در قرآن مجید، آیات فراوانی وجود دارد که به طور مستقیم به پیامبر اسلام صلیاللّهعلیهوآله فرمان داده است. دقت در این گونه آیات، انتظار خداوند متعال از محبوبترین بندگانش را مشخص میکند و انگیزه انسان را در پایبندی و پایداری بر سنت و سیره پیامبر صلیاللّهعلیهوآله، دو چندان میکند. این خطابها را با هم میخوانیم: 1. خطابهای مسئولیت آفرین (اقرأ باسم ربک الذی خلق؛ بخوان به نام پروردگارت که آفرید).[1] اولین فرمان خداوند به شخص پیامبر صلیاللهعلیهوآله، با دستور (بخوان) آغاز شد و این، نشان از آن دارد که رهبر آسمانی، قبل از تبلیغ و ابلاغ به دیگران، خود پیش قدم در (خواندن) میباشد و قبل از دستور به دیگران، خود دستورپذیر است. خواندن نیز به نام (پروردگار) است که جهت و هدف رشد و پرروش را نشان میدهد و در ادامه آیه، به آفرینندگی خداوند و آفرینش انسان اشاره شده است و حکایت از آن دارد که برکات وجودی پیامبر صلیاللهعلیهوآله، همه آفرینش و انسانها را فرا میگیرد؛ چنان که در نهج البلاغه درباره رعایت حقوق همه انسانها چنین میخوانیم: (مردمان دو گروهند؛ یا برادر تو هستند در دین و یا همانند تو هستند در آفرینش). 2. خطابهای تبلیغی برخی از آیات الهی که پیامبر صلیاللّهعلیهوآله را مورد خطاب قرار دادهاند، جنبه ابلاغ و تبلیغ به مردمان را نیز دارند؛ مانند آیاتی که با کلمه (قل) یا کلمات (یا ایها الرسول) آغاز شدهاند. این گونه فرمانها نیز بیانگر آن است که اولین گوینده و عمل کننده به دستورات الهی، شخص پیامبر صلیاللّهعلیهوآله است؛ مانند (قل هو الله احد) که شهادت و گواهی به وحدانیت خداوند، قبل از هر کس، از سوی پیامبر صلیاللّهعلیهوآله، اظهار شده است. این گونه خطابها، بر قاطعیت پیامبر صلیاللّهعلیهوآله در هنگام تبلیغ و رویارویی با مخالفان، تأکید دارد؛ چنان که درباره شأن نزول سوره (کافرون) آمده است: گروهی از سران مشرک، مانند (ولید بن مغیره) به دشمنی و مخالفت شدید پرداختند؛ اما پیامبر صلیاللّهعلیهوآله در برابر هرگونه تهدید و تطمیع دشمنان، با قاطعیت ایستادگی کرد و بر هر گونه کوتاه آمدن در برابر ارزشها، خط بطلان کشید. همچنین هنگامی که به انتقال دهنده پیام گفته میشود: (بگو)، به طور معمول، کلمه (بگو) را تکرار نمیکنند؛ اما در آیات قرآن، کلمه (قل) از زبان پیامبر صلیاللّهعلیهوآله نیز بیان شده است و این، نشان دهنده کمال امانتداری در ابلاغ وحی است؛ یعنی هر چه از سوی خدا به وی نازل شده، بدون هیچ گونه اضافه و کاستی، به مردم، منتقل شده است؛ حتی کلمه (قل). 3. خطابهای عتاب گونه و تهدیدآمیز برخی از آیات الهی، بیانگر خطابهای عتاب گونه و کلمات تهدیدآمیز به شخص پیامبرصلی اللّه و علیه و آله میباشند؛ مانند این آیه: (و اگر او پارهای گفتهها بر ما بسته بود، دست راستش را سخت میگرفتیم؛ سپس رگ قلبش را پاره میکردیم).[3] از این گونه آیات، به خوبی استفاده میشود که خداوند متعال، حتی با محبوبترین بندگانش، در صورت انجام خطا، با تندی رفتار میکند و هر کس مسئولیتش بیشتر باشد، انتظار از او نیز بیشتر است و از این نکته که پیامبر صلیاللّهعلیهوآله گرفتار مؤاخذه الهی نشده، به خوبی آشکار میشود که وی به طور کامل به وظایف و مسئولیتهای خویش عمل کرده است و بلکه بیش از حد انتظار، برای هدایت مردم، دلسوزی و تلاش کرده است؛ تا آن جا که خداوند فرمود: (قرآن را بر تو نازل نکردیم؛ تا به رنج افتی؛ جز این که برای هر که میترسد، پندی باشد). 4. خطابهای تکلیفی برخی از آیات الهی، بیانگر خطابهای تکلیفی به پیامبر صلیاللّهعلیهوآله میباشند؛ چنان که در قرآن مجید، چنین میخوانیم: (ای جامه به خویشتن فرو پیچیده! به پا خیز شب را؛ مگر اندکی؛ نیمی از شب یا اندکی از آن را بکاه یا بر آن [نصف] بیفزای و قرآن را شمرده شمرده، بخوان).[5] از این گونه آیات، به خوبی استفاده میشود که رهبران آسمانی، نه تنها مانند دیگر بندگان، موظف به اطاعت از فرمانهای الهی هستند، بلکه در انجام مسؤلیتها و عبادتها، (پیشتر) و (بیشتر) از دیگران اقدام میکنند؛ مانند اهتمام و انس فراوان پیامبر صلیاللّهعلیهوآله نسبت به تلاوت قرآن در طول شبانه روز و خلوت با خدای خویش. علق، آیه 1. عهدنامه مالک اشتر. حاقه، آیه 46. طه، آیه 1 و 2. مزمل، آیات 1- 4. نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها (معاونت آموزشی و پژوهشی استادان و دروس معارف اسلامی)، ویژه نامه پرسمان، 23جلد، مؤسسه فرهنگی و هنری ابناء الرسول (ص) - تهران، چاپ: اول، 1392.
خطابهای قرآن به پیامبر(ص) چگونه بوده است؟
در قرآن مجید، آیات فراوانی وجود دارد که به طور مستقیم به پیامبر اسلام صلیاللّهعلیهوآله فرمان داده است. دقت در این گونه آیات، انتظار خداوند متعال از محبوبترین بندگانش را مشخص میکند و انگیزه انسان را در پایبندی و پایداری بر سنت و سیره پیامبر صلیاللّهعلیهوآله، دو چندان میکند. این خطابها را با هم میخوانیم: 1. خطابهای مسئولیت آفرین (اقرأ باسم ربک الذی خلق؛ بخوان به نام پروردگارت که آفرید).[1] اولین فرمان خداوند به شخص پیامبر صلیاللهعلیهوآله، با دستور (بخوان) آغاز شد و این، نشان از آن دارد که رهبر آسمانی، قبل از تبلیغ و ابلاغ به دیگران، خود پیش قدم در (خواندن) میباشد و قبل از دستور به دیگران، خود دستورپذیر است. خواندن نیز به نام (پروردگار) است که جهت و هدف رشد و پرروش را نشان میدهد و در ادامه آیه، به آفرینندگی خداوند و آفرینش انسان اشاره شده است و حکایت از آن دارد که برکات وجودی پیامبر صلیاللهعلیهوآله، همه آفرینش و انسانها را فرا میگیرد؛ چنان که در نهج البلاغه درباره رعایت حقوق همه انسانها چنین میخوانیم: (مردمان دو گروهند؛ یا برادر تو هستند در دین و یا همانند تو هستند در آفرینش). 2. خطابهای تبلیغی برخی از آیات الهی که پیامبر صلیاللّهعلیهوآله را مورد خطاب قرار دادهاند، جنبه ابلاغ و تبلیغ به مردمان را نیز دارند؛ مانند آیاتی که با کلمه (قل) یا کلمات (یا ایها الرسول) آغاز شدهاند. این گونه فرمانها نیز بیانگر آن است که اولین گوینده و عمل کننده به دستورات الهی، شخص پیامبر صلیاللّهعلیهوآله است؛ مانند (قل هو الله احد) که شهادت و گواهی به وحدانیت خداوند، قبل از هر کس، از سوی پیامبر صلیاللّهعلیهوآله، اظهار شده است. این گونه خطابها، بر قاطعیت پیامبر صلیاللّهعلیهوآله در هنگام تبلیغ و رویارویی با مخالفان، تأکید دارد؛ چنان که درباره شأن نزول سوره (کافرون) آمده است: گروهی از سران مشرک، مانند (ولید بن مغیره) به دشمنی و مخالفت شدید پرداختند؛ اما پیامبر صلیاللّهعلیهوآله در برابر هرگونه تهدید و تطمیع دشمنان، با قاطعیت ایستادگی کرد و بر هر گونه کوتاه آمدن در برابر ارزشها، خط بطلان کشید. همچنین هنگامی که به انتقال دهنده پیام گفته میشود: (بگو)، به طور معمول، کلمه (بگو) را تکرار نمیکنند؛ اما در آیات قرآن، کلمه (قل) از زبان پیامبر صلیاللّهعلیهوآله نیز بیان شده است و این، نشان دهنده کمال امانتداری در ابلاغ وحی است؛ یعنی هر چه از سوی خدا به وی نازل شده، بدون هیچ گونه اضافه و کاستی، به مردم، منتقل شده است؛ حتی کلمه (قل). 3. خطابهای عتاب گونه و تهدیدآمیز برخی از آیات الهی، بیانگر خطابهای عتاب گونه و کلمات تهدیدآمیز به شخص پیامبرصلی اللّه و علیه و آله میباشند؛ مانند این آیه: (و اگر او پارهای گفتهها بر ما بسته بود، دست راستش را سخت میگرفتیم؛ سپس رگ قلبش را پاره میکردیم).[3] از این گونه آیات، به خوبی استفاده میشود که خداوند متعال، حتی با محبوبترین بندگانش، در صورت انجام خطا، با تندی رفتار میکند و هر کس مسئولیتش بیشتر باشد، انتظار از او نیز بیشتر است و از این نکته که پیامبر صلیاللّهعلیهوآله گرفتار مؤاخذه الهی نشده، به خوبی آشکار میشود که وی به طور کامل به وظایف و مسئولیتهای خویش عمل کرده است و بلکه بیش از حد انتظار، برای هدایت مردم، دلسوزی و تلاش کرده است؛ تا آن جا که خداوند فرمود: (قرآن را بر تو نازل نکردیم؛ تا به رنج افتی؛ جز این که برای هر که میترسد، پندی باشد). 4. خطابهای تکلیفی برخی از آیات الهی، بیانگر خطابهای تکلیفی به پیامبر صلیاللّهعلیهوآله میباشند؛ چنان که در قرآن مجید، چنین میخوانیم: (ای جامه به خویشتن فرو پیچیده! به پا خیز شب را؛ مگر اندکی؛ نیمی از شب یا اندکی از آن را بکاه یا بر آن [نصف] بیفزای و قرآن را شمرده شمرده، بخوان).[5] از این گونه آیات، به خوبی استفاده میشود که رهبران آسمانی، نه تنها مانند دیگر بندگان، موظف به اطاعت از فرمانهای الهی هستند، بلکه در انجام مسؤلیتها و عبادتها، (پیشتر) و (بیشتر) از دیگران اقدام میکنند؛ مانند اهتمام و انس فراوان پیامبر صلیاللّهعلیهوآله نسبت به تلاوت قرآن در طول شبانه روز و خلوت با خدای خویش. علق، آیه 1. عهدنامه مالک اشتر. حاقه، آیه 46. طه، آیه 1 و 2. مزمل، آیات 1- 4. نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها (معاونت آموزشی و پژوهشی استادان و دروس معارف اسلامی)، ویژه نامه پرسمان، 23جلد، مؤسسه فرهنگی و هنری ابناء الرسول (ص) - تهران، چاپ: اول، 1392.
- [سایر] خطابهای قرآن به زنان پیامبر چه مفهومی دارد؟
- [سایر] خطابهای قرآن نسبت به پیامبر اسلام(ص) چگونه است؟
- [سایر] احکام اختصاصی پیامبر(ص) در قران چیست؟
- [سایر] چرا خطابهای قرآن مذکر است؟ چرا حوریها مونث هستند؟
- [سایر] قرآن چه فضیلت هایی برای پیامبر ص بیان کرده است؟
- [سایر] در قرآن برای پیامبر(ص) چند نام ذکر شده است؟
- [سایر] خطابات قرآن به پیامبر(ص) را بیان کنید؟
- [سایر] قرائت قرآن توسط پیامبر(ص) چگونه بوده است؟
- [سایر] قرآن چه فضیلت هایی برای پیامبر ص بیان کرده است؟
- [سایر] آیا پیامبر (ص) آیات قران را فراموش می کرد؟
- [آیت الله جوادی آملی] .اقامه نماز در مکان خاص که مستلزم معصیت باشد , حرام است؛ ولی نماز باطل نیست; مثلاً اگر اقامه نماز جلوتر از قبر پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) به فاصله کم , موجب هتک حرمت آن ذوات قدسی شود, حرام است؛ ولی نماز باطل نیست و اقامه نماز در مکان محاذی و همسطح با قبر معصوم(ع) حرام نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله خوئی] خواندن قرآن در نماز، غیر از چهار آیهای که سجدة واجب دارد و در احکام جنابت صفحه (49) گفته شد و نیز دعا کردن در نماز اشکال ندارد. ولی احتیاط مستحب آن است که به غیر عربی دعا نکند. توضیح المسائل 153 مبطلات نماز ..... ص : 152
- [آیت الله مظاهری] قسم خوردن باید به یکی از اسمهای خداوند تبارک و تعالی باشد و قسم خوردن به کلمة (اللَّه) بهتر است، و اگر قسم به یکی از مقدسات دین نظیر قرآن و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و ائمّه طاهرین علیهم السلام باشد فایدهای ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر ورق قرآن یا چیزی که احترام آن لازم است مثل کاغذی که اسم خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم یا امام علیهالسلام بر آن نوشته شده در محل نجسی چون مستراح بیفتد، بیرون آوردن و آب کشیدن آن، اگرچه خرج داشته باشد، واجب است، و اگر بیرون آوردن آن ممکن نباشد، باید به آن مستراح نروند تا یقین کنند آن ورق پوسیده است؛ و نیز اگر تربتی که از قبر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم یا ائمه علیهمالسلام است در مستراح بیفتد و بیرون آوردن آن ممکن نباشد، باید تا وقتی که یقین نکردهاند آن تربت به کلی از بین رفته، به آن مستراح نروند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مسلمانی که منکر خدا یا یگانگی خداوند یا رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله شود مرتدّ میشود و انکار حکم ضروری دین (یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه) با اعتراف به توحید و رسالت سبب ارتداد نیست، هر چند ضروری بودن آن را بداند، ولی در مسأله 1107 اشاره شد که کسی که یکی از ضروریات دین را انکار میکند و شبههای در حق وی نباشد و شک داریم که به دو اصل توحید و رسالت ایمان قلبی دارد، شرعاً کافر بشمار میآید، هر چند ضروری بودن آن حکم را نداند.
- [آیت الله مظاهری] دادن قرآن به کافر مانعی ندارد مگر آنکه بیاحترامی به قرآن یا اسلام باشد.
- [آیت الله مظاهری] اگر ورق قرآن یا چیزی که احترام آن لازم است - مثل کاغذی که اسم خدا یا پیامبر یا امام بر آن نوشته شده یا تربت - در مستراح بیفتد بیرون آوردن و آب کشیدن آن گرچه خرج داشته باشد واجب است، و اگر بیرون آوردن آن ممکن نباشد رفتن به آن مستراح مانعی ندارد و نیز انداختن آنها در سطل زباله و یا نهادن چیزی مثل گوشت و مانند آن در آنها جایز نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه ورق قرآن و دعا یا ورقی که نام خدا، یا پیامبر(صلی الله علیه وآله) و یا ائمه(علیهم السلام)روی آن نوشته باشد در جای آلوده و نجسی بیفتد باید فوراً آن را بیرون آورد و آب کشید، هرچند مخارجی داشته باشد و اگر بیرون آوردن آن ممکن نباشد احتیاط واجب آن است که اگر مستراح باشد به آن مستراح نروند تا یقین کنند آن ورق پوسیده، یا خط آن محو شده است.