آیا اقتدار مقام معظم رهبری نسبت به اقتدار امام (ره) تضعیف شده است؟
در پاسخ به این سوال باید چند نکته را مورد توجه قرار دهیم: 1- معنای اقتدار 2- عوامل اقتدار امام خمینی(ره)3- بررسی عوامل اقتدار در مقام معظم رهبری (معنای اقتدار) (مفهوم اقتدار با مفهوم قدرت و نفوذ پیوندی تنگاتنگ دارد، اقتدار به معنی قدرت مشروع است، اقتدار را قدرت مبتنی بر رضایت تلقی کرده‌اند)[1] اقتدار انواع مختلفی دارد: (1- اقتدار زورمندانه، اقتدار مبتنی به زور اقتداری نامشروع است 2- اقتدار ناشی از قانون اساسی مانند اقتدار رئیس جمهوری یا فرماندار 3- اقتدار فرّهی (کاریزماتیک)‌ اگر حق فرمانروایی از صفات ویژة رهبر بر آمده باشد، اقتدار فرّهی پدید می‌آید 4- اقتدار دینی، اقتدار دینی به کسانی که در سلسله مراتب دینی موقعیت برتری دارند مربوط است 5- اقتدار نخبگان 6- اقتدار سنتی که بر سنتها و قرارهای اجتماعی مبنتی است).[2] (عوامل اقتدار مرحوم امام) عواملی که سبب اقتدار مرحوم امام بودند عبارتند از: 1- شخصیت بلند و ویژگیهای والای ایشان 2- حمایت مردم و خصلت مردمی بودن ایشان 3- ایدئولوژی اسلام و مکتب پویای آن. (بی‌شک صداقت، صراحت، شجاعت، سازش ناپذیری، از جان گذشتگی، صلابت و قاطعیت عشق به اسلام، مقام عرفانی، وارستگی، شخصیت والای علمی و فقاهتی و سادگی معنی‌دار زندگی امام (ره)‌در ارائه الگوی رهبری مؤثر بوده است.)[3] در کنار شخصیت برجستة امام و نقش رهبری ایشان حمایت مردم به عنوان سرمایه‌های انقلاب اسلامی از ایشان یکی از عوامل اقتدار حضرت امام (ره) محسوب می‌شد، اگر نبود این اقبال عمومی مردم و حمایت از ایشان به تنهائی کاری را از پیش نمی‌بردند. لذا بدون تردید یکی از عوامل اقتدار مرحوم امام و پیروزی انقلاب اسلامی مشارکت و حضور گستردة‌ مردم در صحنه بود لذا مرحوم امام نیز به مردم بسیار توجه می‌فرمودند. (امام خمینی (ره) به این علت رهبر بلامنازع و بلامعارض این نهضت شد که علاوه بر اینکه واقعاً شرایط و مزایای یک رهبر در فرد ایشان جمع بود، ایشان در مسیر فکری و روحی و نیازهای مردم قرار داشتند).[4] علاوه بر این دو ویژگی عامل مهم دیگری که در اقتدار مرحوم امام مؤثر بود مکتب اسلام بود که نظام ولایت فقیه را در عصر غیبت مطرح نموده است. بی‌شک از جان گذشتگی و مبارزه خستگی ناپذیر با ظلم و ظالم و دفاع سرسختانه از مظلوم و صداقت و صراحت و شجاعت و سازش ناپذیری این رهبر در انتخاب او نقش داشته است اما مطلب اساسی چیز دیگری است و آن اینکه ندای امام خمینی (ره) از قلب فرهنگ و از اعماق تاریخ و از ژرفای روح این ملت برمی‌خواست)[5] (رمز موفقیت ایشان این بود که مبارزه را در قالب مفاهیم اسلامی به پیش برد. ایشان با ظلم مبارزه کرد ولی مبارزه با ظلم را با معیارهای اسلامی مطرح کرد)[6] این سه ویژگی سبب اقتدار مرحوم امام و رمز موفقیت انقلاب اسلامی بوده است لذا حفظ ویژگیهای این سه رکن موجب اقتدار نظام و تداوم و توسعة‌ آن می‌گردد و هر نوع آسیبی که به این سه رکن وارد آید موجبات زمان تدریجی و انحطاط انقلاب را فراهم خواهد کرد. (بررسی عوامل اقتدار در مقام معظم رهبری) برای بررسی اقتدار در مقام معظم رهبری و کاهش یا عدم کاهش اقتدار ایشان نسبت به مرحوم امام باید عوامل اقتدار در ایشان را مورد توجه قرار دهیم اما از نظر شخصیت و ویژگیهای فردی و صلاحیت رهبری با گذشت بیش از یک دهه از رهبری و زعامت جامعه اسلامی، کفایت و لیاقت خود را نشان داده‌اند و از آزمایشها و امتحانات بزرگ، سرافراز بیرون آمده‌اند و خصوصیات وویژگیهای مرحوم امام در وجود ایشان متبلور است و هر شخص واقع‌بینی این حقیقت را درک خواهد نمود از نظر حمایت مردمی نیز مردم نشان داده‌اند همانگونه که در ابتدای انقلاب اسلامی در تمامی صحنه‌ها حضور و مشارکت داشته‌اند اکنون نیز این مشارکت را حفظ کرده‌اند ولی عواملی سبب شده است که مشارکت مردم در برخی موارد کم رنگ شود و این ناشی از چند عامل است: 1- عملکرد برخی مسئولان کشور و رفتارهای جناحی و توجه نکردن به خواست مردم 2- عدم توجه به نیازهای مردم و حل مشکلات اقتصادی آنها، حل مشکلات اساسی - اقتصادی مردم از اهم مسایل انقلاب است، رفع بی‌عدالتی‌های اقتصادی، اجتماعی و برقراری نظام اقتصادی عادلانه اسلامی برای حفظ نشاط و تداوم انقلاب ضروری است و عدم توجه به این مشکلات سبب دلسردی مردم خواهد شد 3- وجود شکافهای طبقاتی و تبعیضات عامل دیگر کاهش مشارکت مردم است 4- تبلیغات رسانه‌های غربی و نفوذ فرهنگ غرب در جامعه اسلامی و ظهور روشنفکران غرب زده که با حجمه تبلیغاتی خود زمینة تضعیف اعتقاد دینی و هدایت اسلامی مردم را سبب شده‌اند و بعضاً‌ سبب دلسردی آنها گشته‌اند لذا (با توجه به هویت اصیل انقلاب تداوم و بقای آن در صورتی تضمین خواهد شد که این هویت محفوظ بماند و حفظ و نگهداری این هویت در صورتی ممکن است که دولت اسلامی چه در حال و چه در آینده از مسیر عدالتخواهی اسلامی و روشن و بینش اسلامی خارج نشود و شکافهای طبقاتی و تبعیضها را براندازد و برای اسلامی کردن تمام امور تلاش نماید).[7] (بنابراین با توجه به عوامل پیروزی انقلاب اسلامی آفات مهم و خطرناک انقلاب را می‌توان کناره‌گیری مردم از صحنه، عدم تلاش پیگیر در پیاده کردن اهداف ایدئولوژیک انقلاب اسلامی به ویژه با تکیه بر اصول و همچنین ایجاد تفرقه و تشتت در میان مسئولین انقلاب، دانست).[8] پس آنچه این تصور را ایجاد می‌کند که اقتدار مقام معظم زهبری نسبت به مرحوم امام کاهش پیدا نموده است در واقع بروز مشکلات اقتصادی، بی‌عدالتی‌ها، تبعیض، فساد و عدم انسجام میان مسئولین کشور است که همواره مقام معظم رهبری به رفع این مشکلات تأکید فرموده‌اند و محور اصلاحات را مبارزه با فساد و فقه و تبعیض قرار داده‌اند. بدون شک آنچه رهبری را وصول به اهداف فوق مساعدت خواهد نمود علاوه بر خصوصیات شخصی رهبر حضور در صحنه و آگاهی و پشتیبانی مردمی است که بدون آن حتی حضرت امیر (ع) نیز کاری از پیش نخواهد برد و در تاریخ شاهد و گواه ما در این مدعا است. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. منوچهر محمدی، انقلاب اسلامی زمینه‌ها و پیامدها، نشر معارف 80، از ص99 تا 130. 2. استاد مطهری (ره)، پیرامون انقلاب اسلامی، انتشارات صدرا، از ص50 تا 61. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . عبدالرحمن عالم، بنیادهای علم سیاست، تهران، نشر تی، 1375، ص100. [2] . همان، ص103 [3] . عمید زنجانی، عباسعلی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، تهران، کتاب طوبی، 1376، ص17. [4] . مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، انتشارات صدرا، 1368، ص50. [5] . همان، ص119. [6] . همان، ص51. [7] . جمعی از نویسندگان، امروز و فردای انقلاب اسلامی ایران، نشر نوید اسلام، 1359، ص187 و 188. [8] . محمدی، منوجهر، انقلاب اسلامی زمینه‌ها و پیامدها، نشر معارف، 1380، ص285.
عنوان سوال:

آیا اقتدار مقام معظم رهبری نسبت به اقتدار امام (ره) تضعیف شده است؟


پاسخ:

در پاسخ به این سوال باید چند نکته را مورد توجه قرار دهیم: 1- معنای اقتدار 2- عوامل اقتدار امام خمینی(ره)3- بررسی عوامل اقتدار در مقام معظم رهبری
(معنای اقتدار)
(مفهوم اقتدار با مفهوم قدرت و نفوذ پیوندی تنگاتنگ دارد، اقتدار به معنی قدرت مشروع است، اقتدار را قدرت مبتنی بر رضایت تلقی کرده‌اند)[1] اقتدار انواع مختلفی دارد:
(1- اقتدار زورمندانه، اقتدار مبتنی به زور اقتداری نامشروع است
2- اقتدار ناشی از قانون اساسی مانند اقتدار رئیس جمهوری یا فرماندار
3- اقتدار فرّهی (کاریزماتیک)‌ اگر حق فرمانروایی از صفات ویژة رهبر بر آمده باشد، اقتدار فرّهی پدید می‌آید
4- اقتدار دینی، اقتدار دینی به کسانی که در سلسله مراتب دینی موقعیت برتری دارند مربوط است
5- اقتدار نخبگان
6- اقتدار سنتی که بر سنتها و قرارهای اجتماعی مبنتی است).[2]
(عوامل اقتدار مرحوم امام)
عواملی که سبب اقتدار مرحوم امام بودند عبارتند از: 1- شخصیت بلند و ویژگیهای والای ایشان 2- حمایت مردم و خصلت مردمی بودن ایشان 3- ایدئولوژی اسلام و مکتب پویای آن.
(بی‌شک صداقت، صراحت، شجاعت، سازش ناپذیری، از جان گذشتگی، صلابت و قاطعیت عشق به اسلام، مقام عرفانی، وارستگی، شخصیت والای علمی و فقاهتی و سادگی معنی‌دار زندگی امام (ره)‌در ارائه الگوی رهبری مؤثر بوده است.)[3] در کنار شخصیت برجستة امام و نقش رهبری ایشان حمایت مردم به عنوان سرمایه‌های انقلاب اسلامی از ایشان یکی از عوامل اقتدار حضرت امام (ره) محسوب می‌شد، اگر نبود این اقبال عمومی مردم و حمایت از ایشان به تنهائی کاری را از پیش نمی‌بردند. لذا بدون تردید یکی از عوامل اقتدار مرحوم امام و پیروزی انقلاب اسلامی مشارکت و حضور گستردة‌ مردم در صحنه بود لذا مرحوم امام نیز به مردم بسیار توجه می‌فرمودند. (امام خمینی (ره) به این علت رهبر بلامنازع و بلامعارض این نهضت شد که علاوه بر اینکه واقعاً شرایط و مزایای یک رهبر در فرد ایشان جمع بود، ایشان در مسیر فکری و روحی و نیازهای مردم قرار داشتند).[4] علاوه بر این دو ویژگی عامل مهم دیگری که در اقتدار مرحوم امام مؤثر بود مکتب اسلام بود که نظام ولایت فقیه را در عصر غیبت مطرح نموده است. بی‌شک از جان گذشتگی و مبارزه خستگی ناپذیر با ظلم و ظالم و دفاع سرسختانه از مظلوم و صداقت و صراحت و شجاعت و سازش ناپذیری این رهبر در انتخاب او نقش داشته است اما مطلب اساسی چیز دیگری است و آن اینکه ندای امام خمینی (ره) از قلب فرهنگ و از اعماق تاریخ و از ژرفای روح این ملت برمی‌خواست)[5] (رمز موفقیت ایشان این بود که مبارزه را در قالب مفاهیم اسلامی به پیش برد. ایشان با ظلم مبارزه کرد ولی مبارزه با ظلم را با معیارهای اسلامی مطرح کرد)[6] این سه ویژگی سبب اقتدار مرحوم امام و رمز موفقیت انقلاب اسلامی بوده است لذا حفظ ویژگیهای این سه رکن موجب اقتدار نظام و تداوم و توسعة‌ آن می‌گردد و هر نوع آسیبی که به این سه رکن وارد آید موجبات زمان تدریجی و انحطاط انقلاب را فراهم خواهد کرد.
(بررسی عوامل اقتدار در مقام معظم رهبری)
برای بررسی اقتدار در مقام معظم رهبری و کاهش یا عدم کاهش اقتدار ایشان نسبت به مرحوم امام باید عوامل اقتدار در ایشان را مورد توجه قرار دهیم اما از نظر شخصیت و ویژگیهای فردی و صلاحیت رهبری با گذشت بیش از یک دهه از رهبری و زعامت جامعه اسلامی، کفایت و لیاقت خود را نشان داده‌اند و از آزمایشها و امتحانات بزرگ، سرافراز بیرون آمده‌اند و خصوصیات وویژگیهای مرحوم امام در وجود ایشان متبلور است و هر شخص واقع‌بینی این حقیقت را درک خواهد نمود از نظر حمایت مردمی نیز مردم نشان داده‌اند همانگونه که در ابتدای انقلاب اسلامی در تمامی صحنه‌ها حضور و مشارکت داشته‌اند اکنون نیز این مشارکت را حفظ کرده‌اند ولی عواملی سبب شده است که مشارکت مردم در برخی موارد کم رنگ شود و این ناشی از چند عامل است: 1- عملکرد برخی مسئولان کشور و رفتارهای جناحی و توجه نکردن به خواست مردم 2- عدم توجه به نیازهای مردم و حل مشکلات اقتصادی آنها، حل مشکلات اساسی - اقتصادی مردم از اهم مسایل انقلاب است، رفع بی‌عدالتی‌های اقتصادی، اجتماعی و برقراری نظام اقتصادی عادلانه اسلامی برای حفظ نشاط و تداوم انقلاب ضروری است و عدم توجه به این مشکلات سبب دلسردی مردم خواهد شد 3- وجود شکافهای طبقاتی و تبعیضات عامل دیگر کاهش مشارکت مردم است 4- تبلیغات رسانه‌های غربی و نفوذ فرهنگ غرب در جامعه اسلامی و ظهور روشنفکران غرب زده که با حجمه تبلیغاتی خود زمینة تضعیف اعتقاد دینی و هدایت اسلامی مردم را سبب شده‌اند و بعضاً‌ سبب دلسردی آنها گشته‌اند لذا (با توجه به هویت اصیل انقلاب تداوم و بقای آن در صورتی تضمین خواهد شد که این هویت محفوظ بماند و حفظ و نگهداری این هویت در صورتی ممکن است که دولت اسلامی چه در حال و چه در آینده از مسیر عدالتخواهی اسلامی و روشن و بینش اسلامی خارج نشود و شکافهای طبقاتی و تبعیضها را براندازد و برای اسلامی کردن تمام امور تلاش نماید).[7]
(بنابراین با توجه به عوامل پیروزی انقلاب اسلامی آفات مهم و خطرناک انقلاب را می‌توان کناره‌گیری مردم از صحنه، عدم تلاش پیگیر در پیاده کردن اهداف ایدئولوژیک انقلاب اسلامی به ویژه با تکیه بر اصول و همچنین ایجاد تفرقه و تشتت در میان مسئولین انقلاب، دانست).[8]
پس آنچه این تصور را ایجاد می‌کند که اقتدار مقام معظم زهبری نسبت به مرحوم امام کاهش پیدا نموده است در واقع بروز مشکلات اقتصادی، بی‌عدالتی‌ها، تبعیض، فساد و عدم انسجام میان مسئولین کشور است که همواره مقام معظم رهبری به رفع این مشکلات تأکید فرموده‌اند و محور اصلاحات را مبارزه با فساد و فقه و تبعیض قرار داده‌اند. بدون شک آنچه رهبری را وصول به اهداف فوق مساعدت خواهد نمود علاوه بر خصوصیات شخصی رهبر حضور در صحنه و آگاهی و پشتیبانی مردمی است که بدون آن حتی حضرت امیر (ع) نیز کاری از پیش نخواهد برد و در تاریخ شاهد و گواه ما در این مدعا است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. منوچهر محمدی، انقلاب اسلامی زمینه‌ها و پیامدها، نشر معارف 80، از ص99 تا 130.
2. استاد مطهری (ره)، پیرامون انقلاب اسلامی، انتشارات صدرا، از ص50 تا 61.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . عبدالرحمن عالم، بنیادهای علم سیاست، تهران، نشر تی، 1375، ص100.
[2] . همان، ص103
[3] . عمید زنجانی، عباسعلی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، تهران، کتاب طوبی، 1376، ص17.
[4] . مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، انتشارات صدرا، 1368، ص50.
[5] . همان، ص119.
[6] . همان، ص51.
[7] . جمعی از نویسندگان، امروز و فردای انقلاب اسلامی ایران، نشر نوید اسلام، 1359، ص187 و 188.
[8] . محمدی، منوجهر، انقلاب اسلامی زمینه‌ها و پیامدها، نشر معارف، 1380، ص285.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین