پارادوکس عزل را توضیح دهید. پرسش فوق دارای ابهام می باشد اگرمنظور این است که (در فرض وقوع هم زمان عزل رهبری از سوی مجلس خبرگان وانحلال مجلس خبرگان به وسیله رهبر، کدام یک مقدم است؟ ) در این زمینه گفتنی است : هر چند این موضوع اختصاصی به عزل رهبری و مجلس خبرگان ندارد؛ بلکه در هر موردی که دو قدرت وجود داشته باشد که هر یک بتواند دیگری را برکنار کند، نیز این پرسش مطرح است. برای مثال در کشورهایی که رئیسجمهور حق انحلال مجلس را دارد؛ این سئوال مطرح میشود که اگر رئیسجمهور مجلس را منحل کند و در همان زمان مجلس نیز رئیسجمهور را از قدرت برکنار کند، چاره چیست و تصمیم کدام یک مقدم است؟ اما این اشکال درباره ولیفقیه و مجلس خبرگان وارد نیست؛ زیرا علیرغم نادر بودن این فرض، اگر زمانی چنین اتفاقی بیفتد، براساس قانون اساسی تصمیم مجلس خبرگان، فصلالخطاب خواهد بود؛ چنان که در اصل یکصد و یازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مجلس خبرگان قانونا حق عزل و برکناری رهبری را دارد. از طرف دیگر چنین اختیاری قانوناً برای رهبری در نظر گرفته نشده است ر.ک: آیةاللَّه جوادی آملی، ولایت فقیه، ولایت، فقاهت وعدالت، نشر اسرا، 1378، ص 845.. بنابراین قول و تصمیم مجلس خبرگان، قانوناً حجّت و ملاک عمل است. از نظر اندیشه و تئوری نیز در فرض وقوع چنین مسئلهای، قول خبرگان رهبری مقدم است؛ زیرا هر چند ولایت فقیهواجد شرایط، ثبوتاً و در عالم واقع منبعث از کشف و شناسایی خبرگان نیست؛ ولی از نظر اثباتی، ولایت چنین فقیهی و وجوب و لزوم اطاعت از او، بر کشف خبرگان - که واسطه در تشخیص مردماند - معتبر است. بنابراینبه مجرّد اینکه خبرگان رهبری، رأی به فقدان صلاحیت رهبر داد، دیگر چنین فردی اثباتاً (ولایت) ندارد و فرمان او مبنی بر انحلال مجلس خبرگان، فاقد اعتبار است ولایت فقیه و جمهوری اسلامی، حمیدرضا شاکرین و علیرضا محمدی، قم: نشر معارف، 1383، صص 282- 280.. و این مطلب یکی از افتخارات نظام حکومت ولایی است، که عزل و نصب حاکم شرعی از سوی خداست و حاکمیّت او بر تقوا استوار است پرسشها و پاسخها، آیةاللَّه مصباح یزدی.. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 3/100115207)
پارادوکس عزل را توضیح دهید.
پرسش فوق دارای ابهام می باشد اگرمنظور این است که (در فرض وقوع هم زمان عزل رهبری از سوی مجلس خبرگان وانحلال مجلس خبرگان به وسیله رهبر، کدام یک مقدم است؟ ) در این زمینه گفتنی است :
هر چند این موضوع اختصاصی به عزل رهبری و مجلس خبرگان ندارد؛ بلکه در هر موردی که دو قدرت وجود داشته باشد که هر یک بتواند دیگری را برکنار کند، نیز این پرسش مطرح است. برای مثال در کشورهایی که رئیسجمهور حق انحلال مجلس را دارد؛ این سئوال مطرح میشود که اگر رئیسجمهور مجلس را منحل کند و در همان زمان مجلس نیز رئیسجمهور را از قدرت برکنار کند، چاره چیست و تصمیم کدام یک مقدم است؟ اما این اشکال درباره ولیفقیه و مجلس خبرگان وارد نیست؛ زیرا علیرغم نادر بودن این فرض، اگر زمانی چنین اتفاقی بیفتد، براساس قانون اساسی تصمیم مجلس خبرگان، فصلالخطاب خواهد بود؛ چنان که در اصل یکصد و یازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مجلس خبرگان قانونا حق عزل و برکناری رهبری را دارد. از طرف دیگر چنین اختیاری قانوناً برای رهبری در نظر گرفته نشده است ر.ک: آیةاللَّه جوادی آملی، ولایت فقیه، ولایت، فقاهت وعدالت، نشر اسرا، 1378، ص 845.. بنابراین قول و تصمیم مجلس خبرگان، قانوناً حجّت و ملاک عمل است. از نظر اندیشه و تئوری نیز در فرض وقوع چنین مسئلهای، قول خبرگان رهبری مقدم است؛ زیرا هر چند ولایت فقیهواجد شرایط، ثبوتاً و در عالم واقع منبعث از کشف و شناسایی خبرگان نیست؛ ولی از نظر اثباتی، ولایت چنین فقیهی و وجوب و لزوم اطاعت از او، بر کشف خبرگان - که واسطه در تشخیص مردماند - معتبر است. بنابراینبه مجرّد اینکه خبرگان رهبری، رأی به فقدان صلاحیت رهبر داد، دیگر چنین فردی اثباتاً (ولایت) ندارد و فرمان او مبنی بر انحلال مجلس خبرگان، فاقد اعتبار است ولایت فقیه و جمهوری اسلامی، حمیدرضا شاکرین و علیرضا محمدی، قم: نشر معارف، 1383، صص 282- 280.. و این مطلب یکی از افتخارات نظام حکومت ولایی است، که عزل و نصب حاکم شرعی از سوی خداست و حاکمیّت او بر تقوا استوار است پرسشها و پاسخها، آیةاللَّه مصباح یزدی.. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 3/100115207)
- [سایر] منظور از اینکه ولی فقیه در صورت از دست دادن شرایط خود به خود عزل می شود، چیست؟ به هر حال باید او را عزل کرد و در نتیجه از این جهت تفاوتی با دیگر پستها ندارد؟
- [سایر] آیا این گفته صحیح است که «دموکراسی پارادوکس مفهومی دارد»؟
- [سایر] اختلاف نظر موجب رشد و پیشرفت میشود ولی در نهجالبلاغه آمده که «الخلاف یهدم الرأی» این تضاد و پارادوکس چگونه قابل حل است؟
- [آیت الله سبحانی] اگر زوج، زوجه را از وکالت عزل کند، و مدعی شود شرط عدم عزل وکیل، ضمن عقد خارج لازم نبوده ولکن محضر ازدواج مدعی است عقد خارج لازم وجود داشته است آیا عزل او صحیح است؟
- [سایر] از دیدگاه حقوق اساسی تطبیقی، شیوه عزل رهبری در ایران چه امتیازاتی بر شیوه عزل بالاترین مقامات سایر کشورها دارد؟
- [سایر] از دیدگاه حقوق اساسی تطبیقی، شیوه عزل رهبری در ایران چه امتیازاتی بر شیوه عزل بالاترین مقامات سایر کشورها دارد؟
- [آیت الله سبحانی] هرگاه موکل وکیل را عزل کند و وکیل از عزل اطلاع نداشته باشد و معامله ای انجام دهد ولی خریدار از عزل وکیل مطلع باشد آیا معامله نافذ است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در عقد وکالت موکل شرط بلا عزل کرده است ولی بعد از مدتی وکیل را عزل می کند آیا شرعا جایز است؟
- [آیت الله نوری همدانی] آیا عزل در اسلام جایز است؟
- [آیت الله سبحانی] آیا امکان عزل امام جماعت راتب وجود دارد؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر انسان با اجازه موکّل خود کسی را از طرف او وکیل کند، نمیتواند آن وکیل را عزل نماید و اگر وکیل اوّل بمیرد یا موکّل او را عزل کند، وکالت دومی باطل نمیشود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر وکیل با اجازه موکّل کسی را از طرف خود وکیل کند، موکّل و وکیل اوّل میتوانند آن وکیل را عزل کنند و اگر وکیل اوّل بمیرد یا عزل شود، وکالت دوم باطل میشود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر انسان با اجازه موکل خودش کسی را از طرف او وکیل کند، نمیتواند آن وکیل را عزل نماید و اگروکیل اوّل بمیرد، یا موکل او را عزل کند وکالت دومی باطل نمیشود.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر انسان بااجازة مُوکِّل ،خودش کسی را از طرف او وکیل کند ، نمی تواند آن وکیل را عزل نماید واگر وکیل اوّل بمیرد یا مُوکِّل ، او را عزل کند وکالت دوّم باطل نمی شود .
- [آیت الله نوری همدانی] اگر وکیل با اجازه مُوکِّل ، کسی را از طرف خودش وکیل کند مُوکِّل و وکیل می توانند آن وکیل را عزل کنند و اگر وکیل اوّل بمیرد ، یا عزل شود وکالت دوّمی باطل می شود .
- [آیت الله سبحانی] اگر انسان با اجازه موکل خودش کسی را از طرف او وکیل کند، نمی تواند آن وکیل را عزل نماید. و اگر وکیل اول بمیرد، یا موکل، او را عزل کند وکالت دومی باطل نمی شود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر انسان با اجازه موکل خودش کسی را از طرف او وکیل کند نمی تواند آن وکیل را عزل نماید و اگر وکیل اول بمیرد، یا موکل، او را عزل کند وکالت دومی باطل نمی شود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر وکیل با اجازه موکل؛ کسی را از طرف خودش وکیل کند؛ موکل و وکیل اول می توانند آن وکیل را عزل کنند و اگر وکیل اول بمیرد یا عزل شود؛ وکالت دومی باطل می شود.
- [آیت الله خوئی] اگر وکیل با اجاز موکل کسی را از طرف او وکیل کند نمیتواند آن وکیل را عزل نماید و اگر وکیل اول بمیرد یا موکل، او را عزل کند وکالت دومی باطل نمیشود.
- [امام خمینی] اگر انسان با اجازه موکل خودش کسی را از طرف او وکیل کند، نمیتواند آن وکیل را عزل نماید، و اگر وکیل اول بمیرد یا موکل او را عزل کند وکالت دومی باطل نمیشود.