درجات توحید و شرک را بیان کنید؟
(قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَمَّنْ یَمْلِکُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ مَنْ یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ یُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَ مَنْ یُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَیَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ) یونس (10)، آیه 31.؛ (بگو: کیست که از آسمان و زمین، به شما روزی می‌بخشد یا کیست که حاکم بر گوش‌ها و دیدگان است و کیست که زنده را از مرده بیرون می‌آورد و مرده را از زنده خارج می‌سازد و کیست که کارها را تدبیر می‌کند؟ خواهند گفت: خدا. پس بگو: آیا پروا نمی‌کنید)؟ پاسخ این است که توحید دارای درجات و مراتبی است؛ همچنان که شرک نیز که مقابل توحید است، مراتب و درجاتی دارد و تا انسان همه مراتب‌ و مراحل توحید را طی نکند، موحد واقعی نیست. ما در این جا به مراتب شرک اشاره می‌کنیم: 1. شرک ذاتی؛ بعضی از ملل به دو (ثنویت) یا سه (تثلیث) یا چند خدایی قدیم ازلی و مستقل از یکدیگر قائل بودند؛ یعنی اعتقاد به چند مبدئی. شرک در ذات، درست نقطه مقابل توحید ذاتی است. 2. شرک در خالقیت؛ برخی خداوند را ذات بی مثل و مانند می‌دانستند؛ اما برخی مخلوقات او را با او در خالقیت، شریک می‌دانستند؛ مثلاً می‌گفتند: خداوند، خالق خیرات است و شرور، آفریده بعضی از مخلوقات هستند. توحید در خالقیت، نقطه مقابل این شرک است. 3. شرک صفاتی؛ شرک در صفات، به علت دقیق بودن مسئله، در میان عامه مردم، هرگز مطرح نبود. اشاعره (گروهی از متکلمین) دچار این نوع شرک شده‌اند. اینان معتقدند که صفات خداوند، زائد بر ذات اوست و نه عین آن. 4. شرک در پرستش؛ برخی در مرحله پرستش، چوب، سنگ، ماه، ستاره، خورشید، درخت و... را می‌پرستیدند. این نوع از شرک، فراوان بود و هنوز هم در گوشه و کنار جهان یافت می‌شود. نقطه مقابل این شرک، توحید در عبادت است. 5. شرک در ربوبیت؛ که خود به دو قسم زیر تقسیم می‌شود: الف) شرک در ربوبیت تکوینی؛ یعنی در اداره و تدبیر جهان، موجودی دیگر را به طور مستقل، دخیل می‌دانستند. ب) شرک در ربوبیت تشریعی؛ یعنی در وضع قوانین و بایدها و نبایدهای زندگی، به غیر خداوند، رجوع می‌کردند و به قوانین غیرالهی تن می‌دادند. بنابراین مقدمات، مشرکین اگر چه به توحید ذاتی، صفاتی و افعالی قائل بودند، اما دارای دو نوع شرک زیر بودند: یک. شرک در عبادت؛ آنها به عبادت و پرستش بت‌ها می‌پرداختند. خداوند در قرآن می‌فرماید: (إِذْ قالَ ِلأَبیهِ وَ قَوْمِهِ ما تَعْبُدُونَ. قالُوا نَعْبُدُ أَصْنامًا فَنَظَلُّ لَها عاکِفینَ) شعراء (26)، آیه 71 و 72.. مشرکین در توجیه بت‌پرستی خود می‌گفتند: (وَ الَّذینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلاّ لِیُقَرِّبُونا إِلَی اللّهِ زُلْفی) زمر (39)، آیه 3.؛ (ما بت‌ها را پرستش می‌کنیم؛ به خاطر این که ما را به خدا نزدیک کنند)؛ یعنی چیزهایی را مقرب الی‌اللَّه می‌دانستند که خود خداوند آنها را قبول نداشت و از آنها نهی کرده بود و علاوه بر این، به وسیله پرستش آن بت‌ها، می‌خواستند به خدای واقعی نزدیک شوند؛ در حالی که پرستش، تنها سزاوار اوست و در توسل و شفاعت، نه پرستش است و نه توجه به کسی یا چیزی که خدا از آن نهی کرد؛ بلکه توجه به کسانی است که خداوند به اطاعت از آنان امر کرده است. دو. شرک در ربوبیت تشریعی؛ اگر چه بر اساس آیه 31 سوره مبارکه یونس، مشرکین به توحید در ربوبیت تکوینی (تدبیر تکوینی) معترف بودند، اما در مقام عمل، از بایدها و نبایدهای خداوند، پیروی نمی‌کردند و به تعبیر قرآن کریم، از حکم جاهلیت پیروی می‌کردند و تابع آداب و رسوم غلط جاهلی بودند؛ (أفَحُکْمَ الْجاهِلِیّه یَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُکْمًا لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ)؛ مائده (5)، آیه 50.؛ (آیا خواستار حکم جاهلیت هستید؟ و برای مردمی که یقین دارند، داوری چه کسی از خدا بهتر است)؟ در سوره آل عمران، آیه 83 نیز می‌فرماید: (أَ فَغَیْرَ دینِ اللّهِ یَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ)؛ (آیا غیر از دین خدا را می‌خواهید؛ در حالی که زمین و آسمان تسلیم او هستند). بنابراین، مشرکان دو نوع شرک داشتند؛ 1. شرک در عبادت و پرستش. 2. شرک در ربوبیت تشریعی.
عنوان سوال:

درجات توحید و شرک را بیان کنید؟


پاسخ:

(قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَمَّنْ یَمْلِکُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ مَنْ یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ یُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَ مَنْ یُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَیَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ) یونس (10)، آیه 31.؛ (بگو: کیست که از آسمان و زمین، به شما روزی می‌بخشد یا کیست که حاکم بر گوش‌ها و دیدگان است و کیست که زنده را از مرده بیرون می‌آورد و مرده را از زنده خارج می‌سازد و کیست که کارها را تدبیر می‌کند؟ خواهند گفت: خدا. پس بگو: آیا پروا نمی‌کنید)؟

پاسخ این است که توحید دارای درجات و مراتبی است؛ همچنان که شرک نیز که مقابل توحید است، مراتب و درجاتی دارد و تا انسان همه مراتب‌
و مراحل توحید را طی نکند، موحد واقعی نیست. ما در این جا به مراتب شرک اشاره می‌کنیم:
1. شرک ذاتی؛
بعضی از ملل به دو (ثنویت) یا سه (تثلیث) یا چند خدایی قدیم ازلی و مستقل از یکدیگر قائل بودند؛ یعنی اعتقاد به چند مبدئی. شرک در ذات، درست نقطه مقابل توحید ذاتی است.
2. شرک در خالقیت؛
برخی خداوند را ذات بی مثل و مانند می‌دانستند؛ اما برخی مخلوقات او را با او در خالقیت، شریک می‌دانستند؛ مثلاً می‌گفتند: خداوند، خالق خیرات است و شرور، آفریده بعضی از مخلوقات هستند. توحید در خالقیت، نقطه مقابل این شرک است.
3. شرک صفاتی؛
شرک در صفات، به علت دقیق بودن مسئله، در میان عامه مردم، هرگز مطرح نبود. اشاعره (گروهی از متکلمین) دچار این نوع شرک شده‌اند.
اینان معتقدند که صفات خداوند، زائد بر ذات اوست و نه عین آن.
4. شرک در پرستش؛
برخی در مرحله پرستش، چوب، سنگ، ماه، ستاره، خورشید، درخت و... را می‌پرستیدند. این نوع از شرک، فراوان بود و هنوز هم در گوشه و کنار جهان یافت می‌شود. نقطه مقابل این شرک، توحید در عبادت است.

5. شرک در ربوبیت؛
که خود به دو قسم زیر تقسیم می‌شود:
الف) شرک در ربوبیت تکوینی؛ یعنی در اداره و تدبیر جهان، موجودی دیگر را به طور مستقل، دخیل می‌دانستند.
ب) شرک در ربوبیت تشریعی؛ یعنی در وضع قوانین و بایدها و نبایدهای زندگی، به غیر خداوند، رجوع می‌کردند و به قوانین غیرالهی تن می‌دادند. بنابراین مقدمات، مشرکین اگر چه به توحید ذاتی، صفاتی و افعالی قائل بودند، اما دارای دو نوع شرک زیر بودند:
یک. شرک در عبادت؛ آنها به عبادت و پرستش بت‌ها می‌پرداختند. خداوند در قرآن می‌فرماید: (إِذْ قالَ ِلأَبیهِ وَ قَوْمِهِ ما تَعْبُدُونَ. قالُوا نَعْبُدُ أَصْنامًا فَنَظَلُّ لَها عاکِفینَ) شعراء (26)، آیه 71 و 72..
مشرکین در توجیه بت‌پرستی خود می‌گفتند: (وَ الَّذینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلاّ لِیُقَرِّبُونا إِلَی اللّهِ زُلْفی) زمر (39)، آیه 3.؛ (ما بت‌ها را پرستش می‌کنیم؛ به خاطر این که ما را به خدا نزدیک کنند)؛ یعنی چیزهایی را مقرب الی‌اللَّه می‌دانستند که خود خداوند آنها را قبول نداشت و از آنها نهی کرده بود و علاوه بر این،
به وسیله پرستش آن بت‌ها، می‌خواستند به خدای واقعی نزدیک شوند؛ در حالی که پرستش، تنها سزاوار اوست و در توسل و شفاعت، نه پرستش است و نه توجه به کسی یا چیزی که خدا از آن نهی کرد؛ بلکه توجه به کسانی است که خداوند به اطاعت از آنان امر کرده است.
دو. شرک در ربوبیت تشریعی؛ اگر چه بر اساس آیه 31 سوره مبارکه یونس، مشرکین به توحید در ربوبیت تکوینی (تدبیر تکوینی) معترف بودند، اما
در مقام عمل، از بایدها و نبایدهای خداوند، پیروی نمی‌کردند و به تعبیر قرآن کریم، از حکم جاهلیت پیروی می‌کردند و تابع آداب و رسوم غلط جاهلی بودند؛ (أفَحُکْمَ الْجاهِلِیّه یَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُکْمًا لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ)؛ مائده (5)، آیه 50.؛ (آیا خواستار حکم جاهلیت هستید؟ و برای مردمی که یقین دارند، داوری چه کسی از خدا بهتر است)؟
در سوره آل عمران، آیه 83 نیز می‌فرماید: (أَ فَغَیْرَ دینِ اللّهِ یَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ)؛ (آیا غیر از دین خدا را می‌خواهید؛ در حالی که زمین و آسمان تسلیم او هستند). بنابراین، مشرکان دو نوع شرک داشتند؛
1. شرک در عبادت و پرستش.
2. شرک در ربوبیت تشریعی.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین