همان گونه که نبوت درجاتی دارد: (وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلی بَعْضٍ) و رسالت مراتبی: (تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ) سوره بقره (2): آیه 253. خلافت هم مراتب و درجاتی دارد. همه انسانهای کامل خلیفه خدا هستند، همه انبیا و مرسلین و اولیا، خلفای الهیاند، مؤمنین صالح نیز خلیفه خدا هستند منتها تمام اینها اختلاف درجات دارند.<BR>خلیفه خدا بودن یعنی اینکه انسان هر کاری که خدا میپسندد، از طرف خدا و به عنوان مظهر و آیت خدا انجام دهد. ذات اقدس اله فرمود: شما وقتی مال حلال پیدا کردید در انفاق کردن، خلیفه(جانشین) من باشید. بدانید که این مال از آن شما نیست، از من است. <BR>خداوند اصول مالکیت و روابط اقتصادی را در بین انسانها پایهریزی کرد یعنی هر کس چیزی را از راه حلال کسب کرد مال او است اما نسبت به خدا این طور نیست، انسان نسبت به خدا مالک نمیشود، نمیتواند بگوید این چیز مال من است و مال خدا نیست. انسان فقط نسبت به اشخاص دیگر میتواند ادعای مالکیت کند و در مقابل خدا فقط امین و خلیفه است. لذا در قرآن فرمود: (آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ الَّذِی آتاکُمْ)؛ سوره نور(24): آیه 33. از مال خدا که به شما عطا کرده است انفاق کنید. با اینکه در قرآن مکرر سخن از (اَمْوالُکُمْ) است مثل: (لِلرِّجالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ)؛ سوره نساء(4): آیه 32.<BR>.<BR>پس مقام خلافت مقامی است که هر انسان شایستهای میتواند آن را عهدهدار شود. البته خلافت درجات فراوانی دارد و هر مؤمنی به اندازه ایمان و عمل صالحش خلیفه و جانشین خدا است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 90/500020)
همان گونه که نبوت درجاتی دارد: (وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلی بَعْضٍ) و رسالت مراتبی: (تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ) سوره بقره (2): آیه 253. خلافت هم مراتب و درجاتی دارد. همه انسانهای کامل خلیفه خدا هستند، همه انبیا و مرسلین و اولیا، خلفای الهیاند، مؤمنین صالح نیز خلیفه خدا هستند منتها تمام اینها اختلاف درجات دارند.<BR>خلیفه خدا بودن یعنی اینکه انسان هر کاری که خدا میپسندد، از طرف خدا و به عنوان مظهر و آیت خدا انجام دهد. ذات اقدس اله فرمود: شما وقتی مال حلال پیدا کردید در انفاق کردن، خلیفه(جانشین) من باشید. بدانید که این مال از آن شما نیست، از من است. <BR>خداوند اصول مالکیت و روابط اقتصادی را در بین انسانها پایهریزی کرد یعنی هر کس چیزی را از راه حلال کسب کرد مال او است اما نسبت به خدا این طور نیست، انسان نسبت به خدا مالک نمیشود، نمیتواند بگوید این چیز مال من است و مال خدا نیست. انسان فقط نسبت به اشخاص دیگر میتواند ادعای مالکیت کند و در مقابل خدا فقط امین و خلیفه است. لذا در قرآن فرمود: (آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ الَّذِی آتاکُمْ)؛ سوره نور(24): آیه 33. از مال خدا که به شما عطا کرده است انفاق کنید. با اینکه در قرآن مکرر سخن از (اَمْوالُکُمْ) است مثل: (لِلرِّجالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ)؛ سوره نساء(4): آیه 32.<BR>.<BR>پس مقام خلافت مقامی است که هر انسان شایستهای میتواند آن را عهدهدار شود. البته خلافت درجات فراوانی دارد و هر مؤمنی به اندازه ایمان و عمل صالحش خلیفه و جانشین خدا است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 90/500020)
- [سایر] چگونه انسان میتواند به مقام خلیفة اللّهی برسد؟
- [سایر] چه افرادی و با چه کرداری به درجه خلیفة اللهی نائل میشوند؟
- [سایر] آیا مقام خلیفة اللّهی (جانشینی خداوند) مخصوص حضرت آدم و انبیا علیهمالسلام است یا انسانهای دیگر را هم شامل میشود؟
- [سایر] آیا مقام خلیفة اللّهی (جانشینی خداوند) مخصوص حضرت آدم و انبیا علیهمالسلام است یا انسانهای دیگر را هم شامل میشود؟
- [سایر] درجات ایمان را نام ببرید.
- [سایر] درجات توحید و شرک را بیان کنید؟
- [آیت الله بهجت] خواندن اشعاری با مضامین مشتبه که در آن خود را زینب اللهی یا حسین اللهی می دانند، چه صورتی دارد؟ و شرکت در چنین مجالسی جایز است؟
- [سایر] علی اللهی ها چه کسانی هستند و چه عقایدی دارند؟
- [آیت الله سیستانی] ذبح کسانی که به علی اللهی معروفند چه حکمی دارد ؟
- [آیت الله بهجت] اهل حقّ یا علی اللهی ها پاک اند یا نجس؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . درجه سوم از امر به معروف و نهی از منکر آن است که اگر معصیتکار، به زبان خوش و کلام حسن، ترک معصیت نکرد، با غلظت و کلام خشن و تعییر و سرزنش، امر و نهی کند با مراعات ترتیب درجات زبری و خشونت.
- [آیت الله اردبیلی] اگر هنگام دفاع با رعایت مراتب آن به شخص تجاوزگر زیان مالی و جانی یا نقص عضو وارد شود، دفاع کننده ضامن نیست؛ ولی اگر درجات خفیف تر یا فرار میسّر باشد و دفاع کننده هم متوجّه این جهت بوده و با این حال به مراحل بالاتر و شدیدتر عمل نموده باشد، ضامن است و در هر صورت اگر از سوی مهاجم به دفاع کننده خسارتی برسد، شخص مهاجم ضامن است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . درجه چهارم از امر به معروف و نهی از منکر آن است که معصیتکار، از درجات مذکوره، ترک معصیت نکند و مصر باشد. در این صورت، اگر بداند به زدن، ترک میکند و یا اقلاً احتمال عقلایی باشد که زدن، مؤثر است، و از ضرر به جان و مال و عرض خود یا مسلمان دیگری ایمن باشد، واجب است زدن به مقداری که ترک معصیت کند به شرط آن که منجر به جرح و قتل نشود.
- [آیت الله جوادی آملی] .اقامه نماز در مسجد فضیلت دارد. درجات فضایل آن به تفاوت مسجدهاست. بهترین مسجد روی زمین , مسجد دور کعبه یعنی مسجد حرام است، پس از آن, مسجد پیامبر(ص) در مدینه و بعد از آن, مسجد کوفه و مسجد اقصی که هر دو در یک حدّند و پس از آنها مسجد جامع هر شهر و بعد از آن , مسجد محل و سپس مسجد بازار . حرم انبیا و اوصیای معصوم (ع) فضیلت و استحباب دارد و نسبت به برخی مساجد , مانند مس جد محل و مسجد بازار, افضل است.
- [آیت الله بهجت] امر به معروف و نهی از منکر مراتبی دارد: اول: انکار قلبی میباشد؛ دوم: اظهار کردن به زبان؛ سوم: متألّم کردن معصیتکار بهقدری از زدن، که تفصیل مراتب در مسئله بعد خواهد آمد. بنابراین اگر انسان بدون گفتن، به هر وسیله دیگر ناراحتی قلبی خود را به معصیتکار نشان دهد و این کار موجب ترک معصیت شود، لازم نیست با زبان امر به معروف و یا نهی از منکر بنماید، البته در صورتی که هیچگونه اشکال شرعی دیگری در این کار نباشد، و اگر چارهای در این کار بهجز اظهار زبانی نیست، باز باید درجات خفیفتر را در انجام این کار ملاحظه نماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] نماز با جماعت افضل است از نماز فرادی به بیست و چهار درجه و برابر است با بیست و پنج نماز و در بعضی از روایات قریب به این مضمون وارد شده است که رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم فرمود کسی که به مسجدی برود به طلب نماز جماعت برای او به هر قدمی هفتاد هزار حسنه است و مثل ان از درجات پس اگر بمیرد و او بر این حال باشد خداوند موکل می کند بر او هفتاد هزار ملک را که به قبر او بروند و بشارت به او بدهند و در تنهایی قبر مونس او باشند و استغفار کنند برای او تا روزی که مبعوث می شود
- [آیت الله بهجت] بعید نیست مستحب بودن اقرار به ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلام در اذان مستحبی، در صورتی که به نیت مطلوب بودن گفته شود، به عبارات مختلفی که در (نهایه) و (فقیه) و (احتجاج) نقل شده است که (اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّه) و یا (عَلِیٌ اَمیرُ المُؤمِنین) و یا به عبارت (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّه) باشد، و اما اقرار به ولایت اگرچه در غیر اذان باشد خوب است، پس احتیاج به دلیل مخصوص ندارد؛ و کاملترین عبارتی که در اینجا گفته میشود آن است که اقرار به خلیفه بودن یا وصی بودن حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام و ائمه طاهرین علیهمالسلام در آن باشد.