آیااین حرف درست است که مادر امام سجاد حضرت شهربانو نبودند؟پس مادر بزرگوار ایشان چه کسی بود؟ پاسخ: در رابطه با اینکه مادر امام سجاد(ع) که بوده و آیا دختر یزدگرد و به نام شهربانو بوده و به افتخار عقد زناشویی حسین بن علی(ع) و مادری امام سجاد(ع) نائل شده باشد، از نظر مدارک تاریخی سخت مشکوک است. مورخین عصر حاضر عموماً در این قضیه تشکیک میکنند و آن را بیاساس میدانند. میگویند در میان همة مورخین، تنها یعقوبی جملهای دارد به این مضمون که گفته است: مادر علی بن الحسین(ع) (حرار) دختر یزدجرد بود و حسین(ع) نام او را غزاله نهاد. ادوارد براون از کسانی است که داستان را مجعول میداند. کریستن سن نیز قضیه را مشکوک تلقی میکند. سعید نفیسی در تاریخ اجتماعی ایران آن را افسانه میداند. اینکه گفتیم پیوند زناشویی امام حسین(ع) با دختر یزدگرد مشکوک است از نظر تاریخ است، ولی در پارهای از احادیث این مطلب تأیید شده است. بنابراین برای پاسخ به سوال مذکور باید با دقت به مطالعه در زوایای زندگانی شهربانو (ملکة المدینه و بانوی شهر) از زمان تولد تا وفات بپردازیم تا به این سوال پاسخ دهیم. در مورد تاریخ تولد این بانو تحقیقی نشده است و اما در مورد نیاکان و خاندان ایشان و اینکه آیا او دختر یزدگرد است یا نه چند نظریه وجود دارد: الف) ساسانی بودن; ب) کابلی بودن; ج) سیستانی بودن; د) سندی بودن برخی از منابع متقدم و متأخر دیدگاههای دیگری مانند سیستانی بودن، سِندی بودن، کابلی بودن او را متذکر شده دانشورانی چون: یعقوبی (متوفای 281 ق). ، محمد بن حسن صفار قمی (متوفای 290 ق). ، کلینی (متوفای 329ق). ، شیخ صدوق (متوفای 381ق). و شیخ مفید (متوفای 413ق). - با وجود اختلاف در نام وی - او را دختر یزدگرد سوم (آخرین پادشاه ساسانی) دانستهاند . عدهای نیز (نام پدر شهربانو) را این گونه معرفی کردهاند: 1 . سبحان. 2 . سنجان. 3 . نوشجان. 4 . شیرویه . (زندگانی علی بن الحسین (ع)، سید جعفر شهیدی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، پنجم، 1373 ص11 و 12 / زندگانی امام زینالعابدین (ع)، عبدالرزاق مقرم، ترجمه حبیبروحانی، آستان قدسرضوی، اول، 1374 ، ص 30.) گوناگونی اقوال و ابهامات تاریخی، بیانگر احتمال (تحریف در گزارش وقایع) میباشد. از این رو باید به (نقد علمی) اخبار پرداخته و به نتیجه مطلوبی رسید .لذا با توجه به اختلاف در اقوال وجه مشترک و مورد قبول را میتوان در یک عبارت گنجانید; یعنی (شهربانو، دختر یکی از بزرگان و سرشناسان ایران زمین میباشد .) قابل توجه است که عالمان و پژوهشگران برجستهای چون (شهید مطهری) بر شاهزاده بودن وی، اشکالاتی وارد ساختهاند; به طوری که آن استاد شهید فرموده است: (... اگر از زوایه تاریخ بنگریم، اصل داستان شهربانو و ازدواج او با امام حسین علیه السلام و ولادت امام سجاد علیه السلام از شاهزادهای ایرانی، مشکوک است ...) (خدمات متقابل اسلام و ایران، صدرا، قم، نهم، 1357 ،ص 120 - 134. / ناسخ التواریخ حضرت علی بن الحسین السجاد (ع)، ج1، مؤسسهمطبوعاتدینی، قم، ص13 - 16.) اصل مطلب در مورد ایشان برمی گردد به داستان اسارت شهربانو و ورود او به کشور های اسلامی . دربارة اصل جریان میتوان گفت، از جمله رخدادهایی است که دربسیاری از منابع روایی و تاریخی دیرینه ثبت شده است و از شهرتی بهرهور است که با قرائن و شواهد جانبی به شکلگیری آن اطمینان حاصل میگردد.بسیاری از مورخان ومحدثان شیعه و سنی اصل جریان را نگاشتهاند که به برخی از دیرینهترین و معتبرترینآنهابه ترتیب تاریخ اشاره میشود.مانند نصر بن مزاحم، (در گذشت 212) و محمد بنسعد، (درگذشت 230) و قاضی نعمان، (درگذشت 263) و یعقوبی، (درگذشت 282) ومحمد بن حسن صفار، (درگذشت 290) و طبری، (درگذشت 310).و ابن اَبی ثلجبغدادی، (درگذشت 325) و کلینی، (درگذشت 329) و حسن بن محمد، (درگذشت378) و صدوق، (درگذشت 381) ومفید، (درگذشت 413) و محمد بن جریر رستمطبری امامی، (درگذشت در قرن پنجم) و فتال نیشابوری، (درگذشت 508) وزمخشری، (درگذشت 528) و علامة طبرسی (درگذشت 548) و ابنشهرآشوب، (درگذشت 588) و سبط ابن جوزی، (درگذشت 666) و ابن خلکان(درگذشت 681) و ابوالفتح اربیلی، (درگذشت 693) و علامة حلی، (درگذشت726) و شهید اول (شهادت 786) و ابن صباغ مالکی، (درگذشت 855)، نویسندگان و محققان قرن هشتم به بعد نیز به همین منوال اصل جریان را ثبت و آن را پذیرفتهاند.( همسران امام حسین(ع) /حبیبا... احمدی برگرفته از سایت تبیان) این منابع روایی و تاریخی را به سه دسته عمده میتوان تقسیم نمود: الف) به اسارت افتادن وی در دوره خلافت عمر بن خطاب . ب) فرستادن وی و خواهرش به نزد عثمان از سوی والی خراسان . ج) فرستادن دختران یزدگرد به حضور امام علی علیه السلام توسط کارگزار حضرت . با توجه به این تعارض، به بررسی هر یک از گزارشهای تاریخی میپردازیم . الف: جریان نخست که در بسیاری از منابع به چشم میخورد این است که دردوران عمر که ایران به دست مسلمانان فتح شد،دو تن از دختران یزدگرد، به اسارت مسلمانان درآمدند و به مدینه منتقل شدند که در این باره مینگارند :موقعی که اسرای ایران در مدینه بر عمر بن خطاب وارد شدند، شاهزنان که دید مسجد پر از جمعیت است و خلیفه مسلمین تند به او نگاه میکند، صورت خود را پوشانید و به سبب شدت ناراحتی، فریاد زد: (سیاه باد روزگار هرمز که فرزندانش اسیر شدند!) خلیفه که به زبان فارسی آشنایی نداشت، گمان کرد که شاهزنان وی را دشنام میدهد، خشمگین شد . در این هنگام، امام علی علیه السلام با ترجمه سخن او به عربی، خشم عمر را فرو نشانید . خلیفه تصمیم گرفت دختران شاه ساسانی را همچون دیگر اسیران جنگی، به مزایده بگذارد; اما امام علی علیه السلام به او چنین گوشزد کرد که: بر اساس فرمایش و سیره پیامبر صلی الله علیه و آله باید به (بزرگ زادگان) اکرام و احترام نمود . (زندگانی امام زینالعابدین (ع)، ص 25) در ادامه این ماجرا و چگونگی آزادی آنان، چند قول وجود دارد: الف) عمر تصمیم گرفت آنان را بفروشد، امام علی علیه السلام فرمود: طریقه فروش آنها چنین است که قیمت هر یک را باید مشخص ساخت تا هر مسلمانی هر کدام را که خواست، خریداری کند . پس از تعیین بهای دختران، امام آنان را خریداری کرد . ب) امام فرمود: بر طبق سیره رسولخدا صلی الله علیه و آله آنها را نمیتوان فروختبلکه مختارند یکی از مسلمانان را به عنوان همسر خود برگزینند و از سهمیه غنیمت و بیتالمال آن مسلمان به شمار آیند . (زندگانی امام زینالعابدین (ع)، ص 28 و 29) ج) امام در حضور جمعیت فرمود: (من نصیب خودم را از اسیران، در راه خدا آزاد کردم .) بنیهاشم نیز سهام خودشان را به امیرمؤمنان علیه السلام بخشیدند، آنگاه حضرت عرض کرد: (خدایا! شاهد باش که آنچه بنیهاشم از نصیب خود به من بخشیدهاند، من همه آنان را فی سبیلالله بخشیدم .) مهاجرین و انصار پس از مشاهده این صحنه زیبای معنوی، با مسرت و علاقهای خاص عرض کردند: یا علی! ما نیز حقمان را در اختیار تو میگذاریم . از این رو، امام یکبار دیگر خداوند را گواه میگیرد که پس از قبول کردن سهام مسلمانان، دختران اسیر را در راه خدا آزاد نموده است . اما خلیفه دوم با ناراحتی خطاب به امیرمؤمنان علیه السلام گفت: چرا تصمیم مرا درباره اسیران عجم برهم زدی؟ چه قصدی از این کار داشتی؟ آن حضرت مجددا یادآور شد که: این اسیران به (اسلام) علاقهمند و مایل هستند و روش پیامبر صلی الله علیه و آله چنین بود که بزرگان هر قوم و خاندانی را محترم میداشت . عمر بن خطاب بعد از شنیدن کلام مستدل امام علی علیه السلام، گفت: اکنون من هم سهم خود را و بقیه آنچه را که به غنیمت مسلمانان درآمده، همه را به تو بخشیدم . در اینجاست که امیرمؤمنان علیه السلام آخرین مرحله (آزادی) شاهزادگان ایرانی را با این گفتار به اجرا میگذارد: خدایا! گواه باش که آنچه او به من بخشید، پذیرفتم و آنها را در راه تو آزاد ساختم. (همان، ص 29) ب: جریان دوم مربوط به دوران خلافت عثمان است که عبدالله بن عامر کریز عامل عثمان در خراسان دو تن از دختران یزدگرد را اسیر میکند و به حضور عثمان درمدینه میفرستد.وی یکی از آن دو را به حسن مجتبی(ع) ودیگری را به حسین(ع)بخشیده و هر دو در حال زایمان رحلت مینمایند.بر اساس این نقل، کفالت علی بنالحسین(ع) را بعد از رحلت مادر، دیگر کنیزان امام حسین عهدهدار میشوند. (همسران امام حسین(ع) /حبیبا... احمدی ،برگرفته از سایت تبیان) ج: جریان سوم که جزییات آن در بسیاری از منابع آورده شده است،مربوط به زمانامیرالمؤمنین(ع) است. شیخ مفید، فتال نیشابوری و فضل بن حسن طبرسی این گونه روایت کردهاند: وقتی امیرمؤمنان علیه السلام به خلافت و حکومت رسید، حریثبن جابر حنفی را به عنوان کارگزار خود به مشرق زمین اعزام کرد . وی پس از مدتی، دو نفر از دختران یزدگرد را به دست آورد; لذا آنان را نزد امیرمؤمنان علیه السلام فرستاد . آن حضرت، شهربانو (شاهزنان) را به حسین علیه السلام بخشید - که زینالعابدین علیه السلام از او متولد شد - و دیگری را به محمد بن ابیبکر بخشید - که از وی قاسم به دنیا آمد - لذا این دو مولود، پسرخاله یکدیگر هستند . (زندگانی امام زینالعابدین (ع)، ص 24 .) آقای مقرم میگوید: (بر هیچ اندیشمندی پوشیده نیست که روایتشیخ مفید، فتال و طبرسی ... به حقیقت نزدیکتر است; زیرا امام سجاد علیه السلام بدون اختلاف، در زمان خلافت جدش امیرمؤمنان علیه السلام متولد شد و سه سال با آن حضرت بود .) (همان، ص 29 .) به عقیده آقای مقرم: (هیچکدام از این دو روایت (فرستادن شاهزادگان به حضور عثمان و امام علی علیه السلام)، دلالتبر این ندارد که این دو بانو به اسیری گرفته شده باشند . و شاید علاقه آنها به مسلمانان [و دین اسلام] موجب شده بود که والیان بتوانند به آنها دستیابند .) (همان، ص 24 و 25) دکتر شهیدی در این خصوص میگوید: (با این دو روایت، مشکل زمان - که در روایت کافی دیده میشد - برطرف شده و استبعاد فاصله ازدواج و تولد امام علیه السلام نیز از میان رفته است . اما این روایت نیز درستبه نظر نمیرسد; چه نام حریثبن جابر در شمار کارگزاران علی علیه السلام دیده نمیشود .) وی سپس اسامی کارگزاران حکومت علوی در خراسان و عدم اسارت دختران یزدگرد را، به تفصیل بیان کرده است . (زندگانی علی بن الحسین (ع)، ص 20) معروفترین داستان که قراین فراوان آن را تأیید مینماید،جریان نخست است. ولی گذشته از عدم انطباق مضمون این روایت با تاریخ، در سند این روایت دو نفر قرار دارند که این روایت را غیرقابل اعتماد میکند: یکی ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی است که علمای رجال او را از نظر دینی متهم میدانند و روایات او را غیرقابل اعتماد میشمارند، و دیگر عمرو بن شمر است که او نیز کذّاب و جعّال خوانده شده است.( مجموعه آثار شهید مطهری ج14 / خدمات متقابل اسلام و ایران، شهید مطهری، صفحه122) و این نکته را نباید از نظر دور داشت که تنها مشهور بودن یک موضوع تاریخی و یا فقهی دلیل قطعی بر اعتبار آن نمیتواند باشد. چه بسیار از شهرتهایی که بی پایه بوده وبسیاری بدون پژوهش آن را باور نمودهاند که نقد و پژوهش بی پایگی آنها را بر همگانشفاف مینماید. به این منظور گفته میشود:رب شهرة لا اصل لها.(چه بسیار شهرتهاکه بیپایه هستند). در عین حال اگر شواهد جانبی شهرت را تأیید نماید، به گونهای که از مجموع آنها اطمینان و بلکه یقین حاصل شود،آن گاه چنین شهرتی از ارزش برخوردار بوده و درصورتی که چنین اطمینانی فراهم شود، نمیتوان با شبهه افکنی این اطمینان را زدود ودر آن تردید ایجاد نمود. با توجه به این مطلب که آثار روایی و تاریخی برای امام حسین(ع) پنج همسر نام میبرند که شش فرزند ازاو به دنیا آوردهاند، 1 - (لیلا) دختر ابی مرّة بن غروة،مادر علی اکبر که در کربلا به شهادت رسید. 2 - (حرار) (آزاده) یا غزاله و یا شهربانو دختر یزدگرد که مادر علی بن الحسین امام سجاد(ع) میباشد. 3 - (رباب) که مادر یک پسر به نام عبدالله رضیع (بر سر زبانها معروف به علیاصغر) که در آغوش پدر در کربلا هدف قرار گرفت و شهید شد و نیز مادر دختری به نامسُکَینه است که در فاجعه کربلا به اسارت درآمد. 4 - (ام اسحاق) دختر طلحة بن عبیدالله که مادر دختری به نام فاطمه است. 5 - (قضاعیة) مادر جعفر که در زمان حضرت درگذشت. (همسران امام حسین(ع) /حبیبا... احمدی، برگرفته از سایت تبیان) و در مورد مادر امام سجاد هم با بررسی منابع تاریخی و روایی، این اسامی را میتوان به دست آورد: امسلمه، بره، جهان بانویه، جهان شاه، حرار، خوله، سلافه، سلامه، شاه زنان، شهربان، شهربانو، شهربانویه، شهرناز، شهزنان، غزاله، فاطمه و مریم . در منابع اهل سنت، بر نامهای سلافه، سلامه و غزاله تاکید شده; در حالی که در کتابهای شیعی، نام (شهربانو) بیشتر آمده است . این نام را میتوان در قدیمیترین منابع امامیه یافت ; از جمله: بصائرالدرجات و اصول کافی . (زندگانی علی بن الحسین (ع)، ص 10 و 11.) و نیز منابع متقدم تاریخی و روایی مانند یعقوبی (متوفی 281 ق)تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 303.، محمد بن حسن قمیتاریخ قم، ص 195.، کلینی (متوفی 329 ق)اصول کافی، ج 2، ص 369.، محمد بن حسن صفار قمی (متوفی 290 ق)بحارالانوار، ج 46، ص 9.، شیخ صدوق (متوفی 381 ق)عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 128. و شیخ مفید (متوفی 413 ق)الارشاد، ص 492.او را دختر یزدگرد دانستهاند، هر چند در نام او اتفاق نظر ندارند. و شیخ عباس قمی هم در منتهی الآمال مادر حضرت امام سجاد علیه السلام را شهربانو دختر یزدگرد پادشاه ایران می داند. (شیخ عباس قمی، منتهیالآمال، انتشارات هجرت، قم، چاپ هشتم، 1374، ج 2، ص 31- 29 .) قضاوت در مورد دیدگاه بیشتر مورخان و محدثان _ بر این بنیان که یکی از همسران امام حسین(ع)؛ یعنی مادر علی بن الحسین(ع) ازشاهزادگان ایرانی بوده است. و بر اساس منابع معتمد، وی دختر یزدگرد، آخرین پادشاهساسانی ایران بوده که به اسارت سپاه اسلام درآمده و هنگامی که به مدینه انتقال مییابد ._ را به خود شما وا گذار می کنیم. بنابر این در باره تاریخ وفات شهربانو بنا بر اینکه شهر بانو مادر امام سجاد (ع) باشند می توان گفت:از آنجا که شهربانو در همان روزهای آغازین میلاد امام سجاد علیه السلام چشم از دنیا فروبسته است و تاریخ رحلت وی، با فاصلهای کوتاه، با تاریخ ولادت آن حضرت مقارن میباشد; سزاوار است اقوال مورخان را درباره روز تولد امام (علیه السلام) یادآور شویم: - پنجم شعبان. - هشتم شعبان. - نهم شعبان. - یازدهم رجب. - هشتم ربیعالاول. - نیمه جمادیالاول. - نیمه جمادیالثانی (زندگانی امام زینالعابدین (ع)، ص 39 و 40( به هر حال، شهربانو بعد از چند روز از تولد یگانه فرزندش و در همان دوره نفاس به علتبیماری، رحلت کرد و پیکر مطهرش در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد و شهر مدینه به سوگ (بانویی مقدس) سیهپوش گردید . (امام سجاد; جمال نیایشگران، احمدترابی، آستان قدس رضوی، اول، 1373 ،ص17 .) متاسفانه در برخی از کتابها، تحریفاتی دیده میشود که فاقد ارزش علمی است; از جمله: الف) حضور شهربانو در کربلا; ب) غرق شدن و خودکشی شهربانو در رودخانه فرات!!! ج) سوار شدن وی بر ذوالجناح یا اسبی دیگر و آمدنش به ایران و سرانجام غائب و پنهان گشتن او در کوه (کوه بیبی شهربانو شهر ری) . قصهپردازان به انگیزههای مختلف، این حکایات بیاساس را در میان برخی کتابها و در بین عوام، چنان با آب و تاب وارد ساختهاند که جایگزین وقایع تاریخی شده است . از این رو پژوهشگران، هر یک به نوبه خود، به تجزیه و تحلیل و نقد این قبیل تحریفات پرداختهاند; همچون: شهید مطهری، شیخ ذبیحالله محلاتی و دکتر سید جعفر شهیدی . (حماسه حسینی، ج 2، چاپ : بیست و نهم، 1379 ، ص 182/ ریاحین الشریعه، شیخ ذبیحالله محلاتی، ج 3، ص 13) منابع جهت مطالعه بیشتر: حماسه حسینی، شهید مطهری زندگانی علی بن الحسین (ع)، سید جعفر شهیدی زندگانی امام زینالعابدین (ع)، عبدالرزاق مقرم
آیااین حرف درست است که مادر امام سجاد حضرت شهربانو نبودند؟پس مادر بزرگوار ایشان چه کسی بود؟
آیااین حرف درست است که مادر امام سجاد حضرت شهربانو نبودند؟پس مادر بزرگوار ایشان چه کسی بود؟
پاسخ: در رابطه با اینکه مادر امام سجاد(ع) که بوده و آیا دختر یزدگرد و به نام شهربانو بوده و به افتخار عقد زناشویی حسین بن علی(ع) و مادری امام سجاد(ع) نائل شده باشد، از نظر مدارک تاریخی سخت مشکوک است. مورخین عصر حاضر عموماً در این قضیه تشکیک میکنند و آن را بیاساس میدانند. میگویند در میان همة مورخین، تنها یعقوبی جملهای دارد به این مضمون که گفته است: مادر علی بن الحسین(ع) (حرار) دختر یزدجرد بود و حسین(ع) نام او را غزاله نهاد. ادوارد براون از کسانی است که داستان را مجعول میداند. کریستن سن نیز قضیه را مشکوک تلقی میکند. سعید نفیسی در تاریخ اجتماعی ایران آن را افسانه میداند.
اینکه گفتیم پیوند زناشویی امام حسین(ع) با دختر یزدگرد مشکوک است از نظر تاریخ است، ولی در پارهای از احادیث این مطلب تأیید شده است.
بنابراین برای پاسخ به سوال مذکور باید با دقت به مطالعه در زوایای زندگانی شهربانو (ملکة المدینه و بانوی شهر) از زمان تولد تا وفات بپردازیم تا به این سوال پاسخ دهیم.
در مورد تاریخ تولد این بانو تحقیقی نشده است و اما در مورد نیاکان و خاندان ایشان و اینکه آیا او دختر یزدگرد است یا نه چند نظریه وجود دارد:
الف) ساسانی بودن;
ب) کابلی بودن;
ج) سیستانی بودن;
د) سندی بودن
برخی از منابع متقدم و متأخر دیدگاههای دیگری مانند سیستانی بودن، سِندی بودن، کابلی بودن او را متذکر شده
دانشورانی چون: یعقوبی (متوفای 281 ق). ، محمد بن حسن صفار قمی (متوفای 290 ق). ، کلینی (متوفای 329ق). ، شیخ صدوق (متوفای 381ق). و شیخ مفید (متوفای 413ق). - با وجود اختلاف در نام وی - او را دختر یزدگرد سوم (آخرین پادشاه ساسانی) دانستهاند .
عدهای نیز (نام پدر شهربانو) را این گونه معرفی کردهاند:
1 . سبحان.
2 . سنجان.
3 . نوشجان.
4 . شیرویه . (زندگانی علی بن الحسین (ع)، سید جعفر شهیدی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، پنجم، 1373 ص11 و 12 / زندگانی امام زینالعابدین (ع)، عبدالرزاق مقرم، ترجمه حبیبروحانی، آستان قدسرضوی، اول، 1374 ، ص 30.)
گوناگونی اقوال و ابهامات تاریخی، بیانگر احتمال (تحریف در گزارش وقایع) میباشد. از این رو باید به (نقد علمی) اخبار پرداخته و به نتیجه مطلوبی رسید .لذا با توجه به اختلاف در اقوال وجه مشترک و مورد قبول را میتوان در یک عبارت گنجانید; یعنی (شهربانو، دختر یکی از بزرگان و سرشناسان ایران زمین میباشد .)
قابل توجه است که عالمان و پژوهشگران برجستهای چون (شهید مطهری) بر شاهزاده بودن وی، اشکالاتی وارد ساختهاند; به طوری که آن استاد شهید فرموده است: (... اگر از زوایه تاریخ بنگریم، اصل داستان شهربانو و ازدواج او با امام حسین علیه السلام و ولادت امام سجاد علیه السلام از شاهزادهای ایرانی، مشکوک است ...) (خدمات متقابل اسلام و ایران، صدرا، قم، نهم، 1357 ،ص 120 - 134. / ناسخ التواریخ حضرت علی بن الحسین السجاد (ع)، ج1، مؤسسهمطبوعاتدینی، قم، ص13 - 16.)
اصل مطلب در مورد ایشان برمی گردد به داستان اسارت شهربانو و ورود او به کشور های اسلامی . دربارة اصل جریان میتوان گفت، از جمله رخدادهایی است که دربسیاری از منابع روایی و تاریخی دیرینه ثبت شده است و از شهرتی بهرهور است که با قرائن و شواهد جانبی به شکلگیری آن اطمینان حاصل میگردد.بسیاری از مورخان ومحدثان شیعه و سنی اصل جریان را نگاشتهاند که به برخی از دیرینهترین و معتبرترینآنهابه ترتیب تاریخ اشاره میشود.مانند نصر بن مزاحم، (در گذشت 212) و محمد بنسعد، (درگذشت 230) و قاضی نعمان، (درگذشت 263) و یعقوبی، (درگذشت 282) ومحمد بن حسن صفار، (درگذشت 290) و طبری، (درگذشت 310).و ابن اَبی ثلجبغدادی، (درگذشت 325) و کلینی، (درگذشت 329) و حسن بن محمد، (درگذشت378) و صدوق، (درگذشت 381) ومفید، (درگذشت 413) و محمد بن جریر رستمطبری امامی، (درگذشت در قرن پنجم) و فتال نیشابوری، (درگذشت 508) وزمخشری، (درگذشت 528) و علامة طبرسی (درگذشت 548) و ابنشهرآشوب، (درگذشت 588) و سبط ابن جوزی، (درگذشت 666) و ابن خلکان(درگذشت 681) و ابوالفتح اربیلی، (درگذشت 693) و علامة حلی، (درگذشت726) و شهید اول (شهادت 786) و ابن صباغ مالکی، (درگذشت 855)، نویسندگان و محققان قرن هشتم به بعد نیز به همین منوال اصل جریان را ثبت و آن را پذیرفتهاند.( همسران امام حسین(ع) /حبیبا... احمدی برگرفته از سایت تبیان) این منابع روایی و تاریخی را به سه دسته عمده میتوان تقسیم نمود:
الف) به اسارت افتادن وی در دوره خلافت عمر بن خطاب .
ب) فرستادن وی و خواهرش به نزد عثمان از سوی والی خراسان .
ج) فرستادن دختران یزدگرد به حضور امام علی علیه السلام توسط کارگزار حضرت .
با توجه به این تعارض، به بررسی هر یک از گزارشهای تاریخی میپردازیم .
الف: جریان نخست که در بسیاری از منابع به چشم میخورد این است که دردوران عمر که ایران به دست مسلمانان فتح شد،دو تن از دختران یزدگرد، به اسارت مسلمانان درآمدند و به مدینه منتقل شدند که در این باره مینگارند :موقعی که اسرای ایران در مدینه بر عمر بن خطاب وارد شدند، شاهزنان که دید مسجد پر از جمعیت است و خلیفه مسلمین تند به او نگاه میکند، صورت خود را پوشانید و به سبب شدت ناراحتی، فریاد زد: (سیاه باد روزگار هرمز که فرزندانش اسیر شدند!) خلیفه که به زبان فارسی آشنایی نداشت، گمان کرد که شاهزنان وی را دشنام میدهد، خشمگین شد . در این هنگام، امام علی علیه السلام با ترجمه سخن او به عربی، خشم عمر را فرو نشانید . خلیفه تصمیم گرفت دختران شاه ساسانی را همچون دیگر اسیران جنگی، به مزایده بگذارد; اما امام علی علیه السلام به او چنین گوشزد کرد که: بر اساس فرمایش و سیره پیامبر صلی الله علیه و آله باید به (بزرگ زادگان) اکرام و احترام نمود . (زندگانی امام زینالعابدین (ع)، ص 25) در ادامه این ماجرا و چگونگی آزادی آنان، چند قول وجود دارد:
الف) عمر تصمیم گرفت آنان را بفروشد، امام علی علیه السلام فرمود: طریقه فروش آنها چنین است که قیمت هر یک را باید مشخص ساخت تا هر مسلمانی هر کدام را که خواست، خریداری کند . پس از تعیین بهای دختران، امام آنان را خریداری کرد .
ب) امام فرمود: بر طبق سیره رسولخدا صلی الله علیه و آله آنها را نمیتوان فروختبلکه مختارند یکی از مسلمانان را به عنوان همسر خود برگزینند و از سهمیه غنیمت و بیتالمال آن مسلمان به شمار آیند . (زندگانی امام زینالعابدین (ع)، ص 28 و 29)
ج) امام در حضور جمعیت فرمود: (من نصیب خودم را از اسیران، در راه خدا آزاد کردم .) بنیهاشم نیز سهام خودشان را به امیرمؤمنان علیه السلام بخشیدند، آنگاه حضرت عرض کرد: (خدایا! شاهد باش که آنچه بنیهاشم از نصیب خود به من بخشیدهاند، من همه آنان را فی سبیلالله بخشیدم .) مهاجرین و انصار پس از مشاهده این صحنه زیبای معنوی، با مسرت و علاقهای خاص عرض کردند: یا علی! ما نیز حقمان را در اختیار تو میگذاریم . از این رو، امام یکبار دیگر خداوند را گواه میگیرد که پس از قبول کردن سهام مسلمانان، دختران اسیر را در راه خدا آزاد نموده است . اما خلیفه دوم با ناراحتی خطاب به امیرمؤمنان علیه السلام گفت: چرا تصمیم مرا درباره اسیران عجم برهم زدی؟ چه قصدی از این کار داشتی؟ آن حضرت مجددا یادآور شد که: این اسیران به (اسلام) علاقهمند و مایل هستند و روش پیامبر صلی الله علیه و آله چنین بود که بزرگان هر قوم و خاندانی را محترم میداشت .
عمر بن خطاب بعد از شنیدن کلام مستدل امام علی علیه السلام، گفت: اکنون من هم سهم خود را و بقیه آنچه را که به غنیمت مسلمانان درآمده، همه را به تو بخشیدم . در اینجاست که امیرمؤمنان علیه السلام آخرین مرحله (آزادی) شاهزادگان ایرانی را با این گفتار به اجرا میگذارد: خدایا! گواه باش که آنچه او به من بخشید، پذیرفتم و آنها را در راه تو آزاد ساختم. (همان، ص 29)
ب: جریان دوم مربوط به دوران خلافت عثمان است که عبدالله بن عامر کریز عامل عثمان در خراسان دو تن از دختران یزدگرد را اسیر میکند و به حضور عثمان درمدینه میفرستد.وی یکی از آن دو را به حسن مجتبی(ع) ودیگری را به حسین(ع)بخشیده و هر دو در حال زایمان رحلت مینمایند.بر اساس این نقل، کفالت علی بنالحسین(ع) را بعد از رحلت مادر، دیگر کنیزان امام حسین عهدهدار میشوند. (همسران امام حسین(ع) /حبیبا... احمدی ،برگرفته از سایت تبیان)
ج: جریان سوم که جزییات آن در بسیاری از منابع آورده شده است،مربوط به زمانامیرالمؤمنین(ع) است. شیخ مفید، فتال نیشابوری و فضل بن حسن طبرسی این گونه روایت کردهاند:
وقتی امیرمؤمنان علیه السلام به خلافت و حکومت رسید، حریثبن جابر حنفی را به عنوان کارگزار خود به مشرق زمین اعزام کرد . وی پس از مدتی، دو نفر از دختران یزدگرد را به دست آورد; لذا آنان را نزد امیرمؤمنان علیه السلام فرستاد . آن حضرت، شهربانو (شاهزنان) را به حسین علیه السلام بخشید - که زینالعابدین علیه السلام از او متولد شد - و دیگری را به محمد بن ابیبکر بخشید - که از وی قاسم به دنیا آمد - لذا این دو مولود، پسرخاله یکدیگر هستند . (زندگانی امام زینالعابدین (ع)، ص 24 .)
آقای مقرم میگوید:
(بر هیچ اندیشمندی پوشیده نیست که روایتشیخ مفید، فتال و طبرسی ... به حقیقت نزدیکتر است; زیرا امام سجاد علیه السلام بدون اختلاف، در زمان خلافت جدش امیرمؤمنان علیه السلام متولد شد و سه سال با آن حضرت بود .) (همان، ص 29 .)
به عقیده آقای مقرم: (هیچکدام از این دو روایت (فرستادن شاهزادگان به حضور عثمان و امام علی علیه السلام)، دلالتبر این ندارد که این دو بانو به اسیری گرفته شده باشند . و شاید علاقه آنها به مسلمانان [و دین اسلام] موجب شده بود که والیان بتوانند به آنها دستیابند .) (همان، ص 24 و 25)
دکتر شهیدی در این خصوص میگوید:
(با این دو روایت، مشکل زمان - که در روایت کافی دیده میشد - برطرف شده و استبعاد فاصله ازدواج و تولد امام علیه السلام نیز از میان رفته است . اما این روایت نیز درستبه نظر نمیرسد; چه نام حریثبن جابر در شمار کارگزاران علی علیه السلام دیده نمیشود .) وی سپس اسامی کارگزاران حکومت علوی در خراسان و عدم اسارت دختران یزدگرد را، به تفصیل بیان کرده است . (زندگانی علی بن الحسین (ع)، ص 20)
معروفترین داستان که قراین فراوان آن را تأیید مینماید،جریان نخست است. ولی گذشته از عدم انطباق مضمون این روایت با تاریخ، در سند این روایت دو نفر قرار دارند که این روایت را غیرقابل اعتماد میکند: یکی ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی است که علمای رجال او را از نظر دینی متهم میدانند و روایات او را غیرقابل اعتماد میشمارند، و دیگر عمرو بن شمر است که او نیز کذّاب و جعّال خوانده شده است.( مجموعه آثار شهید مطهری ج14 / خدمات متقابل اسلام و ایران، شهید مطهری، صفحه122) و این نکته را نباید از نظر دور داشت که تنها مشهور بودن یک موضوع تاریخی و یا فقهی دلیل قطعی بر اعتبار آن نمیتواند باشد. چه بسیار از شهرتهایی که بی پایه بوده وبسیاری بدون پژوهش آن را باور نمودهاند که نقد و پژوهش بی پایگی آنها را بر همگانشفاف مینماید. به این منظور گفته میشود:رب شهرة لا اصل لها.(چه بسیار شهرتهاکه بیپایه هستند). در عین حال اگر شواهد جانبی شهرت را تأیید نماید، به گونهای که از مجموع آنها اطمینان و بلکه یقین حاصل شود،آن گاه چنین شهرتی از ارزش برخوردار بوده و درصورتی که چنین اطمینانی فراهم شود، نمیتوان با شبهه افکنی این اطمینان را زدود ودر آن تردید ایجاد نمود.
با توجه به این مطلب که آثار روایی و تاریخی برای امام حسین(ع) پنج همسر نام میبرند که شش فرزند ازاو به دنیا آوردهاند،
1 - (لیلا) دختر ابی مرّة بن غروة،مادر علی اکبر که در کربلا به شهادت رسید.
2 - (حرار) (آزاده) یا غزاله و یا شهربانو دختر یزدگرد که مادر علی بن الحسین امام سجاد(ع) میباشد.
3 - (رباب) که مادر یک پسر به نام عبدالله رضیع (بر سر زبانها معروف به علیاصغر) که در آغوش پدر در کربلا هدف قرار گرفت و شهید شد و نیز مادر دختری به نامسُکَینه است که در فاجعه کربلا به اسارت درآمد.
4 - (ام اسحاق) دختر طلحة بن عبیدالله که مادر دختری به نام فاطمه است.
5 - (قضاعیة) مادر جعفر که در زمان حضرت درگذشت. (همسران امام حسین(ع) /حبیبا... احمدی، برگرفته از سایت تبیان)
و در مورد مادر امام سجاد هم با بررسی منابع تاریخی و روایی، این اسامی را میتوان به دست آورد:
امسلمه، بره، جهان بانویه، جهان شاه، حرار، خوله، سلافه، سلامه، شاه زنان، شهربان، شهربانو، شهربانویه، شهرناز، شهزنان، غزاله، فاطمه و مریم .
در منابع اهل سنت، بر نامهای سلافه، سلامه و غزاله تاکید شده; در حالی که در کتابهای شیعی، نام (شهربانو) بیشتر آمده است . این نام را میتوان در قدیمیترین منابع امامیه یافت ; از جمله: بصائرالدرجات و اصول کافی . (زندگانی علی بن الحسین (ع)، ص 10 و 11.) و نیز منابع متقدم تاریخی و روایی مانند یعقوبی (متوفی 281 ق)تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 303.، محمد بن حسن قمیتاریخ قم، ص 195.، کلینی (متوفی 329 ق)اصول کافی، ج 2، ص 369.، محمد بن حسن صفار قمی (متوفی 290 ق)بحارالانوار، ج 46، ص 9.، شیخ صدوق (متوفی 381 ق)عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 128. و شیخ مفید (متوفی 413 ق)الارشاد، ص 492.او را دختر یزدگرد دانستهاند، هر چند در نام او اتفاق نظر ندارند. و شیخ عباس قمی هم در منتهی الآمال مادر حضرت امام سجاد علیه السلام را شهربانو دختر یزدگرد پادشاه ایران می داند. (شیخ عباس قمی، منتهیالآمال، انتشارات هجرت، قم، چاپ هشتم، 1374، ج 2، ص 31- 29 .)
قضاوت در مورد دیدگاه بیشتر مورخان و محدثان _ بر این بنیان که یکی از همسران امام حسین(ع)؛ یعنی مادر علی بن الحسین(ع) ازشاهزادگان ایرانی بوده است. و بر اساس منابع معتمد، وی دختر یزدگرد، آخرین پادشاهساسانی ایران بوده که به اسارت سپاه اسلام درآمده و هنگامی که به مدینه انتقال مییابد ._ را به خود شما وا گذار می کنیم.
بنابر این در باره تاریخ وفات شهربانو بنا بر اینکه شهر بانو مادر امام سجاد (ع) باشند می توان گفت:از آنجا که شهربانو در همان روزهای آغازین میلاد امام سجاد علیه السلام چشم از دنیا فروبسته است و تاریخ رحلت وی، با فاصلهای کوتاه، با تاریخ ولادت آن حضرت مقارن میباشد; سزاوار است اقوال مورخان را درباره روز تولد امام (علیه السلام) یادآور شویم:
- پنجم شعبان.
- هشتم شعبان.
- نهم شعبان.
- یازدهم رجب.
- هشتم ربیعالاول.
- نیمه جمادیالاول.
- نیمه جمادیالثانی (زندگانی امام زینالعابدین (ع)، ص 39 و 40(
به هر حال، شهربانو بعد از چند روز از تولد یگانه فرزندش و در همان دوره نفاس به علتبیماری، رحلت کرد و پیکر مطهرش در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد و شهر مدینه به سوگ (بانویی مقدس) سیهپوش گردید . (امام سجاد; جمال نیایشگران، احمدترابی، آستان قدس رضوی، اول، 1373 ،ص17 .)
متاسفانه در برخی از کتابها، تحریفاتی دیده میشود که فاقد ارزش علمی است; از جمله:
الف) حضور شهربانو در کربلا;
ب) غرق شدن و خودکشی شهربانو در رودخانه فرات!!!
ج) سوار شدن وی بر ذوالجناح یا اسبی دیگر و آمدنش به ایران و سرانجام غائب و پنهان گشتن او در کوه (کوه بیبی شهربانو شهر ری) .
قصهپردازان به انگیزههای مختلف، این حکایات بیاساس را در میان برخی کتابها و در بین عوام، چنان با آب و تاب وارد ساختهاند که جایگزین وقایع تاریخی شده است . از این رو پژوهشگران، هر یک به نوبه خود، به تجزیه و تحلیل و نقد این قبیل تحریفات پرداختهاند; همچون: شهید مطهری، شیخ ذبیحالله محلاتی و دکتر سید جعفر شهیدی . (حماسه حسینی، ج 2، چاپ : بیست و نهم، 1379 ، ص 182/ ریاحین الشریعه، شیخ ذبیحالله محلاتی، ج 3، ص 13)
منابع جهت مطالعه بیشتر:
حماسه حسینی، شهید مطهری
زندگانی علی بن الحسین (ع)، سید جعفر شهیدی
زندگانی امام زینالعابدین (ع)، عبدالرزاق مقرم
- [سایر] آیا جناب لیلا مادر حضرت علی اکبر(علیه السلام) و شهربانو در کربلا حضور داشتند؟
- [سایر] آیا شهربانو مادر حضرت سجاد (ع) هست یا نه؟
- [سایر] آیااین مطلب که عرفان36مرحله دارد درست است؟لطفا مراحل را نام ببرید؟
- [سایر] آیا مادر حضرت سجاد(علیه السلام) شهربانو دختر یزدگرد بوده است و آیا سند این مطلب اعتباری دارد یا نه؟
- [سایر] تازگی ها اظهار نظری شنیده ام به این مضمون که: یکسان دانستن حقوق شهروندان، از گاوپرستی زشت تر است. آیااین سخن درست است؟
- [سایر] منظور از اینکه اگر حضرت زهرا (س) نبودند، خدا هستی را خلق نمی کرد، چیست؟
- [سایر] اگر امام حسن و امام حسین در جنگ با ایران شرکت نکردند پس چگونه امام حسین با حضرت شهربانو ازدواج کرده است؟
- [سایر] فرزندان حضرت عباس بن علی(ع) چه کسانی بودند؟ و چرا فرزندانش در کربلا نبودند؟
- [سایر] با عرض سلام و تحیت به محضر حضرتعالی؛ بنده افتخار اولادی پیامبر اکرم (ص) را ندارم و جزو سادات نیستم، با توجه به علاقه ای که به بانوی اول خلقت حضرت فاطمه زهرا (س) دارم، آیا می توانم ایشان را مادر صدا کنم؟ و در توسّل به ایشان و درد دل کردن با ایشان به آن بانوی بزرگوار مادر بگویم ؟ با تشکر فراوان
- [سایر] اوضاع حضرت زینب در شام چگونه بود؟ مگر ایشان اسیر نبودند. پس چگونه مردم را روشن می کردند.
- [آیت الله جوادی آملی] .سیّدی که مستحقِ سهم سادات است , باید از طرف پدر به هاشم انتساب دا شته باشد و لازم نیست که از نسل حضرت پیامبر(ع) باشد؛ اما اگر کسی از طرف مادر انتساب به هاشم داشته باشد، کافی نیست.
- [آیت الله جوادی آملی] .کسی که کلمه یا حرف یا حرکت خاص را صحیح بداند و برابر آن , نمازهای گذشته را اقامه کرده باشد و بعد از آن بفهمد که درست نبوده, لازم نیست دوباره آن را در وقت ادا یا در خارج وقت, قضا نماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر بچه بگوید چیزی نجس است یا چیزی را آب کشیده و از گفته او اطمینان حاصل نشود، نباید حرف او را قبول کرد؛ ولی بچه ممیّز که طهارت و نجاست را میفهمد اگر بدانیم چیزی را آب کشیده، میتوان آن را پاک دانست، اگر چه اطمینان نداشته باشیم که درست آب کشیده است و اگر ممیّز چیزی را که در دستش است بگوید نجس است و از قول او اطمینان حاصل نشود، بنا بر احتیاط باید از آن اجتناب کرد.
- [آیت الله اردبیلی] رساله توضیح المسائل به شیوه مرسوم، ابتدا بر اساس فتاوای زعیم بزرگوار شیعه حضرت آیة اللّه العظمی برجرودی قدسسره به دقت و با زبانی ساده تهیه و چاپ گردید و در معرض استفاده مقلدان و اندیشمندان قرار گرفت و به سبب دقت و سلاست و انتساب به آن مرجع بزرگوار و استاد مسلم فقه، سالها توسط فقیهان متأخر حاشیه و تعلیقه زده شد و سپس با مزج حواشی در متن اصلی، رسالههای بعدی تدوین گردید. حضرت آیة اللّه العظمی موسوی اردبیلی نیز ابتدا نظرات و فتاوای خود را به صورت حاشیهای بر رساله مزبور نگاشتند و پس از رحلت امام خمینی قدسسره به علت این که رساله معظم له در دست بسیاری از مقلدان و فارسی زبانان موجود بود، حواشی خود را به اختصار به رساله مزبور اضافه نمودند که چندین بار مورد چاپ و تجدید نظر قرار گرفت و در اختیار علاقمندان گذاشته شد. اما بازبینی و بازنگری رساله توضیح المسائل، ظهور مسائل جدید و مورد ابتلا، حذف مسائل غیر مورد ابتلا، تغییر در ساختار شکلی، جملات و ترتیب مسائل و برخی ابواب و توجه به نوآوریها و دقائق و کثرت تغییرات رساله پیشین، باعث گردید که رسالهای مستقل با ساختار فعلی تدوین شود تا به شیوهای مناسبتر، در عین حفظ چهارچوب قبلی، پاسخگوی نیاز مراجعین و فرزانگان گردد. لذا در این توضیح المسائل علاوه بر ذکر مسائل و نظرات جدید معظم له، متون مسائل تا اندازهای روانتر و ترتیب ابواب فقهی و مسائل مناسبتر شده و ابواب و مسائلی که مورد نیاز بوده، اضافه گردیده
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر خود انسان یقین کند که چیزی که نجس بوده پاک شده است، یا دو عادل و حتی اگر یک نفر هم که از حرف او اطمینان حاصل میشود به پاک شدن آن خبر دهند، آن چیز پاک است و همچنین است اگر کسی که چیز نجس در اختیار اوست بگوید آن چیز پاک شده، اگر قرینه بر اتهام او در گفتارش نباشد پاک است یا آن که مسلمانی چیز نجس را آب کشیده باشد، اگرچه معلوم نباشد درست آب کشیده یا نه پاک است.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر مرد پیش از آن که زنی را برای خود عقد کند، بگوید به واسطه شیر خوردن آن زن بر او حرام شده، مثلاً بگوید شیر مادر او را خورده، چنانچه تصدیق او ممکن باشد، نمیتواند با آن زن ازدواج کند و اگر بعد از عقد بگوید و خود زن هم حرف او را قبول نماید، عقد باطل است پس اگر مرد با او نزدیکی نکرده باشد، یا نزدیکی کرده باشد ولی در وقت نزدیکی کردن زن بداند بر آن مرد حرام بوده است مهر ندارد و اگر بعد از نزدیکی بفهمد که بر آن مرد حرام بوده شوهر باید مهر او را مطابق زنهایی که مثل او هستند بدهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر مرد پیش از ان که زنی را برای خود عقد کند بگوید به واسطه شیر خوردن ان زن بر او حرام شده مثلا بگوید شیر مادر او را خورده چنانچه تصدیق او ممکن باشد نمی تواند با ان زن ازدواج کند و اگر بعد از عقد بگوید و خود زن هم حرف او را قبول نماید عقد باطل است پس اگر مرد با او نزدیکی نکرده باشد یا نزدیکی کرده باشد ولی در وقت نزدیکی کردن زن بداند بر ان مرد حرام است مهر ندارد و اگر بعد از نزدیکی بفهمد که بر ان مرد حرام بوده شوهر باید مهر او را مطابق مهر زنهایی که مثل او هستند بدهد
- [آیت الله بروجردی] اگر مرد پیش از آن که زنی را برای خود عقد کند بگوید:به واسطهی شیر خوردن آن زن بر او حرام شده، مثلاً بگوید:شیر مادر او را خورده، چنانچه تصدیق او ممکن باشد، نمیتواند با آن زن ازدواج کند و اگر بعد از عقد بگوید و خود زن هم حرف او را قبول نماید، عقد باطل است، پس اگر مرد با او نزدیکی نکرده باشد، یا نزدیکی کرده باشد ولی در وقت نزدیکی کردن زن بداند بر آن مرد حرام است، مَهر ندارد و اگر بعد از نزدیکی بفهمد که بر آن مرد حرام بوده، شوهر باید مَهر او را مطابق زنهایی که مثل او هستند بدهد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مرد پیش از آن که زنی را برای خود عقد کند، بگوید به واسطه شیر خوردن، آن زن بر او حرام شده، مثلاً بگوید که شیر مادر او را خورده، چنانچه تصدیق او ممکن باشد، نمیتواند با آن زن ازدواج کند و اگر بعد از عقد بگوید و خود زن هم حرف او را قبول نماید، عقد باطل است؛ پس اگر مرد با او آمیزش نکرده باشد یا آمیزش کرده باشد، ولی در وقت آمیزش کردن، زن بداند بر آن مرد حرام است، مهر ندارد و اگر بعد از آمیزش بفهمد که بر آن مرد حرام بوده، شوهر باید مهریّه او را مطابق زنهایی که مثل او هستند بدهد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر مرد پیش از آنکه زنی را برای خود عقد کند ، بگوید به واسطة شیر خوردن ، آن زن براو حرام شده : مثلاً بگوید شیر مادر او را خورده ؛ چنانچه تصدیق او ممکن باشد ، نمی تواند با آن زن ازدواج کند و اگر بعد از عقد بگوید و خود زن هم حرف او را قبول نماید ، عقد باطل است پس اگر مرد با او نزدیکی نکرده باشد ، یا نزدیکی کرده باشد ، ولی در وقت نزدیکی کردن ، زن بداند بر آن مرد حرام است ، مهر ندارد و اگر بعد از نزدیکی بفهمد که بر آن مرد حرام بوده ، شوهر باید مهر او را مطابق زنهائی که مثل او هستند ، بدهد .