با توجّه به اهمیت ولادت امام زمان(عج) و لزوم روی آوردن مردم به آن حضرت؛ چرا ولادت ایشان پنهانی صورت گرفت؟ با توجّه به اهمیت ولادت امام زمان(عج) و لزوم روی آوردن مردم به آن حضرت؛ چرا ولادت ایشان پنهانی صورت گرفت؟ ابتدا گفتنی است که پیشوایان معصوم ما، مخفی بودن ولادت مهدی، را پیش گویی کرده و در این رابطه مسلمانان را آگاه ساخته بودند. امام باقر (علیه السلام) می فرماید : (اُنظُروا من تخفَی عَلَی النّاس ولادَته فهو صاحِبُکم)[1] ؛ (بنگرید آن کس که ولادتش بر مردم پنهان است ؛ همو صاحب شما است). و نیز فرمود : (همانا قائم آن کسی است که تولدش از مردم مخفی است)[2]. پیش تر امام سجّاد (علیه السلام) فرموده بود : (ولادت امام قائم، بر مردم مخفی است ؛ به طوری که می گویند : متولّد نشده است. بنابراین در حالی ظهور می کند که در گرو بیعت هیچ کس نیست)[3]. امام رضا (علیه السلام) نیز می فرماید : (... حتّی یبعث اللّه لهذا الامرِ غَلاما منّا خفی المولود)[4] ؛ (... تا اینکه خداوند جوانی از ما را برانگیزد که دارای ولادت پنهانی است...). و ده ها روایت دیگر که بر حتمی بودن (خفای ولادت مهدی) و ضرورت آن دلالت دارند. در این رابطه توجه به چند نکته بایسته است : یک. مصون ماندن از خطر مرگ خلفای بنی عباس از طریق روایاتی که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه طاهرین (علیهم السلام) نقل شده بود، می دانستند که دوازدهمین امام، همان مهدی(عج) است که زمین را پر از عدل و داد می کند و دژهای گمراهی و فساد را در هم می کوبد و دولت جبّاران را سرنگون می سازد و طاغوتیان را به قتل می رساند و خود امیر مشرق و مغرب جهان می شود. آنان چون این مسئله را می دانستند، در صدد بودند تا نور الهی را خاموش کنند و آن امام همام را به قتل رسانند. از این رو جاسوسان و مراقبانی چند گماشتند و حتّی قابله هایی را مأمور کردند تا درون خانه امام حسن عسکری (علیه السلام) را زیر نظر بگیرند ؛ لیکن خداوند، در هر حال، نور هدایت را پاینده خواهد داشت. این بود که خداوند به اراده خویش، دوران بارداری مادر او را پنهان ساخت. شیخ مفید(ره) در این رابطه می نویسد : (به دلیل مشکلات آن دوران و جست وجوی شدید سلطان وقت و کوشش بی امان برای یافتن آخرین حجّت خدا، ولادت آن حضرت بر همگان، مخفی ماند)[5]. تلاش بی وقفه بنی عباس برای یافتن فرزندی از امام یازدهم، در بیشتر منابع تاریخی گزارش شده است. مورّخان گفته اند : معتمد عباسی، به قابله ها دستور داده بود تا وقت و بی وقت، سرزده، وارد خانه سادات شوند ؛ به ویژه خانه امام حسن عسکری (علیه السلام) و در درون خانه بگردند و تفتیش کنند و از حال همسر او با خبر گردند و گزارش دهند. اما آنان از هیچ چیز آگاه نگشتند. احمد بن عبیداللّه بن خاقان - که کار خراج قم را بر عهده داشته - درباره موضوع کاوش، به امام حسن عسکری (علیه السلام) چنین گزارش کرده است : (وقتی خبر بیماری امام عسکری (علیه السلام) شایع شد، خلیفه به دنبال پدرم فرستاد. او به دارالخلافه رفت و همراه پنج تن از کارمندان نزدیک خلیفه - که از معتمدان بودند - بازگشت. پدرم به آنان دستور داد تا خانه امام را در کنترل خود گرفته و لحظه به لحظه از احوال و اخبار وی اطلاع داشته باشند ؛ آن گاه برخی از طبیبان را فرا خواند، و دستور داد شبانه روز بر بالین امام حضور داشته باشند. پس از دو یا سه روز به او اطلاع دادند که امام ضعیف تر شده است و او دستور داد، طبیبان بر مراقبت های خود بیفزایند ؛ آن گاه پیش قاضی القضات رفت و از او خواست ده نفر از معتمدانِ خود را - که از نظر دین و ورع، کاملاً به آنان اطمینان دارد - به منزل امام عسکری بفرستد که شبانه روز در آنجا باشند. این وضع ادامه داشت تا آنکه امام وفات کرد. پس از این حادثه، خانه امام عسکری (علیه السلام) ، به دستور خلیفه بررسی دقیق شد و همه چیز مهر و موم گردید و پس از آن، تلاش های پی گیرانه ای برای یافتن فرزندی از آن حضرت آغاز شد. حتّی کنیزان امام نیز تحت نظر قرار گرفتند تا معلوم شود کدام یک از آنها باردار است. یکی از آنان را - که احتمال حمل درباره اش می رفت - در حجره ای تحت مراقبت قرار دادند تا وقتی که باردار نبودن وی مسلّم شد. آن گاه میراث امام را میان مادر و برادرش جعفر تقسیم کردند...)[6]. به طور مسلّم، چنین حساسیت شدیدی از طرف دستگاه خلافت، بدان سبب بود تا گذشته از کنترل امام یازدهم، در صورت عدم دسترسی به او (و یا فرزندش مهدی) ؛ دست کم بتوانند اعلام کنند که امام حسن عسکری (علیه السلام) فرزندی نداشته است. دو. اقدامات امام حسن عسکری (علیه السلام) امام حسن عسکری (علیه السلام) ، خود از پیش گویی ها آگاه بود و اهمیّت و عظمت آن مولود را به درستی می دانست و از حسّاسیت دشمنان درباره تولد این نوزاد، غافل نبود. اوضاع سیاسی و شرایط اجتماعی را نیز کاملاً می شناخت ؛ از این رو به گونه ای مقدمات و پیش زمینه های ولادت فرزندش را فراهم ساخت که نه تنها دشمنان ؛ بلکه بسیاری از دوستان هم از این امر آگاه نشدند. امام حسن عسکری (علیه السلام) خود درباره فلسفه (خفای ولادت فرزندش) مهدی(عج) چنین می فرماید : (بنی امیه و بنی عباس) به دو علت بر روی ما شمشیر کشیدند : نخست اینکه می دانستند در خلافت، هیچ حقّی ندارند و می ترسیدند که ما ادعای خلافت کنیم و خلافت به محل اصلی خودش برگردد. دوم اینکه، از اخبار متواتر دریافته بودند که نابودی سلطنت ستمکاران و زورگویان، به دست قائم ما صورت می گیرد و شکی هم نداشتند که خودشان از ستمگران و زورگویان هستند!! بنابراین به امید اینکه از تولّد قائم(عج) جلوگیری کنند، یا بتوانند او را بکشند ؛ در کشتار اهل بیت رسول خدا و از بین بردن نسل آن حضرت تلاش بسیار کردند ؛ اما خداوند نخواست سرّ امر بر آنها آشکار شود ؛ بلکه اراده فرمود که بر خلاف میل کافران، نور خود را تمام کند و خیر بشریت را محقّق سازد)[7]. بنابراین تدبیر، کیاست، حزم و دوراندیشی امام عسکری (علیه السلام) ایجاب می کرد تا آن حضرت به گونه ای این مأموریت را به انجام رساند که دشمنان، در هدف های شوم خود، ناکام بمانند و چنین هم شد! سه. شباهت به ولادت ابراهیم و موسی (علیه السلام) ولادت پنهانی حضرت مهدی(عج) و حفظ جان او و... مانند ولادت حضرت ابراهیم و موسی (علیه السلام) است. در واقع خداوند درباره آن حضرت، همان کار را کرد که درباره موسی کرد ؛ چنان که دشمنان مهدی نیز همان روش فرعون و سیاست فرعونی را دنبال کردند. فرعون دانست که زوال سلطنتِ او به دست مردی از بنی اسرائیل خواهد بود. این بود که بازرسانی گماشت تا زنان حامله بنی اسرائیل را زیر نظر گیرند و کودکانی را که متولّد می شوند، تحت مراقبت شدید قرار دهند و اگر پسر بود، او را بکشند. بدین گونه، کودکان بسیاری را کشتند تا موسی پدید نیاید... و با این همه، خدای متعال، پیامبر خود موسی را حفظ کرد و ولادت او را مخفی داشت و سپس به مادر موسی امر فرمود تا او را در صندوقی گذارد و به رود نیل بسپارد...[8]. در روایتی نقل شده است : (فی القائم سنّة من موسی بن عمران ؛ فقلت : و ما سنّةُ موسی بن عمران؟ قال : خفاءُ مولده)[9] ؛ ([امام صادق (علیه السلام) فرمود :] در قائم سنّتی از موسی بن عمران است. [راوی گوید :] پرسیدم : سنّت موسی بن عمران چه بود؟ فرمود : مخفی بودن ولادت او...). امام سجّاد (علیه السلام) نیز پنهانی بودن ولادت حضرت مهدی(عج) را شبیه ولادت حضرت ابراهیم (علیه السلام) دانسته است : (فی القائمِ منّا سُنَنٌ من سنن الانبیاء... و سنّةُ من ابراهیم... امّا من ابراهیم فخفاء الولادةِ و اِعتزالُ النّاس)[10] ؛ (در قائم ما ؛ سنت هایی از پیامبران هست... اما سنت او از ابراهیم (علیه السلام) ، پنهانی بودن ولادت و کناره گیری از مردم است...). چهار. نبود بیعت کسی بر گردن او یکی دیگر از فضایل (خفای ولادت مهدی(عج))، این است که آن حضرت زیر بار بیعت کسی نرفت و سلطه هیچ حاکم و پادشاهی را نپذیرفت. امام صادق (علیه السلام) فرموده است : (صاحبُ هذا الامر، تَعمیَ وِلادَتُه عَلَی هَذا الخَلقِ لئلاّ یکونَ لاحدٍ فی عنقه بیعة اذا خَرَج)[11] ؛ (ولادت صاحب الامر بر این خلق پوشیده است ؛ به جهت اینکه هنگام ظهور، بیعت کسی بر گردنش نباشد). بنابراین اگر حضرت صاحب در بین مردم حضور داشت و همگان از ولادت او آگاه می شدند ؛ ناچار باید در برخورد با مردم و ستمکاران - به اقتضای مصلحت اسلام و مسلمین - به نبرد با طاغوت بر می خاست و یا به جهت تقیه، به سکوت و صلح می گذراند!! در هر یک از این دو صورت - همان طور که پدران بزرگوارش به شهادت رسیدند - ایشان نیز کشته می شد (چنان که در اخبار به این مسئله اشاره شده است) و سرانجام زمین از حجت خدا خالی شده، اهلش را در خود فرو می برد و مقصود نهایی از وجود حجّت خدا در زمین برآورده نمی شد[12]!! پی نوشت ها _______________ [1]. کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 567. [2]. اثبات الهداة، ج 3، ص 579، ح 751. [3]. همان، ص 466، ح 126. [4]. کافی، ج 1، ص 341. [5]. الارشاد، ص 345. [6]. رسول جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص 568. [7]. اثبات الهداة، ج 3، ص 570، ح 685. [8]. منتخب الاثر، ص 353. [9]. کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 340، ح 18. [10]. همان، ج 2، ص 567. [11]. کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 340، ح 18 ؛ اثبات الهداة، ج 3، ص 486، ح 207. [12]. ظهور نور، ص 59.
با توجّه به اهمیت ولادت امام زمان(عج) و لزوم روی آوردن مردم به آن حضرت؛ چرا ولادت ایشان پنهانی صورت گرفت؟
با توجّه به اهمیت ولادت امام زمان(عج) و لزوم روی آوردن مردم به آن حضرت؛ چرا ولادت ایشان پنهانی صورت گرفت؟
با توجّه به اهمیت ولادت امام زمان(عج) و لزوم روی آوردن مردم به آن حضرت؛ چرا ولادت ایشان پنهانی صورت گرفت؟
ابتدا گفتنی است که پیشوایان معصوم ما، مخفی بودن ولادت مهدی، را پیش گویی کرده و در این رابطه مسلمانان را آگاه ساخته بودند.
امام باقر (علیه السلام) می فرماید : (اُنظُروا من تخفَی عَلَی النّاس ولادَته فهو صاحِبُکم)[1] ؛ (بنگرید آن کس که ولادتش بر مردم پنهان است ؛ همو صاحب شما است).
و نیز فرمود : (همانا قائم آن کسی است که تولدش از مردم مخفی است)[2].
پیش تر امام سجّاد (علیه السلام) فرموده بود : (ولادت امام قائم، بر مردم مخفی است ؛ به طوری که می گویند : متولّد نشده است. بنابراین در حالی ظهور می کند که در گرو بیعت هیچ کس نیست)[3].
امام رضا (علیه السلام) نیز می فرماید : (... حتّی یبعث اللّه لهذا الامرِ غَلاما منّا خفی المولود)[4] ؛ (... تا اینکه خداوند جوانی از ما را برانگیزد که دارای ولادت پنهانی است...).
و ده ها روایت دیگر که بر حتمی بودن (خفای ولادت مهدی) و ضرورت آن دلالت دارند.
در این رابطه توجه به چند نکته بایسته است :
یک. مصون ماندن از خطر مرگ
خلفای بنی عباس از طریق روایاتی که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه طاهرین (علیهم السلام) نقل شده بود، می دانستند که دوازدهمین امام، همان مهدی(عج) است که زمین را پر از عدل و داد می کند و دژهای گمراهی و فساد را در هم می کوبد و دولت جبّاران را سرنگون می سازد و طاغوتیان را به قتل می رساند و خود امیر مشرق و مغرب جهان می شود.
آنان چون این مسئله را می دانستند، در صدد بودند تا نور الهی را خاموش کنند و آن امام همام را به قتل رسانند. از این رو جاسوسان و مراقبانی چند گماشتند و حتّی قابله هایی را مأمور کردند تا درون خانه امام حسن عسکری (علیه السلام) را زیر نظر بگیرند ؛ لیکن خداوند، در هر حال، نور هدایت را پاینده خواهد داشت. این بود که خداوند به اراده خویش، دوران بارداری مادر او را پنهان ساخت.
شیخ مفید(ره) در این رابطه می نویسد : (به دلیل مشکلات آن دوران و جست وجوی شدید سلطان وقت و کوشش بی امان برای یافتن آخرین حجّت خدا، ولادت آن حضرت بر همگان، مخفی ماند)[5].
تلاش بی وقفه بنی عباس برای یافتن فرزندی از امام یازدهم، در بیشتر منابع تاریخی گزارش شده است. مورّخان گفته اند : معتمد عباسی، به قابله ها دستور داده بود تا وقت و بی وقت، سرزده، وارد خانه سادات شوند ؛ به ویژه خانه امام حسن عسکری (علیه السلام) و در درون خانه بگردند و تفتیش کنند و از حال همسر او با خبر گردند و گزارش دهند. اما آنان از هیچ چیز آگاه نگشتند. احمد بن عبیداللّه بن خاقان - که کار خراج قم را بر عهده داشته - درباره موضوع کاوش، به امام حسن عسکری (علیه السلام) چنین گزارش کرده است : (وقتی خبر بیماری امام عسکری (علیه السلام) شایع شد، خلیفه به دنبال پدرم فرستاد. او به دارالخلافه رفت و همراه پنج تن از کارمندان نزدیک خلیفه - که از معتمدان بودند - بازگشت. پدرم به آنان دستور داد تا خانه امام را در کنترل خود گرفته و لحظه به لحظه از احوال و اخبار وی اطلاع داشته باشند ؛ آن گاه برخی از طبیبان را فرا خواند، و دستور داد شبانه روز بر بالین امام حضور داشته باشند. پس از دو یا سه روز به او اطلاع دادند که امام ضعیف تر شده است و او دستور داد، طبیبان بر مراقبت های خود بیفزایند ؛ آن گاه پیش قاضی القضات رفت و از او خواست ده نفر از معتمدانِ خود را - که از نظر دین و ورع، کاملاً به آنان اطمینان دارد - به منزل امام عسکری بفرستد که شبانه روز در آنجا باشند. این وضع ادامه داشت تا آنکه امام وفات کرد. پس از این حادثه، خانه امام عسکری (علیه السلام) ، به دستور خلیفه بررسی دقیق شد و همه چیز مهر و موم گردید و پس از آن، تلاش های پی گیرانه ای برای یافتن فرزندی از آن حضرت آغاز شد. حتّی کنیزان امام نیز تحت نظر قرار گرفتند تا معلوم شود کدام یک از آنها باردار است. یکی از آنان را - که احتمال حمل درباره اش می رفت - در حجره ای تحت مراقبت قرار دادند تا وقتی که باردار نبودن وی مسلّم شد. آن گاه میراث امام را میان مادر و برادرش جعفر تقسیم کردند...)[6].
به طور مسلّم، چنین حساسیت شدیدی از طرف دستگاه خلافت، بدان سبب بود تا گذشته از کنترل امام یازدهم، در صورت عدم دسترسی به او (و یا فرزندش مهدی) ؛ دست کم بتوانند اعلام کنند که امام حسن عسکری (علیه السلام) فرزندی نداشته است.
دو. اقدامات امام حسن عسکری (علیه السلام)
امام حسن عسکری (علیه السلام) ، خود از پیش گویی ها آگاه بود و اهمیّت و عظمت آن مولود را به درستی می دانست و از حسّاسیت دشمنان درباره تولد این نوزاد، غافل نبود. اوضاع سیاسی و شرایط اجتماعی را نیز کاملاً می شناخت ؛ از این رو به گونه ای مقدمات و پیش زمینه های ولادت فرزندش را فراهم ساخت که نه تنها دشمنان ؛ بلکه بسیاری از دوستان هم از این امر آگاه نشدند.
امام حسن عسکری (علیه السلام) خود درباره فلسفه (خفای ولادت فرزندش) مهدی(عج) چنین می فرماید : (بنی امیه و بنی عباس) به دو علت بر روی ما شمشیر کشیدند :
نخست اینکه می دانستند در خلافت، هیچ حقّی ندارند و می ترسیدند که ما ادعای خلافت کنیم و خلافت به محل اصلی خودش برگردد.
دوم اینکه، از اخبار متواتر دریافته بودند که نابودی سلطنت ستمکاران و زورگویان، به دست قائم ما صورت می گیرد و شکی هم نداشتند که خودشان از ستمگران و زورگویان هستند!! بنابراین به امید اینکه از تولّد قائم(عج) جلوگیری کنند، یا بتوانند او را بکشند ؛ در کشتار اهل بیت رسول خدا و از بین بردن نسل آن حضرت تلاش بسیار کردند ؛ اما خداوند نخواست سرّ امر بر آنها آشکار شود ؛ بلکه اراده فرمود که بر خلاف میل کافران، نور خود را تمام کند و خیر بشریت را محقّق سازد)[7].
بنابراین تدبیر، کیاست، حزم و دوراندیشی امام عسکری (علیه السلام) ایجاب می کرد تا آن حضرت به گونه ای این مأموریت را به انجام رساند که دشمنان، در هدف های شوم خود، ناکام بمانند و چنین هم شد!
سه. شباهت به ولادت ابراهیم و موسی (علیه السلام)
ولادت پنهانی حضرت مهدی(عج) و حفظ جان او و... مانند ولادت حضرت ابراهیم و موسی (علیه السلام) است. در واقع خداوند درباره آن حضرت، همان کار را کرد که درباره موسی کرد ؛ چنان که دشمنان مهدی نیز همان روش فرعون و سیاست فرعونی را دنبال کردند. فرعون دانست که زوال سلطنتِ او به دست مردی از بنی اسرائیل خواهد بود. این بود که بازرسانی گماشت تا زنان حامله بنی اسرائیل را زیر نظر گیرند و کودکانی را که متولّد می شوند، تحت مراقبت شدید قرار دهند و اگر پسر بود، او را بکشند. بدین گونه، کودکان بسیاری را کشتند تا موسی پدید نیاید... و با این همه، خدای متعال، پیامبر خود موسی را حفظ کرد و ولادت او را مخفی داشت و سپس به مادر موسی امر فرمود تا او را در صندوقی گذارد و به رود نیل بسپارد...[8].
در روایتی نقل شده است : (فی القائم سنّة من موسی بن عمران ؛ فقلت : و ما سنّةُ موسی بن عمران؟ قال : خفاءُ مولده)[9] ؛ ([امام صادق (علیه السلام) فرمود :] در قائم سنّتی از موسی بن عمران است. [راوی گوید :] پرسیدم : سنّت موسی بن عمران چه بود؟ فرمود : مخفی بودن ولادت او...).
امام سجّاد (علیه السلام) نیز پنهانی بودن ولادت حضرت مهدی(عج) را شبیه ولادت حضرت ابراهیم (علیه السلام) دانسته است : (فی القائمِ منّا سُنَنٌ من سنن الانبیاء... و سنّةُ من ابراهیم... امّا من ابراهیم فخفاء الولادةِ و اِعتزالُ النّاس)[10] ؛ (در قائم ما ؛ سنت هایی از پیامبران هست... اما سنت او از ابراهیم (علیه السلام) ، پنهانی بودن ولادت و کناره گیری از مردم است...).
چهار. نبود بیعت کسی بر گردن او
یکی دیگر از فضایل (خفای ولادت مهدی(عج))، این است که آن حضرت زیر بار بیعت کسی نرفت و سلطه هیچ حاکم و پادشاهی را نپذیرفت.
امام صادق (علیه السلام) فرموده است : (صاحبُ هذا الامر، تَعمیَ وِلادَتُه عَلَی هَذا الخَلقِ لئلاّ یکونَ لاحدٍ فی عنقه بیعة اذا خَرَج)[11] ؛ (ولادت صاحب الامر بر این خلق پوشیده است ؛ به جهت اینکه هنگام ظهور، بیعت کسی بر گردنش نباشد).
بنابراین اگر حضرت صاحب در بین مردم حضور داشت و همگان از ولادت او آگاه می شدند ؛ ناچار باید در برخورد با مردم و ستمکاران - به اقتضای مصلحت اسلام و مسلمین - به نبرد با طاغوت بر می خاست و یا به جهت تقیه، به سکوت و صلح می گذراند!! در هر یک از این دو صورت - همان طور که پدران بزرگوارش به شهادت رسیدند - ایشان نیز کشته می شد (چنان که در اخبار به این مسئله اشاره شده است) و سرانجام زمین از حجت خدا خالی شده، اهلش را در خود فرو می برد و مقصود نهایی از وجود حجّت خدا در زمین برآورده نمی شد[12]!!
پی نوشت ها
_______________
[1]. کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 567.
[2]. اثبات الهداة، ج 3، ص 579، ح 751.
[3]. همان، ص 466، ح 126.
[4]. کافی، ج 1، ص 341.
[5]. الارشاد، ص 345.
[6]. رسول جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص 568.
[7]. اثبات الهداة، ج 3، ص 570، ح 685.
[8]. منتخب الاثر، ص 353.
[9]. کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 340، ح 18.
[10]. همان، ج 2، ص 567.
[11]. کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 340، ح 18 ؛ اثبات الهداة، ج 3، ص 486، ح 207.
[12]. ظهور نور، ص 59.
- [سایر] با توجّه به اهمیت ولادت مهدی موعود و لزوم روی آوردن مردم به آن حضرت و اطلاع از تولّد او ؛ چرا این امر پنهانی صورت گرفت؟ اصولاً چه دلیلی به (مخفی بودن) ولادت مهدی(عج) در دست هست؟
- [سایر] آیا رسول خدا (ص) از ولادت حضرت مهدی (عج) خبر داده است؟
- [سایر] سجدهی امام زمان (عج) در هنگام ولادت چگونه ممکن است؟
- [سایر] چرا ولادت امام زمان (عج) به صورت مخفیانه بوده است؟
- [سایر] ولادت امام زمان(عج) در چه تاریخی بود؟
- [سایر] آیا مولفان در مورد ولادت حضرت مهدی (عج) به هر روایتی تمسک کردهاند؟
- [سایر] تفاوت شیعه و اهل سنت در مسئله ولادت و امامت حضرت مهدی (عج) چگونه است؟
- [سایر] وضعیت فرهنگی و سیاسی شیعیان در آستانه ولادت امام زمان (عج) چگونه بود؟
- [سایر] آیا ولادت حضرت مهدی(عج) در منابع اهل سنت آمده است؟
- [سایر] درباره تاریخ ولادت امام زمان(عج) گزارشی کوتاه از منابع دست اول ارائه دهید؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل انچه او بذل کرده از هم جدا شدیم پس او رها است و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید بارات زوجه موکلی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یا بگوید عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و لزوم گفتن فهی طالق در صیغه های ذکر شده مبنی بر احتیاط واجب است و اگر به جای علی ما بذلت بما بذلت بگوید اشکال ندارد
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [امام خمینی] "اشهد ان علیا ولی الله" جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه "الله اکبر" یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند."اشهد ان لا اله الا الله" یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است، خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. "اشهد ان محمدا رسول الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام، امیر المؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"یعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" یعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خیرالعمل" یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. "قد قامت الصلاه" یعنی به تحقیق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اشهد ان علیا ولی اللّه جزو اذان و اقامه نیست؛ ولی خوب است بعد از اشهد ان محمدا رسول اللّه به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه اللّه اکبر: یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. اشهد ان لا اله الا اللّه: یعنی شهادت می دهم که خدائی سزاوار پرستش نیست جز خدائی که یکتا و بی همتا است. اشهد ان محمدا رسول اللّه: یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبداللّه (ص) پیغمبر و فرستاده خدا است. اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی اللّه: یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاه و السلام امیر مؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حی علی الصلاه: یعنی بشتاب برای نماز. حی علی الفلاح: یعنی بشتاب برای رستگاری. حی علی خیر العمل: یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قد قامت الصلاه: یعنی به تحقیق نماز بر پا شد. لا اله الا اللّه: یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است.