تحریف در لغت از ریشه (حرف) به معنای کناره، جانب و اطراف یک چیز گرفته شده و تحریف چیزی، کنار زدن و کج کردن آن از جایگاه اصلی خود و به سوی دیگر بردن استا: محمد هادی معرفت، مصونیت قرآن از تحریف، ترجمه محمد شهرابی، قم: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه، چاپ اول 1376، ص 19.). تحریف در اصطلاح قرآنشناسی دارای اقسامی است از جمله: 1. تحریف با تعویض کلمات؛ یعنی، برداشتن کلمهای و جایگزین کردن آن با کلمهای دیگر؛ 2. تحریف به زیاده؛ یعنی، افزودن کلمه یا جملهای به آیات قرآن؛ 3. تحریف به نقیصه؛ یعنی، ساقط کردن کلماتی از قرآن و یا اعتقاد به اینکه کلمه، آیه یا سورهای از قرآن کریم ساقط شده است. دیگر اقسام آن عبارت است از: 1. تحریف معنوی، 2. تحریف موضعی، 3. تحریف در قرائت، 4. تحریف در لهجه و گویشجهت آگاهی بیشتر نگا: همان، صص 26 - 22.. هیچ یک از این اقسام، به ساحت قرآن کریم راه ندارد. اساساً تحریف کتاب آسمانی، بدین معنا است که این تغییرات به گونهای انجام پذیرد که دیگر کلام الهی، به درستی شناخته نشود و از دسترس بشر خارج گردد و یا چیزی به عنوان کلام خدا شناخته شود که سخن او نیست. مصونیت قرآن از تحریف، به معنای (ماندگاری) متن اصلی قرآن و آشنایی با آن در میان مردم است؛ به گونهای که هیچگاه مسلمانان و دیگر جوامع بشری، از شناخت و دسترسی به متن اصلی آن محروم نشده و کلام خدا را از غیر آن با وضوح و آشنایی کامل تمیز خواهند داد. این به معنای آن نیست که بدخواهان از تغییر و تصرف در الفاظ قرآن، به هر شکلی ناتواناند؛ بلکه خیانت بدخواهان به نتیجه نمیرسد و برای مسلمانان شناخته شده و خنثی است. به طور کلی در رابطه با تحریف ناپذیری قرآن، دلایل متعددی اقامه شده است که از جمله آنها (گواهی تاریخ) است. پژوهشهای تاریخی و مقایسه بین قرآنهای موجود و قرآنهای صدر اسلام، نشان میدهد که حتی یک کلمه از این کتاب الهی، کم یا زیاد نشده است. اینجا به بیان بخشی از آنها به طور اختصار اکتفا میکنیم: 1. برهان حکمت؛ قرآن شناسی، ج 1، ص 216. خداوند آخرین کتاب آسمانی خود را به نام قرآن، برای هدایت بشر فرستاده است. خداوند دیگر نه کتابی میفرستد و نه پیامبری؛ بنابراین قرآن اولین و آخرین منبع هدایت بشر تلقی میشود. تحریف چنین کتابی برابر با عدم حفظ خداوند و مساوی با گمراهی بشر است و این با حمید و حکیم بودن خداوند سازگار نیست. بنابراین خداوند خود به مقتضای حکیم بودنش این کتاب را حفظ میکند. 2. برهان اعجاز؛ این دلیل به تعبیر علامه طباطباییسید محمد حسین طباطبایی، قرآن در اسلام، ص 117. بهترین و متقن ترین دلیل برای صیانت قرآن در زمان کنونی به شمار میرود. تقریرش این است که همان وجوه اعجازی که برای قرآن زمان رسولاللَّه وجود داشت (مثل تحدی، فصاحت و بلاغت و زیبایی الفاظ آن، روحانی و معنوی بودن آن، هدایت انسان به سوی حق، صدق مطلق مطالب آن و بالاخره خیلی از اوصاف دیگر) بر همین قرآن کنونی منطبق و یافت میشود. بیتردید در صورتی که بین این فاصله زمانی کمترین نقصان و یا اضافهای در آن به وقوع میپیوست، به طور یقین دیگر از آن اوصاف خبری نمیماند و حال آنکه همه آنها در قرآن کنونی باز هم یافت میشود. 3. برهان خاتمیت قرآن از طرفی، در چندین جا تصریح میکند که کلام خدا و سند نبوت است و کتاب اسلام به شمار میآیدمانند آیه 34 سوره طور و آیه 88 سوره اسراء(17). و از طرف دیگر، دین اسلام را دین خاتم معرفی میکندمانند آیه 85 سوره آل عمران و آیه 40 سوره احزاب.. روشن است که معنای خاتمیت، مصونیت از تحریف است. اما سخن در این است که چه چیزی از دین باید مصون از تحریف باشد؟ یقیناً آنچه به نام دین و مجموعه هدایت الهی برای یک پیامبر نازل گشته است؛ یعنی، کتاب او باید مصون از تحریف باشد و این شرط لازم مصونیت دین از تحریف استهمان، ص 66 و درباره خاتمیت ر.ک : مجموعه آثار استاد مطهری، ج 2، ص 183 و ج 3، ص 153).. 4. برهان تحدی دائمی قرآن در همه زمانها و مکانها و حتی در زمان حاضر، توان و قدرت فکری و ذهنی بشر را برای همانندسازی به مبارزه فرا میخواند. اما بشر حاضر مثل انسانهای گذشته، عاجزانه در مقابل آن شکست را پذیرا میشود. از این ناتوانی موجود به راحتی میتوان پی برد که حتی قرآن کنونی به تحریف دچار نشده است. 5. برهان جامعیت قرآن در راستای هدایت و راهنمایی بشر، از بیان چیزی که لازمه بشر در امر سعادت باشد، فروگذاری نکرده است. قرآن حاضر همانند قرآن موجود در گذشتهها دارای این صفت است. حال اگر قرآن در زمان حاضر به چنین صفتی است، چگونه میتوان احتمال نقصان یا زیادت را در آن داد؟ بنابراین قرآن کنونی از هر گونه تغییری مصون است. 6. برهان تواتر تمام آیات و سورههای کنونی قرآن مجید، همانند قرآن گذشته، دست به دست و سینه به سینه به طور همگانی توسط مسلمانان نقل گردیده است. این تواتر منطقی، دلالت میکند هیچ کلمه و آیه یا سورهای، نه از قرآن کاسته شده و نه بر آن افزوده شده است. بنابراین قرآن کنونی با توجه بر واجد بودن صفت تواتر، از هرگونه تحریفی سالم است. 7. شیوه وحیانی قرآن این برهان مبتنی بر نوع نگرش مسلمانان بر مسئله وحی و تمایز مسیحیان از آن است. مسلمانان معتقدند وحی در واقع تکلم و گفتار لفظی خداوند است که به وسیله جبرئیل به پیامبرصلی الله علیه وآله میرسید و پیامبرصلی الله علیه وآله موظف بود عین همان الفاظ را بر مردم برساند. اما مسیحیان بر این باورند که وحی در حقیقت انکشاف خدا و تجربه انسان است که در بشر تجلی میکند و این عامل انسانی است که آن را در مقام بازگو تعبیر میکند و لذا ممکن است در تعبیر آن مرتکب اشتباه هم بشود. روشن است که طبق نگرش اول به یقین الفاظ قرآن نمیتواند از نقش عامل انسانی متأثر شود. از این رو، چارهای جز پذیرفتن تحریف ناپذیری قرآن بر اساس دیدگاه مسلمانان در بین نمیماند. 8. شیوه بیانی قرآن قرآن در جهت تعارض با منافع زورمندان و سلطه جویان، بیش از آنکه به نام اشخاص بپردازد به بیان شاخصها توجه کرده است و به استثنای تصریح نام ابولهب و همسرش، به موارد جزئی نپرداخته است. و این یکی از تمهیدات الهی در مصونیت قرآن است که به نوبه خود باعث گردیده، برای کسی انگیزه کتمان یا تحریف آیات پیش نیاید و بهانهای برای دسیسه حاکمان به طور آشکار نباشد. 9. شیوه نزول قرآن؛ کیهان اندیشه، شماره 28، مقاله تحریف ناپذیری قرآن، علامه مرتضی عسکری. یکی از تمهیدات الهی برای مصون ماندن قرآن، نزول تدریجی آن، آن هم با سبک و برنامهای ویژه است. در مدت تقریباً 23 سال، آیات قرآن به دو شکل نازل شده است. آیاتی که در آغاز بعثت در مکه نازل گردیده، آیاتش کوتاه و موزون است؛ مانند (وَ الضُّحی وَ اللَّیْلِ إِذا سَجی ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلی...) و یا (الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَیانَ...). این مقاطع کوتاه و موزون در حفظ آیات، تأثیر بیشائبهای داشته است، آن هم در میان مردم روزگاری که امی بودهاند. اما در سالهای بعد، آیات و سورههای بزرگتری در مدینه نازل شده است؛ زیرا در مدینه، هم آرامش بیشتری برای مسلمانان بوده و هم امکانات نوشتن و ثبت آیات وجود داشته است. بالاخره، نزول تدریجی قرآن، این نتیجه را داشت که وقتی حتی چند آیه نازل میشد، پیامبر آن را برای مسلمانها میخواند (و آنان نیز حفظ میکردند) و بعد آیهای دیگر نازل میگشت. 10. شیوه تعلیم قرآن در تاریخ قرآن مهم است بدانیم که پیامبرصلی الله علیه وآله چگونه آیات را به مردم میخوانده و آنها را تعلیم میداد؟ راوی میگوید: پیامبرصلی الله علیه وآله در مدینه هر بار ده آیه به ما می آموخت. ما ده آیه را یاد میگرفتیم، سپس ده آیه دیگر و... برای مثال، یکی از صحابه در مسجد دمشق 1600 شاگرد را تعلیم قرآن میداده است. به این شکل که آنها را به گروههای ده نفری تقسیم کرده بود و هر ده نفر یک ناظر داشته اند که مجموع این ناظران و سرگروهها 160 نفر میشدند. افزون بر آنابو عبدالله زنجانی، تاریخ القرآن، ص 42، موسسه الاعلمی، بیروت. به شهادت تاریخ، در صدر اسلام عده زیادی از مسلمانان - که تعداد آنان را تا 43 نفر نوشتهاند به دستور پیامبرصلی الله علیه وآله هر آیه و یا سورهای که نازل میشد، بلافاصله مینوشتند؛ از جمله معروفترین اصحاب پیامبر که به نوشتن قرآن اهتمام خاصی میورزیدند، حضرت علیعلیه السلام و زید بن ثابت بودند. 11. اهتمام مسلمانان بیشک از اهتمام پیامبرصلی الله علیه وآله بر قرائت قرآن و تحفیظ آن بر مسلمانانجامعه آن روز فضیلت بزرگی برای حفظ قرآن قائل شده بود. مؤمن و منافق در این جهت بر یکدیگر سبقت میگرفتند. معاشرت و انس با قرآن، جزو آداب و رسوم مردم در آمده بود و در مسائل و مشکلات خود به آن مراجعه میکردند. تقدّس و فضیلت یافتن قرآن نزد مسلمانان، این نتیجه را به دنبال داشت که کسی نمیتوانست ایده تغییر قرآن را در سر بپروراندمحمدتقی مصباح یزدی، قرآن شناسی، ج 1، ص 215، (نشر مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی).. اهتمام به نگهداری و حفظ قرآن کریم در میان مسلمانان به اندازهای بود که پس از نبی اکرم و در زمان خلافت ابوبکر، وقتی در جنگ یمامه تعدادی از حافظان قرآن کشته شدند، مسلمانان تصمیم گرفتند توجه بیشتری در حفظ قرآن به خرج دهند و به این منظور همه نسخههای قرآن را در یک جا جمعآوری کرده و از اینکه نقصانی در آنها واقع شود، جلوگیری نمودند. حفظ این نسخهها به شدت مورد توجه قرار گرفت و همین طور نسل بعد، قرآن را سینه به سینه حفظ می کردند و به نسل بعد انتقال می دادندسید محمد حسین طباطبایی، ترجمه المیزان، ج 12، ص 167 - 161، مرکز نشر فرهنگی رجا.. 12. تکامل خط و کتابت برای حفظ یک متن به صورت اصلی، باید شرایط طبیعی چنین امری فراهم باشد. در عصرهای گذشته تکامل خط و پیشرفت کتابت به آن میزان نبوده است که بتواند متنی را در بستر خویش و به صورت کامل حفظ کند. البته با رشد تمدن بشری، زمینههای لازم برای چنین امری پدیدار میشد؛ چنان که به نظر برخیعلامه خوئی، ترجمه البیان، ج 1، ص 309، (نشر مجمع ذخائر اسلامی - قم، در زمان رسولاللَّه شرایط و موقعیت حصول چنین کاری مهیا شد و زمینه را برای حفظ و صیانت قرآن فراهم آورد. برای مطالعه بیشتر ر.ک: الف. محمد هادی معرفت، تاریخ قرآن، (تهران: سمت، چاپ دوم 1377)، صص 167 - 154؛ ب. محمدتقی مصباح یزدی، قرآنشناسی، (قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، 1376)؛ پ. حسن حسنزاده آملی، قرآن هرگز تحریف نشده است؛ ت. محمد هادی معرفت، التحقیق فی نفی التحریف عن القرآن. نهج البلاغه و صحیفه سجادیه از نظر سندی از اعتبار زیادی برخوردار است و مضامین روایات این دو کتاب هم شهادت بر صادر شدن آن از معصوم می دهد. تحریف به صورت کلی در این کاب ها منتفی است ولی امکان این که برخی جملات تغییر کرده باشد البته نه به صورتی که تغییر زیاد در معنی ایجاد کند وجود دارد. در هر صورت این احتمالات هم به گونه ای نیست که موجب شود این کتاب ها قابل استناد نباشد. آنچه امروزه به عنوان دین و حجت شرعی بین ما و خداوند است قرآن کریم و روایات ائمه معصومین(ع) است که در کتاب های معتبری از قبیل همین کتاب ها آمده . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 9/100115461)
تحریف در لغت از ریشه (حرف) به معنای کناره، جانب و اطراف یک چیز گرفته شده و تحریف چیزی، کنار زدن و کج کردن آن از جایگاه اصلی خود و به سوی دیگر بردن استا: محمد هادی معرفت، مصونیت قرآن از تحریف، ترجمه محمد شهرابی، قم: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه، چاپ اول 1376، ص 19.).
تحریف در اصطلاح قرآنشناسی دارای اقسامی است از جمله:
1. تحریف با تعویض کلمات؛ یعنی، برداشتن کلمهای و جایگزین کردن آن با کلمهای دیگر؛
2. تحریف به زیاده؛ یعنی، افزودن کلمه یا جملهای به آیات قرآن؛
3. تحریف به نقیصه؛ یعنی، ساقط کردن کلماتی از قرآن و یا اعتقاد به اینکه کلمه، آیه یا سورهای از قرآن کریم ساقط شده است. دیگر اقسام آن عبارت است از: 1. تحریف معنوی، 2. تحریف موضعی، 3. تحریف در قرائت، 4. تحریف در لهجه و گویشجهت آگاهی بیشتر نگا: همان، صص 26 - 22..
هیچ یک از این اقسام، به ساحت قرآن کریم راه ندارد. اساساً تحریف کتاب آسمانی، بدین معنا است که این تغییرات به گونهای انجام پذیرد که دیگر کلام الهی، به درستی شناخته نشود و از دسترس بشر خارج گردد و یا چیزی به عنوان کلام خدا شناخته شود که سخن او نیست. مصونیت قرآن از تحریف، به معنای (ماندگاری) متن اصلی قرآن و آشنایی با آن در میان مردم است؛ به گونهای که هیچگاه مسلمانان و دیگر جوامع بشری، از شناخت و دسترسی به متن اصلی آن محروم نشده و کلام خدا را از غیر آن با وضوح و آشنایی کامل تمیز خواهند داد.
این به معنای آن نیست که بدخواهان از تغییر و تصرف در الفاظ قرآن، به هر شکلی ناتواناند؛ بلکه خیانت بدخواهان به نتیجه نمیرسد و برای مسلمانان شناخته شده و خنثی است.
به طور کلی در رابطه با تحریف ناپذیری قرآن، دلایل متعددی اقامه شده است که از جمله آنها (گواهی تاریخ) است. پژوهشهای تاریخی و مقایسه بین قرآنهای موجود و قرآنهای صدر اسلام، نشان میدهد که حتی یک کلمه از این کتاب الهی، کم یا زیاد نشده است. اینجا به بیان بخشی از آنها به طور اختصار اکتفا میکنیم:
1. برهان حکمت؛ قرآن شناسی، ج 1، ص 216.
خداوند آخرین کتاب آسمانی خود را به نام قرآن، برای هدایت بشر فرستاده است. خداوند دیگر نه کتابی میفرستد و نه پیامبری؛ بنابراین قرآن اولین و آخرین منبع هدایت بشر تلقی میشود. تحریف چنین کتابی برابر با عدم حفظ خداوند و مساوی با گمراهی بشر است و این با حمید و حکیم بودن خداوند سازگار نیست. بنابراین خداوند خود به مقتضای حکیم بودنش این کتاب را حفظ میکند.
2. برهان اعجاز؛ این دلیل به تعبیر علامه طباطباییسید محمد حسین طباطبایی، قرآن در اسلام، ص 117. بهترین و متقن ترین دلیل برای صیانت قرآن در زمان کنونی به شمار میرود. تقریرش این است که همان وجوه اعجازی که برای قرآن زمان رسولاللَّه وجود داشت (مثل تحدی، فصاحت و بلاغت و زیبایی الفاظ آن، روحانی و معنوی بودن آن، هدایت انسان به سوی حق، صدق مطلق مطالب آن و بالاخره خیلی از اوصاف دیگر) بر همین قرآن کنونی منطبق و یافت میشود. بیتردید در صورتی که بین این فاصله زمانی کمترین نقصان و یا اضافهای در آن به وقوع میپیوست، به طور یقین دیگر از آن اوصاف خبری نمیماند و حال آنکه همه آنها در قرآن کنونی باز هم یافت میشود.
3. برهان خاتمیت قرآن از طرفی، در چندین جا تصریح میکند که کلام خدا و سند نبوت است و کتاب اسلام به شمار میآیدمانند آیه 34 سوره طور و آیه 88 سوره اسراء(17). و از طرف دیگر، دین اسلام را دین خاتم معرفی میکندمانند آیه 85 سوره آل عمران و آیه 40 سوره احزاب.. روشن است که معنای خاتمیت، مصونیت از تحریف است. اما سخن در این است که چه چیزی از دین باید مصون از تحریف باشد؟ یقیناً آنچه به نام دین و مجموعه هدایت الهی برای یک پیامبر نازل گشته است؛ یعنی، کتاب او باید مصون از تحریف باشد و این شرط لازم مصونیت دین از تحریف استهمان، ص 66 و درباره خاتمیت ر.ک : مجموعه آثار استاد مطهری، ج 2، ص 183 و ج 3، ص 153)..
4. برهان تحدی دائمی قرآن در همه زمانها و مکانها و حتی در زمان حاضر، توان و قدرت فکری و ذهنی بشر را برای همانندسازی به مبارزه فرا میخواند. اما بشر حاضر مثل انسانهای گذشته، عاجزانه در مقابل آن شکست را پذیرا میشود. از این ناتوانی موجود به راحتی میتوان پی برد که حتی قرآن کنونی به تحریف دچار نشده است.
5. برهان جامعیت قرآن در راستای هدایت و راهنمایی بشر، از بیان چیزی که لازمه بشر در امر سعادت باشد، فروگذاری نکرده است. قرآن حاضر همانند قرآن موجود در گذشتهها دارای این صفت است. حال اگر قرآن در زمان حاضر به چنین صفتی است، چگونه میتوان احتمال نقصان یا زیادت را در آن داد؟ بنابراین قرآن کنونی از هر گونه تغییری مصون است.
6. برهان تواتر تمام آیات و سورههای کنونی قرآن مجید، همانند قرآن گذشته، دست به دست و سینه به سینه به طور همگانی توسط مسلمانان نقل گردیده است. این تواتر منطقی، دلالت میکند هیچ کلمه و آیه یا سورهای، نه از قرآن کاسته شده و نه بر آن افزوده شده است. بنابراین قرآن کنونی با توجه بر واجد بودن صفت تواتر، از هرگونه تحریفی سالم است.
7. شیوه وحیانی قرآن این برهان مبتنی بر نوع نگرش مسلمانان بر مسئله وحی و تمایز مسیحیان از آن است. مسلمانان معتقدند وحی در واقع تکلم و گفتار لفظی خداوند است که به وسیله جبرئیل به پیامبرصلی الله علیه وآله میرسید و پیامبرصلی الله علیه وآله موظف بود عین همان الفاظ را بر مردم برساند. اما مسیحیان بر این باورند که وحی در حقیقت انکشاف خدا و تجربه انسان است که در بشر تجلی میکند و این عامل انسانی است که آن را در مقام بازگو تعبیر میکند و لذا ممکن است در تعبیر آن مرتکب اشتباه هم بشود. روشن است که طبق نگرش اول به یقین الفاظ قرآن نمیتواند از نقش عامل انسانی متأثر شود. از این رو، چارهای جز پذیرفتن تحریف ناپذیری قرآن بر اساس دیدگاه مسلمانان در بین نمیماند.
8. شیوه بیانی قرآن قرآن در جهت تعارض با منافع زورمندان و سلطه جویان، بیش از آنکه به نام اشخاص بپردازد به بیان شاخصها توجه کرده است و به استثنای تصریح نام ابولهب و همسرش، به موارد جزئی نپرداخته است. و این یکی از تمهیدات الهی در مصونیت قرآن است که به نوبه خود باعث گردیده، برای کسی انگیزه کتمان یا تحریف آیات پیش نیاید و بهانهای برای دسیسه حاکمان به طور آشکار نباشد.
9. شیوه نزول قرآن؛ کیهان اندیشه، شماره 28، مقاله تحریف ناپذیری قرآن، علامه مرتضی عسکری.
یکی از تمهیدات الهی برای مصون ماندن قرآن، نزول تدریجی آن، آن هم با سبک و برنامهای ویژه است. در مدت تقریباً 23 سال، آیات قرآن به دو شکل نازل شده است. آیاتی که در آغاز بعثت در مکه نازل گردیده، آیاتش کوتاه و موزون است؛ مانند (وَ الضُّحی وَ اللَّیْلِ إِذا سَجی ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلی...) و یا (الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَیانَ...). این مقاطع کوتاه و موزون در حفظ آیات، تأثیر بیشائبهای داشته است، آن هم در میان مردم روزگاری که امی بودهاند. اما در سالهای بعد، آیات و سورههای بزرگتری در مدینه نازل شده است؛ زیرا در مدینه، هم آرامش بیشتری برای مسلمانان بوده و هم امکانات نوشتن و ثبت آیات وجود داشته است. بالاخره، نزول تدریجی قرآن، این نتیجه را داشت که وقتی حتی چند آیه نازل میشد، پیامبر آن را برای مسلمانها میخواند (و آنان نیز حفظ میکردند) و بعد آیهای دیگر نازل میگشت.
10. شیوه تعلیم قرآن در تاریخ قرآن مهم است بدانیم که پیامبرصلی الله علیه وآله چگونه آیات را به مردم میخوانده و آنها را تعلیم میداد؟ راوی میگوید: پیامبرصلی الله علیه وآله در مدینه هر بار ده آیه به ما می آموخت. ما ده آیه را یاد میگرفتیم، سپس ده آیه دیگر و... برای مثال، یکی از صحابه در مسجد دمشق 1600 شاگرد را تعلیم قرآن میداده است. به این شکل که آنها را به گروههای ده نفری تقسیم کرده بود و هر ده نفر یک ناظر داشته اند که مجموع این ناظران و سرگروهها 160 نفر میشدند. افزون بر آنابو عبدالله زنجانی، تاریخ القرآن، ص 42، موسسه الاعلمی، بیروت. به شهادت تاریخ، در صدر اسلام عده زیادی از مسلمانان - که تعداد آنان را تا 43 نفر نوشتهاند به دستور پیامبرصلی الله علیه وآله هر آیه و یا سورهای که نازل میشد، بلافاصله مینوشتند؛ از جمله معروفترین اصحاب پیامبر که به نوشتن قرآن اهتمام خاصی میورزیدند، حضرت علیعلیه السلام و زید بن ثابت بودند.
11. اهتمام مسلمانان بیشک از اهتمام پیامبرصلی الله علیه وآله بر قرائت قرآن و تحفیظ آن بر مسلمانانجامعه آن روز فضیلت بزرگی برای حفظ قرآن قائل شده بود. مؤمن و منافق در این جهت بر یکدیگر سبقت میگرفتند. معاشرت و انس با قرآن، جزو آداب و رسوم مردم در آمده بود و در مسائل و مشکلات خود به آن مراجعه میکردند. تقدّس و فضیلت یافتن قرآن نزد مسلمانان، این نتیجه را به دنبال داشت که کسی نمیتوانست ایده تغییر قرآن را در سر بپروراندمحمدتقی مصباح یزدی، قرآن شناسی، ج 1، ص 215، (نشر مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی)..
اهتمام به نگهداری و حفظ قرآن کریم در میان مسلمانان به اندازهای بود که پس از نبی اکرم و در زمان خلافت ابوبکر، وقتی در جنگ یمامه تعدادی از حافظان قرآن کشته شدند، مسلمانان تصمیم گرفتند توجه بیشتری در حفظ قرآن به خرج دهند و به این منظور همه نسخههای قرآن را در یک جا جمعآوری کرده و از اینکه نقصانی در آنها واقع شود، جلوگیری نمودند. حفظ این نسخهها به شدت مورد توجه قرار گرفت و همین طور نسل بعد، قرآن را سینه به سینه حفظ می کردند و به نسل بعد انتقال می دادندسید محمد حسین طباطبایی، ترجمه المیزان، ج 12، ص 167 - 161، مرکز نشر فرهنگی رجا..
12. تکامل خط و کتابت برای حفظ یک متن به صورت اصلی، باید شرایط طبیعی چنین امری فراهم باشد. در عصرهای گذشته تکامل خط و پیشرفت کتابت به آن میزان نبوده است که بتواند متنی را در بستر خویش و به صورت کامل حفظ کند. البته با رشد تمدن بشری، زمینههای لازم برای چنین امری پدیدار میشد؛ چنان که به نظر برخیعلامه خوئی، ترجمه البیان، ج 1، ص 309، (نشر مجمع ذخائر اسلامی - قم، در زمان رسولاللَّه شرایط و موقعیت حصول چنین کاری مهیا شد و زمینه را برای حفظ و صیانت قرآن فراهم آورد.
برای مطالعه بیشتر ر.ک:
الف. محمد هادی معرفت، تاریخ قرآن، (تهران: سمت، چاپ دوم 1377)، صص 167 - 154؛
ب. محمدتقی مصباح یزدی، قرآنشناسی، (قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، 1376)؛
پ. حسن حسنزاده آملی، قرآن هرگز تحریف نشده است؛
ت. محمد هادی معرفت، التحقیق فی نفی التحریف عن القرآن.
نهج البلاغه و صحیفه سجادیه از نظر سندی از اعتبار زیادی برخوردار است و مضامین روایات این دو کتاب هم شهادت بر صادر شدن آن از معصوم می دهد. تحریف به صورت کلی در این کاب ها منتفی است ولی امکان این که برخی جملات تغییر کرده باشد البته نه به صورتی که تغییر زیاد در معنی ایجاد کند وجود دارد. در هر صورت این احتمالات هم به گونه ای نیست که موجب شود این کتاب ها قابل استناد نباشد. آنچه امروزه به عنوان دین و حجت شرعی بین ما و خداوند است قرآن کریم و روایات ائمه معصومین(ع) است که در کتاب های معتبری از قبیل همین کتاب ها آمده . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 9/100115461)
- [سایر] بهترین ترجمه قرآن و نهج البلاغه کدام است؟
- [سایر] روش قرآن و نهج البلاغه در نقل و تحلیل حوادث تاریخی چگونه است؟
- [سایر] در حکمت 1 نهج البلاغه روش برخورد با فتنهها را ترجمه و تفسیر کنید.
- [سایر] باعرض سلام وخسته نباشید لطفا به چندین مورد از مضامین اجتماعی در قران و نهج البلاغه اشاره بفرمایید با تشکر
- [آیت الله فاضل لنکرانی] آیا برپا کردن مسابقات فرهنگی از زندگی ائمه (علیهم السلام) و احکام شرعی یا قرآن و نهج البلاغه جایز است؟
- [سایر] تقسیم بندی نهج البلاغه چگونه است؟
- [سایر] تقسیم بندی نهج البلاغه چگونه است؟
- [سایر] نهج البلاغه، حکمت 230 را توضیح دهید؟
- [سایر] بعثت در نهج البلاغه را بیان کنید؟
- [سایر] ترجمه های نهج البلاغه را ذکر کنید.
- [آیت الله مظاهری] دادن قرآن به کافر مانعی ندارد مگر آنکه بیاحترامی به قرآن یا اسلام باشد.
- [آیت الله بروجردی] دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله مظاهری] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله سبحانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر جلد قران نجس شود در صورتی که بی احترامی به قران باشد باید ان را اب بکشند
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر جلد قرآن نجس شود؛ در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد؛ باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] در صورتی که دادن قرآن به کافر مستلزم هتک باشد حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله بروجردی] اگر جلد قرآن نجس شود، در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.