1-تفسیر آیه مورد نظر از تفسیر المیزان : إِنَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتی وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ مراد از احیای موتی زنده کردن ایشان برای جزا است. و مراد از ما قَدَّمُوا اعمالی است که قبل از مرگ خودشان کردند و از پیش، برای روز جزای خود فرستادند، و مراد از آثارهم باقیاتی است که برای بعد از مردن خود بجای گذاشتند که یا سنت خیری است که مردم بعد از او به آن سنت عمل کنند، مانند علمی که از خود به جای گذاشته، مردم بعد از او از آن علم بهرهمند شوند، و یا مسجدی که بنا کرده تا مردم بعد از او در آن نماز بخوانند، و یا وضوخانهای که مردم در آن وضو بگیرند. و یا سنت شری است که باب کرده و مردم بعد از او هم به آن سنت عمل کنند، مانند اینکه محلی برای فسق و نافرمانی خدا بنا نهاده، همه اینها آثار آدمی است که خدا به حسابش میآورد. و چه بسا گفته (1) شده که: مراد از ما قَدَّمُوا نیات، و مراد از اثار اعمالی است که مترتب و متفرع بر آن نیات میشود. ولی این معنا از سیاق بعید است. و مراد از نوشتن ما قَدَّمُوا و نوشتن اثار ثبت آن در صحیفه اعمال، و ضبطش در آن به وسیله مامورین و ملائکه نویسنده اعمال است و این کتابت غیر از کتابت اعمال و شمردن آن در امام مبین است که عبارت است از لوح محفوظ. گویا بعضی توهم کردهاند که نوشتن اعمال و آثار، همان احصاء در امام مبین است. و لیکن این اشتباه است، چون قرآن کریم از وجود کتابی خبر میدهد که تمامی موجودات و آثار آنها در آن نوشته شده، که این همان لوح محفوظ است، و از کتابی دیگر خبر میدهد که خاص امتهاست، و اعمال آنان در آن ضبط میشود، و از کتابی دیگر خبر میدهد که خاص فرد فرد بشر است، و اعمال آنان را احصاء میکند. هم چنان که در باره کتاب اولی فرموده: وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ و در باره دومی فرموده: کُلُّ أُمَّةٍ تُدْعی إِلی کِتابِهَا و در باره سومی فرموده: وَ کُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ کِتاباً یَلْقاهُ مَنْشُوراً . ظاهر آیه هم به نوعی از بینونت حکم میکند به اینکه: کتابها یکی نیست، و کتاب اعمال غیر از امام مبین است، چون بین آن دو فرق گذاشته، یکی را خاص اشخاص دانسته و دیگری را برای عموم موجودات (کل شیء) خوانده است، و نیز تعبیر را در یکی به کتابت آورده، و در دیگری به احصاء. وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ- منظور از امام مبین لوح محفوظ است، لوحی که از دگرگون شدن و تغییر پیدا کردن محفوظ است، و مشتمل است بر تمامی جزئیاتی که خدای سبحان قضایش را در خلق رانده، در نتیجه آمار همه چیز در آن هست، و این کتاب در کلام خدای تعالی با اسمهای مختلفی نامیده شده لوح محفوظ، ام الکتاب، کتاب مبین، و امام مبین، که در هر یک از این اسمای چهارگانه عنایتی مخصوص هست. و شاید عنایت در نامیدن آن به امام مبین، به خاطر این باشد که بر قضاهای حتمی خدا مشتمل است، قضاهایی که خلق تابع آنها هستند و آنها مقتدای خلق. و نامه اعمال هم- به طوری که در تفسیر سوره جاثیه میآید- از آن کتاب استنساخ میشود، چون در آن سوره فرموده: هذا کِتابُنا یَنْطِقُ عَلَیْکُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا کُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ . بعضی از مفسرین گفتهاند: مراد از امام مبین، نامه اعمال است لیکن سخن وی بیهوده است. بعضی (4 دیگر گفتهاند: علم خدا است. این هم مثل همان تفسیر قبل است بله اگر مرادشان از علم خدا علم فعلی او باشد باز وجهی دارد. و از حرفهای عجیبی که در این مقام گفته شده، سخن بعضی از مفسرین است که گفته: آنچه در لوح محفوظ نوشته میشود، عبارت است از آنچه بوده و آنچه خواهد بود، اما تا روز قیامت، نه تا ابد، برای اینکه لوح نزد مسلمانان عبارت است از جسم، و هر جسمی هر قدر هم بزرگ باشد، بالأخره محدود و دارای ابعادی متناهی است، و ادله علمی بر این معنا شاهد است. بنا بر این ممکن نیست این جسم محدود، حاوی و مشتمل بر تمامی جزئیات حوادث آینده باشد، و گر نه لازمهاش این میشود که متناهی ظرف باشد برای غیر متناهی، و این بالبداهه محال است پس چاره همین است که عمومیت کل شیء را تخصیص بزنیم، و بگوییم حوادث تا روز قیامت منظور است. و این سخن تحکم و بیدلیل است،- که ان شاء اللَّه به زودی به طور مفصل متعرض آن میشویم-. و آیه شریفه نسبت به ما قبل در معنای تعلیل است، گویا فرموده آنچه گفتیم و آنچه از اوصاف آنان که کلمه عذاب بر ایشان حتمی شده برشمردیم، و آنچه در باره پیروان قرآن گفتیم که به غیب از پروردگارشان خشیت دارند، همه مطابق با واقع است زیرا زمام حیات همه به دست ماست، و اعمال و آثارشان نزد ما محفوظ است، پس ما در هر حال به سرانجام هر یک از دو گروه، علم و اطلاع داریم . ترجمه المیزان، ج17، ص: 97 2- تفسیر آیه مورد پرسش از تفسیر نمونه : به تناسب بحثی که در آیات گذشته پیرامون اجر و پاداش پر ارزش مؤمنان و پذیرندگان انذارهای انبیاء آمده بود در آیه بعد به مساله معاد و رستاخیز و ثبت و ضبط اعمال برای حساب و جزا اشاره کرده، میفرماید: ما مردگان را زنده میکنیم (إِنَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتی). تکیه روی عنوان نحن (ما) اشاره به این است که با قدرت عظیمی که همه در ما سراغ دارید دیگر جای بحث و گفتگو نیست که چگونه استخوانهای پوسیده و عظام رمیم از نو جان میگیرد، و لباس حیات در تن میپوشد؟ نه تنها مردگان را زنده میکنیم بلکه تمام آنچه را از پیش فرستاده و تمام آثار آنها را مینویسیم (وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ). بنا بر این چیزی فروگذار نخواهد شد مگر اینکه در نامه اعمال برای روز حساب محفوظ خواهد بود. جمله ما قدموا (آنچه را از پیش فرستادند) اشاره به اعمالی است که انجام دادهاند و اثری از آن باقی نمانده، اما تعبیر به و آثارهم اشاره به اعمالی است که از انسان باقی میماند و آثارش در محیط منعکس میشود، مانند صدقات جاریه (بناها و اوقاف و مراکزی که بعد از انسان باقی میماند و مردم از آن منتفع میشوند). این احتمال نیز در تفسیر آیه وجود دارد که ما قدموا اشاره به اعمالی است که جنبه شخصی دارد، و آثارهم اشاره به کارهایی است که سنت میشود و بعد از انسان نیز موجب خیر و برکت، و یا شر و زیان و گناه میگردد. البته مفهوم آیه گسترده است و ممکن است هر دو تفسیر در مفهوم جمع باشد. و در پایان آیه برای تاکید بیشتر میافزاید ما همه چیز را در کتاب آشکار احصا کردهایم (وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ). غالب مفسران امام مبین را در اینجا به عنوان لوح محفوظ همان کتابی که همه اعمال و همه موجودات و حوادث این جهان در آن ثبت و محفوظ است تفسیر کردهاند. و تعبیر به امام ممکن است از این نظر باشد که این کتاب در قیامت رهبر و پیشوا است برای همه ماموران ثواب و عقاب و معیاری است برای سنجش ارزش اعمال انسانها و پاداش و کیفر آنها. جالب اینکه این تعبیر (امام) در بعضی دیگر از آیات قرآن در مورد تورات به کار رفته، آنجا که میفرماید: أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّه وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ وَ مِنْ قَبْلِهِ کِتابُ مُوسی إِماماً وَ رَحْمَةً : آیا آن کس که دلیل آشکاری از پروردگار خویش دارد و به دنبال آن شاهدی از سوی او میباشد، و پیش از آن کتاب موسی که امام و رحمت بود گواهی بر آن میدهد (همچون کسی است که چنین نباشد). اطلاق کلمه امام در این آیه بر تورات به خاطر معارف و احکام و دستورات آن است، و همچنین به خاطر نشانههای پیامبر اسلام ص که در آن آمده، و در تمام این امور میتوانست رهبر و پیشوای خلق باشد بنا بر این کلمه مزبور در هر مورد متناسب با آن مفهومی دارد. تفسیر نمونه، ج18، ص: 332 3- تفسیر آیه مورد نظر ازنظر مفسران اهل سنت مانند قتاده و جبایی به نقل تفسیر مجمع البیان : إِنَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتی البته ما در روز قیامت مردگان را برای پاداش و کیفر کردار. وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا مجاهد و قتاده گویند: و مینویسم آنچه پیش فرستادند از طاعت ایشان و گناههایشان را در دار دنیا زنده میکنیم. و بعضی گفتهاند: یعنی ما مینویسیم آنچه را که مقدم داشتند از اعمالی که برایش اثری نیست. (وَ آثارَهُمْ) جبائی گوید: یعنی اعمالی که برایش اثر میباشد مثل صدقات جاریه و کتب سودمند دینی. و بعضی گفتهاند: یعنی بآثار ایشان از اعمالی که بعد از آنها روشن، و سنت معموله گردیده که مردم آن را تعقیب و آئین دانسته و مورد عمل قرار دادند چه سنّت حسنه نیکو و چه روش زشت و ناروا. و بعضی گفتهاند: یعنی ما مینویسیم گامهایی را که ایشان بسوی مسجد برمیدارند و موجب آن حدیثی است که ابو سعید خدری آن را روایت نموده که بنی سلمه در ناحیه و کناری در خارج مدینه سکونت داشتند، پس به پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله از دوری منازلشان به مسجد و نماز با پیغمبر (ص) شکایت کردند پس آیه مذکوره نازل شد، و در حدیث از ابی موسی رسیده که گفت پیغمبر (ص) فرمود بدرستی که بزرگترین مردم از جهت اجر در نماز دورترین مردم است از جهت راه پیمایی بسوی نماز، پس دورترین آنها، محمد بن مسلم بخاری و مسلم بن حجاج قشیری هم آن را در دو صحیح خود نقل نموده است وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ یعنی و شمردیم هر چیز از حوادث را در کتاب ظاهر و آن لوح محفوظ است و دلیل در شمردن این در آن کتاب توجّه فرشتگان است بآن زیرا آنها مقابله میکنند با آن آنچه که از امور حادث میشود و در آن دلالت بر معلومات خدای سبحانست بنا بر تفصیل. حسن گوید: اراده نموده بآن پروندههای اعمال را و آن را آشکار- و ظاهر نامید برای آنکه اثرش کهنه و مندرس نمی شود. ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج20، ص: 378 (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 6/100110524)
1-تفسیر آیه مورد نظر از تفسیر المیزان :
إِنَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتی وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ مراد از احیای موتی زنده کردن ایشان برای جزا است. و مراد از ما قَدَّمُوا اعمالی است که قبل از مرگ خودشان کردند و از پیش، برای روز جزای خود فرستادند، و مراد از آثارهم باقیاتی است که برای بعد از مردن خود بجای گذاشتند که یا سنت خیری است که مردم بعد از او به آن سنت عمل کنند، مانند علمی که از خود به جای گذاشته، مردم بعد از او از آن علم بهرهمند شوند، و یا مسجدی که بنا کرده تا مردم بعد از او در آن نماز بخوانند، و یا وضوخانهای که مردم در آن وضو بگیرند. و یا سنت شری است که باب کرده و مردم بعد از او هم به آن سنت عمل کنند، مانند اینکه محلی برای فسق و نافرمانی خدا بنا نهاده، همه اینها آثار آدمی است که خدا به حسابش میآورد.
و چه بسا گفته (1) شده که: مراد از ما قَدَّمُوا نیات، و مراد از اثار اعمالی است که مترتب و متفرع بر آن نیات میشود. ولی این معنا از سیاق بعید است.
و مراد از نوشتن ما قَدَّمُوا و نوشتن اثار ثبت آن در صحیفه اعمال، و ضبطش در آن به وسیله مامورین و ملائکه نویسنده اعمال است و این کتابت غیر از کتابت اعمال و شمردن آن در امام مبین است که عبارت است از لوح محفوظ.
گویا بعضی توهم کردهاند که نوشتن اعمال و آثار، همان احصاء در امام مبین است. و لیکن این اشتباه است، چون قرآن کریم از وجود کتابی خبر میدهد که تمامی موجودات و آثار آنها در آن نوشته شده، که این همان لوح محفوظ است، و از کتابی دیگر خبر میدهد که خاص امتهاست، و اعمال آنان در آن ضبط میشود، و از کتابی دیگر خبر میدهد که خاص فرد فرد بشر است، و اعمال آنان را احصاء میکند. هم چنان که در باره کتاب اولی فرموده: وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ و در باره دومی فرموده:
کُلُّ أُمَّةٍ تُدْعی إِلی کِتابِهَا و در باره سومی فرموده:
وَ کُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ کِتاباً یَلْقاهُ مَنْشُوراً .
ظاهر آیه هم به نوعی از بینونت حکم میکند به اینکه: کتابها یکی نیست، و کتاب اعمال غیر از امام مبین است، چون بین آن دو فرق گذاشته، یکی را خاص اشخاص دانسته و دیگری را برای عموم موجودات (کل شیء) خوانده است، و نیز تعبیر را در یکی به کتابت آورده، و در دیگری به احصاء.
وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ- منظور از امام مبین لوح محفوظ است، لوحی که از دگرگون شدن و تغییر پیدا کردن محفوظ است، و مشتمل است بر تمامی جزئیاتی که خدای سبحان قضایش را در خلق رانده، در نتیجه آمار همه چیز در آن هست، و این کتاب در کلام خدای تعالی با اسمهای مختلفی نامیده شده لوح محفوظ، ام الکتاب، کتاب مبین، و امام مبین، که در هر یک از این اسمای چهارگانه عنایتی مخصوص هست.
و شاید عنایت در نامیدن آن به امام مبین، به خاطر این باشد که بر قضاهای حتمی خدا مشتمل است، قضاهایی که خلق تابع آنها هستند و آنها مقتدای خلق. و نامه اعمال هم- به طوری که در تفسیر سوره جاثیه میآید- از آن کتاب استنساخ میشود، چون در آن سوره فرموده: هذا کِتابُنا یَنْطِقُ عَلَیْکُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا کُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ .
بعضی از مفسرین گفتهاند: مراد از امام مبین، نامه اعمال است لیکن سخن وی بیهوده است. بعضی (4 دیگر گفتهاند: علم خدا است. این هم مثل همان تفسیر قبل است بله اگر مرادشان از علم خدا علم فعلی او باشد باز وجهی دارد.
و از حرفهای عجیبی که در این مقام گفته شده، سخن بعضی از مفسرین است که گفته: آنچه در لوح محفوظ نوشته میشود، عبارت است از آنچه بوده و آنچه خواهد بود، اما تا روز قیامت، نه تا ابد، برای اینکه لوح نزد مسلمانان عبارت است از جسم، و هر جسمی هر قدر هم بزرگ باشد، بالأخره محدود و دارای ابعادی متناهی است، و ادله علمی بر این معنا شاهد است. بنا بر این ممکن نیست این جسم محدود، حاوی و مشتمل بر تمامی جزئیات حوادث آینده باشد، و گر نه لازمهاش این میشود که متناهی ظرف باشد برای غیر متناهی، و این بالبداهه محال است پس چاره همین است که عمومیت کل شیء را تخصیص بزنیم، و بگوییم حوادث تا روز قیامت منظور است. و این سخن تحکم و بیدلیل است،- که ان شاء اللَّه به زودی به طور مفصل متعرض آن میشویم-.
و آیه شریفه نسبت به ما قبل در معنای تعلیل است، گویا فرموده آنچه گفتیم و آنچه از اوصاف آنان که کلمه عذاب بر ایشان حتمی شده برشمردیم، و آنچه در باره پیروان قرآن گفتیم که به غیب از پروردگارشان خشیت دارند، همه مطابق با واقع است زیرا زمام حیات همه به دست ماست، و اعمال و آثارشان نزد ما محفوظ است، پس ما در هر حال به سرانجام هر یک از دو گروه، علم و اطلاع داریم .
ترجمه المیزان، ج17، ص: 97
2- تفسیر آیه مورد پرسش از تفسیر نمونه :
به تناسب بحثی که در آیات گذشته پیرامون اجر و پاداش پر ارزش مؤمنان و پذیرندگان انذارهای انبیاء آمده بود در آیه بعد به مساله معاد و رستاخیز و ثبت و ضبط اعمال برای حساب و جزا اشاره کرده، میفرماید: ما مردگان را زنده میکنیم (إِنَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتی).
تکیه روی عنوان نحن (ما) اشاره به این است که با قدرت عظیمی که همه در ما سراغ دارید دیگر جای بحث و گفتگو نیست که چگونه استخوانهای پوسیده و عظام رمیم از نو جان میگیرد، و لباس حیات در تن میپوشد؟
نه تنها مردگان را زنده میکنیم بلکه تمام آنچه را از پیش فرستاده و تمام آثار آنها را مینویسیم (وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ).
بنا بر این چیزی فروگذار نخواهد شد مگر اینکه در نامه اعمال برای روز حساب محفوظ خواهد بود.
جمله ما قدموا (آنچه را از پیش فرستادند) اشاره به اعمالی است که انجام دادهاند و اثری از آن باقی نمانده، اما تعبیر به و آثارهم اشاره به اعمالی است که از انسان باقی میماند و آثارش در محیط منعکس میشود، مانند صدقات جاریه (بناها و اوقاف و مراکزی که بعد از انسان باقی میماند و مردم از آن منتفع میشوند).
این احتمال نیز در تفسیر آیه وجود دارد که ما قدموا اشاره به اعمالی است که جنبه شخصی دارد، و آثارهم اشاره به کارهایی است که سنت میشود و بعد از انسان نیز موجب خیر و برکت، و یا شر و زیان و گناه میگردد.
البته مفهوم آیه گسترده است و ممکن است هر دو تفسیر در مفهوم جمع باشد.
و در پایان آیه برای تاکید بیشتر میافزاید ما همه چیز را در کتاب آشکار احصا کردهایم (وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ).
غالب مفسران امام مبین را در اینجا به عنوان لوح محفوظ همان کتابی که همه اعمال و همه موجودات و حوادث این جهان در آن ثبت و محفوظ است تفسیر کردهاند.
و تعبیر به امام ممکن است از این نظر باشد که این کتاب در قیامت رهبر و پیشوا است برای همه ماموران ثواب و عقاب و معیاری است برای سنجش ارزش اعمال انسانها و پاداش و کیفر آنها.
جالب اینکه این تعبیر (امام) در بعضی دیگر از آیات قرآن در مورد تورات به کار رفته، آنجا که میفرماید: أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّه وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ وَ مِنْ قَبْلِهِ کِتابُ مُوسی إِماماً وَ رَحْمَةً
: آیا آن کس که دلیل آشکاری از پروردگار خویش دارد و به دنبال آن شاهدی از سوی او میباشد، و پیش از آن کتاب موسی که امام و رحمت بود گواهی بر آن میدهد (همچون کسی است که چنین نباشد).
اطلاق کلمه امام در این آیه بر تورات به خاطر معارف و احکام و دستورات آن است، و همچنین به خاطر نشانههای پیامبر اسلام ص که در آن آمده، و در تمام این امور میتوانست رهبر و پیشوای خلق باشد بنا بر این کلمه مزبور در هر مورد متناسب با آن مفهومی دارد.
تفسیر نمونه، ج18، ص: 332
3- تفسیر آیه مورد نظر ازنظر مفسران اهل سنت مانند قتاده و جبایی به نقل تفسیر مجمع البیان :
إِنَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتی البته ما در روز قیامت مردگان را برای پاداش و کیفر کردار.
وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا
مجاهد و قتاده گویند: و مینویسم آنچه پیش فرستادند از طاعت ایشان و گناههایشان را در دار دنیا زنده میکنیم.
و بعضی گفتهاند: یعنی ما مینویسیم آنچه را که مقدم داشتند از اعمالی که برایش اثری نیست.
(وَ آثارَهُمْ) جبائی گوید: یعنی اعمالی که برایش اثر میباشد مثل صدقات جاریه و کتب سودمند دینی.
و بعضی گفتهاند: یعنی بآثار ایشان از اعمالی که بعد از آنها روشن، و سنت معموله گردیده که مردم آن را تعقیب و آئین دانسته و مورد عمل قرار دادند چه سنّت حسنه نیکو و چه روش زشت و ناروا.
و بعضی گفتهاند: یعنی ما مینویسیم گامهایی را که ایشان بسوی مسجد برمیدارند و موجب آن حدیثی است که ابو سعید خدری آن را روایت نموده که بنی سلمه در ناحیه و کناری در خارج مدینه سکونت داشتند، پس به پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله از دوری منازلشان به مسجد و نماز با پیغمبر (ص) شکایت کردند پس آیه مذکوره نازل شد، و در حدیث از ابی موسی رسیده که گفت پیغمبر (ص) فرمود بدرستی که بزرگترین مردم از جهت اجر در نماز دورترین مردم است از جهت راه پیمایی بسوی نماز، پس دورترین آنها، محمد بن مسلم بخاری و مسلم بن حجاج قشیری هم آن را در دو صحیح خود نقل نموده است وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ یعنی و شمردیم هر چیز از حوادث را در کتاب ظاهر و آن لوح محفوظ است و دلیل در شمردن این در آن کتاب توجّه فرشتگان است بآن زیرا آنها مقابله میکنند با آن آنچه که از امور حادث میشود و در آن دلالت بر معلومات خدای سبحانست بنا بر تفصیل.
حسن گوید: اراده نموده بآن پروندههای اعمال را و آن را آشکار- و ظاهر نامید برای آنکه اثرش کهنه و مندرس نمی شود.
ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج20، ص: 378 (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 6/100110524)
- [سایر] آیه 9 سوره یاسین را تفسیر کنید؟
- [سایر] آیات 1 و 2 سوره یاسین را تفسیر کنید؟
- [سایر] تفسیر آیات 12 و 13 سوره مجادله چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] با توجّه به این که در کتب تفسیر، آیه 12 سوره نساء را به طور مطلق تفسیر کرده اند، دلیل فقهی ارث بردن زوجه از قیمت هوایی بناها و درختان چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 9 سوره جن چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 53 سوره احزاب چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 60 سوره روم چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 9 سوره جن چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 40 سوره سبأ چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 37 سوره احزاب چیست؟
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکة یس و الصافات و آیه الکرسی و آیه پنجاه و چهارم ازو سورة اعراف و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هر چه ازو قرآن ممکن بخوانند .
- [آیت الله مکارم شیرازی] شایسته است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه (یس) و (صافات) و (احزاب) و (آیة الکرسی) و هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است برای راحت شدن محتضر بر بالین او، سوره مبارکه یس والصافات واحزاب وآیْ الکرسی وآیه پنجاه وچهارم از سوره اعراف وسه آیه آخر سوره بقره بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس، و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف یعنی آیه اِنَّ رَبَّکُمُ اللهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ... و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله مظاهری] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله سبحانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف (إنَّ ربَّکُمُ اللهُ الّذی خَلَقَ السموات و الارض) تا آخر، و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او، سوره مبارکه یس و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره، بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله سیستانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر ، در بالین او سوره مبارکه یس ، و صافّات ، و احزاب ، و آیة الکرسی ، و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف ، و سه آیه آخر سوره بقره ، بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند .
- [امام خمینی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه "یس" و"الصافات" و " احزاب" و "آیة الکرسی" و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره، بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند.