الف : آنچه در قرآن کریم آمده این است که خدا از روح خود در جسم آدم دمید نه در روح خود چنانکه در سوال آمده است . در دو جای قرآن خداوند متعال فرمود( فاذا سویته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین) (حجر 29 و ص72) یعنی : هنگامی که کار آن را به پایان رساندم و در او از روح خود دمیدم ، همگی برای او سجده کنید . ب: درباره آیه باید به چند نکته توجه داشته باشیم : 1- کلمه نفخت به معنای دمیدم است این تعبیر معنایش این است که رابطه روح با بدن ، رابطه تعلقی است یعنی روح به بدن انسان تعلق می گیرد نه این که در بدن داخل شود و گرنه باید می فرمود ادخلت فیه من روحی (یعنی از روح خود در آن داخل نمودم ). 2- کلمه من به معنای از گاهی به معنای تبعیض به کار می رود مانند( اکلت من الغذا )یعنی از غذا خوردم که منظور این است من مقداری غذا خوردم ولی کلمه من همیشه به این معنا نیست . در آیه شریفه منظور از من تبعیض نیست بلکه منظور این است که این روح از جانب خداست و از او نشات گرفته است . 3- کلمه روحی یعنی روح خودم معنایش این نیست که خدا روح و جسم دارد بلکه منظور این است که این روح را خدا آفریده است (این آفرینش به معنای جدا شدن چیزی از خدا نیست ) و منظور خدای متعال از این که فرمود : روح خودم شرافت دادن به روح انسانی است چنان که درباره خانه کعبه فرمود : خانه من در سوره حج آیه 26 خطاب به حضرت ابراهیم می فرماید (و طهر بیتی للطائفین) (خانه مرا برای طواف کنندگان تطهیر نما ) منظورش شرافت دادن به کعبه است نه این که خدا خانه ی دارد و مانند ما وارد آن خانه می شود . حاصل این که : اولا: خدا مانند ما دارای روح و جسم نیست بلکه خدا ، وجود محض است ثانیا: روح انسان جلوه وجود خداست ثالثا: این روح دارای شرافت و منزلت بالاست . به جهت همین شرافت است که خداوند متعال در همین آیه به ملائکه فرمود وقتی من از روح خود در او دمیدم بر او سجده کنید . به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 461/400008)
الف : آنچه در قرآن کریم آمده این است که خدا از روح خود در جسم آدم دمید نه در روح خود چنانکه در سوال آمده است . در دو جای قرآن خداوند متعال فرمود( فاذا سویته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین)
(حجر 29 و ص72)
یعنی : هنگامی که کار آن را به پایان رساندم و در او از روح خود دمیدم ، همگی برای او سجده کنید .
ب: درباره آیه باید به چند نکته توجه داشته باشیم :
1- کلمه نفخت به معنای دمیدم است این تعبیر معنایش این است که رابطه روح با بدن ، رابطه تعلقی است یعنی روح به بدن انسان تعلق می گیرد نه این که در بدن داخل شود و گرنه باید می فرمود ادخلت فیه من روحی (یعنی از روح خود در آن داخل نمودم ).
2- کلمه من به معنای از گاهی به معنای تبعیض به کار می رود مانند( اکلت من الغذا )یعنی از غذا خوردم که منظور این است من مقداری غذا خوردم ولی کلمه من همیشه به این معنا نیست . در آیه شریفه منظور از من تبعیض نیست بلکه منظور این است که این روح از جانب خداست و از او نشات گرفته است .
3- کلمه روحی یعنی روح خودم معنایش این نیست که خدا روح و جسم دارد بلکه منظور این است که این روح را خدا آفریده است (این آفرینش به معنای جدا شدن چیزی از خدا نیست ) و منظور خدای متعال از این که فرمود : روح خودم شرافت دادن به روح انسانی است چنان که درباره خانه کعبه فرمود : خانه من در سوره حج آیه 26 خطاب به حضرت ابراهیم می فرماید (و طهر بیتی للطائفین) (خانه مرا برای طواف کنندگان تطهیر نما ) منظورش شرافت دادن به کعبه است نه این که خدا خانه ی دارد و مانند ما وارد آن خانه می شود .
حاصل این که :
اولا: خدا مانند ما دارای روح و جسم نیست بلکه خدا ، وجود محض است
ثانیا: روح انسان جلوه وجود خداست
ثالثا: این روح دارای شرافت و منزلت بالاست .
به جهت همین شرافت است که خداوند متعال در همین آیه به ملائکه فرمود وقتی من از روح خود در او دمیدم بر او سجده کنید .
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 461/400008)
- [سایر] با دمیده شدن صور اسرافیل آیا روح انسان همانند سایر موجودات می میرد و یا زنده است ؟
- [سایر] آیا روح زمانی که در نفخ میدمند از بین میرود یا روح یک حقیقت جاودانه است؟
- [سایر] چگونگی قدرتگیری خاندان پهلوی در ایران را شرح دهید.
- [سایر] چگونگی مبارزات سیاسی امام کاظم(ع) را شرح دهید؟
- [سایر] چگونگی پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) را توضیح دهید؟
- [سایر] چگونگی پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) را توضیح دهید؟
- [سایر] آیا چگونگی رشد جنین در شکم مادر و دمیده شدن روح به آن، در احادیث تشریح شده است؟
- [سایر] آیة چهار سورة قدر را شرح داده و بفرمایید مقصود از روح چیست؟
- [سایر] لطفا سخن امام خمینی که فرمودند : ورزش دروازه صدور معنویت ست را شرح دهید؟ چطور دروازه است؟
- [سایر] اعتراض فرشتگان بر خلقت انسان را شرح دهید؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اجزایی را که روح دارد اگر از بدن انسان یا حیوان زنده جدا کنند نجس است، هرچند گوشت کمی باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] بنابر احتیاط واجب زینت کردن مسجد به طلا حرام و همچنین بنابر احتیاط واجب، نباید صورت چیزهایی که مثل انسان وحیوان روح دارد، در مسجد نقش کنند ونقاشی چیزهائی که روح ندارد مثل گل وبوته مکروه است.
- [آیت الله وحید خراسانی] زینت کردن مسجد به طلا و صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد بنابر احتیاط واجب جایز نیست و نقاشی چیزهایی که روح ندارد مثل گل و بوته مکروه است
- [آیت الله فاضل لنکرانی] بنابر احتیاط واجب نباید مسجد را به طلا زینت کنند و همچنین نباید بنابر احتیاط صورت چیزهائی که مثل انسان و حیوان روح دارد در مسجد نقش کنند، ولی نقّاشی چیزهائی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.
- [آیت الله سبحانی] بنابر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند و همچنین نباید صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد در مسجد نقش کنند. و نقاشی چیزهایی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . زینت کردن مسجد به طلا حرام است بنابر احتیاط واجب، و هم چنین است نقش کردن مسجد به صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد، و نقاشی چیزهایی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.
- [آیت الله نوری همدانی] بنابر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند و همچنین نباید صورت یزهائی که مثل انسان و حیوان روح در مسجد نقش کنند و نقاشی چیزهائی که روح ندارد ، مثل گل و بوته مکروه است .
- [امام خمینی] بنابر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند. و همچنین نباید صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد در مسجد نقش کنند، و نقاشی چیزهایی که روح ندارد مثل گل و بوته، مکروه است.
- [آیت الله اردبیلی] بنابر احتیاط واجب نباید مسجد را با طلا زینت نمایند و همچنین نباید صورت چیزهایی را که مثل انسان و حیوان روح دارند، در مسجد نقش کنند و نقاشی چیزهایی که روح ندارند، مثل گُل و بوته مکروه است.
- [آیت الله بروجردی] زینت کردن مسجد به طلا حرام است و بنا بر احتیاط واجب نباید صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد، در مسجد نقش کنند و نقّاشی چیزهایی که روح ندارد مثل گل و بوته مکروه است.