بازدارندگی نماز از گناه چگونه است؟
مفسرین در خصوص منظور این آیه مبنی بر این که نماز انسان را از فحشا و منکر باز می دارد، پاسخ های متعددی را مطرح نموده اند که در اینجا برخی از آنها را ذکر می نمائیم: الف. نهی نماز از فحشا و منکر نهی تشریعی است نه تکوینی از برخی روایات استفاده می شود که خود نماز انسان را بصورت تشریعی از فحشا و منکر نهی می کند و انسان هم می تواند منهیات نماز را اطاعت کند و هم می تواند اطاعت نکند کما این که در روایتی از پیامبر خدا ( (صلی الله علیه وآله) نقل شده:(لَا صَلَاةَ لِمَنْ لَمْ یطِعِ الصَّلَاةَ وَ طَاعَةُ الصَّلَاةِ أَنْ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَر). بحارالأنوار، ج 79، ص 198.؛ ( کسی که اطاعت فرمان نماز نکند نمازش نماز نیست، و اطاعت نماز آن است که نهی آن را از فحشاء و منکر به کار بندد) از همین رو برخی مفسرین گفته اند: نماز مانند یک انسانی که دیگری را از فحشاء و منکرات نهی می کند، به شخص نمازگزار می گوید: زنا مکن، ربا مخور، دروغ مگو، و. .. و لیکن همان طور که در آن انسان لازمه نهی این نیست که شنونده گوش هم بدهد، و از گفته او منتهی هم بشود، در نماز نیز چنین است، یعنی نماز مرتب به نمازگزار می گوید که چنین و چنان مکن، و لیکن لازمه این نهی این نیست که نمازگزار ( به طور تکوینی ) منتهی هم بشود، و از آن کارها دست بردارد. مگر نهی نماز از نهی خدا مهم تر و مؤثرتر است، خدای تعالی در آیه شریفه(إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبی وَ ینْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ ). نحل )16(، آیه 90.، به عدل و احسان و صله رحم امر می کند، و از فحشاء و منکر نهی می فرماید، و با این حال مردم هم چنان نافرمانی اش می کنند، و نهی او باعث بازدارندگی مردم نمی شود، نهی نماز هم مثل آن است. طباطبایی سید محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوی همدانی سید محمد باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم، 1374 ش، پنجم، ج 16، ص 199. ب. بالاخره نماز انسان را از گناه باز می دارد و لو در آینده برخی مفسرین با استناد به داستان جوانی از انصار که با رسول خدا نمازخواند و مرتکب فحشا می شد و پیامبر فرمود: بالاخره روزی نمازش او را از ارتکاب فواحش نهی می کند و چیزی نگذشت که او توبه کردچنین گفته اند که معنای آیه این است که نماز در آینده صاحبش را از فحشا و منکر باز می دارد.. گنابادی سلطان محمد، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، خانی رضا / حشمت الله ریاضی تهران، مرکز چاپ و انتشارات دانشگاه پیام نور، 1372 ش، ج 11، ص 264. هر چند هم اکنون گرفتار گناه و معاصی باشد. ج. این بازدارندگی بواسطه رعایت احکام قبولی و صحت نماز نمازگزار ناچار است که بخاطر صحّت نماز و یا قبول شدن آن، یک سری دستوراتِ دینی را مراعات کند ( از جمله غصبی نبودن لباس و مکان نمازطهارت بدن، عدم شرب خمر و. .. ) که رعایت آنها خود زمینه ای قوی برای دوری از گناه و زشتی است. آری کسی که لباس سفید بپوشد، طبیعی است که روی زمینِ آلوده و کثیف نمی نشیند.. محسن قرائتی، تفسیر نماز، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن ،1387ش، سیزدهم، ص 28. د- این بازدارندگی بواسطه شکل گرفتن ملکه پرهیز از فحشاء و منکر در انسان می باشد. علامه طباطبایی در تفسیر این آیه بیان داشته: ( از آنجا که ) نماز مشتمل است بر ذکر خدا، و این ذکر، اولا ایمان به وحدانیت خدای تعالی، و رسالت و جزای روز قیامت را به نمازگزار تلقین می کند، و به او می گوید که خدای خود را با اخلاص در عبادت مخاطب قرار داده و از او استعانت بنما، و درخواست کن که تو را به سوی صراط مستقیم هدایت نموده، و از ضلالت و غضبش به او پناه ببر. و ثانیا او را وادار می کند بر این که با روح و بدن خود متوجه ساحت عظمت و کبریایی خدا شده، پروردگار خود را با حمد و ثنا و تسبیح و تکبیر یاد آورد، و در آخر بر خود و هم مسلکان خود و بر همه بندگان صالح سلام بفرستد. علاوه بر این او را وادار می کند به این که از حدث (که نوعی آلودگی روحی است)، و از خبث یعنی آلودگی بدن و جامه، خود را پاک کند، و نیز از این که لباس و مکان نمازش غصبی باشد، بپرهیزد، و رو به سوی خانه پروردگارش بایستد. پس اگر انسان مدتی کوتاه بر نماز خود پایداری کند، و در انجام آن تا حدی نیت صادق داشته باشد، این ادامه در مدت کوتاه به طور مسلم باعث می شود که ملکه پرهیز از فحشاء و منکر در او پیدا شود، به طوری که اگر فرضا آدمی شخصی را موکل بر خود کند، که دائما ناظر بر احوالش باشد، و او را آن چنان تربیت کند که این ملکه در او پیدا شود و به زیور ادب عبودیت آراسته گردد، قطعا تربیت او مؤثرتر از تربیت نماز نیست، و به بیش از آنچه که نماز او را دستور می دهد دستور نخواهد داد، و به بیش از آن مقدار که نماز به ریاضت وادارش می کند وادار نخواهد کرد.. طباطبایی سید محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوی همدانی سید محمد باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم، 1374 ش، پنجم، ج 16، ص 198. در قرآن آیه ای داریم که می فرماید: (إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر ). عنکبوت )29(، آیه 45. با توجه به این آیه و این که اکثریت مردم مقید به خواندن نماز هستند چرا با این وجود گناه می کنند؟ بر اساس آنچه از روایات و تفاسیر به دست می آید این است که بازدارندگی از گناه جزئی از طبیعت نماز است. از همین رو نماز هر چند سطحی و ناآگاهانه باشد غیر ممکن است که هیچ گونه تاثیری در نمازگزار نداشته باشد چراکه کسانی که نماز حقیقی نمی خوانند و آلوده به گناه هستند؛ اگر همان نماز ناقص و سطحی را نخوانند از آن هم آلوده تر خواهند شد. و اگر همین افراد اهتمامشان به نماز بیشتر شود دوری آنها از گناه بیشتر خواهد شد. لذا در یک مقایسه ساده می بینیم کسانی که نام مسلمانی دارند و نمازخوانند، روزه را هم می خورد، و حج هم نمی رود و زکات هم نمی دهد، و بالأخره سایر واجبات را هم ترک می کند، و هیچ فرقی بین پاک و نجس، و حلال و حرام نمی گذارد، و هیچ چیزی را در راه خود مانع پیشرفت خود نمی بیند، نه ظلم، نه زنا، نه ربا، نه دروغ، و نه هیچ چیز دیگر. اما اگر حال چنین شخصی را با حال کسی مقایسه کنیم که نماز می خواند، و در نمازش به حد اقل آن یعنی آن مقداری که تکلیف از گردنش ساقط شود اکتفاء می کند، خواهیم دید که او از بسیاری از کارها که بی نماز از آن پروا نداشت پروا دارد، و اگر حال این نمازگزار را با حال کسی مقایسه کنیم که در نمازش اهتمام بیشتری دارد، خواهیم دید که دومی از گناهان بیشتری پروا دارد، و به همین قیاس هر چه نماز کاملتر باشد، خودداری از فحشاء و منکرات بیشتر خواهد بود. اما علت این که افراد نماز خوان با وجود این که بازدارندگی از گناه جزئی از طبیعت نماز است، مرتکب گناه می شوند می توان به دلایل متعددی اشاره نمود الف: فقدان شرایط صحت نماز یکی از علت های ممکن است بعضی افراد دچار آن باشند این است که به دلیل کوتاهی در فراگیری مسائل فقهی و عدم آشنایی با احکام یکی از مقدمات نماز مانند وضو، تیمم یا غسل و یا بخش های مختلف نماز مانند قرائت، رکوع و سجود و دیگر اجزا و شرایط، نمازشان صحیح نباشد و هرگاه نمازی از اصل باطل باشد دیگر توقع این که چنین نمازی بتواند بازدارنده گناه باشد معنا ندارد. ب: عدم قبولی نماز از دیگر عواملی که موجب می شود تا نماز اثر بازدارندگی خود را از دست بدهد عدم قبولی نماز است امام صادق(علیه السلام) فرموده اند: (مَنْ أَحَبَّ أَنْ یعْلَمَ أَ قُبِلَتْ صَلَاتُهُ أَمْ لَمْ تُقْبَلْ فَلْینْظُرْ هَلْ مَنَعَتْهُ صَلَاتُهُ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَرِ فَبِقَدْرِ مَا مَنَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنْهُ ). بحارالأنوار، ج 79، ص 198.؛ ( هر کس دوست دارد بداند نمازش قبول شده یا نه، ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتی باز داشته یا نه؟ پس به هر قدر که نمازش او را از گناه بازداشته، به همان اندازه نمازش قبول شده است. ) مراد از این روایت این است که نماز ناهی و بازدارنده از معاصی است؛ پس هر کس که اقامه نماز کند ولی نماز او به صفت و ویژگی هایی که حق تعالی آن را وصف کرده نباشد، به همان مقدار که از این ویژگی ها به دور بوده نماز او قبول نگردیده و به همان مقدار اثر بازدارندگی خود را از دست می دهد. ج. عادت به نماز ممکن است علت این که بعضی نمازگزاران مرتکب گناه می شوند این باشد که نمازی که می خوانند از روی عادت است نه ترس از خدا؛ چون ترک عادت بسیار دشوار است، نماز را ترک نمی کند و معاصی را مرتکب شود. د. وجود مانع در برابر این بازدارندگی علامه طباطبایی در تشریح علت عدم بازدارندگی نماز از گناه در نمازگزاران گفته اند: پیدایش صفت بازدارندگی از گناه اثر طبیعی نماز هست، و لیکن به نحو اقتضاء، نه به نحو علیت تامه، تا تخلف نپذیرد، و نمازگزار دیگر نتواند گناه کند، بلکه اثرش به مقدار اقتضاء است، یعنی اگر مانع و یا مزاحمی در بین نباشد اثر خود را می بخشد، و نمازگزار را از فحشاء بازمی دارد، ولی اگر مانعی و یا مزاحمی جلو اثر آن را گرفت، دیگر اثر نمی کند، و در نتیجه نمازگزار آن کاری که انتظارش را از او ندارند می کند،( مثلا ممکن است هوا و هوس های درونی شخص مانع تاثیر نماز شوند و آن را از اثر بیندازند. نماز چنین فردی در حد توان خود جلوی دشمن درونی را گرفته و مانع از فحشا و منکر می شود؛ لیکن نفس اماره اش قوی تر بوده و مانع از این اثر گذاری می گردد ) خلاصه یاد خدا، و موانعی که از اثر او جلو می گیرند، مانند دو کفه ترازو هستند، هر وقت کفه یاد خدا چربید، نمازگزار گناه نمی کند، و هر جا کفه آن موانع چربید کفه یاد خدا ضعیف می شود، و نمازگزار از حقیقت یاد خدا منصرف می گردد، و گناه را مرتکب می شود.. طباطبایی سید محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوی همدانی سید محمد باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم، 1374 ش، پنجم، ج 16، ص 201. ه - خواندن نماز به جای اقامه نمودن نماز اگر دیده می شود افرادی نماز می خوانند اما تأثیری در روح آنان دیده شود به این خاطر است که آنان نماز را فقط (می خوانند) و نماز را (بر پادارند). در قرآن لفظ (صلاة) معمولاً با فعل (یقیمون) و (أقیموا) و مشتقات (قیام) آمده یعنی(نماز را بر پا داشتن). بر پا داشتن نماز با خواندن نماز متفاوت است. فردی که نماز را بر پا می دارد یعنی در تمام زندگی او نماز برپاست و در تمام حیات او توحید و صفات الهیه جاریست. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 110/310024)
عنوان سوال:

بازدارندگی نماز از گناه چگونه است؟


پاسخ:

مفسرین در خصوص منظور این آیه مبنی بر این که نماز انسان را از فحشا و منکر باز می دارد، پاسخ های متعددی را مطرح نموده اند که در اینجا برخی از آنها را ذکر می نمائیم:
الف. نهی نماز از فحشا و منکر نهی تشریعی است نه تکوینی
از برخی روایات استفاده می شود که خود نماز انسان را بصورت تشریعی از فحشا و منکر نهی می کند و انسان هم می تواند منهیات نماز را اطاعت کند و هم می تواند اطاعت نکند کما این که در روایتی از پیامبر خدا ( (صلی الله علیه وآله) نقل شده:(لَا صَلَاةَ لِمَنْ لَمْ یطِعِ الصَّلَاةَ وَ طَاعَةُ الصَّلَاةِ أَنْ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَر). بحارالأنوار، ج 79، ص 198.؛ ( کسی که اطاعت فرمان نماز نکند نمازش نماز نیست، و اطاعت نماز آن است که نهی آن را از فحشاء و منکر به کار بندد) از همین رو برخی مفسرین گفته اند: نماز مانند یک انسانی که دیگری را از فحشاء و منکرات نهی می کند، به شخص نمازگزار می گوید: زنا مکن، ربا مخور، دروغ مگو، و. .. و لیکن همان طور که در آن انسان لازمه نهی این نیست که شنونده گوش هم بدهد، و از گفته او منتهی هم بشود، در نماز نیز چنین است، یعنی نماز مرتب به نمازگزار می گوید که چنین و چنان مکن، و لیکن لازمه این نهی این نیست که نمازگزار ( به طور تکوینی ) منتهی هم بشود، و از آن کارها دست بردارد. مگر نهی نماز از نهی خدا مهم تر و مؤثرتر است، خدای تعالی در آیه شریفه(إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبی وَ ینْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ ). نحل )16(، آیه 90.، به عدل و احسان و صله رحم امر می کند، و از فحشاء و منکر نهی می فرماید، و با این حال مردم هم چنان نافرمانی اش می کنند، و نهی او باعث بازدارندگی مردم نمی شود، نهی نماز هم مثل آن است. طباطبایی سید محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوی همدانی سید محمد باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم، 1374 ش، پنجم، ج 16، ص 199.
ب. بالاخره نماز انسان را از گناه باز می دارد و لو در آینده
برخی مفسرین با استناد به داستان جوانی از انصار که با رسول خدا نمازخواند و مرتکب فحشا می شد و پیامبر فرمود: بالاخره روزی نمازش او را از ارتکاب فواحش نهی می کند و چیزی نگذشت که او توبه کردچنین گفته اند که معنای آیه این است که نماز در آینده صاحبش را از فحشا و منکر باز می دارد.. گنابادی سلطان محمد، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، خانی رضا / حشمت الله ریاضی تهران، مرکز چاپ و انتشارات دانشگاه پیام نور، 1372 ش، ج 11، ص 264. هر چند هم اکنون گرفتار گناه و معاصی باشد.
ج. این بازدارندگی بواسطه رعایت احکام قبولی و صحت نماز
نمازگزار ناچار است که بخاطر صحّت نماز و یا قبول شدن آن، یک سری دستوراتِ دینی را مراعات کند ( از جمله غصبی نبودن لباس و مکان نمازطهارت بدن، عدم شرب خمر و. .. ) که رعایت آنها خود زمینه ای قوی برای دوری از گناه و زشتی است. آری کسی که لباس سفید بپوشد، طبیعی است که روی زمینِ آلوده و کثیف نمی نشیند.. محسن قرائتی، تفسیر نماز، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن ،1387ش، سیزدهم، ص 28.
د- این بازدارندگی بواسطه شکل گرفتن ملکه پرهیز از فحشاء و منکر در انسان می باشد.
علامه طباطبایی در تفسیر این آیه بیان داشته: ( از آنجا که ) نماز مشتمل است بر ذکر خدا، و این ذکر، اولا ایمان به وحدانیت خدای تعالی، و رسالت و جزای روز قیامت را به نمازگزار تلقین می کند، و به او می گوید که خدای خود را با اخلاص در عبادت مخاطب قرار داده و از او استعانت بنما، و درخواست کن که تو را به سوی صراط مستقیم هدایت نموده، و از ضلالت و غضبش به او پناه ببر.
و ثانیا او را وادار می کند بر این که با روح و بدن خود متوجه ساحت عظمت و کبریایی خدا شده، پروردگار خود را با حمد و ثنا و تسبیح و تکبیر یاد آورد، و در آخر بر خود و هم مسلکان خود و بر همه بندگان صالح سلام بفرستد.
علاوه بر این او را وادار می کند به این که از حدث (که نوعی آلودگی روحی است)، و از خبث یعنی آلودگی بدن و جامه، خود را پاک کند، و نیز از این که لباس و مکان نمازش غصبی باشد، بپرهیزد، و رو به سوی خانه پروردگارش بایستد.
پس اگر انسان مدتی کوتاه بر نماز خود پایداری کند، و در انجام آن تا حدی نیت صادق داشته باشد، این ادامه در مدت کوتاه به طور مسلم باعث می شود که ملکه پرهیز از فحشاء و منکر در او پیدا شود، به طوری که اگر فرضا آدمی شخصی را موکل بر خود کند، که دائما ناظر بر احوالش باشد، و او را آن چنان تربیت کند که این ملکه در او پیدا شود و به زیور ادب عبودیت آراسته گردد، قطعا تربیت او مؤثرتر از تربیت نماز نیست، و به بیش از آنچه که نماز او را دستور می دهد دستور نخواهد داد، و به بیش از آن مقدار که نماز به ریاضت وادارش می کند وادار نخواهد کرد.. طباطبایی سید محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوی همدانی سید محمد باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم، 1374 ش، پنجم، ج 16، ص 198.
در قرآن آیه ای داریم که می فرماید: (إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر ). عنکبوت )29(، آیه 45. با توجه به این آیه و این که اکثریت مردم مقید به خواندن نماز هستند چرا با این وجود گناه می کنند؟
بر اساس آنچه از روایات و تفاسیر به دست می آید این است که بازدارندگی از گناه جزئی از طبیعت نماز است. از همین رو نماز هر چند سطحی و ناآگاهانه باشد غیر ممکن است که هیچ گونه تاثیری در نمازگزار نداشته باشد چراکه کسانی که نماز حقیقی نمی خوانند و آلوده به گناه هستند؛ اگر همان نماز ناقص و سطحی را نخوانند از آن هم آلوده تر خواهند شد. و اگر همین افراد اهتمامشان به نماز بیشتر شود دوری آنها از گناه بیشتر خواهد شد.
لذا در یک مقایسه ساده می بینیم کسانی که نام مسلمانی دارند و نمازخوانند، روزه را هم می خورد، و حج هم نمی رود و زکات هم نمی دهد، و بالأخره سایر واجبات را هم ترک می کند، و هیچ فرقی بین پاک و نجس، و حلال و حرام نمی گذارد، و هیچ چیزی را در راه خود مانع پیشرفت خود نمی بیند، نه ظلم، نه زنا، نه ربا، نه دروغ، و نه هیچ چیز دیگر. اما اگر حال چنین شخصی را با حال کسی مقایسه کنیم که نماز می خواند، و در نمازش به حد اقل آن یعنی آن مقداری که تکلیف از گردنش ساقط شود اکتفاء می کند، خواهیم دید که او از بسیاری از کارها که بی نماز از آن پروا نداشت پروا دارد، و اگر حال این نمازگزار را با حال کسی مقایسه کنیم که در نمازش اهتمام بیشتری دارد، خواهیم دید که دومی از گناهان بیشتری پروا دارد، و به همین قیاس هر چه نماز کاملتر باشد، خودداری از فحشاء و منکرات بیشتر خواهد بود.
اما علت این که افراد نماز خوان با وجود این که بازدارندگی از گناه جزئی از طبیعت نماز است، مرتکب گناه می شوند می توان به دلایل متعددی اشاره نمود
الف: فقدان شرایط صحت نماز
یکی از علت های ممکن است بعضی افراد دچار آن باشند این است که به دلیل کوتاهی در فراگیری مسائل فقهی و عدم آشنایی با احکام یکی از مقدمات نماز مانند وضو، تیمم یا غسل و یا بخش های مختلف نماز مانند قرائت، رکوع و سجود و دیگر اجزا و شرایط، نمازشان صحیح نباشد و هرگاه نمازی از اصل باطل باشد دیگر توقع این که چنین نمازی بتواند بازدارنده گناه باشد معنا ندارد.
ب: عدم قبولی نماز
از دیگر عواملی که موجب می شود تا نماز اثر بازدارندگی خود را از دست بدهد عدم قبولی نماز است
امام صادق(علیه السلام) فرموده اند:
(مَنْ أَحَبَّ أَنْ یعْلَمَ أَ قُبِلَتْ صَلَاتُهُ أَمْ لَمْ تُقْبَلْ فَلْینْظُرْ هَلْ مَنَعَتْهُ صَلَاتُهُ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَرِ فَبِقَدْرِ مَا مَنَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنْهُ ). بحارالأنوار، ج 79، ص 198.؛ ( هر کس دوست دارد بداند نمازش قبول شده یا نه، ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتی باز داشته یا نه؟ پس به هر قدر که نمازش او را از گناه بازداشته، به همان اندازه نمازش قبول شده است. )
مراد از این روایت این است که نماز ناهی و بازدارنده از معاصی است؛ پس هر کس که اقامه نماز کند ولی نماز او به صفت و ویژگی هایی که حق تعالی آن را وصف کرده نباشد، به همان مقدار که از این ویژگی ها به دور بوده نماز او قبول نگردیده و به همان مقدار اثر بازدارندگی خود را از دست می دهد.
ج. عادت به نماز
ممکن است علت این که بعضی نمازگزاران مرتکب گناه می شوند این باشد که نمازی که می خوانند از روی عادت است نه ترس از خدا؛ چون ترک عادت بسیار دشوار است، نماز را ترک نمی کند و معاصی را مرتکب شود.
د. وجود مانع در برابر این بازدارندگی
علامه طباطبایی در تشریح علت عدم بازدارندگی نماز از گناه در نمازگزاران گفته اند: پیدایش صفت بازدارندگی از گناه اثر طبیعی نماز هست، و لیکن به نحو اقتضاء، نه به نحو علیت تامه، تا تخلف نپذیرد، و نمازگزار دیگر نتواند گناه کند، بلکه اثرش به مقدار اقتضاء است، یعنی اگر مانع و یا مزاحمی در بین نباشد اثر خود را می بخشد، و نمازگزار را از فحشاء بازمی دارد، ولی اگر مانعی و یا مزاحمی جلو اثر آن را گرفت، دیگر اثر نمی کند، و در نتیجه نمازگزار آن کاری که انتظارش را از او ندارند می کند،( مثلا ممکن است هوا و هوس های درونی شخص مانع تاثیر نماز شوند و آن را از اثر بیندازند. نماز چنین فردی در حد توان خود جلوی دشمن درونی را گرفته و مانع از فحشا و منکر می شود؛ لیکن نفس اماره اش قوی تر بوده و مانع از این اثر گذاری می گردد ) خلاصه یاد خدا، و موانعی که از اثر او جلو می گیرند، مانند دو کفه ترازو هستند، هر وقت کفه یاد خدا چربید، نمازگزار گناه نمی کند، و هر جا کفه آن موانع چربید کفه یاد خدا ضعیف می شود، و نمازگزار از حقیقت یاد خدا منصرف می گردد، و گناه را مرتکب می شود.. طباطبایی سید محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوی همدانی سید محمد باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم، 1374 ش، پنجم، ج 16، ص 201.
ه - خواندن نماز به جای اقامه نمودن نماز
اگر دیده می شود افرادی نماز می خوانند اما تأثیری در روح آنان دیده شود به این خاطر است که آنان نماز را فقط (می خوانند) و نماز را (بر پادارند). در قرآن لفظ (صلاة) معمولاً با فعل (یقیمون) و (أقیموا) و مشتقات (قیام) آمده یعنی(نماز را بر پا داشتن). بر پا داشتن نماز با خواندن نماز متفاوت است. فردی که نماز را بر پا می دارد یعنی در تمام زندگی او نماز برپاست و در تمام حیات او توحید و صفات الهیه جاریست. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 110/310024)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین