چرا به امام رضا(علیه‌السلام) ضامن آهو می‌گویند؟
چرا به امام رضا(علیه‌السلام) ضامن آهو می‌گویند؟ در این باره، به دو گزارش تاریخی اشاره می‌کنیم: 1. امام پس از ورود به نیشابور دستور ساخت حمام، حفر قنات و ساخت حوض آب را در جوار مسجد داد و این مکان به گرمابه رضا (علیه‌السلام) شهرت یافت. در آنجا ماده آهویی به آن بزرگوار پناه آورد؛ به این مصرع از شعر ابن حماد شاعر توجه کنید:(الذی لاذبه الظبیه و القوم جلوس..؛ کسی که آهو بدو پناه برد در حالی که مردم نشسته بودند).(1). 2. شخصی بنام عبدالله که زیدی مذهب بود واعتقادی به امامت امام رضا (علیه‌السلام) نداشت، می‌گوید: همراه امام بودیم و در صحرا گله آهویی پیدا شد ناگاه آن سرور به یک بچه آهویی اشاره کرد، دیدیم فوراً آن بچه آهو آمد تا برابر آن حضرت ایستاد و امام(علیه‌السلام) دست مرحمت بر سر آن بچه آهو کشید و او را به غلام خود سپرد. در آن حال بچه آهو مضطرب شد و خواست به چراگاه خود برگردد. آن حضرت سخنی با آن بچه آهو فرمود که ما نفهمیدیم، لکن بچه آهو آرام گرفت و از اضطراب افتاد! چون این پیش آمد شد، آن حضرت به من فرمود: آیا ایمان نیاوردی؟ یعنی: پس از دیدن این معجزه به امامت من اعتقاد پیدا نکردی؟ عرض کردم: چرا ای آقای من! تویی حجت خدا و من توبه می‌نمایم به سوی خدا از اینکه تا حال قایل به امامت تو نبودم. آنگاه آن حضرت به آن بچه آهو فرمود: اینک برو به سوی چراگاه خود آن بچه آهو شروع کرد به گریه کردن و دیدیم اشک از چشمان او جاری شد و خود را به آن جناب می‌مالید. آنگاه آن حضرت رو به من کرد و فرمود: آیا می‌دانید این بچه آهو چه می‌گوید؟ عرض کردم: خدا و پسر پیغمبرش اعلمند فرمود می‌گوید: چون مرا به جانب خود خواندی و من اطاعت کرده و به خدمتت آمدم امید داشتم که از گوشت من تناول فرمایی لکن حال که مرا مرخص فرمودی من گریان و محزونم که قابل نبودم از گوشت من بخوری تا به آن فیض برسم.(2) ضامن آهوست چشمان دو شهد روشنت کاش آهوی بیابان دو چشمت می شدم‌غرق در دریای عرفان دو چشمت میشدم کاش یک شب میشدم خیس نگاه سبز تو شاهد اعجاز باران دو چشمت میشدم کاش یک شب نور مینوشیدم از چشمان تو(3) پی نوشت ها 1) مناقب، ج‌4، ص 348. 2) سید هاشم بحرانی، مدینه المعاجز، 3) رضا اسماعیلی
عنوان سوال:

چرا به امام رضا(علیه‌السلام) ضامن آهو می‌گویند؟


پاسخ:

چرا به امام رضا(علیه‌السلام) ضامن آهو می‌گویند؟

در این باره، به دو گزارش تاریخی اشاره می‌کنیم:
1. امام پس از ورود به نیشابور دستور ساخت حمام، حفر قنات و ساخت حوض آب را در جوار مسجد داد و این مکان به گرمابه رضا (علیه‌السلام) شهرت یافت. در آنجا ماده آهویی به آن بزرگوار پناه آورد؛ به این مصرع از شعر ابن حماد شاعر توجه کنید:(الذی لاذبه الظبیه و القوم جلوس..؛ کسی که آهو بدو پناه برد در حالی که مردم نشسته بودند).(1).
2. شخصی بنام عبدالله که زیدی مذهب بود واعتقادی به امامت امام رضا (علیه‌السلام) نداشت، می‌گوید: همراه امام بودیم و در صحرا گله آهویی پیدا شد ناگاه آن سرور به یک بچه آهویی اشاره کرد، دیدیم فوراً آن بچه آهو آمد تا برابر آن حضرت ایستاد و امام(علیه‌السلام) دست مرحمت بر سر آن بچه آهو کشید و او را به غلام خود سپرد. در آن حال بچه آهو مضطرب شد و خواست به چراگاه خود برگردد.
آن حضرت سخنی با آن بچه آهو فرمود که ما نفهمیدیم، لکن بچه آهو آرام گرفت و از اضطراب افتاد! چون این پیش آمد شد، آن حضرت به من فرمود: آیا ایمان نیاوردی؟ یعنی: پس از دیدن این معجزه به امامت من اعتقاد پیدا نکردی؟ عرض کردم: چرا ای آقای من! تویی حجت خدا و من توبه می‌نمایم به سوی خدا از اینکه تا حال قایل به امامت تو نبودم. آنگاه آن حضرت به آن بچه آهو فرمود: اینک برو به سوی چراگاه خود آن بچه آهو شروع کرد به گریه کردن و دیدیم اشک از چشمان او جاری شد و خود را به آن جناب می‌مالید. آنگاه آن حضرت رو به من کرد و فرمود: آیا می‌دانید این بچه آهو چه می‌گوید؟ عرض کردم: خدا و پسر پیغمبرش اعلمند فرمود می‌گوید: چون مرا به جانب خود خواندی و من اطاعت کرده و به خدمتت آمدم امید داشتم که از گوشت من تناول فرمایی لکن حال که مرا مرخص فرمودی من گریان و محزونم که قابل نبودم از گوشت من بخوری تا به آن فیض برسم.(2)
ضامن آهوست چشمان دو شهد روشنت کاش آهوی بیابان دو چشمت می شدم‌غرق در دریای عرفان دو چشمت میشدم کاش یک شب میشدم خیس نگاه سبز تو شاهد اعجاز باران دو چشمت میشدم کاش یک شب نور مینوشیدم از چشمان تو(3)
پی نوشت ها
1) مناقب، ج‌4، ص 348.
2) سید هاشم بحرانی، مدینه المعاجز،
3) رضا اسماعیلی





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین