تأثیرات دنیوی دین در دنیای ما چیست؟
تأثیرات دنیوی دین در دنیای ما چیست؟ یکی از ارکان اساسی سعادت, در زندگی بشر اخلاق و معنویات و فضایل اخلاقی است. در پرتو اخلاق و معنویات, روابط اجتماعی تحکیم می یابد, برخوردهای محبت آمیز که براساس یک سلسله اعتقادات اخلاقی صورت می گیرد, شور و نشاط را به کالبد زندگی می دمد و زندگی فردی و اجتماعی را در مسیر تعالی تکامل به کام انسان گوارا می سازد. مسائل اخلاقی و معنوی در هر زمان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است ولی در عصر و زمان ما که عصر پیچیدگی و روابط و گستردگی رو به رشد ارتباطات و اوج کرفتن فن آوری و توسعه ارتباطات بلکه انفجار اطلاعات است, دارای اهمیت بیشتر است زیرا: 1. پیشرفت صنایع و فن آوری و توسعه علم و آگاهی و ارتباط, علاوه بر دستاوردهای مثبت و مهمی که دارد, عوامل و انگیزه های فساد و انحراف را از هر زمان دیگری بیشتر کرده است و اگر در گذشته برای تهیه مقدمات بسیاری از مفاسد اخلاقی, هزینه ها و زحمت ها لازم بود , در زمان ما همه چیز در همه جا و در دسترس همه قرار گرفته است. 2. از سوی دیگر, با توجه به این که عصر ما , عصر بزرگ شد مقیاس ها است و آن چه در گذشته به طور محدود انجام می گرفت, در عصر ما به صورت نامحدود انجام می گیرد, قتل و کشتار انسان ها به برکت وسائل کشتار جمعی و مفاسد اخلاقی دیگر که محصول ماهواره و اینترنت است, گسترش بی سابقه ای یافته و هرگونه اطلاعات مضر در اختیار تمام مردم دنیا قرار می گیرد و دیگر حد و مرزی برای آن تصور نمی شود. 3. همان گونه که علوم و دانش های مفید و سازنده در زمینه های مختلف پزشکی و صنایع و شوون دیگر حیات بشری گسترش فوق العاده ای یافته است, علوم شیطانی و راهکارهای رسیدن به مسائل غیر انسانی و غیر اخلاقی نیز به مراتب گسترده تر از سابق شده است به گونه ای که به دارندگان فساد اخلاق اجازه می دهد از طریق مرموز تر و پیچیده تر و گاه ساده تر و آسان تری به مقصود خود برسند. در چنین شرایطی توجه به مسائل اخلاقی و معنویات از هر زمان ضروری تر به نظر می رسد و کوتاهی ورزیدن نسبت به آن موجب بروز فاجعه و یا فجایعی برای بشر می شود. موسسات و شرکت های امروزی نیز با همه پیچیدگی و روابط جزئی از مجموعه عظیم اجتماعی هستند و همان اصول و روابط و خطوط کلی حاکم بر کل روابط پیچیده اجتماعی بر آنها نیز صادق است. مدیریت این گونه شرکت ها و موسسات نیز متناسب با پیچیدگی روابط عصر حاضر, از پیچیدگی و ظرافت و آگاهی خاصی برخوردار است. اصولا مدیریت که فن اداره یک تشکیلات است در اداره و هدایت امکانات مادی و انسانی, ریزه کاری ها لطافت های بسیاری را لازم دارد زیرا نقش اخلاق مدیر, در گرم نگاه داشتن شورها و برانگیختن انگیزها و در انسجام واحدها و سرعت بخشیدن به کارها و به دست آوردن نتیجه ها چیزی است غیر قابل انکار. و معنویات و اخلاق در مدیریت پیچیده امروز, نقشی حساس و عمیق دارد. مدیری که متعلق به اخلاق مدیریت نباشد, قادر به کشیدن بار مسئولیت نخواهد بود. اخلاق و معنویات برای مدیر به منزله مشاوری آگاه و معاونی آشناست که مشکلات را حل می کند. مدیریت با استمداد از روش های آمیخته با اخلاق و معنویات می تواند بسیاری از نابسامانی ها را سامان بخشد و انگیزه ها را بالاتر ببرد و به مجموعه تشکیلات روحیه ای از صفا و محبت ببخشد. قرآن کریم یکی از عوامل موفقیت مدیر مقتدر عالم یعنی پیامبر گرامی اسلام(ص) را اخلاق نیک می داند و با صراحت می گوید: فیما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من مولک یعنی: حسن اخلاق مهربانی تو با مردم, رحمتی از جانب خداوند است و اگر تند خو و سخت دل بودی مردم از اطراف تو پراکنده می شوند چه بسیارند مدیرانی ه با داشتن خصوصیاتی مثل قاطعیت, تخصص, قدرت و آگاهی های لازم به خاطر رعایت نکردن مسائل اخلاقی و عدم برخورداری, از معنویات, در حوزه مدیریت موفقیت مطلوب را کسب نکرده اند و در نتیجه با ناکامی روبه رو شده اند. نتایج مدیریت همراه با اخلاق, تکامل روح, پاکی فکر, تعلق به فضائل و نیل به رستگاری ابدی است و فوائد دنیوی آن, گسترش دوستی, حسن روابط اجتماعی, کسب محبوبیت, افزایش سود مادی و رفاه و آسایش زندگی است. برای روشن شدن نقش اخلاقیات و معنویات در مدیریت موسسات و شرکت ها به برخی موارد اشاره می شود: 1. وفق و مدارا و رفتار ملایم: یعنی نرمش و انعطاف پذیری با کارکنان در شرایط مختلف. اصولا کسی که رئیس دیگران است, نیازمند آن است که دیگران از او تبعیت داشته باشند و این امر در پرتو وفق ممکن است. امیر مومنان می فرماید: الرفق یسیر الصعاب, رفق و مدارا سختی ها را آسان می سازد. 2. عفو و اغماض: کسانی که در یک سازمان و موسسه کار می کنند, تفاوت های فردی و گرایش های مختلفی دارند و امکان دارد بین آنها برخوردهایی به وجود آید و لغزش و خطاهایی از آنها سر بزند. بسیاری از این خطاها, جنبه عمومی ندارد و با قصد تخریب همراه نیست. در این صورت عفو کردن آنها, زمینه ساز آرامش روانی و اطمینان خاطر برای تلاش و کوشش و اصلاح خود و دیگران است. فردی که مورد عفو و بخشش رئیس خود قرار بگیرد, تحت تاثیر مسائل عاطفی قرار خواهد گرفت و خود را مرهون لطف و بزرگواری او می بیند و با احساس شرمندگی در اصلاح خود و ترک ناشایسته ها کوشش خواهد کرد. 3.انتقاد پذیری:یکی از ویپژگی هایی که موجب تحکیم ارتباط موثر بین روسا و افراد زیردست شده و زمینه را برای تحقق مشورت فراهم می کند, انتقاد پذیری است. کسی که انتقاد ناپذیر باشد, احتمال خطایش زیاد و قدرت جلب قلوب دیگران را نیز نخواهد داشت. در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: احب اخوانی الی من اهدی الی عیوبی, محبوبترین برادرانم در نزد من, آن کس است که عیب هایم را به من هدیه کند. 4. محبت و الفت:باعث استحکام روابط انسانی در سازمان شده و آن را از وحدت برخوردار می سازد. اصولا انجام وظایف تنها در قالب های خشک کارساز نیست. با محبت و علاقه به یکدیگر بسیاری از مشکلات حل می شود و اعضاء در رفع نقایص یکدیگر همکاری کرده و به نحو ممکن, انجام کارها را تسهیل می کنند. پیامبر گرامی اسلام(ص) در حدیثی نورانی می فرماید: جبلت القلوب علی حب من احسن الیها و بغض من اساء الیها, دل ها به طور فطری, آن کسی را که به آنها نیکی کند, دوست می دارند و نسبت به کسانی که به آنها بدی می کنند, کینه پیدا می کنند. 5. اعتماد متقابل حسن ظن به یکدیگر: از مهم ترین عوامل سالم سازی و استمرار حرکت جمعی, خوش گمانی بودن به یکدیگر و دارا بودن اعتماد است و در این صورت, آرامش کافی برای تلاش وجود خواهد داشت. حسن ظن به افراد باعث می شود آنها کوشش کنند, آن صنعتی را که دیگران باور دارند در درون آنها وجود دارد, در درونشان محقق شود. امیرمومنان(ع) در روایتی می فرماید: من حسنه ظن بالناس حازمنهم المحبه, هر کس به مردم خوش گمان باشد, محبت آنها را به دست می آورد. 6. حفظ و رعایت حرمت:هر کسی که در سازمان و تشکیلاتی نقشی ایفا می کند, به لحاظ ماهیت انسانی خود, دوست دارد شخص محترمی باشد. اگر حریم شخصیتی اعضاء در سازمان, حفظ و تقویت شود, آنها بیشترین کوشش خود را برای انجام وظایفشان به عمل خواهند آورد و بالاترین بازدهی و ثمره را خواهند داشت. عزت نفس و احترام متقابل, باعث پیدایش ابتکار و خلاقیت خواهد شد. به همین خاطر در قرآن کریم آمده است: ولله العزه ولرسوله و المومنین عزت مخصوص خدا و پیامبرش و مومنان است. 7. تعاون: چنانچه اعضای یک سازمان, فراتر از وظایف قانونی که بر عهده دارند, خود را موظف به رفع مشکلات یکدیگر بدانند و حس مسئولیت مشترک داشته باشند, در محیط کاری محبت ایجاد می شود, انزوا طلبی از بین رفته و توان کاری افزایش می یابد, این موضوع جنبه متقابل داشته, در محیط کاری ایجاد می شود, انزوا طلبی از بین رفته و توان کاری افزایش می یابد, این موضوع جنبه متقابل داشته, یعنی هر قدر که فردی به دیگران کمک کند, متقابلا آنها هم همین کار را تکرار خواهند کرد. خداوند می فرماید: تعاونوا علی البر و التقوی, یکدیگر را در نیکوکاری و پرهیزکاری کمک کنید. 8. وفای به عهد: وفا واژه پرجاذبه ای است که در میان همه اقوام و ملتها, تقدس احترام خاصی دارد. تعهد به عهد و وعده از عالی ترین خصلت های انسانی به شمار می آید و چنین خصلتی برای ادامه زندگی و تعالی و رشد انسان ضروری است. در حوزه مدیریت وفای به عهد بسیار با اهمیت است, زیرا مدیر برای دستیابی به اهداف خود باید بیشترین تلاش را در جهت گسترش اعتماد و تقویت اطمینان به کار گیرد و وفای به عهد عاملی موثر در ایجاد اعتماد و آرامش است. هیچ عاملی در شکستن شخصیت مدیر, و بی ثبات کردن فضای سازمان و شرکت و حاکم ساختن جو بی اعتمادی بر آن, همانند بی توجهی به وعده ها وزیر پاگذاشتن پیمان ها نیست. آفت زیانبار پیمان شکنی نه تنها حیثیت و حرمت مدیریت را می شکند بلکه به عنوان اخلاقی زشت, محیط کار را آلوده و پایه های سازمان را متزلزل می سازد. پیامبر گرامی(ص) در حدیثی می فرماید: لا دین لمن لا عهد له, کسی که عهد ندارد دین ندارد. 9. تواضع:مدیر اسلامی شخصیت خود را در پناه خصلت های انسانی, پرورش داده و هرگز در درون خود احساس ضعف شخصیت و بی وزنی نمی کند. او برای مقام و پست اصالت قائل نیست و هر مقدار که مقام و منزلت اجتماعی او بالاتر رود, شکسته نفسی فروتنی او بیشتر می گردد. خداوند این اصل اخلاقی و انسانی را در مدیریت پیامبرش(ص) توصیه می فرمایند: واخفض جناحک لمن اتبعکمن من المومنین در مسند مدیریت و رهبری, در برابر مومنانی که پیرو تواند, متواضع و فروتن باش. تاثیری را که برخوردهای متواضعانه و روش های انسانی و شیوه های اخلاقی می تواند در فضای مدیریت و روابط بین کارکنان و اعضا ایجاد کند و این مجموعه را در دستیابی به اهداف مورد نظر یاری نماید از هر جهت قابل توجه است. مدیر اسلامی, برتری و بزرگی را در اخلاق انسانی می داند و سخن پیامبر(ص) را همواره نصب العین خود دارد که: من تواضع لله رفعه الله و من تکبر خفه الله هر کس برای خدا فروتنی کند، خداوند او را بالا می برد و هر کس تکبر ورزد, خداوند او را پست می کند. 10. مشورت: یکی از راههای رشد شخصیت در انسان, اعتناء و توجه به افکار و اندیشه های اوست. خواست طبیعی کلیه افراد جامعه, از مدیران و مسئولان این است که با توجه به فطرت و خصائص فطری و آگاهی از استعدادها, بهای لازم را در حد معقول به آنها بدهند تا زمینه را برای رشد و تعالی شخصیت آدمی فراهم سازند. در مقابل بی اعتنایی به افکار اندیشه های معقول دیگران استبداد و حاکمیت های قلدرانه, شخصیت انسانی افراد را می شکند و ریشه های نهال فضیلت و ابتکار را در زمین دل ها می خشکاند. قرآن کریم که کتاب پرورش شخصیت و برنامه جامعه مدیریت، در نظام تشکیلات اسلام است به موضوع مشورت اهمیت ویژه ای داده است و به پیامبرش دستور مشورت با مردم را داده است: و شاورهم فی الامر در کارها با مسلمانان مشورت کن. فواید و برکات فراوانی که از مشورت نصیب انسان می گردد, هرگز از تلاش های بی وقفه شخصی, امکانات مادی و تفکر فردی عاید نمی شود برخی فواید مشورت از این قرار است: الف: کمک گرفتن از افکار دیگران و افزودن بر قدرت و وسعت و عمق بینش خود ب: شکوفایی استعدادها و رشد ذوق ها و در نتیجه گشایش راههای نوین و تازه ج: توجه پیدا کردن به خطاها اشتباهات فردی د: از بین رفتن استبداد و عجب و خود محوری ه: بالا رفتن میزان مطلوبیت و درجه مقبولیت از طرف دیگر برخورد نبودن از اخلاقیات در حوزه مدیریت و سازمان ها و حاکم نبودن امور معنوی و روحانی بر موسسات و شرکت ها و تسلط امور ضدارزش و رذایل بر این گونه تشکیلات ضررهای جبران ناپذیری برآنها وارد می سازد که به برخی از این رذایل اشاره می شود: 1. تکبر و ریاست طلبی: ریشه تکبر در واقع احساس حقارت درونی است که فرد متکبر دارا است و به وسیلیه آن قصد تفوق طلبی در او به وجود می آید. این ویژگی بدخلقی و رفتاری در مدیر, موجب پیدایش مفاسدی در سازمان می شود. از جمله رح تکبر در سازمان سرایت می یابد و افراد در پی تسلط بر دیگران و منفعت شخصی و فراموش کردن اهداف سازمان خواهند بود. 2. دروغگویی: از مهم ترین ویژگی های رفتاری مدیر با زیردستان خود که جنبه منفی آن قوی است , دروغگویی است فرد دروغگو مورد نفرت انسان ها است و چنانچه مدیر این گونه باشد, مورد نفرت اعضای سازمان قرار گرفته, گسستگی ارتباط و بی اعتمادی در بین کارکنان و کارمندان را در پی خواهد داشت تشویش و دودلی و کاهش همکاری و فساد سازمان را فرا می گیرد زیرا هر کار زشتی با دروغ پوشش می یابد و دروغگویی به طور جدی جنبه فزاینده به خود می گیرد. امیرمومنان(ع) می فرماید: الکذب فساد کل شیء دروغ مایه فساد و تباهی هر چیزی است. 3. خشم و غضب: مدیری که در رفتار خود با دیگران دچار غضب باشد, تشخیص درستی نخواهد داشت, تعادل قوای روحی را از دست داده, واقعیت ها را درست نمی فهمد. دستورات نادرست و غیر منطقی صادر کرده و به جای حل مشکلات, بر تعداد آنها می افزاید. این عمل موجب ایجاد بحران در سازمان و نفرت اعضاء از او و اختلال در ارتباطات خواهد گشت. البته خشم اگر به طور معقول به کار گرفته شود, آثار مفیدی دارد. کاربرد صحیح خشم در سازمان, به کار وادار کردن تن آسایان و مواخذه برتری جویان است ولی اگر از کنترل خارج شود, بحران زا می گردد. امیرمومنان(ع) در نامه معروفش به مالک اشتر می فرماید: بر آتش خشم خود و بر طوفان حمله و بر سطوت دست و تیزی زبان خود چیره باش و در تندگویی و ناسزا, خویشتن دار باش. 4. بی تفاوتی: بی تفاوتی مدیر نسبت به افراد سازمان و کارکنان و کارمندان یکی از مشکلات بزرگ است, مدیر وظیفه سوق دادن مجموعه عناصر انسانی را به سوی کار سازنده بر عهده دارد. با تشخیص دادن میزان کار و کوشش همکاران, بایستی به کسانی که کارهای سازنده انجام می دهند, پاداش دهد و بدکاران را به نوعی متنبه سازد. بنابراین باید اولا کار آنها را مورد سنجش قرار دهد و ثانیا باید متناسب با کار انجام شده, پیامد مناسب را در جهت ترغیب کارکنان و کارمندان به تلاش و مساعی مجدانه ادامه دهد. در غیر این صورت انگیزه تلاش و کوشش در جهت انجام وظایف از بین می رود و زمینه برای انجام کارهای ناشایسته فراهم شود. 5. تملق: یکی از ویژگی های ارتباطی و رفتاری مرئوسان وزیر دستان نسبت به روسا که باعث تباهی روسا و اصلاح نشدن امور می باشد, تملق و چاپلوسی است. امیرمومنان(ع) در سخنی می فرماید: فلا تکلمونی بما تکلم به الجبابره و لا تتحفظوا منی بما یتحفظ به عند اهل البادره لا تحالطونی بالمصانعه, با من سخنانی که گردنکشان برای خوشامد آنها گفته می شود, نگویید و آن چه را از مردم خشمگین خودداری کرده و پنهان می نمایید از من پنهان نکنید و به مدارا و چاپلوسی و رشوه دادن به زبان با من ارتباط و آمیختگی نداشته باشید. 6. حسادت: استعدادها و عملکردهای اعضاء هر سازمان و موسسه ای متفاوت است. هم چنین به دلیل تفاوت در اعتماد به نفس, ممکن است برخی اعضا نتوانند از استعدادهای خود به درستی بهره گیرند. برخی از کسانی که دارای ضعف اعتماد به خویشتن هستند به موفقیت های دیگران رشک برده و خواهان عدم موفقیت آنها هستند. این حالت علاوه بر اثرات تخریبی که در روحیه خود فرد دارد, ممکن است به تضییع حقوق دیگران نیز منجر گردد و بهداشت روانی محیط کار را از بین ببرد. 7. فاصله بین رئیس و زیر دستان: فاصله گرفتن کارکنان و مسئولان در سازمان ها باعث بی اطلاعی آنان از وقایع و مشتبه شدن حق و باطل در نزد آنان می گردد. بنابراین لزوم تسهیل در ارتباطات و وجود ارتباط مستقیم مسئولان و کارکنان مورد تاکید و سفارش است. 8. منت گذاشتن: اصولا مردم از این که به خاطر انجام کارها برآنان منت گذاشته شود, بسیار آسیب می بینند و ناراحت می شوند امیرمومنان(ع) می فرماید: و ایاک و المن علی رعیتک باحسانک, پرهیز از اینکه با کارهای نیکت بر مردم منت بگذاری. 9. تبعیض: اعمال تبعیض نسبت به مردم و مراجعان از سوی کارکنان یک سازمان, براساس هر مبنایی (دوستی, خویشاوندی و ...) عامل نارضایتی در بین آنها است. امیرمومنان(ع) در این مورد می فرماید: والی و حاکم, خواص و دوستانی است که خوی و خلق آنها برتری طلبی و چپاول و کم انصافی در رفتار است, پس ریشه این ها را با قطع اسباب این حالاتی که دارند بخشکان. 10. جمود و خشکی نسبت به مقررات: درست است که حاکمیت مقررات صحیح یک ارزش بوده و نادیده گرفتن آنها به بهانه های مختلف, شایسته کارکنان نیست, ولی در عین حال باید دانست که قوانین و مقررات برای انسان ها و آسایش آنها وضع شده اند نه آنکه انسان ها برای مقررات به وجود آمده اند . اصولا از جمله انتقادهای وارد بر سازمان های دیوان سالار, جمود و خشکی است. بنابراین انعطاف پذیری لازم در کارکنان در جهت خدمت به مراجعان باید وجود داشته باشد امیرمومنان(ع) در همان نامه معروفشان خطاب به مالک اشتر می فرماید: اگر خراج دهندگان از سنگینی خراج یا آفتی که به ایشان رسیده, یا از قطع شدن آب یا نیامدن باران یا تغییر زمینی که آب آنرا فرا گرفته, یا بی آبی آن را تباه ساخته است شکایت کنند, به اندازه ای که امید داری موجب اصلاح امر آنها گردد, به ایشان تخفیف بده. این ها نمونه هایی از تاثیر گذاری صفات خوب اخلاقی و معنویات و یا فقدان و عدم آنها بر روند پیشرفت سازمان است و هر شرکت موسسه ای هر قدر هم که دارای روابط پیچیده ای باشد و در هر عصر و زمان هم که قرار گیرد, باز از تاثیر این عوامل روحی و معنوی که زیر مجموعه ای از دین و دستورات و آموزه های آن می باشد, نیست بلکه قرائن و شواهد و اعتراف متخصصین فن مدیریت و خبرگان این رشته و نیز تجربیات متعدد نشان می دهد که هر قدر روابط سازمانی پیچیده تر شود, نیاز به عوامل معنوی و اصول اخلاقی در پیشبرد این سازمان ها و رسیدن آنها به اهداف مشخص و مورد نظرشان بیشتر و عمیق تر است. اصولا دین و مولفه های آن منطبق با خواسته های طبیعی و فطری بشر است و در زمان برای برآوردن شدن این خواسته ها و گرایش ها مورد نیاز است و هر چه روابط انسانی پیچیده تر سازمان یافته تر گردد, هرگز نمی توان از آموزه های دینی و آموزه های معنوی و متعالی آن بی نیاز بود چون هر سازمان و تشکیلاتی هر چند صورت و ظاهر و قالب آن متفاوت است و پیوسته در حال تغییر است ولی اصول حاکم بر آن و خطوط اصلی و محورهای اساسی آن همواره ثابت و یکسان است و رهنمودهای دین در راستای همان اصول حاکم و برای تعدیل گرایش ها و جلوگیری از انحرافات, زیاده روی ها و کجروی ها است و به همین دلیل این رهنمودها هرگز کهنه نمی گردد و هرگز بشر از آنها بی نیاز نمی باشد. فراموش نکنیم دین چیزی جز مجموعه ای از احکام و اخلاق و معارف نمی باشد و هیچ موسسه و شرکتی هر چند با اهداف کاملا مادی از آموزه های دینی بی نیاز نمی باشد. برای مطالعه رجوع کنید به: 1. مدیر موفق, جعفر رحمانی و علی باقی نصرآبادی, انتشارات لوح محفوظ. 2. نگرشی بر مدیریت اسلامی, سید رضا تقوی دامغانی, انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی. 3. جعفر رحمانی, اخلاق و مدیریت اثربخش, روزنامه رسالت, 1/7/78. 4. اخلاق کارگزاران, محمد رضا امین زاده, قم_موسسه در راه حق.
عنوان سوال:

تأثیرات دنیوی دین در دنیای ما چیست؟


پاسخ:

تأثیرات دنیوی دین در دنیای ما چیست؟

یکی از ارکان اساسی سعادت, در زندگی بشر اخلاق و معنویات و فضایل اخلاقی است. در پرتو اخلاق و معنویات, روابط اجتماعی تحکیم می یابد, برخوردهای محبت آمیز که براساس یک سلسله اعتقادات اخلاقی صورت می گیرد, شور و نشاط را به کالبد زندگی می دمد و زندگی فردی و اجتماعی را در مسیر تعالی تکامل به کام انسان گوارا می سازد. مسائل اخلاقی و معنوی در هر زمان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است ولی در عصر و زمان ما که عصر پیچیدگی و روابط و گستردگی رو به رشد ارتباطات و اوج کرفتن فن آوری و توسعه ارتباطات بلکه انفجار اطلاعات است, دارای اهمیت بیشتر است زیرا:
1. پیشرفت صنایع و فن آوری و توسعه علم و آگاهی و ارتباط, علاوه بر دستاوردهای مثبت و مهمی که دارد, عوامل و انگیزه های فساد و انحراف را از هر زمان دیگری بیشتر کرده است و اگر در گذشته برای تهیه مقدمات بسیاری از مفاسد اخلاقی, هزینه ها و زحمت ها لازم بود , در زمان ما همه چیز در همه جا و در دسترس همه قرار گرفته است.
2. از سوی دیگر, با توجه به این که عصر ما , عصر بزرگ شد مقیاس ها است و آن چه در گذشته به طور محدود انجام می گرفت, در عصر ما به صورت نامحدود انجام می گیرد, قتل و کشتار انسان ها به برکت وسائل کشتار جمعی و مفاسد اخلاقی دیگر که محصول ماهواره و اینترنت است, گسترش بی سابقه ای یافته و هرگونه اطلاعات مضر در اختیار تمام مردم دنیا قرار می گیرد و دیگر حد و مرزی برای آن تصور نمی شود.
3. همان گونه که علوم و دانش های مفید و سازنده در زمینه های مختلف پزشکی و صنایع و شوون دیگر حیات بشری گسترش فوق العاده ای یافته است, علوم شیطانی و راهکارهای رسیدن به مسائل غیر انسانی و غیر اخلاقی نیز به مراتب گسترده تر از سابق شده است به گونه ای که به دارندگان فساد اخلاق اجازه می دهد از طریق مرموز تر و پیچیده تر و گاه ساده تر و آسان تری به مقصود خود برسند. در چنین شرایطی توجه به مسائل اخلاقی و معنویات از هر زمان ضروری تر به نظر می رسد و کوتاهی ورزیدن نسبت به آن موجب بروز فاجعه و یا فجایعی برای بشر می شود. موسسات و شرکت های امروزی نیز با همه پیچیدگی و روابط جزئی از مجموعه عظیم اجتماعی هستند و همان اصول و روابط و خطوط کلی حاکم بر کل روابط پیچیده اجتماعی بر آنها نیز صادق است. مدیریت این گونه شرکت ها و موسسات نیز متناسب با پیچیدگی روابط عصر حاضر, از پیچیدگی و ظرافت و آگاهی خاصی برخوردار است. اصولا مدیریت که فن اداره یک تشکیلات است در اداره و هدایت امکانات مادی و انسانی, ریزه کاری ها لطافت های بسیاری را لازم دارد زیرا نقش اخلاق مدیر, در گرم نگاه داشتن شورها و برانگیختن انگیزها و در انسجام واحدها و سرعت بخشیدن به کارها و به دست آوردن نتیجه ها چیزی است غیر قابل انکار. و معنویات و اخلاق در مدیریت پیچیده امروز, نقشی حساس و عمیق دارد.
مدیری که متعلق به اخلاق مدیریت نباشد, قادر به کشیدن بار مسئولیت نخواهد بود. اخلاق و معنویات برای مدیر به منزله مشاوری آگاه و معاونی آشناست که مشکلات را حل می کند. مدیریت با استمداد از روش های آمیخته با اخلاق و معنویات می تواند بسیاری از نابسامانی ها را سامان بخشد و انگیزه ها را بالاتر ببرد و به مجموعه تشکیلات روحیه ای از صفا و محبت ببخشد. قرآن کریم یکی از عوامل موفقیت مدیر مقتدر عالم یعنی پیامبر گرامی اسلام(ص) را اخلاق نیک می داند و با صراحت می گوید: فیما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من مولک یعنی: حسن اخلاق مهربانی تو با مردم, رحمتی از جانب خداوند است و اگر تند خو و سخت دل بودی مردم از اطراف تو پراکنده می شوند چه بسیارند مدیرانی ه با داشتن خصوصیاتی مثل قاطعیت, تخصص, قدرت و آگاهی های لازم به خاطر رعایت نکردن مسائل اخلاقی و عدم برخورداری, از معنویات, در حوزه مدیریت موفقیت مطلوب را کسب نکرده اند و در نتیجه با ناکامی روبه رو شده اند. نتایج مدیریت همراه با اخلاق, تکامل روح, پاکی فکر, تعلق به فضائل و نیل به رستگاری ابدی است و فوائد دنیوی آن, گسترش دوستی, حسن روابط اجتماعی, کسب محبوبیت, افزایش سود مادی و رفاه و آسایش زندگی است.
برای روشن شدن نقش اخلاقیات و معنویات در مدیریت موسسات و شرکت ها به برخی موارد اشاره می شود:
1. وفق و مدارا و رفتار ملایم: یعنی نرمش و انعطاف پذیری با کارکنان در شرایط مختلف. اصولا کسی که رئیس دیگران است, نیازمند آن است که دیگران از او تبعیت داشته باشند و این امر در پرتو وفق ممکن است. امیر مومنان می فرماید: الرفق یسیر الصعاب, رفق و مدارا سختی ها را آسان می سازد.
2. عفو و اغماض: کسانی که در یک سازمان و موسسه کار می کنند, تفاوت های فردی و گرایش های مختلفی دارند و امکان دارد بین آنها برخوردهایی به وجود آید و لغزش و خطاهایی از آنها سر بزند. بسیاری از این خطاها, جنبه عمومی ندارد و با قصد تخریب همراه نیست. در این صورت عفو کردن آنها, زمینه ساز آرامش روانی و اطمینان خاطر برای تلاش و کوشش و اصلاح خود و دیگران است. فردی که مورد عفو و بخشش رئیس خود قرار بگیرد, تحت تاثیر مسائل عاطفی قرار خواهد گرفت و خود را مرهون لطف و بزرگواری او می بیند و با احساس شرمندگی در اصلاح خود و ترک ناشایسته ها کوشش خواهد کرد.
3.انتقاد پذیری:یکی از ویپژگی هایی که موجب تحکیم ارتباط موثر بین روسا و افراد زیردست شده و زمینه را برای تحقق مشورت فراهم می کند, انتقاد پذیری است. کسی که انتقاد ناپذیر باشد, احتمال خطایش زیاد و قدرت جلب قلوب دیگران را نیز نخواهد داشت. در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: احب اخوانی الی من اهدی الی عیوبی, محبوبترین برادرانم در نزد من, آن کس است که عیب هایم را به من هدیه کند.
4. محبت و الفت:باعث استحکام روابط انسانی در سازمان شده و آن را از وحدت برخوردار می سازد. اصولا انجام وظایف تنها در قالب های خشک کارساز نیست. با محبت و علاقه به یکدیگر بسیاری از مشکلات حل می شود و اعضاء در رفع نقایص یکدیگر همکاری کرده و به نحو ممکن, انجام کارها را تسهیل می کنند. پیامبر گرامی اسلام(ص) در حدیثی نورانی می فرماید: جبلت القلوب علی حب من احسن الیها و بغض من اساء الیها, دل ها به طور فطری, آن کسی را که به آنها نیکی کند, دوست می دارند و نسبت به کسانی که به آنها بدی می کنند, کینه پیدا می کنند.
5. اعتماد متقابل حسن ظن به یکدیگر: از مهم ترین عوامل سالم سازی و استمرار حرکت جمعی, خوش گمانی بودن به یکدیگر و دارا بودن اعتماد است و در این صورت, آرامش کافی برای تلاش وجود خواهد داشت. حسن ظن به افراد باعث می شود آنها کوشش کنند, آن صنعتی را که دیگران باور دارند در درون آنها وجود دارد, در درونشان محقق شود. امیرمومنان(ع) در روایتی می فرماید: من حسنه ظن بالناس حازمنهم المحبه, هر کس به مردم خوش گمان باشد, محبت آنها را به دست می آورد.
6. حفظ و رعایت حرمت:هر کسی که در سازمان و تشکیلاتی نقشی ایفا می کند, به لحاظ ماهیت انسانی خود, دوست دارد شخص محترمی باشد. اگر حریم شخصیتی اعضاء در سازمان, حفظ و تقویت شود, آنها بیشترین کوشش خود را برای انجام وظایفشان به عمل خواهند آورد و بالاترین بازدهی و ثمره را خواهند داشت. عزت نفس و احترام متقابل, باعث پیدایش ابتکار و خلاقیت خواهد شد. به همین خاطر در قرآن کریم آمده است: ولله العزه ولرسوله و المومنین عزت مخصوص خدا و پیامبرش و مومنان است.
7. تعاون: چنانچه اعضای یک سازمان, فراتر از وظایف قانونی که بر عهده دارند, خود را موظف به رفع مشکلات یکدیگر بدانند و حس مسئولیت مشترک داشته باشند, در محیط کاری محبت ایجاد می شود, انزوا طلبی از بین رفته و توان کاری افزایش می یابد, این موضوع جنبه متقابل داشته, در محیط کاری ایجاد می شود, انزوا طلبی از بین رفته و توان کاری افزایش می یابد, این موضوع جنبه متقابل داشته, یعنی هر قدر که فردی به دیگران کمک کند, متقابلا آنها هم همین کار را تکرار خواهند کرد. خداوند می فرماید: تعاونوا علی البر و التقوی, یکدیگر را در نیکوکاری و پرهیزکاری کمک کنید.
8. وفای به عهد: وفا واژه پرجاذبه ای است که در میان همه اقوام و ملتها, تقدس احترام خاصی دارد. تعهد به عهد و وعده از عالی ترین خصلت های انسانی به شمار می آید و چنین خصلتی برای ادامه زندگی و تعالی و رشد انسان ضروری است. در حوزه مدیریت وفای به عهد بسیار با اهمیت است, زیرا مدیر برای دستیابی به اهداف خود باید بیشترین تلاش را در جهت گسترش اعتماد و تقویت اطمینان به کار گیرد و وفای به عهد عاملی موثر در ایجاد اعتماد و آرامش است. هیچ عاملی در شکستن شخصیت مدیر, و بی ثبات کردن فضای سازمان و شرکت و حاکم ساختن جو بی اعتمادی بر آن, همانند بی توجهی به وعده ها وزیر پاگذاشتن پیمان ها نیست. آفت زیانبار پیمان شکنی نه تنها حیثیت و حرمت مدیریت را می شکند بلکه به عنوان اخلاقی زشت, محیط کار را آلوده و پایه های سازمان را متزلزل می سازد. پیامبر گرامی(ص) در حدیثی می فرماید: لا دین لمن لا عهد له, کسی که عهد ندارد دین ندارد.
9. تواضع:مدیر اسلامی شخصیت خود را در پناه خصلت های انسانی, پرورش داده و هرگز در درون خود احساس ضعف شخصیت و بی وزنی نمی کند. او برای مقام و پست اصالت قائل نیست و هر مقدار که مقام و منزلت اجتماعی او بالاتر رود, شکسته نفسی فروتنی او بیشتر می گردد. خداوند این اصل اخلاقی و انسانی را در مدیریت پیامبرش(ص) توصیه می فرمایند: واخفض جناحک لمن اتبعکمن من المومنین در مسند مدیریت و رهبری, در برابر مومنانی که پیرو تواند, متواضع و فروتن باش. تاثیری را که برخوردهای متواضعانه و روش های انسانی و شیوه های اخلاقی می تواند در فضای مدیریت و روابط بین کارکنان و اعضا ایجاد کند و این مجموعه را در دستیابی به اهداف مورد نظر یاری نماید از هر جهت قابل توجه است. مدیر اسلامی, برتری و بزرگی را در اخلاق انسانی می داند و سخن پیامبر(ص) را همواره نصب العین خود دارد که: من تواضع لله رفعه الله و من تکبر خفه الله هر کس برای خدا فروتنی کند، خداوند او را بالا می برد و هر کس تکبر ورزد, خداوند او را پست می کند.
10. مشورت: یکی از راههای رشد شخصیت در انسان, اعتناء و توجه به افکار و اندیشه های اوست. خواست طبیعی کلیه افراد جامعه, از مدیران و مسئولان این است که با توجه به فطرت و خصائص فطری و آگاهی از استعدادها, بهای لازم را در حد معقول به آنها بدهند تا زمینه را برای رشد و تعالی شخصیت آدمی فراهم سازند. در مقابل بی اعتنایی به افکار اندیشه های معقول دیگران استبداد و حاکمیت های قلدرانه, شخصیت انسانی افراد را می شکند و ریشه های نهال فضیلت و ابتکار را در زمین دل ها می خشکاند. قرآن کریم که کتاب پرورش شخصیت و برنامه جامعه مدیریت، در نظام تشکیلات اسلام است به موضوع مشورت اهمیت ویژه ای داده است و به پیامبرش دستور مشورت با مردم را داده است: و شاورهم فی الامر در کارها با مسلمانان مشورت کن.
فواید و برکات فراوانی که از مشورت نصیب انسان می گردد, هرگز از تلاش های بی وقفه شخصی, امکانات مادی و تفکر فردی عاید نمی شود برخی فواید مشورت از این قرار است:
الف: کمک گرفتن از افکار دیگران و افزودن بر قدرت و وسعت و عمق بینش خود
ب: شکوفایی استعدادها و رشد ذوق ها و در نتیجه گشایش راههای نوین و تازه
ج: توجه پیدا کردن به خطاها اشتباهات فردی
د: از بین رفتن استبداد و عجب و خود محوری
ه: بالا رفتن میزان مطلوبیت و درجه مقبولیت
از طرف دیگر برخورد نبودن از اخلاقیات در حوزه مدیریت و سازمان ها و حاکم نبودن امور معنوی و روحانی بر موسسات و شرکت ها و تسلط امور ضدارزش و رذایل بر این گونه تشکیلات ضررهای جبران ناپذیری برآنها وارد می سازد که به برخی از این رذایل اشاره می شود:
1. تکبر و ریاست طلبی: ریشه تکبر در واقع احساس حقارت درونی است که فرد متکبر دارا است و به وسیلیه آن قصد تفوق طلبی در او به وجود می آید. این ویژگی بدخلقی و رفتاری در مدیر, موجب پیدایش مفاسدی در سازمان می شود. از جمله رح تکبر در سازمان سرایت می یابد و افراد در پی تسلط بر دیگران و منفعت شخصی و فراموش کردن اهداف سازمان خواهند بود.
2. دروغگویی: از مهم ترین ویژگی های رفتاری مدیر با زیردستان خود که جنبه منفی آن قوی است , دروغگویی است فرد دروغگو مورد نفرت انسان ها است و چنانچه مدیر این گونه باشد, مورد نفرت اعضای سازمان قرار گرفته, گسستگی ارتباط و بی اعتمادی در بین کارکنان و کارمندان را در پی خواهد داشت تشویش و دودلی و کاهش همکاری و فساد سازمان را فرا می گیرد زیرا هر کار زشتی با دروغ پوشش می یابد و دروغگویی به طور جدی جنبه فزاینده به خود می گیرد. امیرمومنان(ع) می فرماید: الکذب فساد کل شیء دروغ مایه فساد و تباهی هر چیزی است.
3. خشم و غضب: مدیری که در رفتار خود با دیگران دچار غضب باشد, تشخیص درستی نخواهد داشت, تعادل قوای روحی را از دست داده, واقعیت ها را درست نمی فهمد. دستورات نادرست و غیر منطقی صادر کرده و به جای حل مشکلات, بر تعداد آنها می افزاید. این عمل موجب ایجاد بحران در سازمان و نفرت اعضاء از او و اختلال در ارتباطات خواهد گشت. البته خشم اگر به طور معقول به کار گرفته شود, آثار مفیدی دارد. کاربرد صحیح خشم در سازمان, به کار وادار کردن تن آسایان و مواخذه برتری جویان است ولی اگر از کنترل خارج شود, بحران زا می گردد. امیرمومنان(ع) در نامه معروفش به مالک اشتر می فرماید: بر آتش خشم خود و بر طوفان حمله و بر سطوت دست و تیزی زبان خود چیره باش و در تندگویی و ناسزا, خویشتن دار باش.
4. بی تفاوتی: بی تفاوتی مدیر نسبت به افراد سازمان و کارکنان و کارمندان یکی از مشکلات بزرگ است, مدیر وظیفه سوق دادن مجموعه عناصر انسانی را به سوی کار سازنده بر عهده دارد. با تشخیص دادن میزان کار و کوشش همکاران, بایستی به کسانی که کارهای سازنده انجام می دهند, پاداش دهد و بدکاران را به نوعی متنبه سازد. بنابراین باید اولا کار آنها را مورد سنجش قرار دهد و ثانیا باید متناسب با کار انجام شده, پیامد مناسب را در جهت ترغیب کارکنان و کارمندان به تلاش و مساعی مجدانه ادامه دهد. در غیر این صورت انگیزه تلاش و کوشش در جهت انجام وظایف از بین می رود و زمینه برای انجام کارهای ناشایسته فراهم شود.
5. تملق: یکی از ویژگی های ارتباطی و رفتاری مرئوسان وزیر دستان نسبت به روسا که باعث تباهی روسا و اصلاح نشدن امور می باشد, تملق و چاپلوسی است. امیرمومنان(ع) در سخنی می فرماید: فلا تکلمونی بما تکلم به الجبابره و لا تتحفظوا منی بما یتحفظ به عند اهل البادره لا تحالطونی بالمصانعه, با من سخنانی که گردنکشان برای خوشامد آنها گفته می شود, نگویید و آن چه را از مردم خشمگین خودداری کرده و پنهان می نمایید از من پنهان نکنید و به مدارا و چاپلوسی و رشوه دادن به زبان با من ارتباط و آمیختگی نداشته باشید.
6. حسادت: استعدادها و عملکردهای اعضاء هر سازمان و موسسه ای متفاوت است. هم چنین به دلیل تفاوت در اعتماد به نفس, ممکن است برخی اعضا نتوانند از استعدادهای خود به درستی بهره گیرند. برخی از کسانی که دارای ضعف اعتماد به خویشتن هستند به موفقیت های دیگران رشک برده و خواهان عدم موفقیت آنها هستند. این حالت علاوه بر اثرات تخریبی که در روحیه خود فرد دارد, ممکن است به تضییع حقوق دیگران نیز منجر گردد و بهداشت روانی محیط کار را از بین ببرد.
7. فاصله بین رئیس و زیر دستان: فاصله گرفتن کارکنان و مسئولان در سازمان ها باعث بی اطلاعی آنان از وقایع و مشتبه شدن حق و باطل در نزد آنان می گردد. بنابراین لزوم تسهیل در ارتباطات و وجود ارتباط مستقیم مسئولان و کارکنان مورد تاکید و سفارش است.
8. منت گذاشتن: اصولا مردم از این که به خاطر انجام کارها برآنان منت گذاشته شود, بسیار آسیب می بینند و ناراحت می شوند امیرمومنان(ع) می فرماید: و ایاک و المن علی رعیتک باحسانک, پرهیز از اینکه با کارهای نیکت بر مردم منت بگذاری.
9. تبعیض: اعمال تبعیض نسبت به مردم و مراجعان از سوی کارکنان یک سازمان, براساس هر مبنایی (دوستی, خویشاوندی و ...) عامل نارضایتی در بین آنها است. امیرمومنان(ع) در این مورد می فرماید: والی و حاکم, خواص و دوستانی است که خوی و خلق آنها برتری طلبی و چپاول و کم انصافی در رفتار است, پس ریشه این ها را با قطع اسباب این حالاتی که دارند بخشکان.
10. جمود و خشکی نسبت به مقررات: درست است که حاکمیت مقررات صحیح یک ارزش بوده و نادیده گرفتن آنها به بهانه های مختلف, شایسته کارکنان نیست, ولی در عین حال باید دانست که قوانین و مقررات برای انسان ها و آسایش آنها وضع شده اند نه آنکه انسان ها برای مقررات به وجود آمده اند . اصولا از جمله انتقادهای وارد بر سازمان های دیوان سالار, جمود و خشکی است. بنابراین انعطاف پذیری لازم در کارکنان در جهت خدمت به مراجعان باید وجود داشته باشد امیرمومنان(ع) در همان نامه معروفشان خطاب به مالک اشتر می فرماید: اگر خراج دهندگان از سنگینی خراج یا آفتی که به ایشان رسیده, یا از قطع شدن آب یا نیامدن باران یا تغییر زمینی که آب آنرا فرا گرفته, یا بی آبی آن را تباه ساخته است شکایت کنند, به اندازه ای که امید داری موجب اصلاح امر آنها گردد, به ایشان تخفیف بده.
این ها نمونه هایی از تاثیر گذاری صفات خوب اخلاقی و معنویات و یا فقدان و عدم آنها بر روند پیشرفت سازمان است و هر شرکت موسسه ای هر قدر هم که دارای روابط پیچیده ای باشد و در هر عصر و زمان هم که قرار گیرد, باز از تاثیر این عوامل روحی و معنوی که زیر مجموعه ای از دین و دستورات و آموزه های آن می باشد, نیست بلکه قرائن و شواهد و اعتراف متخصصین فن مدیریت و خبرگان این رشته و نیز تجربیات متعدد نشان می دهد که هر قدر روابط سازمانی پیچیده تر شود, نیاز به عوامل معنوی و اصول اخلاقی در پیشبرد این سازمان ها و رسیدن آنها به اهداف مشخص و مورد نظرشان بیشتر و عمیق تر است. اصولا دین و مولفه های آن منطبق با خواسته های طبیعی و فطری بشر است و در زمان برای برآوردن شدن این خواسته ها و گرایش ها مورد نیاز است و هر چه روابط انسانی پیچیده تر سازمان یافته تر گردد, هرگز نمی توان از آموزه های دینی و آموزه های معنوی و متعالی آن بی نیاز بود چون هر سازمان و تشکیلاتی هر چند صورت و ظاهر و قالب آن متفاوت است و پیوسته در حال تغییر است ولی اصول حاکم بر آن و خطوط اصلی و محورهای اساسی آن همواره ثابت و یکسان است و رهنمودهای دین در راستای همان اصول حاکم و برای تعدیل گرایش ها و جلوگیری از انحرافات, زیاده روی ها و کجروی ها است و به همین دلیل این رهنمودها هرگز کهنه نمی گردد و هرگز بشر از آنها بی نیاز نمی باشد. فراموش نکنیم دین چیزی جز مجموعه ای از احکام و اخلاق و معارف نمی باشد و هیچ موسسه و شرکتی هر چند با اهداف کاملا مادی از آموزه های دینی بی نیاز نمی باشد.
برای مطالعه رجوع کنید به:
1. مدیر موفق, جعفر رحمانی و علی باقی نصرآبادی, انتشارات لوح محفوظ.
2. نگرشی بر مدیریت اسلامی, سید رضا تقوی دامغانی, انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی.
3. جعفر رحمانی, اخلاق و مدیریت اثربخش, روزنامه رسالت, 1/7/78.
4. اخلاق کارگزاران, محمد رضا امین زاده, قم_موسسه در راه حق.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین