است که نمیتوان به همه آنها پرداخت؛ اما از همه مهمتر این دلیل است که اگر کسی به حقیقت وحی توجه کند و مفاد آن را خوب دریافته، تصور صحیح از آن داشته باشد، بالبداهة به مصونیت آن از خطا اعتراف کرده، این آموزه را تصدیق خواهد نمود. حقیقت (وحی) نوعی علم شهودی و حضوری است که در آن خودِ حقایق هستی در محضر شاهد و کاشف حاضر است؛ به خلاف علم حصولی که فقط صورتی از علوم در ذهن ما وجود دارد و در واقع این صورت ذهنی است که پلی است برای ارتباط ما با جهان خارج. ازاینرو چون واسطه در نزد ذهن ما حاضر است، امکان دارد به دلیل تفسیر اشتباه ما در تطبیق آن با صورت خارج، به خطا بیفتد. اما در علم حضوری چون نفس معلوم، مکشوف و مشهود در نزد عالم، کاشف و شاهد حاضر است و واسطهای در کار نیست، امکان خطا معنا ندارد و چون حقیقت وحی، کشف و شهود عالم غیب است، در آن خطا معنا ندارد. محمد باقر سعیدی روشن، تحلیل وحی از دیدگاه اسلام و مسیحیت، صص 22 - 28. چهارم - رسول اکرم(ص) معصوم است. این مدعا نیز در بیانی کوتاه بدین شکل اثبات میگردد که با توجه به صفات خداوند متعال؛ یعنی، علم، قدرت، حکمت و تنزّه او از زشتیها و با عنایت به حکمت نبوت و انزال کتب و ارسال رسل که هدایت و راهنمایی مردم میباشد؛ عقل میگوید که پیامبر خدا باید از هرگونه گناه و اشتباه عمدی و هرگونه خطا، سهو، نسیان و غفلت در هر دریافت و رساندن وحی الهی، معصوم باشد؛ چرا که اگر چنین نباشد و پیامبر در هر یک از ساحتهای فوق معصوم نباشد، اعتماد مردم بر پیامرسانی و الهی بودن همه تکالیف و پیامها از میان میرود؛ و این اغراء به گمراهی مردم و لغو و عبثگویی، از ساحت قدس ربوبی منزه است. پژوهشی در عصمت معصومان، ص 109 - 112. نتیجه آن که با اثبات آن که قرآن در تمام سطوحش کتاب خدا و از هر گونه تحریف مصون است و از آن جا که در حقیقت وحی که از طریق آن هدایتها و ارشادهای لازم به مردم ابلاغ میشده؛ امکان خطا متصور نیست؛ و با عنایت به این مسأله که شخص رسول اکرم(ص) معصوم است؛ روشن میگردد که قرآن حاضر توسط خداوند بر رسول اکرم(ص) نازل گشته و این کتاب کلام خدا است. به هر حال کوشش کردیم تا افقهایی از مبانی و دلایل مسأله را بر روی شما بگشاییم. امیدواریم که ما و شما با پی بردن به حقایق قرآن، همه وسوسهها و زشتیها را از خود بزداییم. لیک گر واقف شوی زین آب پاککه کلام ایزد است و روحناک نیست گردد وسوسه کلّی زجاندل بیابد ره به سوی گلستان زانکه در باغی و در جویی پردهر که از سرّ صحف بویی برد مثنوی/ 4/3470 - 3472.
