راز آفرینش دوزخ چیست؟
در نظام حکیمانه الهی همان طور که وجود بهشت در کل نظام هستی، ضروری و سودمند است؛ وجود دوزخ نیز لازم و فایده‌مند است. وقتی خداوند متعال نعمت‌های خود بر بندگان را بر می‌شمارد، جهنم و عذاب‌های آن را در ردیف نعمت‌ها قرار داده، می‌گوید: (... هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی یُکَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ یَطُوفُونَ بَیْنَها وَ بَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ)؛ الرحمن (55)، آیه 43 و 44.؛ (این است همان جهنمی که تبه‌کاران آن را دروغ می‌خواندند؛ میان آتش و آب جوشان می‌گردند. پس کدام یک از نعمت‌های پروردگارتان را منکرید؟) یکی از فواید دوزخ، این است که بسیاری از مردم را از بدی، انحراف و کج‌روی باز می‌دارد. چه بسیار کسانی که از خوف جهنم، به سعادت و شرافت جاودانه نایل آمده‌اند. اگر خداوند حکیم دوزخ را در شمار نعمت‌ها آورده است، واقعاً نعمت بزرگی را تذکر داده؛ چرا که بدون آن بیشتر انسان‌ها اهل بندگی و حرکت در جهت تکامل نیستند. راز جهنم‌ متکلمان، فیلسوفان و عارفان الهی به گونه‌های مختلف پرده از راز وجود جهنم برگرفته، بر آن استدلال کرده‌اند. برخی تا یازده دلیل بر این مطلب شمرده‌اند که به جهت اختصار به ذکر یکی از آنها بسنده می‌شود: جهت آگاهی بیشتر بنگرید: محمد حسن قدردان ملکی، جهنم چرا؟، قم: بوستان کتاب. دوزخ چیزی جز تجسّم عینی کردار انسان نیست. کیفر اخروی مانند کیفرهای دنیوی، امری قراردادی و اعتباری نیست؛ بلکه حقیقتی تکوینی و قهری است که از ناحیه خود انسان دامنگیر او شده و او شعله‌های آن را برمی‌افروزد. کیفرهای اعتباری قابل وضع و رفع است، اما کیفر تکوینی باطن خود عمل است و عمل و کیفر دو روی یک سکه‌اند. در چنین رابطه‌ای وجود عمل سوء، مساوی با وجود کیفر است و بین آن دو فاصله‌ای نیست. از این رو قرآن می‌فرماید: (وَ مَن جاءَ بِالسَّیئه فَکُبَت وُجوُههم فِی النّار هَل تُجزون إِلاّ ما کُنتم تَعمَلون)؛ نمل (27)، آیه 90.؛ (آنان که کردار بد همراه خویش بیاورند، به رو در آتش افکنده می‌شوند. آیا پاداشی جز آنچه عمل می‌کردید خواهید داشت؟) در آیه دیگر آمده است: (یا أَیُّها الَّذِین کَفَروُا لا تَعْتَذِروُا الیَوم إِنَّما تُجْزُون ما کُنتم تَعمَلون)؛ تحریم (66)، آیه 7.؛ (ای کسانی که کافر شده‌اید! امروز پوزش نخواهید. همانا پاداش کردارتان را می‌بینید). خداوند برای آنان ابزار سوخت و سوزی غیر از اعمال‌شان فراهم نکرده است؛ بلکه وجود ستمگر خود هیزم و ماده آتش‌زای جهنم است: (وَ أَما القاسِطُون فَکانُوا لِجَهنَّم حَطَبا)؛ جن (72)، آیه 15.. این بشر ملحد و ستمگر است که آتش جهنم را می‌افروزد و تنورش را گرم می‌سازد. بنابراین، باید از خدا در رابطه با چنین آتشی پروا داشت: (فَاتَّقوا النّار الَّتی وَقوُدها النّاس و الحِجارَة)؛ بقره (2)، آیه 24.. قرآن به حقیقت و بدون ارتکاب مجاز و استعاره می‌فرماید: (إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامی‌ ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً)؛ نساء (4)، آیه .؛ (در حقیقت کسانی که اموال یتیمان را از سر ظلم و ستم می‌خورند، جز این نیست که در شکم‌های خود آتش می‌خورند). در واقع خداوند انسان را به عنوان موجودی مختار آفریده است که می‌تواند با کنش خوب خود، بهشتی جاودان بیافریند و همواره با آن زیست کند و یا جهنمی سوزان بسازد و در جهنم کرده‌های خویش، خود را بسوزاند؛ بلکه بالاتر از این انسان با سوء رفتارش، از خود وجودی جهنمی می‌سازد و خود جهنم خویش می‌شود. از همین رو بین عذاب و انسانی که اصالت انسانیت خویش را از دست داده و به شیطانی جهنمی تبدیل شده، انفکاک محال است. البته باید توجه داشت که جهنم، تنها برای کسانی است که همه راه‌های خوشبختی و ابواب سعادت چون توبه، شفاعت و مغفرت واسعه الهی را به روی خود بسته‌اند و هیچ عاملی نمی‌تواند، بین آنان و کردار بدشان فاصله بیندازد و کسی که به چنین مرحله‌ای رسیده، خود آتش خویش را برافروخته است؛ بلکه خود و به دست خویش، آتش وجود خویش گشته و فاصله بین او و آتش محال است و مانند این است که بین شخص و خودش جدایی افتد جهت آگاهی بیشتر بنگرید:. اما درباره مهربانی خدا و مقایسه آن با مهربانی مادر گفتنی است: مهربانی مادر نیز جلوه‌ای از مهربانی خدا است که در نهان مادرها نهاده شده است به ودیعه. به طور یقین مهربانی که خداوند نسبت به بندگان دارد و مهلتی که نسبت به خطاکاران می‌دهد، بسیار بیشتر است. اما نکته مهم آن است که رحمت و مهربانی خداوند، همراه با حکمت و عدالت است. از این رو اگر خطا به اندازه‌ای باشد که نیاز به تنبیه و یا اخراج داشته باشد، لازم است چنین کاری انجام بگیرد و اگر خطا بسیار سنگین باشد (مانند اعتیاد و یا قتل دیگر بی‌گناه)، حتی پدر و مادر نیز فرزند خود را به مراجع قضایی جهت مجازات معرفی می‌کنند.
عنوان سوال:

راز آفرینش دوزخ چیست؟


پاسخ:

در نظام حکیمانه الهی همان طور که وجود بهشت در کل نظام هستی، ضروری و سودمند است؛ وجود دوزخ نیز لازم و فایده‌مند است. وقتی خداوند متعال نعمت‌های خود بر بندگان را بر می‌شمارد، جهنم و عذاب‌های آن را در ردیف نعمت‌ها قرار داده، می‌گوید: (... هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی یُکَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ یَطُوفُونَ بَیْنَها وَ بَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ)؛ الرحمن (55)، آیه 43 و 44.؛ (این است همان جهنمی که تبه‌کاران آن را دروغ می‌خواندند؛ میان آتش و آب جوشان می‌گردند. پس کدام یک از نعمت‌های پروردگارتان را منکرید؟)
یکی از فواید دوزخ، این است که بسیاری از مردم را از بدی، انحراف و کج‌روی باز می‌دارد. چه بسیار کسانی که از خوف جهنم، به سعادت و شرافت جاودانه نایل آمده‌اند. اگر خداوند حکیم دوزخ را در شمار نعمت‌ها آورده است، واقعاً نعمت بزرگی را تذکر داده؛ چرا که بدون آن بیشتر انسان‌ها اهل بندگی و حرکت در جهت تکامل نیستند.

راز جهنم‌
متکلمان، فیلسوفان و عارفان الهی به گونه‌های مختلف پرده از راز وجود جهنم برگرفته، بر آن استدلال کرده‌اند. برخی تا یازده دلیل بر این مطلب شمرده‌اند که به جهت اختصار به ذکر یکی از آنها بسنده می‌شود: جهت آگاهی بیشتر بنگرید: محمد حسن قدردان ملکی، جهنم چرا؟، قم: بوستان کتاب.
دوزخ چیزی جز تجسّم عینی کردار انسان نیست. کیفر اخروی مانند کیفرهای دنیوی، امری قراردادی و اعتباری نیست؛ بلکه حقیقتی تکوینی و قهری است که از ناحیه خود انسان دامنگیر او شده و او شعله‌های آن را برمی‌افروزد. کیفرهای اعتباری قابل وضع و رفع است، اما کیفر تکوینی باطن خود عمل است و عمل و کیفر دو روی یک سکه‌اند. در چنین رابطه‌ای وجود عمل سوء، مساوی با وجود کیفر است و بین آن دو فاصله‌ای نیست. از این رو قرآن می‌فرماید:
(وَ مَن جاءَ بِالسَّیئه فَکُبَت وُجوُههم فِی النّار هَل تُجزون إِلاّ ما کُنتم تَعمَلون)؛ نمل (27)، آیه 90.؛ (آنان که کردار بد همراه خویش بیاورند، به رو در آتش افکنده می‌شوند. آیا پاداشی جز آنچه عمل می‌کردید خواهید داشت؟)
در آیه دیگر آمده است: (یا أَیُّها الَّذِین کَفَروُا لا تَعْتَذِروُا الیَوم إِنَّما تُجْزُون ما کُنتم تَعمَلون)؛ تحریم (66)، آیه 7.؛ (ای کسانی که کافر شده‌اید! امروز پوزش نخواهید. همانا پاداش کردارتان را می‌بینید). خداوند برای آنان ابزار سوخت و سوزی غیر از اعمال‌شان فراهم نکرده است؛ بلکه وجود ستمگر خود هیزم و ماده آتش‌زای جهنم است: (وَ أَما القاسِطُون فَکانُوا لِجَهنَّم حَطَبا)؛ جن (72)، آیه 15.. این بشر ملحد و ستمگر است که آتش جهنم را می‌افروزد و تنورش را گرم می‌سازد. بنابراین، باید از خدا در رابطه با چنین آتشی پروا داشت: (فَاتَّقوا النّار الَّتی وَقوُدها النّاس و الحِجارَة)؛ بقره (2)، آیه 24..
قرآن به حقیقت و بدون ارتکاب مجاز و استعاره می‌فرماید: (إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامی‌ ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً)؛ نساء (4)، آیه .؛ (در حقیقت کسانی که اموال یتیمان را از سر ظلم و ستم می‌خورند، جز این نیست که در شکم‌های خود آتش می‌خورند).
در واقع خداوند انسان را به عنوان موجودی مختار آفریده است که می‌تواند با کنش خوب خود، بهشتی جاودان بیافریند و همواره با آن زیست کند و یا جهنمی سوزان بسازد و در جهنم کرده‌های خویش، خود را بسوزاند؛ بلکه بالاتر از این انسان با سوء رفتارش، از خود وجودی جهنمی می‌سازد و خود جهنم خویش می‌شود. از همین رو بین عذاب و انسانی که اصالت انسانیت خویش را از دست داده و به شیطانی جهنمی تبدیل شده، انفکاک محال است.
البته باید توجه داشت که جهنم، تنها برای کسانی است که همه راه‌های خوشبختی و ابواب سعادت چون توبه، شفاعت و مغفرت واسعه الهی را به روی خود بسته‌اند و هیچ عاملی نمی‌تواند، بین آنان و کردار بدشان فاصله بیندازد و کسی که به چنین مرحله‌ای رسیده، خود آتش خویش را برافروخته است؛ بلکه خود و به دست خویش، آتش وجود خویش گشته و فاصله بین او و آتش محال است و مانند این است که بین شخص و خودش جدایی افتد جهت آگاهی بیشتر بنگرید:.
اما درباره مهربانی خدا و مقایسه آن با مهربانی مادر گفتنی است: مهربانی مادر نیز جلوه‌ای از مهربانی خدا است که در نهان مادرها نهاده شده است به ودیعه. به طور یقین مهربانی که خداوند نسبت به بندگان دارد و مهلتی که نسبت به خطاکاران می‌دهد، بسیار بیشتر است.
اما نکته مهم آن است که رحمت و مهربانی خداوند، همراه با حکمت و عدالت است. از این رو اگر خطا به اندازه‌ای باشد که نیاز به تنبیه و یا اخراج داشته باشد، لازم است چنین کاری انجام بگیرد و اگر خطا بسیار سنگین باشد (مانند اعتیاد و یا قتل دیگر بی‌گناه)، حتی پدر و مادر نیز فرزند خود را به مراجع قضایی جهت مجازات معرفی می‌کنند.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین