ایدئولوژی اسلامی چه ویژگی هایی دارد؟ بیان مشخصات اسلام از نظر ایدئولوژیکی به علت وسعت و گستردگی دامنه ایدئولوژی اسلام، چه از نظر مشخصات کلی و چه از نظر مشخصاتی که هر شاخه بالخصوص این ایدئولوژی دارد، بسی دشوار است ما از باب " ما لا یدرک کله لا یترک کله " آنچه فعلا در این فرصت میسر است فهرست میکنیم: .1- همه جانبگی از جمله امتیازات اسلام نسبت به ادیان دیگر است، و به تعبیر درست تر، از جمله ویژگیهای صورت کامل و جامع دین خدا نسبت به صورتهای ابتدایی، جامعیت و همه جانبگی است منابع چهارگانه اسلام کافی است که علمای امت، نظر اسلام را درباره هر موضوعی کشف نمایند علمای اسلام هیچ موضوعی را به عنوان اینکه بلا تکلیف است تلقی نمیکنند. 2. اجتهاد پذیری: کلیات اسلامی به گونه ای تنظیم شده است که اجتهاد پذیر است اجتهاد یعنی کشف و تطبیق اصول کلی و ثابت بر موارد جزئی و متغیر علاوه بر نحوه تنظیم کلیات اسلامی که خاصیت اجتهاد پذیری به آنها داده است، قرار گرفتن عقل در شمار منابع اسلامی کار اجتهاد حقیقی را آسان کرده است. -3. سماحت و سهولت: اسلام به تعبیر رسول اکرم " شریعت سمحه سهله " است در این شریعت به حکم اینکه " سهله " است، تکالیف دست و پا گیر و شاق و حرج آمیز وضع نشده است: ( ما جعل علیکم فیالدین من حرج ) (حج/78). خدا در دین تنگنایی قرار نداده است. و به حکم اینکه " سمحه " ( با گذشت ) است، هر جا که انجام تکلیفی توام با مضیقه و در تنگنا واقع شدن گردد، آن تکلیف ملغی میشود. 4. زندگی گرایی: اسلام یک دین زندگی گراست نه زندگی گریز، لهذا با " رهبانیت " به شدت مبارزه کرده است: ( لا رهبانیة فی الاسلام ) در اسلام، رهبانیت نیست. در جامعه های کهن همیشه یکی از دو چیز وجود داشت: یا آخرت گرایی و زندگی گریزی ( رهبانیت ) و یا زندگی گرایی و آخرت گریزی ( تمدن، توسعه ) اسلام آخرت گرایی را در متن زندگی گرایی قرار داد از نظر اسلام راه آخرت از متن زندگی و مسؤولیتهای زندگی دنیایی میگذرد. 5. اجتماعی بودن: مقررات اسلامی، ماهیت اجتماعی دارد، حتی در فردی ترین مقررات از قبیل نماز و روزه چاشنی اجتماعی در آنها زده شده است مقررات فراوان اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی، جزایی اسلام ناشی از این خصلت است، همچنانکه مقرراتی از قبیل جهاد و امر به معروف و نهی از منکر، از مسؤولیت اجتماعی اسلامی ناشی میشود. 6- حقوق و آزادی فرد: اسلام در عین اینکه دینی اجتماعی است و به جامعه میاندیشد و فرد را مسؤول جامعه میشمارد، حقوق و آزادی فرد را نادیده نمیگیرد و فرد را غیر اصیل نمیشمارد فرد از نظر اسلام، چه از نظر سیاسی و چه از نظر اقتصادی و چه از نظر قضایی و چه از نظر اجتماعی، حقوقی دارد، از نظر سیاسی حق مشورت و حق انتخاب و از نظر اقتصادی حق مالکیت بر محصول کار خود و حق معاوضه و مبادله و صدقه و وقف و اجاره و مزارعه و مضاربه و غیره در مایملک شرعی خود دارد و از نظر قضایی حق اقامه دعوی و احقاق حق و حق شهادت، و از نظر اجتماعی حق انتخاب شغل و مسکن و انتخاب رشته تحصیلی و غیره و از نظر خانوادگی حق انتخاب همسر دارد. 7- تقدم حق جامعه بر حق فرد: آنجا که میان حق جامعه و حق فرد تعارض و تزاحم افتد، حق جامعه بر حق فرد و حق عام بر حق خاص تقدم مییابد حاکم شرعی در این موارد تصمیم میگیرد. 8- اصل شورا: اصل شورا در مسائل اجتماعی از نظر اسلامی اصلی معتبر است در مواردی که نصی از اسلام وارد نشده مسلمین باید روش عملی خود را با شورا و فکر جمعی انتخاب نمایند. 9- منتفی بودن ضرر: دستورهای اسلامی که مطلق و عام است، تا آن حد لازم الاجراست که مستلزم ضرر و زیانی نباشد قاعده ضرر یک قاعده کلی است در اسلام که حق " وتو " در مورد هر قانونی دارد که منتهی به ضرر گردد. 10-اصالت فایده: از نظر اسلام در هر کار، اعم از فردی و اجتماعی، باید در درجه اول فایده و نتیجه مفید آن در نظر گرفته شود هر کاری که مفید فایدهای نباشد از نظر اسلام " لغو " تلقی میشود و ممنوع ( و الذین هم عن اللغو معرضون ) (مؤمنون/3). 11- اصالت خیر در مبادلات: گردش مال و ثروت و نقل و انتقال آن باید از هر نوع بیهودگی مبرا باشد در مقابل هر نقل و انتقالی باید یک خیر مادی و یا معنوی در کار باشد وگرنه گردش مال به باطل است و ممنوع ( و لا تاکلوا اموالکم بینکم بالباطل ) (بقره/188). نقل و انتقال ثروت از طریق قمار، مصداق اکل مال به باطل است و حرام است. 12- سرمایه به صرف اینکه از جریان عملی و فعالیت و معرض کاستی و نابودی خارج شد و صورت " ذمه " و قرض به خود گرفت، عقیم و نازا و سترون میگردد و هیچ سودی به آن تعلق نمیگیرد، هر چه از این راه گرفته شود " ربا " و حرام مؤکد است ( حرمت ربا ). 13- هر مبادله و گردش ثروتی باید از روی آگاهی کامل طرفین باشد و اطلاعات لازم قبلا کسب شده باشد، و گرنه معاملات جاهلانه و ریسکی، غرر و باطل است ( نهی النبی عن الغرر ). 14- ضدیت با ضد عقل: اسلام عقل را محترم و او را پیامبر باطنی خدا میشمارد اصول دین جز با تحقیق عقلانی پذیرفته نیست در فروع دین، عقل یکی از منابع اجتهاد است اسلام عقل را نوعی طهارت و زوال عقل را نوعی " محدث " شدن تلقی میکند، لهذا عروض جنون یا مستی نیز همچون بول کردن یا خوابیدن، وضو را باطل میسازد مبارزه اسلام با هر نوع مستی و حرمت استعمال امور مست کننده مطلقا، به علت ضدیت با ضد عقلهاست که جزء متن این دین است. 15- ضدیت با ضد اراده: همچنانکه عقل محترم است و پارهای از دستورهای اسلامی برای نگهبانی عقل است، اراده که قوه مجریه عقل است نیز محترم است، از این رو " باز دارنده " ها که در زبان اسلام " لهو " نامیده شده است، حرام و ممنوع است. 16-. کار: اسلام دشمن بیکاری و بیکارگی است انسان به حکم اینکه از جامعه بهره میگیرد و بهره میبرد، و به حکم اینکه کار بهترین عامل سازنده فرد و اجتماع و بیکاری بزرگترین عامل فساد است، باید کار مفید انجام دهد اسلام انگل بودن و " کل " بر جامعه بودن را در هر شکل مورد ملعنت قرار داده است ( ملعون من القی کله علی الناس ). 17-. قداست شغل و حرفه: شغل و حرفه علاوه بر اینکه یک تکلیف است یک امر مقدس و محبوب خداست، شبیه جهاد است: ( ان الله یحب المؤمن المحترف ) (2). خداوند مؤمن صاحب حرفه را دوست میدارد. الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله ). آن کس که برای اداره عائله خود، خویشتن را به رنج میافکند، مانند کسی است که در راه خدا جهاد میکند. 18- ممنوعیت استثمار: اسلام استثمار، یعنی بهره کشی بلاعوض از کار دیگران را به هر شکل و هر لباس، ناروا و مطرود میشمارد برای نامشروع بودن یک کار، کافی است که ثابت شود ماهیت استثماری دارد. 19-. اسراف و تبذیر: مردم بر اموال خود تسلط دارند (الناس مسلطون علی اموالهم)، ولی این تسلط به معنی این است که در چهار چوبی که اسلام اجازه داده آزادی تصرف دارند و نه بیشتر تضییع مال به هر شکل و به هر صورت، به صورت دور ریختن، به صورت بیش از حد نیاز مصرف کردن، به صورت صرف در اشیاء لوکس و تجملهای فاسد کننده که در زبان اسلام از آنها به " اسراف " و " تبذیر " تعبیر شده حرام و ممنوع است. 20-. توسعه در زندگی: گسترش دادن به زندگی برای رفاه عائله ( همسر و فرزندان ) مادام که به تضییع حقی و یا به اسراف و تبذیر و یا به ترک یک تکلیف و وظیفه منتهی نشود، مجاز بلکه ممدوح و مورد ترغیب است. 21-. رشوه: در اسلام رشوه دهنده و رشوه گیرنده به شدت محکوم و مستحق آتش معرفی شده و پولی که از این راه تحصیل میشود حرام و نارواست. 22-. احتکار: گردآوری ارزاق عمومی و نگه داشتن آنها به منظور بالا رفتن قیمتها و گران تر فروختن، حرام و ممنوع است، حاکم شرعی علیرغم میل و رضای مالک، آنها را به بازار عرضه (کرده) و به قیمت عادلانه به فروش میرساند. 23-. درآمد بر پایه مصلحت نه مطلوبیت: معمولا ریشه ارزش و مالیت را مطلوبیت و تمایلات مردم میدانند و برای مشروع بودن کاری، قرار داشتن آن کار در جهت خواسته های عموم را کافی میشمارند ولی اسلام مطلوبیت و کشش تمایلات را برای اعتبار مالیت چیزی و مشروع شمردن کار افراد کافی نمیداند، مطابقت با مصلحت را شرط لازم مالیت در عرض شرع و مشروعیت کار میشمارد یعنی اسلام منبع مشروع درآمد را صرف تمایلات مردم نمیشمارد، بلکه علاوه بر زمینه تمایلات و مطلوبیت، موافقت با مصلحت را نیز شرط میداند به عبارت دیگر، اسلام وجود تقاضا را برای مشروعیت عرضه کافی نمیداند از این رو در اسلام پاره ای از کار و کسبها " مکاسب محرمه " خوانده شده است. مکاسب محرمه چند نوع است: الف. مبادله موجبات اغراء به جهل و تثبیت نادانیها: چیزهایی که سبب میشود عملا مردم به جهل و انحراف فکری و عقیده ای تشویق شوند حرام است، هر چند تقاضا به قدر کافی وجود داشته باشد، از این رو بت فروشی، صلیب فروشی، تدلیس ماشطه ( آرایش زنان برای فریب خواستگاران )، مدح کسی که استحقاق مدح ندارد، کهانت و غیبگوی حرام است و تحصیل درآمد از این طرق ممنوع است. ب. مبادله موجبات اضلال و اغفال: خرید و فروش کتابها، فیلمها، و یا هر عملی که به نحوی ضلالت و گمراهی جامعه را ایجاب کند، حرام و نامشروع است. ج. کاری که موجب تقویت دشمن شود: تحصیل درآمد از یکی از طرقی که موجب تقویت بنیه دشمن از جنبه نظامی یا اقتصادی یا فرهنگی و اطلاعاتی و تضعیف جبهه اسلامی شود، خواه به صورت فروش اسلحه یا فروش سایر امور مورد نیاز باشد که عملا اثر مزبور را داشته باشد، حرام و ممنوع است فروش نسخ نایاب کتب خطی از این قبیل است. د. تحصیل درآمد از طریق امور زیانبار به حال فرد یا جامعه: درآمد از طریق مشروب فروشی، آلات قمار فروشی، و همچنین درآمد از طریق فروش نجس العینها، جنسهای تقلبی و مغشوش از این قبیل است: قمار، قیادت، هجو مؤمن، اعانت ظلمه، پذیرفتن پست از دست ستمگر و غیره. البته نوعی دیگر کسب حرام هست که نه به دلیل موافق مصلحت نبودن کار است، بلکه به دلیل فوق مبادله بودن آن است برخی کارها در حدی از قداست است که طرف معاوضه واقع شدن آنها بر ضد حرمت و حیثیت آنهاست، از قبیل: تحصیل درآمد از طریق افتاء یا قضاء یا تعلیم اصول و فروع دین یا وعظ و اندرز و چیزهایی از این قبیل و احتمالا پزشکی این سلسله کارها به دلیل شرافت و قداست خاص، فوق مبادله اند و بالاتر از آنند که وسیله تحصیل درآمد و جمع ثروت گردند اینها یک سلسله واجبات اند که بلاعوض باید صورت گیرند و بیت المال مسلمین عهده دار هزینه زندگی متصدیان این شغلهای مقدس است. 24-. قداست دفاع از حقوق: دفاع از حقوق - اعم از حقوق فردی و حقوق اجتماعی - و مبارزه با متجاوز، واجب و مقدس است: ( لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم ) (نساء/148). خداوند دوست نمیدارد اعلان به بدگویی ( رسواسازی ) را مگر در مورد مظلوم نسبت به ظالم. رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: ( افضل الجهاد کلمة عدل عند امام جائر ) برترین جهادها سخن عدالت در برابر پیشوایی ستمگر است. علی علیه السلام به نقل از رسول اکرم - که مکرر این جمله را ادا میکرده است میفرماید: ( لن تقدس امة حتی یؤخذ للضعیف حقه من القوی غیر متعتع ). هیچ قوم و ملتی به مقام قداست ( ارزش ستایش داشتن ) نمیرسد مگر آنکه به مرحله ای برسند که ضعیف بدون بیم و ترس و بدون لکنت زبان، حق خود را از قوی بازستاند. 25. اصلاح جوی و مبارزه دائم با فساد: اصل امر به معروف و نهی از منکر در اسلام اصلی است که به تعبیر امام باقر علیه السلام پایه و استوانه سایر فرایض اسلامی است این اصل، مسلمان را در حال یک انقلاب فکری مداوم و اصلاح جویی جاودان و مبارزه پیگیر و ناآرام با فسادها و تباهیها نگه میدارد: ( کنتم خیر امة اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر ) (آل عمران/110). شما به این دلیل با ارزش ترین جامعه ها هستند که امر به معروف و نهی از منکر میکنید. رسول اکرم فرمود: ( لتامرن بالمعروف و لتنهن عن المنکر او یسلطن الله علیکم ) ( شرارکم فیدعو خیارکم فلا یستجاب لهم ) (3). باید امر به معروف و نهی از منکر کنید، و گرنه خداوند بدان شما را مسلط میگرداند آنگاه نیکانتان دست به دعا برمیدارند برای شما و مستجاب نمی شود. 26. توحید: اسلام بیش از هر چیزی دین توحید است، هیچ گونه خدشه ای را در توحید چه توحید نظری و چه توحید عملی نمیپذیرد اندیشه ها و رفتارها و کردارهای اسلامی از خدا آغاز میشود و به خدا پایان مییابد، از این رو هر نوع ثنویت یا تثلیث یا تکثیری را که به این اصل خدشه وارد آورد، به شدت طرد میکند از قبیل ثنویت خدا و شیطان، یا خدا و انسان، یا خدا و خلق هر کاری تنها با نام خدا، اندیشه خدا، به سوی خدا، برای تقرب به خدا باید آغاز شود و انجام پذیرد و هر چه جز این باشد از اسلام نیست در اسلام همه راه ها به توحید منتهی میشود اخلاق اسلامی از توحید سرچشمه میگیرد و به توحید پایان مییابد، تربیت اسلامی همین طور، سیاست اسلامی همین طور، اقتصاد و اجتماع اسلامی همین طور. در اسلام هر کاری با نام خدا و استعانت از او آغاز میشود ( بسم الله الرحمن الرحیم ) و با نام خدا و سپاس او پایان مییابد ( الحمد لله رب العالمین ) و با نام خدا و اعتماد و اتکای به او جریان مییابد ( توکلت علی الله، و علی الله فلیتوکل المؤمنون ) (4). توحید یک مسلمان واقعی، صرفا یک اندیشه و عقیده خشک نیست همان طور که ذات احدیت از مخلوقات خود جدا نیست، با همه هست و بر همه محیط است، همه چیز از او آغاز میشود و به او پایان مییابد، اندیشه توحید نیز بر سراسر وجود یک موحد واقعی احاطه دارد، بر همه اندیشه ها، ملکات، رفتاریها او سیطره پیدا میکند و به همه آنها جهت میبخشد این است که یک مسلمان واقعی، اول و آخر و وسط کارش خداست و هیچ چیز را شریک خدا قرار نمیدهد. 27-. الغای وسایط: با اینکه اسلام وسایط را در نزول فیض میپذیرد و نظام علت و معلول را چه در امور مادی و چه در امور معنوی حقیقی و واقعی میشمارد، در مقام پرستش و عبادت، همه وسایط را ملغی میسازد چنانکه میدانیم در مذاهب تحریف شده، فرد ارزش ارتباط مستقیم با خدا را از دست داده است، میان خدا و انسان جدایی فرض شده است، تنها کاهن یا روحانی میتواند مستقیما در حال راز و نیاز باشد، و او باید پیام دیگران را به خدا ابلاغ کند در اسلام این کار نوعی شرک تلقی میشود قرآن کریم با صراحت میگوید: اگر بندگان من درباره من از تو پرسش کنند، بگو من نزدیکم، دعای دعا کننده را اجابت میکنم... 28. امکان همزیستی با اهل توحید: از نظر اسلام مسلمانان میتوانند در داخل کشور خود با پیروان ادیان دیگری که ریشه توحیدی دارند از قبیل یهود و نصاری و مجوس، هر چند بالفعل از توحید منحرف باشند، تحت شرایط معینی همزیستی داشته باشند، ولی نمیتوانند در داخل کشور اسلامی با مشرک همزیستی کنند مسلمانان میتوانند بر اساس مصالح عالیه اسلامی با کشورهای مشرک قرارداد صلح و عدم تعرض منعقد نمایند و یا در موضوع خاصی پیمان ببندند. 29. مساوات: یکی از اصول و ارکان ایدئولوژی اسلامی اصل مساوات و نفی تبعیض است از نظر اسلام انسانها به حسب گوهر و ذات برابرند، مردم از این نظر دو گونه یا چند گونه آفریده نشده اند، رنگ، خون، نژاد، قومیت ملاک برتری و تفوق نیست، سید قرشی و سیاه حبشی برابرند آزادی، دموکراسی و عدالت در اسلام زاده برابری و مساوات انسانهاست. از نظر اسلام تنها در شرایط محدود و معینی، به خاطر یک سلسله مصالح که برای خود آن افراد و برای جامعه اسلامی ضروری است، به طور موقت سلب برخی حقوق از افراد میشود و این وضع هیچ ربطی به گوهر و ذات و خون و نژاد افراد ندارد دوره موقت بردگی بردگان که از نظر اسلام داخل مقوله فرهنگی و آموزشی و پرورشی است نه مقوله اقتصادی و بهره کشی، و دالان موقتی است برای تربیت اسلامی از این قبیل است. 30-حقوق و تکالیف و مجازاتها در اسلام: دو جنسی است، یعنی همچنانکه مرد و زن در انسانیت مشترک اند و مشترکات اصیل نوعی دارند ولی جنسیت آنها، آنها را به صورت دو جنس با مختصات فرعی خاص درآورده است، حقوق و تکالیف و مجازاتها تا آنجا که به مشترکات دو جنس مربوط است، مشترک و متساوی و یک جنسی است از قبیل حق تحصیل علم، حق عبادت و پرستش، حق انتخاب همسر، حق مالکیت، حق تصرف در مایملک و امثال اینها، و آنجا که به جنسیت و مختصات فرعی آنها مربوط است، وضع برابر و متساوی ولی ناهمسان و نامتشابهی دارد و دو جنسی است. (مرتضی مطهری، وحی و نبوت، صفحه 27-114 )
ایدئولوژی اسلامی چه ویژگی هایی دارد؟
ایدئولوژی اسلامی چه ویژگی هایی دارد؟
بیان مشخصات اسلام از نظر ایدئولوژیکی به علت وسعت و گستردگی دامنه ایدئولوژی اسلام، چه از نظر مشخصات کلی و چه از نظر مشخصاتی که هر شاخه بالخصوص این ایدئولوژی دارد، بسی دشوار است ما از باب " ما لا یدرک کله لا یترک کله " آنچه فعلا در این فرصت میسر است فهرست میکنیم:
.1- همه جانبگی از جمله امتیازات اسلام نسبت به ادیان دیگر است، و به تعبیر درست تر، از جمله ویژگیهای صورت کامل و جامع دین خدا نسبت به صورتهای ابتدایی، جامعیت و همه جانبگی است منابع چهارگانه اسلام کافی است که علمای امت، نظر اسلام را درباره هر موضوعی کشف نمایند علمای اسلام هیچ موضوعی را به عنوان اینکه بلا تکلیف است تلقی نمیکنند.
2. اجتهاد پذیری: کلیات اسلامی به گونه ای تنظیم شده است که اجتهاد پذیر است اجتهاد یعنی کشف و تطبیق اصول کلی و ثابت بر موارد جزئی و متغیر علاوه بر نحوه تنظیم کلیات اسلامی که خاصیت اجتهاد پذیری به آنها داده است، قرار گرفتن عقل در شمار منابع اسلامی کار اجتهاد حقیقی را آسان کرده است.
-3. سماحت و سهولت: اسلام به تعبیر رسول اکرم " شریعت سمحه سهله " است در این شریعت به حکم اینکه " سهله " است، تکالیف دست و پا گیر و شاق و حرج آمیز وضع نشده است: ( ما جعل علیکم فیالدین من حرج ) (حج/78). خدا در دین تنگنایی قرار نداده است. و به حکم اینکه " سمحه " ( با گذشت ) است، هر جا که انجام تکلیفی توام با مضیقه و در تنگنا واقع شدن گردد، آن تکلیف ملغی میشود.
4. زندگی گرایی: اسلام یک دین زندگی گراست نه زندگی گریز، لهذا با " رهبانیت " به شدت مبارزه کرده است: ( لا رهبانیة فی الاسلام ) در اسلام، رهبانیت نیست. در جامعه های کهن همیشه یکی از دو چیز وجود داشت: یا آخرت گرایی و زندگی گریزی ( رهبانیت ) و یا زندگی گرایی و آخرت گریزی ( تمدن، توسعه ) اسلام آخرت گرایی را در متن زندگی گرایی قرار داد از نظر اسلام راه آخرت از متن زندگی و مسؤولیتهای زندگی دنیایی میگذرد.
5. اجتماعی بودن: مقررات اسلامی، ماهیت اجتماعی دارد، حتی در فردی ترین مقررات از قبیل نماز و روزه چاشنی اجتماعی در آنها زده شده است مقررات فراوان اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی، جزایی اسلام ناشی از این خصلت است، همچنانکه مقرراتی از قبیل جهاد و امر به معروف و نهی از منکر، از مسؤولیت اجتماعی اسلامی ناشی میشود.
6- حقوق و آزادی فرد: اسلام در عین اینکه دینی اجتماعی است و به جامعه میاندیشد و فرد را مسؤول جامعه میشمارد، حقوق و آزادی فرد را نادیده نمیگیرد و فرد را غیر اصیل نمیشمارد فرد از نظر اسلام، چه از نظر سیاسی و چه از نظر اقتصادی و چه از نظر قضایی و چه از نظر اجتماعی، حقوقی دارد، از نظر سیاسی حق مشورت و حق انتخاب و از نظر اقتصادی حق مالکیت بر محصول کار خود و حق معاوضه و مبادله و صدقه و وقف و اجاره و مزارعه و مضاربه و غیره در مایملک شرعی خود دارد و از نظر قضایی حق اقامه دعوی و احقاق حق و حق شهادت، و از نظر اجتماعی حق انتخاب شغل و مسکن و انتخاب رشته تحصیلی و غیره و از نظر خانوادگی حق انتخاب همسر دارد.
7- تقدم حق جامعه بر حق فرد: آنجا که میان حق جامعه و حق فرد تعارض و تزاحم افتد، حق جامعه بر حق فرد و حق عام بر حق خاص تقدم مییابد حاکم شرعی در این موارد تصمیم میگیرد.
8- اصل شورا: اصل شورا در مسائل اجتماعی از نظر اسلامی اصلی معتبر است در مواردی که نصی از اسلام وارد نشده مسلمین باید روش عملی خود را با شورا و فکر جمعی انتخاب نمایند.
9- منتفی بودن ضرر: دستورهای اسلامی که مطلق و عام است، تا آن حد لازم الاجراست که مستلزم ضرر و زیانی نباشد قاعده ضرر یک قاعده کلی است در اسلام که حق " وتو " در مورد هر قانونی دارد که منتهی به ضرر گردد.
10-اصالت فایده: از نظر اسلام در هر کار، اعم از فردی و اجتماعی، باید در درجه اول فایده و نتیجه مفید آن در نظر گرفته شود هر کاری که مفید فایدهای نباشد از نظر اسلام " لغو " تلقی میشود و ممنوع ( و الذین هم عن اللغو معرضون ) (مؤمنون/3).
11- اصالت خیر در مبادلات: گردش مال و ثروت و نقل و انتقال آن باید از هر نوع بیهودگی مبرا باشد در مقابل هر نقل و انتقالی باید یک خیر مادی و یا معنوی در کار باشد وگرنه گردش مال به باطل است و ممنوع ( و لا تاکلوا اموالکم بینکم بالباطل ) (بقره/188). نقل و انتقال ثروت از طریق قمار، مصداق اکل مال به باطل است و حرام است.
12- سرمایه به صرف اینکه از جریان عملی و فعالیت و معرض کاستی و نابودی خارج شد و صورت " ذمه " و قرض به خود گرفت، عقیم و نازا و سترون میگردد و هیچ سودی به آن تعلق نمیگیرد، هر چه از این راه گرفته شود " ربا " و حرام مؤکد است ( حرمت ربا ).
13- هر مبادله و گردش ثروتی باید از روی آگاهی کامل طرفین باشد و اطلاعات لازم قبلا کسب شده باشد، و گرنه معاملات جاهلانه و ریسکی، غرر و باطل است ( نهی النبی عن الغرر ).
14- ضدیت با ضد عقل: اسلام عقل را محترم و او را پیامبر باطنی خدا میشمارد اصول دین جز با تحقیق عقلانی پذیرفته نیست در فروع دین، عقل یکی از منابع اجتهاد است اسلام عقل را نوعی طهارت و زوال عقل را نوعی " محدث " شدن تلقی میکند، لهذا عروض جنون یا مستی نیز همچون بول کردن یا خوابیدن، وضو را باطل میسازد مبارزه اسلام با هر نوع مستی و حرمت استعمال امور مست کننده مطلقا، به علت ضدیت با ضد عقلهاست که جزء متن این دین است.
15- ضدیت با ضد اراده: همچنانکه عقل محترم است و پارهای از دستورهای اسلامی برای نگهبانی عقل است، اراده که قوه مجریه عقل است نیز محترم است، از این رو " باز دارنده " ها که در زبان اسلام " لهو " نامیده شده است، حرام و ممنوع است.
16-. کار: اسلام دشمن بیکاری و بیکارگی است انسان به حکم اینکه از جامعه بهره میگیرد و بهره میبرد، و به حکم اینکه کار بهترین عامل سازنده فرد و اجتماع و بیکاری بزرگترین عامل فساد است، باید کار مفید انجام دهد اسلام انگل بودن و " کل " بر جامعه بودن را در هر شکل مورد ملعنت قرار داده است ( ملعون من القی کله علی الناس ).
17-. قداست شغل و حرفه: شغل و حرفه علاوه بر اینکه یک تکلیف است یک امر مقدس و محبوب خداست، شبیه جهاد است: ( ان الله یحب المؤمن المحترف ) (2). خداوند مؤمن صاحب حرفه را دوست میدارد. الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله ). آن کس که برای اداره عائله خود، خویشتن را به رنج میافکند، مانند کسی است که در راه خدا جهاد میکند.
18- ممنوعیت استثمار: اسلام استثمار، یعنی بهره کشی بلاعوض از کار دیگران را به هر شکل و هر لباس، ناروا و مطرود میشمارد برای نامشروع بودن یک کار، کافی است که ثابت شود ماهیت استثماری دارد.
19-. اسراف و تبذیر: مردم بر اموال خود تسلط دارند (الناس مسلطون علی اموالهم)، ولی این تسلط به معنی این است که در چهار چوبی که اسلام اجازه داده آزادی تصرف دارند و نه بیشتر تضییع مال به هر شکل و به هر صورت، به صورت دور ریختن، به صورت بیش از حد نیاز مصرف کردن، به صورت صرف در اشیاء لوکس و تجملهای فاسد کننده که در زبان اسلام از آنها به " اسراف " و " تبذیر " تعبیر شده حرام و ممنوع است.
20-. توسعه در زندگی: گسترش دادن به زندگی برای رفاه عائله ( همسر و فرزندان ) مادام که به تضییع حقی و یا به اسراف و تبذیر و یا به ترک یک تکلیف و وظیفه منتهی نشود، مجاز بلکه ممدوح و مورد ترغیب است.
21-. رشوه: در اسلام رشوه دهنده و رشوه گیرنده به شدت محکوم و مستحق آتش معرفی شده و پولی که از این راه تحصیل میشود حرام و نارواست.
22-. احتکار: گردآوری ارزاق عمومی و نگه داشتن آنها به منظور بالا رفتن قیمتها و گران تر فروختن، حرام و ممنوع است، حاکم شرعی علیرغم میل و رضای مالک، آنها را به بازار عرضه (کرده) و به قیمت عادلانه به فروش میرساند.
23-. درآمد بر پایه مصلحت نه مطلوبیت: معمولا ریشه ارزش و مالیت را مطلوبیت و تمایلات مردم میدانند و برای مشروع بودن کاری، قرار داشتن آن کار در جهت خواسته های عموم را کافی میشمارند ولی اسلام مطلوبیت و کشش تمایلات را برای اعتبار مالیت چیزی و مشروع شمردن کار افراد کافی نمیداند، مطابقت با مصلحت را شرط لازم مالیت در عرض شرع و مشروعیت کار میشمارد یعنی اسلام منبع مشروع درآمد را صرف تمایلات مردم نمیشمارد، بلکه علاوه بر زمینه تمایلات و مطلوبیت، موافقت با مصلحت را نیز شرط میداند به عبارت دیگر، اسلام وجود تقاضا را برای مشروعیت عرضه کافی نمیداند از این رو در اسلام پاره ای از کار و کسبها " مکاسب محرمه " خوانده شده است. مکاسب محرمه چند نوع است:
الف. مبادله موجبات اغراء به جهل و تثبیت نادانیها: چیزهایی که سبب میشود عملا مردم به جهل و انحراف فکری و عقیده ای تشویق شوند حرام است، هر چند تقاضا به قدر کافی وجود داشته باشد، از این رو بت فروشی، صلیب فروشی، تدلیس ماشطه ( آرایش زنان برای فریب خواستگاران )، مدح کسی که استحقاق مدح ندارد، کهانت و غیبگوی حرام است و تحصیل درآمد از این طرق ممنوع است.
ب. مبادله موجبات اضلال و اغفال: خرید و فروش کتابها، فیلمها، و یا هر عملی که به نحوی ضلالت و گمراهی جامعه را ایجاب کند، حرام و نامشروع است.
ج. کاری که موجب تقویت دشمن شود: تحصیل درآمد از یکی از طرقی که موجب تقویت بنیه دشمن از جنبه نظامی یا اقتصادی یا فرهنگی و اطلاعاتی و تضعیف جبهه اسلامی شود، خواه به صورت فروش اسلحه یا فروش سایر امور مورد نیاز باشد که عملا اثر مزبور را داشته باشد، حرام و ممنوع است فروش نسخ نایاب کتب خطی از این قبیل است.
د. تحصیل درآمد از طریق امور زیانبار به حال فرد یا جامعه: درآمد از طریق مشروب فروشی، آلات قمار فروشی، و همچنین درآمد از طریق فروش نجس العینها، جنسهای تقلبی و مغشوش از این قبیل است: قمار، قیادت، هجو مؤمن، اعانت ظلمه، پذیرفتن پست از دست ستمگر و غیره.
البته نوعی دیگر کسب حرام هست که نه به دلیل موافق مصلحت نبودن کار است، بلکه به دلیل فوق مبادله بودن آن است برخی کارها در حدی از قداست است که طرف معاوضه واقع شدن آنها بر ضد حرمت و حیثیت آنهاست، از قبیل: تحصیل درآمد از طریق افتاء یا قضاء یا تعلیم اصول و فروع دین یا وعظ و اندرز و چیزهایی از این قبیل و احتمالا پزشکی این سلسله کارها به دلیل شرافت و قداست خاص، فوق مبادله اند و بالاتر از آنند که وسیله تحصیل درآمد و جمع ثروت گردند اینها یک سلسله واجبات اند که بلاعوض باید صورت گیرند و بیت المال مسلمین عهده دار هزینه زندگی متصدیان این شغلهای مقدس است.
24-. قداست دفاع از حقوق: دفاع از حقوق - اعم از حقوق فردی و حقوق اجتماعی - و مبارزه با متجاوز، واجب و مقدس است: ( لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم ) (نساء/148). خداوند دوست نمیدارد اعلان به بدگویی ( رسواسازی ) را مگر در مورد مظلوم نسبت به ظالم. رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: ( افضل الجهاد کلمة عدل عند امام جائر ) برترین جهادها سخن عدالت در برابر پیشوایی ستمگر است. علی علیه السلام به نقل از رسول اکرم - که مکرر این جمله را ادا میکرده است میفرماید: ( لن تقدس امة حتی یؤخذ للضعیف حقه من القوی غیر متعتع ). هیچ قوم و ملتی به مقام قداست ( ارزش ستایش داشتن ) نمیرسد مگر آنکه به مرحله ای برسند که ضعیف بدون بیم و ترس و بدون لکنت زبان، حق خود را از قوی بازستاند.
25. اصلاح جوی و مبارزه دائم با فساد: اصل امر به معروف و نهی از منکر در اسلام اصلی است که به تعبیر امام باقر علیه السلام پایه و استوانه سایر فرایض اسلامی است این اصل، مسلمان را در حال یک انقلاب فکری مداوم و اصلاح جویی جاودان و مبارزه پیگیر و ناآرام با فسادها و تباهیها نگه میدارد: ( کنتم خیر امة اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر ) (آل عمران/110). شما به این دلیل با ارزش ترین جامعه ها هستند که امر به معروف و نهی از منکر میکنید. رسول اکرم فرمود: ( لتامرن بالمعروف و لتنهن عن المنکر او یسلطن الله علیکم ) ( شرارکم فیدعو خیارکم فلا یستجاب لهم ) (3). باید امر به معروف و نهی از منکر کنید، و گرنه خداوند بدان شما را مسلط میگرداند آنگاه نیکانتان دست به دعا برمیدارند برای شما و مستجاب نمی شود.
26. توحید: اسلام بیش از هر چیزی دین توحید است، هیچ گونه خدشه ای را در توحید چه توحید نظری و چه توحید عملی نمیپذیرد اندیشه ها و رفتارها و کردارهای اسلامی از خدا آغاز میشود و به خدا پایان مییابد، از این رو هر نوع ثنویت یا تثلیث یا تکثیری را که به این اصل خدشه وارد آورد، به شدت طرد میکند از قبیل ثنویت خدا و شیطان، یا خدا و انسان، یا خدا و خلق هر کاری تنها با نام خدا، اندیشه خدا، به سوی خدا، برای تقرب به خدا باید آغاز شود و انجام پذیرد و هر چه جز این باشد از اسلام نیست در اسلام همه راه ها به توحید منتهی میشود اخلاق اسلامی از توحید سرچشمه میگیرد و به توحید پایان مییابد، تربیت اسلامی همین طور، سیاست اسلامی همین طور، اقتصاد و اجتماع اسلامی همین طور. در اسلام هر کاری با نام خدا و استعانت از او آغاز میشود ( بسم الله الرحمن الرحیم ) و با نام خدا و سپاس او پایان مییابد ( الحمد لله رب العالمین ) و با نام خدا و اعتماد و اتکای به او جریان مییابد ( توکلت علی الله، و علی الله فلیتوکل المؤمنون ) (4). توحید یک مسلمان واقعی، صرفا یک اندیشه و عقیده خشک نیست همان طور که ذات احدیت از مخلوقات خود جدا نیست، با همه هست و بر همه محیط است، همه چیز از او آغاز میشود و به او پایان مییابد، اندیشه توحید نیز بر سراسر وجود یک موحد واقعی احاطه دارد، بر همه اندیشه ها، ملکات، رفتاریها او سیطره پیدا میکند و به همه آنها جهت میبخشد این است که یک مسلمان واقعی، اول و آخر و وسط کارش خداست و هیچ چیز را شریک خدا قرار نمیدهد.
27-. الغای وسایط: با اینکه اسلام وسایط را در نزول فیض میپذیرد و نظام علت و معلول را چه در امور مادی و چه در امور معنوی حقیقی و واقعی میشمارد، در مقام پرستش و عبادت، همه وسایط را ملغی میسازد چنانکه میدانیم در مذاهب تحریف شده، فرد ارزش ارتباط مستقیم با خدا را از دست داده است، میان خدا و انسان جدایی فرض شده است، تنها کاهن یا روحانی میتواند مستقیما در حال راز و نیاز باشد، و او باید پیام دیگران را به خدا ابلاغ کند در اسلام این کار نوعی شرک تلقی میشود قرآن کریم با صراحت میگوید: اگر بندگان من درباره من از تو پرسش کنند، بگو من نزدیکم، دعای دعا کننده را اجابت میکنم...
28. امکان همزیستی با اهل توحید: از نظر اسلام مسلمانان میتوانند در داخل کشور خود با پیروان ادیان دیگری که ریشه توحیدی دارند از قبیل یهود و نصاری و مجوس، هر چند بالفعل از توحید منحرف باشند، تحت شرایط معینی همزیستی داشته باشند، ولی نمیتوانند در داخل کشور اسلامی با مشرک همزیستی کنند مسلمانان میتوانند بر اساس مصالح عالیه اسلامی با کشورهای مشرک قرارداد صلح و عدم تعرض منعقد نمایند و یا در موضوع خاصی پیمان ببندند.
29. مساوات: یکی از اصول و ارکان ایدئولوژی اسلامی اصل مساوات و نفی تبعیض است از نظر اسلام انسانها به حسب گوهر و ذات برابرند، مردم از این نظر دو گونه یا چند گونه آفریده نشده اند، رنگ، خون، نژاد، قومیت ملاک برتری و تفوق نیست، سید قرشی و سیاه حبشی برابرند آزادی، دموکراسی و عدالت در اسلام زاده برابری و مساوات انسانهاست. از نظر اسلام تنها در شرایط محدود و معینی، به خاطر یک سلسله مصالح که برای خود آن افراد و برای جامعه اسلامی ضروری است، به طور موقت سلب برخی حقوق از افراد میشود و این وضع هیچ ربطی به گوهر و ذات و خون و نژاد افراد ندارد دوره موقت بردگی بردگان که از نظر اسلام داخل مقوله فرهنگی و آموزشی و پرورشی است نه مقوله اقتصادی و بهره کشی، و دالان موقتی است برای تربیت اسلامی از این قبیل است.
30-حقوق و تکالیف و مجازاتها در اسلام: دو جنسی است، یعنی همچنانکه مرد و زن در انسانیت مشترک اند و مشترکات اصیل نوعی دارند ولی جنسیت آنها، آنها را به صورت دو جنس با مختصات فرعی خاص درآورده است، حقوق و تکالیف و مجازاتها تا آنجا که به مشترکات دو جنس مربوط است، مشترک و متساوی و یک جنسی است از قبیل حق تحصیل علم، حق عبادت و پرستش، حق انتخاب همسر، حق مالکیت، حق تصرف در مایملک و امثال اینها، و آنجا که به جنسیت و مختصات فرعی آنها مربوط است، وضع برابر و متساوی ولی ناهمسان و نامتشابهی دارد و دو جنسی است.
(مرتضی مطهری، وحی و نبوت، صفحه 27-114 )
- [سایر] نقش مذهب و ایدئولوژی را در انقلاب اسلامی بررسی نمایید؟
- [سایر] مالکیّت اسلامی چه ویژگی هایی دارد و چرا امام به مالکیّت اسلامی توجّه تام داشت؟
- [سایر] در مورد ایدئولوژی فکری آمریکا در خاورمیانه و کشورهای اسلامی توضیح داده و بگوئید آیا هدف آمریکا سلطه بر کل جهان است؟
- [سایر] آیا دین ایدئولوژی است؟
- [سایر] چرا برخی، دین را برتر از ایدئولوژی می دانند; هدف آنها از نفی ایدئولوژی از دین چیست و این مطلب چه رابطه ای با تساهل گرایی دارد؟
- [سایر] ویژگی های انقلاب اسلامی به عنوان بزرگترین انقلاب قرن بیستم کدام است؟
- [سایر] مجلس تراز انقلاب اسلامی چگونه مجلسی است و دارای چه ویژگی ها و مختصاتی است؟
- [سایر] چرا برخی، دین را برتر از ایدئولوژی می دانند؛ هدف آنها از نفی ایدئولوژی از دین چیست و این مطلب چه رابطه ای با تساهل گرایی دارد؟
- [سایر] چرا برخی، دین را برتر از ایدئولوژی می دانند; هدف آنها از نفی ایدئولوژی از دین چیست و این مطلب چه رابطه ای با تساهل گرایی دارد؟
- [سایر] چرا برخی، دین را برتر از ایدئولوژی می دانند; هدف آنها از نفی ایدئولوژی از دین چیست و این مطلب چه رابطه ای با تساهل گرایی دارد؟
- [آیت الله مظاهری] اقلیتهای مذهبی در طرح دعوی باید به قاضی اسلامی مراجعه نمایند و قاضی نیز باید طبق موازین اسلامی حکم نماید.
- [آیت الله مظاهری] اگر ماندن در بلاد کفر موجب وهن مملکت اسلامی شود حرام است، گرچه موجب مفسده دینی و اخلاقی نشود، بلکه اگر مملکت اسلامی احتیاج به او داشته باشد، ماندن در آنجا حرام است، گرچه موجب وهن برای مملکت اسلامی نباشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] ماهی مردهای که معلوم نیست آن را زنده از آب گرفتهاند یا مرده، چنانچه از ممالک غیر اسلامی آورده باشند حرام است و اگر از بازار مسلمانان یا سرزمین اسلامی تهیّه شده یا از این جاها به ممالک غیر اسلامی منتقل شده باشد اشکال ندارد، چنانچه در مسأله 95 و 96 گذشت، ولی اگر انسان بداند که ماهی از ممالک غیر اسلامی بدون تحقیق وارد بازار مسلمانان یا سرزمین اسلامی شده، حرام میباشد.
- [آیت الله مظاهری] معادن گرچه در ملک شخصی کسی پیدا شود ملک حکومت اسلامی است و در صورت ممانعت حکومت اسلامی، کسی حقّ تصرّف در آنها را ندارد.
- [آیت الله مظاهری] کار (زراعت، صنعت، تجارت و مانند آن) برای تأمین احتیاجات جامعه اسلامی واجب کفایی است، و هر کسی در فراخور حالش باید احتیاجات جامعه اسلامی را تأمین کند.
- [آیت الله مظاهری] ربا گرفتن از بانکهای کشورهای غیر اسلامی اشکال ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر ملخ را با دست یا به وسیله دیگری زنده بگیرند، خوردن آن حلال است و لازم نیست کسی که آن را میگیرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن آن نام خدا را ببرد؛ ولی اگر ملخ مردهای از ممالک غیر اسلامی تهیّه شود یا از بازار اسلامی یا سرزمین اسلامی تهیّه شده ولی بدانیم که بدون تحقیق از ممالک غیر اسلامی وارد شده و معلوم نباشد که آن را زنده گرفتهاند یا نه، حرام است، چنانچه در مسأله 95 و 96 گذشت.
- [آیت الله شبیری زنجانی] خرید و فروش گوشت و پیه و چرمی که از ممالک غیر اسلامی میآورند، باطل است، ولی اگر انسان نشانه معتبری داشته باشد که آنها از حیوانیست که به دستور شرع کشته شده یا از بازار مسلمانان یا سرزمین اسلامی به ممالک غیر اسلامی منتقل شده، خرید و فروش آنها اشکال ندارد، چنانچه در مسأله 95 و 96 گذشت.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و دول اجانب، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی، تسلط پیدا کنند اگر چه تسلط سیاسی و اقتصادی باشد، لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند، و دول اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط.
- [امام خمینی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و دول اجانب، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی، تسلط پیدا کنند اگر چه تسلط سیاسی و اقتصادی باشد، لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند، و دول اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط.