نکاتی که میتوان در پاسخ متذکر شد، عبارتند از: 1. نجم در لغت به معنای ستاره درخشان است. کوکب هم در لغت اعم از ستاره درخشان و غیردرخشان است. مصابیح نیز به معنای کواکب واقع در آسمان است. حبک جمع حبیکه در سه معنا به کار رفته: 1. حسن و زینت 2. خلق مستوی 3. طبقه و طریق. 2. واژگان نجم، کواکب، مصابیح و حبک، بر اساس بیان مفسران و به قرینهی (السماء الدنیا) به آسمان اول که ما آن را مشاهده، و با آن مواجه هستیم مربوط میباشد و ربطی به دیگر آسمانهای ششگانه ندارند؛ چرا که آیات از اوصاف آن آسمانها سخنی به میان نیاورده است. 3. مقصود از نجم در آیهی 16 نمل طبق حدیث منقول، وجود شریف پیامبر(ص) است که این در واقع معنای باطنی آیه میباشد، (ر.ک: کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 16؛ بحرانی، سید هاشم، تفسیر برهان، ج 3، ص 408، نشر مؤسسهی البعثه، قم). و درباره آیه 1 سوره نجم هم گفته شده که شاید آن اشاره به قرآن مجید باشد؛ چرا که عرب هر چیزی را که تدریجاً و در فواصل مختلف انجام گیرد، نجم بر آن اطلاق میکند، (طبرسی مجمعالبیان، ج 9، ص 286، نشر موسسهی اعلمی، بیروت) سپس حدیثی هم در ذیل آیهی وَ اَلسَّماءِ ذاتِ اَلْحُبُکِ؛ (51:7) به این مضمون نقل شده که: (السماء) رسول الله(ص) است و (ذات الحبک) اشاره به علی(ع) و اولاد معصوم او دارد، (ر.ک: حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج 5، ص 121). (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 2/9425)
معنای نجم، مصابیح، حبک در قرآن چیست؟
نکاتی که میتوان در پاسخ متذکر شد، عبارتند از:
1. نجم در لغت به معنای ستاره درخشان است. کوکب هم در لغت اعم از ستاره درخشان و غیردرخشان است. مصابیح نیز به معنای کواکب واقع در آسمان است. حبک جمع حبیکه در سه معنا به کار رفته: 1. حسن و زینت 2. خلق مستوی 3. طبقه و طریق.
2. واژگان نجم، کواکب، مصابیح و حبک، بر اساس بیان مفسران و به قرینهی (السماء الدنیا) به آسمان اول که ما آن را مشاهده، و با آن مواجه هستیم مربوط میباشد و ربطی به دیگر آسمانهای ششگانه ندارند؛ چرا که آیات از اوصاف آن آسمانها سخنی به میان نیاورده است. 3. مقصود از نجم در آیهی 16 نمل طبق حدیث منقول، وجود شریف پیامبر(ص) است که این در واقع معنای باطنی آیه میباشد، (ر.ک: کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 16؛ بحرانی، سید هاشم، تفسیر برهان، ج 3، ص 408، نشر مؤسسهی البعثه، قم). و درباره آیه 1 سوره نجم هم گفته شده که شاید آن اشاره به قرآن مجید باشد؛ چرا که عرب هر چیزی را که تدریجاً و در فواصل مختلف انجام گیرد، نجم بر آن اطلاق میکند، (طبرسی مجمعالبیان، ج 9، ص 286، نشر موسسهی اعلمی، بیروت) سپس حدیثی هم در ذیل آیهی وَ اَلسَّماءِ ذاتِ اَلْحُبُکِ؛ (51:7) به این مضمون نقل شده که: (السماء) رسول الله(ص) است و (ذات الحبک) اشاره به علی(ع) و اولاد معصوم او دارد، (ر.ک: حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج 5، ص 121). (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 2/9425)
- [سایر] آیا معنای نجم و کوکب در قرآن، متفاوت است، یا هر دو به یک معنا هستند؟
- [سایر] در قرآن کریم در برخی از سوره ها از کلمۀ کوکب استفاده شده، و در برخی دیگر از کلمۀ نجم، در زبان فارسی معنای این دو، ستاره است،آیا معنای این دو کلمه در قرآن،متفاوت است؟
- [سایر] شیخ نجم الدین کبری که بود؟
- [سایر] معرفی اجمالی از سوره نجم ارایه نمایید.
- [سایر] تعداد کلمات سوره نجم چقدر است؟
- [سایر] مفهوم آیات 8، 9 و 10 سوره نجم چیست؟
- [سایر] مفهوم آیات 8، 9 و 10 سوره نجم چیست؟
- [سایر] مفهوم آیات 8، 9 و 10 سوره نجم چیست؟
- [سایر] چرا سوره های سجده، فصلت، نجم و علق را عزائم گویند؟
- [سایر] منظور از سجده کردن نجم و شجر در آیه: "و النجم و الشجر یسجدان"، چیست؟
- [آیت الله سبحانی] زن می تواند حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند یا آهسته بخواند، ولی اگر نامحرم صدایش را بشنود بنابر احتیاط واجب باید آهسته بخواند. 1. سوره های: الم سجده، فصّلت، نجم و علق.
- [آیت الله مکارم شیرازی] سوره هایی که سجده واجب دارد چهار سوره است: 1 سوره سجده (سوره 32) آیه 15. 2 سوره فصلت (سوره 41) آیه 37. 3 سوره نجم (سوره 53) آیه 62. 4 سوره علق(سوره 96) آیه 19.
- [آیت الله شبیری زنجانی] آیههای: 15 سوره سجده و 37 سوره فصّلت و 62 سوره نجم و 19 سوره علق، آیات سجده واجب است که اگر انسان بخواند یا گوش دهد بعد از تمام شدن آن آیه باید فوراً سجده کند، هر چند هنگام خواندن یا گوش دادن به قرآن بودن آن توجّه نداشته باشد و اگر فراموش کرد هر وقت یادش آمد باید سجده کند و کسی که گوش نمیدهد ولی آیه را میشنود بنا بر احتیاط مستحب سجده کند.
- [آیت الله بروجردی] در هر یک از چهار سورهی وَ النَّجم [نجم]، اِقرَأْ [علق] و الم تَنزیل [سجده] و حم سَجدِه [فصلت]، یک آیة سجده است که اگر انسان بخواند یا بشنود، بعد از تمام شدنِ آن آیه باید فوراً سجده کند و اگر فراموش کرد هر وقت یادش آمد باید سجده نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] در هریک از چهار سوره نجم و علق و فصّلت و سجده یک آیه سجده است، که اگر انسان بخواند یا بشنود، بعد از تمام شدن آن آیه، باید فوراً سجده کند و اگر فراموش کرد، هر وقت یادش آمد باید سجده نماید و اگر در بین نماز بشنود به دستوری که در )مسأله 994) گذشت باید عمل نماید.
- [آیت الله اردبیلی] اگر یکی از چهار سورهای را که آیه سجده دارد یعنی سورههای: سجده، فصّلت، نجم و علق عمدا در نماز بخواند، چنانچه آیه سجدهدار را در ضمن آن بخواند، نمازش باطل است، بلکه بنابر احتیاط با قرائت عمدی جزئی از این سورهها نیز نماز باطل میشود.
- [آیت الله اردبیلی] در هر یک از چهار سوره (و النجم (نجم)، اقرء (علق)، الم تنزیل (سجده) و حم تنزیل (فصّلت))، یک آیه سجده وجود دارد که اگر انسان آن را بخواند یا به آن گوش دهد، بعد از تمام شدن آن آیه باید فورا سجده کند و اگر فراموش کرد، هر وقت به خاطر آورد، باید سجده نماید.
- [آیت الله بهجت] در هریک از چهار سوره: (سجده) (سوره32)، (فصّلت) (سوره?1)، (نجم) (سوره?3)، (علق) (سوره9?)، یک آیه سجده است که اگر انسان بخواند یا به آن گوش دهد، بعد از تمام شدن آن آیه، باید فوراً سجده کند؛ و اگر فراموش کرد هر وقت یادش آمد باید سجده نماید.
- [آیت الله اردبیلی] پنج چیز بر جنب حرام است: اوّل: رساندن جایی از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا و نیز بنابر احتیاط واجب، به اسامی مبارکه پیامبران و امامان علیهمالسلام و حضرت زهرا علیهاالسلام . دوم: رفتن در مسجدالحرام و مسجدالنبی صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، اگرچه از یک در داخل و بدون توقف از در دیگر خارج شود. سوم: توقف در مساجد دیگر، ولی اگر از یک در داخل و از در دیگر بدون توقف خارج شود، مانعی ندارد و احتیاط واجب آن است که در حرم امامان علیهمالسلام نیز توقف نکند. چهارم: ورود به مسجد به قصد گذاشتن چیزی در آن و احتیاط واجب آن است که از گذاشتن چیزی در مسجد بدون وارد شدن به آن نیز اجتناب کند. پنجم: خواندن بعض یا تمام سورهای که سجده واجب دارد و آنها چهار سورهاند: 1 سوره (سجده) یعنی سوره سی و دوم قرآن (الم تنزیل)، 2 سوره (فصّلت) یعنی سوره چهل و یکم قرآن (حم سجده)، 3 سوره (نجم) یعنی سوره پنجاه و سوم قرآن (و النجم)، 4 سوره (علق) یعنی سوره نود و ششم قرآن (اقرء) و خواندن یک حرف از این چهار سوره نیز حرام است.
- [آیت الله مظاهری] دادن قرآن به کافر مانعی ندارد مگر آنکه بیاحترامی به قرآن یا اسلام باشد.