پیامدهای منطقه‌ ای و بین‌ المللی جنگ تحمیلی برای ایران چه بود؟
پیامدهای منطقه‌ ای و بین‌ المللی جنگ تحمیلی برای ایران چه بود؟ پیروزی انقلاب اسلامی که موجب تغییر ساختار قدرت در خاورمیانه و نظام امنیتی دو قطبی حاکم بر جهان شده بود، علاوه بر اینکه ایران را از صف حامیان ایالات متحده و بلوک غرب خارج کرد، رهبران عراق را نیز به حمله نظامی به ایران ترغیب نمود. دولت عراق که از زمان تاسیس خود، همواره اختلافات ارضی و مرزی فراوانی با ایران داشت، سرانجام تحت حکومت صدام حسین و در شرایطی که وی اوضاع انقلابی ایران را برای تهاجم به این کشور مناسب می‌دید، تهاجم نظامی خود را آغاز کرد. صدام حسین که چشم به رهبری جهان عرب و پر نمودن خلا قدرت در منطقه دوخته بود، از فرصت به دست آمده نهایت استفاده را برد و درصدد جبران امتیازات از دست داده در قرارداد 1975 الجزایر برآمد. با این حال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران یک رویارویی منصفانه میان دو کشور تلقی نمی‌شود، زیرا شامل دایره‌ای وسیع ‌تر با حضور سازمان‌های منطقه ‌ای ‌و بین ‌المللی، ابرقدرت‌ های شرق و غرب، قدرت‌های منطقه‌ ای و حتی کشورهای دور افتاده می‌شد. در واقع جنگ تحمیلی تنها جنگی در تاریخ جهان محسوب می‌شود که علاوه بر حمایت مستقیم بیش از 40 کشور جهان از عراق، همکاری و حمایت تنها منبع اشاعه صلح یعنی سازمان‌ملل متحد را نیز به همراه داشت. دلیل اصلی چنین امری را باید در ماهیت انقلاب اسلامی ایران جستجو نمود. انقلاب اسلامی ضمن به چالش کشیدن موضع ابرقدرت‌ها در صحنه بین‌ المللی، تاکید خود را بر استقلال و عدم تعهد به عنوان مهم‌ترین اولویت‌های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گذاشت و ساختارهای کهن را دگرگون ساخت. با توجه به تأثیری که سایر کشورهای جهان بر جنگ تحمیلی داشتند، این جنگ به عنوان بزرگ‌ترین واکنش ایالات متحده امریکا و دولت‌های محافظه کار عرب در قبال انقلاب اسلامی، تبعات و تأثیرات بسیاری، هم در سطح منطقه و هم در سطح بین‌الملل به جای گذاشت که به برخی از مهم‌ترین آنها اشاره می ‌شود؛ افزایش وحدت ملی در ایران بی‌ شک یکی از مهم‌ترین پیامدهای جنگ تحمیلی برای ایران، افزایش و رشد وحدت ملی در داخل کشور بود. رژیم بعثی گمان می‌کرد با شروع درگیری‌ ها، اقلیت عرب ایرانی به ویژه در استان خوزستان علیه حکومت جمهوری اسلامی به پا خواهند خاست، اما همراه با اندک نیروهای نظامی به دفاع از شهر پرداختند و جنگ خونین و خانه به خانه را ادامه دادند. همچنین در فاصله چند روز پس از حمله نظامی عراق، اکثریت قریب به اتفاق گروه‌های سیاسی کشور طی اعلامیه‌ ها و اطلاعیه‌ های گوناگون هواداران خویش و عموم مردم را به مقاومت در برابر این تهاجم فراخواندند و تمامی آنها اعم از چپ و راست و مذهبی و غیرمذهبی در این که مقابله در برابر مهاجم را وظیفه ‌ای مقدس اعلام کنند، کوتاهی نکردند و مردم معتقد و دیندار ایران زمین از گوشه و کنار و عاری از رنگ مذهبی، قومیتی، و زبانی و ... برای ایثار و جانفشانی و دفاع از مرز و بوم خود جهاد و مبارزه را لبیک گفتند. ملت ایران طی هست سال دفاع مقدس، الگو و نمونه وفاق ملی، فداکاری، ایثار و گذشت و اتحاد و یکپارچگی را به نمایش گذاشتند که نمونه آن را در جاهای دیگر کم تر می ‌توان سراغ گرفت. این وحدت ملی در تمام سال‌های پس از جنگ نیز در ایران ادامه یافته است. از این رو افزایش وحدت ملی در داخل ایران را می‌ توان یکی از مهم‌ترین پیامدهای جنگ تحمیلی برشمرد که در تمام سال‌ های پس از جنگ نیز باعث اتحاد و همبستگی در داخل و ایستادگی و پایداری در برابر مشکلات خارجی شده است. برتری ایمان نسبت به قوا و تجهیزات نظامی هنگامی که رژیم بعث عراق آتش جنگ خانمان‌سوز تحمیلی علیه ایران اسلامی را برافروخت، آنچه عملاً باعث ناکامی و عدم تحقق اهداف دشمن شد ایمان مردم ایران بود. چنین امری با بررسی و تحلیل آمار و ارقام مربوط به شهیدان جنگ و دفاع مقدس بیش از پیش روشن می‌شود. آنچه موجب پیروزی و سرافرازی ایران در جنگ تحمیلی با مشخصه طولانی ‌ترین و پرهزینه ‌ترین درگیری نظامی در تاریخ معاصر منطقه خاورمیانه شد قدرت ایمان و توسل به باورهای مذهبی و عقیدتی بود. اثبات پایداری الگوی دینی انقلابی ایران در جریان جنگ تحمیلی تقریباً تمامی کشورهای خاورمیانه از جمله عربستان، مصر، اردن و امارات متحده عربی در قالب شورای همکاری خلیج‌ فارس، به حمایت از عراق برخاستند. در این بین دو کشور عربستان و کویت به تناوب با اعطای‌ وام‌ های بلاعوض که حدود 60 میلیارد دلار بود، نقش به‌ سزایی در خریدهای تسلیحاتی عراق ایفا کردند. در میان قدرت‌های اروپایی نیز بریتانیا، فرانسه و آلمان با ارسال مواد خام، تکنولوژی ‌های پیشرفته و ادوات "دوگانه" (با قابلیت استفاده نظامی و غیرنظامی) عملاً بیشترین کمک‌ ها را به عراق کردند. از سوی دیگر، با وجود آنکه دو قدرت بزرگ جهان در آن زمان از درگیری مستقیم در جنگ منطقه‌ای ایران و عراق پرهیز می‌ کردند و خود را بی ‌طرف معرفی می‌کردند، هر دو خواهان درگیری فرسایشی و بدون برنده جنگ بودند و از عراق حمایت می‌کردند. در ماه‌های پایانی 1982 میلادی (پاییز 1361)، اتحاد جماهیر شوروی ارسال تسلیحات به عراق را افزایش داد و رئیس جمهور وقت امریکا، رونالد ریگان، نام کشور عراق را از فهرست کشورهای تروریست خارج کرد و علاوه بر کمک‌های اطلاعاتی به عراق و ارائه تصویرهای ماهواره‌ای از حرکت نیروهای ایرانی که از بدو جنگ در خاک عراق آغاز شده بود، به مبادله مستقیم کالا و تسلیحات نیز با این کشور پرداخت. در ماه‌های آخر جنگ، حمایت جهانی از عراق به اوج خود رسید. امریکایی‌ ها عملاً و به طور مستقیم وارد صحنه شدند. فرانسوی‌ های هواپیماهای پیشرفته سوپراتاندار و میراژ 2000 را در اختیار عراق گذاشتند. روس ‌ها مدرن‌ترین هواپیماهای جنگنده و دورپرواز و بلندپرواز را به عراق ارسال کردند. کویت و عربستان سیل دلار را به بین‌النهرین جاری کردند. آلمانی‌ ها مواد لازم را برای ساخت سلاح‌های شیمیایی در اختیار عراق می‌گذاشتند. بر این اساس می ‌توان یکی از مهم‌ترین نتایج و پیامدهای جنگ در سطح منطقه و همچنین سطح بین‌الملل را پایداری الگوی اسلامی انقلابی ملت ایران در برابر دسیسه‌ها و توطئه‌های جهانی عنوان نمود زیرا در شرایطی که تقریباً تمام کشورهای جهان علیه ایران متحد شده بودند، در نهایت ایران با توسل به الگوی دینی و انقلابی خود موفق به پایداری و ایستادگی شد. تکوین توان و تجربه نیروهای نظامی ایران اگر چه ابتکار عمل عراق و حمله غافلگیرانه رژیم بعثی به ایران، در ابتدا امکان مقاومت نیروهای مرزی ایران را کاهش داد و تنها چند روز پس از آغاز جنگ، ابعاد درخور توجهی از خاک ایران اشغال شد اما پس از مدتی مقاومت نیروهای مردمی و نظامی موجب تکوین توان نظامی جمهوری اسلامی ایران شد. چنانکه از این دوران به بعد، توسعه رزمی سپاه پاسداران و استقلال فرماندهان آن در تصمیم‌گیری‌ها نقش به‌سزایی یافت. سپاه پاسداران مأموریت آموزش و سازماندهی نیروهای بسیج مردمی را برعهده گرفت و در مدت زمان بسیار کوتاهی حضور کلاسیک این نیروها را در جبهه‌های نبرد نشان داد به‌طوری که علاوه بر ارتش و سپاه پاسداران، نیروهای بسیجی و نیروهای جنگ‌های نامنظم نیز به‌عنوان ترکیب اصلی نیروهای دفاعی به‌شمار می‌رفتند. در تمام سال‌های پس از جنگ نیز قدرت نظامی برتر ایران در منطقه همواره مورد توجه بوده است. این قدرت و توان نظامی بیش از همه از پیامدهای جنگ تحمیلی محسوب می‌شود زیرا در سایه تجربه هشت سال دفاع مقدس، عملاً نیروهای نظامی و متخصصان ایرانی گام در راه توسعه و پیشرفت‌های نظامی نهادند. گسترش گفتمان اسلام سیاسی و انقلابی در واقع بیشترین تأثیرگذاری ساختاری انقلاب اسلامی در سطح منطقه‌ای، پس از پایان جنگ تحمیلی‌آغاز شد و در بعد غیر مادی یا هنجاری و ارزشی گسترش یافت. پس از پیروزی ایران در جنگ تحمیلی و تکوین گفتمان انقلاب اسلامی، اسلام سیاسی در منطقه خاورمیانه احیا شد. با شیوع و ترویج ایدئولوژی اسلام و اسلام سیاسی به عنوان یک متغیر نیروی سیاسی تعیین کننده، ایدئولوژی‌های سیاسی مادی چون ملی‌گرایی و پان عربیسم در معادلات داخلی و منطقه‌ای ضعیف شدند. از این‌رو، ارزش‌ها و هنجارهای جدیدی بر مبنای آموزه‌های اسلامی وارد مناسبات منطقه‌ای شدند که پیش از این چندان تأثیرگذار نبودند. بی‌ اعتنایی به ابرقدرت‌ها با این که جنگ تحمیلی در یک قطب قدرت بین‌المللی رخ نداد، اما توزیع و معادلات قدرت در سطح بین‌المللی را تحت تأثیر قرار داد. از این‌رو، اگرچه نظام دو قطبی به رهبری امریکا و شوروی همچنان استمرار یافت، ولی تحولات و تغییرات درون ساختاری ناشی از جنگ تحمیلی پیامدهای انکارناپذیری داشت. بر این اساس، برخلاف رویه رایج و سیاست غالب دو ابرقدرت در دوران جنگ سرد، هر دو قطب قدرت در نظام بین‌ الملل علیه انقلاب اسلامی متحد شدند و به حمایت از نیروهای ضدانقلاب دولتی و غیردولتی بویژه رژیم بعث عراق پرداختند. جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران به شکلی بی سابقه و در حجم و ابعادی متفاوت با نمونه‌ های مشابه و دامنه‌های تأثیر شگرف بر صلح و امنیت منطقه‌ ای و بین‌ المللی، نزدیک به یک دهه، همه اذهان را متوجه خود ساخت. در این جنگ، جوهره اسلام مبارز تبلور یافت و خوداتکایی و عدم اعتنا به قطب‌ های قدرت در پیشبرد جامعه محقق شد. شکل‌ گیری بازیگران جدید با تأثیرگذاری بین ‌المللی تأثیرات بین‌ المللی انقلاب اسلامی در سال‌های پس از جنگ نمایان شد. این تأثیرات که جزء پیامدهای جنگ تحمیلی نیز محسوب می‌شوند، عملاً از توان و قدرت بالای ایران به واسطه جنگ ناشی می‌شوند. یکی از پیامدهای مهم جنگ تحمیلی در سطح بین‌ المللی، به وجود آمدن بازیگران فراملی و فروملی است که اکثر آنها هم ‌راستا با انقلاب اسلامی حرکت می‌ کنند و برخی نیز در تعارض با جمهوری اسلامی قرار دارند. این رویه بیش از هر زمان دیگر در سال‌های پس از جنگ تحمیلی در منطقه تقویت شده است. بر اثر ظهور بازیگران و جنبش ‌های‌ اسلامی فراملی در عرصه بین‌ المللی نقش جهان اسلام و دین اسلام در روابط و مناسبات بین‌ المللی افزایش چشمگیری یافته است به گونه ‌ای که بعضی تحلیلگران غربی، سیاست بین ‌الملل را پس از 11 سپتامبر مبتنی بر رویارویی بازیگران انقلابی و اسلامی به رهبری ایران با هسته لیبرال سکولار قدرت‌ های غربی به رهبری امریکا می‌ دانند. شکست طرح شورای همکاری خلیج فارس شورای همکاری خلیج فارس که در 1359 ه.ش به بهانه همکاری‌های اقتصادی، سیاسی و نظامی شش کشور عضو (امارات متحده عربی، بحرین، قطر، کویت، عربستان سعودی و عمان) به وجود آمد، عملاً کانونی برای‌گردآوری دلارهای نفتی منطقه و انتقال آن به بغداد برای تقویت بنیه نظامی عراق شده بود. هنگامی‌که جنگ به پایان رسید، تنها مطالبات نقدی شش کشور عضو این شورا از عراق، از مرز 80 میلیارد دلار گذشته بود! شیخ ‌نشین‌ های عرب منطقه به مدت یک دهه به مثابه دولت‌ های دست نشانده بغداد عمل می‌ کردند. عراق دو سال بعد از پایان جنگ تحمیلی بر ایران، در حمله جدید خود به کویت و عربستان تلافی حمایت‌ های آنها را کرد! هنگامی که در تابستان 1369 ه.ش، صدام، طرح حمله گسترده به کویت را آماده می‌کرد، کمترین بهایی برای واکنش احتمالی عربستان و سایر شیوخ شورای همکاری قائل نبود. اثبات عدم بی‌طرفی سازمان ملل تاریخ نشان داده است که سازمان‌های بین ‌المللی بیش از آنکه مستقل عمل نمایند، تحت لوای خواست و اراده ابرقدرت‌ها عمل می‌ کنند. اقدامات سازمان ملل در مورد تجاوز عراق به ایران نیز این سازمان را در مقابل اصولی که به خاطر آنها به وجود آمده است، قرار داد. مهم‌ترین وظیفه سازمان ملل، حفظ صلح و امنیت بین ‌المللی است اما عملکرد این سازمان در قبال تهاجم عراق به ایران حکایت از آن دارد که این سازمان نه تنها با اقدامات خود در صدد جلوگیری از وقوع جنگ بر نیامد، بلکه در مورد شناسایی تجاوزگر و تنبیه متجاوز نیز کوتاهی نمود. عراقی ‌ها در خلال جنگ، تمام قوانین و مقررات بین‌ المللی را زیر پا گذاشتند؛ پیمان الجزایر، پیمان منع کاربرد سلاح‌های شیمیایی، پیمان منع حمله به اماکن مسکونی، پیمان مربوط به ضرورت رفتار انسانی با اسیران جنگی، پیمان مربوط به ضرورت امنیت هوانوردی، پیمان مربوط به امنیت دریاها، و دهها و صدها نمونه دیگر از پیمان‌ها، مقررات و قوانین معتبر بین ‌المللی در خلال جنگ تحمیلی از سوی عراقی‌ها به زیر پا گذارده شد. علاوه بر این، در حالی که طبق مفاد منشور سازمان ملل (ماده 2 قطعنامه تعریف تجاوز) دولت عراق می‌ باید به عنوان تجاوزگر شناخته می‌ شد، اما طی 8 سال جنگ، هیچ یک از قطعنامه‌ های شورای امنیت سازمان ملل اشاره‌ای به نقض حاکمیت، تمامیت ارضی و اشغال نظامی ایران از سوی عراق نداشته است. سازمان ملل هنگامی در 18 آذر 1370 عراق را به عنوان متجاوزگر شناسایی نمود که دو سال از پایان جنگ و برقراری آتش بس میان دو کشور می‌گذشت و اوضاع و احوال منطقه با توجه به تجاوز عراق به کویت دگرگون شده بود. مبدل شدن ایران به قدرت منطقه‌ ای یکی از مهم‌ترین پیامدهای جنگ تحمیلی، مبدل شدن ایران به یک قدرت منطقه ‌ای است. اگر چه در آغاز، اوضاع نابسامان داخلی ایران، صدام حسین را مطمئن ساخته بود که حمله به ایران با پیروزی سریع و آسانی همراه خواهد بود و البته روزهای آغازین جنگ به این تصور او رنگ واقعیت بخشید، با این حال گذر زمان به خصوص در سال‌های پس از جنگ نشان از اوج ‌گیری قدرت ملی ایران داشت. احیای نقش دین و مذهب در عرصه بین‌المللی با وجود تأثیرات جنگ تحمیلی بر ساختار مادی نظام بین‌ الملل، مهم‌ترین پیامد و بازتاب جنگ در چارچوب به چالش کشیدن ساختار غیرمادی به معنای ارزش‌ها و هنجارهای حاکم بر نظام بین‌الملل است. گفتمان انقلاب اسلامی و ایدئولوژی اسلامی متضمن ارزش‌ها، هنجارها، ایده‌ها و انگاره ‌هایی است که از ایدئولوژی‌ های مادی لیبرالیسم و سوسیالیسم رایج در دوران پیروزی جنگ تحمیلی متفاوت و متمایز است. جنگ تحمیلی از طریق ایجاد تأثیرات عملی در روابط بین‌الملل، بر حوزه‌ های نظری و نظریه ‌پردازی نیز تأثیرگذار بوده است. یکی از این پیامدهای نظری را می‌ توان در تلاش نظریه ‌پردازان برای مفهوم‌ بندی دین در روابط بین‌ الملل مشاهده کرد. در مجموع با وجود خسارت ‌های وارده به ایران و شهادت بسیاری از جوانان ایرانی، به نظر می‌رسد که تجارب جنگ مزیت‌ های بی شماری برای ایران و نظام جمهوری اسلامی در پی داشته است. از این رو هشت ‌سال مقاومت و مبارزه مردم غیور ایران، "دفاع مقدس" نام گرفته و یاد و خاطره شهداء و جانبازان جنگ تحمیلی تا ابد در تاریخ این سرزمین جاودان خواهد ماند. بصیرت، مصطفی آذری ، 02 مهر 1393
عنوان سوال:

پیامدهای منطقه‌ ای و بین‌ المللی جنگ تحمیلی برای ایران چه بود؟


پاسخ:

پیامدهای منطقه‌ ای و بین‌ المللی جنگ تحمیلی برای ایران چه بود؟

پیروزی انقلاب اسلامی که موجب تغییر ساختار قدرت در خاورمیانه و نظام امنیتی دو قطبی حاکم بر جهان شده بود، علاوه بر اینکه ایران را از صف حامیان ایالات متحده و بلوک غرب خارج کرد، رهبران عراق را نیز به حمله نظامی به ایران ترغیب نمود. دولت عراق که از زمان تاسیس خود، همواره اختلافات ارضی و مرزی فراوانی با ایران داشت، سرانجام تحت حکومت صدام حسین و در شرایطی که وی اوضاع انقلابی ایران را برای تهاجم به این کشور مناسب می‌دید، تهاجم نظامی خود را آغاز کرد.

صدام حسین که چشم به رهبری جهان عرب و پر نمودن خلا قدرت در منطقه دوخته بود، از فرصت به دست آمده نهایت استفاده را برد و درصدد جبران امتیازات از دست داده در قرارداد 1975 الجزایر برآمد. با این حال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران یک رویارویی منصفانه میان دو کشور تلقی نمی‌شود، زیرا شامل دایره‌ای وسیع ‌تر با حضور سازمان‌های منطقه ‌ای ‌و بین ‌المللی، ابرقدرت‌ های شرق و غرب، قدرت‌های منطقه‌ ای و حتی کشورهای دور افتاده می‌شد.

در واقع جنگ تحمیلی تنها جنگی در تاریخ جهان محسوب می‌شود که علاوه بر حمایت مستقیم بیش از 40 کشور جهان از عراق، همکاری و حمایت تنها منبع اشاعه صلح یعنی سازمان‌ملل متحد را نیز به همراه داشت. دلیل اصلی چنین امری را باید در ماهیت انقلاب اسلامی ایران جستجو نمود.

انقلاب اسلامی ضمن به چالش کشیدن موضع ابرقدرت‌ها در صحنه بین‌ المللی، تاکید خود را بر استقلال و عدم تعهد به عنوان مهم‌ترین اولویت‌های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گذاشت و ساختارهای کهن را دگرگون ساخت.

با توجه به تأثیری که سایر کشورهای جهان بر جنگ تحمیلی داشتند، این جنگ به عنوان بزرگ‌ترین واکنش ایالات متحده امریکا و دولت‌های محافظه کار عرب در قبال انقلاب اسلامی، تبعات و تأثیرات بسیاری، هم در سطح منطقه و هم در سطح بین‌الملل به جای گذاشت که به برخی از مهم‌ترین آنها اشاره می ‌شود؛

افزایش وحدت ملی در ایران

بی‌ شک یکی از مهم‌ترین پیامدهای جنگ تحمیلی برای ایران، افزایش و رشد وحدت ملی در داخل کشور بود. رژیم بعثی گمان می‌کرد با شروع درگیری‌ ها، اقلیت عرب ایرانی به ویژه در استان خوزستان علیه حکومت جمهوری اسلامی به پا خواهند خاست، اما همراه با اندک نیروهای نظامی به دفاع از شهر پرداختند و جنگ خونین و خانه به خانه را ادامه دادند. همچنین در فاصله چند روز پس از حمله نظامی عراق، اکثریت قریب به اتفاق گروه‌های سیاسی کشور طی اعلامیه‌ ها و اطلاعیه‌ های گوناگون هواداران خویش و عموم مردم را به مقاومت در برابر این تهاجم فراخواندند و تمامی آنها اعم از چپ و راست و مذهبی و غیرمذهبی در این که مقابله در برابر مهاجم را وظیفه ‌ای مقدس اعلام کنند، کوتاهی نکردند و مردم معتقد و دیندار ایران زمین از گوشه و کنار و عاری از رنگ مذهبی، قومیتی، و زبانی و ... برای ایثار و جانفشانی و دفاع از مرز و بوم خود جهاد و مبارزه را لبیک گفتند.

ملت ایران طی هست سال دفاع مقدس، الگو و نمونه وفاق ملی، فداکاری، ایثار و گذشت و اتحاد و یکپارچگی را به نمایش گذاشتند که نمونه آن را در جاهای دیگر کم تر می ‌توان سراغ گرفت. این وحدت ملی در تمام سال‌های پس از جنگ نیز در ایران ادامه یافته است. از این رو افزایش وحدت ملی در داخل ایران را می‌ توان یکی از مهم‌ترین پیامدهای جنگ تحمیلی برشمرد که در تمام سال‌ های پس از جنگ نیز باعث اتحاد و همبستگی در داخل و ایستادگی و پایداری در برابر مشکلات خارجی شده است.

برتری ایمان نسبت به قوا و تجهیزات نظامی

هنگامی که رژیم بعث عراق آتش جنگ خانمان‌سوز تحمیلی علیه ایران اسلامی را برافروخت، آنچه عملاً باعث ناکامی و عدم تحقق اهداف دشمن شد ایمان مردم ایران بود. چنین امری با بررسی و تحلیل آمار و ارقام مربوط به شهیدان جنگ و دفاع مقدس بیش از پیش روشن می‌شود. آنچه موجب پیروزی و سرافرازی ایران در جنگ تحمیلی با مشخصه طولانی ‌ترین و پرهزینه ‌ترین درگیری نظامی در تاریخ معاصر منطقه خاورمیانه شد قدرت ایمان و توسل به باورهای مذهبی و عقیدتی بود.

اثبات پایداری الگوی دینی انقلابی ایران

در جریان جنگ تحمیلی تقریباً تمامی کشورهای خاورمیانه از جمله عربستان، مصر، اردن و امارات متحده عربی در قالب شورای همکاری خلیج‌ فارس، به حمایت از عراق برخاستند. در این بین دو کشور عربستان و کویت به تناوب با اعطای‌ وام‌ های بلاعوض که حدود 60 میلیارد دلار بود، نقش به‌ سزایی در خریدهای تسلیحاتی عراق ایفا کردند. در میان قدرت‌های اروپایی نیز بریتانیا، فرانسه و آلمان با ارسال مواد خام، تکنولوژی ‌های پیشرفته و ادوات "دوگانه" (با قابلیت استفاده نظامی و غیرنظامی) عملاً بیشترین کمک‌ ها را به عراق کردند. از سوی دیگر، با وجود آنکه دو قدرت بزرگ جهان در آن زمان از درگیری مستقیم در جنگ منطقه‌ای ایران و عراق پرهیز می‌ کردند و خود را بی ‌طرف معرفی می‌کردند، هر دو خواهان درگیری فرسایشی و بدون برنده جنگ بودند و از عراق حمایت می‌کردند.

در ماه‌های پایانی 1982 میلادی (پاییز 1361)، اتحاد جماهیر شوروی ارسال تسلیحات به عراق را افزایش داد و رئیس جمهور وقت امریکا، رونالد ریگان، نام کشور عراق را از فهرست کشورهای تروریست خارج کرد و علاوه بر کمک‌های اطلاعاتی به عراق و ارائه تصویرهای ماهواره‌ای از حرکت نیروهای ایرانی که از بدو جنگ در خاک عراق آغاز شده بود، به مبادله مستقیم کالا و تسلیحات نیز با این کشور پرداخت. در ماه‌های آخر جنگ، حمایت جهانی از عراق به اوج خود رسید. امریکایی‌ ها عملاً و به طور مستقیم وارد صحنه شدند. فرانسوی‌ های هواپیماهای پیشرفته سوپراتاندار و میراژ 2000 را در اختیار عراق گذاشتند. روس ‌ها مدرن‌ترین هواپیماهای جنگنده و دورپرواز و بلندپرواز را به عراق ارسال کردند. کویت و عربستان سیل دلار را به بین‌النهرین جاری کردند. آلمانی‌ ها مواد لازم را برای ساخت سلاح‌های شیمیایی در اختیار عراق می‌گذاشتند. بر این اساس می ‌توان یکی از مهم‌ترین نتایج و پیامدهای جنگ در سطح منطقه و همچنین سطح بین‌الملل را پایداری الگوی اسلامی انقلابی ملت ایران در برابر دسیسه‌ها و توطئه‌های جهانی عنوان نمود زیرا در شرایطی که تقریباً تمام کشورهای جهان علیه ایران متحد شده بودند، در نهایت ایران با توسل به الگوی دینی و انقلابی خود موفق به پایداری و ایستادگی شد.

تکوین توان و تجربه نیروهای نظامی ایران

اگر چه ابتکار عمل عراق و حمله غافلگیرانه رژیم بعثی به ایران، در ابتدا امکان مقاومت نیروهای مرزی ایران را کاهش داد و تنها چند روز پس از آغاز جنگ، ابعاد درخور توجهی از خاک ایران اشغال شد اما پس از مدتی مقاومت نیروهای مردمی و نظامی موجب تکوین توان نظامی جمهوری اسلامی ایران شد. چنانکه از این دوران به بعد، توسعه رزمی سپاه پاسداران و استقلال فرماندهان آن در تصمیم‌گیری‌ها نقش به‌سزایی یافت. سپاه پاسداران مأموریت آموزش و سازماندهی نیروهای بسیج مردمی را برعهده گرفت و در مدت زمان بسیار کوتاهی حضور کلاسیک این نیروها را در جبهه‌های نبرد نشان داد به‌طوری که علاوه بر ارتش و سپاه پاسداران، نیروهای بسیجی و نیروهای جنگ‌های نامنظم نیز به‌عنوان ترکیب اصلی نیروهای دفاعی به‌شمار می‌رفتند.

در تمام سال‌های پس از جنگ نیز قدرت نظامی برتر ایران در منطقه همواره مورد توجه بوده است. این قدرت و توان نظامی بیش از همه از پیامدهای جنگ تحمیلی محسوب می‌شود زیرا در سایه تجربه هشت سال دفاع مقدس، عملاً نیروهای نظامی و متخصصان ایرانی گام در راه توسعه و پیشرفت‌های نظامی نهادند.

گسترش گفتمان اسلام سیاسی و انقلابی

در واقع بیشترین تأثیرگذاری ساختاری انقلاب اسلامی در سطح منطقه‌ای، پس از پایان جنگ تحمیلی‌آغاز شد و در بعد غیر مادی یا هنجاری و ارزشی گسترش یافت. پس از پیروزی ایران در جنگ تحمیلی و تکوین گفتمان انقلاب اسلامی، اسلام سیاسی در منطقه خاورمیانه احیا شد. با شیوع و ترویج ایدئولوژی اسلام و اسلام سیاسی به عنوان یک متغیر نیروی سیاسی تعیین کننده، ایدئولوژی‌های سیاسی مادی چون ملی‌گرایی و پان عربیسم در معادلات داخلی و منطقه‌ای ضعیف شدند. از این‌رو، ارزش‌ها و هنجارهای جدیدی بر مبنای آموزه‌های اسلامی وارد مناسبات منطقه‌ای شدند که پیش از این چندان تأثیرگذار نبودند.

بی‌ اعتنایی به ابرقدرت‌ها

با این که جنگ تحمیلی در یک قطب قدرت بین‌المللی رخ نداد، اما توزیع و معادلات قدرت در سطح بین‌المللی را تحت تأثیر قرار داد. از این‌رو، اگرچه نظام دو قطبی به رهبری امریکا و شوروی همچنان استمرار یافت، ولی تحولات و تغییرات درون ساختاری ناشی از جنگ تحمیلی پیامدهای انکارناپذیری داشت. بر این اساس، برخلاف رویه رایج و سیاست غالب دو ابرقدرت در دوران جنگ سرد، هر دو قطب قدرت در نظام بین‌ الملل علیه انقلاب اسلامی متحد شدند و به حمایت از نیروهای ضدانقلاب دولتی و غیردولتی بویژه رژیم بعث عراق پرداختند. جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران به شکلی بی سابقه و در حجم و ابعادی متفاوت با نمونه‌ های مشابه و دامنه‌های تأثیر شگرف بر صلح و امنیت منطقه‌ ای و بین‌ المللی، نزدیک به یک دهه، همه اذهان را متوجه خود ساخت. در این جنگ، جوهره اسلام مبارز تبلور یافت و خوداتکایی و عدم اعتنا به قطب‌ های قدرت در پیشبرد جامعه محقق شد.

شکل‌ گیری بازیگران جدید با تأثیرگذاری بین ‌المللی

تأثیرات بین‌ المللی انقلاب اسلامی در سال‌های پس از جنگ نمایان شد. این تأثیرات که جزء پیامدهای جنگ تحمیلی نیز محسوب می‌شوند، عملاً از توان و قدرت بالای ایران به واسطه جنگ ناشی می‌شوند.

یکی از پیامدهای مهم جنگ تحمیلی در سطح بین‌ المللی، به وجود آمدن بازیگران فراملی و فروملی است که اکثر آنها هم ‌راستا با انقلاب اسلامی حرکت می‌ کنند و برخی نیز در تعارض با جمهوری اسلامی قرار دارند. این رویه بیش از هر زمان دیگر در سال‌های پس از جنگ تحمیلی در منطقه تقویت شده است. بر اثر ظهور بازیگران و جنبش ‌های‌ اسلامی فراملی در عرصه بین‌ المللی نقش جهان اسلام و دین اسلام در روابط و مناسبات بین‌ المللی افزایش چشمگیری یافته است به گونه ‌ای که بعضی تحلیلگران غربی، سیاست بین ‌الملل را پس از 11 سپتامبر مبتنی بر رویارویی بازیگران انقلابی و اسلامی به رهبری ایران با هسته لیبرال سکولار قدرت‌ های غربی به رهبری امریکا می‌ دانند.

شکست طرح شورای همکاری خلیج فارس

شورای همکاری خلیج فارس که در 1359 ه.ش به بهانه همکاری‌های اقتصادی، سیاسی و نظامی شش کشور عضو (امارات متحده عربی، بحرین، قطر، کویت، عربستان سعودی و عمان) به وجود آمد، عملاً کانونی برای‌گردآوری دلارهای نفتی منطقه و انتقال آن به بغداد برای تقویت بنیه نظامی عراق شده بود. هنگامی‌که جنگ به پایان رسید، تنها مطالبات نقدی شش کشور عضو این شورا از عراق، از مرز 80 میلیارد دلار گذشته بود! شیخ ‌نشین‌ های عرب منطقه به مدت یک دهه به مثابه دولت‌ های دست نشانده بغداد عمل می‌ کردند. عراق دو سال بعد از پایان جنگ تحمیلی بر ایران، در حمله جدید خود به کویت و عربستان تلافی حمایت‌ های آنها را کرد! هنگامی که در تابستان 1369 ه.ش، صدام، طرح حمله گسترده به کویت را آماده می‌کرد، کمترین بهایی برای واکنش احتمالی عربستان و سایر شیوخ شورای همکاری قائل نبود.
اثبات عدم بی‌طرفی سازمان ملل

تاریخ نشان داده است که سازمان‌های بین ‌المللی بیش از آنکه مستقل عمل نمایند، تحت لوای خواست و اراده ابرقدرت‌ها عمل می‌ کنند. اقدامات سازمان ملل در مورد تجاوز عراق به ایران نیز این سازمان را در مقابل اصولی که به خاطر آنها به وجود آمده است، قرار داد.

مهم‌ترین وظیفه سازمان ملل، حفظ صلح و امنیت بین ‌المللی است اما عملکرد این سازمان در قبال تهاجم عراق به ایران حکایت از آن دارد که این سازمان نه تنها با اقدامات خود در صدد جلوگیری از وقوع جنگ بر نیامد، بلکه در مورد شناسایی تجاوزگر و تنبیه متجاوز نیز کوتاهی نمود.

عراقی ‌ها در خلال جنگ، تمام قوانین و مقررات بین‌ المللی را زیر پا گذاشتند؛ پیمان الجزایر، پیمان منع کاربرد سلاح‌های شیمیایی، پیمان منع حمله به اماکن مسکونی، پیمان مربوط به ضرورت رفتار انسانی با اسیران جنگی، پیمان مربوط به ضرورت امنیت هوانوردی، پیمان مربوط به امنیت دریاها، و دهها و صدها نمونه دیگر از پیمان‌ها، مقررات و قوانین معتبر بین ‌المللی در خلال جنگ تحمیلی از سوی عراقی‌ها به زیر پا گذارده شد.

علاوه بر این، در حالی که طبق مفاد منشور سازمان ملل (ماده 2 قطعنامه تعریف تجاوز) دولت عراق می‌ باید به عنوان تجاوزگر شناخته می‌ شد، اما طی 8 سال جنگ، هیچ یک از قطعنامه‌ های شورای امنیت سازمان ملل اشاره‌ای به نقض حاکمیت، تمامیت ارضی و اشغال نظامی ایران از سوی عراق نداشته است.

سازمان ملل هنگامی در 18 آذر 1370 عراق را به عنوان متجاوزگر شناسایی نمود که دو سال از پایان جنگ و برقراری آتش بس میان دو کشور می‌گذشت و اوضاع و احوال منطقه با توجه به تجاوز عراق به کویت دگرگون شده بود.

مبدل شدن ایران به قدرت منطقه‌ ای

یکی از مهم‌ترین پیامدهای جنگ تحمیلی، مبدل شدن ایران به یک قدرت منطقه ‌ای است. اگر چه در آغاز، اوضاع نابسامان داخلی ایران، صدام حسین را مطمئن ساخته بود که حمله به ایران با پیروزی سریع و آسانی همراه خواهد بود و البته روزهای آغازین جنگ به این تصور او رنگ واقعیت بخشید، با این حال گذر زمان به خصوص در سال‌های پس از جنگ نشان از اوج ‌گیری قدرت ملی ایران داشت.

احیای نقش دین و مذهب در عرصه بین‌المللی

با وجود تأثیرات جنگ تحمیلی بر ساختار مادی نظام بین‌ الملل، مهم‌ترین پیامد و بازتاب جنگ در چارچوب به چالش کشیدن ساختار غیرمادی به معنای ارزش‌ها و هنجارهای حاکم بر نظام بین‌الملل است. گفتمان انقلاب اسلامی و ایدئولوژی اسلامی متضمن ارزش‌ها، هنجارها، ایده‌ها و انگاره ‌هایی است که از ایدئولوژی‌ های مادی لیبرالیسم و سوسیالیسم رایج در دوران پیروزی جنگ تحمیلی متفاوت و متمایز است. جنگ تحمیلی از طریق ایجاد تأثیرات عملی در روابط بین‌الملل، بر حوزه‌ های نظری و نظریه ‌پردازی نیز تأثیرگذار بوده است. یکی از این پیامدهای نظری را می‌ توان در تلاش نظریه ‌پردازان برای مفهوم‌ بندی دین در روابط بین‌ الملل مشاهده کرد.

در مجموع با وجود خسارت ‌های وارده به ایران و شهادت بسیاری از جوانان ایرانی، به نظر می‌رسد که تجارب جنگ مزیت‌ های بی شماری برای ایران و نظام جمهوری اسلامی در پی داشته است. از این رو هشت ‌سال مقاومت و مبارزه مردم غیور ایران، "دفاع مقدس" نام گرفته و یاد و خاطره شهداء و جانبازان جنگ تحمیلی تا ابد در تاریخ این سرزمین جاودان خواهد ماند.

بصیرت، مصطفی آذری ، 02 مهر 1393





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین