قبل بررسی روایات، توجه به این نکات ضروری است: 1. وصف هاجر الهجرتین (کسی که دو هجرت انجام داده است)، به بسیاری از صحابه پیامبر(ص) بویژه آنهایی که به حبشه هجرت کرده و از آن‌جا به مدینه آمدند، اطلاق می‌شده و منابع بسیاری اینها را نقل کرده‌اند.[1] سرآمد این افراد جعفر بن ابی طالب می‌باشد که رئیس مهاجران بوده و بعدها به مدینه هجرت کرد که به جهت این دو هجرت، به او و بسیاری از همراهانش، هاجر الهجرتین گفته می‌شود.[2] بنابر این، صفت مورد بحث بر فرض اطلاق بر امام علی(ع)، مخصوص ایشان نبوده و بر بسیاری از صحابه دیگر نیز اطلاق می‌شد. 2. در روایات شیعه و سنی، نقلی برای کسی که دو هجرت انجام داده باشد، وجود ندارد؛ به بیان دیگر، کلامی از پیامبر یا دیگر اهل بیت(ع) وجود ندارد که مثلاً هر کس در راه اسلام دو هجرت کرده باشد، به مقامی خواهد رسید. بنابر این، صفت هاجر الهجرتین، تنها بیانی بر واقع امر و تلاش دارنده آن در راه اسلام است و این‌گونه نیست که اگر کسی فاقد آن باشد، مورد مذمت و تقبیح قرار گیرد. با این حال، در برخی از کتاب‌ها، صفت هاجر الهجرتین، به امام علی(ع) اطلاق شده است که در ذیل بدان‌ها می‌پردازیم: 1. در برخی از منابع، حدیثی نقل شده است که قنبر، غلام امام علی(ع)، ایشان را در ذیل گفتاری نسبتاً طولانی، معرفی کرده و اوصافی را برای امام نقل می‌کند که یکی از آنها (هاجر الهجرتین) به این معنا که دو هجرت را انجام داده؛ می‌باشد.[3] این حدیث به لحاظ سندی، مرفوعه است؛ لذا نمی‌توان از جهت سند تکیه چندانی بر آن داشت. 2. روایت دیگری از ابن عباس وجود دارد که منابع شیعی آن‌را از منابع اهل سنت نقل کرده‌اند که در آن ابن عباس، امام علی(ع) را به صفت (هاجر الهجرتین) توصیف می‌کند.[4] روایت فوق نیز از منابع اهل سنت بوده و چندان قابل اعتماد نیست. علاوه بر این، روایت فوق، اشکال محتوایی نیز دارد؛ زیرا در ادامه این روایت نقل شده است علت اطلاق این صفت به علی(ع) این دو هجرت است: هجرت از مکه به حبشه و هجرت به مدینه. [5] این نقل قطعا باطل است؛ زیرا امام علی به حبشه هجرت نکرده بود و در مکه در کنار پیامبر حضور داشت؛ لذا این حدیث به جهت منافات با مسلمات فراوان تاریخی، روایی قابل پذیرش نیست. 3. بنابر منابع مختلف امام سجاد(ع) در شام خطبه‌ای قرائت فرموده‌اند، اصل این منبع مورد اتفاق منابع است، اما در نقل متن خطبه اختلافاتی وجود دارد؛ برخی از منابع دو خطبه را از کتاب مناقب آل ابی‌طالب نقل کرده‌اند که در یکی از آنها امام سجاد در توصیف جد خود، امام علی(ع) اوصافی می‌گوید که یکی از آنها هاجر الهجرتین است.[6] البته از همین کتاب نقل دیگری از همین خطبه وجود دارد که در آن چنین صفتی نقل نشده است.[7] علاوه بر این در نسخه امروزی کتاب مناقب نیز این خطبه بدون ذکر این صفت نقل شده است،[8] همان‌گونه که برخی منابع مستقل دیگر نیز این خطبه را بدون ذکر این صفت نقل کرده‌اند.[9] اینها روایاتی بود که صفت هاجر الهجرتین را برای امام علی(ع) نقل کرده‌اند. حال در غیر بحث روایی -این روایات مذکور را بپذیریم یا نپذیریم- می‌توان برای امام علی(ع) این صفت را نقل کرد؛ به بیان دیگر امام علی(ع) دو هجرت در دوران عمر خود به جهت حفظ منافع اسلام و در راستای اهداف اسلامی انجام دادند، حال چه در روایات به ایشان چنین صفتی اطلاق شده باشد یا نه. یکی از این دو هجرت، هجرت از مکه به مدینه بوده است. اما در مورد هجرت دوم می‌توان احتمالاتی داد و برخی منابع نیز مختصر گفتارهایی دارند[10] که البته اشکالاتی بر آنها وارد است و در این مختصر نیازی به ذکر آنها نیست. اما به نظر بهترین وجه برای این‌که هجرت دوم حساب شوند، هجرت امام از مدینه به کوفه است؛ امام علی(ع) بعد از این‌که به خلافت رسید، مشکلات عدیده‌ای برای ایشان به وجود آمد به همین جهت و برای مقابله با مخالفان داخلی حکومت، مجبور هجرت به کوفه شدند که شهری نظامی با ساختار جمعیتی بالا بوده است. بنابر این می‌توان این هجرت را که در راستای اهداف اسلامی بوده، هجرت دوم امام به حساب آورد. [1] . ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 2، ص 288، دار الفکر، بیروت، 1409ق؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق: عبد الموجود، عادل احمد، معوض، علی محمد، ج 3، ص 475، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415ق؛ ابن کثیر دمشقی‏، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 5، ص 336، دار الفکر، بیروت، 1407ق؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 1، ص 199، دار الفکر، بیروت، چاپ اول، 1417ق. [2] . مغربی، قاضی نعمان‏، شرح الاخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع‏)، ج 3، ص 206، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1409ق؛ عبد المحسن بن حمد بن عبد المحسن العباد البدر، فضل أهل البیت وعلو مکانتهم عند أهل السنة والجماعة، ج 1، ص 52، دار ابن الأثیر، ریاض، چاپ اول، 1422ه. [3] . «سُئِلَ قَنْبَرٌ مَوْلَی مَنْ أَنْتَ فَقَالَ أَنَا مَوْلَی مَنْ ضَرَبَ بِسَیْفَیْنِ وَ طَعَنَ بِرُمْحَیْنِ وَ صَلَّی الْقِبْلَتَیْنِ وَ بَایَعَ الْبَیْعَتَیْنِ وَ هَاجَرَ الْهِجْرَتَیْنِ‏ وَ ...»؛ کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، محقق، مصحح، شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصطفوی، حسن،‏ النص، ص 73،‌ مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، 1409ق؛ شیخ مفید، الاختصاص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، النص، ص 73، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، قم، چاپ اول، 1413ق. [4] . حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق، محمودی‏، محمد باقر، ج 1، ص 336، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، 1411ق. [5] . ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ج 2،‌ ص 5، انتشارات علامه، قم، چاپ اول، 1379ق. مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ج ‏2، ص 5؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 38، ص 229، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق. [6] . بحار الانوار، ج 45، ص 138؛ حسینی موسوی، محمد، تسلیة المُجالس و زینة المَجالس (مقتل الحسین علیه السلام)، محقق، مصحح، حسون، کریم فارس، مؤسسة المعارف الإسلامیة، قم، چاپ اول، 1418ق. [7] . بحار الأنوار، ج ‏45، ص 174. [8] . مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ج 4،‌ ص 168. [9] . طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 2، ص 311، نشر مرتضی، مشهد، چاپ اول، 1403ق؛ بحرانی اصفهانی، عبد الله بن نور الله‏، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال( مستدرک سیدة النساء إلی الإمام الجواد، محقق، مصحح، موحد ابطحی اصفهانی، محمد باقر،‌ ج 17، ص 408، مؤسسة الإمام المهدی(ع)، قم، چاپ اول، 1413 ق‏. [10] . بحار الأنوار، ج ‏40، ص 11.
در وصف امیرالمؤمنین(ع) در خطبه امام سجّاد(ع) در شام آمده است: (و هاجر الهجرتین) این دو هجرت کداماند؟
قبل بررسی روایات، توجه به این نکات ضروری است:
1. وصف هاجر الهجرتین (کسی که دو هجرت انجام داده است)، به بسیاری از صحابه پیامبر(ص) بویژه آنهایی که به حبشه هجرت کرده و از آنجا به مدینه آمدند، اطلاق میشده و منابع بسیاری اینها را نقل کردهاند.[1] سرآمد این افراد جعفر بن ابی طالب میباشد که رئیس مهاجران بوده و بعدها به مدینه هجرت کرد که به جهت این دو هجرت، به او و بسیاری از همراهانش، هاجر الهجرتین گفته میشود.[2] بنابر این، صفت مورد بحث بر فرض اطلاق بر امام علی(ع)، مخصوص ایشان نبوده و بر بسیاری از صحابه دیگر نیز اطلاق میشد.
2. در روایات شیعه و سنی، نقلی برای کسی که دو هجرت انجام داده باشد، وجود ندارد؛ به بیان دیگر، کلامی از پیامبر یا دیگر اهل بیت(ع) وجود ندارد که مثلاً هر کس در راه اسلام دو هجرت کرده باشد، به مقامی خواهد رسید. بنابر این، صفت هاجر الهجرتین، تنها بیانی بر واقع امر و تلاش دارنده آن در راه اسلام است و اینگونه نیست که اگر کسی فاقد آن باشد، مورد مذمت و تقبیح قرار گیرد.
با این حال، در برخی از کتابها، صفت هاجر الهجرتین، به امام علی(ع) اطلاق شده است که در ذیل بدانها میپردازیم:
1. در برخی از منابع، حدیثی نقل شده است که قنبر، غلام امام علی(ع)، ایشان را در ذیل گفتاری نسبتاً طولانی، معرفی کرده و اوصافی را برای امام نقل میکند که یکی از آنها (هاجر الهجرتین) به این معنا که دو هجرت را انجام داده؛ میباشد.[3] این حدیث به لحاظ سندی، مرفوعه است؛ لذا نمیتوان از جهت سند تکیه چندانی بر آن داشت.
2. روایت دیگری از ابن عباس وجود دارد که منابع شیعی آنرا از منابع اهل سنت نقل کردهاند که در آن ابن عباس، امام علی(ع) را به صفت (هاجر الهجرتین) توصیف میکند.[4] روایت فوق نیز از منابع اهل سنت بوده و چندان قابل اعتماد نیست. علاوه بر این، روایت فوق، اشکال محتوایی نیز دارد؛ زیرا در ادامه این روایت نقل شده است علت اطلاق این صفت به علی(ع) این دو هجرت است: هجرت از مکه به حبشه و هجرت به مدینه. [5] این نقل قطعا باطل است؛ زیرا امام علی به حبشه هجرت نکرده بود و در مکه در کنار پیامبر حضور داشت؛ لذا این حدیث به جهت منافات با مسلمات فراوان تاریخی، روایی قابل پذیرش نیست.
3. بنابر منابع مختلف امام سجاد(ع) در شام خطبهای قرائت فرمودهاند، اصل این منبع مورد اتفاق منابع است، اما در نقل متن خطبه اختلافاتی وجود دارد؛ برخی از منابع دو خطبه را از کتاب مناقب آل ابیطالب نقل کردهاند که در یکی از آنها امام سجاد در توصیف جد خود، امام علی(ع) اوصافی میگوید که یکی از آنها هاجر الهجرتین است.[6] البته از همین کتاب نقل دیگری از همین خطبه وجود دارد که در آن چنین صفتی نقل نشده است.[7] علاوه بر این در نسخه امروزی کتاب مناقب نیز این خطبه بدون ذکر این صفت نقل شده است،[8] همانگونه که برخی منابع مستقل دیگر نیز این خطبه را بدون ذکر این صفت نقل کردهاند.[9]
اینها روایاتی بود که صفت هاجر الهجرتین را برای امام علی(ع) نقل کردهاند. حال در غیر بحث روایی -این روایات مذکور را بپذیریم یا نپذیریم- میتوان برای امام علی(ع) این صفت را نقل کرد؛ به بیان دیگر امام علی(ع) دو هجرت در دوران عمر خود به جهت حفظ منافع اسلام و در راستای اهداف اسلامی انجام دادند، حال چه در روایات به ایشان چنین صفتی اطلاق شده باشد یا نه. یکی از این دو هجرت، هجرت از مکه به مدینه بوده است. اما در مورد هجرت دوم میتوان احتمالاتی داد و برخی منابع نیز مختصر گفتارهایی دارند[10] که البته اشکالاتی بر آنها وارد است و در این مختصر نیازی به ذکر آنها نیست. اما به نظر بهترین وجه برای اینکه هجرت دوم حساب شوند، هجرت امام از مدینه به کوفه است؛ امام علی(ع) بعد از اینکه به خلافت رسید، مشکلات عدیدهای برای ایشان به وجود آمد به همین جهت و برای مقابله با مخالفان داخلی حکومت، مجبور هجرت به کوفه شدند که شهری نظامی با ساختار جمعیتی بالا بوده است. بنابر این میتوان این هجرت را که در راستای اهداف اسلامی بوده، هجرت دوم امام به حساب آورد. [1] . ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 2، ص 288، دار الفکر، بیروت، 1409ق؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق: عبد الموجود، عادل احمد، معوض، علی محمد، ج 3، ص 475، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415ق؛ ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 5، ص 336، دار الفکر، بیروت، 1407ق؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 1، ص 199، دار الفکر، بیروت، چاپ اول، 1417ق. [2] . مغربی، قاضی نعمان، شرح الاخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع)، ج 3، ص 206، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1409ق؛ عبد المحسن بن حمد بن عبد المحسن العباد البدر، فضل أهل البیت وعلو مکانتهم عند أهل السنة والجماعة، ج 1، ص 52، دار ابن الأثیر، ریاض، چاپ اول، 1422ه. [3] . «سُئِلَ قَنْبَرٌ مَوْلَی مَنْ أَنْتَ فَقَالَ أَنَا مَوْلَی مَنْ ضَرَبَ بِسَیْفَیْنِ وَ طَعَنَ بِرُمْحَیْنِ وَ صَلَّی الْقِبْلَتَیْنِ وَ بَایَعَ الْبَیْعَتَیْنِ وَ هَاجَرَ الْهِجْرَتَیْنِ وَ ...»؛ کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، محقق، مصحح، شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصطفوی، حسن، النص، ص 73، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، 1409ق؛ شیخ مفید، الاختصاص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، النص، ص 73، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، قم، چاپ اول، 1413ق. [4] . حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق، محمودی، محمد باقر، ج 1، ص 336، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، 1411ق. [5] . ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ج 2، ص 5، انتشارات علامه، قم، چاپ اول، 1379ق.
مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ج 2، ص 5؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 38، ص 229، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق. [6] . بحار الانوار، ج 45، ص 138؛ حسینی موسوی، محمد، تسلیة المُجالس و زینة المَجالس (مقتل الحسین علیه السلام)، محقق، مصحح، حسون، کریم فارس، مؤسسة المعارف الإسلامیة، قم، چاپ اول، 1418ق. [7] . بحار الأنوار، ج 45، ص 174. [8] . مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ج 4، ص 168. [9] . طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 2، ص 311، نشر مرتضی، مشهد، چاپ اول، 1403ق؛ بحرانی اصفهانی، عبد الله بن نور الله، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال( مستدرک سیدة النساء إلی الإمام الجواد، محقق، مصحح، موحد ابطحی اصفهانی، محمد باقر، ج 17، ص 408، مؤسسة الإمام المهدی(ع)، قم، چاپ اول، 1413 ق. [10] . بحار الأنوار، ج 40، ص 11.
- [سایر] آیا در حادثه حره امام سجاد(ع) در مدینه بودند؟
- [سایر] محل زندگی امام علی(ع)؛ آیا قبل از هجرت در خانه پدرش ابوطالب بود یا در خانه پیامبر بود؟ بعد از هجرت و قبل از ازدواج در کدام خانه زندگی میکرد؟ آیا خانهای جدا داشت؟
- [سایر] (اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ) علی ابن الحسین کیست؟ علی اکبر یا امام سجاد؟ لطفا دلیل خود را بگویید. آیا قرائنی وجود دارد که نشان دهد منظور کیست؟
- [سایر] چرا فرزندان امام حسن مجتبی (ع) مانند قاسم و عبد الله کوچک تر از فرزندان امام حسین (ع) مانند امام سجاد (ع) و علی اکبر هستند، با وجود آن که امام مجتبی بزرگ تر از امام حسین (ع) می باشند؟
- [سایر] دلایل گریه و عزای امام رضا علیه السلام قبل از هجرت به خراسان را بیان فرمائید؟
- [سایر] آیا امام چهارم (زین العابدین) و امام محمد باقر (ع) در کربلا حضور داشتند؟
- [سایر] با سلام علت جابه جایی مرکز خلافت از مدینه به کوفه توسط امام علی(ع)چیست؟ آیا در هنگام به خلافت رسیدن حضرت علی(ع) مدینه امنیت کافی برای خلافت را نداشته ؟
- [سایر] آیا سر مقدس حضرت عباس بن علی(ع) از کربلا به سمت کوفه و سپس شام همراه اسیران بود؟
- [سایر] امام علی(ع) در نهج البلاغه (خطبه هفت) برخی پیروان شیطان را چگونه توصیف میکند؟
- [سایر] آیا حضرت علی (ع) به حدیث غدیر و ماجرای غدیر خم استدلال کرده است؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز در حرم امامان (ع) مستحب بلکه بهتر از مسجد است و مروی است که نماز حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله سبحانی] اللّه اکبر یعنی خدای بزرگ تر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، یعنی شهادت می دهم که خدایی جز اللّه نیست. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله(صلی الله علیه وآله)پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمیرالمؤمنینَ وَلِیُّ اللّه، یعنی شهادت می دهم که حضرت علی(علیه السلام)امیرالمؤمنین، و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، یعنی بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الفَلاَح، یعنی بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قًد قامَتِ الصَّلاةُ، یعنی نماز برپا شده است. لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، یعنی خدایی جز اللّه نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله سیستانی] (أَشْهَدُ أنَّ عَلِیّاً وَلیُّ اللّهِ) جزء اذان و اقامه نیست ، و لی خوب است بعد از (أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهَ) به قصد قربت گفته شود . ترجمه اذان و اقامه اللّه اکبر : یعنی خدای تعالی بزرگتر از آنست که او را وصف کنند . أَشْهَدُ أَن لا إِلهَ إِلاّ اللّهُ : یعنی شهادت میدهم که کسی جز خدا سزاوار پرستش نیست . أَشْهَدُ أَنّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ : یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیغمبر و فرستاده خداست . أَشْهَدُ أنَّ عَلیّاً أمْیر المُؤمنِین وَلیُّ اللّهِ : یعنی شهادت میدهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . حَیَّ عَلَی الصّلاةِ : یعنی بشتاب برای نماز . حَیَّ عَلَی الْفَلاحِ : یعنی بشتاب برای رستگاری . حَیَّ عَلَی خَیْر الْعَمَلِ : یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَدْ قَامَتِ الصَّلاةُ : یعنی بتحقیق نماز برپا شد . لا إِله إِلاّ اللّهُ : یعنی کسی جز خدا سزاوار پرستش نیست .
- [امام خمینی] ترجمه اذان و اقامه اَللّههُ اَکْبَرُ یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. اَشْهَدُ اَنْ لاه اِلههَ اِلاَّ اللّههُ یعنی شهادت میدهم که غیرخدایی که یکتا وبیهمتا است خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهه یعنی شهادت میدهم که حضرت محمد بن عَبْداللّهه صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیغمبر و فرستاده خداست. اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیّاً امیرُالمُؤْمنینَ وَلِیُّ اللّههِ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی علیه الصّلاة والسّلام امیرالمؤمنین و ولیّ خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلوة یعنی بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاهحِ یعنی بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلیه خَیْرِ الْعَمَلِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَدْ قهامَتِ الصّلوة یعنی به تحقیق نماز برپا شد. لاه اِلههَ اِلاَّ اللّههُ یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله وحید خراسانی] الله اکبر یعنی الله بزرگتر از ان است که وصف شود اشهد ان لا اله الا الله یعنی شهادت می دهم که نیست خدایی معبودی به غیر از الله اشهد ان محمدا رسول الله یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه واله وسلم فرستاده خداست حی علی الصلاه یعنی بشتاب برای نماز حی علی الفلاح یعنی بشتاب برای رستگاری حی علی خیر العمل یعنی بشتاب برای بهترین کارها قد قامت الصلاه یعنی به تحقیق که نماز بر پا شد لا اله الا الله یعنی نیست معبودی مگر الله
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.