چگونگی سفر حضرت معصومه(س) به ایران و ارتحال ایشان را بیان کنید. پاسخ: حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها از جمله زنانی است که میتوان ادعا کرد که تالیتلو معصوم است. بنا به مقتضای عبارت معروف (أهل البیت أدری بما فی البیت) اهل خانه از آنچه که در خانه میگذرد، بیشتر از دیگران میدانند، بهتر است آن بانوی بزرگ را از زبان امامان معصوم علیهمالسّلام بشناسیم. امام صادق علیهالسلام فرمود: خدا حرمی دارد و آن مکه است، پیامبر صلی الله علیه و آله حرمی دارد و آن مدینه است، امیرالمؤمنین علیهالسلام حرمی دارد و آن کوفه است... بهشت هشت در دارد که سه تای آن از قم است؛ در این شهر زنی از فرزندان من از دنیا میرود، نام او فاطمه دختر موسی علیهالسلام است و با شفاعت او همه شیعیان من روانه بهشت میشوند. [1] شهر قم، مدفن تعداد زیادی از امامزادگان است و هر کدام دارای مقامات بس والایی هستند، اما ائمه علیهمالسّلام تنها از اهمیت شخصیت و زیارت دختر موسی بن جعفر سلام الله علیها سخن گفتهاند، این خود نشانگر عظمت معنوی این بانوی بزرگ است. یکی دیگر از نشانههای شخصیت آن حضرت داشتن زیارت نامه مخصوص بسان پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهمالسّلام است، در حالی که در آرامگاههای دیگر امامزادگان به طور معمول خواندن فاتحه مرسوم است. چند نکته در زمینه شخصیت آن بانوی بزرگ در خورد توجه است: 1 . مسافرت ایشان پس از هجرت اجباری برادر بزرگوارش امام رضا علیه السلام به مرو، به سمت ایران به جهت دیدار با برادر، اما آنگونه که مورخان نوشتهاند این مسافرت به سرانجام نرسید و حضرت معصومه با رسیدن به ساوه بیمار شد و دستور داد او را به قم ببرند و در همین شهر بود که جان را به جان آفرین تسلیم کرد.[2] حرکت آن حضرت از مدینه به سمت ایران با این مسیر طولانی و به جان خریدن همه سختیهای مسافرت مخصوصاً خطراتی که از ناحیه حکومت مأمون آن حضرت را تهدید میکرد حاکی از شخصیت سیاسی و اجتماعی این بانوی بزرگ است. 2 . در این مسافرت آنگاه که مریض شد و از دستیابی به امام رضا علیهالسلام مأیوس شد با توجه به آگاهی او از موقعیت آینده قم و مرکزیت فرهنگی آن دستور داد او را به قم ببرند تا پس از پرواز روح بلندش به سوی ملکوت، حرم بهشت گونهاش مأمن عاشقان اهل بیت علیهم السّلام قرار گیرد. این تصمیم یعنی دستور برای رسیدن به قم، حاکی از داشتن دید فرهنگی دختر موسی بن جعفر سلام الله علیها است. در این راستا وقتی زندگینامه آن حضرت را مطالعه کنیم در مییابیم که یکی از القاب مشهور آن حضرت (محدثه)[3] است. وی روایاتی را از اجداد طاهرینش نقل کرده، همچنین جمعی از ارباب علم حدیث از او نقل حدیث کردهاند؛ از آن جمله میتوان به روایتی که آن حضرت در سلسله سند هست و به خبر مسلسل به فواطم[4] مشهور شده اشاره کرد: بکر بن احمد قصری از فاطمه دختر امام رضا علیه السلام و او از فاطمه (حضرت معصومه) و زینب و ام کلثوم دختران امام کاظم علیه السلام و آنان از فاطمه دختر امام صادق علیه السلام روایت کردهاند و سند این حدیث به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میرسد که فرمود: آیا فراموش کردهاید فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله را در روز عید غدیر که فرمود: (من کنت مولاه فعلی مولاه).[5] و همچنین روایت دیگری با همین سلسله سند که به حدیث معراج مربوط است.[6][7] بنابراین: 1 . حضرت معصوم سلام الله علیها دارای شخصیتی معنوی و ارزنده است همانگونه که از سخنان معصومان علیهمالسّلام استفاده میشود. 2 . بعد سیاسی و فرهنگی شخصیت حضرت معصومه سلام الله علیها نیز قابل توجه است، همان گونه که از زندگینامه آن حضرت قابل استفاده است. پی نوشت: [1] . قمی، عباس، سفینة البحار، ج 2، ص 376. [2] . قمی، عباس، همان، ص 376؛ حکیمی، محمد، حضرت معصومه و شهر قم، معاصر، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1376، ص 41 40. [3] . محمدحسون؛ ام علی مشکور، اعلام النساء المومنات، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1411 ه . ق، ص 577. [4] . قمی، عباس، همان، واژه شیع و فطم. [5] . شافعی، شمس الدین محمد، اسنی المطالب، مکتبه الامام امیرالمؤمنین، اصفهان، ص 50. [6] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ج 65، ص 76، ح 136. [7] . مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم
چگونگی سفر حضرت معصومه(س) به ایران و ارتحال ایشان را بیان کنید.
پاسخ: حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها از جمله زنانی است که میتوان ادعا کرد که تالیتلو معصوم است.
بنا به مقتضای عبارت معروف (أهل البیت أدری بما فی البیت) اهل خانه از آنچه که در خانه میگذرد، بیشتر از دیگران میدانند، بهتر است آن بانوی بزرگ را از زبان امامان معصوم علیهمالسّلام بشناسیم.
امام صادق علیهالسلام فرمود: خدا حرمی دارد و آن مکه است، پیامبر صلی الله علیه و آله حرمی دارد و آن مدینه است، امیرالمؤمنین علیهالسلام حرمی دارد و آن کوفه است... بهشت هشت در دارد که سه تای آن از قم است؛ در این شهر زنی از فرزندان من از دنیا میرود، نام او فاطمه دختر موسی علیهالسلام است و با شفاعت او همه شیعیان من روانه بهشت میشوند. [1]
شهر قم، مدفن تعداد زیادی از امامزادگان است و هر کدام دارای مقامات بس والایی هستند، اما ائمه علیهمالسّلام تنها از اهمیت شخصیت و زیارت دختر موسی بن جعفر سلام الله علیها سخن گفتهاند، این خود نشانگر عظمت معنوی این بانوی بزرگ است.
یکی دیگر از نشانههای شخصیت آن حضرت داشتن زیارت نامه مخصوص بسان پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهمالسّلام است، در حالی که در آرامگاههای دیگر امامزادگان به طور معمول خواندن فاتحه مرسوم است. چند نکته در زمینه شخصیت آن بانوی بزرگ در خورد توجه است:
1 . مسافرت ایشان پس از هجرت اجباری برادر بزرگوارش امام رضا علیه السلام به مرو، به سمت ایران به جهت دیدار با برادر، اما آنگونه که مورخان نوشتهاند این مسافرت به سرانجام نرسید و حضرت معصومه با رسیدن به ساوه بیمار شد و دستور داد او را به قم ببرند و در همین شهر بود که جان را به جان آفرین تسلیم کرد.[2]
حرکت آن حضرت از مدینه به سمت ایران با این مسیر طولانی و به جان خریدن همه سختیهای مسافرت مخصوصاً خطراتی که از ناحیه حکومت مأمون آن حضرت را تهدید میکرد حاکی از شخصیت سیاسی و اجتماعی این بانوی بزرگ است.
2 . در این مسافرت آنگاه که مریض شد و از دستیابی به امام رضا علیهالسلام مأیوس شد با توجه به آگاهی او از موقعیت آینده قم و مرکزیت فرهنگی آن دستور داد او را به قم ببرند تا پس از پرواز روح بلندش به سوی ملکوت، حرم بهشت گونهاش مأمن عاشقان اهل بیت علیهم السّلام قرار گیرد.
این تصمیم یعنی دستور برای رسیدن به قم، حاکی از داشتن دید فرهنگی دختر موسی بن جعفر سلام الله علیها است. در این راستا وقتی زندگینامه آن حضرت را مطالعه کنیم در مییابیم که یکی از القاب مشهور آن حضرت (محدثه)[3] است.
وی روایاتی را از اجداد طاهرینش نقل کرده، همچنین جمعی از ارباب علم حدیث از او نقل حدیث کردهاند؛ از آن جمله میتوان به روایتی که آن حضرت در سلسله سند هست و به خبر مسلسل به فواطم[4] مشهور شده اشاره کرد:
بکر بن احمد قصری از فاطمه دختر امام رضا علیه السلام و او از فاطمه (حضرت معصومه) و زینب و ام کلثوم دختران امام کاظم علیه السلام و آنان از فاطمه دختر امام صادق علیه السلام روایت کردهاند و سند این حدیث به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میرسد که فرمود: آیا فراموش کردهاید فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله را در روز عید غدیر که فرمود: (من کنت مولاه فعلی مولاه).[5]
و همچنین روایت دیگری با همین سلسله سند که به حدیث معراج مربوط است.[6][7]
بنابراین:
1 . حضرت معصوم سلام الله علیها دارای شخصیتی معنوی و ارزنده است همانگونه که از سخنان معصومان علیهمالسّلام استفاده میشود.
2 . بعد سیاسی و فرهنگی شخصیت حضرت معصومه سلام الله علیها نیز قابل توجه است، همان گونه که از زندگینامه آن حضرت قابل استفاده است.
پی نوشت:
[1] . قمی، عباس، سفینة البحار، ج 2، ص 376.
[2] . قمی، عباس، همان، ص 376؛ حکیمی، محمد، حضرت معصومه و شهر قم، معاصر، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1376، ص 41 40.
[3] . محمدحسون؛ ام علی مشکور، اعلام النساء المومنات، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1411 ه . ق، ص 577.
[4] . قمی، عباس، همان، واژه شیع و فطم.
[5] . شافعی، شمس الدین محمد، اسنی المطالب، مکتبه الامام امیرالمؤمنین، اصفهان، ص 50.
[6] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ج 65، ص 76، ح 136.
[7] . مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم
- [سایر] آیا امام رضا(ع) بعد از شهادت حضرت معصومه(س) به قم سفر کردهاند یا خیر؟ همراهان حضرت معصومه در سفر به ایران چه کسانی بودهاند؟
- [سایر] آیا سفر حضرت معصومه (س)به ایران بدون تدبیر یا با توطئه مامون بود؟
- [سایر] حضرت معصومه (ع) از سفر به ایران چه هدفی داشت؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه معصومه(س) ازدواج نکردند؟
- [سایر] چرا حضرت معصومه (س)از مسیر سفرامام رضا(ع)به ایران نیامدند؟
- [سایر] آیا حضرت فاطمه معصومه (س) معصوم هستند؟ مستند روایی آن کدام است؟ در صورت منفی بودن چرا به وی لقب معصومه دادهاند؟
- [سایر] سفر حضرت معصومه به ایران به دعوت امام رضا(ع) بود یا فرار از خواستگاری مامون؟
- [سایر] زیارت حضرت معصومه س چه پاداشی دارد؟
- [سایر] زیارت حضرت معصومه س چه پاداشی دارد؟
- [سایر] حرم حضرت معصومه (س) چه زمانی بنا شده است؟
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).