داستان ضامن آهو را برام بفرستید؟ پاسخ: ضامن آهو از القاب امام هشتم(ع) نیست، زیرا در آموزه های دینی گزینش اسم و القاب برای امامان معصوم(ع) با معیارهای خاص صورت می گیرد و ضامن آهو از آن القاب نیست. البته در عرف آنچه که شهرت یافته، آن است که از حضرت به عنوان ضامن آهو یاد میشود. برخی از محققان این لقب را برگرفته از داستانهای گوناگونی می دانند که در کتب تاریخی به گونههای مختلفی نقل شده است در اینجا به دو داستان اشاره میشود. داستان اول از لحاظ سندی معتبر و داستان دوم مشهور میان مردم است: علامة مجلسی از عیون اخبار الرضا نقل میکند: شخصی به نام حاکم رازی از طرف ابوجعفر عتبی به سوی ابومنصور بن عبدالرزاق فرستاده شد. حاکم میگوید: چون روز پنجشنبه اجازه گرفتم که به زیارت امام بروم، ابی منصور گفت: از من بشنو آنچه که مربوط به مشهد است؛ گفت: در ایام جوانی نسبت به زایران امام هشتم متعصب بودم و به اذیت آنان پرداخته و لباس و زیور آلات آنها را می گرفتم، تا این که روزی به قصد صید خارج شدم و سگ شکاری را به صید آهو فرستادم. من نیز به دنبال آن رفتم تا این که آهو به دیدار مسجدی [که در حرم امام بود] پناه برد و از حرکت باز ماند. همین که آهو توقف نمود سگ شکاری نیز ایستاد. دومین بار سعی کردم سگ به آهو نزدیک شود، ولی سگ نزدیک نمی شد. هر گاه آهو از دیوار مسجد فاصله می گرفت، سگ نیز آن را تعقیب میکرد و هرگاه نزدیک دیوار می شد، سگ آهو را تعقیب نمی کرد، تا این که آهو وارد حجرهای از مشهد[رضوی(ع)] شد و من نیز وارد شدم و به خادم (ابی نصر مقریء) گفتم: آهویی که الان وارد این مکان شد کجا است؟ گفت: من آن را ندیدم. پس وارد آن محل شدم، دیدم که پشکل و بول آهو وجود دارد ولی آهو نیست؛ از آن پس نذر کردم که زوّار امام هشتم(ع) را اذیت نکنم و همیشه مشغول کارهای خیر باشم و از خداوند خواستم فرزند پسری به من دهد و خداوند نیز فرزند پسری به من داد و پسرم بعد از بالغ شدن کشته شد. دوباره به مشهد برگشتم واز خدا خواستم که پسری دیگر بدهد و خدا نیز داد و هر چیزی از خدا خواستم، به من داد و این از برکات قبر امام هشتم(ع) است.[1] داستان دوم که شهرت بیشتری دارد اینگونه است که: روزی صیادی در بیابان طوس آهویی را دنبال می کند. اتفاقاً امام رضا علیه السلام در آن نواحی تشریف فرما بودند و آهو به امام پناه می برد، امام حاضر می شود مبلغی را به آن شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد سازد ولی صیاد نمی پذیرد. در این هنگام آهو به زبان می آید و به امام عرض می کند که من دو بچه ی شیری دارم که گرسنه اند و چشم براهند و حالا شما ضمانت مرا نزد این ظالم بفرمائید که بروم و بچگانم را شیر بدهم و برگردم و خود را تسلیم صیاد کنم. امام هم ضمانت آهو را می کند و آهو می رود و به سرعت بر می گردد ، شکارچی که این وفای به عهد آهو را می بیند و وقتی می فهمد که ضامن آهو، امام علیه السلام می باشند، منقلب می شود و آهو را آزاد می کند. لازم به ذکر است که شیخ صدوق (ره)، این کتاب را جهت اهدا به صاحب اسماعیل بن عباد طالقانی (متوفی در سال 385هجری) وزیر ایرانی سامانی که خود یکی از بزرگترین ادبا و شعرا و متکلمین و ناقدین ادب در قرن چهارم است، تألیف فرموده و این کتاب شریف، علاوه بر، دربرداشتن اخبار مربوط به حضرت رضا علیه السلام از لحاظ ادبی و تاریخی نیز مرجع معتبر و مستندی به شمار میرود.شیخ (ره) در این کتاب همچنان که از بسیاری مشایخ ثقات و محدثین رضوان الله علیهم ، نقل و روایت می کند از بسیاری از ادبا و شعرا و مورخین به نام نیز با واسطه یا بدون واسطه نیز نقل و روایت میفرماید. اما نکته قابل توجه در اینجا این است که در خلال کتاب ( عیون اخبار الرضا ) چند بار که شیخ حدیث یا مطلبی را نقل فرموده که خود صددرصد اعتقادی به صحت روایت یا وثوقی به سلامت سند آن یا اطمینانی به ثقه بودن راوی آن نداشته است (ولو آن که آن را از مشاهیر هم نقل فرموده باشد) بیاعتمادی خود را به آن مطلب تصریح میفرماید. اما داستان اولی را که درباره آهو بیان کردیم صددرصد مورد قبول شیخ صدوق (ره) قرار گرفته است. [1] . بحارالانوار، ج 49، ص 333.
داستان ضامن آهو را برام بفرستید؟
پاسخ: ضامن آهو از القاب امام هشتم(ع) نیست، زیرا در آموزه های دینی گزینش اسم و القاب برای امامان معصوم(ع) با معیارهای خاص صورت می گیرد و ضامن آهو از آن القاب نیست. البته در عرف آنچه که شهرت یافته، آن است که از حضرت به عنوان ضامن آهو یاد میشود. برخی از محققان این لقب را برگرفته از داستانهای گوناگونی می دانند که در کتب تاریخی به گونههای مختلفی نقل شده است در اینجا به دو داستان اشاره میشود. داستان اول از لحاظ سندی معتبر و داستان دوم مشهور میان مردم است:
علامة مجلسی از عیون اخبار الرضا نقل میکند: شخصی به نام حاکم رازی از طرف ابوجعفر عتبی به سوی ابومنصور بن عبدالرزاق فرستاده شد. حاکم میگوید: چون روز پنجشنبه اجازه گرفتم که به زیارت امام بروم، ابی منصور گفت: از من بشنو آنچه که مربوط به مشهد است؛ گفت: در ایام جوانی نسبت به زایران امام هشتم متعصب بودم و به اذیت آنان پرداخته و لباس و زیور آلات آنها را می گرفتم، تا این که روزی به قصد صید خارج شدم و سگ شکاری را به صید آهو فرستادم. من نیز به دنبال آن رفتم تا این که آهو به دیدار مسجدی [که در حرم امام بود] پناه برد و از حرکت باز ماند. همین که آهو توقف نمود سگ شکاری نیز ایستاد. دومین بار سعی کردم سگ به آهو نزدیک شود، ولی سگ نزدیک نمی شد. هر گاه آهو از دیوار مسجد فاصله می گرفت، سگ نیز آن را تعقیب میکرد و هرگاه نزدیک دیوار می شد، سگ آهو را تعقیب نمی کرد، تا این که آهو وارد حجرهای از مشهد[رضوی(ع)] شد و من نیز وارد شدم و به خادم (ابی نصر مقریء) گفتم: آهویی که الان وارد این مکان شد کجا است؟ گفت: من آن را ندیدم. پس وارد آن محل شدم، دیدم که پشکل و بول آهو وجود دارد ولی آهو نیست؛ از آن پس نذر کردم که زوّار امام هشتم(ع) را اذیت نکنم و همیشه مشغول کارهای خیر باشم و از خداوند خواستم فرزند پسری به من دهد و خداوند نیز فرزند پسری به من داد و پسرم بعد از بالغ شدن کشته شد. دوباره به مشهد برگشتم واز خدا خواستم که پسری دیگر بدهد و خدا نیز داد و هر چیزی از خدا خواستم، به من داد و این از برکات قبر امام هشتم(ع) است.[1]
داستان دوم که شهرت بیشتری دارد اینگونه است که:
روزی صیادی در بیابان طوس آهویی را دنبال می کند. اتفاقاً امام رضا علیه السلام در آن نواحی تشریف فرما بودند و آهو به امام پناه می برد، امام حاضر می شود مبلغی را به آن شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد سازد ولی صیاد نمی پذیرد. در این هنگام آهو به زبان می آید و به امام عرض می کند که من دو بچه ی شیری دارم که گرسنه اند و چشم براهند و حالا شما ضمانت مرا نزد این ظالم بفرمائید که بروم و بچگانم را شیر بدهم و برگردم و خود را تسلیم صیاد کنم. امام هم ضمانت آهو را می کند و آهو می رود و به سرعت بر می گردد ، شکارچی که این وفای به عهد آهو را می بیند و وقتی می فهمد که ضامن آهو، امام علیه السلام می باشند، منقلب می شود و آهو را آزاد می کند.
لازم به ذکر است که شیخ صدوق (ره)، این کتاب را جهت اهدا به صاحب اسماعیل بن عباد طالقانی (متوفی در سال 385هجری) وزیر ایرانی سامانی که خود یکی از بزرگترین ادبا و شعرا و متکلمین و ناقدین ادب در قرن چهارم است، تألیف فرموده و این کتاب شریف، علاوه بر، دربرداشتن اخبار مربوط به حضرت رضا علیه السلام از لحاظ ادبی و تاریخی نیز مرجع معتبر و مستندی به شمار میرود.شیخ (ره) در این کتاب همچنان که از بسیاری مشایخ ثقات و محدثین رضوان الله علیهم ، نقل و روایت می کند از بسیاری از ادبا و شعرا و مورخین به نام نیز با واسطه یا بدون واسطه نیز نقل و روایت میفرماید. اما نکته قابل توجه در اینجا این است که در خلال کتاب ( عیون اخبار الرضا ) چند بار که شیخ حدیث یا مطلبی را نقل فرموده که خود صددرصد اعتقادی به صحت روایت یا وثوقی به سلامت سند آن یا اطمینانی به ثقه بودن راوی آن نداشته است (ولو آن که آن را از مشاهیر هم نقل فرموده باشد) بیاعتمادی خود را به آن مطلب تصریح میفرماید. اما داستان اولی را که درباره آهو بیان کردیم صددرصد مورد قبول شیخ صدوق (ره) قرار گرفته است.
[1] . بحارالانوار، ج 49، ص 333.
- [سایر] چرا به امام رضا(علیهالسلام) ضامن آهو میگویند؟
- [سایر] علت نام گذاری امام رضا (ع) به ضامن آهو چیست؟
- [سایر] درمان کبد چرب و سنگ کیسه صفرا را لطفا برام بفرستید. با تشکر.
- [سایر] منبع روایی وتاریخی ضامن آهو بودن امام رضا (ع) را بیان کنید؟
- [سایر] چرا به امام رضا (علیه السلام)ضامن آهو می گویند ؟ داستانش چیست؟
- [سایر] سلام ببخشید چند تا حدیث معتبر درباره ولایت فقیه و چند تا حدیث معتبر درباره ولایت مطلقه فقیه برام بفرستید
- [سایر] سلام حاج اقا متنی که براتون فرستادم یکی از نوشته هام بود که خیلی دوسش داشتم شاید به نظر خیلی ها بی معنی باشه ولی برای من نه! اون درس آخری که نوشتم درسی بود که من ازش گرفتم! شاید هم درست نباشه یه خورده زمان میبره تا داستان هامو بفرستم ولی خواهشا زودتر برام نظرتون رو بفرستید
- [سایر] اگر امکان دارد دعاهای هنگام وضو گرفتن را برایم بفرستید.
- [سایر] آیاتی پیرامون گناه وگناه نخستین لطفا برایم بفرستید
- [سایر] چرا در قرآن داستان پیامبران تکرار شده است، خصوصاً داستان حضرت موسی(علیه السلام)؟
- [آیت الله سیستانی] حیوان حلال گوشت وحشی در صورتی با شکار کردن پاک و حلال میشود که بتواند فرار کند یا پرواز نماید ، بنابراین بچه آهو که نمیتواند فرار کند و بچه کبک که نمیتواند پرواز نماید ، با شکار کردن پاک و حلال نمیشود ، و اگر آهو وبچهاش را که نمیتواند فرار کند ، با یک تیر شکار نماید ، آهو حلال و بچهاش حرام است .
- [آیت الله خوئی] حیوان حلالگوشت وحشی در صورتی با شکار کردن پاک و حلال میشود که بتواند فرار کند یا پرواز نماید، بنابراین بچه آهو که نمیتواند فرار کند و بچه کبک که نمیتواند پرواز نماید، با شکار کردن پاک و حلال نمیشود، و اگر آهو و بچهاش را که نمیتواند فرار کند با یک تیر شکار نماید، آهو حلال و بچهاش حرام است.
- [آیت الله اردبیلی] از چهارپایان وحشی، گوشت آهو، گوزن، گاو وحشی، قوچ، بز کوهی و گورخر حلال است.
- [آیت الله نوری همدانی] حیوان حلال گوشت وحشی در صورتی با شکار کردن پاک و حلال می شود که بتواند فرار کند یا پرواز نماید بنابر این بچّة آهو که نمی تواند فرار کند و بچّة کبک که نمی تواند پرواز نماید ، با شکار کردن پاک و حلال نمی شود و اگر آهو و بچّه اش را که نمی تواند فرار کند ، با یک تیر شکار نمایند ، آهو حلال و بچّه اش حرام است .
- [آیت الله اردبیلی] حیوان حلال گوشت وحشی در صورتی با شکار کردن پاک و حلال میشود که بتواند فرار کند یا پرواز نماید؛ بنابر این بچّه آهو که نمیتواند فرار کند و بچّه کبک که نمیتواند پرواز نماید، با شکار کردن پاک و حلال نمیشود و اگر آهو و بچّه آن را که نمیتواند فرار کند با یک تیر شکار نمایند، آهو حلال میشود و بچّه آن حرام است.
- [آیت الله وحید خراسانی] حیوان حلال گوشت وحشی در صورتی با شکار کردن پاک و حلال می شود که بتواند فرار کند یا پرواز نماید بنابر این بچه اهو که نمی تواند فرار کند و بچه کبک که نمی تواند پرواز نماید با شکار کردن پاک و حلال نمی شود و اگر اهو و بچه اش را که نمی تواند فرار کند با یک تیر شکار نماید اهو حلال و بچه اش حرام است
- [آیت الله فاضل لنکرانی] حیوان حلال گوشت وحشی در صورتی با شکار کردن پاک و حلال می شود که بتواند فرار کند یا پرواز نماید بنابر این بچه آهو که نمی تواند فرار کند و بچه کبک که نمی تواند پرواز نماید، با شکار کردن پاک و حلال نمی شود و اگر آهو و بچه اش را که نمی تواند فرار کند، با یک تیر شکار نمایند آهو حلال و بچه اش حرام است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] حیوان حلال گوشت وحشی در صورتی با شکار کردن پاک و حلال می شود که بتواند فرار کند یا پرواز نماید؛ بنا بر این بچه آهو که نمی تواند فرار کند و بچه کبک که نمی تواند پرواز نماید؛ با شکار کردن پاک و حلال نمی شود و اگر آهو و بچه اش را که نمی تواند فرار کند؛ با یک تیر شکار نماید آهو حلال و بچه اش حرام است.
- [آیت الله بروجردی] حیوان حلال گوشت وحشی در صورتی با شکار کردن پاک و حلال میشود که بتواند فرار کند یا پرواز نماید، بنا بر این بچّهی آهو که نمیتواند فرار کند و بچّهی کبک که نمیتواند پرواز نماید، با شکار کردن پاک و حلال نمیشود و اگر آهو و بچّهاش را که نمیتواند فرار کند، با یک تیر شکار نمایند آهو حلال و بچه اش حرام است.
- [آیت الله نوری همدانی] ضامن و طلبکار می توانند شرط کنند که هر وقت بخواهند ضامن بودن ضامن را بهم بزنند .