واقعیّت آن است که در نگاه نخست، از برخی آیات قرآن، برتری مرد بر زن فهمیده میشود؛[1] مثلًا در آیات 21 و 22 سوره نجم آمده است:: (أَ لَکُمُ الذَّکَرُ وَ لَهُ الْأُنْثی. تِلْکَ إِذاً قِسْمَةٌ ضِیزی؛ آیا پسر، خاص شماست و دختر خاص او] خداوند [؛ این، تقسیمی ظالمانه است). اما حقیقت آن است که این توهّم، ناشی از عدم آشنایی با نحوه مقابله قرآن با مشرکان است؛ به طوری که تصور میشود در رویارویی با طرف مقابل، فقط یک گونه استدلال وجود دارد و آن، برهان است؛ در حالی که رویارویی، انواع و اقسامی دارد. (قرآن کریم، روش محاوره و گفت وگوی جدلی را میپذیرد و از این شیوه، برای ساکت کردن خصم و مخالف استفاده میکند)؛[2] یعنی مشرکان بر اساس آن چه نزد خودشان پذیرفته شده است، محکوم میشوند. برتری پسر بر دختر، نزد مشرکان، رایج بود و قرآن کریم به مشرکان اعتراض میکند و وجدان آنها را بیدار میسازد که چرا آن چه را که برای خود میپسندید برای خدا نمیپسندید؟ آیا این روشی به دور از عدل و انصاف نیست؟ از این رو، قرآن پس از بیان افکار جاهلانه مشرکان در خصوص برتری پسر بر دختر و مرد بر زن و احساس عار و ننگ از داشتن دختر و در نتیجه زنده به گور کردن دختران، به شدت آن را محکوم مینماید و میفرماید: (أَلا ساءَ ما یَحْکُمُونَ؛ بیدار باشید و توجّه داشته باشید که اینان بد حکمی میکنند). اسلام تلاش فراوانی برای احیای ارزش و مقام زن نموده است؛ چنان که رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: (جز انسانهای بزرگوار و کریم، کسی زنان را تکریم نمیکند و جز افراد فرومایه و پست، کسی به زنان اهانت نمیکند).[3] امیرالمؤمنین علی علیهالسلام نیز در نهج البلاغه میفرماید: (زنان، گلهای خوشبوی عالم آفرینش هستند).[4][5] این احترام به شخصیت زن، سبب آزادی زن در جامعه و پایان دادن به دوران بردگی زنان است. متأسفانه هنوز در جوامع اسلامی، آثاری از همان افکار جاهلی وجود دارد و هنوز کم نیستند خانوادههایی که از تولد پسر خوشحال و از نوزاد دختر، ناراحت میشوند و یا لااقل تولد پسر را بر دختر ترجیح میدهند؛ البتّه ممکن است شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی در رابطه با وضع زنان در جامعه کنونی، یکی از علل این گونه عادات و رسوم غلط باشد؛ ولی هر چه هست، باید عموم مسلمانان راستین با این طرز فکر مبارزه کنند و ریشههای اجتماعی و اقتصادی آن را بسوزانند. اسلام نمیپسندد که بعد از چهارده قرن، پیروانش به افکار جاهلی بازگردند.[8] ر. ک: نحل، آیة 57- 59 و 62، صافات، آیة 149- 157؛ زخرف، آیة 16- 19؛ طور، آیه 39 و نجم، آیة 22- 21. محمد تقی مصباح یزدی، پرسشها و پاسخها، ج 1- 5، ص 283. نهج الفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ص 318، ح 1520. نهج البلاغه، نامه 31. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 15، ص 102. همان، ص 100. طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 54. ر. ک: ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 11، ص 274 تا 277. نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها (معاونت آموزشی و پژوهشی استادان و دروس معارف اسلامی)، ویژه نامه پرسمان، 23جلد، مؤسسه فرهنگی و هنری ابناء الرسول (ص) - تهران، چاپ: اول، 1392. (به نقل از: نرم افزار گلشن فرهنگ و معرفت، ویژه نامه پرسمان، شماره 21)
واقعیّت آن است که در نگاه نخست، از برخی آیات قرآن، برتری مرد بر زن فهمیده میشود؛[1] مثلًا در آیات 21 و 22 سوره نجم آمده است:: (أَ لَکُمُ الذَّکَرُ وَ لَهُ الْأُنْثی. تِلْکَ إِذاً قِسْمَةٌ ضِیزی؛ آیا پسر، خاص شماست و دختر خاص او] خداوند [؛ این، تقسیمی ظالمانه است). اما حقیقت آن است که این توهّم، ناشی از عدم آشنایی با نحوه مقابله قرآن با مشرکان است؛ به طوری که تصور میشود در رویارویی با طرف مقابل، فقط یک گونه استدلال وجود دارد و آن، برهان است؛ در حالی که رویارویی، انواع و اقسامی دارد. (قرآن کریم، روش محاوره و گفت وگوی جدلی را میپذیرد و از این شیوه، برای ساکت کردن خصم و مخالف استفاده میکند)؛[2] یعنی مشرکان بر اساس آن چه نزد خودشان پذیرفته شده است، محکوم میشوند. برتری پسر بر دختر، نزد مشرکان، رایج بود و قرآن کریم به مشرکان اعتراض میکند و وجدان آنها را بیدار میسازد که چرا آن چه را که برای خود میپسندید برای خدا نمیپسندید؟ آیا این روشی به دور از عدل و انصاف نیست؟ از این رو، قرآن پس از بیان افکار جاهلانه مشرکان در خصوص برتری پسر بر دختر و مرد بر زن و احساس عار و ننگ از داشتن دختر و در نتیجه زنده به گور کردن دختران، به شدت آن را محکوم مینماید و میفرماید: (أَلا ساءَ ما یَحْکُمُونَ؛ بیدار باشید و توجّه داشته باشید که اینان بد حکمی میکنند). اسلام تلاش فراوانی برای احیای ارزش و مقام زن نموده است؛ چنان که رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: (جز انسانهای بزرگوار و کریم، کسی زنان را تکریم نمیکند و جز افراد فرومایه و پست، کسی به زنان اهانت نمیکند).[3] امیرالمؤمنین علی علیهالسلام نیز در نهج البلاغه میفرماید: (زنان، گلهای خوشبوی عالم آفرینش هستند).[4][5] این احترام به شخصیت زن، سبب آزادی زن در جامعه و پایان دادن به دوران بردگی زنان است. متأسفانه هنوز در جوامع اسلامی، آثاری از همان افکار جاهلی وجود دارد و هنوز کم نیستند خانوادههایی که از تولد پسر خوشحال و از نوزاد دختر، ناراحت میشوند و یا لااقل تولد پسر را بر دختر ترجیح میدهند؛ البتّه ممکن است شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی در رابطه با وضع زنان در جامعه کنونی، یکی از علل این گونه عادات و رسوم غلط باشد؛ ولی هر چه هست، باید عموم مسلمانان راستین با این طرز فکر مبارزه کنند و ریشههای اجتماعی و اقتصادی آن را بسوزانند. اسلام نمیپسندد که بعد از چهارده قرن، پیروانش به افکار جاهلی بازگردند.[8] ر. ک: نحل، آیة 57- 59 و 62، صافات، آیة 149- 157؛ زخرف، آیة 16- 19؛ طور، آیه 39 و نجم، آیة 22- 21. محمد تقی مصباح یزدی، پرسشها و پاسخها، ج 1- 5، ص 283. نهج الفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ص 318، ح 1520. نهج البلاغه، نامه 31. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 15، ص 102. همان، ص 100. طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 54. ر. ک: ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 11، ص 274 تا 277. نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها (معاونت آموزشی و پژوهشی استادان و دروس معارف اسلامی)، ویژه نامه پرسمان، 23جلد، مؤسسه فرهنگی و هنری ابناء الرسول (ص) - تهران، چاپ: اول، 1392. (به نقل از: نرم افزار گلشن فرهنگ و معرفت، ویژه نامه پرسمان، شماره 21)
- [سایر] آیا در اسلام پسر بر دختر ترجیح دارد؟
- [سایر] سن مناسب برای ازدواج پسر؟ تفاوت سنی دختر با پسر (اگر دختر 4 سال از پسر بزرگ باشد مشکل دارد)؟
- [آیت الله علوی گرگانی] خانواده پسر با پرداخت صد هزار تومان به خانواده دختر فقط به توافق رسیدند که دختر را به عقد پسر در آورند، الان چهار سال است از پسر خبری نیست، آیا دختر میتواند ازدواج کند؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا با ازدواج مردی که فرزند پسر دارد با زنی که فرزند دختر دارد, آن پسر و دختر را بر یکدیگر محرم می کند؟ ج) ازدواج آن مرد و زن، موجب محرمیت پسر و دختر نمی شود. س: آیا آن پسر و دختر بر والدین و اجداد این زن و مرد محرم می شوند؟
- [آیت الله علوی گرگانی] مردی دارای دو زن است و از هر دو دارای اولاد است و میدانیم که اولاد پسر و اولاد اولاد پسر این زن با آن دیگر زن محرم است حال آیا اولاد دختر آن زن (مثل پسر دختر و پسر پسر دختر) نیز به این زن دیگر محرم میباشند یا نه؟
- [سایر] ازدواج دختر مسلمان با پسر مسیحی؟
- [سایر] جنین چگونه پسر یا دختر می شود؟
- [سایر] جنین چگونه پسر یا دختر می شود؟
- [سایر] آیا دوستی دختر و پسر اشکال دارد؟
- [سایر] وقتی دختر و پسر همدیگر را دوست دارند، مادر پسر به علت بیرون بودن موی دختر اقدام به خواستگاری نمیکند. آیا دعایی برای گشایش وجود دارد؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر میّت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگرچه دختر باشد، سهم پسر میّت را میبرد ونوه دختری او اگرچه پسر باشد، سهم دختر میّت را میبرد مثلاً اگر میّت یک پسر از دختر خود ویک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند، یک قسمت را به پسر دختر ودو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر میت، اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگر چه دختر باشد سهم پسر میت را میبرد، و نوه دختری او اگر چه پسر باشد، سهم دختر میت را میبرد، مثلاً اگر میت یک پسر از دختر خود، و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند؛ یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [امام خمینی] اگر میت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگر چه دختر باشد، سهم پسر میت را میبرد و نوه دختری او اگر چه پسر باشد، سهم دختر میت را میبرد مثلًا اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند، یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [آیت الله بروجردی] اگر میت اولاد نداشته باشد، نوهی پسری او اگر چه دختر باشد، سهم پسر میت را میبرد و نوهی دختری او اگر چه پسر باشد، سهم دختر میت را میبرد، مثلاً اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند، یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر میّت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگر چه دختر باشد سهم پسر میّت را میبرد و نوه دختری او اگر چه پسر باشد سهم دختر میّت را میبرد، مثلاً اگر میّت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد سهم پسر دختر 13 و سهم دختر پسر 23 خواهد بود و در صورت متعدّد بودن نوادگان، سهم پسر دو برابر سهم دختر است، بنابراین نوادگان دختری 13 سهم خود را به گونهای تقسیم میکنند که هر پسر دو برابر هر دختر ببرد و نوادگان پسری هم 23 سهم خود را به این شکل تقسیم میکنند.
- [آیت الله سبحانی] اگر میت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگرچه دختر باشد، سهم پسر میت را می برد و نوه دختری او اگرچه پسر باشد، سهم دختر میت را می برد مثلاً اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت می کنند، یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر می دهند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر میت اولاد نداشته باشد نوه پسری او اگرچه دختر باشد سهم پسر میت را می برد و نوه دختری او اگرچه پسر باشد سهم دختر میت را می برد مثلا اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد مال را سه قسمت می کنند یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر می دهند
- [آیت الله سیستانی] اگر میّت اولاد نداشته باشد ، نوه پسری او اگر چه دختر باشد ، سهم پسر میّت را میبرد ، و نوه دختری او اگر چه پسر باشد ، سهم دختر میّت را میبرد ، مثلاً اگر میّت یک پسر از دختر خود ، و یک دختر از پسرش داشته باشد ، مال را سه قسمت میکنند : یک قسمت را به پسرِ دختر ، و دو قسمت را به دخترِ پسر میدهند . و در ارث بردن نوهها ، نبودن پدر و مادر شرط نیست . ارث دسته دوم
- [آیت الله نوری همدانی] اگر میّت اولاد نداشته باشد ، نوة پسری او اگر چه دختر باشد ، سهم پسر میّت را می برد و نوة دختری او اگر چه پسر باشد ، سهم دختر میّت را می برد ، مثلاً اگر میّت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد ، مال را سه قسمت می کنند ، یک قسمت را به پسر دختر ، و دو قسمت را به دختر پسر ، می دهند . ارث دستة دوّم
- [آیت الله بهجت] اگر میت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او، اگرچه دختر باشد، سهم پسر میت را می برد و نوه دختری او، اگرچه پسر باشد، سهم دختر میت را می برد؛ مثلاً اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت می کنند، یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر می دهند. ارث طبقه دوم