مفسران قرآن کریم عنایت و اهتمام ویژهای به تبیین شأن و سبب نزول آیات قرآن نشان دادهاند(1)، ولی "فضای نزول" که مربوط به مجموع یک سوره است و "جوّ نزول" که مربوط به مجموع قرآن کریم است مورد عنایت و توجه مفسران واقع نشده و در تفاسیر موجود مطرح نشده است. فرق شأن نزول با فضا و جوّ نزول در این است که "شأن نزول" یا "سبب نزول" حوادثی است که در عصر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در محدوده حجاز یا خارج از آن رخ داده و همچنین مناسبتها و عواملی است که زمینه ساز(2) نزول یک یا چند آیه از آیات قرآن کریم بوده است. اما "فضای نزول" که مربوط به مجموع یک سوره است بررسی اوضاع عمومی، اوصاف مردمی، رخدادها و شرایط ویژهای است که در مدت نزول یک سوره در حجاز و خارج آن وجود داشته است. هر یک از سورههای قرآن کریم فصل جدیدی بود که با نزول آیه کریمه "بسم الله الرّحمن الرّحیم" گشوده میشد و با نزول بسم اللهِ سوره بعد، پایان میپذیرفت. سورههای قرآن کریم برخی به طور دفعی نازل شده است؛ مانند سورههای حمد، انعام و نصر و برخی به تدریج و در طی چند ماه یا چند سال نازل شده است و در طی مدت نزول یک سوره در محدوده زندگی مسلمانان و جهان خارج حوادثی رخ داده و شرایطی خاص حاکم بوده است. کشف و پردهبرداری از این رخدادها و شرایط و تبیین آن در آغاز هر یک از سورهها، ترسیم فضای نزول آن سوره خواهد بود. اما "جوّ نزول" مربوط به سراسر قرآن کریم است و مراد از آن بستر مناسب زمانی و مکانی نزول سراسر قرآن است. قرآن کریم در طیّ 23 سال بر قلب مطهر و گرامی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد. حوادثی که در طی سالیان نزول قرآن در حوزه اسلامی و یا خارج از قلمرو زندگی مسلمانان و حکومت اسلامی پدید آمد و شرایط و افکاری که بر آن حاکم بود و یا رخدادهایی که بر اثر نزول آیات قرآن کریم در جهان آن روز پدید آمد، "جوّ نزول قرآن" است. سه عنوان یاد شده (شأن، فضا و جوّ نزول) افزون بر این تفاوت که اولی مخصوص یک یا چند آیه است، دومی مربوط به یک سوره و سومی مربوط به همه قرآن، تفاوت دیگری نیز دارد که شأن نزول تنها ناظر به تأثیر یکجانبه رخدادهای خاص، بر نزول آیه یا آیات است، ولی در فضای نزول سوره و همچنین جوّ نزول قرآن سخن از تعامل و تعاطی (تأثیر دوجانبه) فضای بیرونی با نزول سوره یا جوّ جهانی با نزول مجموع قرآن است؛ بدین معنا که هم فضا و جوّ موجود مقتضی نزول سوره و کل قرآن بود و هم نزول سوره و تنزل مجموع قرآن فضا و جوّ را دگرگون میساخت. 1 احادیث مربوط به شأن و سبب نزول در کتب اهل سنت به چندینهزار و در کتب شیعه به چندصد میرسد. ر.ک شیعه در اسلام، ص103. 2 بنابراین، صرف تقارن تاریخی یک پدیده با نزول آیه موجب نمی شود که آن پدیده، شأن نزول آیه مزبور باشد. مأخذ: ( تفسیر تسنیم، ج 1، ص 235)
مفسران قرآن کریم عنایت و اهتمام ویژهای به تبیین شأن و سبب نزول آیات قرآن نشان دادهاند(1)، ولی "فضای نزول" که مربوط به مجموع یک سوره است و "جوّ نزول" که مربوط به مجموع قرآن کریم است مورد عنایت و توجه مفسران واقع نشده و در تفاسیر موجود مطرح نشده است.
فرق شأن نزول با فضا و جوّ نزول در این است که "شأن نزول" یا "سبب نزول" حوادثی است که در عصر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در محدوده حجاز یا خارج از آن رخ داده و همچنین مناسبتها و عواملی است که زمینه ساز(2) نزول یک یا چند آیه از آیات قرآن کریم بوده است.
اما "فضای نزول" که مربوط به مجموع یک سوره است بررسی اوضاع عمومی، اوصاف مردمی، رخدادها و شرایط ویژهای است که در مدت نزول یک سوره در حجاز و خارج آن وجود داشته است. هر یک از سورههای قرآن کریم فصل جدیدی بود که با نزول آیه کریمه "بسم الله الرّحمن الرّحیم" گشوده میشد و با نزول بسم اللهِ سوره بعد، پایان میپذیرفت. سورههای قرآن کریم برخی به طور دفعی نازل شده است؛ مانند سورههای حمد، انعام و نصر و برخی به تدریج و در طی چند ماه یا چند سال نازل شده است و در طی مدت نزول یک سوره در محدوده زندگی مسلمانان و جهان خارج حوادثی رخ داده و شرایطی خاص حاکم بوده است. کشف و پردهبرداری از این رخدادها و شرایط و تبیین آن در آغاز هر یک از سورهها، ترسیم فضای نزول آن سوره خواهد بود.
اما "جوّ نزول" مربوط به سراسر قرآن کریم است و مراد از آن بستر مناسب زمانی و مکانی نزول سراسر قرآن است. قرآن کریم در طیّ 23 سال بر قلب مطهر و گرامی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد. حوادثی که در طی سالیان نزول قرآن در حوزه اسلامی و یا خارج از قلمرو زندگی مسلمانان و حکومت اسلامی پدید آمد و شرایط و افکاری که بر آن حاکم بود و یا رخدادهایی که بر اثر نزول آیات قرآن کریم در جهان آن روز پدید آمد، "جوّ نزول قرآن" است.
سه عنوان یاد شده (شأن، فضا و جوّ نزول) افزون بر این تفاوت که اولی مخصوص یک یا چند آیه است، دومی مربوط به یک سوره و سومی مربوط به همه قرآن، تفاوت دیگری نیز دارد که شأن نزول تنها ناظر به تأثیر یکجانبه رخدادهای خاص، بر نزول آیه یا آیات است، ولی در فضای نزول سوره و همچنین جوّ نزول قرآن سخن از تعامل و تعاطی (تأثیر دوجانبه) فضای بیرونی با نزول سوره یا جوّ جهانی با نزول مجموع قرآن است؛ بدین معنا که هم فضا و جوّ موجود مقتضی نزول سوره و کل قرآن بود و هم نزول سوره و تنزل مجموع قرآن فضا و جوّ را دگرگون میساخت.
1 احادیث مربوط به شأن و سبب نزول در کتب اهل سنت به چندینهزار و در کتب شیعه به چندصد میرسد. ر.ک شیعه در اسلام، ص103.
2 بنابراین، صرف تقارن تاریخی یک پدیده با نزول آیه موجب نمی شود که آن پدیده، شأن نزول آیه مزبور باشد.
مأخذ: ( تفسیر تسنیم، ج 1، ص 235)
- [سایر] آیا تمام آیات قرآن دارای شأن نزول است یا نه؟ و جایگاه شأن نزول در فهم قرآن کریم به چه میزان است؟
- [سایر] من بحث اسباب نزول قرآن را خواندم. خوب بود. حالا یک سؤال برایم پیش آمده و آن اینکه: اولین کتاب اسباب نزول قرآن را چه کسی نوشته است؟
- [سایر] حجیّت و نقش شأن نزول در تفسیر قرآن چگونه است؟
- [سایر] تفسیر و شأن نزول آیه 103 سوره نساء چیست؟
- [سایر] شأن نزول و تفسیر آیه 104 نساء چیست؟
- [سایر] شأن نزول و تفسیر آیه 105 سوره نساء چیست؟
- [سایر] آیا در تفسیر قرآن کریم، دانستن شأن نزول نیز لازم است؟
- [سایر] تفسیر و شأن نزول آیه 121 بقره چیست؟ منظور از (تلاوت شایسته قرآن) چیست؟
- [سایر] تفسیر و شأن نزول آیه 121 بقره چیست؟ منظور از «تلاوت شایسته قرآن» چیست؟
- [سایر] شأن نزول و تفسیر آیه شریفه (وَ لا تَکُنْ لِلْخائِنینَ خَصیماً) از سوره نساء چیست؟
- [آیت الله مظاهری] فرو بردن اخلاط سر و سینه، تا به فضای دهان نرسیده اشکال ندارد، ولی اگر داخل فضای دهان شود بهتر است آن را فرو نبرد.
- [آیت الله وحید خراسانی] فرو بردن اخلاط سر و سینه تا به فضای دهان نرسیده اشکال ندارد ولی اگر داخل فضای دهان شود احتیاط واجب ان است که ان را فرو نبرند
- [امام خمینی] فرو بردن اخلاط سر و سینه، تا به فضای دهان نرسیده، اشکال ندارد. ولی اگر داخل فضای دهان شود، احتیاط واجب آن است که آن را فرو نبرد.
- [آیت الله اردبیلی] فرو بردن اخلاط سر و سینه، اگر به فضای دهان نرسیده باشند، روزه را باطل نمیکند؛ ولی اگر داخل فضای دهان شود، نباید آن را فرو برد.
- [آیت الله بروجردی] فرو بردن اخلاط سر و سینه، تا به فضای دهان نرسیده اشکال ندارد، ولی اگر داخل فضای دهان شود، احتیاط واجب آن است که آن را فرو نبرند.
- [آیت الله خوئی] فرو بردن اخلاط سر و سینه، تا به فضای دهان نرسیده، اشکال ندارد. ولی اگر داخل فضای دهان شود، احتیاط واجب آن است که آن را فرو نبرد.
- [آیت الله نوری همدانی] فرو بردن اخلاط سر وسینه ، تا به فضای دهان نرسیده اشکال ندارد ، ولی اگر داخل فضای دهان شود، احتیاط واجب آن است که آن را فرو نبرید .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . فرو بردن اخلاط سر و سینه، تا به فضای دهان نرسیده اشکال ندارد، ولی اگر داخل فضای دهان شود، احتیاط واجب آن است که آن را فرو نبرد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] فرو بردن اخلاط سر و سینه؛ تا به فضای دهان نرسیده اشکال ندارد؛ ولی اگر داخل فضای دهان شود؛ احتیاط واجب آن است که آن را فرو نبرند.
- [آیت الله سیستانی] فرو بردن اخلاط سر و سینه، تا به فضای دهان نرسیده اشکال ندارد، ولی اگر داخل فضای دهان شود، احتیاط مستحب آن است که آن را فرو نبرند.