وجه الله بودن امام به چه معناست؟ وجه الله بودن امام به چه معناست؟ امام، وجه الله است یعنی ارتباط با خداوند، جز از این باب میسر نیست. حتی فیض خداوند، هستی ما و موهبتهایی که خداوند به ما عطا میکند، جز از راه وجه او نمیتواند به ما برسد. در کتب لغت، کلمهی وجه به معنای چهره و صورت معنا شده و معانی دیگری مانند میل و جهت و سو نیز برای آن بیان شده است. اگر قدری در این معانی عمیق تر شویم متوجه میشویم که این معانی به نحوی با یکدیگر ارتباط دارند. چهره و صورت که در زبان عربی همان وجه است، بخشی از ماست که به وسیلهی آن با دیگران مواجه میشویم و چیزی است که جهت و سوی ما را مشخص میکند. وجه الله در تفسیر و کلام علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان، در مورد آیهی 115 سورهی بقره که در آن کلمهی وجه الله آمده است، توضیح میدهد که خدای تعالی در جهت معینی قرار ندارد، و برای توجه به او نیازی نیست که به جهت خاصی رو کنیم و توجه بتمام جهات، توجه به سوی خداست و خدا هم بدان آگاه است. از این بیان مشخص میشود که خداوند که مبرای از مکان و جهت است، وجه و جهتی از جنس آنچه ما آن را وجه و جهت میدانیم ندارد و پاک و منزه از این اوصاف مادی است. چنین توصیفی، نه تنها در تفاسیر مفسرین قرآن بلکه در روایات اهل بیت(ع) و همچنین متون متفکرین و فیلسوفان شیعه نیز به وفور یافت میشود. در روایات اهل بیت، موارد زیادی وجود دارد که وجه و جهت و مکان را از خداوند سلب کرده و او را والاتر و برتر از این اوصاف میداند. در تفسیر برهان حدیثی نقل شده که در آن در پاسخ به این بیان که معنای آیه "کل شیء هالک الا وجهه" این است که همه نابود میشوند جز وجه (به معنای صورت) خداوند، فرمودهاند: خداوند منزه است، اینان سخن سختی گفته اند، بلکه مقصود از آیه آن است که هر چیزی در معرض فنا و نیستی است مگر آن وجه و طریقی که باید از آن طریق به سعادت فائز شوند و مائیم آن وجهی که امر شده که باید بدان توجه نمایند. همچنین در کتب معتبر فلسفی و کلامی بخش های قابل توجهی به توضیح این مطلب که خداوند مبرای و منزه از ماده و جهت و مکان است اختصاص داده شده است و ازجمله مطالبی است که تمام حکما و متکلمین مهم شیعه در مورد آن اتفاق نظر دارند. بنابر این روشن است که خداوند به داشتن صورت و چهره توصیف نمیشود و همچنین به جهت دار بودن نیز متصف نیست تا بتوانیم بگوییم منظور از وجه او جهتی از جهات است. پس منظور از اینکه در دعای ندبه میخوانیم که کجاست آن وجه خداوند که دوستان خدا به جانب او روی می آورند، چه میتواند باشد و سرّّ و عمق این مطلب کجاست؟ معنای عام وجه همانطور که گفته شد اگر در معنای لغوی وجه بیشتر عمیق شویم یک معنای کلی از آن بدست میآید و آن این است که وجه همان چیزی است که ما بوسیلهی آن با دیگران مواجه میشویم. به عنوان مثال وجه انسان، همان چهرهی اوست که دیگران به واسطهی آن با ما مواجهه می شوند. حتی لغت مواجه شدن هم به نوعی به همین معنا اشاره میکند. بنابراین اگر بخواهیم معنای وجه الله را به این شکل بیان کنیم، به این معنا میشود که وجه خداوند، چیزی است که مواجههی غیر خداوند با او از طریق آن امکان پذیر است. از طرف دیگر، تمام داراییهای باطنی ما از طریق وجه ما نمایان میشود. احساسات و عواطف، وقار و متانت، قدرت و حلم و علم و … همه به نحوی در چهرهی ما نمایان میشود و یا از طریق آن به دیگران ارائه شده و کشف میشود. پس وجه و صورت انسان، نماینده و مظهر انسان است و دیگران از این راه است که پی به باطن و حقیقت ما میبرند و جز از این طریق نمیتوانند به درون ما راه یابند. تطبیق معنای عام وجه بر ائمه معصومین(ع) حال اگر بخواهیم معنای وجه الله بودن امام عصر(ع) را بر این مفهوم منطبق کنیم، به این شکل میشود که امام، وجه الله است یعنی مواجهه با خداوند و ارتباط با او جز از این باب و از این طریق میسر نیست. حتی فیض خداوند و هستی ما و موهبتهایی که خداوند به ما عطا میکند، جز از راه وجه او نمیتواند به ما برسد. به همین علت است که در فراز دیگری از دعای ندبه داریم که امام زمان، سبب متصل بین زمین و آسمان است و در معارف دینی خود با این نکته که امام عصر واسطهی فیض است به مراتب برخورد داشتهایم. از طرف دیگر امام زمان(عج) انسان کامل است و بزرگترین آینهی خدانما در عالم هستی است. لذا آنچه که ما میتوانیم از کمالات الهی بفهمیم، همان چیزی است که در وجود انسان کامل تجلی میکند. پس امام وجه الله است و تجلی کمالات الهی، محبت خداوند، بخشش خداوند، علم و قدرت و سایر صفات او در این وجه قابل مشاهده است و بوسیلهی این وجه است که ما میتوانیم خداوند را بشناسیم. حال قابل فهم تر است که چرا در زیارت جامعهی کبیره میخوانیم که هرکس قصد قرب به خدا کرد، به وسیله توجه به شما نائل می شود. یعنی قصد به سوی خدا جز با رو به وجه خداوند کردن، ممکن نمیباشد. شواهد روایی در حدیثی از امام صادق(ع) که در کتاب اصول کافی ذکر شده است از ایشان نقل شده که فرمودهاند: ما همان وجه خداوند هستیم که در میان شما میگردیم. در حدیث دیگری فرمودهاند: به راستی خداوند ما را آفرید و خوش آفرید و صورت گری کرد و خوش صورت گری کرد و ما را در میان بندگان، دیده و دیده بان خود ساخت و زبان گویای خویش نمود و دست رحمتی قرار داد که بر سر بندگان گشود و ما را وجه خود معرفی کرد که ازسوی آن به وی میگرایند و باب خود ساخت که بر او رهنما باشیم و … از روایت دوم به خوبی روشن است که امام معصوم به وجه الله بودن و چشم و زبان خداوند بودن وصف شده است. امام باقر(ع) میفرمایند به وسیلهی ما خداوند پرستیده شد و به وسیلهی ما خداوند شناخته شد و به وسیلهی ما خداوند یگانه دانسته شد و محمد پرده دار خداوند تبارک و تعالی است. آری، امام عصر، باب الله و وجه الله است و بدون رو به سوی او کردن نمیتوانیم رو به سوی خدا کنیم بلکه رو به سوی حضرت کردن عین رو به سوی خداوند کردن است و بدون شناخت او نمیتوانیم خداوند را بشناسیم. راه شناخت خداوند و راه پرستش خداوند همان وجه خداوند است و او کسی نیست جز امام غائب از نظر ما. باشد که بتوانیم زمینه ساز ظهورش باشیم.
وجه الله بودن امام به چه معناست؟
وجه الله بودن امام به چه معناست؟
وجه الله بودن امام به چه معناست؟
امام، وجه الله است یعنی ارتباط با خداوند، جز از این باب میسر نیست. حتی فیض خداوند، هستی ما و موهبتهایی که خداوند به ما عطا میکند، جز از راه وجه او نمیتواند به ما برسد.
در کتب لغت، کلمهی وجه به معنای چهره و صورت معنا شده و معانی دیگری مانند میل و جهت و سو نیز برای آن بیان شده است. اگر قدری در این معانی عمیق تر شویم متوجه میشویم که این معانی به نحوی با یکدیگر ارتباط دارند. چهره و صورت که در زبان عربی همان وجه است، بخشی از ماست که به وسیلهی آن با دیگران مواجه میشویم و چیزی است که جهت و سوی ما را مشخص میکند.
وجه الله در تفسیر و کلام
علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان، در مورد آیهی 115 سورهی بقره که در آن کلمهی وجه الله آمده است، توضیح میدهد که خدای تعالی در جهت معینی قرار ندارد، و برای توجه به او نیازی نیست که به جهت خاصی رو کنیم و توجه بتمام جهات، توجه به سوی خداست و خدا هم بدان آگاه است. از این بیان مشخص میشود که خداوند که مبرای از مکان و جهت است، وجه و جهتی از جنس آنچه ما آن را وجه و جهت میدانیم ندارد و پاک و منزه از این اوصاف مادی است.
چنین توصیفی، نه تنها در تفاسیر مفسرین قرآن بلکه در روایات اهل بیت(ع) و همچنین متون متفکرین و فیلسوفان شیعه نیز به وفور یافت میشود. در روایات اهل بیت، موارد زیادی وجود دارد که وجه و جهت و مکان را از خداوند سلب کرده و او را والاتر و برتر از این اوصاف میداند. در تفسیر برهان حدیثی نقل شده که در آن در پاسخ به این بیان که معنای آیه "کل شیء هالک الا وجهه" این است که همه نابود میشوند جز وجه (به معنای صورت) خداوند، فرمودهاند: خداوند منزه است، اینان سخن سختی گفته اند، بلکه مقصود از آیه آن است که هر چیزی در معرض فنا و نیستی است مگر آن وجه و طریقی که باید از آن طریق به سعادت فائز شوند و مائیم آن وجهی که امر شده که باید بدان توجه نمایند. همچنین در کتب معتبر فلسفی و کلامی بخش های قابل توجهی به توضیح این مطلب که خداوند مبرای و منزه از ماده و جهت و مکان است اختصاص داده شده است و ازجمله مطالبی است که تمام حکما و متکلمین مهم شیعه در مورد آن اتفاق نظر دارند.
بنابر این روشن است که خداوند به داشتن صورت و چهره توصیف نمیشود و همچنین به جهت دار بودن نیز متصف نیست تا بتوانیم بگوییم منظور از وجه او جهتی از جهات است. پس منظور از اینکه در دعای ندبه میخوانیم که کجاست آن وجه خداوند که دوستان خدا به جانب او روی می آورند، چه میتواند باشد و سرّّ و عمق این مطلب کجاست؟
معنای عام وجه
همانطور که گفته شد اگر در معنای لغوی وجه بیشتر عمیق شویم یک معنای کلی از آن بدست میآید و آن این است که وجه همان چیزی است که ما بوسیلهی آن با دیگران مواجه میشویم.
به عنوان مثال وجه انسان، همان چهرهی اوست که دیگران به واسطهی آن با ما مواجهه می شوند. حتی لغت مواجه شدن هم به نوعی به همین معنا اشاره میکند. بنابراین اگر بخواهیم معنای وجه الله را به این شکل بیان کنیم، به این معنا میشود که وجه خداوند، چیزی است که مواجههی غیر خداوند با او از طریق آن امکان پذیر است.
از طرف دیگر، تمام داراییهای باطنی ما از طریق وجه ما نمایان میشود. احساسات و عواطف، وقار و متانت، قدرت و حلم و علم و … همه به نحوی در چهرهی ما نمایان میشود و یا از طریق آن به دیگران ارائه شده و کشف میشود. پس وجه و صورت انسان، نماینده و مظهر انسان است و دیگران از این راه است که پی به باطن و حقیقت ما میبرند و جز از این طریق نمیتوانند به درون ما راه یابند.
تطبیق معنای عام وجه بر ائمه معصومین(ع)
حال اگر بخواهیم معنای وجه الله بودن امام عصر(ع) را بر این مفهوم منطبق کنیم، به این شکل میشود که امام، وجه الله است یعنی مواجهه با خداوند و ارتباط با او جز از این باب و از این طریق میسر نیست. حتی فیض خداوند و هستی ما و موهبتهایی که خداوند به ما عطا میکند، جز از راه وجه او نمیتواند به ما برسد. به همین علت است که در فراز دیگری از دعای ندبه داریم که امام زمان، سبب متصل بین زمین و آسمان است و در معارف دینی خود با این نکته که امام عصر واسطهی فیض است به مراتب برخورد داشتهایم.
از طرف دیگر امام زمان(عج) انسان کامل است و بزرگترین آینهی خدانما در عالم هستی است. لذا آنچه که ما میتوانیم از کمالات الهی بفهمیم، همان چیزی است که در وجود انسان کامل تجلی میکند. پس امام وجه الله است و تجلی کمالات الهی، محبت خداوند، بخشش خداوند، علم و قدرت و سایر صفات او در این وجه قابل مشاهده است و بوسیلهی این وجه است که ما میتوانیم خداوند را بشناسیم.
حال قابل فهم تر است که چرا در زیارت جامعهی کبیره میخوانیم که هرکس قصد قرب به خدا کرد، به وسیله توجه به شما نائل می شود. یعنی قصد به سوی خدا جز با رو به وجه خداوند کردن، ممکن نمیباشد.
شواهد روایی
در حدیثی از امام صادق(ع) که در کتاب اصول کافی ذکر شده است از ایشان نقل شده که فرمودهاند: ما همان وجه خداوند هستیم که در میان شما میگردیم.
در حدیث دیگری فرمودهاند: به راستی خداوند ما را آفرید و خوش آفرید و صورت گری کرد و خوش صورت گری کرد و ما را در میان بندگان، دیده و دیده بان خود ساخت و زبان گویای خویش نمود و دست رحمتی قرار داد که بر سر بندگان گشود و ما را وجه خود معرفی کرد که ازسوی آن به وی میگرایند و باب خود ساخت که بر او رهنما باشیم و …
از روایت دوم به خوبی روشن است که امام معصوم به وجه الله بودن و چشم و زبان خداوند بودن وصف شده است.
امام باقر(ع) میفرمایند به وسیلهی ما خداوند پرستیده شد و به وسیلهی ما خداوند شناخته شد و به وسیلهی ما خداوند یگانه دانسته شد و محمد پرده دار خداوند تبارک و تعالی است.
آری، امام عصر، باب الله و وجه الله است و بدون رو به سوی او کردن نمیتوانیم رو به سوی خدا کنیم بلکه رو به سوی حضرت کردن عین رو به سوی خداوند کردن است و بدون شناخت او نمیتوانیم خداوند را بشناسیم. راه شناخت خداوند و راه پرستش خداوند همان وجه خداوند است و او کسی نیست جز امام غائب از نظر ما. باشد که بتوانیم زمینه ساز ظهورش باشیم.
- [سایر] وجه الله بودن امام به چه معناست؟
- [سایر] وجه تسمیه حضرت فاطمه (علیهاالسلام) به انسیه حوراء چیست؟
- [سایر] وجه تسمیه تأدیبات صلاحیه در منطق چیست؟
- [سایر] کوثر به چه معناست؟ و وجه تسمیه حضرت زهرا (سلام الله علیها) به آن چیست؟
- [سایر] وجه تسمیه و شأن نزول سوره حجر چیست؟
- [سایر] وجه تسمیه القاب حضرت زهرا علیها السلام چیست؟
- [سایر] وجه تسمیه القاب حضرت زهرا علیها السلام چیست؟
- [سایر] درباره وجه تسمیه قرآن مجید توضیحاتی ارائه بفرمایید؟
- [سایر] وجه تسمیه این نام برای بازپرسان قبر چیست؟
- [آیت الله بهجت] آیا پرداخت وجه به امام جماعت که در نمازخانه ی ادارات، نماز می خواند از طرف اداره صحیح است؟
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر ماموم موقعی برسد که امام مقداری از تکبیرها را گفته بعد از ان که امام به رکوع رفت باید انچه از تکبیرها و قنوتها را که با امام نگفته خودش بگوید و خود را به رکوع امام برساند و اگر در هر قنوت یک سبحان الله یا یک الحمد لله بگوید کافیست
- [آیت الله سیستانی] امام جماعت باید بالغ ، و عاقل ، و شیعه دوازده امامی ، و عادل ، و حلال زاده باشد ، و نماز را به طور صحیح بخواند . و نیز اگر مأموم مرد است امام او هم باید مرد باشد ، و صحت اقتدا به بچه ده ساله اگر چه خالی از وجه نیست ، ولی خالی از اشکال هم نمیباشد . وعدالت این است که واجبات انجام دهد ، ومحرمات را ترک کند ونشانه آن حسن ظاهر است ، اگر انسان اطلاع از خلاف آن نداشته باشد .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر مأموم موقعی برسد که امام مقداری از تکبیرها را گفته بعد از آن که امام به رکوع رفت باید آنچه از تکبیرها و قنوت ها را که با امام نگفته خودش بگوید و اگر در هر قنوت یک "سُبْحَان اللهِ" و یک "اَلْحَمْدُ لله" بگوید کافی است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر ماموم موقعی برسد که امام مقداری از تکبیرها را گفته؛ بعد از آنکه امام به رکوع رفت؛ باید آنچه از تکبیرها و قنوتها را که با امام نگفته خودش بگوید و اگر در هر قنوت یک سبحان اللّه یا یک الحمد للّه بگوید کافی است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر مأموم موقعی برسد که امام مقداری از تکبیرها را گفته، بعد از آن که امام به رکوع رفت، باید آنچه از تکبیرها و قنوتها را که با امام نگفته خودش بگوید و اگر در هر قنوت یک ذکر یا دعای مختصر؛ مثل یک (سبحان اللَّه) یا یک (العفو) یا یک (الجنّة) بگوید، کافی است.
- [آیت الله بروجردی] اگر مأموم موقعی برسد که امام مقداری از تکبیرها را گفته، بعد از آن که امام به رکوع رفت باید آنچه از تکبیرها و قنوتها را که با امام نگفته خودش بگوید و اگر در هر قنوت یک (سُبْحانَ اللهِ) یا یک (اَلْحَمدُ لِلّهِ) بگوید کافی است.
- [آیت الله خوئی] اگر مأموم موقعی برسد که امام مقداری از تکبیرها را گفته بعد از آنکه امام به رکوع رفت، باید آنچه از تکبیرها و قنوتها را که با امام نگفته خودش بگوید و اگر در هر قنوت یک (سبحان الله) یا یک (الحمد لله) بگوید کافی است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر روزهدار عمداً دروغی را به خدا یا پیغمبر صلی الله علیه و آله یا امام علیهمالسلام نسبت دهد بنا بر احتیاط، کفاره تخییری بر او واجب میشود.
- [آیت الله علوی گرگانی] سفتههای وعدهای که به بانکها یا غیر بانکها فروخته میشود معمولاً در مقابل وجه نقد فروخته میشود و باید هم در مقابل وجه نقد فروخته شود زیرا که اگر در مقابل وجه نسیه ووعده فروخته شود بیع دین بدین شده ومعامله محلّ اشکال خواهد بود.
- [آیت الله خوئی] سفتههای وعدهای که به بانکها یا غیر بانکها فروخته میشود معمولًا در مقابل وجه نقد فروخته میشود و باید هم در مقابل وجه نقد فروخته شود زیرا اگر در مقابل وجه نسیه و وعده فروخته شود بیع دین بدین شده و معامله محل اشکال خواهد بود.