آیا جمهوری آذربایجان به نسخه آسیایی کشورهای شدیداً تحت نفوذ همه جانبه صهیونیست ها تبدیل شده است؟
آیا جمهوری آذربایجان به نسخه آسیایی کشورهای شدیداً تحت نفوذ همه جانبه صهیونیست ها تبدیل شده است؟ سایت صدای آمریکا روز یک شنبه 26 فوریه(7/12/90) به نقل از مقامات دفاعی رژیم صهیونیستی نوشت: (صنایع هوا- فضای اسرائیل قراردادی برای فروش یک میلیارد و600میلیون دلار تجهیزات نظامی ازجمله هواپیماهای بدون سرنشین، موشک های ضدهوایی و سامانه های دفاع موشکی با جمهوری آذربایجان امضا کرده است.) خبر این قرارداد تحریک آمیز انعکاس ویژه ای در خبرگزاری های غربی داشت؛ به گونه ای که همان سایت صدای آمریکا نوشت: (این معامله تسلیحاتی میان اسرائیل و آذربایجان فناوری پیشرفته نظامی اسرائیل را، به مرزهای ایران نزدیک تر خواهد کرد. تنش میان ایران و آذربایجان در نتیجه همکاری نزدیک آذربایجان با اسرائیل بیشتر شده است.)اما این خبر هم به دلیل ویژگی هایی که از منظر زمانی دارد و نوع مناسباتی که بین ایران، آذربایجان و رژیم صهیونیستی برقرار است و هم به دلیل اهمیت نظامی آن و حجم قرارداد که برای کشور کوچک آسیای میانه رقم بالایی است، از چند منظر سوالاتی ایجاد می کند. اولاً؛ فروش این سلاح ها به جمهوری آذربایجان که در مقطع زمانی حساسی که شاهد مواضع ضدایرانی برخی سیاستمداران جمهوری آذربایجان نسبت به ایران و ایجاد تنش در روابط باکو و تهران به ویژه در مورد ترور دانشمندان هسته ای ایران توسط عواملی از موساد و فرار آنها به باکو هستیم، آیا معنا و مفهوم خاصی دارد؟ ثانیا، آیا جمهوری آذربایجان به نسخه آسیایی کشورهای شدیداً تحت نفوذ همه جانبه صهیونیست ها تبدیل شده است؟ این در حالی است که اکثر مردم دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان شیعه هستند و مشترکات فراوان مذهبی، فرهنگی، نژادی و تاریخی، پیوندهای مذهبی و عاطفی فراوانی بین دو ملت ایجاد کرده است که اقداماتی این چنینی از سوی حاکمان باکو نه در راستای مطالبات ملی مردم آذری آن سوی ارس است و نه مشی اسلامی یک کشور با اکثریت شیعه است که با رژیم غاصب حقوق مسلمانان فلسطین چنین نرد دوستی ببازد. پس چرا این اتفاق رخ می دهد؟ هرکدام از دو بازیگر این سناریوی جدید دلایلی برای اقدام خود دارند: 1-صهیونیست های غاصب به دلیل موقعیت متزلزل شان در منطقه به ویژه پس از خودآگاهی و عطش مبارزه ای که برای نابودی این رژیم در بین جوانان ملت های مسلمان در اثر خیزش های اسلامی اخیر ایجاد شده، همواره تلاش کرده اند ائتلاف های دیپلماتیک در منطقه تشکیل دهند و از شدت خصومت ها با تل آویو بکاهند. از این رو، به موازات تنش در روابط رژیم صهیونیستی با ترکیه، آنها به تقویت و گسترش روابط با جمهوری آذربایجان روی آورده اند. البته از نظر دستگاه های اطلاعاتی این رژیم، جمهوری آذربایجان از یک بعد دیگر نیز برای تل آویو اهمیت دارد: تماس های مهم و تجارت گسترده بین جمهوری آذربایجان و آذری های مقیم ایران و تأثیرگذاری از این طریق بر ایران. 2-حاکمان آذربایجان به دلیل فضای خفقانی که در داخل ایجاد کرده اند، نگران سرایت بیداری اسلامی به کشورشان می باشند. لذا درصددند به تل آویو و غرب تکیه کنند. بر این اساس، از مدت ها پیش آذربایجان به مکانی امن برای فعالیت های گسترده فرهنگی و تلاش های جاسوسی و اطلاعاتی صهیونیست ها به ویژه در مرزهای شمالی ایران تبدیل شده است. واقعیت این است که نزدیکی تل آویو به باکو ، حکومت علی اف را از مسلمانان جهان دور و از حمایت مردم کشورش محروم می کند و سبب ساز تعمیق اختلافات با همسایه قدرتمند جنوبی اش (ایران ) می شود، که این دو، قطعاً بر استمرار و استحکام حاکمیت حاکم فعلی آذربایجان نقش منفی به دنبال خواهد داشت و در درازمدت با فاصله گرفتن مردم این کشور از حاکمان شان، سرنوشتی جز سرنوشت دیگر دیکتاتوران سرنگون شده عربی، برای علی اف نمی توان تصور کرد. http://www.basirat.ir/news.aspx?newsid=236904
عنوان سوال:

آیا جمهوری آذربایجان به نسخه آسیایی کشورهای شدیداً تحت نفوذ همه جانبه صهیونیست ها تبدیل شده است؟


پاسخ:

آیا جمهوری آذربایجان به نسخه آسیایی کشورهای شدیداً تحت نفوذ همه جانبه صهیونیست ها تبدیل شده است؟

سایت صدای آمریکا روز یک شنبه 26 فوریه(7/12/90) به نقل از مقامات دفاعی رژیم صهیونیستی نوشت: (صنایع هوا- فضای اسرائیل قراردادی برای فروش یک میلیارد و600میلیون دلار تجهیزات نظامی ازجمله هواپیماهای بدون سرنشین، موشک های ضدهوایی و سامانه های دفاع موشکی با جمهوری آذربایجان امضا کرده است.)

خبر این قرارداد تحریک آمیز انعکاس ویژه ای در خبرگزاری های غربی داشت؛ به گونه ای که همان سایت صدای آمریکا نوشت: (این معامله تسلیحاتی میان اسرائیل و آذربایجان فناوری پیشرفته نظامی اسرائیل را، به مرزهای ایران نزدیک تر خواهد کرد. تنش میان ایران و آذربایجان در نتیجه همکاری نزدیک آذربایجان با اسرائیل بیشتر شده است.)اما این خبر هم به دلیل ویژگی هایی که از منظر زمانی دارد و نوع مناسباتی که بین ایران، آذربایجان و رژیم صهیونیستی برقرار است و هم به دلیل اهمیت نظامی آن و حجم قرارداد که برای کشور کوچک آسیای میانه رقم بالایی است، از چند منظر سوالاتی ایجاد می کند.

اولاً؛ فروش این سلاح ها به جمهوری آذربایجان که در مقطع زمانی حساسی که شاهد مواضع ضدایرانی برخی سیاستمداران جمهوری آذربایجان نسبت به ایران و ایجاد تنش در روابط باکو و تهران به ویژه در مورد ترور دانشمندان هسته ای ایران توسط عواملی از موساد و فرار آنها به باکو هستیم، آیا معنا و مفهوم خاصی دارد؟

ثانیا، آیا جمهوری آذربایجان به نسخه آسیایی کشورهای شدیداً تحت نفوذ همه جانبه صهیونیست ها تبدیل شده است؟

این در حالی است که اکثر مردم دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان شیعه هستند و مشترکات فراوان مذهبی، فرهنگی، نژادی و تاریخی، پیوندهای مذهبی و عاطفی فراوانی بین دو ملت ایجاد کرده است که اقداماتی این چنینی از سوی حاکمان باکو نه در راستای مطالبات ملی مردم آذری آن سوی ارس است و نه مشی اسلامی یک کشور با اکثریت شیعه است که با رژیم غاصب حقوق مسلمانان فلسطین چنین نرد دوستی ببازد. پس چرا این اتفاق رخ می دهد؟

هرکدام از دو بازیگر این سناریوی جدید دلایلی برای اقدام خود دارند:

1-صهیونیست های غاصب به دلیل موقعیت متزلزل شان در منطقه به ویژه پس از خودآگاهی و عطش مبارزه ای که برای نابودی این رژیم در بین جوانان ملت های مسلمان در اثر خیزش های اسلامی اخیر ایجاد شده، همواره تلاش کرده اند ائتلاف های دیپلماتیک در منطقه تشکیل دهند و از شدت خصومت ها با تل آویو بکاهند. از این رو، به موازات تنش در روابط رژیم صهیونیستی با ترکیه، آنها به تقویت و گسترش روابط با جمهوری آذربایجان روی آورده اند. البته از نظر دستگاه های اطلاعاتی این رژیم، جمهوری آذربایجان از یک بعد دیگر نیز برای تل آویو اهمیت دارد: تماس های مهم و تجارت گسترده بین جمهوری آذربایجان و آذری های مقیم ایران و تأثیرگذاری از این طریق بر ایران.

2-حاکمان آذربایجان به دلیل فضای خفقانی که در داخل ایجاد کرده اند، نگران سرایت بیداری اسلامی به کشورشان می باشند. لذا درصددند به تل آویو و غرب تکیه کنند. بر این اساس، از مدت ها پیش آذربایجان به مکانی امن برای فعالیت های گسترده فرهنگی و تلاش های جاسوسی و اطلاعاتی صهیونیست ها به ویژه در مرزهای شمالی ایران تبدیل شده است. واقعیت این است که نزدیکی تل آویو به باکو ، حکومت علی اف را از مسلمانان جهان دور و از حمایت مردم کشورش محروم می کند و سبب ساز تعمیق اختلافات با همسایه قدرتمند جنوبی اش (ایران ) می شود، که این دو، قطعاً بر استمرار و استحکام حاکمیت حاکم فعلی آذربایجان نقش منفی به دنبال خواهد داشت و در درازمدت با فاصله گرفتن مردم این کشور از حاکمان شان، سرنوشتی جز سرنوشت دیگر دیکتاتوران سرنگون شده عربی، برای علی اف نمی توان تصور کرد.
http://www.basirat.ir/news.aspx?newsid=236904





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین