جنگ نرم به چه روش هایی انجام می شود؟
روش‌های جنگ نرم‌ مجموعه روش‌هایی که در تهدیدات نرم به کار گرفته می‌شود را می‌توان به سه روش (گفتاری، رفتاری و شبکه‌ای) تقسیم نمود. در ادامه به اختصار به تعریف هر کدام از این روش‌ها می‌پردازیم: یک. روش‌های گفتاری‌ روش‌های گفتاری در اعمال تهدیدات نرم را می‌توان به چهار بخش (عملیات روانی)، (عملیات ادراکی)، (دیپلماسی عمومی) و (فریب استراتژیکی) تقسیم نمود: 1. عملیات روانی‌ به مجموعه طرح‌ها و اقداماتی گفته می‌شود که به دنبال تشویق، تهییج و تحریک افکار عمومی در خصوص یک مسأله‌ای مشخص و با اهداف از پیش تعیین شده است. عملیات روانی به طور کلی در چارچوب اقدامات اطلاعاتی و با اهداف پنهانی قرار دارد و آثار، نتایج و همچنین ابزارها و شیوه‌های آن به راحتی قابل شناسایی نیست. عملیات روانی بیشتر در شرایط بحرانی مانند جنگ، شورش و اغتشاش؛ یا در شرایط ناپایدار و شکننده مانند التهاب در روابط دو کشور، مورد استفاده قرار می‌گیرد. فرضیات عملیات روانی بر این است که توان جنگیدن دشمن جدا از ابزارها و جنگ‌افزارهای نظامی، بر اراده نیروی انسانی معطوف به جنگ استوار است. انواع عملیات روانی‌ 1. عملیات روانی آشکار: این نوع عملیات به طور معمول با استفاده از تبلیغات سفید (تبلیغاتی که هویت منبع آن معلوم است) انجام می‌شود اغلب موارد عملیات روانی که با عناوین رسمی (مانند رادیو آمریکا) به اجرا در می‌آیند. از مصادیق این نوع عملیات‌اند. 2. عملیات روانی پنهانی: عملیاتی است که منبع انتشار آن فاش نمی‌شود، یا اگر هم کشف شد، آن دولت بتواند هر گونه دخالتی را انکار کند. عملیات روانی پنهان معمولاً به وسیله تبلیغات سیاه و خاکستری به اجرا در می‌آید. اهداف عملیات روانی‌ هدف از عملیات روانی تغییر (رفتار) و (نگرش) مخاطب در جهت مطلوب است. این مطلوب بودن باتوجه به شرایط طرفین به سه دسته تقسیم می‌شود: 1. بین گروه‌ها در یک کشور: عملیات روانی بین دو گروه، بیشتر برای کسب قدرت است اما با توجه به تخریبی بودن عملیات روانی در نهایت شهروندان آن کشور متضرر خواهند شد و کشور آسیب خواهد دید. 2. بین دو کشور غیرمتخاصم: در این حالت هدف عملیات کسب امتیازهای اقتصادی و سیاسی است و هر کشور در جهت منافع ملی خود سعی بر امتیازگیری بیشتری دارد. 3. دو کشور متخاصم: در این حالت مطلوب بودن، تغییر رژیم یا تغییرات اساسی در رفتار کشور مقابل و نگرش بین دو کشور است. نمونه‌هایی از تغییر نگرش‌ 1. بدبین‌سازی شهروندان نسبت به حاکمیت، 2. ناکارآمد نشان دادن مسئولان کشور هدف، 3. القای وجود تبعیض و نبود آزادی در کشور هدف، 4. القای عقب‌ماندگی کشور نسبت به دیگر کشورها، 5. القای ناجی بودن کشور دشمن، 6. بزرگ جلوه دادن قدرت دشمن. نمونه‌هایی از تغییر رفتار 1. مقاومت قانونی در برابر حاکمیت، 2. مقاومت غیرقانونی در برابر حاکمیت (شورشگری)، 3. مقاومت نکردن در برابر نفوذ دشمن، 4. کمک به دشمن برای نفوذ به کشور. ابزار عملیات روانی‌ ابزار عملیات روانی به دو دسته؛ (فشار عملی) و (فشارهای تبلیغاتی- روانی) تقسیم می‌شوند. فشارهای عملی در عملیات فراملی چهار دسته‌اند: اقتصادی، فرهنگی - سیاسی، دیپلماتیک و نظامی. ابزارهای تبلیغاتی - روانی عبارتند از: تلویزیون، رادیو، خبرگزاری‌ها، مطبوعات و اینترنت که هر یک با توجه به خرده هدف‌های عملیاتی روانی کارایی ویژه‌ای دارند. برای مثال در امر شورشگری، تلویزیون‌های ماهواره‌ای و رادیوهای خارجی بیشترین تأثیر را بر شهروندان آن کشور آماج خواهند داشت.(1) لازم به ذکر است ابزارهای روانی و تبلیغات به عنوان ابزارهای مکمل، پس از موفقیت نسبی ابزارهای عملی استفاده می‌شود. 2. عملیات ادراکی‌ تأثیرگذاری بر نگرش‌ها، باورها، عقاید، اهداف و ارزش‌های طرف مقابل با هدف ایجاد تغییر در مخاطبان تا سرحد همسو شدن آن‌ها با اهداف و منابع عمل‌کننده را می‌توان عملیات ادراکی(2) معنا نمود این نوع عملیات به جای این که مخاطب را تهییج یا یکباره و فوری وادار به عکس‌العمل نماید، نگرش آن‌ها را نسبت به مسایل اساسی مانند ایده حاکمیت تحت تأثیر قرار دهد. در عملیات ادراکی از فنون و شگردهای مختلفی مانند برگزاری جلسات نقد و بررسی، مباحثه و گفت و گو، نظریه‌پردازی و مواردی مانند این استفاده می‌شود(3). 3. دیپلماسی عمومی (یا مردم محور) اصطلاحی است که از اواسط دهه 1960 میلادی و در هنگامه جنگ سرد در آمریکا و دیگر کشورهای بلوک غرب مطرح شد. مفهوم کلی دیپلماسی عمومی برقراری روابط حسنه دولت‌ها با ملت‌ها به جای روابط بین دولت‌ها و در جهت فتح قلوب و اذهان عمومی همه یا بخش‌های انتخاب شده‌ای از مردم کشورهای هدف از طریق سیاست‌های فرهنگی و اجتماعی می‌باشد. یک تعریف رسمی جدید از دیپلماسی عمومی بریتانیا این گونه است: (کار برای رسیدن به اهداف و نفوذ کردن مثبت در دیدگاه‌های افراد و سازمان‌های خارجی نسبت به بریتانیا و همکاری آن‌ها با بریتانیا)(4). این روش هزینه اجرای تصمیمات و پیگیری منافع و مقصد را به حداقل می‌رساند و سد مقاومت‌ها در برابر (دیگران) یا (بیگانگان) را می‌شکند. در این میان، رسانه‌هایی که مخاطبانی بیرون از مرزهای جغرافیایی یک کشور دارند، بیشترین کمک را به پیشبرد منافع ملی خواهند داشت.(5) این روش از جهت هدف با روش عملیات ادراکی شباهت زیادی دارد؛ اما از جهت نحوه و سازمان اجرایی متفاوت است. زیرا متولی دیپلماسی عمومی، دستگاه سیاست خارجی کشور عمل کننده است، در حالی که متولی عملیات ادراکی، رسانه‌ها، دستگاه‌های آموزشی و سازمان‌های غیردولتی‌اند.(6) با توجه به دامنه فعالیت‌های متعارف و نامتعارف دیپلمات‌های محلی بریتانیا در ایران، شاید بتوان لندن را پیشگام دیپلماسی عمومی دولت‌های سلطه‌جوی خارجی در تاریخ ایران و احتمالاً دیگر کشورهای خاورمیانه حتی پیش از رایج شدن اصطلاح و سیاستی مشخص با این نام داشت. دیپلماسی عمومی بریتانیا در قرن 21 شکل نوینی به خود گرفت. در واقع سیاستمداران و سیاست‌گذاران بریتانیایی پس از چند دهه دریافته بودند که بدون یک بازنگری اساسی در برنامه‌های سنتی مرسوم دیپلماسی عمومی خود قادر به رقابت با دیگر قدرت‌های حاضر در این صحنه در جهان امروز نخواهد بود. از زمان تدوین و انتشار گزارش لرد کارتر به بعد، بخش دیپلماسی عمومی در کمیسیون سیاست خارجی پارلمان بریتانیا نیز فعال و به طرز قابل ملاحظه‌ای بیشتر از گذشته موجب تعامل قانونگذاران آن کشور با سرویس جهانی بی.بی.سی و بریتیش کانسل و مسئولان آن مؤسسات در جهت دگردیسی و پوست‌اندازی آن دو نهاد سنتی و رسمی شده است. وزارت خارجه بریتانیا محورهای اساسی کنونی دیپلماسی عمومی این کشور را این گونه اعلام کرده است: 1. سرویس جهانی بی.بی.سی‌ 2. بریتیش کانسل (شورای فرهنگی بریتانیا) 3. شبکه خبری ماهواره‌ای بی.اس.ان (بریتیش ساتلایت نیوز) 4. سازمان نمایشگاه‌های فرهنگی و تجاری بین‌المللی بریتانیا البته باید توجه داشت که بحث دیپلماسی عمومی بریتانیا بحث سیاست هماهنگ نهادهای مختلف برای اهداف مختلف راهبردی و دراز مدت است. در این مسیر نباید متوقع بود که لحظه به لحظه فعالیت‌های کوتاه مدت و روزمره نهادهایی همانند سرویس جهانی بی.بی.سی و یا بریتیش کانسل منطبق بر سیاست‌های اعلام شده دولتی بنماید. بلکه رسیدن به هدف نهایی و فتح قلوب و اذهان مخاطبان در خارج از مرزهای بریتانیا در میان مدت و درازمدت است که باید از هر طریقی و لو دادن امتیاز و ضررهایی در کوتاه مدت حاصل شود.(7) 4. فریب استراتژیکی‌ عملیات فریب را (سلسله اقدامات سازمان یافته و پنهانی که به منظور تأثیرگذاری بر ذهنیت حریف طراحی و اجرا می‌شود و هدف اصلی آن ایجاد انحراف، در تصمیمات حریف از طریق ارائه اطلاعات هدایت شده و گاه غلط و اجبار وی به اقدام یا عدم اقدام در جهت منافع ملی کشور خودی یا به ضرر منافع خود) تعریف می‌کنند.(8) آماج اصلی فریب استراتژیک، نهادها و سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور هدف است. بر این اساس چنانچه طراحان فریب استراتژیک بتوانند در حداقل منابع و مجاری اطلاعاتی چنین سازمان‌هایی نفوذ کرده احتمال تبدیل شدن محتوای اطلاعاتی فریب دهنده به عنوان یک گزارش یا بخشی از یک گزارش اطلاعاتی ارایه شده از سوی سرویس‌های نظامی، امنیتی و اطلاعاتی کشور مخاطب بالا خواهد رفت.(9) فریب استراتژیک با روش عملیات روانی که پیشتر ذکر شد شباهت‌هایی دارد. از جمله: - هر دو به ذهنیت افراد توجه کرده و در تلاش برای تأثیرگذاری بر آن‌اند. - هر دو مشتمل بر سلسله اقداماتی هدفمند و سازمان‌یافته می‌باشند. - هر دو جزو اقدامات سری و پنهان محسوب می‌شوند.(10) در عین حال؛ این دو روش تفاوت‌های مهمی هم با هم دارند: اولین نقطه افتراق فریب استراتژیک و عملیات روانی، محدوده تأثیرگذاری عملیات روانی (نگرش عامه مردم یک جامعه) است، در حالی که فریب، (ذهنیت سوژه‌ای خاص) (فرد، گروه یا سازمان معین) را هدف قرار می‌دهند. دوم، این که هدف عمده عملیات روانی، عواطف و احساسات عموم افراد یک جامعه خاص (افکار عمومی) می‌باشد. در حالی که هدف عملیات فریب، تصمیم‌گیران، فرماندهان و افراد خاصی ازجامعه‌ای مشخص در محیط حریف است. دو. روش‌های رفتاری‌ روش‌های رفتاری دومین دسته از روش‌های اعمال تهدیدات نرم‌اند. در روش‌های رفتاری، هدف اصلی شکل دادن به رفتارهای جمعی، متناسب با خواسته‌ها، اهداف و برنامه‌های تهدیدگر است. این روش را می‌توان به چهاربخش: (اعتراض)، (عدم همکاری با دولت)، (مداخله غیرخشونت‌آمیز) و (جذب مخالفان حکومت) تقسیم نمود. 1. اعتراض‌ به اقداماتی گفته می‌شود که حکایت از نشان دادن اعتراض و نارضایتی بدون مداخله و رویارویی با نیروهای پلیس داشته باشد؛ که در صورت تکرار و روندسازی می‌تواند تبدیل به مقاومت شود. اعتراض می‌تواند به صورت تحصن، مخالفت‌خوانی، کم‌کاری، کارشکنی و تجمع مسالمت‌آمیز انجام شود.(11) 2. عدم همکاری با دولت (نافرمانی مدنی) به مجموعه اقداماتی گفته می‌شود که از سوی مردم یا برخی جمعیت‌ها به منظور ایجاد محدودیت یا خودداری از همکاری‌های سیاسی، اقتصادی،اجتماعی و امنیتی با دولت اتخاذ گردد. مواردی مانند عدم پرداخت مالیات، قبوض مصارف خدمات عمومی، بیرون کشیدن پول و سرمایه خود از شبکه‌های دولتی، عدم مشارکت سیاسی مانند عدم مشارکت در انتخابات.(12) 3. مداخله غیرخشونت‌آمیز به معنای ایجاد اختلال در نظم عمومی مؤسسات، سازمان‌ها، برنامه‌ها، طرح‌ها و فعالیت‌های دولت، توسط افراد، تشکل‌ها و دولت‌های دیگر است. نوع اقدام حتماً باید غیرخشونت‌آمیز باشد؛ مثلاً خرابکاری نامحسوس یا تصرف غیرخشونت‌آمیز یک ساختمان یا نهاد دولتی از جمله این موارد است.(13) 4. جذب مخالفان حکومت‌ به معنای جرأت دادن به مخالفان و حمایت از آنان در هنگام سختی و خطر با هدف هویت‌بخشی، انسجام بخشی، تحریک‌پذیری، افزایش انگیزه و اعتماد به منظور ایمان‌سازی مسیر مقابله از سوی یک دولت یا سازمان دشمن علیه دولتی دیگر است.(14) سه. روش‌های شبکه‌ای‌ در روش‌های مبتنی بر شبکه، هدف اصلی اطلاعات و ارتباطات بر روی شبکه است. بنابراین اینترنت‌ها، مخازن و پایگاه‌های اطلاعاتی و سایت‌های کنترل و فرمان از بخش‌های مهم و مورد توجه در این روش‌اند. روش‌های شبکه‌ای را به دو دسته می‌توان تقسیم کرد: 1. دیجیتالی؛ روش‌های دیجیتالی به روش‌هایی گفته می‌شود که از طریق فعالیت در فضای دیجیتالی اهداف جنگی را پی می‌گیرد و یا به دنبال اختلال در ارتباط، سرقت اطلاعات و یا اختلال در سامانه‌های مدیریت در شبکه‌های اینترنت و اینترانت هستند؛ از این اقدامات به جنگ رایانه‌ای هم تعبیر می‌کنند. حمله‌های هکری را می‌توان مشهورترین روش دیجیتالی دانست. 2. الکترونیکی؛ روش‌های الکترونیکی مجموعه روش‌هایی است که از طریق وسایل الکترونیکی مانند ماهواره و رادیو و تلویزیون اهداف کشور مهاجم را پی می‌گیرند و یا به دنبال اختلال در این وسایل و امواج مربوطه‌شان هستند.(15) ابزارهای جنگ نرم‌ وسعت ابعاد و زمینه‌های جنگ نرم سبب می‌شود که دایره وسیعی از ابزار مدرن را در زمره ابزارهای این جنگ بگنجانیم. به علاوه که خصلت ابتکاری و ابداعی در این جنگ سبب می‌شود این دایره هم‌چنان وسعت بیشتری یابد و ابزارهای جدید و ابداعی هم به این فهرست افزوده شوند. این ابزارها را در یک تقسیم‌بندی می‌توان در سه عنوان گنجاند: (صنایع فرهنگی)، (رسانه‌ها)، (فن‌آوری‌های نوین ارتباطی و تبلیغاتی). که همگی ارتباطی تنگاتنگ و پیچیده با هم دارند. یک. صنایع فرهنگی‌ 1. سینما؛ جذابیت فراوان و قدرت تأثیرگذاری و نیز قابلیت بالای تکثیر محصولات صنعت سینما، سبب شده است که دنیای غرب به عنوان مخترع و صاحب اولیه این صنعت، بیشترین استفاده را از آن در جهت تبلیغ و ترویج فرهنگ و ارزش‌های خود در جوامع دیگر ببرد و سهمی ویژه را در این راستا به این صنعت اختصاص دهد. تأسیس تشکیلاتی چون هالیوود از بزرگترین گام‌ها در این راستا است. سینمای آمریکا، به اقتضای دیگر مصنوعات سرمایه‌داری، بر پایه سکس و خشونت و ترس شکل گرفته است و ترویج کننده فرهنگ غربی و در موارد بسیار حاوی هجمه‌های صریح و غیرصریح به فرهنگ‌ها و نظام‌های ارزشی مخالف و مقابل غرب، از جمله ارزش‌های دینی می‌باشد. در کشور ما نیز بخش قابل توجهی از برنامه‌های شبکه‌های داخلی به دوبله و پخش همین فیلم‌ها البته با اعمال پاره‌ای ممیزی‌های اخلاقی اختصاص دارد که موارد بسیاری این ممیزی‌ها اصلاحی در خصلت ترویجی آن‌ها نمی‌تواند تغییر ایجاد کند. به علاوه که امروزه با گسترش ماهواره‌ها طیف وسیعی از فیلم‌ها قابل دسترسی است. 2. کارتون (انیمیشن)؛ در کنار سینما، صنعت انیمیشن‌سازی (پویانمایی) هم صنعت مستقلی است که هواداران بسیاری را خصوصاً در بین مخاطبان کودک و نوجوان به خود جذب کرده است. شخصیت‌های ساده و دوست‌داشتنی دنیای کارتون برای مخاطبان و دوستداران کودک و نوجوان‌شان به آسانی به عنوان الگو پذیرفته می‌شوند و کودکان سعی می‌کنند از رفتارها و برخوردهای آنان تقلید کنند. وجود همین قابلیت مهم است که سبب شده کارتون‌ها در فرآیند هجوم نرم جهان غرب علیه دیگر فرهنگ‌ها و کشورها نقشی ویژه را به خود اختصاص دهند. این رویکرد را خصوصاً در نسل جدید کارتون‌ها می‌توان دید. در برخی موارد دامنه بهره‌برداری از کارتون‌ها به بیان مضامین سیاسی نیز کشیده می‌شود و شخصیت‌های محبوب کارتون‌ها به نمایندگان و مبلغان فرهنگ و سبک زندگی و ارزش‌های جامعه غربی به سراسر جهان اعزام می‌شوند. 3. ماهواره؛ ماهواره امکانات بی‌نظیری را پیش روی صاحبان رسانه و دولت‌ها و قدرت‌ها گذاشته است که رسانه‌های پیشین در تأمین آن‌ها ناتوان بودند. شاید بتوان کار ویژه ماهواره در جنگ نرم را به جهت فضای آزاد و رها از چارچوب و قانونی که بر آن حاکم است انتشار برنامه‌ها و مطالبی دانست که مخالف و مغایر با ارزش‌ها و اصول کشور مورد هدف‌اند. 4. اسباب‌بازی؛ یکی از کالاهای فرهنگی مؤثر که با توجه به قشر مخاطب‌اش اهمیتی دوچندان و وضعیتی حساس دارد، اسباب‌بازی‌ها است. اسباب‌بازی‌های ساخته شرکت‌های غربی، ترویج دهنده فرهنگ غربی برای کودکان دیگر کشورها است تا از همان سنین کودکی با این فرهنگ آشنا شده و با آن انس بگیرند!! 5. بازی‌های یارانه‌ای؛ پس از رواج استفاده از رایانه در منازل شخصی، یکی از مهمترین موارد استفاده برای کودکان و نوجوانان بازی‌های رایانه‌ای است. این بازی‌ها که نسل‌های پیشین‌شان آتاری، کمودور و پلی‌استیشن بودند، با استفاده از قابلیت‌های رایانه، توانستند خیلی زود همه رقبای سنتی خود را کنار بزنند و بازار گسترده‌ای را به خود جلب نمایند. به جهت فقر نسبی دانش گرافیک رایانه‌ای در دیگر کشورها، در زمینه بازی‌های رایانه‌ای، کشورهای غربی و آمریکا با فاصله‌ای بسیار زیاد پیشگام‌اند. سود سرشار اقتصادی که سالانه از محل فروش این بازی‌ها عاید کمپانی بزرگ سازنده آن‌ها می‌شود، سبب شده است که بازی‌های رایانه‌ای یکی از مهمترین ابزارهایی باشند که قدرت‌های جهانی از آن در راستای جنگ نرم و ترویج و تبلیغ و مدل زندگی غربی نهایت استفاده را بکنند. 6. موسیقی؛ موسیقی یکی از مقولات فرهنگی است که در جریان نبرد نرم مورد استفاده وسیع تبلیغ رسانه‌ای غرب قرار گرفته است. موسیقی در بیشتر تمدن‌ها و فرهنگ‌ها نمونه‌هایی دارد. در این میان موسیقی جاز سیاهان در آمریکا شکل و شمایلی نو گرفته و با سبک‌های مختلف راک اند رول، پاپ، رپ، متال و... به تدریج به صنعتی درآمدزا با سودهای هنگفت تبدیل شده است و با ظهور فن‌آوری‌های جدید، موسیقی قالب تصویر را هم پذیرا شدند و شوها و کلیپ‌ها پدید آمدند. و از آن‌جا که سیاست‌گذاران این صنایع فرهنگی، تنها به سود سرشار و فروش بالای این محصولات می‌اندیشند عناصر سکس و خشونت وارد این کلیپ‌ها و شوها شدند. این محصولات در فهرست صادرات فرهنگی دنیای غرب به ممالک دیگر قرار گرفت و گاهی مشابه سازی شد. از جمله در ایران از دوران پهلوی دوم موسیقی با کپی‌برداری از نمونه‌های غربی ظهور کرد و مخاطبان بسیاری را توانست به خود جذب کند. پس از انقلاب هم با فاصله‌ای چند ساله این روند استمرار یافت. علاوه بر موسیقی پاپ، چند سالی است که شاهد ظهور موسیقی زیر زمینی یا رپ فارسی هستیم که به نوعی تقلید یکی از گونه‌های موسیقی غرب است. دو. ابزارهای رسانه‌ای‌ رسانه‌ها در جنگ نرم نقش ویژه و منحصر به فردی را ایفا می‌کنند. تا آنجا که از آن به (جنگ رسانه‌ای)(16) تعبیر می‌شود. بنیادی‌ترین تعریف جنگ رسانه‌ای استفاده از رسانه‌ها برای تضعیف کشور هدف و بهره‌گیری از توان و ظرفیت رسانه‌ها اعم از مطبوعات، خبرگزاری‌ها، رادیو، تلویزیون، اینترنت و اصول تبلیغات است. جنگ رسانه‌ای یکی از برجسته‌ترین جنبه‌های جنگ نرم و جنگ‌های جدید بین‌المللی است. جنگ رسانه‌ای تنها جنگی است که حتی در شرایط صلح‌نیز بین کشورها به صورت غیررسمی ادامه دارد. 1. مطبوعات؛ علی‌رغم ظهور رسانه‌های نوین و شیوه‌های آسان‌تر و کارآمدتر اطلاع‌رسانی، مطبوعات اعم از روزنامه‌ها، مجلات و... جایگاه مهمی را در اطلاع‌رسانی و شکل‌دهی افکار عمومی ایفا می‌کنند. روزنامه‌های کثیرالانتشار بین‌المللی که محصول کمپانی‌های بزرگ خبر پراکنی‌اند و مشترکین و مخاطبان فراوانی را در سرتاسر جهان جذب کرده‌اند. 2. رادیو؛ رادیوها از جمله مؤثرترین و معمول‌ترین رسانه‌هایی است که دولت‌های متخاصم از سال‌ها پیش از آن‌ها برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی کشور مقابل‌شان بهره می‌گیرند. کار ویژه رادیوها در جنگ نرم را می‌توان تهیه، تدوین و پخش اخبار و گزارش‌ها و تحلیل‌هایی علیه کشورها و دولت‌های رقیب و در راستای منافع سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور متبوع خود دانست. اقدامی که با هدف تأثیرگذاری بر افکار عمومی شهروندان کشور هدف و جلب اعتماد آن‌ها به خود و در مقابل بی‌اعتمادسازی آن‌ها به رسانه‌های داخلی و نظام سیاسی‌اش انجام می‌شود. 3. تلویزیون؛ از رسانه‌های پیشتاز و پرمخاطب تلویزیون‌های بین‌المللی‌اند که میلیون‌ها نفر را در سراسر جهان مخاطب برنامه‌های مختلف خود قرار می‌دهند. کار ویژه تلویزیون‌ها در جنگ نرم را می‌توان تهیه و پخش برنامه‌های خبری و تحلیل و گزارش‌هایی از کشور هدف - بر خلاف روایت رسانه‌های رسمی و دولتی آن کشور - و در راستای سیاه‌نمایی اوضاع آن کشور دانست. در این راستا آنان بخش ویژه‌ای از توان خود را به پوشش‌دهی اقدامات و فعالیت‌های تخریبی اپوزیسیون آن کشور اختصاص می‌دهند. 4. خبرگزاری‌ها و آژانس‌های خبری؛ خبرگزاری‌های بین‌المللی یکی از عمده‌ترین ابزارهای جنگ رسانه‌ای در جهان محسوب می‌شوند. این خبرگزاری‌ها هر روزه باتولید میلیون‌ها کلمه خبر و مخابره آن با پیشرفته‌ترین تکنولوژی‌های ارتباطی، فرآیند اطلاع‌رسانی جهانی را تحت سیطره و کنترل خود دارند. آن‌ها می‌توانند با سانسور یک خبر یا دادن پوشش وسیع به یک رویداد، افکار عمومی جهان را له یا علیه آن مسأله برانگیزانند. اهمیت خبرگزاری‌ها زمانی آشکار می‌شوند که بدانیم اکثر مطبوعات، خبرگزاری‌های ملی و منطقه‌ای و شبکه‌های رادیو تلویزیونی، اخبار و اطلاعات عمده خود را از این آژانس‌های خبری دریافت می‌کنند. سه. فن‌آوری‌های نوین ارتباطی‌ اینترنت؛ بی‌گمان مهم‌ترین و موثرترین اتفاقی که در عرصه رسانه‌ها افتاده است ظهور اینترنت می‌باشد. قابلیت‌هایی بی‌نظیری که اینترنت با خود به ارمغان آورده سبب شده این پدیده به مهمترین و موثرترین ابزار جنگ نرم بدل شود. سایت‌های خبری و خبرگزاری‌های اینترنتی؛ اینترنت زمینه‌ساز ظهور و رواج طیف وسیعی از خبرگزاری‌های مجازی شده است. فعالیت در فضای مجازی به مراتب آسان‌تر و کم‌هزینه‌تر است و امکان پنهان کردن هویت واقعی هم فراهم است. این رسانه‌ها خط قرمزهای کمتری را در برابر خود می‌بینند رسانه‌های اجتماعی؛ به گروهی از رسانه‌هایی که در فضای اینترنتی متولد شده‌اند عنوان رسانه‌های اجتماعی داده شده است. هر کاربر اینترنتی به راحتی می‌تواند مطالب تولیدی خود را در فضای مجازی منتشر کند. انواع رسانه‌های اجتماعی؛ رسانه‌های اجتماعی را می‌توان در گروه‌های مختلف دسته‌بندی کرد؛ شبکه‌های اجتماعی، وبلاگ‌ها، ویکی‌ها، پادکست‌ها، فروم‌ها، کامیونیتی‌های محتوایی و میکروبلاگ‌ها برخی از رسانه‌های اجتماعی محسوب می‌شوند(17).(18) تاکتیک‌های عملیات روانی در جنگ نرم‌ 1. سانسور(19) سانسور عبارت است از حذف عمدی موادی از جریان عبور آگاهی‌ها، به منظور شکل دادن عقاید و اعمال دیگران، این حذف عمدی می‌تواند به دو شکل صورت پذیرد. سانسور در ساده‌ترین معنی‌اش، کنترل پیام‌های کثیرالانتشار توسط اولیای امور به جهت بازداشت موادی است که از نظر آنان نامطلوب است. مثلاً می‌تواند شامل حذف واژه‌ها، عبارات یا جملاتی خاص، توسط سانسورگر باشد. اما سانسور در شکل گسترده‌ترش، می‌تواند در برگیرنده هر نوع تلاشی جهت تضعیف یا جلوگیری از انتشار مواد نامطلوب از نظر برخی از اولیای امور باشد. بدین ترتیب ممکن است دولتی جلوی انتشار اطلاعات یا اخباری را که می‌تواند بازتابی مخالف یا ناموافق بر مقامات آن دولت داشته باشد، را بگیرد و حتی ممکن است اولیای امور اقدامی تنبیهی نیز بر علیه خاطیان در پیش گیرند. برخی از روزنامه‌ها یا مجلات را از امکانات چاپی محروم کنند، مالیات‌های سنگین یا موانع اقتصادی دیگر را اعمال کنند. دولت‌های مستبد و خودکامه از سانسور برای ابقاء قدرت خویش بهره‌برداری می‌کنند. اما دولت‌های آزادمنش به علت سنت‌های موجود حاکی از انزجار نسبت به سانسور باید به روش‌های دیگری جهت ابقاء خود متوسل شوند روش‌هایی مانند تلاش برای جلب حمایت صادقانه رسانه‌های متنفذ، یا ارجاع مستقیم مشکل خود به مردم. سانسور برون قانونی‌ سانسور برون قانونی سانسوری است که خارج از کنترل قانونی یا قدرت قانونی باشد. چنین سانسوری می‌تواند داوطلبانه باشد. مثل وقتی که سردبیری، عبارت یاواژه‌ای را از دست نوشته خود حذف می‌کند چرا که احساس می‌کند از ذوق سلیم به دور است یا کتابداری که کتابی را از دور خارج می‌کند، بدین علت که به نظر او قبیح و اهانت‌آمیز است و وی مطالب قبیح و اهانت‌آمیز را دوست ندارد. 2. تحریف(20) یکی از رایج‌ترین شیوه‌های پوشش خبری و مطبوعاتی،تغییر متن پیام به شیوه‌های مختلف از طریق دست‌کاری خبر است. در مسئله تحریف، سه پدیده به چشم می‌خورد که عبارتند از: (تعدیل، شاخ و برگ دادن و جذب). تجربه‌هایی که در مورد تحریف انجام شده است، نشان می‌دهد که بسیاری از جزییات موجود در ابتدای زنجیره انتقال به شدت حذف می‌شوند. در همان زمانی که فرآیند تعدیل انجام می‌گیرد، شاخ و برگ‌های دیگری به خبر اضافه می‌گردد. با اینکه فرآیند شاخ و برگ دادن مانند فرآیند تعدیل در هر بار که خبر نقل می‌شود،انجام می‌گیرد ولی عناصری که در این فرآیند بر آن‌ها تکیه می‌شود و درهر نوبت تکرار می‌شوند، یکی نیستند. این ویژگی بیشتر به ترکیب جامعه‌ای که خبر در آن منتقل می‌شود، وابسته است. عناصری در این فرآیند شاخ و برگ پیدا می‌کنند که از نظر نقل کننده خبر با اهمیت هستند. چه چیزی سبب حذف برخی جزییات و بیان برخی دیگر می‌شود؟ پاسخ به این پرسش در فرآیند (جذب) یافت می‌شود که نتیجه نیروی جاذبه عادات، تمایلات و احساسات شنونده است. غالباً فرآیند جذب با هدف مورد انتظار فرد هماهنگی دارد و درک و یادآوری امور طبق معمول صورت می‌گیرد. از همه این‌ها مهمتر اینکه فرآیند جذب به خودی خود بیانگر تغییرات و تحریفاتی است که منعکس کننده احساسات ریشه‌دار در شخص می‌باشد و همچنین وضعیت و جهت‌گیری او را منعکس می‌کند. با اینکه در امر تجزیه و تحلیل، فرآیندهای تعدیل، شاخ و برگ دادن و جذب از یکدیگر تفکیک می‌شوند، ولی این فرآیندها در عمل از یکدیگر مستقل نیستند. آن‌ها به طور هماهنگ در آن واحد عمل می‌کنند. در شرایطی که مخاطبان دسترسی لازم به منبع موثق پیام را نداشته باشند، این شیوه بیشترین کاربرد را دارد، مثلاً اخباری که از طریق خبرگزاری‌های دنیا و روزنامه‌های پرتیراژ منتشر می‌شوند، در نقاط مختلف دنیا منتشر شده و قابل دریافت مستندات لازم از سوی مخاطبان نمی‌باشد. 3. پاره حقیقت‌گویی(21) گاهی حادثه، خبر یا سخنی مطرح می‌شود که از نظر منبع، محتوای پیام، مجموعه‌ای به هم پیوسته و مرتب است که اگر بخشی از آن نقل و بخشی نقل نشود جهت و نتیجه پیام، منحرف خواهد شد. این از رویه‌های رایج مطبوعات است که معمولاً متناسب با جایگاه و جناح سیاسی که به آن متمایل هستند، بخشی از خبر نقل و بخشی را نقل نمی‌کنند. این شیوه به خصوص در انتشار نظرات رهبران سیاسی متداول است. استفاده از تیترهای اصلی روزنامه‌ها، مطابق با میل و سلیقه آن روزنامه از نمونه‌های بارز پاره حقیقت‌گویی است به طور کلی از دید روزنامه‌نگاران یک خبر هنگامی کامل است که عناصر خبری در آن به شکل کلی مطرح شوند. اما چنانچه یکی از عناصر خبری - چگونه؟ کجا؟ کی؟ چه کسی؟ چه چیزی؟ چرا؟ - در خبر بیان نگردد، خبر ناقص است. که در این تاکتیک، حذف یکی از این عناصر به عمد صورت می‌گیرد. درنشریات برای جلب نمودن نظر خواننده به تیتر خبر، از این تاکتیک استفاده می‌نمایند. در واقعه 11 سپتامبر، در اخباری که از سوی رسانه‌های آمریکا و رسانه‌های همسو با آن‌ها انتشار می‌یافت، به دلایل و انگیزه‌های تروریست‌ها پرداخته نمی‌شد. به عبارتی عنصر (چرا) به صورت انتخابی از اخبار حذف می‌شد. حذف عنصر (چرا) به آمریکایی‌ها این اجازه را می‌داد که بتوانند کشورها، افراد مختلف و سیاست‌هایی را که نمی‌پذیرند و با مواضع آن‌ها مخالفت دارند را محکوم نمایند و بتوانند با استفاده از باز بودن فضا و شرایط توجیه و با استفاده از عبارت (حذف تروریست‌ها از صحنه جهان) هم چنان به سیاست‌های مدنظر آمریکا جامه عمل بپوشانند. 4. محک زدن(22) برای ارزیابی اوضاع جامعه و طرز تفکر مردم جامعه درباره موضوعی خاص که نسبت به آن حساسیت وجود دارد و یا دریافت بازخورد نظر حاکمان و یا گروهی خاص یا صنفی از اصناف جامعه، خبری منتشر می‌شود که عکس‌العمل به آن، زمینه طرح سوژه‌های بعدی قرار می‌گیرد عوامل تبلیغاتی سعی می‌کنند برای دریافت بازخورد نظر گروهی خاص و یا حتی افراد جامعه، با انتشار یک موضوع عکس‌العمل آن‌ها را مورد ارزیابی قرار دهند و سیاست‌های آینده خود را نسبت به آن طراحی کنند. مثلاً برای ارزیابی نظر مردم ایران راجع به رابطه با آمریکا، خبری منتشر می‌شود تا پس از محک زدن آن، موضوعات جدی‌تری را در این باره منتشر سازند. در سیستم‌های نظر سنجی نیز استفاده از افکار عمومی، نوعی محک زدن است. طرح موضوع استفاده نظامی ایران از تکنولوژی غنی‌سازی اورانیوم توسط آمریکایی‌ها، بازخورد واکنش دائمی ایرانی‌ها در تأکید بر استفاده غیرنظامی از این تکنولوژی‌ها را به دنبال دارد. آمریکا با این کار از یک سو قصد محک زدن ایران در این باره را داشته و از سوی دیگر از طرح آن برای اعزام بازرسین مربوطه برای کنترل این پروسه بهره می‌گیرد. 5. ادعا به جای واقعیت(23) رسانه‌های خبری برای دستیابی به اهداف مورد نظر خود، گاهی ادعاهایی علیه افراد، گروه‌های مختلف و رسانه‌های رقیب مطرح می‌کنند و آنان را مجبور به پاسخگویی می‌نمایند. در واقع در این روش، اخبار مخابره شده و یا به چاپ رسیده نوعی ادعا به جای واقعیت را در ذهن مخاطب تداعی می‌کند و با استفاده از کلماتی نظیر (ادعا) منبع خبر سعی می‌کند اولاً خبر را از دست ندهد، در ثانی صحت و سقم خبر را به گردن منبع مدعی آن انداخته، ثالثاً چنانچه خبر مورد تأیید قرار گرفت، اعتبار پخش آن را نصیب خود کند و در نهایت پیامی را که مدنظرش می‌باشد به همراه خبر القا نماید. در شایعه منبع خبر را نمی‌گوییم اما در این نوع خبر عمداً منبع خبر را ذکر می‌کنیم، ولی منبعی که بی‌اعتبار است و بارها مورد تکذیب قرار گرفته است. این شیوه از جمله شیوه‌های جنگ روانی است. این شیوه در حقیقت مانند یک برگ دو طرف برنده است. استفاده‌کنندگان از آن، چه ادعا را رد و چه آن را تأیید نمایند، در هر دو صورت منبع جواب خود را گرفته است. در جریان حمله آمریکا به افغانستان، پس از هر بمباران شدید مقرهای طالبان، ادعاهایی دال بر کشته شدن بن لادن از سوی رسانه‌های آمریکایی و رسانه‌های همسو با آن‌ها مطرح می‌شد. زمانی که طالبان خبر را تکذیب می‌کردند، امریکایی‌ها می‌فهمیدند که تلاش آن‌ها در انهدام مواضع طالبان و کشتار آن‌ها چندان موثر نبوده است. اگر طالبان سکوت می‌کردند، این سکوت صحت ادعای آمریکایی‌ها را اثبات می‌کرد و نیروهای طالبان را نیز از نظر روحی تضعیف می‌نمود. 6. اغراق‌ عوامل تبلیغاتی با بهره‌گیری از این شیوه دست به پخش مطالب مبالغه‌آمیز می‌زنند. آن‌ها سعی می‌کنند مطالب کوچک را بسیار بزرگتر از آن‌چه وجود دارد جلوه دهند و همچنین قادرند از مطالب بزرگ به شکلی ضعیف و در زمان، مکان و جایگاهی که به چشم نمی‌آید، بهره‌برداری کند. 7. تفرقه‌ شاید بتوان تفرقه را یکی از مؤلفه‌های عوامل قبلی دانست که با استفاده از آن‌ها عامل تبلیغاتی سعی می‌کند بین جامعه مخاطبان خود با مرزبندی و جناح‌بندی‌هایی که در اکثریت موارد کاذب هم می‌باشد، مطالبی را پخش کند تا پتانسیل و توان آن‌ها را کاهش دهد. 8. ترور شخصیت‌ در شیوه‌های جدید، ترور فیزیکی جای خود را به ترور شخصیت داده است. در زمان‌هایی که نتوان فردی را ترور فیزیکی کرد و یا نباید افراد مورد ترور فیزیکی قرار گیرند، سعی می‌کنند از طریق عوامل تبلیغاتی جنگ روانی و با استفاده از وسایل ارتباط جمعی، شخصیت‌های مطرح و موثر در جناح مقابل را به زیر ذره‌بین کشیده و با بزرگ‌نمایی نقاط ضعف آنان را ترور شخصیت نماید. هدف آن ترور شخصیت‌های سیاسی و مهم از طریق به تصویر کشیدن نقاط ضعف و حرکات نادرست آن‌هاست. این عوامل باعث می‌شود رهبران ذی‌نفوذ نزد مخاطبان دچار بی‌منزلتی و تخریب چهره شوند. 9. شایعه(24) زمانی که جریان این خبر از بین افرادی شروع می‌شود که از حقیقت موضوع دورند، شایعه آغاز می‌گردد و تکرار آن بدون ارائه برهان و دلیل ادامه می‌یابد تا تقریباً بسیاری از مردم آن را باور می‌کنند و در نهایت شیوه معینی برای ترویج آن پیش گرفته می‌شود، مانند (آن‌ها می‌گویند...) یا (از یک منبع مسئول شنیده‌ام که ...) یا (اخبار دقیقی دارم مبنی بر اینکه...) و مانند آن‌ها. شایعات زمانی رواج می‌یابند که حوادث مربوط به آن در زندگی افراد از اهمیتی برخوردار باشند یا در مورد آن‌ها خبرهای صریح پخش نشود و یا اینکه خبرهای مربوط به آن‌ها مبهم باشند. این ابهام زمانی به وجود می‌آید که خبر به صورت تحریف شده دریافت شود، یا به فرد خبرهای متضادی برسد یا فرد از فهم این گونه خبرها عاجز باشد. تاکتیک شایعه‌ شایعه در جایی ایجاد می‌شود که خبر نباشد و یا خبر از منابع موثق منتشر نگردد. از جمله اولین عناصری که در بحث شایعه مطرح می‌باشند، موضوع، مکان و زمان شایعه است. یک شایعه‌ساز ماهر به خوبی می‌داند که شایعه وی باید موضعی باشد که حساسیت بالای جامعه را در زمان و مکان مناسب به خود اختصاص دهد. ضریب نفوذ شایعه مدیون دو نکته است؛ اول ابهام در موضوع و دوم اهمیت موضوع. هرچه ضریب اهمیت یک شایعه بالا باشد، ضریب نفوذ آن نیز به همان میزان بالا می‌رود. در ضمن به همان میزان که ابهام در قضیه افزایش می‌یابد ضریب نفوذ شایعه نیز صفر خواهد شد. عوامل دیگری نیز در پخش‌پذیری و نفوذ شایعه مؤثرند اما از درجه دوم اهمیت برخوردار می‌باشند. به طور نمونه پخش شایعه از زبان یک وزیر، یک استاد دانشگاه و یا هر منبع معتبر دیگر ضریب نفوذ آن را بیشتر از پخش شایعه از زبان راننده تاکسی می‌کند. هر شایعه در برگیرنده بخش قابل ملاحظه‌ای از واقعیت می‌تواند باشد، اما ضریب نفوذ آن نیز تحت تأثیر عوامل دیگر می‌تواند افزایش بالایی پیدا کند. شایعات آتشین‌ شایعه‌ای است که یکباره شکل می‌گیرد، همه جامعه را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و اثری کوتاه‌مدت دارد. کاربرد این نوع شایعه بیشتر در زمان جنگ نظامی است. استفاده از آمار و ارقام و بزرگ نشان دادن آنها، مسیر شایعات آتشین است. به معنای دیگر شایعات آتشین با ارقامی بسیار بزرگ ولی فقط در یک مقطع وارد می‌شوند، تأثیر آن‌ها عظیم است ولی مقطعی است. این نوع شایعات غالبا با ارقام بزرگ سر و کار دارند. تلفات ناشی از جنگ و تلفات ناشی از سیل و زلزله از جمله این موارد می‌باشند. شایعات خزنده‌ شایعاتی هستند که همراه با تاکتیک‌های قطره‌چکانی، مرحله به مرحله می‌تواند مسیر یک شایعه را در ذهن افراد یک جامعه طراحی کند. این شایعات دراز مدت‌تر از شایعات آتشین هستند و پیچیدگی‌های بیشتری نیز دارند. سوء استفاده‌های مالی و فساد در دستگاه‌های اداری و رسوایی‌های مالی از جمله این نوع شایعات هستند. پخش قطره‌چکانی و مرحله به مرحله حادثه 11 سپتامبر زمینه‌ساز این نوع شایعه بود. شایعات دلفینی‌ آن نوع از شایعات هستند که به تناسب زمان آشکار می‌گردند و بلافاصله پس از تأثیرگذاری برای مدتی پنهان می‌شوند و دوباره با ایجاد زمینه و انگیزه خود را آشکار می‌کنند. شایعات دلفینی شایعاتی هستند که زمان مشخصی ندارند و هرگاه زمینه آن فراهم شود، قابل خودنمایی هستند. مانند اخبار مربوط به قتل‌های زنجیره‌ای. 10. تاکتیک ماساژ پیام(25) تاکتیک حذف، تاکتیک کلی بافی، تاکتیک زمان‌بندی، تاکتیک قطره‌چکانی، تاکتیک موجی و تاکتیک تبخیر از جمله تاکتیک‌های ماساژ پیام به شمار می‌آیند که به طور مختصر به توضیح آنها پرداخته می‌شود. تاکتیک کلی بافی(26) در تاکتیک کلی‌بافی جزئیاتی که ممکن است مخالفت اداری یا سیاسی را برانگیزد را با لعابی از مطالب غیرواقعی می‌پوشانند. در این تاکتیک سعی می‌شود بدون توجه به مسایل اصلی و عمیق در خبر و بدون ریشه‌یابی به موضوعی که منعکس می‌شود به حواشی آن پرداخته شده، به خبر لعاب بزنند و شاخ و برگ آن را اضافه کنند و خواننده را در سطح نگه دارد. و توجه وی را کمتر معطوف به عمق مطالب نمایند. این تاکتیک بیشتر در پخش بیانیه‌های وزارت امور خارجه و یا دستگاه دیپلماسی خارجی کشورها مورد استفاده قرار می‌گیرد، که در آن‌ها از شیوه بی‌حس‌سازی مغزی استفاده شده است. تاکتیک زمان‌بندی(27) مرسوم‌ترین مصداقی را که می‌توان برای تاکتیک زمان‌بندی مثال زد، تأخیر در پخش خبر می‌باشد، به نحوی که پیام‌گیر نتواند کاری بکند. این شیوه در بسیاری از موارد التهاب و اشتیاق مخاطبین را برای شنیدن خبر از منابع موثق مهیا نموده و در بخشی دیگر زمینه پخش شایعات را نیز فراهم می‌کند. تاکتیک حذف(28) براساس این تاکتیک قسمت‌های مهمی از خبر به دلایلی که از پیش طراحی شده و به شکلی هدفمند حذف می‌گردد تا زمینه را برای پخش تاکتیک شایعه مهیا نماید. در این تاکتیک پخش‌کننده خبر (رسانه) می‌داند که با پخش قسمت ناقصی از خبر سوالاتی، در ذهن مخاطبان ایجاد می‌شود که این سؤالات چنانچه پاسخ گفته نشود، زمینه پخش شایعات را فراهم می‌کند. در وسایل ارتباط جمعی معروف است که شایعه جایی پخش می‌شود که خبر نباشد. چون سیاست به شدت ستیزه‌آمیز است، پیام‌های سیاسی بیش از پیام‌های دیگر آگاهانه انتخاب می‌شوند و تاکتیک حذف استفاده می‌گردد. تاکتیک قطره‌چکانی(29) داده‌ها، اطلاعات و دانش به جای آنکه در سندی واحد نوشته شود در این تاکتیک دسته‌بندی شده و در زمان‌های گوناگون و به مقدار بسیار کم ارائه می‌گردد تا هم مخاطب نسبت به منبع خبر اعتماد پیدا کند و هم نسبت به آن اعتیاد پیدا کند و منتظر پخش اخبار از مجرای مورد نظر گردد. در این شیوه الگوی رخدادها تجزیه می‌شود و از دیدگیرنده مخفی می‌ماند. تاکتیک دروغ بزرگ یا استفاده از دروغ محض(30) این تاکتیک قدیمی و سنتی می‌باشد، اما هنوز هم مورد استفاده فراوانی در رسانه‌ها دارد و بیشتر برای مرعوب کردن حریف و یا حتی برای مرعوب کردن افکار عمومی مورد استفاده قرار می‌گیرد. یعنی پیامی را که به هیچ وجه واقعیت ندارد، بیان می‌کنند. معروف‌ترین مورد استفاده‌ای که از این تاکتیک شده، در زمان هیتلر و توسط گوبلز بوده است. فوریت بخشیدن ساختگی به خبر(31) تأکید بر انتقال سریع و لحظه به لحظه پیام و افزایش کمیت آن یکی دیگر از شیوه‌های مطبوعاتی و رسانه‌ای است. هدف از این شیوه ایجاد نوعی طوفان مغزی برای مخاطب نسبت به سوژه مورد نظر و ایجاد نوعی ایزوله کردن خبری مخاطب نسبت به دیگر منابع خبری از طریق ایجاد این اطمینان در مخاطب است و این مطلب را می‌خواهد القا کند که این مطبوعه در سریع‌ترین حالت ممکن، قادر است اطلاعات را به مخاطب برساند. این تاکتیک برای کمتر تعمق کردن مخاطب بر اخبار نیز به کار گرفته می‌شود. از طرفی نیز رسانه‌های خبری با شتاب بخشیدن به گزارش حوادث و رویدادها سعی می‌کنند از فرصت ایجاد شده برای دستیابی به بسیاری از اهداف خود (که تاکنون مهیا نبوده) استفاده کنند. این روش کاربرد تبلیغاتی نیز دارد. هم‌چنین در زمان جنگ و بحران‌های سیاسی کاربرد بسیار دارد. پیچیده کردن خبر برای عدم کشف حقیقت(32) امروزه شیوه پنهان کردن حقیقت، محرمانه نگهداشتن آن نیست زیرا که ذات خبر فرار است و به محض یافتن مجرایی، به داخل جامعه نفوذ پیدا می‌کند. اعتقاد بر اینست که زمانی که یک رسانه قصد دارد یک خبر را پنهان کند لازم است با دادن اطلاعات متنوع و زیاد، حقیقت و موضوع را به گونه‌ای پیچیده کند که مخاطب از پیگیری آن خبر صرف‌نظر کند. برای پنهان ماندن حقیقت، موضوع آنچنان با اخبار و اطلاعات فراوان و گاه ضد و نقیض، پیچیده و مغلق بیان می‌شود که مخاطب نتواند از لابلای مطالب به حقیقت دست یابد. نمونه بارز این اتفاق در موضوع پرتاب موشک از سوی نیروی دریایی آمریکا به سوی هواپیمای مسافرتی ایرباس ایرانی بود. امروزه جهت سرکوب بسیاری از جنبش‌های مردمی و نتایج اسف‌بار اقدامات سیاسی و اقتصادی قدرت‌های بزرگ در کشورهای ضعیف جهان این حقایق را از طریق مخدوش ساختن خبر این وقایع، پنهان می‌نمایند. افزایش قابلیت تصدیق خبر از طریق چیدن خبر ساختگی و نادرست در میان چند خبر درست(33) برخی رسانه‌ها مانند بی.بی.سی همواره از این شگرد استفاده کرده‌اند. در این شیوه، نظر مخاطبان به اخباری صحیح جلب می‌شود و پس از ایجاد اطمینان اولیه نسبت به این منبع، یک خبر نادرست اعلام و القاء می‌شود. یک تحلیل‌گر حرفه‌ای می‌تواند اخباری که برای مخالفان خود دارای هویت درست و مشخص شده است، به گونه‌ای با اخبار نادرست آمیخته کند که در نهایت نظر خود را در قالب تحلیل و تفسیر مورد نظر خود القا نماید. نمونه آن را می‌توان در سایت علیرضا نوری‌زاده پیدا کرد. در این شیوه تحلیل‌گر سعی‌کند اخبار موثق و درست قابل استناد برای مخاطبین را همراه با چند خبر نادرست در هم آمیخته و با شیوه‌ای کاملا حرفه‌ای نتیجه مطلوب خود را کسب کند. در جریان قتل‌های زنجیره‌ای، علیرضا نوری‌زاده با در اختیار داشتن بخشی از مطالب صحیح قادر بود که مطالب نادرست خود را تحت پوشش منابع اطلاعاتی موثق منتشر کند. استفاده از دو خبر واقعی برای طرح یک خبر ساختگی(34) ارتباط بخشیدن بین دو واقعه و نتیجه‌گیری غلط و غیرواقعی از آن، از شیوه‌های دیگر در مطبوعات و خبرگزاری‌ها و رادیوها به شمار می‌رود. مثلاً رادیو بی.بی.سی اعلام می‌کند که دو هیات سیاسی از آمریکا و ایران همزمان در سوریه با مقامات سوری دیدار و گفت و گو کردند. در این پیام هدف اصلی، القاء خبر ارتباط بین این دو هیأت سیاسی در سوریه و تضعیف دولت جمهوری اسلامی است. استفاده از عاطفه گیرندگان پیام(35) در این روش تلاش می‌شود تعابیری در خبر مورد استفاده قرار گیرد که به کارگیری آنان احساس عاطفی مخاطبان را به طور ساختگی تحریف و تهییج کند. کلماتی نظیر تبعیض، ظلم به زنان، فشار بر کودکان، شکنجه، بازجویی، توطئه، خفقان، نسل‌سوزی، قانون‌ستیزی، فجایع بشری و مانند آن می‌تواند احساسات یک مخاطب را برانگیخته نماید. پخش برنامه‌های تلویزیون و استفاده از عکس‌هایی که کودکان را در وضعیتی بسیار بد نشان می‌دهد، همچنین استفاده از زنان به عنوان عناصر زجرکشیده در اخبار می‌تواند در مسیر ایجاد هیجان بسیار مؤثر و پرنفوذ باشد. از سوی دیگر خبرگزاری‌ها از عاطفه غریزی گیرندگان پیام استفاده می‌کنند. گیرندگان پیام در مقابل یک سری مسائل مشترک با هم دارای همبستگی‌های عاطفی هستند. مباحث مشترکی نظیر دین، نژاد، سرزمین، ملیت، جنسیت، محیط اجتماعی، رنگ پوست، مباحث مشترک قاره‌ای و مباحث انسان‌دوستی از جمله این مباحث است که در خیلی از خبرها هدف قرار می‌گیرند و سعی می‌شود به نوعی در خبرها روی یکی از این همبستگی‌ها تأکید شود. به طور مثال کردها در ترکیه، عراق، ایران، سوریه و... سعی می‌کنند از رابطه عاطفی کردها استفاده کنند، به نوعی که تحریک‌کننده باشد. کردها یک نوع رابطه معنوی، جدا از همبستگی‌های منطقه‌ای با هم دارند و فشار به هر گروه در هر منطقه بر بقیه تأثیر می‌گذارد. استفاده از خبر برای تبلیغات(36) وقتی خبری از رسانه‌ها منتشر می‌شود، نیازی به اثبات آن وجود ندارد. زیرا اصل اولیه درستی خبر است و اگر کسی فکر کند یا ادعا کند که خبر درست نیست، لازم است برای رد آن مدرکی ارائه دهد.(37) شیوه‌ها و اقدامات جنگ نرم در ایران‌ 1. تحلیل مغرضانه از اوضاع داخلی و ایجاد فضای وحشت‌زا و موهوم از احتمال بروز جنگ، آغاز دوره بحران اقتصادی و مشکلات عظیم ناشی از آن. 2. سوء استفاده تبلیغاتی از اجرای طرح‌هایی چون طرح امنیت اجتماعی به عنوان محدودکننده آزادی و حقوق زنان و نقش آزادی‌های مدنی و اجتماعی. 3. ایجاد تقابل‌های سیاسی بین سران ارشد نظام اسلامی و القای در جریان بودن جنگ قدرت در جمهوری اسلامی بین چند طیف. 4. ترویج و اشاعه دنیا طلبی و مادی‌گرایی افراطی با تبلیغ مظاهر زندگی غربی. 6. ترویج نظریه وجود قرائت‌های مختلف از اسلام (پلورالیسم).(38) 7. اشاعه و تبلیغ نسبی بودن موازین اسلامی و ارزش‌های اعتقاد
عنوان سوال:

جنگ نرم به چه روش هایی انجام می شود؟


پاسخ:

روش‌های جنگ نرم‌

مجموعه روش‌هایی که در تهدیدات نرم به کار گرفته می‌شود را می‌توان به سه روش (گفتاری، رفتاری و شبکه‌ای) تقسیم نمود. در ادامه به اختصار به تعریف هر کدام از این روش‌ها می‌پردازیم:

یک. روش‌های گفتاری‌

روش‌های گفتاری در اعمال تهدیدات نرم را می‌توان به چهار بخش (عملیات روانی)، (عملیات ادراکی)، (دیپلماسی عمومی) و (فریب استراتژیکی) تقسیم نمود:

1. عملیات روانی‌
به مجموعه طرح‌ها و اقداماتی گفته می‌شود که به دنبال تشویق، تهییج و تحریک افکار عمومی در خصوص یک مسأله‌ای مشخص و با اهداف از پیش تعیین شده است. عملیات روانی به طور کلی در چارچوب اقدامات اطلاعاتی و با اهداف پنهانی قرار دارد و آثار، نتایج و همچنین ابزارها و شیوه‌های آن به راحتی قابل شناسایی نیست. عملیات روانی بیشتر در شرایط بحرانی مانند جنگ، شورش و اغتشاش؛ یا در شرایط ناپایدار و شکننده مانند التهاب در روابط دو کشور، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
فرضیات عملیات روانی بر این است که توان جنگیدن دشمن جدا از ابزارها و جنگ‌افزارهای نظامی، بر اراده نیروی انسانی معطوف به جنگ استوار است.
انواع عملیات روانی‌
1. عملیات روانی آشکار: این نوع عملیات به طور معمول با استفاده از تبلیغات سفید (تبلیغاتی که هویت منبع آن معلوم است) انجام می‌شود اغلب موارد عملیات روانی که با عناوین رسمی (مانند رادیو آمریکا) به اجرا در می‌آیند. از مصادیق این نوع عملیات‌اند.
2. عملیات روانی پنهانی: عملیاتی است که منبع انتشار آن فاش نمی‌شود، یا اگر هم کشف شد، آن دولت بتواند هر گونه دخالتی را انکار کند. عملیات روانی پنهان معمولاً به وسیله تبلیغات سیاه و خاکستری به اجرا در می‌آید.
اهداف عملیات روانی‌
هدف از عملیات روانی تغییر (رفتار) و (نگرش) مخاطب در جهت مطلوب است. این مطلوب بودن باتوجه به شرایط طرفین به سه دسته تقسیم می‌شود:
1. بین گروه‌ها در یک کشور: عملیات روانی بین دو گروه، بیشتر برای کسب قدرت است اما با توجه به تخریبی بودن عملیات روانی در نهایت شهروندان آن کشور متضرر خواهند شد و کشور آسیب خواهد دید.
2. بین دو کشور غیرمتخاصم: در این حالت هدف عملیات کسب امتیازهای اقتصادی و سیاسی است و هر کشور در جهت منافع ملی خود سعی بر امتیازگیری بیشتری دارد.
3. دو کشور متخاصم: در این حالت مطلوب بودن، تغییر رژیم یا تغییرات اساسی در رفتار کشور مقابل و نگرش بین دو کشور است.
نمونه‌هایی از تغییر نگرش‌
1. بدبین‌سازی شهروندان نسبت به حاکمیت،
2. ناکارآمد نشان دادن مسئولان کشور هدف،
3. القای وجود تبعیض و نبود آزادی در کشور هدف،
4. القای عقب‌ماندگی کشور نسبت به دیگر کشورها،
5. القای ناجی بودن کشور دشمن،
6. بزرگ جلوه دادن قدرت دشمن.
نمونه‌هایی از تغییر رفتار
1. مقاومت قانونی در برابر حاکمیت،
2. مقاومت غیرقانونی در برابر حاکمیت (شورشگری)،
3. مقاومت نکردن در برابر نفوذ دشمن،
4. کمک به دشمن برای نفوذ به کشور.
ابزار عملیات روانی‌
ابزار عملیات روانی به دو دسته؛ (فشار عملی) و (فشارهای تبلیغاتی- روانی) تقسیم می‌شوند.
فشارهای عملی در عملیات فراملی چهار دسته‌اند: اقتصادی، فرهنگی - سیاسی، دیپلماتیک و نظامی.
ابزارهای تبلیغاتی - روانی عبارتند از: تلویزیون، رادیو، خبرگزاری‌ها، مطبوعات و اینترنت که هر یک با توجه به خرده هدف‌های عملیاتی روانی کارایی ویژه‌ای دارند. برای مثال در امر شورشگری، تلویزیون‌های ماهواره‌ای و رادیوهای خارجی بیشترین تأثیر را بر شهروندان آن کشور آماج خواهند داشت.(1)
لازم به ذکر است ابزارهای روانی و تبلیغات به عنوان ابزارهای مکمل، پس از موفقیت نسبی ابزارهای عملی استفاده می‌شود.

2. عملیات ادراکی‌
تأثیرگذاری بر نگرش‌ها، باورها، عقاید، اهداف و ارزش‌های طرف مقابل با هدف ایجاد تغییر در مخاطبان تا سرحد همسو شدن آن‌ها با اهداف و منابع عمل‌کننده را می‌توان عملیات ادراکی(2) معنا نمود این نوع عملیات به جای این که مخاطب را تهییج یا یکباره و فوری وادار به عکس‌العمل نماید، نگرش آن‌ها را نسبت به مسایل اساسی مانند ایده حاکمیت تحت تأثیر قرار دهد. در عملیات ادراکی از فنون و شگردهای مختلفی مانند برگزاری جلسات نقد و بررسی، مباحثه و گفت و گو، نظریه‌پردازی و مواردی مانند این استفاده می‌شود(3).

3. دیپلماسی عمومی (یا مردم محور)
اصطلاحی است که از اواسط دهه 1960 میلادی و در هنگامه جنگ سرد در آمریکا و دیگر کشورهای بلوک غرب مطرح شد. مفهوم کلی دیپلماسی عمومی برقراری روابط حسنه دولت‌ها با ملت‌ها به جای روابط بین دولت‌ها و در جهت فتح قلوب و اذهان عمومی همه یا بخش‌های انتخاب شده‌ای از مردم کشورهای هدف از طریق سیاست‌های فرهنگی و اجتماعی می‌باشد. یک تعریف رسمی جدید از دیپلماسی عمومی بریتانیا این گونه است: (کار برای رسیدن به اهداف و نفوذ کردن مثبت در دیدگاه‌های افراد و سازمان‌های خارجی نسبت به بریتانیا و همکاری آن‌ها با بریتانیا)(4).
این روش هزینه اجرای تصمیمات و پیگیری منافع و مقصد را به حداقل می‌رساند و سد مقاومت‌ها در برابر (دیگران) یا (بیگانگان) را می‌شکند. در این میان، رسانه‌هایی که مخاطبانی بیرون از مرزهای جغرافیایی یک کشور دارند، بیشترین کمک را به پیشبرد منافع ملی خواهند داشت.(5)
این روش از جهت هدف با روش عملیات ادراکی شباهت زیادی دارد؛ اما از جهت نحوه و سازمان اجرایی متفاوت است. زیرا متولی دیپلماسی عمومی، دستگاه سیاست خارجی کشور عمل کننده است، در حالی که متولی عملیات ادراکی، رسانه‌ها، دستگاه‌های آموزشی و سازمان‌های غیردولتی‌اند.(6)
با توجه به دامنه فعالیت‌های متعارف و نامتعارف دیپلمات‌های محلی بریتانیا در ایران، شاید بتوان لندن را پیشگام دیپلماسی عمومی دولت‌های سلطه‌جوی خارجی در تاریخ ایران و احتمالاً دیگر کشورهای خاورمیانه حتی پیش از رایج شدن اصطلاح و سیاستی مشخص با این نام داشت.
دیپلماسی عمومی بریتانیا در قرن 21 شکل نوینی به خود گرفت. در واقع سیاستمداران و سیاست‌گذاران بریتانیایی پس از چند دهه دریافته بودند که بدون یک بازنگری اساسی در برنامه‌های سنتی مرسوم دیپلماسی عمومی خود قادر به رقابت با دیگر قدرت‌های حاضر در این صحنه در جهان امروز نخواهد بود. از زمان تدوین و انتشار گزارش لرد کارتر به بعد، بخش دیپلماسی عمومی در کمیسیون سیاست خارجی پارلمان بریتانیا نیز فعال و به طرز قابل ملاحظه‌ای بیشتر از گذشته موجب تعامل قانونگذاران آن کشور با سرویس جهانی بی.بی.سی و بریتیش کانسل و مسئولان آن مؤسسات در جهت دگردیسی و پوست‌اندازی آن دو نهاد سنتی و رسمی شده است.
وزارت خارجه بریتانیا محورهای اساسی کنونی دیپلماسی عمومی این کشور را این گونه اعلام کرده است:
1. سرویس جهانی بی.بی.سی‌
2. بریتیش کانسل (شورای فرهنگی بریتانیا)
3. شبکه خبری ماهواره‌ای بی.اس.ان (بریتیش ساتلایت نیوز)
4. سازمان نمایشگاه‌های فرهنگی و تجاری بین‌المللی بریتانیا
البته باید توجه داشت که بحث دیپلماسی عمومی بریتانیا بحث سیاست هماهنگ نهادهای مختلف برای اهداف مختلف راهبردی و دراز مدت است. در این مسیر نباید متوقع بود که لحظه به لحظه فعالیت‌های کوتاه مدت و روزمره نهادهایی همانند سرویس جهانی بی.بی.سی و یا بریتیش کانسل منطبق بر سیاست‌های اعلام شده دولتی بنماید. بلکه رسیدن به هدف نهایی و فتح قلوب و اذهان مخاطبان در خارج از مرزهای بریتانیا در میان مدت و درازمدت است که باید از هر طریقی و لو دادن امتیاز و ضررهایی در کوتاه مدت حاصل شود.(7)

4. فریب استراتژیکی‌
عملیات فریب را (سلسله اقدامات سازمان یافته و پنهانی که به منظور تأثیرگذاری بر ذهنیت حریف طراحی و اجرا می‌شود و هدف اصلی آن ایجاد انحراف، در تصمیمات حریف از طریق ارائه اطلاعات هدایت شده و گاه غلط و اجبار وی به اقدام یا عدم اقدام در جهت منافع ملی کشور خودی یا به ضرر منافع خود) تعریف می‌کنند.(8)
آماج اصلی فریب استراتژیک، نهادها و سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور هدف است. بر این اساس چنانچه طراحان فریب استراتژیک بتوانند در حداقل منابع و مجاری اطلاعاتی چنین سازمان‌هایی نفوذ کرده احتمال تبدیل شدن محتوای اطلاعاتی فریب دهنده به عنوان یک گزارش یا بخشی از یک گزارش اطلاعاتی ارایه شده از سوی سرویس‌های نظامی، امنیتی و اطلاعاتی کشور مخاطب بالا خواهد رفت.(9)
فریب استراتژیک با روش عملیات روانی که پیشتر ذکر شد شباهت‌هایی دارد. از جمله:
- هر دو به ذهنیت افراد توجه کرده و در تلاش برای تأثیرگذاری بر آن‌اند.
- هر دو مشتمل بر سلسله اقداماتی هدفمند و سازمان‌یافته می‌باشند.
- هر دو جزو اقدامات سری و پنهان محسوب می‌شوند.(10)
در عین حال؛ این دو روش تفاوت‌های مهمی هم با هم دارند:
اولین نقطه افتراق فریب استراتژیک و عملیات روانی، محدوده تأثیرگذاری عملیات روانی (نگرش عامه مردم یک جامعه) است، در حالی که فریب، (ذهنیت سوژه‌ای خاص) (فرد، گروه یا سازمان معین) را هدف قرار می‌دهند.
دوم، این که هدف عمده عملیات روانی، عواطف و احساسات عموم افراد یک جامعه خاص (افکار عمومی) می‌باشد. در حالی که هدف عملیات فریب، تصمیم‌گیران، فرماندهان و افراد خاصی ازجامعه‌ای مشخص در محیط حریف است.

دو. روش‌های رفتاری‌

روش‌های رفتاری دومین دسته از روش‌های اعمال تهدیدات نرم‌اند. در روش‌های رفتاری، هدف اصلی شکل دادن به رفتارهای جمعی، متناسب با خواسته‌ها، اهداف و برنامه‌های تهدیدگر است. این روش را می‌توان به چهاربخش: (اعتراض)، (عدم همکاری با دولت)، (مداخله غیرخشونت‌آمیز) و (جذب مخالفان حکومت) تقسیم نمود.
1. اعتراض‌
به اقداماتی گفته می‌شود که حکایت از نشان دادن اعتراض و نارضایتی بدون مداخله و رویارویی با نیروهای پلیس داشته باشد؛ که در صورت تکرار و روندسازی می‌تواند تبدیل به مقاومت شود. اعتراض می‌تواند به صورت تحصن، مخالفت‌خوانی، کم‌کاری، کارشکنی و تجمع مسالمت‌آمیز انجام شود.(11)
2. عدم همکاری با دولت (نافرمانی مدنی)
به مجموعه اقداماتی گفته می‌شود که از سوی مردم یا برخی جمعیت‌ها به منظور ایجاد محدودیت یا خودداری از همکاری‌های سیاسی، اقتصادی،اجتماعی و امنیتی با دولت اتخاذ گردد. مواردی مانند عدم پرداخت مالیات، قبوض مصارف خدمات عمومی، بیرون کشیدن پول و سرمایه خود از شبکه‌های دولتی، عدم مشارکت سیاسی مانند عدم مشارکت در انتخابات.(12)
3. مداخله غیرخشونت‌آمیز
به معنای ایجاد اختلال در نظم عمومی مؤسسات، سازمان‌ها، برنامه‌ها، طرح‌ها و فعالیت‌های دولت، توسط افراد، تشکل‌ها و دولت‌های دیگر است. نوع اقدام حتماً باید غیرخشونت‌آمیز باشد؛ مثلاً خرابکاری نامحسوس یا تصرف غیرخشونت‌آمیز یک ساختمان یا نهاد دولتی از جمله این موارد است.(13)
4. جذب مخالفان حکومت‌
به معنای جرأت دادن به مخالفان و حمایت از آنان در هنگام سختی و خطر با هدف هویت‌بخشی، انسجام بخشی، تحریک‌پذیری، افزایش انگیزه و اعتماد به منظور ایمان‌سازی مسیر مقابله از سوی یک دولت یا سازمان دشمن علیه دولتی دیگر است.(14)

سه. روش‌های شبکه‌ای‌

در روش‌های مبتنی بر شبکه، هدف اصلی اطلاعات و ارتباطات بر روی شبکه است. بنابراین اینترنت‌ها، مخازن و پایگاه‌های اطلاعاتی و سایت‌های کنترل و فرمان از بخش‌های مهم و مورد توجه در این روش‌اند. روش‌های شبکه‌ای را به دو دسته می‌توان تقسیم کرد:
1. دیجیتالی؛ روش‌های دیجیتالی به روش‌هایی گفته می‌شود که از طریق فعالیت در فضای دیجیتالی اهداف جنگی را پی می‌گیرد و یا به دنبال اختلال در ارتباط، سرقت اطلاعات و یا اختلال در سامانه‌های مدیریت در شبکه‌های اینترنت و اینترانت هستند؛ از این اقدامات به جنگ رایانه‌ای هم تعبیر می‌کنند. حمله‌های هکری را می‌توان مشهورترین روش دیجیتالی دانست.
2. الکترونیکی؛ روش‌های الکترونیکی مجموعه روش‌هایی است که از طریق وسایل الکترونیکی مانند ماهواره و رادیو و تلویزیون اهداف کشور مهاجم را پی می‌گیرند و یا به دنبال اختلال در این وسایل و امواج مربوطه‌شان هستند.(15)

ابزارهای جنگ نرم‌
وسعت ابعاد و زمینه‌های جنگ نرم سبب می‌شود که دایره وسیعی از ابزار مدرن را در زمره ابزارهای این جنگ بگنجانیم. به علاوه که خصلت ابتکاری و ابداعی در این جنگ سبب می‌شود این دایره هم‌چنان وسعت بیشتری یابد و ابزارهای جدید و ابداعی هم به این فهرست افزوده شوند. این ابزارها را در یک تقسیم‌بندی می‌توان در سه عنوان گنجاند: (صنایع فرهنگی)، (رسانه‌ها)، (فن‌آوری‌های نوین ارتباطی و تبلیغاتی). که همگی ارتباطی تنگاتنگ و پیچیده با هم دارند.

یک. صنایع فرهنگی‌
1. سینما؛ جذابیت فراوان و قدرت تأثیرگذاری و نیز قابلیت بالای تکثیر محصولات صنعت سینما، سبب شده است که دنیای غرب به عنوان مخترع و صاحب اولیه این صنعت، بیشترین استفاده را از آن در جهت تبلیغ و ترویج فرهنگ و ارزش‌های خود در جوامع دیگر ببرد و سهمی ویژه را در این راستا به این صنعت اختصاص دهد. تأسیس تشکیلاتی چون هالیوود از بزرگترین گام‌ها در این راستا است.
سینمای آمریکا، به اقتضای دیگر مصنوعات سرمایه‌داری، بر پایه سکس و خشونت و ترس شکل گرفته است و ترویج کننده فرهنگ غربی و در موارد بسیار حاوی هجمه‌های صریح و غیرصریح به فرهنگ‌ها و نظام‌های ارزشی مخالف و مقابل غرب، از جمله ارزش‌های دینی می‌باشد. در کشور ما نیز بخش قابل توجهی از برنامه‌های شبکه‌های داخلی به دوبله و پخش همین فیلم‌ها البته با اعمال پاره‌ای ممیزی‌های اخلاقی اختصاص دارد که موارد بسیاری این ممیزی‌ها اصلاحی در خصلت ترویجی آن‌ها نمی‌تواند تغییر ایجاد کند. به علاوه که امروزه با گسترش ماهواره‌ها طیف وسیعی از فیلم‌ها قابل دسترسی است.
2. کارتون (انیمیشن)؛ در کنار سینما، صنعت انیمیشن‌سازی (پویانمایی) هم صنعت مستقلی است که هواداران بسیاری را خصوصاً در بین مخاطبان کودک و نوجوان به خود جذب کرده است.
شخصیت‌های ساده و دوست‌داشتنی دنیای کارتون برای مخاطبان و دوستداران کودک و نوجوان‌شان به آسانی به عنوان الگو پذیرفته می‌شوند و کودکان سعی می‌کنند از رفتارها و برخوردهای آنان تقلید کنند.
وجود همین قابلیت مهم است که سبب شده کارتون‌ها در فرآیند هجوم نرم جهان غرب علیه دیگر فرهنگ‌ها و کشورها نقشی ویژه را به خود اختصاص دهند. این رویکرد را خصوصاً در نسل جدید کارتون‌ها می‌توان دید. در برخی موارد دامنه بهره‌برداری از کارتون‌ها به بیان مضامین سیاسی نیز کشیده می‌شود و شخصیت‌های محبوب کارتون‌ها به نمایندگان و مبلغان فرهنگ و سبک زندگی و ارزش‌های جامعه غربی به سراسر جهان اعزام می‌شوند.
3. ماهواره؛ ماهواره امکانات بی‌نظیری را پیش روی صاحبان رسانه و دولت‌ها و قدرت‌ها گذاشته است که رسانه‌های پیشین در تأمین آن‌ها ناتوان بودند. شاید بتوان کار ویژه ماهواره در جنگ نرم را به جهت فضای آزاد و رها از چارچوب و قانونی که بر آن حاکم است انتشار برنامه‌ها و مطالبی دانست که مخالف و مغایر با ارزش‌ها و اصول کشور مورد هدف‌اند.
4. اسباب‌بازی؛ یکی از کالاهای فرهنگی مؤثر که با توجه به قشر مخاطب‌اش اهمیتی دوچندان و وضعیتی حساس دارد، اسباب‌بازی‌ها است.
اسباب‌بازی‌های ساخته شرکت‌های غربی، ترویج دهنده فرهنگ غربی برای کودکان دیگر کشورها است تا از همان سنین کودکی با این فرهنگ آشنا شده و با آن انس بگیرند!!
5. بازی‌های یارانه‌ای؛ پس از رواج استفاده از رایانه در منازل شخصی، یکی از مهمترین موارد استفاده برای کودکان و نوجوانان بازی‌های رایانه‌ای است. این بازی‌ها که نسل‌های پیشین‌شان آتاری، کمودور و پلی‌استیشن بودند، با استفاده از قابلیت‌های رایانه، توانستند خیلی زود همه رقبای سنتی خود را کنار بزنند و بازار گسترده‌ای را به خود جلب نمایند.
به جهت فقر نسبی دانش گرافیک رایانه‌ای در دیگر کشورها، در زمینه بازی‌های رایانه‌ای، کشورهای غربی و آمریکا با فاصله‌ای بسیار زیاد پیشگام‌اند.
سود سرشار اقتصادی که سالانه از محل فروش این بازی‌ها عاید کمپانی بزرگ سازنده آن‌ها می‌شود، سبب شده است که بازی‌های رایانه‌ای یکی از مهمترین ابزارهایی باشند که قدرت‌های جهانی از آن در راستای جنگ نرم و ترویج و تبلیغ و مدل زندگی غربی نهایت استفاده را بکنند.
6. موسیقی؛ موسیقی یکی از مقولات فرهنگی است که در جریان نبرد نرم مورد استفاده وسیع تبلیغ رسانه‌ای غرب قرار گرفته است. موسیقی در بیشتر تمدن‌ها و فرهنگ‌ها نمونه‌هایی دارد.
در این میان موسیقی جاز سیاهان در آمریکا شکل و شمایلی نو گرفته و با سبک‌های مختلف راک اند رول، پاپ، رپ، متال و... به تدریج به صنعتی درآمدزا با سودهای هنگفت تبدیل شده است و با ظهور فن‌آوری‌های جدید، موسیقی قالب تصویر را هم پذیرا شدند و شوها و کلیپ‌ها پدید آمدند. و از آن‌جا که سیاست‌گذاران این صنایع فرهنگی، تنها به سود سرشار و فروش بالای این محصولات می‌اندیشند عناصر سکس و خشونت وارد این کلیپ‌ها و شوها شدند. این محصولات در فهرست صادرات فرهنگی دنیای غرب به ممالک دیگر قرار گرفت و گاهی مشابه سازی شد. از جمله در ایران از دوران پهلوی دوم موسیقی با کپی‌برداری از نمونه‌های غربی ظهور کرد و مخاطبان بسیاری را توانست به خود جذب کند. پس از انقلاب هم با فاصله‌ای چند ساله این روند استمرار یافت. علاوه بر موسیقی پاپ، چند سالی است که شاهد ظهور موسیقی زیر زمینی یا رپ فارسی هستیم که به نوعی تقلید یکی از گونه‌های موسیقی غرب است.

دو. ابزارهای رسانه‌ای‌
رسانه‌ها در جنگ نرم نقش ویژه و منحصر به فردی را ایفا می‌کنند. تا آنجا که از آن به (جنگ رسانه‌ای)(16) تعبیر می‌شود. بنیادی‌ترین تعریف جنگ رسانه‌ای استفاده از رسانه‌ها برای تضعیف کشور هدف و بهره‌گیری از توان و ظرفیت رسانه‌ها اعم از مطبوعات، خبرگزاری‌ها، رادیو، تلویزیون، اینترنت و اصول تبلیغات است. جنگ رسانه‌ای یکی از برجسته‌ترین جنبه‌های جنگ نرم و جنگ‌های جدید بین‌المللی است. جنگ رسانه‌ای تنها جنگی است که حتی در شرایط صلح‌نیز بین کشورها به صورت غیررسمی ادامه دارد.
1. مطبوعات؛ علی‌رغم ظهور رسانه‌های نوین و شیوه‌های آسان‌تر و کارآمدتر اطلاع‌رسانی، مطبوعات اعم از روزنامه‌ها، مجلات و... جایگاه مهمی را در اطلاع‌رسانی و شکل‌دهی افکار عمومی ایفا می‌کنند. روزنامه‌های کثیرالانتشار بین‌المللی که محصول کمپانی‌های بزرگ خبر پراکنی‌اند و مشترکین و مخاطبان فراوانی را در سرتاسر جهان جذب کرده‌اند.
2. رادیو؛ رادیوها از جمله مؤثرترین و معمول‌ترین رسانه‌هایی است که دولت‌های متخاصم از سال‌ها پیش از آن‌ها برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی کشور مقابل‌شان بهره می‌گیرند. کار ویژه رادیوها در جنگ نرم را می‌توان تهیه، تدوین و پخش اخبار و گزارش‌ها و تحلیل‌هایی علیه کشورها و دولت‌های رقیب و در راستای منافع سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور متبوع خود دانست. اقدامی که با هدف تأثیرگذاری بر افکار عمومی شهروندان کشور هدف و جلب اعتماد آن‌ها به خود و در مقابل بی‌اعتمادسازی آن‌ها به رسانه‌های داخلی و نظام سیاسی‌اش انجام می‌شود.
3. تلویزیون؛ از رسانه‌های پیشتاز و پرمخاطب تلویزیون‌های بین‌المللی‌اند که میلیون‌ها نفر را در سراسر جهان مخاطب برنامه‌های مختلف خود قرار می‌دهند. کار ویژه تلویزیون‌ها در جنگ نرم را می‌توان تهیه و پخش برنامه‌های خبری و تحلیل و گزارش‌هایی از کشور هدف - بر خلاف روایت رسانه‌های رسمی و دولتی آن کشور - و در راستای سیاه‌نمایی اوضاع آن کشور دانست.
در این راستا آنان بخش ویژه‌ای از توان خود را به پوشش‌دهی اقدامات و فعالیت‌های تخریبی اپوزیسیون آن کشور اختصاص می‌دهند.
4. خبرگزاری‌ها و آژانس‌های خبری؛ خبرگزاری‌های بین‌المللی یکی از عمده‌ترین ابزارهای جنگ رسانه‌ای در جهان محسوب می‌شوند. این خبرگزاری‌ها هر روزه باتولید میلیون‌ها کلمه خبر و مخابره آن با پیشرفته‌ترین تکنولوژی‌های ارتباطی، فرآیند اطلاع‌رسانی جهانی را تحت سیطره و کنترل خود دارند. آن‌ها می‌توانند با سانسور یک خبر یا دادن پوشش وسیع به یک رویداد، افکار عمومی جهان را له یا علیه آن مسأله برانگیزانند. اهمیت خبرگزاری‌ها زمانی آشکار می‌شوند که بدانیم اکثر مطبوعات، خبرگزاری‌های ملی و منطقه‌ای و شبکه‌های رادیو تلویزیونی، اخبار و اطلاعات عمده خود را از این آژانس‌های خبری دریافت می‌کنند.

سه. فن‌آوری‌های نوین ارتباطی‌
اینترنت؛ بی‌گمان مهم‌ترین و موثرترین اتفاقی که در عرصه رسانه‌ها افتاده است ظهور اینترنت می‌باشد. قابلیت‌هایی بی‌نظیری که اینترنت با خود به ارمغان آورده سبب شده این پدیده به مهمترین و موثرترین ابزار جنگ نرم بدل شود.
سایت‌های خبری و خبرگزاری‌های اینترنتی؛ اینترنت زمینه‌ساز ظهور و رواج طیف وسیعی از خبرگزاری‌های مجازی شده است. فعالیت در فضای مجازی به مراتب آسان‌تر و کم‌هزینه‌تر است و امکان پنهان کردن هویت واقعی هم فراهم است. این رسانه‌ها خط قرمزهای کمتری را در برابر خود می‌بینند
رسانه‌های اجتماعی؛ به گروهی از رسانه‌هایی که در فضای اینترنتی متولد شده‌اند عنوان رسانه‌های اجتماعی داده شده است. هر کاربر اینترنتی به راحتی می‌تواند مطالب تولیدی خود را در فضای مجازی منتشر کند.
انواع رسانه‌های اجتماعی؛ رسانه‌های اجتماعی را می‌توان در گروه‌های مختلف دسته‌بندی کرد؛ شبکه‌های اجتماعی، وبلاگ‌ها، ویکی‌ها، پادکست‌ها، فروم‌ها، کامیونیتی‌های محتوایی و میکروبلاگ‌ها برخی از رسانه‌های اجتماعی محسوب می‌شوند(17).(18)

تاکتیک‌های عملیات روانی در جنگ نرم‌

1. سانسور(19)
سانسور عبارت است از حذف عمدی موادی از جریان عبور آگاهی‌ها، به منظور شکل دادن عقاید و اعمال دیگران، این حذف عمدی می‌تواند به دو شکل صورت پذیرد. سانسور در ساده‌ترین معنی‌اش، کنترل پیام‌های کثیرالانتشار توسط اولیای امور به جهت بازداشت موادی است که از نظر آنان نامطلوب است. مثلاً می‌تواند شامل حذف واژه‌ها، عبارات یا جملاتی خاص، توسط سانسورگر باشد.
اما سانسور در شکل گسترده‌ترش، می‌تواند در برگیرنده هر نوع تلاشی جهت تضعیف یا جلوگیری از انتشار مواد نامطلوب از نظر برخی از اولیای امور باشد. بدین ترتیب ممکن است دولتی جلوی انتشار اطلاعات یا اخباری را که می‌تواند بازتابی مخالف یا ناموافق بر مقامات آن دولت داشته باشد، را بگیرد و حتی ممکن است اولیای امور اقدامی تنبیهی نیز بر علیه خاطیان در پیش گیرند.
برخی از روزنامه‌ها یا مجلات را از امکانات چاپی محروم کنند، مالیات‌های سنگین یا موانع اقتصادی دیگر را اعمال کنند.
دولت‌های مستبد و خودکامه از سانسور برای ابقاء قدرت خویش بهره‌برداری می‌کنند. اما دولت‌های آزادمنش به علت سنت‌های موجود حاکی از انزجار نسبت به سانسور باید به روش‌های دیگری جهت ابقاء خود متوسل شوند روش‌هایی مانند تلاش برای جلب حمایت صادقانه رسانه‌های متنفذ، یا ارجاع مستقیم مشکل خود به مردم.
سانسور برون قانونی‌
سانسور برون قانونی سانسوری است که خارج از کنترل قانونی یا قدرت قانونی باشد. چنین سانسوری می‌تواند داوطلبانه باشد. مثل وقتی که سردبیری، عبارت یاواژه‌ای را از دست نوشته خود حذف می‌کند چرا که احساس می‌کند از ذوق سلیم به دور است یا کتابداری که کتابی را از دور خارج می‌کند، بدین علت که به نظر او قبیح و اهانت‌آمیز است و وی مطالب قبیح و اهانت‌آمیز را دوست ندارد.

2. تحریف(20)
یکی از رایج‌ترین شیوه‌های پوشش خبری و مطبوعاتی،تغییر متن پیام به شیوه‌های مختلف از طریق دست‌کاری خبر است. در مسئله تحریف، سه پدیده به چشم می‌خورد که عبارتند از: (تعدیل، شاخ و برگ دادن و جذب).
تجربه‌هایی که در مورد تحریف انجام شده است، نشان می‌دهد که بسیاری از جزییات موجود در ابتدای زنجیره انتقال به شدت حذف می‌شوند. در همان زمانی که فرآیند تعدیل انجام می‌گیرد، شاخ و برگ‌های دیگری به خبر اضافه می‌گردد. با اینکه فرآیند شاخ و برگ دادن مانند فرآیند تعدیل در هر بار که خبر نقل می‌شود،انجام می‌گیرد ولی عناصری که در این فرآیند بر آن‌ها تکیه می‌شود و درهر نوبت تکرار می‌شوند، یکی نیستند. این ویژگی بیشتر به ترکیب جامعه‌ای که خبر در آن منتقل می‌شود، وابسته است. عناصری در این فرآیند شاخ و برگ پیدا می‌کنند که از نظر نقل کننده خبر با اهمیت هستند. چه چیزی سبب حذف برخی جزییات و بیان برخی دیگر می‌شود؟
پاسخ به این پرسش در فرآیند (جذب) یافت می‌شود که نتیجه نیروی جاذبه عادات، تمایلات و احساسات شنونده است.
غالباً فرآیند جذب با هدف مورد انتظار فرد هماهنگی دارد و درک و یادآوری امور طبق معمول صورت می‌گیرد. از همه این‌ها مهمتر اینکه فرآیند جذب به خودی خود بیانگر تغییرات و تحریفاتی است که منعکس کننده احساسات ریشه‌دار در شخص می‌باشد و همچنین وضعیت و جهت‌گیری او را منعکس می‌کند. با اینکه در امر تجزیه و تحلیل، فرآیندهای تعدیل، شاخ و برگ دادن و جذب از یکدیگر تفکیک می‌شوند، ولی این فرآیندها در عمل از یکدیگر مستقل نیستند. آن‌ها به طور هماهنگ در آن واحد عمل می‌کنند.
در شرایطی که مخاطبان دسترسی لازم به منبع موثق پیام را نداشته باشند، این شیوه بیشترین کاربرد را دارد، مثلاً اخباری که از طریق خبرگزاری‌های دنیا و روزنامه‌های پرتیراژ منتشر می‌شوند، در نقاط مختلف دنیا منتشر شده و قابل دریافت مستندات لازم از سوی مخاطبان نمی‌باشد.

3. پاره حقیقت‌گویی(21)
گاهی حادثه، خبر یا سخنی مطرح می‌شود که از نظر منبع، محتوای پیام، مجموعه‌ای به هم پیوسته و مرتب است که اگر بخشی از آن نقل و بخشی نقل نشود جهت و نتیجه پیام، منحرف خواهد شد. این از رویه‌های رایج مطبوعات است که معمولاً متناسب با جایگاه و جناح سیاسی که به آن متمایل هستند، بخشی از خبر نقل و بخشی را نقل نمی‌کنند. این شیوه به خصوص در انتشار نظرات رهبران سیاسی متداول است. استفاده از تیترهای اصلی روزنامه‌ها، مطابق با میل و سلیقه آن روزنامه از نمونه‌های بارز پاره حقیقت‌گویی است به طور کلی از دید روزنامه‌نگاران یک خبر هنگامی کامل است که عناصر خبری در آن به شکل کلی مطرح شوند. اما چنانچه یکی از عناصر خبری - چگونه؟ کجا؟ کی؟ چه کسی؟ چه چیزی؟ چرا؟ - در خبر بیان نگردد، خبر ناقص است. که در این تاکتیک، حذف یکی از این عناصر به عمد صورت می‌گیرد. درنشریات برای جلب نمودن نظر خواننده به تیتر خبر، از این تاکتیک استفاده می‌نمایند.
در واقعه 11 سپتامبر، در اخباری که از سوی رسانه‌های آمریکا و رسانه‌های همسو با آن‌ها انتشار می‌یافت، به دلایل و انگیزه‌های تروریست‌ها پرداخته نمی‌شد. به عبارتی عنصر (چرا) به صورت انتخابی از اخبار حذف می‌شد. حذف عنصر (چرا) به آمریکایی‌ها این اجازه را می‌داد که بتوانند کشورها، افراد مختلف و سیاست‌هایی را که نمی‌پذیرند و با مواضع آن‌ها مخالفت دارند را محکوم نمایند و بتوانند با استفاده از باز بودن فضا و شرایط توجیه و با استفاده از عبارت (حذف تروریست‌ها از صحنه جهان) هم چنان به سیاست‌های مدنظر آمریکا جامه عمل بپوشانند.

4. محک زدن(22)
برای ارزیابی اوضاع جامعه و طرز تفکر مردم جامعه درباره موضوعی خاص که نسبت به آن حساسیت وجود دارد و یا دریافت بازخورد نظر حاکمان و یا گروهی خاص یا صنفی از اصناف جامعه، خبری منتشر می‌شود که عکس‌العمل به آن، زمینه طرح سوژه‌های بعدی قرار می‌گیرد عوامل تبلیغاتی سعی می‌کنند برای دریافت بازخورد نظر گروهی خاص و یا حتی افراد جامعه، با انتشار یک موضوع عکس‌العمل آن‌ها را مورد ارزیابی قرار دهند و سیاست‌های آینده خود را نسبت به آن طراحی کنند. مثلاً برای ارزیابی نظر مردم ایران راجع به رابطه با آمریکا، خبری منتشر می‌شود تا پس از محک زدن آن، موضوعات جدی‌تری را در این باره منتشر سازند.
در سیستم‌های نظر سنجی نیز استفاده از افکار عمومی، نوعی محک زدن است. طرح موضوع استفاده نظامی ایران از تکنولوژی غنی‌سازی اورانیوم توسط آمریکایی‌ها، بازخورد واکنش دائمی ایرانی‌ها در تأکید بر استفاده غیرنظامی از این تکنولوژی‌ها را به دنبال دارد. آمریکا با این کار از یک سو قصد محک زدن ایران در این باره را داشته و از سوی دیگر از طرح آن برای اعزام بازرسین مربوطه برای کنترل این پروسه بهره می‌گیرد.
5. ادعا به جای واقعیت(23)
رسانه‌های خبری برای دستیابی به اهداف مورد نظر خود، گاهی ادعاهایی علیه افراد، گروه‌های مختلف و رسانه‌های رقیب مطرح می‌کنند و آنان را مجبور به پاسخگویی می‌نمایند. در واقع در این روش، اخبار مخابره شده و یا به چاپ رسیده نوعی ادعا به جای واقعیت را در ذهن مخاطب تداعی می‌کند و با استفاده از کلماتی نظیر (ادعا) منبع خبر سعی می‌کند اولاً خبر را از دست ندهد، در ثانی صحت و سقم خبر را به گردن منبع مدعی آن انداخته، ثالثاً چنانچه خبر مورد تأیید قرار گرفت، اعتبار پخش آن را نصیب خود کند و در نهایت پیامی را که مدنظرش می‌باشد به همراه خبر القا نماید.
در شایعه منبع خبر را نمی‌گوییم اما در این نوع خبر عمداً منبع خبر را ذکر می‌کنیم، ولی منبعی که بی‌اعتبار است و بارها مورد تکذیب قرار گرفته است. این شیوه از جمله شیوه‌های جنگ روانی است. این شیوه در حقیقت مانند یک برگ دو طرف برنده است. استفاده‌کنندگان از آن، چه ادعا را رد و چه آن را تأیید نمایند، در هر دو صورت منبع جواب خود را گرفته است.
در جریان حمله آمریکا به افغانستان، پس از هر بمباران شدید مقرهای طالبان، ادعاهایی دال بر کشته شدن بن لادن از سوی رسانه‌های آمریکایی و رسانه‌های همسو با آن‌ها مطرح می‌شد. زمانی که طالبان خبر را تکذیب می‌کردند، امریکایی‌ها می‌فهمیدند که تلاش آن‌ها در انهدام مواضع طالبان و کشتار آن‌ها چندان موثر نبوده است. اگر طالبان سکوت می‌کردند، این سکوت صحت ادعای آمریکایی‌ها را اثبات می‌کرد و نیروهای طالبان را نیز از نظر روحی تضعیف می‌نمود.

6. اغراق‌
عوامل تبلیغاتی با بهره‌گیری از این شیوه دست به پخش مطالب مبالغه‌آمیز می‌زنند. آن‌ها سعی می‌کنند مطالب کوچک را بسیار بزرگتر از آن‌چه وجود دارد جلوه دهند و همچنین قادرند از مطالب بزرگ به شکلی ضعیف و در زمان، مکان و جایگاهی که به چشم نمی‌آید، بهره‌برداری کند.

7. تفرقه‌
شاید بتوان تفرقه را یکی از مؤلفه‌های عوامل قبلی دانست که با استفاده از آن‌ها عامل تبلیغاتی سعی می‌کند بین جامعه مخاطبان خود با مرزبندی و جناح‌بندی‌هایی که در اکثریت موارد کاذب هم می‌باشد، مطالبی را پخش کند تا پتانسیل و توان آن‌ها را کاهش دهد.

8. ترور شخصیت‌
در شیوه‌های جدید، ترور فیزیکی جای خود را به ترور شخصیت داده است. در زمان‌هایی که نتوان فردی را ترور فیزیکی کرد و یا نباید افراد مورد ترور فیزیکی قرار گیرند، سعی می‌کنند از طریق عوامل تبلیغاتی جنگ روانی و با استفاده از وسایل ارتباط جمعی، شخصیت‌های مطرح و موثر در جناح مقابل را به زیر ذره‌بین کشیده و با بزرگ‌نمایی نقاط ضعف آنان را ترور شخصیت نماید. هدف آن ترور شخصیت‌های سیاسی و مهم از طریق به تصویر کشیدن نقاط ضعف و حرکات نادرست آن‌هاست. این عوامل باعث می‌شود رهبران ذی‌نفوذ نزد مخاطبان دچار بی‌منزلتی و تخریب چهره شوند.

9. شایعه(24)
زمانی که جریان این خبر از بین افرادی شروع می‌شود که از حقیقت موضوع دورند، شایعه آغاز می‌گردد و تکرار آن بدون ارائه برهان و دلیل ادامه می‌یابد تا تقریباً بسیاری از مردم آن را باور می‌کنند و در نهایت شیوه معینی برای ترویج آن پیش گرفته می‌شود، مانند (آن‌ها می‌گویند...) یا (از یک منبع مسئول شنیده‌ام که ...) یا (اخبار دقیقی دارم مبنی بر اینکه...) و مانند آن‌ها.
شایعات زمانی رواج می‌یابند که حوادث مربوط به آن در زندگی افراد از اهمیتی برخوردار باشند یا در مورد آن‌ها خبرهای صریح پخش نشود و یا اینکه خبرهای مربوط به آن‌ها مبهم باشند. این ابهام زمانی به وجود می‌آید که خبر به صورت تحریف شده دریافت شود، یا به فرد خبرهای متضادی برسد یا فرد از فهم این گونه خبرها عاجز باشد.
تاکتیک شایعه‌
شایعه در جایی ایجاد می‌شود که خبر نباشد و یا خبر از منابع موثق منتشر نگردد. از جمله اولین عناصری که در بحث شایعه مطرح می‌باشند، موضوع، مکان و زمان شایعه است. یک شایعه‌ساز ماهر به خوبی می‌داند که شایعه وی باید موضعی باشد که حساسیت بالای جامعه را در زمان و مکان مناسب به خود اختصاص دهد.
ضریب نفوذ شایعه مدیون دو نکته است؛ اول ابهام در موضوع و دوم اهمیت موضوع. هرچه ضریب اهمیت یک شایعه بالا باشد، ضریب نفوذ آن نیز به همان میزان بالا می‌رود. در ضمن به همان میزان که ابهام در قضیه افزایش می‌یابد ضریب نفوذ شایعه نیز صفر خواهد شد. عوامل دیگری نیز در پخش‌پذیری و نفوذ شایعه مؤثرند اما از درجه دوم اهمیت برخوردار می‌باشند. به طور نمونه پخش شایعه از زبان یک وزیر، یک استاد دانشگاه و یا هر منبع معتبر دیگر ضریب نفوذ آن را بیشتر از پخش شایعه از زبان راننده تاکسی می‌کند.
هر شایعه در برگیرنده بخش قابل ملاحظه‌ای از واقعیت می‌تواند باشد، اما ضریب نفوذ آن نیز تحت تأثیر عوامل دیگر می‌تواند افزایش بالایی پیدا کند.
شایعات آتشین‌
شایعه‌ای است که یکباره شکل می‌گیرد، همه جامعه را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و اثری کوتاه‌مدت دارد. کاربرد این نوع شایعه بیشتر در زمان جنگ نظامی است. استفاده از آمار و ارقام و بزرگ نشان دادن آنها، مسیر شایعات آتشین است. به معنای دیگر شایعات آتشین با ارقامی بسیار بزرگ ولی فقط در یک مقطع وارد می‌شوند، تأثیر آن‌ها عظیم است ولی مقطعی است. این نوع شایعات غالبا با ارقام بزرگ سر و کار دارند. تلفات ناشی از جنگ و تلفات ناشی از سیل و زلزله از جمله این موارد می‌باشند.
شایعات خزنده‌
شایعاتی هستند که همراه با تاکتیک‌های قطره‌چکانی، مرحله به مرحله می‌تواند مسیر یک شایعه را در ذهن افراد یک جامعه طراحی کند. این شایعات دراز مدت‌تر از شایعات آتشین هستند و پیچیدگی‌های بیشتری نیز دارند. سوء استفاده‌های مالی و فساد در دستگاه‌های اداری و رسوایی‌های مالی از جمله این نوع شایعات هستند. پخش قطره‌چکانی و مرحله به مرحله حادثه 11 سپتامبر زمینه‌ساز این نوع شایعه بود.
شایعات دلفینی‌
آن نوع از شایعات هستند که به تناسب زمان آشکار می‌گردند و بلافاصله پس از تأثیرگذاری برای مدتی پنهان می‌شوند و دوباره با ایجاد زمینه و انگیزه خود را آشکار می‌کنند.
شایعات دلفینی شایعاتی هستند که زمان مشخصی ندارند و هرگاه زمینه آن فراهم شود، قابل خودنمایی هستند. مانند اخبار مربوط به قتل‌های زنجیره‌ای.

10. تاکتیک ماساژ پیام(25)
تاکتیک حذف، تاکتیک کلی بافی، تاکتیک زمان‌بندی، تاکتیک قطره‌چکانی، تاکتیک موجی و تاکتیک تبخیر از جمله تاکتیک‌های ماساژ پیام به شمار می‌آیند که به طور مختصر به توضیح آنها پرداخته می‌شود.
تاکتیک کلی بافی(26)
در تاکتیک کلی‌بافی جزئیاتی که ممکن است مخالفت اداری یا سیاسی را برانگیزد را با لعابی از مطالب غیرواقعی می‌پوشانند. در این تاکتیک سعی می‌شود بدون توجه به مسایل اصلی و عمیق در خبر و بدون ریشه‌یابی به موضوعی که منعکس می‌شود به حواشی آن پرداخته شده، به خبر لعاب بزنند و شاخ و برگ آن را اضافه کنند و خواننده را در سطح نگه دارد. و توجه وی را کمتر معطوف به عمق مطالب نمایند. این تاکتیک بیشتر در پخش بیانیه‌های وزارت امور خارجه و یا دستگاه دیپلماسی خارجی کشورها مورد استفاده قرار می‌گیرد، که در آن‌ها از شیوه بی‌حس‌سازی مغزی استفاده شده است.
تاکتیک زمان‌بندی(27)
مرسوم‌ترین مصداقی را که می‌توان برای تاکتیک زمان‌بندی مثال زد، تأخیر در پخش خبر می‌باشد، به نحوی که پیام‌گیر نتواند کاری بکند. این شیوه در بسیاری از موارد التهاب و اشتیاق مخاطبین را برای شنیدن خبر از منابع موثق مهیا نموده و در بخشی دیگر زمینه پخش شایعات را نیز فراهم می‌کند.
تاکتیک حذف(28)
براساس این تاکتیک قسمت‌های مهمی از خبر به دلایلی که از پیش طراحی شده و به شکلی هدفمند حذف می‌گردد تا زمینه را برای پخش تاکتیک شایعه مهیا نماید. در این تاکتیک پخش‌کننده خبر (رسانه) می‌داند که با پخش قسمت ناقصی از خبر سوالاتی، در ذهن مخاطبان ایجاد می‌شود که این سؤالات چنانچه پاسخ گفته نشود، زمینه پخش شایعات را فراهم می‌کند. در وسایل ارتباط جمعی معروف است که شایعه جایی پخش می‌شود که خبر نباشد.
چون سیاست به شدت ستیزه‌آمیز است، پیام‌های سیاسی بیش از پیام‌های دیگر آگاهانه انتخاب می‌شوند و تاکتیک حذف استفاده می‌گردد.
تاکتیک قطره‌چکانی(29)
داده‌ها، اطلاعات و دانش به جای آنکه در سندی واحد نوشته شود در این تاکتیک دسته‌بندی شده و در زمان‌های گوناگون و به مقدار بسیار کم ارائه می‌گردد تا هم مخاطب نسبت به منبع خبر اعتماد پیدا کند و هم نسبت به آن اعتیاد پیدا کند و منتظر پخش اخبار از مجرای مورد نظر گردد. در این شیوه الگوی رخدادها تجزیه می‌شود و از دیدگیرنده مخفی می‌ماند.
تاکتیک دروغ بزرگ یا استفاده از دروغ محض(30)
این تاکتیک قدیمی و سنتی می‌باشد، اما هنوز هم مورد استفاده فراوانی در رسانه‌ها دارد و بیشتر برای مرعوب کردن حریف و یا حتی برای مرعوب کردن افکار عمومی مورد استفاده قرار می‌گیرد. یعنی پیامی را که به هیچ وجه واقعیت ندارد، بیان می‌کنند. معروف‌ترین مورد استفاده‌ای که از این تاکتیک شده، در زمان هیتلر و توسط گوبلز بوده است.
فوریت بخشیدن ساختگی به خبر(31)
تأکید بر انتقال سریع و لحظه به لحظه پیام و افزایش کمیت آن یکی دیگر از شیوه‌های مطبوعاتی و رسانه‌ای است. هدف از این شیوه ایجاد نوعی طوفان مغزی برای مخاطب نسبت به سوژه مورد نظر و ایجاد نوعی ایزوله کردن خبری مخاطب نسبت به دیگر منابع خبری از طریق ایجاد این اطمینان در مخاطب است و این مطلب را می‌خواهد القا کند که این مطبوعه در سریع‌ترین حالت ممکن، قادر است اطلاعات را به مخاطب برساند.
این تاکتیک برای کمتر تعمق کردن مخاطب بر اخبار نیز به کار گرفته می‌شود. از طرفی نیز رسانه‌های خبری با شتاب بخشیدن به گزارش حوادث و رویدادها سعی می‌کنند از فرصت ایجاد شده برای دستیابی به بسیاری از اهداف خود (که تاکنون مهیا نبوده) استفاده کنند. این روش کاربرد تبلیغاتی نیز دارد. هم‌چنین در زمان جنگ و بحران‌های سیاسی کاربرد بسیار دارد.
پیچیده کردن خبر برای عدم کشف حقیقت(32)
امروزه شیوه پنهان کردن حقیقت، محرمانه نگهداشتن آن نیست زیرا که ذات خبر فرار است و به محض یافتن مجرایی، به داخل جامعه نفوذ پیدا می‌کند. اعتقاد بر اینست که زمانی که یک رسانه قصد دارد یک خبر را پنهان کند لازم است با دادن اطلاعات متنوع و زیاد، حقیقت و موضوع را به گونه‌ای پیچیده کند که مخاطب از پیگیری آن خبر صرف‌نظر کند.
برای پنهان ماندن حقیقت، موضوع آنچنان با اخبار و اطلاعات فراوان و گاه ضد و نقیض، پیچیده و مغلق بیان می‌شود که مخاطب نتواند از لابلای مطالب به حقیقت دست یابد. نمونه بارز این اتفاق در موضوع پرتاب موشک از سوی نیروی دریایی آمریکا به سوی هواپیمای مسافرتی ایرباس ایرانی بود. امروزه جهت سرکوب بسیاری از جنبش‌های مردمی و نتایج اسف‌بار اقدامات سیاسی و اقتصادی قدرت‌های بزرگ در کشورهای ضعیف جهان این حقایق را از طریق مخدوش ساختن خبر این وقایع، پنهان می‌نمایند.
افزایش قابلیت تصدیق خبر از طریق چیدن خبر ساختگی و نادرست در میان چند خبر درست(33)
برخی رسانه‌ها مانند بی.بی.سی همواره از این شگرد استفاده کرده‌اند. در این شیوه، نظر مخاطبان به اخباری صحیح جلب می‌شود و پس از ایجاد اطمینان اولیه نسبت به این منبع، یک خبر نادرست اعلام و القاء می‌شود. یک تحلیل‌گر حرفه‌ای می‌تواند اخباری که برای مخالفان خود دارای هویت درست و مشخص شده است، به گونه‌ای با اخبار نادرست آمیخته کند که در نهایت نظر خود را در قالب تحلیل و تفسیر مورد نظر خود القا نماید.

نمونه آن را می‌توان در سایت علیرضا نوری‌زاده پیدا کرد. در این شیوه تحلیل‌گر سعی‌کند اخبار موثق و درست قابل استناد برای مخاطبین را همراه با چند خبر نادرست در هم آمیخته و با شیوه‌ای کاملا حرفه‌ای نتیجه مطلوب خود را کسب کند. در جریان قتل‌های زنجیره‌ای، علیرضا نوری‌زاده با در اختیار داشتن بخشی از مطالب صحیح قادر بود که مطالب نادرست خود را تحت پوشش منابع اطلاعاتی موثق منتشر کند.
استفاده از دو خبر واقعی برای طرح یک خبر ساختگی(34)
ارتباط بخشیدن بین دو واقعه و نتیجه‌گیری غلط و غیرواقعی از آن، از شیوه‌های دیگر در مطبوعات و خبرگزاری‌ها و رادیوها به شمار می‌رود. مثلاً رادیو بی.بی.سی اعلام می‌کند که دو هیات سیاسی از آمریکا و ایران همزمان در سوریه با مقامات سوری دیدار و گفت و گو کردند. در این پیام هدف اصلی، القاء خبر ارتباط بین این دو هیأت سیاسی در سوریه و تضعیف دولت جمهوری اسلامی است.
استفاده از عاطفه گیرندگان پیام(35)
در این روش تلاش می‌شود تعابیری در خبر مورد استفاده قرار گیرد که به کارگیری آنان احساس عاطفی مخاطبان را به طور ساختگی تحریف و تهییج کند. کلماتی نظیر تبعیض، ظلم به زنان، فشار بر کودکان، شکنجه، بازجویی، توطئه، خفقان، نسل‌سوزی، قانون‌ستیزی، فجایع بشری و مانند آن می‌تواند احساسات یک مخاطب را برانگیخته نماید. پخش برنامه‌های تلویزیون و استفاده از عکس‌هایی که کودکان را در وضعیتی بسیار بد نشان می‌دهد، همچنین استفاده از زنان به عنوان عناصر زجرکشیده در اخبار می‌تواند در مسیر ایجاد هیجان بسیار مؤثر و پرنفوذ باشد.
از سوی دیگر خبرگزاری‌ها از عاطفه غریزی گیرندگان پیام استفاده می‌کنند. گیرندگان پیام در مقابل یک سری مسائل مشترک با هم دارای همبستگی‌های عاطفی هستند. مباحث مشترکی نظیر دین، نژاد، سرزمین، ملیت، جنسیت، محیط اجتماعی، رنگ پوست، مباحث مشترک قاره‌ای و مباحث انسان‌دوستی از جمله این مباحث است که در خیلی از خبرها هدف قرار می‌گیرند و سعی می‌شود به نوعی در خبرها روی یکی از این همبستگی‌ها تأکید شود. به طور مثال کردها در ترکیه، عراق، ایران، سوریه و... سعی می‌کنند از رابطه عاطفی کردها استفاده کنند، به نوعی که تحریک‌کننده باشد. کردها یک نوع رابطه معنوی، جدا از همبستگی‌های منطقه‌ای با هم دارند و فشار به هر گروه در هر منطقه بر بقیه تأثیر می‌گذارد.
استفاده از خبر برای تبلیغات(36)
وقتی خبری از رسانه‌ها منتشر می‌شود، نیازی به اثبات آن وجود ندارد. زیرا اصل اولیه درستی خبر است و اگر کسی فکر کند یا ادعا کند که خبر درست نیست، لازم است برای رد آن مدرکی ارائه دهد.(37)

شیوه‌ها و اقدامات جنگ نرم در ایران‌
1. تحلیل مغرضانه از اوضاع داخلی و ایجاد فضای وحشت‌زا و موهوم از احتمال بروز جنگ، آغاز دوره بحران اقتصادی و مشکلات عظیم ناشی از آن.
2. سوء استفاده تبلیغاتی از اجرای طرح‌هایی چون طرح امنیت اجتماعی به عنوان محدودکننده آزادی و حقوق زنان و نقش آزادی‌های مدنی و اجتماعی.
3. ایجاد تقابل‌های سیاسی بین سران ارشد نظام اسلامی و القای در جریان بودن جنگ قدرت در جمهوری اسلامی بین چند طیف.
4. ترویج و اشاعه دنیا طلبی و مادی‌گرایی افراطی با تبلیغ مظاهر زندگی غربی.
6. ترویج نظریه وجود قرائت‌های مختلف از اسلام (پلورالیسم).(38)
7. اشاعه و تبلیغ نسبی بودن موازین اسلامی و ارزش‌های اعتقاد





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین