سلام .آیا این درسته فرزندان حضرت علی و حضرت فاطمه چهار نفر بودن به نام های: امام حسن و امام حسین و حضرت زینب و حضرت محسن( که در شکم مادر سقط شدن) و حضرت ام کلثوم دختر حضرت علی از دیگر زنان ایشان بوده و یا اینکه لقب حضرت زینب است ؟تاریخ تولد حضرت ام کلثوم چه زمانی است و چرا در تقویم ایران نامی از تولد ایشان ثبت نشده؟ پاسخ: ام کلثوم دختر امیر المومنین علی علیه السلام بود. امام علی علیه السلام (علاوه بر دیگر دختران) سه دختر به نامهای ام کلثوم کبری، ام کلثوم وسطی و ام کلثوم صغری داشته است.[1] اما مادر ام کلثوم کبری حضرت زهرا و مادر آن دو ام کلثوم دیگر، همسران دیگر امام علی علیه السلام بودهاند. ام کلثوم کبری چهارمین فرزند حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا بود. وی پس از امام حسن و امام حسین و حضرت زینب در شهر مدینه دیده به جهان گشود[2] اما تاریخ دقیق ولادت ایشان مشخص نمیباشد. تنها میتوان گفت پس از سال هشتم هجرت و قبل از رحلت رسول خدا به دنیا آمدهاند.[3] (برخی نویسندگان معتقدند وی اصلا وجود خارجی نداشته است اما دلایل و شواهد تاریخی بسیاری نشان از وجود این بانو دارد. بعلاوه در مقابل این عده، نویسندگان بسیاری نیز به نام ایشان در کتابهای تاریخی خود اشاره نمودهاند.[4]) روایت شده است که هنگام شهادت حضرت زهرا، ام کلثوم همچون برادران و خواهرش در سوگ مادرش سخت محزون بود و اشک می ریخت. او در حالی که روپوشی بر صورت و چادری بر سر کشیده بود، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را مخاطب کرد و با نالهای جانسوز گفت:(یا رسول الله! گویا الآن تو را از دست دادهایم و درد فقدان تو را الآن احساس کردیم). و نیز نقل است:(هنگامی که امیرمؤمنان توسط ابن ملجم مرادی ضربت خورد و به منزل منتقل شد، ام کلثوم پایین پای او نشسته بود. امام چشمان خود را گشود و به ام کلثوم نظری افکند و فرمود:(اکنون به سوی خداوند مهربان سفر میکنم.) ام کلثوم به شدت گریست و نالهای سر داد و آنگاه به سوی ابنملجم رفت و آن ملعون را ملامت کرد. [5] از جمله حوادث مهم زندگی ام کلثوم، حضور وی به همراه برادرش امام حسین علیه السلام در کربلا است. [6] وی پس از عاشورا به همراه خواهرش، زینب، از سالاران قافله اسیران آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم بود که به کوفه و شام سفر کرد.[7] از ام کلثوم در جریان اسارت در کوفه و شام، خطبهها و سخنانی در تاریخ و کتابهای مقتل نقل شده است. محققان شیعه میگویند او همسر عون بن جعفر بوده است، ولی علمای اهل سنت بر این عقیده اند که وی همسر عمر بن خطاب بوده است. نظریه ازدواج وی با عمر بن خطاب، با دلایلی بسیار متین و مستدل از سوی دانشمند بزرگوار آیهالله سید علی حسینی میلانی رد شده است که در صورت تمایل در اختیار شما قرار خواهد گرفت. جهت مطالعه و کسب اطلاعات بیشتر (علاوه بر منابع ذکر شده در پاورقی) میتوانید به کتابهای زیر نیز مراجعه فرمایید : اعلام النساء و المومنات، ص 187 زندگانی حضرت زهرا، شهیدی، ص 263 ریاحین الشریعه، ص 244 پی نوشت:------------------------------ [1] . در مورد دختران حضرت که نام آنها ام کلثوم بوده است میتوانید ر.ک: دایرة المعارف تشیع، ج2، ص505 به بعد. در این کتاب اسامی اشخاصی را که به نامشان ام کلثوم بوده و منسوب به حضرت امیرالمومنین علی (ع) میباشند، بیان شده است. [2] . محمد بن جریر طبری شیعی، نوادر المعجزات، (قم، الهادی، چاپ اوّل، 1410ق،(ص97؛ همو، دلائل الامامه، (قم، البعث، چاپ اوّل، 1413ق) ص104. [3] . دایرة المعارف تشیع، ج2، ص507. [4] . بسیاری منابع هنگامی که نام فرزندان امیرالمؤمنین(ع) را با هم ذکر می کنند، از زینب و امکلثوم هر دو نام می برند و بسیاری از آنها تصریح کرده اند که مادر هر دو حضرت فاطمه(س) است. به عنوان نمونه ر.ک: بیهقی (م458ق)، سنن الکبری، بیروت، دارالفکر، ج7، ص70؛ ابن عساکر،تاریخ مدینه دمشق، دارالفکر، ج3، ص179 و ج69، ص176؛ یوسف مزی (م742ق)، تهذیب الکمال، مؤسسه الرساله، ج20، ص479؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، دارالفکر، ج7، ص295؛ مسعودی (م345ق)، التنبیه و الاشراف، ص258؛ ابن کثیر (م774)، البدایة و النهایه، بیروت، دار احیاء التراث، ج5، ص314 و ج7، ص367؛ اربلی (م693ق)، کشف الغمه، بیروت، دار الاضواء، ج2، ص68؛ بلاذری، انساب الاشراف، بیروت، اعلمی، ج2، ص411؛ طبری،تاریخ الامم و الملوک، بیروت، اعلمی، ج5، ص153؛ ابن اثیر (م630)، الکامل فی التاریخ، ج2، ص440؛ ابن اثیر، اسدالغابه، اسماعیلیان، ج5، ص70؛ ابن حجر، الاصابه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ج6، ص191؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر، ج2، ص213. [5]. ابو حنیفه دینوری(م 282)، ، اخبار الطوال، (تحقیق عبد المنعم عامر، مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات الرضی، 1368ش) ص214؛ محمد بن جریر طبری (م 310)، تاریخ طبری ، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، اساطیر، چ پنجم، 1375ش) ج2، ص2686. [6] . ابو حنیفه دینوری(م 282)، ، اخبار الطوال، ص276؛ أبو محمد أحمد بن اعثم الکوفی (م 314)،کتاب الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ط الأولی، 1411ق) ج5، ص84. [7] . ابوالفرج اصفهانی(م 356)، مقاتل الطالبیین، (تحقیق سید احمد صقر، بیروت، دار المعرفة، بی تا) ص119.
سلام .آیا این درسته فرزندان حضرت علی و حضرت فاطمه چهار نفر بودن به نام های: امام حسن و امام حسین و حضرت زینب و حضرت محسن( که در شکم مادر سقط شدن) و حضرت ام کلثوم دختر حضرت علی از دیگر زنان ایشان بوده و یا اینکه لقب حضرت زینب است ؟تاریخ تولد حضرت ام کلثوم چه زمانی است و چرا در تقویم ایران نامی از تولد ایشان ثبت نشده؟
سلام .آیا این درسته فرزندان حضرت علی و حضرت فاطمه چهار نفر بودن به نام های: امام حسن و امام حسین و حضرت زینب و حضرت محسن( که در شکم مادر سقط شدن) و حضرت ام کلثوم دختر حضرت علی از دیگر زنان ایشان بوده و یا اینکه لقب حضرت زینب است ؟تاریخ تولد حضرت ام کلثوم چه زمانی است و چرا در تقویم ایران نامی از تولد ایشان ثبت نشده؟
پاسخ: ام کلثوم دختر امیر المومنین علی علیه السلام بود. امام علی علیه السلام (علاوه بر دیگر دختران) سه دختر به نامهای ام کلثوم کبری، ام کلثوم وسطی و ام کلثوم صغری داشته است.[1] اما مادر ام کلثوم کبری حضرت زهرا و مادر آن دو ام کلثوم دیگر، همسران دیگر امام علی علیه السلام بودهاند.
ام کلثوم کبری چهارمین فرزند حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا بود. وی پس از امام حسن و امام حسین و حضرت زینب در شهر مدینه دیده به جهان گشود[2] اما تاریخ دقیق ولادت ایشان مشخص نمیباشد. تنها میتوان گفت پس از سال هشتم هجرت و قبل از رحلت رسول خدا به دنیا آمدهاند.[3] (برخی نویسندگان معتقدند وی اصلا وجود خارجی نداشته است اما دلایل و شواهد تاریخی بسیاری نشان از وجود این بانو دارد. بعلاوه در مقابل این عده، نویسندگان بسیاری نیز به نام ایشان در کتابهای تاریخی خود اشاره نمودهاند.[4])
روایت شده است که هنگام شهادت حضرت زهرا، ام کلثوم همچون برادران و خواهرش در سوگ مادرش سخت محزون بود و اشک می ریخت. او در حالی که روپوشی بر صورت و چادری بر سر کشیده بود، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را مخاطب کرد و با نالهای جانسوز گفت:(یا رسول الله! گویا الآن تو را از دست دادهایم و درد فقدان تو را الآن احساس کردیم).
و نیز نقل است:(هنگامی که امیرمؤمنان توسط ابن ملجم مرادی ضربت خورد و به منزل منتقل شد، ام کلثوم پایین پای او نشسته بود. امام چشمان خود را گشود و به ام کلثوم نظری افکند و فرمود:(اکنون به سوی خداوند مهربان سفر میکنم.) ام کلثوم به شدت گریست و نالهای سر داد و آنگاه به سوی ابنملجم رفت و آن ملعون را ملامت کرد. [5]
از جمله حوادث مهم زندگی ام کلثوم، حضور وی به همراه برادرش امام حسین علیه السلام در کربلا است. [6]
وی پس از عاشورا به همراه خواهرش، زینب، از سالاران قافله اسیران آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم بود که به کوفه و شام سفر کرد.[7] از ام کلثوم در جریان اسارت در کوفه و شام، خطبهها و سخنانی در تاریخ و کتابهای مقتل نقل شده است.
محققان شیعه میگویند او همسر عون بن جعفر بوده است، ولی علمای اهل سنت بر این عقیده اند که وی همسر عمر بن خطاب بوده است. نظریه ازدواج وی با عمر بن خطاب، با دلایلی بسیار متین و مستدل از سوی دانشمند بزرگوار آیهالله سید علی حسینی میلانی رد شده است که در صورت تمایل در اختیار شما قرار خواهد گرفت.
جهت مطالعه و کسب اطلاعات بیشتر (علاوه بر منابع ذکر شده در پاورقی) میتوانید به کتابهای زیر نیز مراجعه فرمایید :
اعلام النساء و المومنات، ص 187
زندگانی حضرت زهرا، شهیدی، ص 263
ریاحین الشریعه، ص 244
پی نوشت:------------------------------
[1] . در مورد دختران حضرت که نام آنها ام کلثوم بوده است میتوانید ر.ک: دایرة المعارف تشیع، ج2، ص505 به بعد. در این کتاب اسامی اشخاصی را که به نامشان ام کلثوم بوده و منسوب به حضرت امیرالمومنین علی (ع) میباشند، بیان شده است.
[2] . محمد بن جریر طبری شیعی، نوادر المعجزات، (قم، الهادی، چاپ اوّل، 1410ق،(ص97؛ همو، دلائل الامامه، (قم، البعث، چاپ اوّل، 1413ق) ص104.
[3] . دایرة المعارف تشیع، ج2، ص507.
[4] . بسیاری منابع هنگامی که نام فرزندان امیرالمؤمنین(ع) را با هم ذکر می کنند، از زینب و امکلثوم هر دو نام می برند و بسیاری از آنها تصریح کرده اند که مادر هر دو حضرت فاطمه(س) است. به عنوان نمونه ر.ک: بیهقی (م458ق)، سنن الکبری، بیروت، دارالفکر، ج7، ص70؛ ابن عساکر،تاریخ مدینه دمشق، دارالفکر، ج3، ص179 و ج69، ص176؛ یوسف مزی (م742ق)، تهذیب الکمال، مؤسسه الرساله، ج20، ص479؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، دارالفکر، ج7، ص295؛ مسعودی (م345ق)، التنبیه و الاشراف، ص258؛ ابن کثیر (م774)، البدایة و النهایه، بیروت، دار احیاء التراث، ج5، ص314 و ج7، ص367؛ اربلی (م693ق)، کشف الغمه، بیروت، دار الاضواء، ج2، ص68؛ بلاذری، انساب الاشراف، بیروت، اعلمی، ج2، ص411؛ طبری،تاریخ الامم و الملوک، بیروت، اعلمی، ج5، ص153؛ ابن اثیر (م630)، الکامل فی التاریخ، ج2، ص440؛ ابن اثیر، اسدالغابه، اسماعیلیان، ج5، ص70؛ ابن حجر، الاصابه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ج6، ص191؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر، ج2، ص213.
[5]. ابو حنیفه دینوری(م 282)، ، اخبار الطوال، (تحقیق عبد المنعم عامر، مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات الرضی، 1368ش) ص214؛ محمد بن جریر طبری (م 310)، تاریخ طبری ، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، اساطیر، چ پنجم، 1375ش) ج2، ص2686.
[6] . ابو حنیفه دینوری(م 282)، ، اخبار الطوال، ص276؛ أبو محمد أحمد بن اعثم الکوفی (م 314)،کتاب الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ط الأولی، 1411ق) ج5، ص84.
[7] . ابوالفرج اصفهانی(م 356)، مقاتل الطالبیین، (تحقیق سید احمد صقر، بیروت، دار المعرفة، بی تا) ص119.
- [آیت الله سبحانی] اگر عاقد بگوید انکحت موکلاتی فاطمه، زهرا، زینب لموکِلی احمد، علی، حسین یعنی قصد دارد فاطمه را به عقد احمد و زهرا به عقد علی و زینب را به عقد حسین درآورد آیا چنین عقدی صحیح است؟
- [سایر] آیا در قضیه سیلی خوردن، حضرت زهرا (س) همراه امام حسن (ع) بوده یا حضرت زینب؟
- [سایر] آیا در قضیه سیلی خوردن، حضرت زهرا (س) همراه امام حسن (ع) بوده یا حضرت زینب؟
- [سایر] چرا در عزاداری ها از حضرت امکلثوم نامی نمیبرند؟ مگر ام کلثوم نیز مانند حضرت زینب خواهر امام حسین نبوده است؟
- [سایر] آیه مباهله چگونه مؤید این نکته است که اهل بیت در آیه تطهیر، حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهم السلام هستند؟
- [سایر] امام صادق(ع) با سه تعبیر، ایام محسنیه را سختتر و جانکاهتر از عاشورا معرفی میکنند: (و لا کیوم محنتنا بکربلا و ان کان یوم السقیفه و احراق النار علی باب امیر المؤمنین و الحسن و الحسین و فاطمه و زینب و ام کلثوم فضه و قتل محسن بالرفسه اعظم و ادهی و امرّ لانه اصل یوم العذاب)؛ هیچ روزی مانند محنت ما در کربلا نیست، اگرچه روز سقیفه و آتش به پا کردن بر در خانه امیر المؤمنین، حسن، حسین، فاطمه، زینب، امکلثوم و فضه (سلام الله علیهم) و کشتن محسن(ع) با لگد، بالاتر و سختتر و تلختر است؛ چرا که آن، اصل روز عذاب و سختی آن روز است. آیا این حدیث صحیح است؟
- [سایر] شواهد موجود بر سنخیت روحی لازم امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین (ع) برای اهل بیت پیامبر اکرم(ص) بودن کدامند؟
- [سایر] تعداد فرزندان حضرت زهرا(س) چند نفر بوده است؟ ام کلثوم که بوده؟ و سرانجام ایشان چه شده است؟
- [سایر] آیا از حضرت فاطمه(سلام الله علیها) دختری غیر از حضرت زینب و ام کلثوم(سلام الله علیهما) در شام مدفون است؟
- [سایر] نظر شیعه در مورد محسن، فرزند حضرت زهرا س و حضرت علی ع چیست؟
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.