پرسش شما در حقیقت به حجّیت صدوری قرآن باز میگردد؛ یعنی، این که قرآن سند الهی و حجت خدا بر انسان بوده و هماکنون آنچه به نام قرآن در دسترس همگان است، همان قرآنی میباشد که از سوی خداوند نازل گشته و هیچ عنصر غیرخدایی، چه به عمد و چه به خطا - در آن راه نیافته است. برای اثبات این مدّعا چهار مطلب به عنوان ادله حجیت صدوری قرآن مطرح است: یکم - قرآن کتاب خداست، دوم - قرآن مصون از تحریف است، سوم - وحی مصون از خطا میباشد، چهارم - رسول اکرم(ص) معصوم است. بدون شک شما اذعان خواهید کرد که طرح تمامی مطالب عمیق و در عین حال گسترده چهار مطلب مذکور، در این نوشتار محدود میسور نیست؛ اما در عین حال سعی میکنیم مطالب اساسی در این باب را فراروی ذهن پرسشگر شما قرار دهیم. یکم - قرآن کتاب خداست. این مدعا در سطوح مختلف قابل طرح بوده معانی عمیق متعددی دارد: 1. مفاد و محتوای قرآن از سوی خداوند است. 2. علاوه بر آن، تک تک الفاظ نیز از سوی خداوند است. 3. ترکیبات این الفاظ که در قالب آیات آمدهاند، نیز از سوی خداوند است. 4. مجموعه این آیات که به صورت سورهها تجلی کرده است هم از ناحیه خداوند میباشد (جمع قرآن). 5. چینش و ترتیب سورهها در کنار یکدیگر و تشکیل قرآن موجود نیز از ناحیه خداوند است. برای اثبات این پنج آموزه از دلایل نقلی (اعم از روایات معصومان و خود آیات قرآن) صرفنظر کرده، تنها به دلیل عقلی که تحت عنوان (وجوه اعجاز قرآن) شناخته میگردد، بسنده میکنیم. وجوه مختلفی برای اعجاز قرآن گفته شده که میتوان آنها را به سه بخش طبقهبندی کرد: الف) اعجاز لفظی قرآن، ب) اعجاز محتوایی قرآن، ج) اعجاز قرآن از جهت آورنده آن. نگا: دکتر سید مصطفی ثامنی، وجوه اعجاز قرآن، (مجموعه مقالات دومین کنفرانس تحقیقاتی علوم و مفاهیم قرآن کریم)، ص 168 - 178. الف) اعجاز لفظی قرآن در دو ساحت مطرح است: (اعجاز بلاغی قرآن) که مقصود نظم، اسلوب بیانی و بلاغت و فصاحت و اموری در این زمینه است؛ و (اعجاز عددی) که اخیراً مطرح شده و از طریق کامپیوتر انجام میپذیرد و میکوشد تا با بیان ارتباطات عددی خاص میان الفاظ و حروف قرآن، نشان دهد که این روابط عددی نمیتواند در سخن بشری تحقق یابد. این دو نوع اعجاز لفظی قرآن، ثابت میکند که الفاظ و ترکیبات قرآن الهی است. علاوه بر آن که روشن میسازد که آن مقدار از آیاتی که به یکدیگر مرتبط بوده و در یک سیاقاند، از ناحیه خداوند میباشد. اما این نوع اعجاز از اثبات نوع قرار گرفتن سورهها و پیدایش آنها ناتوان است. ب ) اعجاز محتوایی قرآن که به حقایقی چون: عدم وجود اختلاف در قرآن، اخبار برخی آیات از غیب و مطالبی که در آینده رخ داده یا میدهد، طرح برخی از علوم و معارف که لااقل در آن زمان هیچ بشری نمیتوانسته به آنها دسترسی پیدا کند و عجز از ابطال معارف و علومی که در قرآن آمده، اشاره دارد. این نوع اعجاز حقانیت قرآن و آسمانی بودن آن را اثبات میکند؛ ولی از اثبات حقانیت قرآنی با چنین نظم و ترتیب آیات و سورهها، ناتوان است. ج ) اعجاز قرآن از جهت آورنده آن؛ که بر این مطلب تکیه دارد که رسول گرامی اسلام(ص) فردی امّی بوده است و چگونه میتوانسته از پیش خود چنین کتابی را بیاورد. این نوع اعجاز نیز تنها اثبات میکند که مفاد قرآن از ناحیه خداوند است؛ اما این که این الفاظ هم از سوی اوست، ثابت نمیشود. پس وجوه اعجاز قرآن تنها آموزه اول از آن پنج آموزه را اثبات میکند؛ اما آیا راه دیگری برای اثبات چهار آموزه دیگر نیست؟ چرا، اما این دلیل با تکیه بر تاریخ و اسناد و مدارک مطمئن و یقینآور، چهار آموزه بعدی را اثبات مینماید. بسیاری از علماء شیعه به ویژه متأخران و محققان معاصر با دلیل موجّه، معقول و اطمینانآور معتقدند که قرآن در زمان پیامبر(ص) و با نظارت ایشان و در پرتو هدایت الهی به همین کیفیتی که در دسترس ما میباشد، جمعآوری شده است و در واقع، پیدایش سورهها و ترتیب آنها و آیات در پرتو وحی الهی و از سوی خداوند بوده است. سید عبدالوهاب طالقانی، علوم قرآن و فهرست منابع، ص 83. دوم قرآن مصون از تحریف است. این مطلب نیز در دو سطح مطرح است: 1. در قران تحریف به زیادت رخ نداده است، 2.در قرآن تحریف به نقصان نیز صورت نگرفته است. برای اثبات این دو مدعا نیز دلایل گوناگونی با رهیافتهای متفاوت ارائه گردیده که به دلیل مجالاندک از آن صرف نظر کرده، تنها به دلیل عقلی در این باب بسنده میکنیم. برای تبیین این دلیل، ذکر چهار مقدمه ضروی است: 1. دین مرسل، مجموعه اموری است که از سوی خداوند برای هدایت بشر از طریق انبیا فرستاده شده است. 2. هر دین مرسلی قبل از آخرین آن، بخشی از (دین نفس الامری) را که برای هدایت بشر متناسب با روزگار نزول آن دین لازم بوده، به ارمغان آورده است. (دین نفس الامری) یعنی آنچه در علم الهی و مشیت ربانی برای هدایت انسان به سوی رستگاری وجود دارد. 3. حکمت تعداد ادیان مرسل، علاوه بر آوردن عناصر جدید از دین نفسالامری، متناسب با روزگار خود، تصحیح آن بخش از شریعت قبلی میباشد که گرفتار تحریف گشته است. 4. سلسله ادیان الهی آن گاه پایان میپذیرد و در یک دین به منزله (دین خاتم) ظهور میکند که اولاً، کامل باشد؛ یعنی، جامع و حاوی همه معارفی باشد که بشر تا روز قیامت برای سعادت واقعی خود بدان محتاج بوده، یا خواهد بود؛ به طوری که هیچ عنصر هدایتی باقی نمانده، جز آن که در آن دین بیان شده باشد. ثانیاً در طول تاریخ مصون از تحریف باشد. به هر روی، اگر هر یک از این دو عنصر منتفی گردد، عقل خواهد گفت این دین هنوز آخرین دین نمیباشد. نتیجه این چهار اصل موضوعی - که به دلیل ضیق مقال از تبیین ادله اثبات آن معذوریم - این آموزه است که (دین خاتم مصون از تحریف است) اما چه شرطی لازمه مصونیت دین از تحریف است؟ بدون شک باید منبع اصلی شناخت دین و سند بیبدیل آیین آورنده دین که به منزله مجموعه هدایت الهی تلقی میگردد؛ یعنی، کتاب آن، مصون از تحریف باشد. با توجه به این تحلیل، میگوییم: از آن جا که قرآن، کتاب اسلام است و دین اسلام، دین خاتم است، نتیجه گرفته میشود که قرآن، کتاب دین خاتم است و چون کتاب دین خاتم، مصون از تحریف است، نتیجه میگیریم که قرآن، مصون از تحریف به هر بیان سطحی و شکلی است. مهدی هادوی تهرانی، مبانی کلامی اجتهاد در برداشت از قرآن کریم، ص 66 - 67. سوم - وحی مصون از خطا میباشد. این مطلب نیز با دلایل متفاوتی اثبات شده است که نمیتوان به همه آنها پرداخت؛ اما از همه مهمتر این دلیل است که اگر کسی به حقیقت وحی توجه کند و مفاد آن را خوب دریافته، تصور صحیح از آن داشته باشد، بالبداهة به مصونیت آن از خطا اعتراف کرده، این آموزه را تصدیق خواهد نمود. حقیقت (وحی) نوعی علم شهودی و حضوری است که در آن خودِ حقایق هستی در محضر شاهد و کاشف حاضر است؛ به خلاف علم حصولی که فقط صورتی از علوم در ذهن ما وجود دارد و در واقع این صورت ذهنی است که پلی است برای ارتباط ما با جهان خارج. ازاینرو چون واسطه در نزد ذهن ما حاضر است، امکان دارد به دلیل تفسیر اشتباه ما در تطبیق آن با صورت خارج، به خطا بیفتد. اما در علم حضوری چون نفس معلوم، مکشوف و مشهود در نزد عالم، کاشف و شاهد حاضر است و واسطهای در کار نیست، امکان خطا معنا ندارد و چون حقیقت وحی، کشف و شهود عالم غیب است، در آن خطا معنا ندارد. محمد باقر سعیدی روشن، تحلیل وحی از دیدگاه اسلام و مسیحیت، صص 22 - 28. چهارم - رسول اکرم(ص) معصوم است. این مدعا نیز در بیانی کوتاه بدین شکل اثبات میگردد که با توجه به صفات خداوند متعال؛ یعنی، علم، قدرت، حکمت و تنزّه او از زشتیها و با عنایت به حکمت نبوت و انزال کتب و ارسال رسل که هدایت و راهنمایی مردم میباشد؛ عقل میگوید که پیامبر خدا باید از هرگونه گناه و اشتباه عمدی و هرگونه خطا، سهو، نسیان و غفلت در هر دریافت و رساندن وحی الهی، معصوم باشد؛ چرا که اگر چنین نباشد و پیامبر در هر یک از ساحتهای فوق معصوم نباشد، اعتماد مردم بر پیامرسانی و الهی بودن همه تکالیف و پیامها از میان میرود؛ و این اغراء به گمراهی مردم و لغو و عبثگویی، از ساحت قدس ربوبی منزه است. پژوهشی در عصمت معصومان، ص 109 - 112. نتیجه آن که با اثبات آن که قرآن در تمام سطوحش کتاب خدا و از هر گونه تحریف مصون است و از آن جا که در حقیقت وحی که از طریق آن هدایتها و ارشادهای لازم به مردم ابلاغ میشده؛ امکان خطا متصور نیست؛ و با عنایت به این مسأله که شخص رسول اکرم(ص) معصوم است؛ روشن میگردد که قرآن حاضر توسط خداوند بر رسول اکرم(ص) نازل گشته و این کتاب کلام خدا است. به هر حال کوشش کردیم تا افقهایی از مبانی و دلایل مسأله را بر روی شما بگشاییم. امیدواریم که ما و شما با پی بردن به حقایق قرآن، همه وسوسهها و زشتیها را از خود بزداییم. لیک گر واقف شوی زین آب پاککه کلام ایزد است و روحناک نیست گردد وسوسه کلّی زجاندل بیابد ره به سوی گلستان زانکه در باغی و در جویی پردهر که از سرّ صحف بویی برد مثنوی/ 4/3470 - 3472.
- [سایر] ادله کلام خدا بودن قرآن چیست؟
- [سایر] تفاوت شأن نزول، فضای نزول و جوّ نزول قرآن چیست؟
- [سایر] ادله حقانیت قرآن و حجیت صدور چیست؟
- [سایر] ویژگی های نزول قرآن چیست؟
- [سایر] نزول دفعی یا تدریجی قرآن ؟
- [سایر] کیفیت نزول قرآن چگونه است؟
- [سایر] کیفیت نزول قرآن چگونه است؟
- [سایر] حجیّت و نقش شأن نزول در تفسیر قرآن چگونه است؟
- [سایر] ادله عدم تحریف قرآن و تحریف کتاب آسمانی دیگر چیست؟
- [سایر] تساهل و تسامح در منظر قرآن چگونه است؟
- [آیت الله وحید خراسانی] مس نمودن خط قران یعنی رساندن جایی از بدن به خط قران برای کسی که وضو ندارد حرام است و رساندن موی بدن به قران مانعی ندارد در صورتی که از توابع بشره شمرده نشود و اگر قران را به زبان فارسی یا به زبان دیگری ترجمه کنند مس ان در غیر اسم ذات و اسماء صفات خداوند متعال اشکال ندارد
- [آیت الله سیستانی] اگر بر جائی از بدن ، آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد ، چنانچه بخواهد غسل را ترتیبی بجا آورد ، باید آب را طوری به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد . و همچنین اگر بخواهد وضو بگیرد در مورد آیه قرآن بلکه در مورد اسم خداوند نیز بنابر احتیاط واجب .
- [آیت الله مظاهری] ربا خواری در اسلام از گناهان بسیار بزرگ محسوب شده است و در قرآن شریف رباخوردن را جنگ با خدا دانسته است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله جوادی آملی] .نماز در مکانی که ماندن در آ ن حرام است؛ مانند زیر سقف در حال ریزش، مسیر در حال آمدن سیل، روی فرشی که نام خدا یا آیهّ قرآن بر آن نوشته شده, باطل نیست، هرچند معصیت است. شرط سوم
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر بر جائی از بدن؛ آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد؛ چنانچه بخواهد وضو یا غسل را ترتیبی به جا آورد؛ باید آب را طوری به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد.
- [آیت الله اردبیلی] نمازگزار باید جواب سلام را به قصد جواب بگوید نه به قصد قرائت قرآن، ولی گفتن جواب سلام به قصد دعا به معنای طلب سلامت از خدا برای گوینده سلام، اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر بر جایی از بدن، آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، و چنانچه بخواهد وضو یا غسل را ترتیبی بهجا آورد، باید آب را طوری به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر بر بدن کسی که جنب است آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، حرام است دست به آن نوشته بگذارد و اگر بخواهد غسل کند، باید آب را به گونهای به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد و اسامی مبارک پیامبران و امامان و حضرت زهرا علیهمالسلام به احتیاط واجب حکم اسم خدا را دارند.