نظر اسلام در مورد قیامهای مسلحانه مثل قیام مختار ثقفی و سید مجتبی نواب صفوی چیست؟
نظر اسلام در مورد قیامهای مسلحانه مثل قیام مختار ثقفی و سید مجتبی نواب صفوی چیست؟ قبل از ورود به اصل موضوع ، مقدمه ای کوتاه بیان می گردد : ما مسلمانان بر اساس آموزه های قرآنی،باید در میان خود به مهربانی و با دشمنان دین خدا به درشتی رفتارکنیم.( مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُم) (فتح / 29) تا در نهایت بتوانیم از دین دفاع نموده و راه را بر متجاوزان به آن مسدود نماییم. اسلام بعنوان پایان بخش ادیان الهی،دینی است که بر مهربانی،صلح،دوستی،همزیستی مسالمت آمیز و... مستقرگردیده است و با هر گونه برخورد خشن(به تعبیری سلبی)،که شخص و یا جامعه را آزرده و دچار تنش و آسیب نماید مخالف می باشد تا بدانجا که گفته است اگر کسی بی گناه را از بین ببرد(به عبارتی او را بکشد) این کار برابر با از میان رفتن تمام بشریت است.(مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً) (المائدة : 32 ) مگر در مواردی که بر اساس مبانی دینی ­باشدکه به فراخور و اقتضای هر کدام دستورات خاصی در اسلام وجود دارد. مبانی قیام های مشروع از منظر اسلام: در اسلام مبانی­ای وجود دارد که هر قیام و حرکت مشروعی بر اساس آنها شکل می گیرد . برخی از این مبانی از این قراراند: 1:نصحیت ائمه مسلیمن ؛ این اصل به جهت سامان بخشی به امور جامعه و برای جلوگیری از انحراف رهبران جامعه مسلمین می باشد به این که برخی افراد، مرتبا در پی رصد نمودن فعل و انفعالات حاکمان بوده و اگر در جایی دچار مشکل ویا مشکلاتی شوند سریعا و صریحا در برابر آن جبهه گیری و از ابزار تذکر بهره گرفته می شود تا نهایتا جامعه دچار کج روی نگردد. 2:عمل به تکلیف در حفظ دین ؛ هر انسان مسلمانی بر حسب توان و مسولیت و به تعبیری جایگاهی که دارد باید در حفظ و ترویج دین تلاش نماید تا این که دین همچنان بالنده و پاینده باشد. گاهی این موضوع به اندازه­ای ضرورت می یابدکه به تکلیفی عینی بدل می گردد که در این صورت الزاماً باید وارد عرصه شد و از دین پاسداری نمود. 3:امر به معروف و نهی از منکر این موضوع از جمله موضوعاتی است که بر هر فرد مسلمان نسبت به هم نوع خود واجب می باشد به این که اگر شخصی مرتکب منکری گردید می بایست از سوی احاد جامعه مورد ارشاد قرار گرفته تا آن منکر، دیگر بار تکرار نگردد. در اسلام این موضوع،به امور شخصی محدود نمی­گردد بلکه به امور جاری سیاسی در جامعه اسلامی نیز توجه دارد تا این که حاکمان،از هرگونه بیراهه روی مصون و بدنبال پیاده سازی احکام الهی باشند. اصل سخن: ما در طول تاریخ اسلام و نیز تاریخ معاصر ایران،شاهد قیام هایی بوده­ایم که ازحرکت و قیام حسینی در سال 61 ه.ق الگوگرفته­اندکه از جمله می توان به قیام های مختار ثقفی و نواب صفوی اشاره کرد. قیام مختار که در حقیقت بر اساس دو اصل عمل به تکلیف و امر به معروف شکل گرفته بود در جهت خونخواهی امام حسین(ع) شکل گرفته بود(که موجب تقویت دین واهل بیت(ع) می شد)تا آنجاکه این قیام با کیفر قاتلان آن حضرت مربوط می‌گشت امام سجاد(ع)آن را مورد تایید قرار دادند و به تعبیری با او مخالفت نکردند هر چند ممکن است برخی مسایل هم در این واقعه مورد تایید حضرت نبوده است ولی کلیت آن مورد نظر آن حضرت واقع شده است.(امام سجاد (ع) و قیام مختار .سید جعفر شهیدی به نقل ازسایت محمد رسول نور http://rasoolnoor.com/modules.php?name=Maghaleh&pa=showpage2&pid=365) امانسبت به قیام نواب صفوی که حقیقتا از سر غیرت دینی و دفاع از دین صورت پذیرفت نه از روی سلایق و علایق فردی و یا گروهی،باید گفت قیامی بزرگ و ماندگار در تاریخ معاصر ایران می باشد. نواب صفوی که در پی امر به معروف و نهی از منکر بوده و بدنبال تشکیل حکومت دینی به نصیحت ائمه مسلمین پرداخت و در این راستا به تکلیف دینی خود عمل می نمود در گام اول به دفاع از دین و دفع شبهات احمدکسروی برخواسته و بدین منظور جلساتی طولانی با کسروی به بحث و مناظره نشسته بود تا بلکه بتواند از این طریق به حل مسایل عقیدتی او کمک نماید ولی هنگامی که دید این گونه اشخاص نه تنها بدنبال حل مشکلات اعتقادی نبوده بلکه هدف آنان مبارزه با دین و شبهه افکنی در جامعه در راستای تضعیف دین می باشد لذا برای حفظ دین از گزند این سخنان ناصواب،با حمایت برخی از علمای عصر خود از جمله آیت الله مدنی و آیت الله شیخ محمد حسن طالقانی به قیام مسلحانه علیه کسروی مرتد روی آورد تا این که توانست در دومین ترور،این غده سرطانی را در تاریخ 20 اسفند ماه 1324 ش از پای درآورد.(علمای مجاهد ص 522) و پس از آن به کمک جعیت فدائیان اسلام(که خود آن را تاسیس کرده بود) به ترور رزم آرا اقدام نمود. در این که این قیام تا چه اندازه مورد تایید اسلام می باشد باید گفت چون این قیام جنبه دفاعی و صیانت از دین داشته است و مورد حمایت علمای آن عصر نیز بوده است لذا مورد تایید دین می باشد و اشکال شرعی بر آن وارد نخواهد بود. بطور خلاصه و کلی باید گفت که اگر قیامی بر اساس مبانی دینی و با حمایت یا اجازه متولیان دین صورت بگیرد نه تنها مورد تایید اسلام بوده بلکه ضرورتی اجتناب ناپذیر خواهد داشت که قیام های مختار و نواب صفوی در این راستا می توان ارزیابی نمود. منابع: 1:(قرآن کریم) 2: (سایت محمد رسول نور) 3:( رجبی .محمد حسن.علمای مجاهد.مرکز اسناد انقلاب اسلامی.تهران.چاپ اول .پاییز 1382ش ) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 71/100112602)
عنوان سوال:

نظر اسلام در مورد قیامهای مسلحانه مثل قیام مختار ثقفی و سید مجتبی نواب صفوی چیست؟


پاسخ:

نظر اسلام در مورد قیامهای مسلحانه مثل قیام مختار ثقفی و سید مجتبی نواب صفوی چیست؟

قبل از ورود به اصل موضوع ، مقدمه ای کوتاه بیان می گردد :
ما مسلمانان بر اساس آموزه های قرآنی،باید در میان خود به مهربانی و با دشمنان دین خدا به درشتی رفتارکنیم.( مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُم) (فتح / 29) تا در نهایت بتوانیم از دین دفاع نموده و راه را بر متجاوزان به آن مسدود نماییم.
اسلام بعنوان پایان بخش ادیان الهی،دینی است که بر مهربانی،صلح،دوستی،همزیستی مسالمت آمیز و... مستقرگردیده است و با هر گونه برخورد خشن(به تعبیری سلبی)،که شخص و یا جامعه را آزرده و دچار تنش و آسیب نماید مخالف می باشد تا بدانجا که گفته است اگر کسی بی گناه را از بین ببرد(به عبارتی او را بکشد) این کار برابر با از میان رفتن تمام بشریت است.(مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً) (المائدة : 32 ) مگر در مواردی که بر اساس مبانی دینی ­باشدکه به فراخور و اقتضای هر کدام دستورات خاصی در اسلام وجود دارد.

مبانی قیام های مشروع از منظر اسلام:
در اسلام مبانی­ای وجود دارد که هر قیام و حرکت مشروعی بر اساس آنها شکل می گیرد . برخی از این مبانی از این قراراند:
1:نصحیت ائمه مسلیمن ؛
این اصل به جهت سامان بخشی به امور جامعه و برای جلوگیری از انحراف رهبران جامعه مسلمین می باشد به این که برخی افراد، مرتبا در پی رصد نمودن فعل و انفعالات حاکمان بوده و اگر در جایی دچار مشکل ویا مشکلاتی شوند سریعا و صریحا در برابر آن جبهه گیری و از ابزار تذکر بهره گرفته می شود تا نهایتا جامعه دچار کج روی نگردد.
2:عمل به تکلیف در حفظ دین ؛
هر انسان مسلمانی بر حسب توان و مسولیت و به تعبیری جایگاهی که دارد باید در حفظ و ترویج دین تلاش نماید تا این که دین همچنان بالنده و پاینده باشد.
گاهی این موضوع به اندازه­ای ضرورت می یابدکه به تکلیفی عینی بدل می گردد که در این صورت الزاماً باید وارد عرصه شد و از دین پاسداری نمود.
3:امر به معروف و نهی از منکر
این موضوع از جمله موضوعاتی است که بر هر فرد مسلمان نسبت به هم نوع خود واجب می باشد به این که اگر شخصی مرتکب منکری گردید می بایست از سوی احاد جامعه مورد ارشاد قرار گرفته تا آن منکر، دیگر بار تکرار نگردد.
در اسلام این موضوع،به امور شخصی محدود نمی­گردد بلکه به امور جاری سیاسی در جامعه اسلامی نیز توجه دارد تا این که حاکمان،از هرگونه بیراهه روی مصون و بدنبال پیاده سازی احکام الهی باشند.
اصل سخن:
ما در طول تاریخ اسلام و نیز تاریخ معاصر ایران،شاهد قیام هایی بوده­ایم که ازحرکت و قیام حسینی در سال 61 ه.ق الگوگرفته­اندکه از جمله می توان به قیام های مختار ثقفی و نواب صفوی اشاره کرد.
قیام مختار که در حقیقت بر اساس دو اصل عمل به تکلیف و امر به معروف شکل گرفته بود در جهت خونخواهی امام حسین(ع) شکل گرفته بود(که موجب تقویت دین واهل بیت(ع) می شد)تا آنجاکه این قیام با کیفر قاتلان آن حضرت مربوط می‌گشت امام سجاد(ع)آن را مورد تایید قرار دادند و به تعبیری با او مخالفت نکردند هر چند ممکن است برخی مسایل هم در این واقعه مورد تایید حضرت نبوده است ولی کلیت آن مورد نظر آن حضرت واقع شده است.(امام سجاد (ع) و قیام مختار .سید جعفر شهیدی به نقل ازسایت محمد رسول نور http://rasoolnoor.com/modules.php?name=Maghaleh&pa=showpage2&pid=365)
امانسبت به قیام نواب صفوی که حقیقتا از سر غیرت دینی و دفاع از دین صورت پذیرفت نه از روی سلایق و علایق فردی و یا گروهی،باید گفت قیامی بزرگ و ماندگار در تاریخ معاصر ایران می باشد.
نواب صفوی که در پی امر به معروف و نهی از منکر بوده و بدنبال تشکیل حکومت دینی به نصیحت ائمه مسلمین پرداخت و در این راستا به تکلیف دینی خود عمل می نمود در گام اول به دفاع از دین و دفع شبهات احمدکسروی برخواسته و بدین منظور جلساتی طولانی با کسروی به بحث و مناظره نشسته بود تا بلکه بتواند از این طریق به حل مسایل عقیدتی او کمک نماید ولی هنگامی که دید این گونه اشخاص نه تنها بدنبال حل مشکلات اعتقادی نبوده بلکه هدف آنان مبارزه با دین و شبهه افکنی در جامعه در راستای تضعیف دین می باشد لذا برای حفظ دین از گزند این سخنان ناصواب،با حمایت برخی از علمای عصر خود از جمله آیت الله مدنی و آیت الله شیخ محمد حسن طالقانی به قیام مسلحانه علیه کسروی مرتد روی آورد تا این که توانست در دومین ترور،این غده سرطانی را در تاریخ 20 اسفند ماه 1324 ش از پای درآورد.(علمای مجاهد ص 522) و پس از آن به کمک جعیت فدائیان اسلام(که خود آن را تاسیس کرده بود) به ترور رزم آرا اقدام نمود.
در این که این قیام تا چه اندازه مورد تایید اسلام می باشد باید گفت چون این قیام جنبه دفاعی و صیانت از دین داشته است و مورد حمایت علمای آن عصر نیز بوده است لذا مورد تایید دین می باشد و اشکال شرعی بر آن وارد نخواهد بود.
بطور خلاصه و کلی باید گفت که اگر قیامی بر اساس مبانی دینی و با حمایت یا اجازه متولیان دین صورت بگیرد نه تنها مورد تایید اسلام بوده بلکه ضرورتی اجتناب ناپذیر خواهد داشت که قیام های مختار و نواب صفوی در این راستا می توان ارزیابی نمود.
منابع:
1:(قرآن کریم)
2: (سایت محمد رسول نور)
3:( رجبی .محمد حسن.علمای مجاهد.مرکز اسناد انقلاب اسلامی.تهران.چاپ اول .پاییز 1382ش ) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 71/100112602)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین