پذیرش توبه و شرایط آن را بیان کنید؟
از قرآن کریم و روایات اسلامی به خوبی استفاده می شود که اگر انسان واقعا توبه کند و شرایط توبه را رعایت نماید، بدون تردید و به طور قطع توبه او پذیرفته خواهد شد و خدای متعال گناهان او را خواهد بخشید. برای توضیح بیشتر در این زمینه گفتنی است: نقش توبه در بازگشایی در سعادت و قرار گرفتن در مسیر حق و اصلاح عملکردهای غلط گذشته و گشودن دریچه امید به روی انسان بسیار اساسی است. بسیار می شود که از انسان در طول زندگی و به ویژه در آغاز تربیت و اصلاح نفس، لغزش هایی سر می زند، اگر درهای بازگشت به روی او بسته شود مأیوس می گردد و برای همیشه از راه می ماند و لذا در مکتب تربیتی اسلام، توبه به عنوان یک اصل تربیتی با اهمیت زیاد مطرح است و اسلام از تمام گنهکاران دعوت می کند که برای اصلاح خویش و جبران گذشته از این در وارد شوند. حضرت سجاد(ع) در مناجات تایبین از مناجات های پانزده گانه (خمسه عشر) که در مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی نیز آمده است به پیشگاه خداوند چنین عرضه می دارد: خدایا! تو کسی هستی که دری به سوی عفوت بر روی بندگانت گشوده ای و نامش را توبه گذاشته ای و فرموده ای؛ بازگردید به سوی خدا و توبه خالص کنید. اکنون عذر کسانی که از ورود به این در بعد از گشایش آن غافل شوند چیست؟ در روایات به قدری بر مسأله توبه تأکید شده که در حدیثی از حضرت امام باقر(ع) می خوانیم: (ان الله تعالی اشد فرحا بتوبه عبده من رجل اضل راحلته و زاده فی لیله ظلما فوجدها؛ خداوند از توبه بنده اش بیش از کسی که مرکب و توشه خود را در بیابان در یک شب تاریک گم کرده و سپس آن را می یابد، شاد می گردد) (تفسیر نمونه، ج 24، ص 295). و باز در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است: (التائب من الذنب کمن لاذنب له والمقیم علی الذنب و هو مستغفر منه کالمستهزء؛ کسی که از گناه توبه کند، همچون کسی است که اصلا گناه نکرده است و کسی که به گناه خود ادامه دهد در حالی که استغفار می کند مانند کسی است که مسخره می کند) (همان، ص 296). حقیقت توبه همان پشیمانی و ندامت از گناه است که لازمه آن تصمیم بر ترک گناه در آینده است و اگر گناه گذشته کاری بوده که قابل جبران است باید در صدد جبران برآید و به این ترتیب ارکان توبه را می توان در چهار چیز خلاصه کرد: 1. ندامت، 2. تصمیم بر ترک در آینده، 3. جبران گذشته، 4. استغفار و طلب بخشش و مغفرت از خداوند. پس توبه تنها استغفار یا پشیمانی از گذشته و حتی تصمیم به ترک در آینده نیست، بلکه علاوه بر همه اینها باید شخص گنهکار در مقام جبران برآید و فسادی را که مرتکب شده جبران نماید. این صحیح نیست که مثلا در جلوی دیگران فردی را به دروغ و حیله متهم کنیم و بعد در خانه خلوت استغفار نماید. پس باید حقوقی از خداوند مثل نماز و روزه و عبادات و تکالیفی را که ضایع و ترک کرده و نیز حقوقی از مردم را که تباه ساخته جبران نماید و آنها را تدارک کند و حقوق مردم را به آنها برگرداند و در صورت امکان و دسترسی از آنها رضایت و حلالیت بطلبد. (توبه) در لغت به معنای رجوع است و خداوند همه مؤمنان را دستور به توبه می‌دهد: (و توبوا الی الله جمیعاً ایّها المؤمنون لعلّکم تُفلِحون؛ ای مؤمنان همگی به سوی خدا رجوع کنید تا رستگار شوید) (نور(24)، آیه 31.) توبه گاهی رجوع از معصیت به اطاعت است؛ یعنی، انسان تبه‌کار از معصیت خود دست بردارد. گاهی توبه به معنای پرهیز از (ترک مستحب و اولی) است یعنی، اگر بعضی از امور مستحب (مانند نماز شب و صدقه اول ماه) را ترک کرده باشد، از آن توبه کند. پس توبه افراد عامی به این است که مستحب را بشناسند و انجام بدهند و حرام و مکروه را بشناسند و انجام ندهند. نسبت به گذشته جداً پشیمان باشند و آن را جبران کنند و نسبت به آینده هم عزم قطعی بر ترک خلاف داشته باشند. البته ترسیم و جبران گذشته کار آسانی نیست؛ بلکه حقوق فراوانی دارد که باید همه آنها جبران شود؛ از جمله: 1. حق‌الله؛ آنچه از واجبات و وظایف الهی بر عهده دارد، اعاده نماید. 2. حق‌النفس؛ امام سجاد(ع) در رساله حقوق می‌فرماید: حق نفست این است که آن را در طاعت خدا به کار بری. 3. حق‌الناس؛ آنچه از حقوق مردم ضایع نموده، باید جبران و ترمیم کند. (توبه) کمیت و کیفیتی دارد، کمیت توبه آن است که قرآن کریم به همه مؤمنان دستور آن را می‌دهد: (توبوا الی الله جمیعاً ایّها المؤمنون) (همان، آیه 31.) و کیفیتش هم عبارت از (نَصوح)؛ یعنی، خالص بودن است که در این زمینه قرآن می‌فرماید: (یا ایّها الذین آمنوا توبوا الی الله توبةً نصوحاً) (تحریم(66)، آیه 8.) اگر توبه همه جانبه صورت گرفت و انسان از همه گناهان و خلاف‌ها توبه کند و خالص شود، آن گاه لغزش‌های گذشته بخشوده می‌شود و انسان توبه‌کننده به منزله بی‌گناه است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: (التائب من الذّنب کَمن لاذَنب له) (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 6، ص‌21 شرایط پذیرش توبه: 1. گناه را از روی جهالت و نادانی و طغیان غرایز و تسلط هوس های سرکش و چیره شدن آنها بر نیروی عقل و ایمان انجام داده باشد نه از روی انکار حکم خداوند و عناد و دشمنی، چون چنین گناهی حکایت از کفر انسان می کند و توبه از آن قبول نیست مگر این که از این حالت بازگردد و دست از عناد و انکار بشوید. 2. هنوز چندان زمانی از گناه نگذشته توبه کند و زود پشیمان شود و به سوی خدا بازگردد، زیرا توبه کامل آن است که آثار و رسوبات گناه به کلی از روح و جان انسان شسته شود و کمترین اثری از آن در دل باقی نماند و این در صورتی است که در فاصله نزدیکی قبل از ریشه دواندن گناه در دل، انسان پشیمان گردد، در غیر این صورت غالبا اثرات گناه در زوایای قلب و جان انسان باقی می ماند، پس توبه کامل آن است که زود انجام پذیرد. امیر مؤمنان(ع) در حکمت 417 از نهج البلاغه (ترجمه محمد دشتی) در جواب کسی که در حضور امام(ع) بدون توجه لازم گفت: (استغفرالله) فرمود: مادرت بر تو بگرید، آیا می دانی معنای استغفار چیست؟ استغفار درجه والامقامان است و دارای شش معنا می باشد. 1. پشیمانی از گذشته. 2. تصمیم به عدم بازگشت به گناه. 3. پرداخت حقوق مردم، چنانچه خدا را پاک دیدار کنی که چیزی بر عهده تو نباشد. 4. تمام واجب های ضایع شده را به جا آوری. 5. گوشتی را که از حرام بر اندامت روییده، با اندوه فراوان آب کنی. 6. رنج طاعت را به تن بچشانی چنان که شیرینی گناه را به او چشانده بودی، پس آنگاه بگویی: (استغفرالله) (حکمت 417 نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی). علامت پذیرش توبه: از چند طریق انسان می‌تواند تا حدودی دریابد که توبه او مورد پذیرش واقع گردیده است یا نه: الف) احساس بهجت و آرامش خاصی که پس از دعا و توبه به انسان دست می‌دهد یا به تعبیر دیگر احساس سبکی از گناهان وآلودگی‌ها. ب ) هر قدر انسان از گناهان خود به طور جدی پشیمان شده و با تضرع و التجای بیشتری خدا را بخواند توبه او مقبول‌تر است. بنابراین میزان انقلاب روحی انسان در حال استغفار نیز می‌تواند به عنوان یک علامتی به کار آید. ج ) میزان اعتماد به وعده‌های نیکوی الهی قابلیت و عنایات الهی را افزون می‌سازد. بنابر این هر اندازه خدا باوری و توکل و اعتماد به وعده‌های اورا در خود افزون یافتیم می‌توانیم بیشتر امید یابیم که ما را پذیرا گشته است. د ) هر قدر آثار واقعی توبه در اعمال و کنش‌های ما بیشتر هویدا گردد. یعنی رغبت کمتری به گناه و اراده و عزم راسخ‌تری در اطاعت پروردگاریابیم نشان می‌دهد که توبه ما توبه واقعی‌تری بود و به همین نسبت مقبول‌تر واقع گردیده است. امام امت (ره) می‌فرمودند: اگر بعد از ماه مبارک رمضان تغییری در حالات خود یافتید به همان نسبت وارد ضیافت‌الله شده‌اید ولی اگر دگرگونی در شما پدید نیامد از آن بی‌بهره ماندید. برای مطالعه بیشتر ر.ک منابع اخلاقی: -گناه شناسی/ محسن قرائتی. -گناهان کبیره/ شهید دستغیب. - شهید دستغیب، قیامت و قرآن (تفسیر سوره طور). - مقالات, استاد محمد شجاعی. - ترجمه جامع السعادات، مرحوم نراقی. - ترجمه الاخلاق، مرحوم شبر. - نقطه های آغاز در اخلاق، مهدوی کنی. پی نوشت‌ها: 1. فرقان(25): آیه 70 63.
عنوان سوال:

پذیرش توبه و شرایط آن را بیان کنید؟


پاسخ:

از قرآن کریم و روایات اسلامی به خوبی استفاده می شود که اگر انسان واقعا توبه کند و شرایط توبه را رعایت نماید، بدون تردید و به طور قطع توبه او پذیرفته خواهد شد و خدای متعال گناهان او را خواهد بخشید.
برای توضیح بیشتر در این زمینه گفتنی است: نقش توبه در بازگشایی در سعادت و قرار گرفتن در مسیر حق و اصلاح عملکردهای غلط گذشته و گشودن دریچه امید به روی انسان بسیار اساسی است. بسیار می شود که از انسان در طول زندگی و به ویژه در آغاز تربیت و اصلاح نفس، لغزش هایی سر می زند، اگر درهای بازگشت به روی او بسته شود مأیوس می گردد و برای همیشه از راه می ماند و لذا در مکتب تربیتی اسلام، توبه به عنوان یک اصل تربیتی با اهمیت زیاد مطرح است و اسلام از تمام گنهکاران دعوت می کند که برای اصلاح خویش و جبران گذشته از این در وارد شوند.
حضرت سجاد(ع) در مناجات تایبین از مناجات های پانزده گانه (خمسه عشر) که در مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی نیز آمده است به پیشگاه خداوند چنین عرضه می دارد:
خدایا! تو کسی هستی که دری به سوی عفوت بر روی بندگانت گشوده ای و نامش را توبه گذاشته ای و فرموده ای؛ بازگردید به سوی خدا و توبه خالص کنید. اکنون عذر کسانی که از ورود به این در بعد از گشایش آن غافل شوند چیست؟
در روایات به قدری بر مسأله توبه تأکید شده که در حدیثی از حضرت امام باقر(ع) می خوانیم: (ان الله تعالی اشد فرحا بتوبه عبده من رجل اضل راحلته و زاده فی لیله ظلما فوجدها؛ خداوند از توبه بنده اش بیش از کسی که مرکب و توشه خود را در بیابان در یک شب تاریک گم کرده و سپس آن را می یابد، شاد می گردد) (تفسیر نمونه، ج 24، ص 295).
و باز در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است: (التائب من الذنب کمن لاذنب له والمقیم علی الذنب و هو مستغفر منه کالمستهزء؛ کسی که از گناه توبه کند، همچون کسی است که اصلا گناه نکرده است و کسی که به گناه خود ادامه دهد در حالی که استغفار می کند مانند کسی است که مسخره می کند) (همان، ص 296).
حقیقت توبه همان پشیمانی و ندامت از گناه است که لازمه آن تصمیم بر ترک گناه در آینده است و اگر گناه گذشته کاری بوده که قابل جبران است باید در صدد جبران برآید و به این ترتیب ارکان توبه را می توان در چهار چیز خلاصه کرد: 1. ندامت، 2. تصمیم بر ترک در آینده، 3. جبران گذشته، 4. استغفار و طلب بخشش و مغفرت از خداوند.
پس توبه تنها استغفار یا پشیمانی از گذشته و حتی تصمیم به ترک در آینده نیست، بلکه علاوه بر همه اینها باید شخص گنهکار در مقام جبران برآید و فسادی را که مرتکب شده جبران نماید. این صحیح نیست که مثلا در جلوی دیگران فردی را به دروغ و حیله متهم کنیم و بعد در خانه خلوت استغفار نماید. پس باید حقوقی از خداوند مثل نماز و روزه و عبادات و تکالیفی را که ضایع و ترک کرده و نیز حقوقی از مردم را که تباه ساخته جبران نماید و آنها را تدارک کند و حقوق مردم را به آنها برگرداند و در صورت امکان و دسترسی از آنها رضایت و حلالیت بطلبد.
(توبه) در لغت به معنای رجوع است و خداوند همه مؤمنان را دستور به توبه می‌دهد: (و توبوا الی الله جمیعاً ایّها المؤمنون لعلّکم تُفلِحون؛ ای مؤمنان همگی به سوی خدا رجوع کنید تا رستگار شوید) (نور(24)، آیه 31.)
توبه گاهی رجوع از معصیت به اطاعت است؛ یعنی، انسان تبه‌کار از معصیت خود دست بردارد. گاهی توبه به معنای پرهیز از (ترک مستحب و اولی) است یعنی، اگر بعضی از امور مستحب (مانند نماز شب و صدقه اول ماه) را ترک کرده باشد، از آن توبه کند. پس توبه افراد عامی به این است که مستحب را بشناسند و انجام بدهند و حرام و مکروه را بشناسند و انجام ندهند. نسبت به گذشته جداً پشیمان باشند و آن را جبران کنند و نسبت به آینده هم عزم قطعی بر ترک خلاف داشته باشند. البته ترسیم و جبران گذشته کار آسانی نیست؛ بلکه حقوق فراوانی دارد که باید همه آنها جبران شود؛ از جمله:
1. حق‌الله؛ آنچه از واجبات و وظایف الهی بر عهده دارد، اعاده نماید.
2. حق‌النفس؛ امام سجاد(ع) در رساله حقوق می‌فرماید: حق نفست این است که آن را در طاعت خدا به کار بری.
3. حق‌الناس؛ آنچه از حقوق مردم ضایع نموده، باید جبران و ترمیم کند.
(توبه) کمیت و کیفیتی دارد، کمیت توبه آن است که قرآن کریم به همه مؤمنان دستور آن را می‌دهد: (توبوا الی الله جمیعاً ایّها المؤمنون) (همان، آیه 31.) و کیفیتش هم عبارت از (نَصوح)؛ یعنی، خالص بودن است که در این زمینه قرآن می‌فرماید: (یا ایّها الذین آمنوا توبوا الی الله توبةً نصوحاً) (تحریم(66)، آیه 8.)
اگر توبه همه جانبه صورت گرفت و انسان از همه گناهان و خلاف‌ها توبه کند و خالص شود، آن گاه لغزش‌های گذشته بخشوده می‌شود و انسان توبه‌کننده به منزله بی‌گناه است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: (التائب من الذّنب کَمن لاذَنب له) (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 6، ص‌21
شرایط پذیرش توبه:
1. گناه را از روی جهالت و نادانی و طغیان غرایز و تسلط هوس های سرکش و چیره شدن آنها بر نیروی عقل و ایمان انجام داده باشد نه از روی انکار حکم خداوند و عناد و دشمنی، چون چنین گناهی حکایت از کفر انسان می کند و توبه از آن قبول نیست مگر این که از این حالت بازگردد و دست از عناد و انکار بشوید.
2. هنوز چندان زمانی از گناه نگذشته توبه کند و زود پشیمان شود و به سوی خدا بازگردد، زیرا توبه کامل آن است که آثار و رسوبات گناه به کلی از روح و جان انسان شسته شود و کمترین اثری از آن در دل باقی نماند و این در صورتی است که در فاصله نزدیکی قبل از ریشه دواندن گناه در دل، انسان پشیمان گردد، در غیر این صورت غالبا اثرات گناه در زوایای قلب و جان انسان باقی می ماند، پس توبه کامل آن است که زود انجام پذیرد.
امیر مؤمنان(ع) در حکمت 417 از نهج البلاغه (ترجمه محمد دشتی) در جواب کسی که در حضور امام(ع) بدون توجه لازم گفت: (استغفرالله) فرمود: مادرت بر تو بگرید، آیا می دانی معنای استغفار چیست؟
استغفار درجه والامقامان است و دارای شش معنا می باشد.
1. پشیمانی از گذشته.
2. تصمیم به عدم بازگشت به گناه.
3. پرداخت حقوق مردم، چنانچه خدا را پاک دیدار کنی که چیزی بر عهده تو نباشد.
4. تمام واجب های ضایع شده را به جا آوری.
5. گوشتی را که از حرام بر اندامت روییده، با اندوه فراوان آب کنی.
6. رنج طاعت را به تن بچشانی چنان که شیرینی گناه را به او چشانده بودی، پس آنگاه بگویی: (استغفرالله) (حکمت 417 نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی).
علامت پذیرش توبه:
از چند طریق انسان می‌تواند تا حدودی دریابد که توبه او مورد پذیرش واقع گردیده است یا نه:
الف) احساس بهجت و آرامش خاصی که پس از دعا و توبه به انسان دست می‌دهد یا به تعبیر دیگر احساس سبکی از گناهان وآلودگی‌ها.
ب ) هر قدر انسان از گناهان خود به طور جدی پشیمان شده و با تضرع و التجای بیشتری خدا را بخواند توبه او مقبول‌تر است. بنابراین میزان انقلاب روحی انسان در حال استغفار نیز می‌تواند به عنوان یک علامتی به کار آید.
ج ) میزان اعتماد به وعده‌های نیکوی الهی قابلیت و عنایات الهی را افزون می‌سازد. بنابر این هر اندازه خدا باوری و توکل و اعتماد به وعده‌های اورا در خود افزون یافتیم می‌توانیم بیشتر امید یابیم که ما را پذیرا گشته است.
د ) هر قدر آثار واقعی توبه در اعمال و کنش‌های ما بیشتر هویدا گردد. یعنی رغبت کمتری به گناه و اراده و عزم راسخ‌تری در اطاعت پروردگاریابیم نشان می‌دهد که توبه ما توبه واقعی‌تری بود و به همین نسبت مقبول‌تر واقع گردیده است. امام امت (ره) می‌فرمودند: اگر بعد از ماه مبارک رمضان تغییری در حالات خود یافتید به همان نسبت وارد ضیافت‌الله شده‌اید ولی اگر دگرگونی در شما پدید نیامد از آن بی‌بهره ماندید.
برای مطالعه بیشتر ر.ک منابع اخلاقی:
-گناه شناسی/ محسن قرائتی.
-گناهان کبیره/ شهید دستغیب.
- شهید دستغیب، قیامت و قرآن (تفسیر سوره طور).
- مقالات, استاد محمد شجاعی.
- ترجمه جامع السعادات، مرحوم نراقی.
- ترجمه الاخلاق، مرحوم شبر.
- نقطه های آغاز در اخلاق، مهدوی کنی.
پی نوشت‌ها:
1. فرقان(25): آیه 70 63.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین