دور نمایی کلی از زندگی امام سجاد(ع) را بیان کنید؟ القاب زیبا: زین العابدین، سید العابدین،سید المتقین، امام المؤمنین،امین ، سجاد،زین الصالحین،منارالقانتین،عدل،امام الامه والبکاء،القاب امام چهارم، حضرت علی بن الحسین(ع) است. از میان این القاب، سجاد و زین العابدین شهرت بیشتری دارد. این لقب ها مانند القابی نیست که عرب روی کودکان تازه متولد شده خود می گذارند یا مانند القابی که در سده سوم هجری در قلمرو حکومت اسلامی رایج شد.امام سجاد(ع) از طرف مردم به این القاب مشهور شد؛ مردمی که گوهر شناس،عارف و انسان جو بودند. بیشتر کسانی که امام سجاد(ع) را به این القاب منسوب کرده اند، نه شیعه بودند ونه به امامت آن حضرت اعتقاد داشتند،ولی نمی توانستند ویژگی های آن حضرت را نادیده بگیرند.هرکدام از این لقب ها مرتبه ای از کمال نفس وبعدی از شخصیت والای این امام بزرگوار را نشان می دهد و از اعتماد مردم نسبت به دارنده این عنوان ها سرچشمه گرفته است . القابی چون سید عابدان، پیشوای زاهدان،مهتر پرهیزکاران،امام مؤمنان، زیور صالحان و چراغ شب زنده داران ، تنها جنبه هایی از شخصیت امامی را مطرح می کند که هنوز هم در میان مردم ناشناخته است.(1) دورنمای کلی دوران امامت امام سجاد(ع) به سه بخش تقسیم می شود: 1. دوره اسارت؛ 2.دوره قیام و شورش ها؛ 3.زمان ثبات وسازندگی. 1.دوره اسارت؛ ازعصر عاشورا شروع شد و تا بازگشت به مدینه ادامه داشت. در این مرحله، اگرچه امام در دست حاکمان ستمگری چون ابن زیاد و یزید اسیر بود، ولی برخوردی صریح و افشاگرانه داشت. به طور کلی ،موضع گیری این دوره امام سجاد(ع) با موضوع گیری های دیگر آن بزرگوار درطول عمر شریفش متفاوت است.در این زمان، امام زین العابدین(ع) برخوردی پرخاش گرانه، افشاگرانه و هشدار دهنده در پیش می گیرد.امام سجاد(ع) در کوفه به گونه ای خطبه می خواند که ابن زیاد دستور می دهد، آن حضرت را به قتل برسانند. ایشان در شام نیز در محلس یزید و در برابر جمعیت بسیاری حقایق را به روشنی بیان می کند تا حقانیت اهل بیت(ع) را ثابت و مردم غافل را از خواب سنگین بیدار کند و به شهادت تاریخ، از عهده این رسالت به خوبی برآمد. 2. دوره قیام وشورش ها؛ در این مرحله، امام سجاد(ع) هر قیامی را که برای خون خواهی شهدای کربلا بود، تأیید می کرد و مردم را برای پیوستن به آن قیام تشویق می کرد، ولی هر گاه تشخیص می داد قیام ها با هدفی غیر الهی برپا شده اند، مردم را از ادامه این قیام ها دور می کرد. در مواردی نیز موضع گیری های مثبت امام سجاد(ع) پنهانی بود. دلیل این پنهان کاری را باید در کارهای ناپسند بنی امیه جست و جو کرد که حادثه عاشورا، هجوم به مدینه و مباح کردن خون و ناموس ومال مردم وبه آتش کشیدن خانه خدا از برجسته ترین رفتارهای وحشیانه بنی امیه بود. این رفتار و اعمال بنی امیه نفس ها را در سینه ها حبس کرده بود و به کسی جرئت مخالفت و اعتراض نمی داد. عالمان درباری نیز با جعل احادیث و وارونه نمایش دادن حقیقت، عرصه را طوری تنگ کرده بودند که دوست داران و یاران اهل بیت(ع) انگشت شمار شده بودند.بنابراین، امام سجاد(ع) باید این یاران اندک را از آسیب ها دور نگه می داشت و تقیه،راهی مناسب بود تا امام سجاد(ع) با حفظ یاران خود به تربیت شیعیان بپردازد.با این راهکار امام، در پایان عمر شریف آن حضرت، شیعه از انزوا درآمد. 3. دوران ثبات و سازندگی؛ برنامه های امام در این دوره متنوع تر بود که برخی از آنها عبارتند از : الف) زنده نگه داشتن یاد وخاطره عاشورا و رساندن پیام آن به مردم؛ ب) نشر مبانی اعتقادی و فرهنگی شیعه که بیشتر در قالب دعاها، مواعظ وسخنان بود؛ ج) زیر نظر داشتن جریان های دینی- سیاسی و امور داخلی جامعه اسلامی؛ سخنان امام درباره مکاتب فکری وهشدار به زُهَری،عالم دربار اموی نمونه ای از فعالیت های امام سجاد(ع) است. د) تربیت نیروهای کارآمد؛ یکی از فعالیت های اساسی امام در این راه، خرید بردگان و آموزش دادن و آزاد کردن آنان بود. نقل است امام سجاد(ع) خدمتکارانش را بیشتر از یک سال نگه نمی داشت وآنها را آزاد می کرد. همچنین، آن حضرت شاگردانی داشت که ابوحمزه ثمالی، سعید بن جبیر و ابوخالد کابلی از برجسته ترین آنها بودند. ه) افشای چهره امویان؛ خطبه های امام سجاد(ع) درکوفه و شام و مدینه، بیشترین نقش را در این زمینه داشت(2). پی نوشت : 1-جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص 7. 2-محسن رنجبر، نقش امام سجاد(ع) در رهبری شیعه، ص 51. منبع:اشارات شماره128
دور نمایی کلی از زندگی امام سجاد(ع) را بیان کنید؟
القاب زیبا: زین العابدین، سید العابدین،سید المتقین، امام المؤمنین،امین ، سجاد،زین الصالحین،منارالقانتین،عدل،امام الامه والبکاء،القاب امام چهارم، حضرت علی بن الحسین(ع) است. از میان این القاب، سجاد و زین العابدین شهرت بیشتری دارد. این لقب ها مانند القابی نیست که عرب روی کودکان تازه متولد شده خود می گذارند یا مانند القابی که در سده سوم هجری در قلمرو حکومت اسلامی رایج شد.امام سجاد(ع) از طرف مردم به این القاب مشهور شد؛ مردمی که گوهر شناس،عارف و انسان جو بودند.
بیشتر کسانی که امام سجاد(ع) را به این القاب منسوب کرده اند، نه شیعه بودند ونه به امامت آن حضرت اعتقاد داشتند،ولی نمی توانستند ویژگی های آن حضرت را نادیده بگیرند.هرکدام از این لقب ها مرتبه ای از کمال نفس وبعدی از شخصیت والای این امام بزرگوار را نشان می دهد و از اعتماد مردم نسبت به دارنده این عنوان ها سرچشمه گرفته است . القابی چون سید عابدان، پیشوای زاهدان،مهتر پرهیزکاران،امام مؤمنان، زیور صالحان و چراغ شب زنده داران ، تنها جنبه هایی از شخصیت امامی را مطرح می کند که هنوز هم در میان مردم ناشناخته است.(1)
دورنمای کلی
دوران امامت امام سجاد(ع) به سه بخش تقسیم می شود:
1. دوره اسارت؛
2.دوره قیام و شورش ها؛
3.زمان ثبات وسازندگی.
1.دوره اسارت؛ ازعصر عاشورا شروع شد و تا بازگشت به مدینه ادامه داشت.
در این مرحله، اگرچه امام در دست حاکمان ستمگری چون ابن زیاد و یزید اسیر بود، ولی برخوردی صریح و افشاگرانه داشت. به طور کلی ،موضع گیری این دوره امام سجاد(ع) با موضوع گیری های دیگر آن بزرگوار درطول عمر شریفش متفاوت است.در این زمان، امام زین العابدین(ع) برخوردی پرخاش گرانه، افشاگرانه و هشدار دهنده در پیش می گیرد.امام سجاد(ع) در کوفه به گونه ای خطبه می خواند که ابن زیاد دستور می دهد، آن حضرت را به قتل برسانند. ایشان در شام نیز در محلس یزید و در برابر جمعیت بسیاری حقایق را به روشنی بیان می کند تا حقانیت اهل بیت(ع) را ثابت و مردم غافل را از خواب سنگین بیدار کند و به شهادت تاریخ، از عهده این رسالت به خوبی برآمد.
2. دوره قیام وشورش ها؛ در این مرحله، امام سجاد(ع) هر قیامی را که برای خون خواهی شهدای کربلا بود، تأیید می کرد و مردم را برای پیوستن به آن قیام تشویق می کرد، ولی هر گاه تشخیص می داد قیام ها با هدفی غیر الهی برپا شده اند، مردم را از ادامه این قیام ها دور می کرد.
در مواردی نیز موضع گیری های مثبت امام سجاد(ع) پنهانی بود. دلیل این پنهان کاری را باید در کارهای ناپسند بنی امیه جست و جو کرد که حادثه عاشورا، هجوم به مدینه و مباح کردن خون و ناموس ومال مردم وبه آتش کشیدن خانه خدا از برجسته ترین رفتارهای وحشیانه بنی امیه بود. این رفتار و اعمال بنی امیه نفس ها را در سینه ها حبس کرده بود و به کسی جرئت مخالفت و اعتراض نمی داد. عالمان درباری نیز با جعل احادیث و وارونه نمایش دادن حقیقت، عرصه را طوری تنگ کرده بودند که دوست داران و یاران اهل بیت(ع) انگشت شمار شده بودند.بنابراین، امام سجاد(ع) باید این یاران اندک را از آسیب ها دور نگه می داشت و تقیه،راهی مناسب بود تا امام سجاد(ع) با حفظ یاران خود به تربیت شیعیان بپردازد.با این راهکار امام، در پایان عمر شریف آن حضرت، شیعه از انزوا درآمد.
3. دوران ثبات و سازندگی؛ برنامه های امام در این دوره متنوع تر بود که برخی از آنها عبارتند از :
الف) زنده نگه داشتن یاد وخاطره عاشورا و رساندن پیام آن به مردم؛
ب) نشر مبانی اعتقادی و فرهنگی شیعه که بیشتر در قالب دعاها، مواعظ وسخنان بود؛
ج) زیر نظر داشتن جریان های دینی- سیاسی و امور داخلی جامعه اسلامی؛ سخنان امام درباره مکاتب فکری وهشدار به زُهَری،عالم دربار اموی نمونه ای از فعالیت های امام سجاد(ع) است.
د) تربیت نیروهای کارآمد؛ یکی از فعالیت های اساسی امام در این راه، خرید بردگان و آموزش دادن و آزاد کردن آنان بود. نقل است امام سجاد(ع) خدمتکارانش را بیشتر از یک سال نگه نمی داشت وآنها را آزاد می کرد. همچنین، آن حضرت شاگردانی داشت که ابوحمزه ثمالی، سعید بن جبیر و ابوخالد کابلی از برجسته ترین آنها بودند.
ه) افشای چهره امویان؛ خطبه های امام سجاد(ع) درکوفه و شام و مدینه، بیشترین نقش را در این زمینه داشت(2).
پی نوشت :
1-جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص 7.
2-محسن رنجبر، نقش امام سجاد(ع) در رهبری شیعه، ص 51.
منبع:اشارات شماره128
- [سایر] در مورد زندگی نامه امام سجاد (ع) توضیحاتی ارائه نمایید.
- [سایر] آیا امام چهارم (زین العابدین) و امام محمد باقر (ع) در کربلا حضور داشتند؟
- [سایر] در مورد زندگی امام سجّاد علیه السلام توضیح دهید؟
- [سایر] آیا روز سیزده محرم امام سجاد(ع) امام حسین را دفن کردند؟
- [سایر] آیا شهربانو مادر حضرت سجاد (ع) هست یا نه؟
- [سایر] امام سجاد(ع) در حق مجاهدین، چه دعایی فرموده اند؟
- [سایر] چرا فرزندان امام حسن مجتبی (ع) مانند قاسم و عبد الله کوچک تر از فرزندان امام حسین (ع) مانند امام سجاد (ع) و علی اکبر هستند، با وجود آن که امام مجتبی بزرگ تر از امام حسین (ع) می باشند؟
- [سایر] آیا در حادثه حره امام سجاد(ع) در مدینه بودند؟
- [سایر] آیا امام باقر، امام سجاد و یا امام حسین(ع) در واقعه کربلا کسی از دشمنان را نفرین کردهاند؟ آیا نسبت زنازاده بودن را یکی از این معصومین(ع) به برخی از دشمنان دادهاند؟ آیا امام معصوم(ع) به طور کلی نسبتهای ناروایی را به فردی زدهاند؟ لطفاً توضیح دهید.
- [سایر] در وصف امیرالمؤمنین(ع) در خطبه امام سجّاد(ع) در شام آمده است: (و هاجر الهجرتین) این دو هجرت کداماند؟
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.