در پاسخ چند نکته قابل توجه است: یکم. همیشه توبه به معنای بازگشت از گناه نیست بلکه به طور کلی شامل بازگشت به خداوند میباشد. از این رو توبه به خودی خود، یکی از عبادتهای بزرگ است. خداوند در قرآن مجید، مؤمنان راستین را چنین توصیف میکند: (الصَّابِرِینَ وَ الصَّادِقِینَ وَ الْقانِتِینَ وَ الْمُنْفِقِینَ وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ)؛ آل عمران (3)، آیه 17.؛ (آنان شکیبایند و راستگو؛ همواره اطاعت پیشهاند و انفاقگر و سحرگاهان به استغفار میپردازند). و در جای دیگر میفرماید: (کانُوا قَلِیلاً مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ)؛ ذاریات (51)، آیه 17 و 18.؛ (شبانگاه اندکی میآرَمَند و سحرگاهان به استغفار میپردازند). بنابراین چنان که مشاهده میشود، قرآن مجید توبه را عمل بهترین مؤمنان و شب زندهداران خوانده است. از دیگر سو همه مؤمنان را به توبه فراخوانده، میفرماید: (تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ)؛ نور (24)، آیه 31.؛ (ای ایمان آورندگان! همه با هم به درگاه خدا توبه کنید؛ باشد که رستگار شوید). و در جای دیگر میفرماید: (إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ) بقره (2)، آیه 222.؛ (خداوند توبه کاران و پاکیزگان را دوست میدارد). از آنچه گذشت، روشن میشود که در نگاه قرآن اساساً توبه عمل پارسایان و مؤمنان و عبادتی است که همه ایمان آورندگان، به آن دعوت شدهاند و انجام دادن آن گشاینده درهای رحمت الهی و یکی از بهترین موجبات قرب و وصال معبود است. اگر به حقیقت توبه نظر کنیم، آن را زیباترین جلوه خضوع و خشوع و اظهار تذلل و زاری و اعتراف به قصور و تقصیر بندهای بینهایت کوچک، در برابر آفریدگاری بینهایت بزرگ مییابیم. از این رو شایسته است که اولیای الهی، پیش و بیش و بهتر از همه، این دعوت الهی را لبیک گویند و در تمام حالات خود، بر توبه و استغفار مداومت ورزند تا بدین وسیله، به فیض تقرّب هر چه بیشتر در درگاه الهی نایل آیند. دوم. (استغفار و توبه)، دارای مراتب و درجاتی متناسب با عاملان آن است. توبه گنهکاران، از گناه و توبه اهل سلوک، از پرداختن به غیر خدا و توجه به غیر حق است. سوم. توبه و استغفار اولیای الهی و معصومان، مرتبهای بالاتر از اینها دارد. آنان چون مستغرق در ذات جمیل الهیاند و توجّه به مقام ربوبی (کمال مطلق) دارند؛ وقتی به خود و اعمال خویش مینگرند، با تمام عظمت و بزرگی آن اعمال، آنها را در برابر عظمت بینهایتِ الهی، بسیار کوچک و مایه سرافکندگی و شرمندگی میبینند. در ادبیات منظوم آمده است: شخص فقیری در کویری خشک و سوزان زندگی میکرد. روزی ترتیبی داده شد که وی برای عرض حاجت، نزد سلطان برود. او با خود اندیشید که چه هدیهای به پیشگاه سلطان ببرد؛ اما هیچ در بساط نداشت. از قضا در مسیر حرکت به سوی شهر، اندکی باران بارید و قدری آب گل آلود در گودالی جمع شد. او با خوشحالی تمام آبها را - که مایه حیات بود و بزرگترین و مطلوبترین هدیه به نظر میآمد - در ظرفی ریخت و با زحمت بسیار با خود حمل کرد تا نزد سلطان ببرد. اما وقتی به بارگاه شاهی رسید و آن فرّ و شکوه را دید و همه جا را پر از آب زلال و گوارا و نوشیدنیهای رنگارنگ یافت، از آورده خود خجل شد و سخت شرمسار و سرافکنده گردید!! امام علی(علیه السلام) نیز همان عبادتی را که افضل از عبادت ثقلین است، در برابر جمال و جلال الهی، برگ سبز درویش میبیند و سر به زیر میافکند و این خود، یکی از عالیترین مراتب عبودیت مطلقه و فنای فی اللّه است. او مقام معبود را مینگرد که در برابرش، همه چیز رنگ میبازد و چیزی به حساب نمیآید. چهارم. در حدیث نبوی آمده است: (انه لیغان علی قلبی و انی أستغفراللّه فی کل یوم مائة مره)؛ محدث نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، باب استحباب الاستغفار فی کل یوم، (قم: آلالبیت، 1408 ه.ق)، ج 5، ص 330.؛ (گاهی بر دلم غبار مینشیند و من هر روز هفتاد بار از خدا آمرزش میخواهم). امام خمینی(قدس سره) در شرح این حدیث مینویسد: (اولیای خدا همواره انقطاع به سوی خدا دارند؛ ولی به جهت مأموریت الهی خود، گاه به ناچار در مرآت عالم کثرات، توجه به حضرت حق میکنند و همین، نزد آنان کدورت محسوب شده و برای زدودنش استغفار میکنند. این امام سجاد(علیه السلام) است که مناجاتهایش را شما میبینید و میبینید چطور از معاصی میترسد ... مسئله غیر از این مسائلی است که در فکر ما یا در عقل عقلا یا در عرفان عرفا بیاید. ... از گناه خودشان گریه میکردند تا صبح. از پیغمبر گرفته تا امام عصر(علیهم السلام) همه از گناه میترسیدند. گناه آنها غیر از این است که من و شما داریم. آنکه یک عظمتی را ادراک میکردند که توجه به کثرت، نزد آنها از گناهان کبیره است ... آنان در مقابل عظمت خدا، وقتی که خودشان را حساب میکنند، میبینند که هیچ نیستند و هیچ ندارند. واقع مطلب همین است؛ جز او کسی نیست و چیزی نیست ... و از اینکه حضور در مقابل حق تعالی دارند و مع ذلک دارند، مردم را دعوت میکنند؛ از همین کدورت حاصل میشده [است]...) سخنرانی مورخه 8/3/1366، صحیفه امام، ج 20، ص 268 - 269 ؛ نیز همان، ج 19، ص 120.. پنجم. استغفار برای اولیای الهی، جنبه دفع و برای ما جنبه رفع دارد؛ یعنی، ما استغفار میکنیم تا لغزشهایمان بخشیده شود و آنان استغفار میکنند تا نلغزند و اصلاً گناه سراغشان نیاید. آن بزرگان با توبه و عبادت و اطاعت، درجات عصمت خویش را شدّت میبخشند؛ از این رو استغفار و توبه، در بالا رفتن درجات و پایندگی عصمت آنان دخالت دارد. ششم. توبه و استغفار و استغاثه دائمی پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امامان(علیهم السلام) در پیشگاه خدا، بالاترین نقش عملی را در تربیت امت دارد و به دیگران میآموزد که چگونه در پیشگاه خدا به توبه، تضرّع و انابه بپردازند و به جهت پارهای از اعمال نیک، مغرور نگردند. آیا کسی که نالهها و گریههای اطاعت و بندگی (امیرمؤمنان(علیه السلام)) را ببیند و بشنود، با خود نمیگوید: او که یک لحظه عمرش برتر از عبادت ثقلین است، این چنین توبه میکند؛ پس من حقیر چگونه به خود ببالم و از خدا عذرخواهی نکنم!؟ استغفار و توبه دارای مراتب و درجاتی متناسب با عاملان آن است. توبه گنهکاران از گناه است و توبه اهل سلوک از پرداختن به غیر خدا و توجه به غیر حق. توبه و استغفار واصلان و اولیای کمل الهی نیز مرتبهای دارد فوق همه اینها. آنان چون مستغرق در ذات جمیل الهی اند و توجه به مقام ربوبی - که کمال مطلق است - دارند، وقتی به خود واعمال خویش مینگرند؛ با تمام عظمت و بزرگی آن اعمال، آنها را در برابر عظمت بی نهایت الهی بسیار کوچک و مایه سرافکندگی و شرمندگی میبینند. مانند آنکه مهمترین داراییاش مقداری آب گلآلود بود و آن را برای سلطان هدیه برد و چون فر و شکوه شاهی را بدید از آنچه آورده بود سخت شرمسار و سرافکنده گردید. آری امام علی(ع) همان عبادتی را که افضل از عبادت ثقلین است در برابر جمال و جلال الهی، برگ سبز درویش میبیند و سر به زیر میافکند و این خود یکی از عالیترین مراتب عبودیت مطلقه و فنای فی الله است. از طرف دیگر امام راحل در کتاب (آداب الصلاه) در شرح حدیث نبوی (لیغان علی قلبی وانی لاستغفرالله کل یوم سبعین مره) فرمودهاند: براساس توحید ناب تمام هستی آینه و مرآت تجلی پروردگار است و ائمه هدی(ع) در همه هستی - از جمله انسانها - خدا را میدیدهاند، ولی برخی از آنها (مانند ابوجهلها و ابوسفیانها) مرائی کدرند و بر قلب پیامبر(ص) زنگار میزدند. از این رو حضرتش برایزدودن این زنگار استغفار میفرستد. مسأله محجوبیت نفس نیز در مورد آنان در همین راستا قابل تفسیر است، گرچه نسبت به دیگران اشکال دیگری دارد. به عبارت دیگر حجاب، عیب نفس و ... نسبت به مراتب کمالی افراد متفاوت است. معنای دیگر حجاب نفس نیز قصور ذاتی برای نیل به مرتبه غیب الغیوب است؛ چنان که پیامبر(ص) فرمودند: (ما عرفناک حق معرفتک). (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100112475)
در پاسخ چند نکته قابل توجه است: یکم. همیشه توبه به معنای بازگشت از گناه نیست بلکه به طور کلی شامل بازگشت به خداوند میباشد. از این رو توبه به خودی خود، یکی از عبادتهای بزرگ است.
خداوند در قرآن مجید، مؤمنان راستین را چنین توصیف میکند: (الصَّابِرِینَ وَ الصَّادِقِینَ وَ الْقانِتِینَ وَ الْمُنْفِقِینَ وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ)؛ آل عمران (3)، آیه 17.؛ (آنان شکیبایند و راستگو؛ همواره اطاعت پیشهاند و انفاقگر و سحرگاهان به استغفار میپردازند). و در جای دیگر میفرماید: (کانُوا قَلِیلاً مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ)؛ ذاریات (51)، آیه 17 و 18.؛ (شبانگاه اندکی میآرَمَند و سحرگاهان به استغفار میپردازند). بنابراین چنان که مشاهده میشود، قرآن مجید توبه را عمل بهترین مؤمنان و شب زندهداران خوانده است. از دیگر سو همه مؤمنان را به توبه فراخوانده، میفرماید: (تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ)؛ نور (24)، آیه 31.؛ (ای ایمان آورندگان! همه با هم به درگاه خدا توبه کنید؛ باشد که رستگار شوید). و در جای دیگر میفرماید: (إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ) بقره (2)، آیه 222.؛ (خداوند توبه کاران و پاکیزگان را دوست میدارد). از آنچه گذشت، روشن میشود که در نگاه قرآن اساساً توبه عمل پارسایان و مؤمنان و عبادتی است که همه ایمان آورندگان، به آن دعوت شدهاند و انجام دادن آن گشاینده درهای رحمت الهی و یکی از بهترین موجبات قرب و وصال معبود است. اگر به حقیقت توبه نظر کنیم، آن را زیباترین جلوه خضوع و خشوع و اظهار تذلل و زاری و اعتراف به قصور و تقصیر بندهای بینهایت کوچک، در برابر آفریدگاری بینهایت بزرگ مییابیم. از این رو شایسته است که اولیای الهی، پیش و بیش و بهتر از همه، این دعوت الهی را لبیک گویند و در تمام حالات خود، بر توبه و استغفار مداومت ورزند تا بدین وسیله، به فیض تقرّب هر چه بیشتر در درگاه الهی نایل آیند. دوم. (استغفار و توبه)، دارای مراتب و درجاتی متناسب با عاملان آن است. توبه گنهکاران، از گناه و توبه اهل سلوک، از پرداختن به غیر خدا و توجه به غیر حق است. سوم. توبه و استغفار اولیای الهی و معصومان، مرتبهای بالاتر از اینها دارد. آنان چون مستغرق در ذات جمیل الهیاند و توجّه به مقام ربوبی (کمال مطلق) دارند؛ وقتی به خود و اعمال خویش مینگرند، با تمام عظمت و بزرگی آن اعمال، آنها را در برابر عظمت بینهایتِ الهی، بسیار کوچک و مایه سرافکندگی و شرمندگی میبینند. در ادبیات منظوم آمده است: شخص فقیری در کویری خشک و سوزان زندگی میکرد. روزی ترتیبی داده شد که وی برای عرض حاجت، نزد سلطان برود. او با خود اندیشید که چه هدیهای به پیشگاه سلطان ببرد؛ اما هیچ در بساط نداشت.
از قضا در مسیر حرکت به سوی شهر، اندکی باران بارید و قدری آب گل آلود در گودالی جمع شد. او با خوشحالی تمام آبها را - که مایه حیات بود و بزرگترین و مطلوبترین هدیه به نظر میآمد - در ظرفی ریخت و با زحمت بسیار با خود حمل کرد تا نزد سلطان ببرد. اما وقتی به بارگاه شاهی رسید و آن فرّ و شکوه را دید و همه جا را پر از آب زلال و گوارا و نوشیدنیهای رنگارنگ یافت، از آورده خود خجل شد و سخت شرمسار و سرافکنده گردید!! امام علی(علیه السلام) نیز همان عبادتی را که افضل از عبادت ثقلین است، در برابر جمال و جلال الهی، برگ سبز درویش میبیند و سر به زیر میافکند و این خود، یکی از عالیترین مراتب عبودیت مطلقه و فنای فی اللّه است.
او مقام معبود را مینگرد که در برابرش، همه چیز رنگ میبازد و چیزی به حساب نمیآید. چهارم. در حدیث نبوی آمده است: (انه لیغان علی قلبی و انی أستغفراللّه فی کل یوم مائة مره)؛ محدث نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، باب استحباب الاستغفار فی کل یوم، (قم: آلالبیت، 1408 ه.ق)، ج 5، ص 330.؛ (گاهی بر دلم غبار مینشیند و من هر روز هفتاد بار از خدا آمرزش میخواهم). امام خمینی(قدس سره) در شرح این حدیث مینویسد: (اولیای خدا همواره انقطاع به سوی خدا دارند؛ ولی به جهت مأموریت الهی خود، گاه به ناچار در مرآت عالم کثرات، توجه به حضرت حق میکنند و همین، نزد آنان کدورت محسوب شده و برای زدودنش استغفار میکنند.
این امام سجاد(علیه السلام) است که مناجاتهایش را شما میبینید و میبینید چطور از معاصی میترسد ... مسئله غیر از این مسائلی است که در فکر ما یا در عقل عقلا یا در عرفان عرفا بیاید. ... از گناه خودشان گریه میکردند تا صبح. از پیغمبر گرفته تا امام عصر(علیهم السلام) همه از گناه میترسیدند. گناه آنها غیر از این است که من و شما داریم.
آنکه یک عظمتی را ادراک میکردند که توجه به کثرت، نزد آنها از گناهان کبیره است ... آنان در مقابل عظمت خدا، وقتی که خودشان را حساب میکنند، میبینند که هیچ نیستند و هیچ ندارند. واقع مطلب همین است؛ جز او کسی نیست و چیزی نیست ... و از اینکه حضور در مقابل حق تعالی دارند و مع ذلک دارند، مردم را دعوت میکنند؛ از همین کدورت حاصل میشده [است]...) سخنرانی مورخه 8/3/1366، صحیفه امام، ج 20، ص 268 - 269 ؛ نیز همان، ج 19، ص 120.. پنجم. استغفار برای اولیای الهی، جنبه دفع و برای ما جنبه رفع دارد؛ یعنی، ما استغفار میکنیم تا لغزشهایمان بخشیده شود و آنان استغفار میکنند تا نلغزند و اصلاً گناه سراغشان نیاید. آن بزرگان با توبه و عبادت و اطاعت، درجات عصمت خویش را شدّت میبخشند؛ از این رو استغفار و توبه، در بالا رفتن درجات و پایندگی عصمت آنان دخالت دارد. ششم. توبه و استغفار و استغاثه دائمی پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امامان(علیهم السلام) در پیشگاه خدا، بالاترین نقش عملی را در تربیت امت دارد و به دیگران میآموزد که چگونه در پیشگاه خدا به توبه، تضرّع و انابه بپردازند و به جهت پارهای از اعمال نیک، مغرور نگردند. آیا کسی که نالهها و گریههای اطاعت و بندگی (امیرمؤمنان(علیه السلام)) را ببیند و بشنود، با خود نمیگوید: او که یک لحظه عمرش برتر از عبادت ثقلین است، این چنین توبه میکند؛ پس من حقیر چگونه به خود ببالم و از خدا عذرخواهی نکنم!؟
استغفار و توبه دارای مراتب و درجاتی متناسب با عاملان آن است. توبه گنهکاران از گناه است و توبه اهل سلوک از پرداختن به غیر خدا و توجه به غیر حق. توبه و استغفار واصلان و اولیای کمل الهی نیز مرتبهای دارد فوق همه اینها.
آنان چون مستغرق در ذات جمیل الهی اند و توجه به مقام ربوبی - که کمال مطلق است - دارند، وقتی به خود واعمال خویش مینگرند؛ با تمام عظمت و بزرگی آن اعمال، آنها را در برابر عظمت بی نهایت الهی بسیار کوچک و مایه سرافکندگی و شرمندگی میبینند. مانند آنکه مهمترین داراییاش مقداری آب گلآلود بود و آن را برای سلطان هدیه برد و چون فر و شکوه شاهی را بدید از آنچه آورده بود سخت شرمسار و سرافکنده گردید. آری امام علی(ع) همان عبادتی را که افضل از عبادت ثقلین است در برابر جمال و جلال الهی، برگ سبز درویش میبیند و سر به زیر میافکند و این خود یکی از عالیترین مراتب عبودیت مطلقه و فنای فی الله است. از طرف دیگر امام راحل در کتاب (آداب الصلاه) در شرح حدیث نبوی (لیغان علی قلبی وانی لاستغفرالله کل یوم سبعین مره) فرمودهاند: براساس توحید ناب تمام هستی آینه و مرآت تجلی پروردگار است و ائمه هدی(ع) در همه هستی - از جمله انسانها - خدا را میدیدهاند، ولی برخی از آنها (مانند ابوجهلها و ابوسفیانها) مرائی کدرند و بر قلب پیامبر(ص) زنگار میزدند. از این رو حضرتش برایزدودن این زنگار استغفار میفرستد. مسأله محجوبیت نفس نیز در مورد آنان در همین راستا قابل تفسیر است، گرچه نسبت به دیگران اشکال دیگری دارد.
به عبارت دیگر حجاب، عیب نفس و ... نسبت به مراتب کمالی افراد متفاوت است. معنای دیگر حجاب نفس نیز قصور ذاتی برای نیل به مرتبه غیب الغیوب است؛ چنان که پیامبر(ص) فرمودند: (ما عرفناک حق معرفتک). (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100112475)
- [سایر] با اینکه پیامبران و امامان معصومند، پس چرا استغفار و گریه می کنند؟
- [سایر] با اینکه پیامبران و امامان(علیهم السلام) معصومند، پس چرا استغفار و گریه می کنند ؟
- [سایر] کاربست دیدگاههای امامان(ع) و پیامبران(ع) را در زندگی انسانها تبیین کنید؟
- [سایر] سؤال من در مورد بزرگی پیامبران خدا در دین اسلام و همچنین در مذاهب اسلامی هست. آیا پیامبران(ع) بزرگ هستند یا خود امامان(ع)؟ اگر پیامبران بزرگ هستند چرا در چندین فلیم صدا و سیما مثل سریال مریم (س) و حضرت یوسف(ع) چهره هایشان آشکار هست؟ ولی درسریال امام علی(ع) و امامان(ع) دیگر چنین نیست چهره هایشان پوشید است؟
- [سایر] آیا پیامبران و امامان از مظلومیت و شهادت امام حسین(ع) سخن به میان آوردهاند؟
- [سایر] با توجه به اینکه پیامبران و امامان(ع) عقل کامل بودند، آیا از استدلالهای فلسفی و منطق استفاده میبردند؟
- [سایر] آیا عصمت امامان علیهم السلام در دوری شیعیان از گناه نیز تأثیر دارد؟ آیا این درست است که امامان برای گناهان شیعه استغفار می کردند؟
- [سایر] رنگ عمامه امامان (ع) چه بوده و پیامبران و امامان (علیهم السلام) کدام را می پوشیدند؟ آیا حدیثی در خصوص سیاه یا سفید بودن عمامه وجود دارد که علماء کنونی آن را می پوشند؟
- [سایر] آیا تمام امامان و پیامبران علم غیب داشته اند؟
- [سایر] نبوت پیامبران با معجزه شناخته می شود، معجزه امامان شیعه چیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] .مال مجهول المالک را باید به فقیه جامع الشرای ط که نائب امام معصوم(ع)است، پرداخت کرد; یا به اذن او صدقه داد.
- [آیت الله جوادی آملی] :اگرچه امامان (ع) ،انفال را برای شیعیان حلال کرده اند؛ ولی تصرف در آن باید به اذن ولیّ مسلمین باشد . ولیّ مسلمین گاهی مجانی اذن می دهد و گاهی برای رعایت حال محرومان جامعه، با دریافت عوض , اجازه میدهد.
- [آیت الله علوی گرگانی] در رکعت سوم وچهارم مستحبّ است بعد از تسبیحات استغفار کند، مثلاً بگوید: )أسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبّی وَأتوبُ اًّلَیْه(، یا بگوید: )اللّهُمَّ اغٌفِر لِی(، و کسیکه مشغول گفتن استغفار است، اگر شکّ کند که حمد یا تسبیحات را خوانده یا نه، چنانچه عادت داشته در نماز فقط بعد از تسبیحات استغفار کند، به شک اعتنا نکند وامّا این که در جاهای دیگر نماز هم استغفار میکرده، باید حمد یا تسبیحات را بخواند و نیز اگر نمازگزار پیش از خم شدن برای رکوع در حالی که مشغول گفتن استغفار نیست، شک کند که حمد یا تسبیحات را خوانده یا نه، باید حمد یا تسبیحات را بخواند.
- [آیت الله بروجردی] در رکعت سوم و چهارم مستحب است بعد از تسبیحات استغفار کند، مثلاً بگوید:(اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبّی وَ اَتوُبُ اِلَیه) یا بگوید:(اللّهُمَّ اغْفِرْ لِی) و کسی که مشغول گفتن استغفار است، اگر شک کند که حمد یا تسبیحات را خوانده یا نه، چنانچه عادت داشته در نماز فقط بعد از خواندن تسبیحات استغفار کند، باید به شک خود اعتنا ننماید؛ اگر در جاهای دیگر نماز هم استغفار میکرده، باید حمد یا تسبیحات را بخواند و نیز اگر نمازگزار پیش از خم شدن برای رکوع در حالی که مشغول گفتن استغفار نیست، شک کند که حمد یا تسبیحات را خوانده یا نه، باید حمد یا تسبیحات را بخواند.
- [آیت الله جوادی آملی] .حرم مطهر پیامبر و امام معصوم (ع) ملحق به مسجد است و نجس کردن عمدی آن , حرام و تطهیر آن, واجب است. در این جهت, فرقی بین حرم معمور مانند عتبات عالیات و حرم مخروب مانند بقیع نیست.
- [آیت الله جوادی آملی] .اموال کسانی که در برابر امام معصوم (ع)شمشیر کشیده اند و در جنگ با آن ها به دست می آید, حلال است و پس از پرداخت خمس، تصر?ف در آنها بنا بر اقوا جایز است.
- [آیت الله جوادی آملی] .معادنی که در اعماق هزاران متری زمین وجود دارد مانند معادن نفت، گاز و مواد معدنی دیگر جزء انفال است و استخراج آنها منوط به اذن امام معصوم(ع) یا ولیّ فقیه است.
- [آیت الله جوادی آملی] .نماز جمعه در زمان حضور امام معصوم(ع) و منصوب خاص او , واجب تعیینی است؛ به این صورت که غیر آن صحیح نیست؛ ولی در زمان غیبت معصوم (ع) واجب تخییری است؛ یعنی کسی که در نماز جمعه شرکت کرده, لازم نیست نماز ظهرِ چهار رکعتی را هم به جا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .اقامه نماز در مکان خاص که مستلزم معصیت باشد , حرام است؛ ولی نماز باطل نیست; مثلاً اگر اقامه نماز جلوتر از قبر پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) به فاصله کم , موجب هتک حرمت آن ذوات قدسی شود, حرام است؛ ولی نماز باطل نیست و اقامه نماز در مکان محاذی و همسطح با قبر معصوم(ع) حرام نیست.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کسی در ملک شخصی خود یا در ملک عمومی مانند زمینهای مفتوح العنوه یا در زمین انفال که ملک امام (ع) و دولت اسلامی است، معدنی را استخ راج کند , مالک ن خواهد شد، مگر به اذن امام معصوم(ع) یا نایبش که هر مقدار اجازه دادهاند, مالک خواهد شد.