توجه شما را به ترجمه و شان نزول و تفسیر سوره مبارکه کوثر جلب می نماییم : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ (1) فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ (2) إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ (3) ترجمه: بنام خداوند بخشنده مهربان 1- ما به تو کوثر (خیر و برکت فراوان) عطا کردیم. 2- اکنون که چنین است برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن. 3- مسلما دشمن تو ابتر و بلا عقب است. تفسیر: ما به تو خیر فراوان دادیم روی سخن در تمام این سوره به پیغمبر اکرم ص است (مانند سوره و الضحی و سوره ا لم نشرح) و یکی از اهداف مهم هر سه سوره تسلی خاطر آن حضرت در برابر انبوه حوادث دردناک و زخم زبانهای مکرر دشمنان است. نخست میفرماید: ما به تو کوثر عطا کردیم (إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ). کوثر وصف است که از کثرت گرفته شده، و به معنی خیر و برکت فراوان است، و به افراد سخاوتمند نیز کوثر گفته میشود. در اینکه منظور از کوثر در اینجا چیست؟ در روایتی آمده است که وقتی این سوره نازل شد پیغمبر اکرم ص بر فراز منبر رفت و این سوره را تلاوت فرمود، اصحاب عرض کردند: این چیست که خداوند به تو عطا فرموده؟ گفت: نهری است در بهشت، سفیدتر از شیر، و صافتر از قدح (بلور) در دو طرف آن قبههایی از در و یاقوت است . در حدیث دیگری از امام صادق ع میخوانیم که فرمود: کوثر نهری است در بهشت که خداوند آن را به پیغمبرش در عوض فرزندش (عبد اللَّه که در حیات او از دنیا رفت) به او عطا فرمود. بعضی نیز گفتهاند: منظور همان حوض کوثر است که تعلق به پیامبر ص دارد و مؤمنان به هنگام ورود در بهشت از آن سیراب میشوند (2). بعضی آن را به نبوت تفسیر کرده، و بعضی دیگر به قرآن، و بعضی به کثرت اصحاب و یاران، و بعضی به کثرت فرزندان و ذریه که همه آنها از نسل دخترش فاطمه زهرا ع به وجود آمدند، و آن قدر فزونی یافتند که از شماره بیرونند، و تا دامنه قیامت یادآور وجود پیغمبر اکرمند، بعضی نیز آن را به شفاعت تفسیر کرده و حدیثی از امام صادق در این زمینه نقل نمودهاند .تا آنجا که فخر رازی پانزده قول در تفسیر کوثر ذکر کرده است، ولی ظاهر این است که غالب اینها بیان مصداقهای روشنی از این مفهوم وسیع و گسترده است، زیرا چنان که گفتیم کوثر به معنی خیر کثیر و نعمت فراوان است، و میدانیم خداوند بزرگ نعمتهای فراوان بسیاری به پیغمبر اکرم ص ارزانی داشت که هر یک از آنچه در بالا گفته شد یکی از مصداقهای روشن آن است، و مصداقهای بسیار دیگری نیز دارد که ممکن است به عنوان تفسیر مصداقی برای آیه ذکر شود. به هر حال تمام مواهب الهی بر شخص پیغمبر اکرم ص در تمام زمینهها حتی پیروزیهایش در غزوات بر دشمنان، و حتی علمای امتش که در هر عصر و زمان مشعل فروزان قرآن و اسلام را پاسداری میکنند، و به هر گوشهای از جهان میبرند، همه در این خیر کثیر وارد هستند. فراموش نباید کرد این سخن را خداوند زمانی به پیامبرش میگوید که که آثار این خیر کثیر هنوز ظاهر نشده بود، این خبری بود از آینده نزدیک و آیندههای دور، خبری بود اعجازآمیز و بیانگر حقانیت دعوت رسول اکرم ص. این نعمت عظیم و خیر فراوان شکرانه عظیم لازم دارد، هر چند شکر مخلوق هرگز حق نعمت خالق را ادا نمیکند، بلکه توفیق شکرگزاری خود نعمت دیگری است از ناحیه او لذا میفرماید: اکنون که چنین است، فقط برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن (فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ). آری بخشنده نعمت او است، بنا بر این نماز و عبادت و قربانی که آن هم نوعی عبادت است برای غیر او معنی ندارد، مخصوصا با توجه به مفهوم رب که حکایت از تداوم نعمتها و تدبیر و ربوبیت پروردگار میکند. کوتاه سخن اینکه عبادت خواه به صورت نماز باشد، یا قربانی کردن مخصوص رب و ولی نعمت است، و او منحصرا ذات پاک خدا است. این در برابر اعمال مشرکان است که برای بتها سجده و قربانی میکردند، در حالی که نعمتهای خود را از خدا میدانستند! و به هر حال تعبیر لربک دلیل روشنی است بر مساله لزوم قصد قربت در عبادات. بسیاری از مفسران معتقدند که منظور نماز روز عید قربان، و قربانی کردن در همان روز است، ولی ظاهرا مفهوم آیه مفهوم عام و گستردهای است هر چند نماز و قربانی روز عید یکی از مصداقهای روشن آن است. تعبیر به وَ انْحَرْ از ماده نحر که مخصوص کشتن شتر است، شاید به خاطر این است که در میان قربانیها شتر از اهمیت بیشتری برخوردار بود، و مسلمانان نخستین علاقه بسیار به آن داشتند، و قربانی کردن شتر بدون ایثار و گذشت ممکن نبود. در اینجا دو تفسیر دیگر برای آیه فوق ذکر شده است: 1- منظور از جمله وَ انْحَرْ رو به قبله ایستادن به هنگام نماز است، چرا که ماده نحر به معنی گلوگاه میباشد، سپس عرب آن را معنی مقابله با هر چیز استعمال کرده است، و لذا میگویند منازلنا تتناحر یعنی: منزلهای ما در مقابل یکدیگر است. 2- منظور بلند کردن دستها به هنگام تکبیر و آوردن آن در مقابل گلوگاه و صورت است، در حدیثی میخوانیم: هنگامی که این سوره نازل شد پیغمبر اکرم ص از جبرئیل سؤال فرمود: این نحیره (1) ای که پروردگارم مرا به آن مامور ساخته چیست؟ جبرئیل عرض کرد: این نحیره نیست، بلکه خداوند به تو دستور میدهد هنگامی که وارد نماز میشوی موقع تکبیر، دستها را بلند کن، و همچنین هنگامی که رکوع میکنی یا سر از رکوع برمیداری، و یا سجده میکنی، چرا که نماز ما و نماز فرشتگان در هفت آسمان همین گونه است، و برای هر چیزی زینتی است، و زینت نماز بلند کردن دستها در هر تکبیر است (1). و در حدیثی از امام صادق ع میخوانیم که در تفسیر این آیه با دست مبارکش اشاره کرده و فرمود: منظور این است که دستها را اینگونه در آغاز نماز بلند کنی به طوری که کف آنها رو به قبله باشد (2). ولی تفسیر اول از همه مناسبتر است، چرا که منظور نفی اعمال بتپرستان است که عبادت و قربانی را برای غیر خدا میکردند، ولی با این حال جمع میان همه معانی و روایاتی که در این باب رسیده است هیچ مانعی ندارد و به خصوص اینکه در باره بلند کردن دست به هنگام تکبیرات روایات متعددی در کتب شیعه و اهل سنت نقل شده است، به این ترتیب آیه مفهوم جامعی دارد که اینها را نیز شامل میشود. و در آخرین آیه این سوره با توجه به نسبتی که سران شرک به آن حضرت میدادند میفرماید: تو ابتر و بلا عقب نیستی، دشمن تو ابتر است! (إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ). شانئ از ماده شنئان (بر وزن ضربان) به معنی عداوت و کینه- ورزی و بد خلقی کردن است، و شانئ کسی است که دارای این وصف باشد. قابل توجه اینکه: ابتر در اصل به معنی حیوان دم بریده است (1) و انتخاب این تعبیر از سوی دشمنان اسلام به منظور هتک و توهین بود، و تعبیر شانئ بیانگر این واقعیت است که آنها در دشمنی خود حتی کمترین ادب را نیز رعایت نمیکردند، یعنی عداوتشان آمیخته با قساوت و رذالت بود، در حقیقت قرآن میگوید: این لقب خود شما است نه پیغمبر اکرم ص. از سوی دیگر همانگونه که در شان نزول سوره گفته شد: قریش انتظار مرگ پیامبر ص و برچیده شدن بساط اسلام را داشتند، چرا که میگفتند او بلا عقب است، قرآن میگوید تو بلا عقب نیستی، دشمنان تو بلا عقباند! نکتهها: 1- فاطمه (ع) و کوثر گفتیم کوثر یک معنی جامع و وسیع دارد، و آن خیر کثیر و فراوان است، و مصادیق آن زیاد است، ولی بسیاری از بزرگان علمای شیعه یکی از روشنترین مصداقهای آن را وجود مبارک فاطمه زهرا (سلام اللَّه علیها) دانستهاند، چرا که شان نزول آیه میگوید: آنها پیغمبر اکرم ص را متهم میکردند که بلا عقب است، قرآن ضمن نفی سخن آنها میگوید: ما به تو کوثر دادیم. از این تعبیر استنباط میشود که این خیر کثیر همان فاطمه زهرا ع است، زیرا نسل و ذریه پیامبر ص به وسیله همین دختر گرامی در جهان انتشار یافت نسلی که نه تنها فرزندان جسمانی پیغمبر بودند، بلکه آئین او و تمام ارزشهایاسلام را حفظ کردند، و به آیندگان ابلاغ نمودند، نه تنها امامان معصوم اهل بیت ع که آنها حساب مخصوص به خود دارند، بلکه هزاران هزار از فرزندان فاطمه ع در سراسر جهان پخش شدند که در میان آنها علمای بزرگ و نویسندگان و فقها و محدثان و مفسران والا مقام و فرماندهان عظیم بودند که با ایثار و فداکاری در حفظ آئین اسلام کوشیدند. در اینجا به بحث جالبی از فخر رازی برخورد میکنیم که در ضمن تفسیرهای مختلف کوثر میگوید: قول سوم این است که این سوره به عنوان رد بر کسانی نازل شده که عدم وجود اولاد را بر پیغمبر اکرم ص خرده میگرفتند، بنا بر این معنی سوره این است که خداوند به او نسلی میدهد که در طول زمان باقی میماند، ببین چه اندازه از اهل بیت را شهید کردند، در عین حال جهان مملو از آنها است، این در حالی است که از بنی امیه (که دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذکری در دنیا باقی نماند، سپس بنگر و ببین چقدر از علمای بزرگ در میان آنها است، مانند باقر و صادق و رضا و نفس زکیه . 2- اعجاز این سوره این سوره در حقیقت سه پیشگویی بزرگ در بردارد: از یک سو اعطاء خیر کثیر را به پیغمبر نوید میدهد (گر چه اعطینا به صورت فعل ماضی است، ولی ممکن است از قبیل مضارع مسلم باشد که در شکل ماضی بیان شده) و این خیر کثیر تمام پیروزیها و موفقیتهایی را که بعدا نصیب پیغمبر اکرم ص شد، به هنگام نزول این سوره در مکه قابل پیشبینی نبود، شامل میشود. از سوی دیگر خبر میدهد که پیغمبر ص بلا عقب نخواهد بود، بلکه نسل و دودمان او به طور فراوان در جهان وجود خواهند داشت. از سوی سوم خبر میدهد که دشمنان او ابتر و بلا عقب خواهند بود، این پیشگویی نیز تحقق یافت، و چنان دشمنانش تار و مار شدند که امروز اثری از آنها باقی نمانده است، در حالی که طوائفی همچون بنی امیه و بنی عباس که به مقابله با پیغمبر ص و فرزندان او برخاستند روزی آن قدر جمعیت داشتند که فامیل و فرزندان آنها قابل شماره نبود، ولی امروز اگر هم چیزی از آنها باقی مانده باشد هرگز شناخته نیست. 3- ضمیر جمع در باره خدا برای چیست؟ قابل توجه اینکه در اینجا و در آیات فراوان دیگری از قرآن مجید خداوند با صیغه متکلم مع الغیر از خود یاد میکند میفرماید: ما کوثر را به تو عطا کردیم! این تعبیر و مانند آن برای بیان عظمت و قدرت است، زیرا بزرگان هنگامی که از خود سخن میگویند نه فقط از خود که از مامورانشان نیز خبر میدهند، و این کنایه از قدرت و عظمت و وجود فرمانبردارانی در مقابل اوامر است. در آیه مورد بحث کلمه ان نیز تاکید دیگری است بر این معنی، و تعبیر به اعطیناک و نه آتیناک دلیل بر این است که خداوند کوثر را به حضرتش بخشیده و اعطا فرموده است، و این بشارتی است بزرگ به پیغمبر اکرم-ص- تا در برابر یاوهگوئیهای دشمنان قلب مبارکش آزرده نشود، و در عزم آهنینش فتور و سستی راه نیابد، و بداند تکیهگاه او خدایی است که منبع همه خیرات است و خیر کثیر در اختیار او نهاده. تفسیر نمونه، ج27، ص: 371 (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100106908)
توجه شما را به ترجمه و شان نزول و تفسیر سوره مبارکه کوثر جلب می نماییم : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ (1) فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ (2) إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ (3) ترجمه: بنام خداوند بخشنده مهربان 1- ما به تو کوثر (خیر و برکت فراوان) عطا کردیم. 2- اکنون که چنین است برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن. 3- مسلما دشمن تو ابتر و بلا عقب است. تفسیر: ما به تو خیر فراوان دادیم روی سخن در تمام این سوره به پیغمبر اکرم ص است (مانند سوره و الضحی و سوره ا لم نشرح) و یکی از اهداف مهم هر سه سوره تسلی خاطر آن حضرت در برابر انبوه حوادث دردناک و زخم زبانهای مکرر دشمنان است. نخست میفرماید: ما به تو کوثر عطا کردیم (إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ). کوثر وصف است که از کثرت گرفته شده، و به معنی خیر و برکت فراوان است، و به افراد سخاوتمند نیز کوثر گفته میشود. در اینکه منظور از کوثر در اینجا چیست؟ در روایتی آمده است که وقتی این سوره نازل شد پیغمبر اکرم ص بر فراز منبر رفت و این سوره را تلاوت فرمود، اصحاب عرض کردند: این چیست که خداوند به تو عطا فرموده؟ گفت: نهری است در بهشت، سفیدتر از شیر، و صافتر از قدح (بلور) در دو طرف آن قبههایی از در و یاقوت است . در حدیث دیگری از امام صادق ع میخوانیم که فرمود: کوثر نهری است در بهشت که خداوند آن را به پیغمبرش در عوض فرزندش (عبد اللَّه که در حیات او از دنیا رفت) به او عطا فرمود. بعضی نیز گفتهاند: منظور همان حوض کوثر است که تعلق به پیامبر ص دارد و مؤمنان به هنگام ورود در بهشت از آن سیراب میشوند (2). بعضی آن را به نبوت تفسیر کرده، و بعضی دیگر به قرآن، و بعضی به کثرت اصحاب و یاران، و بعضی به کثرت فرزندان و ذریه که همه آنها از نسل دخترش فاطمه زهرا ع به وجود آمدند، و آن قدر فزونی یافتند که از شماره بیرونند، و تا دامنه قیامت یادآور وجود پیغمبر اکرمند، بعضی نیز آن را به شفاعت تفسیر کرده و حدیثی از امام صادق در این زمینه نقل نمودهاند .تا آنجا که فخر رازی پانزده قول در تفسیر کوثر ذکر کرده است، ولی ظاهر این است که غالب اینها بیان مصداقهای روشنی از این مفهوم وسیع و گسترده است، زیرا چنان که گفتیم کوثر به معنی خیر کثیر و نعمت فراوان است، و میدانیم خداوند بزرگ نعمتهای فراوان بسیاری به پیغمبر اکرم ص ارزانی داشت که هر یک از آنچه در بالا گفته شد یکی از مصداقهای روشن آن است، و مصداقهای بسیار دیگری نیز دارد که ممکن است به عنوان تفسیر مصداقی برای آیه ذکر شود. به هر حال تمام مواهب الهی بر شخص پیغمبر اکرم ص در تمام زمینهها حتی پیروزیهایش در غزوات بر دشمنان، و حتی علمای امتش که در هر عصر و زمان مشعل فروزان قرآن و اسلام را پاسداری میکنند، و به هر گوشهای از جهان میبرند، همه در این خیر کثیر وارد هستند. فراموش نباید کرد این سخن را خداوند زمانی به پیامبرش میگوید که که آثار این خیر کثیر هنوز ظاهر نشده بود، این خبری بود از آینده نزدیک و آیندههای دور، خبری بود اعجازآمیز و بیانگر حقانیت دعوت رسول اکرم ص. این نعمت عظیم و خیر فراوان شکرانه عظیم لازم دارد، هر چند شکر مخلوق هرگز حق نعمت خالق را ادا نمیکند، بلکه توفیق شکرگزاری خود نعمت دیگری است از ناحیه او لذا میفرماید: اکنون که چنین است، فقط برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن (فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ). آری بخشنده نعمت او است، بنا بر این نماز و عبادت و قربانی که آن هم نوعی عبادت است برای غیر او معنی ندارد، مخصوصا با توجه به مفهوم رب که حکایت از تداوم نعمتها و تدبیر و ربوبیت پروردگار میکند. کوتاه سخن اینکه عبادت خواه به صورت نماز باشد، یا قربانی کردن مخصوص رب و ولی نعمت است، و او منحصرا ذات پاک خدا است. این در برابر اعمال مشرکان است که برای بتها سجده و قربانی میکردند، در حالی که نعمتهای خود را از خدا میدانستند! و به هر حال تعبیر لربک دلیل روشنی است بر مساله لزوم قصد قربت در عبادات. بسیاری از مفسران معتقدند که منظور نماز روز عید قربان، و قربانی کردن در همان روز است، ولی ظاهرا مفهوم آیه مفهوم عام و گستردهای است هر چند نماز و قربانی روز عید یکی از مصداقهای روشن آن است. تعبیر به وَ انْحَرْ از ماده نحر که مخصوص کشتن شتر است، شاید به خاطر این است که در میان قربانیها شتر از اهمیت بیشتری برخوردار بود، و مسلمانان نخستین علاقه بسیار به آن داشتند، و قربانی کردن شتر بدون ایثار و گذشت ممکن نبود. در اینجا دو تفسیر دیگر برای آیه فوق ذکر شده است: 1- منظور از جمله وَ انْحَرْ رو به قبله ایستادن به هنگام نماز است، چرا که ماده نحر به معنی گلوگاه میباشد، سپس عرب آن را معنی مقابله با هر چیز استعمال کرده است، و لذا میگویند منازلنا تتناحر یعنی: منزلهای ما در مقابل یکدیگر است. 2- منظور بلند کردن دستها به هنگام تکبیر و آوردن آن در مقابل گلوگاه و صورت است، در حدیثی میخوانیم: هنگامی که این سوره نازل شد پیغمبر اکرم ص از جبرئیل سؤال فرمود: این نحیره (1) ای که پروردگارم مرا به آن مامور ساخته چیست؟ جبرئیل عرض کرد: این نحیره نیست، بلکه خداوند به تو دستور میدهد هنگامی که وارد نماز میشوی موقع تکبیر، دستها را بلند کن، و همچنین هنگامی که رکوع میکنی یا سر از رکوع برمیداری، و یا سجده میکنی، چرا که نماز ما و نماز فرشتگان در هفت آسمان همین گونه است، و برای هر چیزی زینتی است، و زینت نماز بلند کردن دستها در هر تکبیر است (1). و در حدیثی از امام صادق ع میخوانیم که در تفسیر این آیه با دست مبارکش اشاره کرده و فرمود: منظور این است که دستها را اینگونه در آغاز نماز بلند کنی به طوری که کف آنها رو به قبله باشد (2). ولی تفسیر اول از همه مناسبتر است، چرا که منظور نفی اعمال بتپرستان است که عبادت و قربانی را برای غیر خدا میکردند، ولی با این حال جمع میان همه معانی و روایاتی که در این باب رسیده است هیچ مانعی ندارد و به خصوص اینکه در باره بلند کردن دست به هنگام تکبیرات روایات متعددی در کتب شیعه و اهل سنت نقل شده است، به این ترتیب آیه مفهوم جامعی دارد که اینها را نیز شامل میشود. و در آخرین آیه این سوره با توجه به نسبتی که سران شرک به آن حضرت میدادند میفرماید: تو ابتر و بلا عقب نیستی، دشمن تو ابتر است! (إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ). شانئ از ماده شنئان (بر وزن ضربان) به معنی عداوت و کینه- ورزی و بد خلقی کردن است، و شانئ کسی است که دارای این وصف باشد. قابل توجه اینکه: ابتر در اصل به معنی حیوان دم بریده است (1) و انتخاب این تعبیر از سوی دشمنان اسلام به منظور هتک و توهین بود، و تعبیر شانئ بیانگر این واقعیت است که آنها در دشمنی خود حتی کمترین ادب را نیز رعایت نمیکردند، یعنی عداوتشان آمیخته با قساوت و رذالت بود، در حقیقت قرآن میگوید: این لقب خود شما است نه پیغمبر اکرم ص. از سوی دیگر همانگونه که در شان نزول سوره گفته شد: قریش انتظار مرگ پیامبر ص و برچیده شدن بساط اسلام را داشتند، چرا که میگفتند او بلا عقب است، قرآن میگوید تو بلا عقب نیستی، دشمنان تو بلا عقباند! نکتهها: 1- فاطمه (ع) و کوثر گفتیم کوثر یک معنی جامع و وسیع دارد، و آن خیر کثیر و فراوان است، و مصادیق آن زیاد است، ولی بسیاری از بزرگان علمای شیعه یکی از روشنترین مصداقهای آن را وجود مبارک فاطمه زهرا (سلام اللَّه علیها) دانستهاند، چرا که شان نزول آیه میگوید: آنها پیغمبر اکرم ص را متهم میکردند که بلا عقب است، قرآن ضمن نفی سخن آنها میگوید: ما به تو کوثر دادیم. از این تعبیر استنباط میشود که این خیر کثیر همان فاطمه زهرا ع است، زیرا نسل و ذریه پیامبر ص به وسیله همین دختر گرامی در جهان انتشار یافت نسلی که نه تنها فرزندان جسمانی پیغمبر بودند، بلکه آئین او و تمام ارزشهایاسلام را حفظ کردند، و به آیندگان ابلاغ نمودند، نه تنها امامان معصوم اهل بیت ع که آنها حساب مخصوص به خود دارند، بلکه هزاران هزار از فرزندان فاطمه ع در سراسر جهان پخش شدند که در میان آنها علمای بزرگ و نویسندگان و فقها و محدثان و مفسران والا مقام و فرماندهان عظیم بودند که با ایثار و فداکاری در حفظ آئین اسلام کوشیدند. در اینجا به بحث جالبی از فخر رازی برخورد میکنیم که در ضمن تفسیرهای مختلف کوثر میگوید: قول سوم این است که این سوره به عنوان رد بر کسانی نازل شده که عدم وجود اولاد را بر پیغمبر اکرم ص خرده میگرفتند، بنا بر این معنی سوره این است که خداوند به او نسلی میدهد که در طول زمان باقی میماند، ببین چه اندازه از اهل بیت را شهید کردند، در عین حال جهان مملو از آنها است، این در حالی است که از بنی امیه (که دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذکری در دنیا باقی نماند، سپس بنگر و ببین چقدر از علمای بزرگ در میان آنها است، مانند باقر و صادق و رضا و نفس زکیه . 2- اعجاز این سوره این سوره در حقیقت سه پیشگویی بزرگ در بردارد: از یک سو اعطاء خیر کثیر را به پیغمبر نوید میدهد (گر چه اعطینا به صورت فعل ماضی است، ولی ممکن است از قبیل مضارع مسلم باشد که در شکل ماضی بیان شده) و این خیر کثیر تمام پیروزیها و موفقیتهایی را که بعدا نصیب پیغمبر اکرم ص شد، به هنگام نزول این سوره در مکه قابل پیشبینی نبود، شامل میشود. از سوی دیگر خبر میدهد که پیغمبر ص بلا عقب نخواهد بود، بلکه نسل و دودمان او به طور فراوان در جهان وجود خواهند داشت. از سوی سوم خبر میدهد که دشمنان او ابتر و بلا عقب خواهند بود، این پیشگویی نیز تحقق یافت، و چنان دشمنانش تار و مار شدند که امروز اثری از آنها باقی نمانده است، در حالی که طوائفی همچون بنی امیه و بنی عباس که به مقابله با پیغمبر ص و فرزندان او برخاستند روزی آن قدر جمعیت داشتند که فامیل و فرزندان آنها قابل شماره نبود، ولی امروز اگر هم چیزی از آنها باقی مانده باشد هرگز شناخته نیست. 3- ضمیر جمع در باره خدا برای چیست؟ قابل توجه اینکه در اینجا و در آیات فراوان دیگری از قرآن مجید خداوند با صیغه متکلم مع الغیر از خود یاد میکند میفرماید: ما کوثر را به تو عطا کردیم! این تعبیر و مانند آن برای بیان عظمت و قدرت است، زیرا بزرگان هنگامی که از خود سخن میگویند نه فقط از خود که از مامورانشان نیز خبر میدهند، و این کنایه از قدرت و عظمت و وجود فرمانبردارانی در مقابل اوامر است. در آیه مورد بحث کلمه ان نیز تاکید دیگری است بر این معنی، و تعبیر به اعطیناک و نه آتیناک دلیل بر این است که خداوند کوثر را به حضرتش بخشیده و اعطا فرموده است، و این بشارتی است بزرگ به پیغمبر اکرم-ص- تا در برابر یاوهگوئیهای دشمنان قلب مبارکش آزرده نشود، و در عزم آهنینش فتور و سستی راه نیابد، و بداند تکیهگاه او خدایی است که منبع همه خیرات است و خیر کثیر در اختیار او نهاده. تفسیر نمونه، ج27، ص: 371 (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100106908)
- [سایر] معرفی اجمالی از سوره کوثر ارایه نمایید.
- [سایر] طبق آیه 2 سوره کوثر فلسفه قربانی چیست؟
- [سایر] نکاتی پیرامون سوره تحریم بفرمایید؟
- [سایر] حوض کوثر کجاست؟ حقیقت حوض کوثر چیست؟
- [سایر] کوثر چیست؟ و ساقی کوثر کیست؟
- [سایر] معنای کوثر چیست؟ و حوض کوثر دارای چه اوصافی است؟
- [سایر] در بیان قرآن شریف: «انا اعطیناک الکوثر» [ما تو را کوثر دادیم] تفسیر این آیه چیست؟ آیا حضرت زهرا(س) یکی از مصادیق کوثر است یا حقیقت کوثر است؟
- [سایر] حوض کوثر که در بهشت است برای چه کسانی است ؟ حوض کوثر چه کسانی را سیراب می کند؟
- [سایر] حوض کوثر چیست؟
- [سایر] با توجه به اینکه فاطمه زهرا(س ) مصداق بارز کوثر است، مراد از اینکه حضرت علی (ع ) ساقی کوثر است , چیست ؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] نماز عید سوره مخصوصی ندارد، ولی بهتر است که در رکعت اول آن سوره شمس (سوره 91) و در رکعت دوم، سوره غاشیه (سوره 88) را بخوانند یا در رکعت اول، سوره أعلی (سوره 87) و در رکعت دوم، سوره شمس (سوره 91) را بخوانند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . نماز عید سوره مخصوصی ندارد ولی بهتر است که در رکعت اول آن سوره شمس "سوره 91" و در رکعت دوم سوره غاشیه "سوره 88" را بخوانند یا در رکعت اول سوره سبح اسم "سوره 87"و در رکعت دوم سوره شمس "سوره 91" را بخوانند.
- [آیت الله علوی گرگانی] نماز عید سوره مخصوصی ندارد، ولی بهتر است که در رکعت اوّل آن سوره شمس )سوره 91) و در رکعت دوم سوره غاشیه )سوره 88) را بخوانند یا در رکعت اوّل سوره سبح اسم )سوره 87) و در رکعت دوم سوره شمس را بخوانند.
- [آیت الله سبحانی] نماز عید سوره مخصوصی ندارد ولی بهتر است که در رکعت اول آن سوره شمس (سوره 91) و در رکعت دوم سوره غاشیه (سوره 88) را بخوانند یا در رکعت اول سوره سبح اسم (سوره 87) و در رکعت دوم سوره شمس را بخوانند.
- [آیت الله اردبیلی] نماز عید سوره مخصوصی ندارد، ولی بهتر است که در رکعت اوّل آن سوره (شمس) (سوره 91) و در رکعت دوم سوره (غاشیه) (سوره 88) را بخوانند، یا در رکعت اوّل سوره (أعلی) (سوره 87) و در رکعت دوم سوره (شمس) را بخوانند.
- [امام خمینی] نماز عید سوره مخصوصی ندارد، ولی بهتر است که در رکعت اول آن سوره"شمس" سوره و در رکعت دوم سوره "کاشیه" سوره را بخوانند، یا در رکعت اول سوره "سبح اسم" سوره و در رکعت دوم سوره "شمس" را بخوانند.
- [آیت الله مظاهری] نماز عید سوره مخصوصی ندارد ولی بهتر است که در رکعت اوّل آن سوره شمس (سوره 91) و در رکعت دوّم سوره غاشیه (سوره 88) را بخوانند یا در رکعت اوّل سوره اعلی (سوره 87) و در رکعت دوّم سوره شمس را بخوانند.
- [آیت الله وحید خراسانی] نماز عید سوره مخصوصی ندارد ولی بهتر است که در رکعت اول ان سوره سبح اسم ربک الاعلی سوره و در رکعت دوم سوره شمس سوره را بخوانند و افضل از همه ان است که در رکعت اول سوره شمس و در رکعت دوم سوره غاشیه سوره را بخوانند
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز عید سوره مخصوصی ندارد ولی بهتر است که در رکعت اول آن سوره شمس (سوره 91) و در رکعت دوم سوره غاشیه (سوره 88) را بخوانند یا در رکعت اول سوره سبح اسم (سوره 87) و در رکعت دوم سوره شمس را بخوانند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز عید سوره مخصوصی ندارد ولی بهتر است که در رکعت اول آن سوره شمس (سوره 91) و در رکعت دوم سوره غاشیه (سوره 88) را بخوانند؛ یا در رکعت اول سوره سبح اسم (سوره 87) و در رکعت دوم سوره شمس را بخوانند.