بعثت در نهج البلاغه را بیان کنید؟
در مورد شرایط زمان بعثت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و حکمت بعثت انبیاء -غیر از قرآن- یکی از بهترین و معتبرترین منابع، نهج‌البلاغه شریف است که در بردارنده بیانات گوهربار امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام می‌باشد و دیگر جای مناقشه و اما و اگر نیست. بعثت انبیاء عظام سلام الله علیهم اجمعین، از نعمت‌های بزرگ الهی بر عموم بشریت به‌ شمار می‌رود و به این واسطه، زمینه هدایت بشر به همه کمالات و خوبی‌ها و سجایای اخلاقی را فراهم کرده است. پیامبران، رسولان ظاهری هستند که در کنار رسول باطنی(عقل)، راهنما و مرشد انسان‌ها می‌باشند. در این میان، بعثت خاتم‌الانبیاء، محمد مصطفی صلی الله علیه‌ و آله و سلّم، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ چرا که دین مبین اسلام، به عنوان آخرین دین آسمانی، کامل‌ترین دین و مکمّل ادیان گذشته می‌باشد. این حدیث معروف است که حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند: (إنّی بعثْتُ لاتمِّمَ مکارمَ الأخلاق؛ من مبعوث شده‌ام تا مکارم اخلاقی را کامل گردانم.) بعثت پیامبر اسلام صلوات الله علیه و‌ آله به قدری مهم است که خداوند منّان به واسطه این نعمت بزرگ، بر مؤمنان منت نهاده است؛ در این‌جا که می‌فرماید: (لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی‌ ضَلالٍ مُبین؛ خداوند بر اهل ایمان منت گذاشت که از بین آنها پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات الهی را برای آنها بخواند و پاکشان کند و کتاب و حکمت بیاموزد؛ گر چه پیش از آن در گمراهی آشکار بودند.) آل عمران/164 در مورد شرایط زمان بعثت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و حکمت بعثت انبیاء -غیر از قرآن- یکی از بهترین و معتبرترین منابع، نهج‌البلاغه شریف است که در بردارنده بیانات گوهربار امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام می‌باشد و دیگر جای مناقشه و اما و اگر نیست؛ چرا که نهج البلاغه کتاب معتبری است و علی علیه‌السلام نیز حجت خدا و معصوم، در نتیجه می‌توان به خوبی به این بیانات استناد کرد. در ادامه مواردی از بعثت که در نهج‌البلاغه آمده، ذکر می‌شود. بعثت انبیاء، اتمام حجت بر بندگان بَعَثَ‌ اللَّهُ رُسُلَهُ بِمَا خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْیِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلَی خَلْقِهِ لِئَلَّا تَجِبَ الْحُجَّةُ لَهُمْ بِتَرْکِ الْإِعْذَارِ إِلَیْهِمْ فَدَعَاهُمْ بِلِسَانِ الصِّدْقِ إِلَی سَبِیلِ الْحَقِّ أَلَا إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی قَدْ کَشَفَ الْخَلْقَ کَشْفَةً لَا أَنَّهُ جَهِلَ مَا أَخْفَوْهُ مِنْ مَصُونِ أَسْرَارِهِمْ وَ مَکْنُونِ ضَمَائِرِهِمْ وَ لَکِنْ‌ لِیَبْلُوَهُمْ‌ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا فَیَکُونَ الثَّوَابُ جَزَاءً وَ الْعِقَابُ بَوَاء؛ خداوند پیامبرانش را با مخصوص گرداندن آنان به وحی خود به رسالت برانگیخت و آنان را حجت خود بر بندگانش قرار داد تا عذری برای مردم به خاطر بستن راه‌های عذر به روی آنان نباشد؛ پس آنان را با زبان صدق به راه حق دعوت کرد. بدانید که خداوند بندگان را در معرض آزمون قرار داد، نه به خاطر اینکه به آنچه از اسرار باطنی و اندیشه‌های درونی پنهان کرده بودند آگاه نبود، بلکه به این علّت که آنان را در بوته آزمایش قرار دهد تا کدامشان عامل بهترین عملند، آن گاه ثواب در برابر کار نیک و عقاب در مقابل کار بد قرار گیرد. خطبه 144 روند بعثت انبیاء تا مبعوث شدن خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله ...وَ اصْطَفَی سُبْحَانَهُ مِنْ وَلَدِهِ أَنْبِیَاءَ أَخَذَ عَلَی الْوَحْیِ مِیثَاقَهُمْ وَ عَلَی تَبْلِیغِ الرِّسَالَةِ أَمَانَتَهُمْ لَمَّا بَدَّلَ أَکْثَرُ خَلْقِهِ عَهْدَ اللَّهِ إِلَیْهِمْ فَجَهِلُوا حَقَّهُ وَ اتَّخَذُوا الْأَنْدَادَ مَعَهُ وَ اجْتَالَتْهُمُ الشَّیَاطِینُ عَنْ مَعْرِفَتِهِ وَ اقْتَطَعَتْهُمْ عَنْ عِبَادَتِهِ فَبَعَثَ‌ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیَاءَهُ لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ وَ یَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلِیغِ وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ وَ یُرُوهُمْ آیَاتِ الْمَقْدِرَةِ مِنْ سَقْفٍ فَوْقَهُمْ مَرْفُوعٍ وَ مِهَادٍ تَحْتَهُمْ مَوْضُوعٍ وَ مَعَایِشَ تُحْیِیهِمْ وَ آجَالٍ تُفْنِیهِمْ وَ أَوْصَابٍ تُهْرِمُهُمْ وَ أَحْدَاثٍ [تَتَتَابَعُ‌] تَتَابَعُ عَلَیْهِمْ وَ لَمْ یُخْلِ اللَّهُ سُبْحَانَهُ خَلْقَهُ مِنْ نَبِیٍّ مُرْسَلٍ أَوْ کِتَابٍ مُنْزَلٍ أَوْ حُجَّةٍ لَازِمَةٍ أَوْ مَحَجَّةٍ قَائِمَةٍ رُسُلٌ لَا تُقَصِّرُ بِهِمْ قِلَّةُ عَدَدِهِمْ وَ لَا کَثْرَةُ الْمُکَذِّبِینَ لَهُمْ مِنْ سَابِقٍ سُمِّیَ لَهُ مَنْ بَعْدَهُ‌ أَوْ غَابِرٍ عَرَّفَهُ مَنْ قَبْلَهُ عَلَی ذَلِکَ نَسَلَتِ الْقُرُونُ و مَضَتِ الدُّهُورُ وَ سَلَفَتِ الْآبَاءُ وَ خَلَفَتِ الْأَبْنَاءُ إِلَی أَنْ بَعَثَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله لِإِنْجَازِ عِدَتِهِ وَ إِتْمَامِ نُبُوَّتِهِ مَأْخُوذاً عَلَی النَّبِیِّینَ مِیثَاقُهُ مَشْهُورَةً سِمَاتُهُ کَرِیماً مِیلَادُهُ وَ أَهْلُ الْأَرْضِ یَوْمَئِذٍ مِلَلٌ مُتَفَرِّقَةٌ وَ أَهْوَاءٌ مُنْتَشِرَةٌ وَ طَرَائِقُ مُتَشَتِّتَةٌ بَیْنَ مُشَبِّهٍ لِلَّهِ بِخَلْقِهِ أَوْ مُلْحِدٍ فِی اسْمِهِ أَوْ مُشِیرٍ إِلَی غَیْرِهِ فَهَدَاهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ أَنْقَذَهُمْ بِمَکَانِهِ مِنَ الْجَهَالَةِ ثُمَّ اخْتَارَ سُبْحَانَهُ لِمُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله لِقَاءَهُ وَ رَضِیَ لَهُ مَا عِنْدَهُ وَ أَکْرَمَهُ عَنْ دَارِ الدُّنْیَا وَ رَغِبَ بِهِ عَنْ مَقَامِ الْبَلْوَی فَقَبَضَهُ إِلَیْهِ کَرِیماً وَ خَلَّفَ فِیکُمْ مَا خَلَّفَتِ الْأَنْبِیَاءُ فِی أُمَمِهَا إِذْ لَمْ یَتْرُکُوهُمْ هَمَلًا بِغَیْرِ طَرِیقٍ وَاضِحٍ؛ خداوند سبحان پیامبرانی از فرزندان آدم برگزید که در وحی و امانت‌داری در ابلاغ رسالت از آنان پیمان گرفت، زمانی که اکثر انسان‌ها عهد خدا را به امور باطل تبدیل نموده و به حق او جهل ورزیدند و به همراه او بت‌ها را نظیر گرفتند [مشرک شدند]، شیاطین آنان را از معرفت به خداوند باز داشتند و رابطه بندگی ایشان را با حق بریدند. پس خداوند رسولانش را برانگیخت و پیامبرانش را به دنبال هم به سوی آنان گسیل داشت تا ادای عهد فطرت الهی را از مردم بخواهند و نعمت‌های فراموش شده او را به یادشان آورند و با ارائه دلایل بر آنان اتمام حجت کنند و نیروهای پنهان عقول آنان را بر انگیزانند و نشانه‌های الهی‌ را به آنان بنمایانند که عبارتند از آسمانی که بر بالای سرشان افراشته شده و زمین که گهواره زیر پایشان است، معیشت‌هایی که آنان را زنده می‌دارد و اجل‌هایی که ایشان را به دست مرگ می‌سپارد و ناگواری‌هایی که آنان را به پیری می‌نشاند و حوادثی که به دنبال هم بر آنان هجوم می‌آورد. خداوند سبحان بندگانش را بدون پیامبر یا کتاب آسمانی یا حجتی لازم یا نشان دادن راه روشن، رها نساخت. پیامبرانی که کمی عددشان و کثرت تکذیب کنندگانشان، آنان را از تبلیغ باز نداشت. از پیامبر گذشته‌ای که او را از نام پیامبر آینده خبر دادند و پیامبر آینده‌ای که پیامبر گذشته او را معرفی کرد. بر این منوال قرن‌ها گذشت و روزگار سپری شد، پدران در گذشتند و فرزندان جای آنها را گرفتند تا خداوند محمّد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله را برای به انجام رساندن وعده‌اش و به پایان بردن مقام نبوت مبعوث کرد. در حالی که قبولی رسالت او را از تمام انبیا گرفته بود، نشانه‌هایش روشن و میلادش با عزت و کرامت بود. در آن روزگار، اهل زمین مللی پراکنده، دارای خواسته‌هایی‌ متفاوت و روش‌هایی مختلف بودند، گروهی خدا را تشبیه به مخلوق کرده، عده‌ای در نام او از حق منحرف بوده و برخی غیر او را عبادت می‌نمودند. چنین مردمی را به وسیله پیامبر از گمراهی به هدایت رساند و به سبب شخصیّت او از چاه جهالت به در آورد. آن گاه لقایش را برای محمّد صلّی اللّه علیه و آله اختیار کرد و جوار خود را برای او پسندید، با فراخواندنش از این دنیا به او اکرام نمود و برای او فردوس اعلا را به جای قرین بودن به ابتلائات و سختی‌ها برگزید و او را کریمانه به سوی خود برد و آن حضرت [در هنگام رحلت] هر آنچه را انبیاء گذشته در امت خود به ودیعت نهادند، در میان شما به ودیعت نهاد؛ چرا که پیامبران امت‌ها را بدون راه روشن و نشانه پا برجا، سر گردان و رها نگذاشتند... . بخشی از خطبه اول وصف عرب قبل از بعثت 1- إِنَّ اللَّهَ [تَعَالَی‌] بَعَثَ‌ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله نَذِیراً لِلْعَالَمِینَ وَ أَمِیناً عَلَی التَّنْزِیلِ وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَی شَرِّ دِینٍ وَ فِی شَرِّ دَارٍ مُنِیخُونَ بَیْنَ حِجَارَةٍ خُشْنٍ وَ حَیَّاتٍ صُمٍّ تَشْرَبُونَ الْکَدِرَ وَ تَأْکُلُونَ الْجَشِبَ وَ تَسْفِکُونَ دِمَاءَکُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَکُمْ الْأَصْنَامُ فِیکُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الْآثَامُ بِکُمْ مَعْصُوبَةٌ؛ خداوند محمد صلی الله علیه و آله را بیم دهنده عالمیان و امین بر قرآن بر انگیخت در حالی‌که شما ملّت عرب، در آن وقت دارای بدترین دین و در بدترین خانه بودید، منزلتان در میان سنگ‌های سخت و در بین مارهای زهردار بود، آب تیره می‌نوشیدید، غذای خشن می‌خوردید، خون یکدیگر را می‌ریختید، قطع رحم می‌کردید، بتان در میان شما نصب شده بود و گناهان به شما بسته بود. خطبه 26 2- بَعَثَهُ‌ وَ النَّاسُ ضُلَّالٌ فِی حَیْرَةٍ وَ حَاطِبُونَ فِی فِتْنَةٍ قَدِ اسْتَهْوَتْهُمُ الْأَهْوَاءُ وَ اسْتَزَلَّتْهُمُ الْکِبْرِیَاءُ وَ اسْتَخَفَّتْهُمُ الْجَاهِلِیَّةُ الْجَهْلَاءُ حَیَارَی فِی زَلْزَالٍ مِنَ الْأَمْرِ وَ بَلَاءٍ مِنَ الْجَهْلِ فَبَالَغَ فِی النَّصِیحَةِ وَ مَضَی عَلَی الطَّرِیقَةِ وَ دَعَا إِلَی الْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ؛ خدا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را به هنگامی مبعوث فرمود که مردم در حیرت و سرگردانی بودند، در فتنه‌ها به سر می‌بردند، هوی و هوس بر آنها چیره شده و خود بزرگ بینی و تکبّر به لغزش‌های فراوانشان کشانده بود و نادانی‌های جاهلیّت پست و خوارشان کرده و در امور زندگی حیران و سرگردان بودند و بلای جهل و نادانی دامن‌گیرشان بود؛ پس پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در نصیحت و خیرخواهی، نهایت تلاش را کرد و آنان را به راه راست راهنمایی و از راه حکمت و موعظه نیکو، مردم را به خدا دعوت فرمود. خطبه 95 3- أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ [وَ تَعَالَی‌] بَعَثَ‌ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله وَ لَیْسَ أَحَدٌ مِنَ الْعَرَبِ یَقْرَأُ کِتَاباً وَ لَا یَدَّعِی نُبُوَّةً وَ لَا وَحْیاً فَقَاتَلَ بِمَنْ أَطَاعَهُ مَنْ عَصَاهُ یَسُوقُهُمْ إِلَی مَنْجَاتِهِمْ وَ یُبَادِرُ بِهِمُ السَّاعَةَ أَنْ تَنْزِلَ بِهِمْ یَحْسِرُ الْحَسِیرُ وَ یَقِفُ الْکَسِیرُ فَیُقِیمُ عَلَیْهِ حَتَّی یُلْحِقَهُ غَایَتَهُ إِلَّا هَالِکاً لَا خَیْرَ فِیهِ حَتَّی أَرَاهُمْ مَنْجَاتَهُمْ وَ بَوَّأَهُمْ مَحَلَّتَهُمْ فَاسْتَدَارَتْ رَحَاهُمْ وَ اسْتَقَامَتْ قَنَاتُهُمْ...؛ خداوند پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را بر انگیخت در حالی که احدی از عرب نبود که کتابی بخواند و نه دعوی پیامبری و نزول وحی کند؛ پس به همراه پیروانش با آنان که نافرمان بودند جنگید، عاصیان را به سوی نجات سوق می‌داد و برای رهانیدن مردم از گمراهی پیش از آن‌که مرگشان فرا رسد، آنان را به رستگاری رساند. با خستگان مدارا کرد و شکسته حالان را زیر بال گرفت تا همه را به راه راست هدایت فرمود، جز آنان که راه گمراهی پیمودند و در آنها خیری نبود، همه را نجات داد و در جایگاه مناسب رستگاری، استقرارشان بخشید تا آن که آسیاب زندگی آنان به چرخش در آمد و نیزه‌شان تیز شد... . خطبه 104 فلسفه بعثت فَبَعَثَ‌ اللَّهُ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله بِالْحَقِّ لِیُخْرِجَ عِبَادَهُ مِنْ عِبَادَةِ الْأَوْثَانِ إِلَی عِبَادَتِهِ وَ مِنْ طَاعَةِ الشَّیْطَانِ إِلَی طَاعَتِهِ بِقُرْآنٍ قَدْ بَیَّنَهُ وَ أَحْکَمَهُ لِیَعْلَمَ الْعِبَادُ رَبَّهُمْ إِذْ جَهِلُوهُ وَ لِیُقِرُّوا بِهِ بَعْدَ إِذْ جَحَدُوهُ وَ لِیُثْبِتُوهُ بَعْدَ إِذْ أَنْکَرُوهُ فَتَجَلَّی لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِی کِتَابِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَکُونُوا رَأَوْهُ بِمَا أَرَاهُمْ مِنْ قُدْرَتِهِ وَ خَوَّفَهُمْ مِنْ سَطْوَتِهِ وَ کَیْفَ مَحَقَ مَنْ مَحَقَ بِالْمَثُلَاتِ وَ احْتَصَدَ مَنِ احْتَصَدَ بِالنَّقِمَات؛ خداوند محمّد صلّی اللَّه علیه و آله را به حقّ بر انگیخت تا بندگانش ‌را از پرستش بت‌ها باز داشته، به عبادت و بندگی او وا دارد و از پیروی شیطان منع کرده، به فرمانبرداری خودش سوق دهد. با قرآنی که آن‌ را آشکار و استوار فرمود تا بندگان، پروردگارشان را بشناسند؛ در حالی‌که نادان بودند و به او اعتراف کنند پس از آنکه انکار داشتند و هستی او را اثبات نمایند بعد از آنکه باور نداشتند؛ پس خداوند سبحان بدون اینکه او را ببینند، خود را در قرآن به وسیله آیات قدرتش نشان داد و آنان را از شوکتش بیم داد و چگونگی هلاکت اقوام را به کیفرها و درو شدنشان [نابودی] را به عذاب‌ها بیان فرمود. خطبه 147 و الحمدلله رب العالمین
عنوان سوال:

بعثت در نهج البلاغه را بیان کنید؟


پاسخ:

در مورد شرایط زمان بعثت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و حکمت بعثت انبیاء -غیر از قرآن- یکی از بهترین و معتبرترین منابع، نهج‌البلاغه شریف است که در بردارنده بیانات گوهربار امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام می‌باشد و دیگر جای مناقشه و اما و اگر نیست. بعثت انبیاء عظام سلام الله علیهم اجمعین، از نعمت‌های بزرگ الهی بر عموم بشریت به‌ شمار می‌رود و به این واسطه، زمینه هدایت بشر به همه کمالات و خوبی‌ها و سجایای اخلاقی را فراهم کرده است. پیامبران، رسولان ظاهری هستند که در کنار رسول باطنی(عقل)، راهنما و مرشد انسان‌ها می‌باشند. در این میان، بعثت خاتم‌الانبیاء، محمد مصطفی صلی الله علیه‌ و آله و سلّم، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ چرا که دین مبین اسلام، به عنوان آخرین دین آسمانی، کامل‌ترین دین و مکمّل ادیان گذشته می‌باشد. این حدیث معروف است که حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند: (إنّی بعثْتُ لاتمِّمَ مکارمَ الأخلاق؛ من مبعوث شده‌ام تا مکارم اخلاقی را کامل گردانم.)

بعثت پیامبر اسلام صلوات الله علیه و‌ آله به قدری مهم است که خداوند منّان به واسطه این نعمت بزرگ، بر مؤمنان منت نهاده است؛ در این‌جا که می‌فرماید: (لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی‌ ضَلالٍ مُبین؛ خداوند بر اهل ایمان منت گذاشت که از بین آنها پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات الهی را برای آنها بخواند و پاکشان کند و کتاب و حکمت بیاموزد؛ گر چه پیش از آن در گمراهی آشکار بودند.) آل عمران/164

در مورد شرایط زمان بعثت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و حکمت بعثت انبیاء -غیر از قرآن- یکی از بهترین و معتبرترین منابع، نهج‌البلاغه شریف است که در بردارنده بیانات گوهربار امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام می‌باشد و دیگر جای مناقشه و اما و اگر نیست؛ چرا که نهج البلاغه کتاب معتبری است و علی علیه‌السلام نیز حجت خدا و معصوم، در نتیجه می‌توان به خوبی به این بیانات استناد کرد. در ادامه مواردی از بعثت که در نهج‌البلاغه آمده، ذکر می‌شود.

بعثت انبیاء، اتمام حجت بر بندگان

بَعَثَ‌ اللَّهُ رُسُلَهُ بِمَا خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْیِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلَی خَلْقِهِ لِئَلَّا تَجِبَ الْحُجَّةُ لَهُمْ بِتَرْکِ الْإِعْذَارِ إِلَیْهِمْ فَدَعَاهُمْ بِلِسَانِ الصِّدْقِ إِلَی سَبِیلِ الْحَقِّ أَلَا إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی قَدْ کَشَفَ الْخَلْقَ کَشْفَةً لَا أَنَّهُ جَهِلَ مَا أَخْفَوْهُ مِنْ مَصُونِ أَسْرَارِهِمْ وَ مَکْنُونِ ضَمَائِرِهِمْ وَ لَکِنْ‌ لِیَبْلُوَهُمْ‌ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا فَیَکُونَ الثَّوَابُ جَزَاءً وَ الْعِقَابُ بَوَاء؛ خداوند پیامبرانش را با مخصوص گرداندن آنان به وحی خود به رسالت برانگیخت و آنان را حجت خود بر بندگانش قرار داد تا عذری برای مردم به خاطر بستن راه‌های عذر به روی آنان نباشد؛ پس آنان را با زبان صدق به راه حق دعوت کرد. بدانید که خداوند بندگان را در معرض آزمون قرار داد، نه به خاطر اینکه به آنچه از اسرار باطنی و اندیشه‌های درونی پنهان کرده بودند آگاه نبود، بلکه به این علّت که آنان را در بوته آزمایش قرار دهد تا کدامشان عامل بهترین عملند، آن گاه ثواب در برابر کار نیک و عقاب در مقابل کار بد قرار گیرد. خطبه 144

روند بعثت انبیاء تا مبعوث شدن خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله

...وَ اصْطَفَی سُبْحَانَهُ مِنْ وَلَدِهِ أَنْبِیَاءَ أَخَذَ عَلَی الْوَحْیِ مِیثَاقَهُمْ وَ عَلَی تَبْلِیغِ الرِّسَالَةِ أَمَانَتَهُمْ لَمَّا بَدَّلَ أَکْثَرُ خَلْقِهِ عَهْدَ اللَّهِ إِلَیْهِمْ فَجَهِلُوا حَقَّهُ وَ اتَّخَذُوا الْأَنْدَادَ مَعَهُ وَ اجْتَالَتْهُمُ الشَّیَاطِینُ عَنْ مَعْرِفَتِهِ وَ اقْتَطَعَتْهُمْ عَنْ عِبَادَتِهِ فَبَعَثَ‌ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیَاءَهُ لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ وَ یَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلِیغِ وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ وَ یُرُوهُمْ آیَاتِ الْمَقْدِرَةِ مِنْ سَقْفٍ فَوْقَهُمْ مَرْفُوعٍ وَ مِهَادٍ تَحْتَهُمْ مَوْضُوعٍ وَ مَعَایِشَ تُحْیِیهِمْ وَ آجَالٍ تُفْنِیهِمْ وَ أَوْصَابٍ تُهْرِمُهُمْ وَ أَحْدَاثٍ [تَتَتَابَعُ‌] تَتَابَعُ عَلَیْهِمْ وَ لَمْ یُخْلِ اللَّهُ سُبْحَانَهُ خَلْقَهُ مِنْ نَبِیٍّ مُرْسَلٍ أَوْ کِتَابٍ مُنْزَلٍ أَوْ حُجَّةٍ لَازِمَةٍ أَوْ مَحَجَّةٍ قَائِمَةٍ رُسُلٌ لَا تُقَصِّرُ بِهِمْ قِلَّةُ عَدَدِهِمْ وَ لَا کَثْرَةُ الْمُکَذِّبِینَ لَهُمْ مِنْ سَابِقٍ سُمِّیَ لَهُ مَنْ بَعْدَهُ‌ أَوْ غَابِرٍ عَرَّفَهُ مَنْ قَبْلَهُ عَلَی ذَلِکَ نَسَلَتِ الْقُرُونُ و مَضَتِ الدُّهُورُ وَ سَلَفَتِ الْآبَاءُ وَ خَلَفَتِ الْأَبْنَاءُ إِلَی أَنْ بَعَثَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله لِإِنْجَازِ عِدَتِهِ وَ إِتْمَامِ نُبُوَّتِهِ مَأْخُوذاً عَلَی النَّبِیِّینَ مِیثَاقُهُ مَشْهُورَةً سِمَاتُهُ کَرِیماً مِیلَادُهُ وَ أَهْلُ الْأَرْضِ یَوْمَئِذٍ مِلَلٌ مُتَفَرِّقَةٌ وَ أَهْوَاءٌ مُنْتَشِرَةٌ وَ طَرَائِقُ مُتَشَتِّتَةٌ بَیْنَ مُشَبِّهٍ لِلَّهِ بِخَلْقِهِ أَوْ مُلْحِدٍ فِی اسْمِهِ أَوْ مُشِیرٍ إِلَی غَیْرِهِ فَهَدَاهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ أَنْقَذَهُمْ بِمَکَانِهِ مِنَ الْجَهَالَةِ ثُمَّ اخْتَارَ سُبْحَانَهُ لِمُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله لِقَاءَهُ وَ رَضِیَ لَهُ مَا عِنْدَهُ وَ أَکْرَمَهُ عَنْ دَارِ الدُّنْیَا وَ رَغِبَ بِهِ عَنْ مَقَامِ الْبَلْوَی فَقَبَضَهُ إِلَیْهِ کَرِیماً وَ خَلَّفَ فِیکُمْ مَا خَلَّفَتِ الْأَنْبِیَاءُ فِی أُمَمِهَا إِذْ لَمْ یَتْرُکُوهُمْ هَمَلًا بِغَیْرِ طَرِیقٍ وَاضِحٍ؛ خداوند سبحان پیامبرانی از فرزندان آدم برگزید که در وحی و امانت‌داری در ابلاغ رسالت از آنان پیمان گرفت، زمانی که اکثر انسان‌ها عهد خدا را به امور باطل تبدیل نموده و به حق او جهل ورزیدند و به همراه او بت‌ها را نظیر گرفتند [مشرک شدند]، شیاطین آنان را از معرفت به خداوند باز داشتند و رابطه بندگی ایشان را با حق بریدند.

پس خداوند رسولانش را برانگیخت و پیامبرانش را به دنبال هم به سوی آنان گسیل داشت تا ادای عهد فطرت الهی را از مردم بخواهند و نعمت‌های فراموش شده او را به یادشان آورند و با ارائه دلایل بر آنان اتمام حجت کنند و نیروهای پنهان عقول آنان را بر انگیزانند و نشانه‌های الهی‌ را به آنان بنمایانند که عبارتند از آسمانی که بر بالای سرشان افراشته شده و زمین که گهواره زیر پایشان است، معیشت‌هایی که آنان را زنده می‌دارد و اجل‌هایی که ایشان را به دست مرگ می‌سپارد و ناگواری‌هایی که آنان را به پیری می‌نشاند و حوادثی که به دنبال هم بر آنان هجوم می‌آورد.

خداوند سبحان بندگانش را بدون پیامبر یا کتاب آسمانی یا حجتی لازم یا نشان دادن راه روشن، رها نساخت. پیامبرانی که کمی عددشان و کثرت تکذیب کنندگانشان، آنان را از تبلیغ باز نداشت. از پیامبر گذشته‌ای که او را از نام پیامبر آینده خبر دادند و پیامبر آینده‌ای که پیامبر گذشته او را معرفی کرد.

بر این منوال قرن‌ها گذشت و روزگار سپری شد، پدران در گذشتند و فرزندان جای آنها را گرفتند تا خداوند محمّد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله را برای به انجام رساندن وعده‌اش و به پایان بردن مقام نبوت مبعوث کرد. در حالی که قبولی رسالت او را از تمام انبیا گرفته بود، نشانه‌هایش روشن و میلادش با عزت و کرامت بود.

در آن روزگار، اهل زمین مللی پراکنده، دارای خواسته‌هایی‌ متفاوت و روش‌هایی مختلف بودند، گروهی خدا را تشبیه به مخلوق کرده، عده‌ای در نام او از حق منحرف بوده و برخی غیر او را عبادت می‌نمودند. چنین مردمی را به وسیله پیامبر از گمراهی به هدایت رساند و به سبب شخصیّت او از چاه جهالت به در آورد. آن گاه لقایش را برای محمّد صلّی اللّه علیه و آله اختیار کرد و جوار خود را برای او پسندید، با فراخواندنش از این دنیا به او اکرام نمود و برای او فردوس اعلا را به جای قرین بودن به ابتلائات و سختی‌ها برگزید و او را کریمانه به سوی خود برد و آن حضرت [در هنگام رحلت] هر آنچه را انبیاء گذشته در امت خود به ودیعت نهادند، در میان شما به ودیعت نهاد؛ چرا که پیامبران امت‌ها را بدون راه روشن و نشانه پا برجا، سر گردان و رها نگذاشتند... . بخشی از خطبه اول

وصف عرب قبل از بعثت

1- إِنَّ اللَّهَ [تَعَالَی‌] بَعَثَ‌ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله نَذِیراً لِلْعَالَمِینَ وَ أَمِیناً عَلَی التَّنْزِیلِ وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَی شَرِّ دِینٍ وَ فِی شَرِّ دَارٍ مُنِیخُونَ بَیْنَ حِجَارَةٍ خُشْنٍ وَ حَیَّاتٍ صُمٍّ تَشْرَبُونَ الْکَدِرَ وَ تَأْکُلُونَ الْجَشِبَ وَ تَسْفِکُونَ دِمَاءَکُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَکُمْ الْأَصْنَامُ فِیکُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الْآثَامُ بِکُمْ مَعْصُوبَةٌ؛ خداوند محمد صلی الله علیه و آله را بیم دهنده عالمیان و امین بر قرآن بر انگیخت در حالی‌که شما ملّت عرب، در آن وقت دارای بدترین دین و در بدترین خانه بودید، منزلتان در میان سنگ‌های سخت و در بین مارهای زهردار بود، آب تیره می‌نوشیدید، غذای خشن می‌خوردید، خون یکدیگر را می‌ریختید، قطع رحم می‌کردید، بتان در میان شما نصب شده بود و گناهان به شما بسته بود. خطبه 26

2- بَعَثَهُ‌ وَ النَّاسُ ضُلَّالٌ فِی حَیْرَةٍ وَ حَاطِبُونَ فِی فِتْنَةٍ قَدِ اسْتَهْوَتْهُمُ الْأَهْوَاءُ وَ اسْتَزَلَّتْهُمُ الْکِبْرِیَاءُ وَ اسْتَخَفَّتْهُمُ الْجَاهِلِیَّةُ الْجَهْلَاءُ حَیَارَی فِی زَلْزَالٍ مِنَ الْأَمْرِ وَ بَلَاءٍ مِنَ الْجَهْلِ فَبَالَغَ فِی النَّصِیحَةِ وَ مَضَی عَلَی الطَّرِیقَةِ وَ دَعَا إِلَی الْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ؛ خدا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را به هنگامی مبعوث فرمود که مردم در حیرت و سرگردانی بودند، در فتنه‌ها به سر می‌بردند، هوی و هوس بر آنها چیره شده و خود بزرگ بینی و تکبّر به لغزش‌های فراوانشان کشانده بود و نادانی‌های جاهلیّت پست و خوارشان کرده و در امور زندگی حیران و سرگردان بودند و بلای جهل و نادانی دامن‌گیرشان بود؛ پس پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در نصیحت و خیرخواهی، نهایت تلاش را کرد و آنان را به راه راست راهنمایی و از راه حکمت و موعظه نیکو، مردم را به خدا دعوت فرمود. خطبه 95

3- أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ [وَ تَعَالَی‌] بَعَثَ‌ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله وَ لَیْسَ أَحَدٌ مِنَ الْعَرَبِ یَقْرَأُ کِتَاباً وَ لَا یَدَّعِی نُبُوَّةً وَ لَا وَحْیاً فَقَاتَلَ بِمَنْ أَطَاعَهُ مَنْ عَصَاهُ یَسُوقُهُمْ إِلَی مَنْجَاتِهِمْ وَ یُبَادِرُ بِهِمُ السَّاعَةَ أَنْ تَنْزِلَ بِهِمْ یَحْسِرُ الْحَسِیرُ وَ یَقِفُ الْکَسِیرُ فَیُقِیمُ عَلَیْهِ حَتَّی یُلْحِقَهُ غَایَتَهُ إِلَّا هَالِکاً لَا خَیْرَ فِیهِ حَتَّی أَرَاهُمْ مَنْجَاتَهُمْ وَ بَوَّأَهُمْ مَحَلَّتَهُمْ فَاسْتَدَارَتْ رَحَاهُمْ وَ اسْتَقَامَتْ قَنَاتُهُمْ...؛ خداوند پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را بر انگیخت در حالی که احدی از عرب نبود که کتابی بخواند و نه دعوی پیامبری و نزول وحی کند؛ پس به همراه پیروانش با آنان که نافرمان بودند جنگید، عاصیان را به سوی نجات سوق می‌داد و برای رهانیدن مردم از گمراهی پیش از آن‌که مرگشان فرا رسد، آنان را به رستگاری رساند. با خستگان مدارا کرد و شکسته حالان را زیر بال گرفت تا همه را به راه راست هدایت فرمود، جز آنان که راه گمراهی پیمودند و در آنها خیری نبود، همه را نجات داد و در جایگاه مناسب رستگاری، استقرارشان بخشید تا آن که آسیاب زندگی آنان به چرخش در آمد و نیزه‌شان تیز شد... . خطبه 104

فلسفه بعثت

فَبَعَثَ‌ اللَّهُ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله بِالْحَقِّ لِیُخْرِجَ عِبَادَهُ مِنْ عِبَادَةِ الْأَوْثَانِ إِلَی عِبَادَتِهِ وَ مِنْ طَاعَةِ الشَّیْطَانِ إِلَی طَاعَتِهِ بِقُرْآنٍ قَدْ بَیَّنَهُ وَ أَحْکَمَهُ لِیَعْلَمَ الْعِبَادُ رَبَّهُمْ إِذْ جَهِلُوهُ وَ لِیُقِرُّوا بِهِ بَعْدَ إِذْ جَحَدُوهُ وَ لِیُثْبِتُوهُ بَعْدَ إِذْ أَنْکَرُوهُ فَتَجَلَّی لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِی کِتَابِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَکُونُوا رَأَوْهُ بِمَا أَرَاهُمْ مِنْ قُدْرَتِهِ وَ خَوَّفَهُمْ مِنْ سَطْوَتِهِ وَ کَیْفَ مَحَقَ مَنْ مَحَقَ بِالْمَثُلَاتِ وَ احْتَصَدَ مَنِ احْتَصَدَ بِالنَّقِمَات؛ خداوند محمّد صلّی اللَّه علیه و آله را به حقّ بر انگیخت تا بندگانش ‌را از پرستش بت‌ها باز داشته، به عبادت و بندگی او وا دارد و از پیروی شیطان منع کرده، به فرمانبرداری خودش سوق دهد. با قرآنی که آن‌ را آشکار و استوار فرمود تا بندگان، پروردگارشان را بشناسند؛ در حالی‌که نادان بودند و به او اعتراف کنند پس از آنکه انکار داشتند و هستی او را اثبات نمایند بعد از آنکه باور نداشتند؛ پس خداوند سبحان بدون اینکه او را ببینند، خود را در قرآن به وسیله آیات قدرتش نشان داد و آنان را از شوکتش بیم داد و چگونگی هلاکت اقوام را به کیفرها و درو شدنشان [نابودی] را به عذاب‌ها بیان فرمود. خطبه 147

و الحمدلله رب العالمین





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین