منظور از نایب یا نواب چیست؟نیابت چند نوع میباشد؟ نائب از ریشه لغوی (ناب ینوب نوبا)است و به معنی نزدیک شدن، رجوع کردن و... می باشد، و به تناسب با همین معانی، اصطلاحا به معنی جانشین و قائم مقام به کار رفته است؛چرا که نایب و جانشین نیز به (منوب عن به) رجوع کرده و به او نزدیک تر است. واژه نایب و جمع آن، نوّاب، مانند طالب که جمع آن طلاب میباشد، درباره سفرای اربعه عصر غیبت صغرا، استعمال شده است. لازم به ذکر است که تعبیر (نایب و نواب)، مخصوص سفرای اربعه عصر غیبت صغرا ست؛ چراکه نایب به معنای جانشین و قائم مقام به کار میرود و این معنا در مورد نواب اربعه،که به طور مطلق به عنوان نایب حضرت مهدی(ع) و جانشین او و تنها واسطه بین او و شیعیان بود، قابل صدق است؛ بر خلاف عصر حضور ائمه(ع) که با وجود ابواب و وکلا، شیعیان نیز با امام در ارتباط بودند، و از این رو برترین وکلای ائمه (ع) نیز نایب و جانشین و قائم مقام مطلق آنان محسوب نمیشدند. نیابت چند نوع میباشد؟ همانطور که غیبت امام دوازدهم به دو مرحله غیبت صغرا و کبری تقسیم میشود، نیابت نیز دارای دو مرحله و دو گونه است:نیابت خاصه در غیبت صغرا و نیابت عامه در غیبت کبری. منظور از نیابت خاصه چیست؟ نیابت خاصه آن است که امام، اشخاص خاصی را نایب خود قرار دهد و به اسم و با مشخصات معرفی کند، و هرکدام را خود آن حضرت و یا به وسیله نایب پیش از او،به مردم بشناساند. همانطور که امام حسن عسکری(ع) این کار را انجام داده و فرمود: عَمری و پسرش (عثمان بن سعید، نایب اول و محمد بن عثمان، نایب دوم) مورد اعتماد هستند. هرچه آنها به تو برسانند از من میرسانند و آنچه به تو بگویند از جانب میگویند. (الغیبة شیخ طوسی، ص360 ح 322) بنابراین کسانی که در دوره غیبت صغرا، نیابت داشته اند و با اسم معرفی شده بودند، نایب خاص نامیده می شوند. منظور از نیابت عامه چیست؟ نیابت عامه آن است که امام(ع)ضابطهای کلی به دست دهد،تا در هر عصر،فرد شاخصی که آن ضابطه، از همه جهت و در همه ابعاد بر او صدق میکند، نایب امام شناخته شود به نیابت از امام در امر دین و دنیا ولی جامعه باشد، البته این ضابطه کلی از احادیث بدست میآید. همانطوری که اسحاق بن یعقوب گوید: از محمد بن عثمان عمری درخواست کردم نامه ای را که مشتمل بر مسائل دشوار بود،به امام مهدی(عج) برساند و توقیعی به خط مولای ما صاحبالزمان چنین صادر شد: و اما رویدادها و پیشامدهایی که در آینده روی خواهد داد، درباره آن مسائل به راویان حدیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شما هستند و من نیز حجت خدا بر آنان هستم. ( و اما الحوادث الواقعةفارجعوا الی رواة حدیثنا فإنهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم) (کمال الدین، ج2 ترجمه : منصور پهلوان،ص 237-238 ح4) اما اینکه چطور فهمیده شود که چه کسی مصداق خارجی این حدیث است، در یک حریث دیگر ویژگیها و صفات آن را مشخص شده است که امامصادق(ع) در این باره فرموده است: هرکس از فقها، نفس خود را از گناه و محرمات نگهداری کند و دین خود را حفظ نماید و مخالف هوای خود و مطیع مولای خود باشد، کسی که فقیه نیست و قدرت استنباط ندارد باید از او تقلید کند. ( واما من کان فقیها صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا لهواه مطیعا لاوامر مولاه فللعوام أن یقلدوه) (الاحتجاج، طبرسی ج2 ص456) بنابراین طبق این حدیث نایب عام باید چهار شرط داشته باشد: 1-دوری از گناه 2-حفظ دین 3-مخالف هواهای نفسانی 4-مطیع بودن و اطاعت از خداوند و ائمه(ع) بنابراین کسانی که این شرط را داشته باشند، نایب عام حضرت هستند و کسانی که بعداز دوره غیبت صغرا، یعنی از آغاز دوره غیبت کبری نیابت دارند، نایب عام نامیده میشوند. برگفته از کتاب (مهدویت، پرسشها و پاسخها)، خیرگزاری حوزه.
منظور از نایب یا نواب چیست؟نیابت چند نوع میباشد؟
نائب از ریشه لغوی (ناب ینوب نوبا)است و به معنی نزدیک شدن، رجوع کردن و... می باشد، و به تناسب با همین معانی، اصطلاحا به معنی جانشین و قائم مقام به کار رفته است؛چرا که نایب و جانشین نیز به (منوب عن به) رجوع کرده و به او نزدیک تر است.
واژه نایب و جمع آن، نوّاب، مانند طالب که جمع آن طلاب میباشد، درباره سفرای اربعه عصر غیبت صغرا، استعمال شده است. لازم به ذکر است که تعبیر (نایب و نواب)، مخصوص سفرای اربعه عصر غیبت صغرا ست؛ چراکه نایب به معنای جانشین و قائم مقام به کار میرود و این معنا در مورد نواب اربعه،که به طور مطلق به عنوان نایب حضرت مهدی(ع) و جانشین او و تنها واسطه بین او و شیعیان بود، قابل صدق است؛ بر خلاف عصر حضور ائمه(ع) که با وجود ابواب و وکلا، شیعیان نیز با امام در ارتباط بودند، و از این رو برترین وکلای ائمه (ع) نیز نایب و جانشین و قائم مقام مطلق آنان محسوب نمیشدند.
نیابت چند نوع میباشد؟
همانطور که غیبت امام دوازدهم به دو مرحله غیبت صغرا و کبری تقسیم میشود، نیابت نیز دارای دو مرحله و دو گونه است:نیابت خاصه در غیبت صغرا و نیابت عامه در غیبت کبری.
منظور از نیابت خاصه چیست؟
نیابت خاصه آن است که امام، اشخاص خاصی را نایب خود قرار دهد و به اسم و با مشخصات معرفی کند، و هرکدام را خود آن حضرت و یا به وسیله نایب پیش از او،به مردم بشناساند. همانطور که امام حسن عسکری(ع) این کار را انجام داده و فرمود:
عَمری و پسرش (عثمان بن سعید، نایب اول و محمد بن عثمان، نایب دوم) مورد اعتماد هستند. هرچه آنها به تو برسانند از من میرسانند و آنچه به تو بگویند از جانب میگویند. (الغیبة شیخ طوسی، ص360 ح 322)
بنابراین کسانی که در دوره غیبت صغرا، نیابت داشته اند و با اسم معرفی شده بودند، نایب خاص نامیده می شوند.
منظور از نیابت عامه چیست؟
نیابت عامه آن است که امام(ع)ضابطهای کلی به دست دهد،تا در هر عصر،فرد شاخصی که آن ضابطه، از همه جهت و در همه ابعاد بر او صدق میکند، نایب امام شناخته شود به نیابت از امام در امر دین و دنیا ولی جامعه باشد، البته این ضابطه کلی از احادیث بدست میآید. همانطوری که اسحاق بن یعقوب گوید: از محمد بن عثمان عمری درخواست کردم نامه ای را که مشتمل بر مسائل دشوار بود،به امام مهدی(عج) برساند و توقیعی به خط مولای ما صاحبالزمان چنین صادر شد:
و اما رویدادها و پیشامدهایی که در آینده روی خواهد داد، درباره آن مسائل به راویان حدیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شما هستند و من نیز حجت خدا بر آنان هستم. ( و اما الحوادث الواقعةفارجعوا الی رواة حدیثنا فإنهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم) (کمال الدین، ج2 ترجمه : منصور پهلوان،ص 237-238 ح4)
اما اینکه چطور فهمیده شود که چه کسی مصداق خارجی این حدیث است، در یک حریث دیگر ویژگیها و صفات آن را مشخص شده است که امامصادق(ع) در این باره فرموده است:
هرکس از فقها، نفس خود را از گناه و محرمات نگهداری کند و دین خود را حفظ نماید و مخالف هوای خود و مطیع مولای خود باشد، کسی که فقیه نیست و قدرت استنباط ندارد باید از او تقلید کند. ( واما من کان فقیها صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا لهواه مطیعا لاوامر مولاه فللعوام أن یقلدوه) (الاحتجاج، طبرسی ج2 ص456)
بنابراین طبق این حدیث نایب عام باید چهار شرط داشته باشد:
1-دوری از گناه
2-حفظ دین
3-مخالف هواهای نفسانی
4-مطیع بودن و اطاعت از خداوند و ائمه(ع)
بنابراین کسانی که این شرط را داشته باشند، نایب عام حضرت هستند و کسانی که بعداز دوره غیبت صغرا، یعنی از آغاز دوره غیبت کبری نیابت دارند، نایب عام نامیده میشوند.
برگفته از کتاب (مهدویت، پرسشها و پاسخها)، خیرگزاری حوزه.
- [سایر] معیار انتصاب نوّاب اربعه به نیابت چه بوده است؟
- [سایر] آیا شیعیان در نیابت نواب اربعه شک کردند؟ چرا؟
- [سایر] آیا شیعیان در نیابت نواب اربعه شک کردند؟ چرا؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نایب از بعض اعمال حج معذور شد و نایب گرفت، نایب عمل را به نیابت نایب انجام دهد یا به نیابت منوب عنه؟
- [سایر] آیا درست است که محمّد بن عثمان بیش ترین مدّت نیابت را داشته است؛ مدّت نیابت سایر نوّاب چند سال بوده است؟
- [آیت الله سبحانی] آیا در نیابت از دیگری در حج باید مرجع تقلید نائب و منوب عنه یکی باشد؟
- [آیت الله نوری همدانی] اگر مستنیب یا منوب عنه در وقت نیابت بدانند که نایب جزء معذورین است و او را نایب کنند، اولاً آیا اجرت نیابت برای نایب حلال است یا خیر؟ و ثانیاً آیا حجّ نیابی او صحیح و از حجة الاسلام یا غیر حجة الاسلام منوب عنه کفایت میکند یا خیر؟
- [آیت الله نوری همدانی] اگر مستنیب یا منوب عنه در وقت نیابت بدانند که نایب جزء معذورین است و او را نایب کنند، اولاً آیا اجرت نیابت برای نایب حلال است یا خیر؟ و ثانیاً آیا حجّ نیابی او صحیح و از حجة الاسلام یا غیر حجة الاسلام منوب عنه کفایت میکند یا خیر؟
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر مستنیب یا منوب عنه در وقت نیابت بدانند که نایب جزو معذورین است و او را نایب کنند اولا ایا اجرت نیابت برای نایب حلال است یا نه و ثانیا ایا حج نیابتی او صحیح و از حجه الاسلام یا غیر حجه الاسلام منوب عنه کفایت می کند یا نه
- [سایر] آیا یکی از دلایل ولادت امام زمان (عج) شهادت و اقوال نواب اربعه به وجود امام زمان (عج) و نیابت از طرف آن حضرت است؟ اگر چنین است مقدار اعتماد شیعه نسبت به شهادت و اقوال نواب اربعه را نسبت به ادله دیگر ذکر کنید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه مسلمانان به اذن نایب خاص، یا نائب عام امام(علیه السلام) اقدام به جنگ بر ضد کفار کنند و غنائمی به دست آورند احتیاط واجب آن است که خمس آن را بپردازند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] بعد از مرگ انسان میشود نماز و عبادتهای دیگری را که او در زندگی بجا نیاورده، شخص دیگری به جا آورد که به او (نایب) میگویند و عمل او را نیابت مینامند و به کسی که از طرف او عمل را انجام میدهند (منوب عنه) میگویند و در حال حیات انسان تنها در حج و زیارت، نیابت مشروع است به تفصیلی که در جای خود ذکر شده است. و همچنان که نیابت تبرعی و بدون مزد صحیح است، نیابت با اجاره یا جعاله یا شرط ضمن عقد و مانند اینها نیز صحیح میباشد.
- [آیت الله اردبیلی] نیابت زن و مرد از یکدیگر جایز است؛ همچنین (صَرُوره) یعنی کسی که تا به حال حجّ بجا نیاورده، میتواند نایب شود.
- [آیت الله مظاهری] نایب باید شیعه و مورد اطمینان باشد و کسی که شیعه نیست نمیتوان در عبادات او را نایب کرد و همچنین کسی که نمیدانیم عمل را به جا میآورد یا نه، نمیتوان او را نایب قرار داد، ولی اگر اطمینان داشته باشیم که عمل را به جا میآورد، در صورتی که آشنایی با مسائل حجّ داشته باشد نیابت او صحیح است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مرد برای زن و زن برای مرد میتواند نایب شود و در بلند خواندن و آهسته خواندن، باید به تکلیف خود عمل نماید و نیابت ممیّز که خوب و بد را میفهمد و شرایط نماز را رعایت میکند صحیح است.
- [آیت الله مظاهری] معتکف میتواند اعتکاف را به نیّت خود و نیابت از یک نفر یا از چند نفر، زنده یا مرده به جا آورد، بلکه میتواند از کسی پول بگیرد و او را در زمره کسانی که نایب آنها شده قرار دهد، ولی آن شخص باید نحوه نیابت را بداند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط آن است که شخصی که از میّت نیابت می کند کسی باشد که در انجام اجزاء و شرایط نماز معذور نباشد، مثلاً کسی که نشسته نماز می خواند نایب نشود، حتّی بنابر احتیاط واجب کسی که با تیمّم یا جبیره نماز می خواند نیابت نکند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] نایب باید موقع نیت قصد نیابت کند و منوب عنه را - و لو اجمالاً - معیّن نماید و لازم نیست اسم او را بداند؛ مثلاً اگر نیت کند: از طرف کسی نماز میخوانم که برای او اجیر شدهام، کافی است.
- [آیت الله مظاهری] کسی که در ترک محرّمات حجّ یا در به جا آوردن اعمال حجّ به طور متعارف معذور است نظیر اینکه باید زیر سایه برود یا در طواف و رمی نایب بگیرد یا به ناچار باید بعد از نیمهشب از مشعر به منی رود میتواند نایب شود و حجّی که مطابق وظیفه خود به جا میآورد کافی از حجّ منوب عنه (کسی که او را نایب کرده است) میباشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر بر کسی لازم باشد که به انجام عبادتی وصیت کند، باید قید کند که فتاوای او یا مرجع تقلیدش رعایت شود و اگر در وصیت قیدی نشده باشد؛ خواه در اعمال واجب یا مستحب، نایب باید فتاوای وصیتکننده یا مرجعش را نیز رعایت کند و در مواردی که بر ولیّ میت لازم است که برای عبادات میت نایب بگیرد، باید در نیابت قید کند که نایب فتوای ولی میت یا مرجع تقلیدش را رعایت کند؛ و اگر قید هم نکرد، باید فتوای او یا مرجع تقلیدش رعایت شود، همچنین اگر در وصیت یا در هنگام نایب گرفتن شرط کنند که عمل را به طور مخصوصی انجام دهد، باید نایب همان طور به جا آورد.