گاهی عظمتیک موضوع مانع از بررسی تحلیلی آن میشود و ابعاد مختلف مطلب آنگونه که باید و شاید مورد بررسی قرار نمی گیرد. رهبری حضرت امام و شخصیت والای آن بزرگ از این گروه موضوعات است، بطوریکه تاکنون، حتی درصدی از حق مطلب ادا نشده و ناگفتهها و نانوشتهها در این زمینه بسیار است. ازجمله مطالبی که تاکنون مورد توجه واقع نگردیده، پاسخ به این سوال است که چرا مردم امام را به رهبری برگزیدند و فرد یا گروه دیگری را به این سمت انتخاب ننمودند. به عبارت دیگر، امام دارای چه ویژگیهایی بود که مردم او را بر همه مراجع، شخصیتها، گروهها و سازمانهای سیاسی و مذهبی موجود ترجیح دادند و از آنان پیروی نکردند؟ در این مقاله سعی بر این است که در حد توان به پاسخ سوال فوق پرداخته و ویژگیهای رهبری حضرت امام را مورد بررسی قرار دهیم. برای پاسخ به سوال فوق باید به بررسی شخصیت همه جانبه و تکامل یافته امام پرداخت و ویژگیهای گوناگون و گاه به ظاهر متضاد ایشان را مورد بررسی قرار داد. ویژگیهای مختلفی که به ندرت در یک فرد جمع میشود و از او شخصیتی میسازد که در تاریخ بعد از صدر اسلام کم نظیر و یا بی نظیر است.گرچه درک تمام وجوه شخصیتی حضرت امام در حد توان نگارنده نمیباشد، اما سعی بر آن است که با استعانت از آن روح بزرگ بعضی از ویژگیهای ایشان شرح داده شود. اولین ویژگی مهم که باید مورد توجه قرار گیرد روحانی بودن امام است. روحانیت در جامعه ما از جایگاه خاصی برخوردار است و مردم با علم و تجربه دریافتهاند که این قشر همیشه حامی مظلومین و مخالف ظالمین بوده است. مردم ما به خوبی آگاهند که نهضتی در ایران به وقوع نپیوسته مگر اینکه روحانیت رهبری آن را برعهده داشته و یا اینکه بطور موثر در آن دخیل بوده است. این خصوصیات باعث میشود که مردم به این قشر اطمینان داشته و آنان را تکیه گاه خود بدانند. بنابراین اولین عاملی که زمینه را برای رهبری حضرت امام فراهم کرد روحانی بودن او بود. ویژگی دوم امام مرجعیت است. مرجع در بینش شیعه جانشین امام معصوم است و حکم او مانند امام و پیامبر برای امت تلقی میشود. مردم مسلمان ایران حرکات اجتماعی و سیاسی خود را در چارچوب تکلیف شرعی انجام میدهند و از این طریق دنیای خود را با آخرت پیوند میزنند. آنها حاضر نیستند آخرت و قیامتخود را در اختیار فردی سیاسی و غیر مذهبی قرار دهند، زیرا بخوبی میدانند که در چارچوب ولایت فقیه و اجتهاد است که موضوع جنبه شرعی پیدا کرده و تکلیف به درستی انجام میشود. ویژگی سوم امام فیلسوف بودن اوست. امام از اساتید بزرگ فلسفه در حوزه علمیه قم بود و آن را تدریس و ترویج میکرد. این اقدام امام در شرایطی صورت میگرفت که بعضی دیگر از فقها نه تنها با فلسفه مخالف بودند بلکه مدرسین آن را تکفیر میکردند. بینش فلسفی امام و تبحر در آن باعث پیچیدگی هرچه بیشتر ذهن امام شده و ایشان را از سادهاندیشیها مصون می داشت. برخورد صحیح امام با مسایل بغرنجسیاسی در طول مبارزه و عدم ارتکاب اشتباهات فاحش از جانب ایشان از این ویژگی امام نشات میگرفت. از ویژگیهای دیگر امام که باید آن را مهمترین عامل موفقیت او به حساب آورد، خلوص است. امام بنده عابد و زاهد خدا بود و سالهای طولانی در خلوت عبادتگاه خود را خالص کرده بود. او تجسم عینی تسلیم در مقابل خدا بود و به همین جهتبزرگترین اتفاقات کوچکترین تاثیری برای او نداشت. امام موحدی بود که با اتصال به خداوند متعال دیگر قدرتها را خرد میدید و از این بابت هیچ نگرانی به خود راه نمیداد. امام اول کسی بود که به توصیه معروف خود (پیش از آنکه مردم به شما روی آورند خود را بسازید) عمل کرده و خود را آنچنان ساخته بود که اقبال میلیونها انسان یا ادبار آنها در نظرش تفاوتی نداشت. در عین حال آنچنان به این بندگان خدا ارزش قائل بود که حتی یکبار در طول عمرش به آنان دروغ نگفت و با آنان سیاسی کاری نکرد و سرتاسر عمر پربرکت و زندگی شریفش را در جهت رشد و نجات آنان صرف نمود. همین خلوص امام و درک عمیق آن از جانب مردم باعثشده بود که مردم در مواقع حساس ندای امام را لبیک گفته و به یاری او بشتابند; و کوچکترین شبههای در ذهن خود نسبتبه عملکرد او نداشته باشند. مردم به کرات دیده بودند که امام برای نجات اسلام و مصلحت مسلمین حاضر به معامله با آبروی خود است و در این راه ابایی از نابودیحیثیتخود که به مراتب مهمتر از نابودی جسم مادی است ندارد. خلوص امام در جمیع جهات عامل کمکها و راهنماییهای خداوند متعال در مقاطع حساس بود و این امر باعث میگردید که با الهامات دریافتی، صحیح ترین تصمیمات سیاسی را در حساسترین مقاطع اتخاذ نماید. پنجمین خصوصیت امام که لازمه رهبری و مدیریت در هر سطحی میباشد نظم و انضباط در امور است. حضرت امام در رعایت نظم و انجام منظم برنامهها به گونهای عمل میکردند که نزدیکان از طریق انجام هر برنامه توسط ایشان زمان را تشخیص میدادند. آنان میدانستند که امام هر کاری را در چه ساعتی انجام میدهند و از این طریق وقت را مشخص میکردند. رعایت نظم هم در کارهای سیاسی و اجتماعی و هم در مسایل عبادی و حتی ورزشی امام وجود داشت. اقامه منظم نماز شب و پیاده روی روزانه برای مدت پنجاه سال بدون هیچگونه تغییر شاهد این مدعاست. امام در یکی از سخنرانیها عبارت نظم ما در بی نظمی است را مورد انتقاد قرار داده و گفتند نظم و انضباط از مهمترین اموری است که باید مورد توجه مسلمین قرار گیرد. ویژگی مهم دیگر امام، دشمن شناسی است. در هدایتیک نهضت، شناخت دوستان و دشمنان و درجه بندی آنها از امور بسیار مهم است. گاه، حب و بغضها و یا ساده لوحیها باعث میشود جای این دو با یکدیگر عوض شده و ضربهای مهلک بر نهضت وارد شود. به طور مثال در جریان نهضت اسلامی ایران خیلی از افراد، شوروی را بدلیل کمونیستبودن بزرگترین دشمن انقلاب میدانستند و امریکا را بدلیل عدم مخالفت علنی با دین، دوست میپنداشتند. در صورتی که امام از همان آغاز نهضت دشمن اصلی انقلاب و حامی شماره یک رژیم ستم شاهی را شناخت و آن را مورد حمله قرار داد تا بالاخره حاکمیت امریکا را از ایران برچید. نمونه دیگر در این زمینه شناخت منافقین است. اعضاء این گروه در سال 1350 در نجف اشرف به حضور امام رسیدند و بدنبال دریافت تائیدیه از امام بودند. این موضوع در شرایطی بود که اکثر مبارزین مسلمان و حتی روحانیون انقلابی آنان را تائید میکردند و از امام نیز می خواستند که منافقین را تائید نماید. اما امام علیرغم این سفارشات هرگز آنان را تائید نکرد و از همان ابتدا شناخت دقیق نسبتبه ماهیت آنها پیدا نمود. هفتمین ویژگی امام صبر انقلابی است. امام درحالیکه انقلابی ترین فرد زمان خود بود، صبورترین افراد نیز به حساب میآمد و این دو ویژگی به ظاهر متضاد در شخصیتبزرگی چون امام به حد کمال وجود داشت. امام در زمان مرجعیت آیت الله العظمی بروجردی علی رغم اینکه از بعضی عملکردها راضی نبودند و رفتار بعضی از نزدیکان ایشان را تایید نمیکردند، اما سالها مهر سکوت بر لب زدند و هیچ مطلبی بر زبان نیاوردند، زیرا این اقدام را حرکتی در جهت تضعیف مرجعیت میدانستند. نمونه دیگر از صبر انقلابی امام در مورد برخورد با بنی صدر بود. امام شناخت دقیقی نسبتبه بنی صدر داشتند و میدانستند که او لیاقت ریاست جمهوری کشوری اسلامی و انقلابی را ندارد، اما بدلیل مصلحت نظام با صبر و تحمل بسیار با او رفتار کردند تا مردم شناخت دقیقتری نسبتبه او پیدا کنند. در صورتیکه اگر چنین فرصتی به مردم داده نمی شد تا بنی صدر را بطور کامل بشناسند، ممکن بود گروهی به طرفداری از او برخیزند و درحالیکه کشور دچار جنگی خانمانسوز بود گرفتار یک درگیری داخلی نیز بشود. در همان زمان تعدادی از افراد انقلابی که واجد صبر انقلابی لازم نبودند و به همین دلیل پیچیدگی برخورد امام با بنی صدر را درک نمیکردند، اظهار داشتند که امام از خط خود خارج شده است. آنان نمیدانستند که در جریان یک انقلاب هماناندازه که افکار انقلابی ضروری و مهم است، صبر و حلم و تحمل نیز ضروری است و اگر این دو خصوصیت همراه یکدیگر نباشد، نهضتبا شکست مواجه خواهد شد. ویژگی مهم دیگر امام، مردم شناسی و مردم باوری است. امام با شناخت دقیق از روحیات، خواستهها و فرهنگ مردم خود، با آنها رابطهای بسیار مستحکم و صمیمانه ایجاد کرده بود. این رابطه به گونهای بود که تک تک آحاد ملت او را همچون پدری مهربان و دلسوز میپنداشتند و میدانستند که امام چیزی جز صلاح و مصلحت آنها را نمیخواهد. رابطه صمیمانه امام با مردم را میتوان در مراسم میلیونی تشییع جنازه او و با حضور دایمی مردم بر سر مزار شریف و حرم مطهرش به خصوص بعد از هشتسال جنگ و ده سال حکومت که طبیعتا همراه با مشکلات فراوان هست مشاهده نمود. امام خود را خدمتگزار مردم میدانست و به نظر و رای مردم با دیده احترام مینگریست. جمله معروف "میزان رای ملت است" بیانگر توجه خاصی است که ایشان به نظر مردم داشت. امام در پاسخ سوال یکی از مسئولین در مورد پیشرفت امور فرموده بود: تا جایی پیش بروید که بتوانید مردم را قانع کنید و اگر تشخیص دادید که کاری برای مردم قابل توجیه نیست از انجام آن خودداری کنید. دیگر خصوصیتی که میتوان برای امام ذکر نمود عشق به مستضعفین و تنفر از سرمایه داران و مرفهین بی درد است. امام با شناخت کامل از تاریخ صدر اسلام و پیروان صدیق پیامبر اکرم (ص)، بخوبی میدانست که تنها مستضعفین به ندای انقلاب اسلامی لبیک گفته و جان خود را در طبق اخلاص میگذارند. او بخوبی دریافته بود که مرفهین بی درد نه تنها بدنبال ایجاد تغییر در جامعه نیستند بلکه با تمام وجود با هر حرکتحق گرایانه و عدالت طلبانهای که بخواهد بنیانهای رژیم طاغوت را سست و پایههای حکومت عدل اسلامی را مستحکم نماید مخالفت میکنند. امام معتقد بود که وابستگی مادی آنان بهاندازهای است که حتی حاضر به برداشتن یک گام در جهتحق نیستند و منافع خود را به هر موضوع دیگری بویژه اسلام و انقلاب ترجیح می دهند. امام با توجه به این تحلیل نظر خود را در مورد سرمایه داران چنین بیان میدارد: من یک موی کوخ نشینان را به تمامی کاخ نشینان نخواهم داد. ایشان در جایی دیگر نیز تحلیل خود را از عملکرد مستضعفین و سرمایه داران چنین بیان نمودند: بروید خانواده شهدا را ببینید اکثر آنها از اقشار مستضعف هستند زیرا این گروه آماده فداکاری برای اسلام هستند و چنین خصوصیتی در سرمایه داران بی درد وجود ندارد.ویژگی دیگر امام اعتقاد راسخ به هدف است. واقعیت این است که در جریان یک نهضتبدلیل صعوبت راه و مشکلات فراوان بعضا تحمل مبارزین و مجاهدین کاهش یافته و مقاومت آنها در مواجهه با مشکلات متزلزل میشود; وجود چنین شرایطی گاه بقدری سخت و سنگین است که اصل هدف مبارزه را زیر سوال میبرد. این مسئله در مورد تمام نهضتها و طبعا در مورد انقلاب اسلامی ایران نیز وجود داشته است. هدف امام از ابتدای نهضتسقوط رژیم سلطنتی و برقراری حکومت اسلامی بود و با تمام وجود اعتقاد داشت که چنین کاری شدنی است. این هدف بقدری عظیم بود که تعداد زیادی از مردم و حتی مبارزین بزرگ نسبتبه تحقق آن دچار شک و شبهه بودند. آنان اعتقاد داشتند که رژیم شاه تا بن دندان مسلح بوده و از جانب تمامی قدرتهای جهانی حمایت میشود. بنابراین امکان سقوط رژیم وجود ندارد و باید مبارزه را با هدفی دیگر دنبال نمود. در این زمینه آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در یک سخنرانی بیان داشت که حتی آیت الله طالقانی که از مبارزین قدیمی و از بزرگان دین و سیاستبود، سقوط شاه را عملی نمی دانست و معتقد بود چنین واقعهای رخ نخواهد داد. اما حضرت امام در تمام طول مبارزه و علی رغم مشکلات بسیار حتی یکبار هم در مورد تحقق این هدف تردید به خود راه نداده و با صراحت اعلام میداشت که شاه باید برود. امام در این راه تحت تاثیر هیچکدام از نظریات دیگر قرار نگرفت و با جدیت تمام هدف را دنبال نمود تا در نهایتبه آن دستیافت. در اینجا مناسب استبه ذکر خاطرهای از شهید بزرگوار آیت الله مطهری بپردازیم. این خاطره میتواند تبیین کننده اعتقاد امام به هدف خود و همچنین اعتقاد ایشان به مردم باشد. استاد شهید مرتضی مطهری در زمان اقامتحضرت امام در پاریس به دیدار ایشان رفت. پس از بازگشت فرصتی دست داد تا به خدمت ایشان برسم. وقتی از حال امام استفسار کردم شهید مطهری با لبخند گفتحال ایشان خوب است و گوش به حرف هیچکس نمیدهند. سپس ایشان ادامه دادند من (مطهری) سرگذشت تمامی رهبران بزرگ دنیا اعم از مذهبی، ملی، مارکسیست و... را مطالعه کردهام، اما هیچکدام از آنها را بهاندازه امام معتقد به مردم ندیدم. امام معتقد است که اگر تاکنون در ایران کاری انجام نگرفته تقصیر ما آخوندها است، زیرا هر زمان که ما به صحنه آمدیم مردم هم آمدهاند و تا زمانی که ما در صحنه مبارزه هستیم مردم نیز مبارزه را ادامه خواهند داد. سپس شهید استاد مطهری اضافه نمود که امام میفرماید به من نگویید که رژیم ساقط شدنی نیست و شورای سلطنت را بپذیر، من اعتقاد دارم که نهضت قطعا به پیروزی میرسد ولی زمان آن را نمی دانم. برای من (امام) در جریان نهضت اتفاقاتی رخ داده است که دستخدا را در آن دیدهام و در پیروزی آن هیچ شک ندارم. دیگر خصوصیت امام انتخاب بهترین استراتژی جهت مبارزه است. در دوران قبل از انقلاب جو غالب، مبارزه مسلحانه با رژیم را تجویز مینمود. این استراتژی به عنوان نتیجه بررسی و جمعبندی مبارزات گذشته و ماهیت استبدادی رژیم عنوان میگردید و به عنوان دستاوردی علمی به تمام مبارزین ارائه میشد. طرفداران استراتژی مبارزه مسلحانه در انتقاد از استراتژی امام به این نکته اشاره میکردند که رژیم مسلح است و مستبد و تحمل هیچگونه حرکت اعتراضی مسالمت آمیز را ندارد و با کلیه حرکات مسالمت آمیز مردمی برخورد قهرآمیز دارد، بنابراین طبیعی است که با چنین رژیمی و با چنان ماهیتی برخورد مسالمت آمیز و غیر مسلحانه بی نتیجه خواهد بود.در مقابل این دیدگاه، استراتژی امام آگاهی دادن به تودههای مسلمان و خیزش عمومی و یکپارچه بود. امام بخوبی می دانست که اگر آگاهیهای اسلامی و سیاسی مردم بالا برود آنان خود کار را تمام خواهند کرد. ایشان با انتخاب این روش و علیرغم انتقادهای تمامی انقلابیون آن زمان مبارزه را ادامه داد تا پیروزی را برای ملت ایران به ارمغان آورد. استراتژی گل در مقابل گلوله که از ابتکارات ناب حضرت امام بود، بهیچوجه نمیتوانست در ذهن سازمانهایی که شناختی از اسلام، مردم و فرهنگ ایران نداشتند شکل بگیرد.عدهای از طرفداران تز مبارزه مسلحانه با پافشاری بر عقاید خود، پیروزی انقلاب را نتیجه افتادن اسلحه به دست مردم می دانستند. این نظر نیز مطابق واقع نمی باشد، زیرا زمانی که اسلحه به دست مردم افتاد رژیم سلطنتی شکسته بود. از آن گذشته دسترسی مردم به اسلحه و مردمی شدن مبارزه مسلحانه که عمدتا بدلیل پیوستن نیروهای مسلح به انقلاب اسلامی بود در چارچوب استراتژی امام قابل تبیین است نه در قالب استراتژی مبارزه مسلحانه بریده از مردم. خلاصه اینکه حضرت امام با انتخاب بهترین استراتژی جهت دستیابی به هدف روشهای دیگر مبارزه را علیرغم تهاجمی بودن آنها نفی کرد و ثابت نمود که استراتژی انتخابیش بهترین روش مبارزات در ایران اسلامی است. ویژگی دیگر امام که نقش بسیار موثری در پیشبرد انقلاب و تبعیت مردم داشت، اعتقاد به نقش زن در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی بود. در این مورد میتوان به این نکته اشاره کرد که امام تنها مرجع جهان تشیع بود که اجازه ورود جدی زنان را به صحنه مبارزه صادر کرد و آنان را از عزلتخانه به میدان سیاست و انقلاب کشاند و از این طریق بخش مهمی از جامعه اسلامی را در ارتباط با انقلاب فعال نمود. افکار امام موجب احساس استقلال سیاسی و فرهنگی در زنان گردید. ورود زنان به صحنه مبارزه مردان را به نحو موثرتری به صحنه مبارزه کشاند. اعتقاد حضرت امام به نقش سیاسی و اجتماعی زن عامل یک تحول اساسی در ذهنیت زن مسلمان ایرانی گردید و به او تفهیم نمود که مسلمان بودن با فعالیت اجتماعی تناقضی ندارد. ایناندیشه باعث گردید تا زن مسلمان با پشتسر گذاشتن تفکرات غربی وارد صحنههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و علمی شده و با انتخاب پوشش اسلامی در این صحنهها پیامی تازه برای تمامی زنان مسلمان جهان به ارمغان آورد.توجه حضرت امام به نقش زن در جامعه در زمان ارسال پیام برای گورباچف رئیس جمهور شوروی سابق بخوبی تجلی دارد. ایشان تاکید داشتند که حتما یکی از بانوان مسلمان هیات حامل پیام را همراهی کند تا از این طریق پیامی دیگر برای جهانیان ارسال نمائیم. ویژگی دیگر امام سرعت انتقال مطالب و مفاهیم است که در هدایت نهضت و اداره امور کشور اهمیتی خاص دارد. رهبر نهضت در صورتی که نتواند مسائل را به سرعت درک نماید و مشکلات را با تیزبینی خاص خود دریافت کند نهضت و یا حکومت را با معضل مواجه خواهد کرد. این موضوع بویژه در کشورهای جهان سوم از اهمیتبیشتری برخوردار است زیرا در این کشورها نقش فرد در اداره امور کشور بسیار بیشتر از کشورهای غربی است و در آنجا سیستم بیش از فرد در پیشرفت امور موثر است. در مورد این ویژگی شاید بتوان ادعا نمود که امام یک شخصیت منحصر به فرد بود و از کوچکترین خبر و یا گزارش بیشترین دریافتها را در حداقل زمان کسب مینمود که این امر در سهولت کار مجریان سهم بسزایی داشت. در این مورد نیز مناسب استخاطرهای از جناب آقای مهندس میرحسین موسوی نخست وزیر انقلابی ایران ذکر نمایم تا مساله بیشتر روشن شود. ایشان اظهار میداشت که در دوران مسئولیتم جلسات بسیاری با امام داشتم و درسهای فراوانی از ایشان آموختم. در این جلسات به فوقالعاده بودن امام پی بردم اما مسالهای که تا آخر برای من حل نشد این بود که امام علیرغم اینکه در انجام کار اجرایی به طور مستقیم دخالت ندارند چگونه کار اجرایی و مشکلات آن را بخوبی درک میکند و با کوچکترین توضیحی مطلب را بصورت کامل دریافت مینمود. مهندس موسوی معتقد بود که اگر این ویژگی امام را یک معجزه بدانیم سخن به گزافه نگفتهایم. مجموعه این ویژگیها به همراه خصوصیات دیگری از قبیل سیادت که ریشه عمیق در اعتقادات مردم ما دارد شرایطی را بوجود آورد تا مردم از میان تمامی مراجع، شخصیتهای مبارز روحانی، روشنفکران مذهبی، شخصیتها و گروههای ملی گرا، شخصیتها و گروههای اسلامی ملی، سازمانها و گروههای چریکی تنها و تنها امام را به رهبری برگزینند و جان و دل به ندای روح بخشش بسپارند و در پی او بزرگترین انقلاب قرن حاضر را به منصه ظهور برسانند. ( منبع : نگاهی به رمز و راز رهبری امام (ره) ، دکتر سید محمد صدر , پایگاه امام خمینی (ره) .)
چرا مردم امام ره را به رهبری برگزیدند و سراغ دیگران نرفتند؟
گاهی عظمتیک موضوع مانع از بررسی تحلیلی آن میشود و ابعاد مختلف مطلب آنگونه که باید و شاید مورد بررسی قرار نمی گیرد. رهبری حضرت امام و شخصیت والای آن بزرگ از این گروه موضوعات است، بطوریکه تاکنون، حتی درصدی از حق مطلب ادا نشده و ناگفتهها و نانوشتهها در این زمینه بسیار است. ازجمله مطالبی که تاکنون مورد توجه واقع نگردیده، پاسخ به این سوال است که چرا مردم امام را به رهبری برگزیدند و فرد یا گروه دیگری را به این سمت انتخاب ننمودند. به عبارت دیگر، امام دارای چه ویژگیهایی بود که مردم او را بر همه مراجع، شخصیتها، گروهها و سازمانهای سیاسی و مذهبی موجود ترجیح دادند و از آنان
پیروی نکردند؟ در این مقاله سعی بر این است که در حد توان به پاسخ سوال فوق پرداخته و ویژگیهای رهبری حضرت امام را مورد بررسی قرار دهیم.
برای پاسخ به سوال فوق باید به بررسی شخصیت همه جانبه و تکامل یافته امام پرداخت و ویژگیهای گوناگون و گاه به ظاهر متضاد ایشان را مورد بررسی قرار داد.
ویژگیهای مختلفی که به ندرت در یک فرد جمع میشود و از او شخصیتی میسازد که در تاریخ بعد از صدر اسلام کم نظیر و یا بی نظیر است.گرچه درک تمام وجوه شخصیتی حضرت امام در حد توان نگارنده نمیباشد، اما سعی بر آن است که با استعانت از آن روح بزرگ بعضی از ویژگیهای ایشان شرح داده شود.
اولین ویژگی مهم که باید مورد توجه قرار گیرد روحانی بودن امام است. روحانیت در جامعه ما از جایگاه خاصی برخوردار است و مردم با علم و تجربه دریافتهاند که این قشر همیشه حامی مظلومین و مخالف ظالمین بوده است. مردم ما به خوبی آگاهند که نهضتی در ایران به وقوع نپیوسته مگر اینکه روحانیت رهبری آن را برعهده داشته و یا اینکه بطور موثر در آن دخیل بوده است. این خصوصیات باعث میشود که مردم به این قشر اطمینان داشته و آنان را تکیه گاه خود بدانند. بنابراین اولین عاملی که زمینه را برای رهبری حضرت امام فراهم کرد روحانی بودن او بود.
ویژگی دوم امام مرجعیت است. مرجع در بینش شیعه جانشین امام معصوم است و حکم او مانند امام و پیامبر برای امت تلقی میشود. مردم مسلمان ایران حرکات اجتماعی و سیاسی خود را در چارچوب تکلیف شرعی انجام میدهند و از این طریق دنیای خود را با آخرت پیوند میزنند. آنها حاضر نیستند آخرت و قیامتخود را در اختیار فردی سیاسی و غیر مذهبی قرار دهند، زیرا بخوبی میدانند که در چارچوب ولایت فقیه و اجتهاد است که موضوع جنبه شرعی پیدا کرده و تکلیف به درستی انجام میشود.
ویژگی سوم امام فیلسوف بودن اوست. امام از اساتید بزرگ فلسفه در حوزه علمیه قم بود و آن را تدریس و ترویج میکرد. این اقدام امام در شرایطی صورت میگرفت که بعضی دیگر از فقها نه تنها با فلسفه مخالف بودند بلکه مدرسین آن را تکفیر میکردند. بینش فلسفی امام و تبحر در آن باعث پیچیدگی هرچه بیشتر ذهن امام شده و ایشان را از سادهاندیشیها مصون می داشت. برخورد صحیح امام با مسایل بغرنجسیاسی در طول مبارزه و عدم ارتکاب اشتباهات فاحش از جانب ایشان از این ویژگی امام نشات میگرفت.
از ویژگیهای دیگر امام که باید آن را مهمترین عامل موفقیت او به حساب آورد، خلوص است. امام بنده عابد و زاهد خدا بود و سالهای طولانی در خلوت عبادتگاه خود را خالص کرده بود. او تجسم عینی تسلیم در مقابل خدا بود و به همین جهتبزرگترین اتفاقات کوچکترین تاثیری برای او نداشت. امام موحدی بود که با اتصال به خداوند متعال دیگر قدرتها را خرد میدید و از این بابت هیچ نگرانی به خود راه نمیداد. امام اول کسی بود که به توصیه معروف خود (پیش از آنکه مردم به شما روی آورند خود را بسازید) عمل کرده و خود را آنچنان ساخته بود که اقبال میلیونها انسان یا ادبار آنها در نظرش تفاوتی نداشت. در عین حال آنچنان به این بندگان خدا ارزش قائل بود که حتی یکبار در طول عمرش به آنان دروغ نگفت و با آنان سیاسی کاری نکرد و سرتاسر عمر پربرکت و زندگی شریفش را در جهت رشد و نجات آنان صرف نمود. همین خلوص امام و درک عمیق آن از جانب مردم باعثشده بود که مردم در مواقع حساس ندای امام را لبیک گفته و به یاری او بشتابند; و کوچکترین شبههای در ذهن خود نسبتبه عملکرد او نداشته باشند. مردم به کرات دیده بودند که امام برای نجات اسلام و مصلحت مسلمین حاضر به معامله با آبروی خود است و در این راه ابایی از نابودیحیثیتخود که به مراتب مهمتر از نابودی جسم مادی است ندارد. خلوص امام در جمیع جهات عامل کمکها و راهنماییهای خداوند متعال در مقاطع حساس بود و این امر باعث میگردید که با الهامات دریافتی، صحیح ترین تصمیمات سیاسی را در حساسترین مقاطع اتخاذ نماید.
پنجمین خصوصیت امام که لازمه رهبری و مدیریت در هر سطحی میباشد نظم و انضباط در امور است. حضرت امام در رعایت نظم و انجام منظم برنامهها به گونهای عمل میکردند که نزدیکان از طریق انجام هر برنامه توسط ایشان زمان را تشخیص میدادند. آنان میدانستند که امام هر کاری را در چه ساعتی انجام میدهند و از این طریق وقت را مشخص میکردند. رعایت نظم هم در کارهای سیاسی و اجتماعی و هم در مسایل عبادی و حتی ورزشی امام وجود داشت. اقامه منظم نماز شب و پیاده روی روزانه برای مدت پنجاه سال بدون هیچگونه تغییر شاهد این مدعاست. امام در یکی از سخنرانیها عبارت نظم ما در بی نظمی است را مورد انتقاد قرار داده و گفتند نظم و انضباط از مهمترین اموری است که باید مورد توجه مسلمین قرار گیرد.
ویژگی مهم دیگر امام، دشمن شناسی است. در هدایتیک نهضت، شناخت دوستان و دشمنان و درجه بندی آنها از امور بسیار مهم است. گاه، حب و بغضها و یا ساده لوحیها باعث میشود جای این دو با یکدیگر عوض شده و ضربهای مهلک بر نهضت وارد شود. به طور مثال در جریان نهضت اسلامی ایران خیلی از افراد، شوروی را بدلیل کمونیستبودن بزرگترین دشمن انقلاب میدانستند و امریکا را بدلیل عدم مخالفت علنی با دین، دوست میپنداشتند. در صورتی که امام از همان آغاز نهضت دشمن اصلی انقلاب و حامی شماره یک رژیم ستم شاهی را شناخت و آن را مورد حمله قرار داد تا بالاخره حاکمیت امریکا را از ایران برچید. نمونه دیگر در این زمینه شناخت منافقین است. اعضاء این گروه در سال 1350 در نجف اشرف به حضور امام رسیدند و بدنبال دریافت تائیدیه از امام بودند. این موضوع در شرایطی بود که اکثر مبارزین مسلمان و حتی روحانیون انقلابی آنان را تائید میکردند و از امام نیز می خواستند که منافقین را تائید نماید. اما امام علیرغم این سفارشات هرگز آنان را تائید نکرد و از همان ابتدا شناخت دقیق نسبتبه ماهیت آنها پیدا نمود.
هفتمین ویژگی امام صبر انقلابی است. امام درحالیکه انقلابی ترین فرد زمان خود بود، صبورترین افراد نیز به حساب میآمد و این دو ویژگی به ظاهر متضاد در شخصیتبزرگی چون امام به حد کمال وجود داشت. امام در زمان مرجعیت آیت الله العظمی بروجردی علی رغم اینکه از بعضی عملکردها راضی نبودند و رفتار بعضی از نزدیکان ایشان را تایید نمیکردند، اما سالها مهر سکوت بر لب زدند و هیچ مطلبی بر زبان نیاوردند، زیرا این اقدام را حرکتی در جهت تضعیف مرجعیت میدانستند. نمونه دیگر از صبر انقلابی امام در مورد برخورد با بنی صدر بود. امام شناخت دقیقی نسبتبه بنی صدر داشتند و میدانستند که او لیاقت ریاست جمهوری کشوری اسلامی و انقلابی را ندارد، اما بدلیل مصلحت نظام با صبر و تحمل بسیار با او رفتار کردند تا مردم شناخت دقیقتری نسبتبه او پیدا کنند. در صورتیکه اگر چنین فرصتی به مردم داده نمی شد تا بنی صدر را بطور کامل بشناسند، ممکن بود گروهی به طرفداری از او برخیزند و درحالیکه کشور دچار جنگی خانمانسوز بود گرفتار یک درگیری داخلی نیز بشود. در همان زمان تعدادی از افراد انقلابی که واجد صبر انقلابی لازم نبودند و به همین دلیل پیچیدگی برخورد امام با بنی صدر را درک نمیکردند، اظهار داشتند که امام از خط خود خارج شده است. آنان نمیدانستند که در جریان یک انقلاب هماناندازه که افکار انقلابی ضروری و مهم است، صبر و حلم و تحمل نیز ضروری است و اگر این دو خصوصیت همراه یکدیگر نباشد، نهضتبا شکست مواجه خواهد شد.
ویژگی مهم دیگر امام، مردم شناسی و مردم باوری است. امام با شناخت دقیق از روحیات، خواستهها و فرهنگ مردم خود، با آنها رابطهای بسیار مستحکم و صمیمانه ایجاد کرده بود. این رابطه به گونهای بود که تک تک آحاد ملت او را همچون پدری مهربان و دلسوز میپنداشتند و میدانستند که امام چیزی جز صلاح و مصلحت آنها را نمیخواهد. رابطه صمیمانه امام با مردم را میتوان در مراسم میلیونی تشییع جنازه او و با حضور دایمی مردم بر سر مزار شریف و حرم مطهرش به خصوص بعد از هشتسال جنگ و ده سال حکومت که طبیعتا همراه با مشکلات فراوان هست مشاهده نمود. امام خود را خدمتگزار مردم میدانست و به نظر و رای مردم با دیده احترام مینگریست. جمله معروف "میزان رای ملت است" بیانگر توجه خاصی است که ایشان به نظر مردم داشت.
امام در پاسخ سوال یکی از مسئولین در مورد پیشرفت امور فرموده بود: تا جایی پیش بروید که بتوانید مردم را قانع کنید و اگر تشخیص دادید که کاری برای مردم قابل توجیه نیست از انجام آن خودداری کنید.
دیگر خصوصیتی که میتوان برای امام ذکر نمود عشق به مستضعفین و تنفر از سرمایه داران و مرفهین بی درد است. امام با شناخت کامل از تاریخ صدر اسلام و پیروان صدیق پیامبر اکرم (ص)، بخوبی میدانست که تنها مستضعفین به ندای انقلاب اسلامی لبیک گفته و جان خود را در طبق اخلاص میگذارند. او بخوبی دریافته بود که مرفهین بی درد نه تنها بدنبال ایجاد تغییر در جامعه نیستند بلکه با تمام وجود با هر حرکتحق گرایانه و عدالت طلبانهای که بخواهد بنیانهای رژیم طاغوت را سست و پایههای حکومت عدل اسلامی را مستحکم نماید مخالفت میکنند. امام معتقد بود که وابستگی مادی آنان بهاندازهای است که حتی حاضر به برداشتن یک گام در جهتحق نیستند و منافع خود را به هر موضوع دیگری بویژه اسلام و انقلاب ترجیح می دهند.
امام با توجه به این تحلیل نظر خود را در مورد سرمایه داران چنین بیان میدارد: من یک موی کوخ نشینان را به تمامی کاخ نشینان نخواهم داد. ایشان در جایی دیگر نیز تحلیل خود را از عملکرد مستضعفین و سرمایه داران چنین بیان نمودند: بروید خانواده شهدا را ببینید اکثر آنها از اقشار مستضعف هستند زیرا این گروه آماده فداکاری برای اسلام هستند و چنین خصوصیتی در سرمایه داران بی درد وجود ندارد.ویژگی دیگر امام اعتقاد راسخ به هدف است. واقعیت این است که در جریان یک نهضتبدلیل صعوبت راه و مشکلات فراوان بعضا تحمل مبارزین و مجاهدین کاهش یافته و مقاومت آنها در مواجهه با مشکلات متزلزل میشود; وجود چنین شرایطی گاه بقدری سخت و سنگین است که اصل هدف مبارزه را زیر سوال میبرد. این مسئله در مورد تمام نهضتها و طبعا در مورد انقلاب اسلامی ایران نیز وجود داشته است.
هدف امام از ابتدای نهضتسقوط رژیم سلطنتی و برقراری حکومت اسلامی بود و با تمام وجود اعتقاد داشت که چنین کاری شدنی است. این هدف بقدری عظیم بود که تعداد زیادی از مردم و حتی مبارزین بزرگ نسبتبه تحقق آن دچار شک و شبهه بودند. آنان اعتقاد داشتند که رژیم شاه تا بن دندان مسلح بوده و از جانب تمامی قدرتهای جهانی حمایت میشود. بنابراین امکان سقوط رژیم وجود ندارد و باید مبارزه را با هدفی دیگر دنبال نمود. در این زمینه آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در یک سخنرانی بیان داشت که حتی آیت الله طالقانی که از مبارزین قدیمی و از بزرگان دین و سیاستبود، سقوط شاه را عملی نمی دانست و معتقد بود چنین واقعهای رخ نخواهد داد. اما حضرت امام در تمام طول مبارزه و علی رغم مشکلات بسیار حتی یکبار هم در مورد تحقق این هدف تردید به خود راه نداده و با صراحت اعلام میداشت که شاه باید برود. امام در این راه تحت تاثیر هیچکدام از نظریات دیگر قرار نگرفت و با جدیت تمام هدف را دنبال نمود تا در نهایتبه آن دستیافت.
در اینجا مناسب استبه ذکر خاطرهای از شهید بزرگوار آیت الله مطهری بپردازیم. این خاطره میتواند تبیین کننده اعتقاد امام به هدف خود و همچنین اعتقاد ایشان به مردم باشد.
استاد شهید مرتضی مطهری در زمان اقامتحضرت امام در پاریس به دیدار ایشان رفت. پس از بازگشت فرصتی دست داد تا به خدمت ایشان برسم. وقتی از حال امام استفسار کردم شهید مطهری با لبخند گفتحال ایشان خوب است و گوش به حرف هیچکس نمیدهند. سپس ایشان ادامه دادند من (مطهری) سرگذشت تمامی رهبران بزرگ دنیا اعم از مذهبی، ملی، مارکسیست
و... را مطالعه کردهام، اما هیچکدام از آنها را بهاندازه امام معتقد به مردم ندیدم. امام معتقد است که اگر تاکنون در ایران کاری انجام نگرفته تقصیر ما آخوندها است، زیرا هر زمان که ما به صحنه آمدیم مردم هم آمدهاند و تا زمانی که ما در صحنه مبارزه هستیم مردم نیز مبارزه را ادامه خواهند داد. سپس شهید استاد مطهری اضافه نمود که امام میفرماید به من نگویید که رژیم ساقط شدنی نیست و شورای سلطنت را بپذیر، من اعتقاد دارم که نهضت قطعا به پیروزی میرسد ولی زمان آن را نمی دانم. برای من (امام) در جریان نهضت اتفاقاتی رخ داده است که دستخدا را در آن دیدهام و در پیروزی آن هیچ شک ندارم.
دیگر خصوصیت امام انتخاب بهترین استراتژی جهت مبارزه است. در دوران قبل از انقلاب جو غالب، مبارزه مسلحانه با رژیم را تجویز مینمود. این استراتژی به عنوان نتیجه بررسی و جمعبندی مبارزات گذشته و ماهیت استبدادی رژیم عنوان میگردید و به عنوان دستاوردی علمی به تمام مبارزین ارائه میشد. طرفداران استراتژی مبارزه مسلحانه در انتقاد از استراتژی امام به این نکته اشاره میکردند که رژیم مسلح است و مستبد و تحمل هیچگونه حرکت اعتراضی مسالمت آمیز را ندارد و با کلیه حرکات مسالمت آمیز مردمی برخورد قهرآمیز دارد، بنابراین طبیعی است که با چنین رژیمی و با چنان ماهیتی برخورد مسالمت آمیز و غیر مسلحانه بی نتیجه خواهد بود.در مقابل این دیدگاه، استراتژی امام آگاهی دادن به تودههای مسلمان و خیزش عمومی و یکپارچه بود. امام بخوبی می دانست که اگر آگاهیهای اسلامی و سیاسی مردم بالا برود آنان خود کار را تمام خواهند کرد. ایشان با انتخاب این روش و علیرغم انتقادهای تمامی انقلابیون آن زمان مبارزه را ادامه داد تا پیروزی را برای ملت ایران به ارمغان آورد. استراتژی گل در مقابل گلوله که از ابتکارات ناب حضرت امام بود، بهیچوجه نمیتوانست در ذهن سازمانهایی که شناختی از اسلام، مردم و فرهنگ ایران نداشتند شکل بگیرد.عدهای از طرفداران تز مبارزه مسلحانه با پافشاری بر عقاید خود، پیروزی انقلاب را نتیجه افتادن اسلحه به دست مردم می دانستند. این نظر نیز مطابق واقع نمی باشد، زیرا زمانی که اسلحه به دست مردم افتاد رژیم سلطنتی شکسته بود. از آن گذشته دسترسی مردم به اسلحه و مردمی شدن مبارزه مسلحانه که عمدتا بدلیل پیوستن نیروهای مسلح به انقلاب اسلامی بود در چارچوب استراتژی امام قابل تبیین است نه در قالب استراتژی مبارزه مسلحانه بریده از مردم. خلاصه اینکه حضرت امام با انتخاب بهترین استراتژی جهت دستیابی به هدف روشهای دیگر مبارزه را علیرغم تهاجمی بودن آنها نفی کرد و ثابت نمود که استراتژی انتخابیش بهترین روش مبارزات در ایران اسلامی است.
ویژگی دیگر امام که نقش بسیار موثری در پیشبرد انقلاب و تبعیت مردم داشت، اعتقاد به نقش زن در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی بود. در این مورد میتوان به این نکته اشاره کرد که امام تنها مرجع جهان تشیع بود که اجازه ورود جدی زنان را به صحنه مبارزه صادر کرد و آنان را از عزلتخانه به میدان سیاست و انقلاب کشاند و از این طریق بخش مهمی از جامعه اسلامی را در ارتباط با انقلاب فعال نمود. افکار امام موجب احساس استقلال سیاسی و فرهنگی در زنان گردید. ورود زنان به صحنه مبارزه مردان را به نحو موثرتری به صحنه مبارزه کشاند. اعتقاد حضرت امام به نقش سیاسی و اجتماعی زن عامل یک تحول اساسی در ذهنیت زن مسلمان ایرانی گردید و به او تفهیم نمود که مسلمان بودن با فعالیت اجتماعی تناقضی ندارد. ایناندیشه باعث گردید تا زن مسلمان با پشتسر گذاشتن تفکرات غربی وارد صحنههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و علمی شده و با انتخاب پوشش اسلامی در این صحنهها پیامی تازه برای تمامی زنان مسلمان جهان به ارمغان آورد.توجه حضرت امام به نقش زن در جامعه در زمان ارسال پیام برای گورباچف رئیس جمهور شوروی سابق بخوبی تجلی دارد. ایشان تاکید داشتند که حتما یکی از بانوان مسلمان هیات حامل پیام را همراهی کند تا از این طریق پیامی دیگر برای جهانیان ارسال نمائیم.
ویژگی دیگر امام سرعت انتقال مطالب و مفاهیم است که در هدایت نهضت و اداره امور کشور اهمیتی خاص دارد. رهبر نهضت در صورتی که نتواند مسائل را به سرعت درک نماید و مشکلات را با تیزبینی خاص خود دریافت کند نهضت و یا حکومت را با معضل مواجه خواهد کرد. این موضوع بویژه در کشورهای جهان سوم از اهمیتبیشتری برخوردار است زیرا در این کشورها نقش فرد در اداره امور کشور بسیار بیشتر از کشورهای غربی است و در آنجا سیستم بیش از فرد در پیشرفت امور موثر است. در مورد این ویژگی شاید بتوان ادعا نمود که امام یک شخصیت منحصر به فرد بود و از کوچکترین خبر و یا گزارش بیشترین دریافتها را در حداقل زمان کسب مینمود که این امر در سهولت کار مجریان سهم بسزایی داشت. در این مورد نیز مناسب استخاطرهای از جناب آقای مهندس میرحسین موسوی نخست وزیر انقلابی ایران ذکر نمایم تا مساله بیشتر روشن شود. ایشان اظهار میداشت که در دوران مسئولیتم جلسات بسیاری با امام داشتم و درسهای فراوانی از ایشان آموختم. در این جلسات به فوقالعاده بودن امام پی بردم اما مسالهای که تا آخر برای من حل نشد این بود که امام علیرغم اینکه در انجام کار اجرایی به طور مستقیم دخالت ندارند چگونه کار اجرایی و مشکلات آن را بخوبی درک میکند و با کوچکترین توضیحی مطلب را بصورت کامل دریافت مینمود. مهندس موسوی معتقد بود که اگر این ویژگی امام را یک معجزه بدانیم سخن به گزافه نگفتهایم.
مجموعه این ویژگیها به همراه خصوصیات دیگری از قبیل سیادت که ریشه عمیق در اعتقادات مردم ما دارد شرایطی را بوجود آورد تا مردم از میان تمامی مراجع، شخصیتهای مبارز روحانی، روشنفکران مذهبی، شخصیتها و گروههای ملی گرا، شخصیتها و گروههای اسلامی ملی، سازمانها و گروههای چریکی تنها و تنها امام را به رهبری برگزینند و جان و دل به ندای روح بخشش بسپارند و در پی او بزرگترین انقلاب قرن حاضر را به منصه ظهور برسانند.
( منبع : نگاهی به رمز و راز رهبری امام (ره) ، دکتر سید محمد صدر , پایگاه امام خمینی (ره) .)
- [سایر] شرایط رهبری از دیدگاه امام راحل(ره)؟
- [سایر] چرا امام راحل(ره) از بین اشکال و مدلهای مختلف حکومت، نظام (جمهوری اسلامی) را برگزیدند؛ در حالی که نظام جمهوری در اسلام و سیره معصومین نبوده است؟
- [سایر] چرا امام خمینی(ره) بعد انقلاب به مشهد نرفتند؟
- [سایر] آیا اقتدار مقام معظم رهبری نسبت به اقتدار امام (ره) تضعیف شده است؟
- [سایر] سوال: چرا امام راحل(ره) از بین اشکال و مدلهای مختلف حکومت، نظام (جمهوری اسلامی) را برگزیدند؛ در حالی که نظام جمهوری در اسلام و سیره معصومین نبوده است؟
- [سایر] آیا رهبری امام خمینی (ره) در قالب رهبری فرهمند قابل تعریف است یا رهبری قانونی؟
- [سایر] استراتژی و رهبری امام خمینی ره چه ویژگی هایی دارد؟
- [سایر] چرا باید از تحریف امام(ره)پیشگیری نمود؟روشهای مقابله با تحریف امام(ره)کدام است؟
- [سایر] از دیدگاه مقام معظم رهبری ویژگی های مهم امام خمینی(ره) چیست؟
- [سایر] چگونه آرمان گرایی و واقع گرایی در رهبری امام خمینی (ره) قابل جمع بود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که نمی داند وقت تنگ شده یا نه، باید وضو بگیرد یا غسل کند، ولی اگر می داند مقدار کمی وقت دارد اما می ترسد اگر سراغ وضو یا غسل برود به نماز نرسد باید تیمم کند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر سر از سجده بردارد و ببیند امام در سجده است؛ چنانچه به خیال اینکه سجده اول امام است؛ به قصد اینکه با امام سجده کند به سجده رود و بفهمد سجده دوم امام بوده؛ سجده دوم او حساب می شود و اگر به خیال اینکه سجده دوم امام است به سجده رود و بفهمد که سجده اول امام بوده؛ باید به قصد سجده با امام سجده را تمام کند و دوباره با امام به سجده رود.
- [آیت الله سبحانی] کسی که یک رکعت از امام عقب مانده وقتی امام تشهد رکعت آخر را می خواند نیم خیز بنشیند و صبر کند تا امام تشهد نماز را بگوید و بعد برخیزد. شرائط امام جماعت:
- [آیت الله اردبیلی] مأموم نباید جلوتر از امام بایستد و به احتیاط واجب باید کمی عقبتر از امام بایستد؛ ولی اگر مأموم فقط یک مرد باشد، بنابر احتیاط واجب باید در سمت راست امام بایستد و میتواند مساوی با امام بایستد و چنانچه قدّ مأموم بلندتر از امام باشد و در رکوع و سجود سر او جلوتر از امام باشد، اشکالی ندارد.
- [آیت الله بهجت] اگر سر از سجده بردارد و ببیند امام در سجده است، چنانچه به خیال اینکه سجده اول امام است، به قصد اینکه با امام سجده کند به سجده رود و بفهمد سجده دوم امام بوده، سجده دوم مأموم حساب میشود و نمازش صحیح است، و اگر به خیال اینکه سجده دوم امام است به سجده رود و بفهمد سجده اول امام بوده، سجده اول او خواهد بود و بقیه نماز را با امام میخواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] هرگاه بداند نماز امام باطل است مثلا بداند امام وضو ندارد اگر چه خود امام ملتفت نباشد نمی تواند به او اقتدا کند
- [آیت الله نوری همدانی] هر گاه بداند نماز امام باطل ا ست مثلاً بداند امام وضو ندارد ، اگر چه خود امام ماتفت نباشد ، نمی تواند به او اقتدا کند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] هرگاه بداند نماز امام باطل است مثلاً بداند امام وضو ندارد اگرچه خود امام ملتفت نباشد نمی تواند به او اقتدا کند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه بداند نماز امام باطل است؛ مثلا بداند امام وضو ندارد اگرچه خود امام ملتفت نباشد؛ نمی تواند به او اقتدا کند.
- [آیت الله خوئی] هرگاه بداند نماز امام باطل است، مثلًا بداند که امام وضو ندارد، اگرچه خود امام ملتفت نباشد، نمیتواند به او اقتدا کند.