توضیحاتی در مورد فیلم سنگسار ثریا می خواهم؟ فیلم سنگسار ثریا یکی از فیلمهایی است که دشمنان اسلام در راستای تخریب چهره اسلام ساخته اند هدف عمده این فیلم تخریب چهره رحمانی دین اسلام و ایران در سطح جهان و در شرایطی است که جهان به سمت بیداری عظیم اسلامی در حال حرکت بوده و هر روز موج اسلام گرایی و اسلام خواهی در جهان گستر می یابد لذا برای جلوگیری از گسترش این موج که همزمان با تمامی دنیا اروپا و آمریکا را هم در نوردیده عمال و مزدبگیران جهان سلطه به ساخت فیلمهایی از این دست اقدام می کنند . به منظور مشخص تر شدن ابعاد مختلف این فیلم و نقد آن به نظر می رسد معرفی و نقد از جانب افراد صاحب نظر مناسبتر باشد فلذا مقاله ای که توسط یکی از دانش پژوهان موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی و عضو انجمن فارغ التحصیلان این مرکز به نام آقای دکتر علی رمضانی نگاشته اند عینا خدمت شما تقدیم می گردد . دربارة فیلم سنگسار ثریا م (منوچهری) نام فیلمی به کارگردانی (سیروس نورسته) محصول 2008 آمریکا است که مدتی پیش در جشنواره تورنتو به نمایش در آمد و سر و صداهایی به پا کرد. فیلمی که میتوان آن را در رده فیلمهای ضد ایرانی- اسلامی قرار داد و طبق معمول توجه مجامع سینمایی غرب را به خود جلب کرده است. این فیلم بر پایه رمانی به همین نام (در1994) نوشته (فریدون صاحبجمع) ساخته شده و ماجرای آن در سال 1986 و در راستای (نقض حقوق بشر) و (سنگسار در ایران) اتفاق میافتد. دیالوگهای این فیلم بیشتر به زبان فارسی است و فیلم با زیرنویس انگلیسی پخش جهانی میشود. (سنگسار ثریا) توسط کمپانی ام پاور پیکچرز و با تهیه کنندگی استیو مک اویتی و جان شپرد تولید شده و متن آن را (سیروس نورسته) و همسرش بر اساس رمان فوق الذکر نوشتهاند. (شهره آغداشلو) بازیگر ایرانی و (جیم کویزل) بازیگر مصائب مسیح از هنرپیشگان این فیلم هستند. داستان فیلم از اینجا شروع میشود که روزنامهنگاری فرانسوی در سفرش، به روستایی در ایران به نام (کوهپایه) میرسد و اتومبیلش را برای تعمیر به هاشم، مکانیک روستا میدهد. توقف روزنامهنگار فرانسوی در روستا فرصتی است تا او در جریان یک ماجرای هولناک قرار گیرد؛ زنی به نام زهرا به محض دیدن روزنامهنگار او را به خانة خود دعوت میکند و از او میخواهد پای حرفهایش بنشیند. از این نقطه فیلم وارد یک فلش بک میشود و داستان در گذشته روایت میشود و خواهرزادة زهرا (ثریا) در مرکز این ماجرا قرار دارد. شوهر ثریا که یک زندانبان است قصد تجدید فراش دارد اما چون توانایی پرداخت هزینة هر دو زن را ندارد به ثریا پیشنهاد طلاق میدهد، ثریا وقتی حقوقش (مهریه) را مطالبه میکند مرد زیر بار نمیرود و برای خلاص شدن از دست ثریا با کدخدا و روحانی روستا تبانی میکند. نقشه از این قرار است که ثریا را به خانة هاشم برای کلفتی میفرستند، مردی که زنش را از دست داده و به همراه فرزند ناشنوایش زندگی میکند و این ویژگیها موقعیت را برای متهم شدن ثریا به رابطه با هاشم فراهم میکند. شوهر ثریا با همدستی کدخدا و ملای ده به زن بیگناه اتهاماتی را نسبت میدهند که در نهایت به سنگسار شدن ثریا منجر میشود. این فیلم تبلیغاتی، که میتوان آن را فیلمی ضد اسلامی و ضد ایرانی نامید، همزمان دو هدف مهم را دنبال میکند. از یک سو اسلام را، که بنا به گفتة تئوریسینها و نظریهپردازان غربی تنها قدرتی است که بعد از سقوط و فروپاشی اردوگاه کمونیسم میتواند پنجه در پنجة لیبرال دموکراسی غرب اندازد، خشن جلوه داده، سیر پرشتاب گرایش مردم و خصوصاً نخبگان غربی را به سمت اسلام متوقف سازد، و از سوی دیگر ایران اسلامی را که به عنوان امّ القرای جهان اسلام و مروّج اسلام ناب در سطح دنیا معرفی شده است و انقلاب اسلامی آن و مردم متدیّنش الگویی برای جهانیان شدهاند را عقبافتاده، وحشی و دور از تمدن، بیعاطفه و سنگدل نشان دهد. تحریف قوانین و مقررات جزایی و احکام دین هدفی است که این فیلم 5 میلیون دلاری و سرمایه گذاران آمریکاییش دنبال میکنند. به نظر میرسد این فیلم به دلیل حجم گستردة اطلاعات غلط برای مخاطبان ایرانی تهیه نشده، چرا که هر ایرانی مسلمانی، هرچند اطلاعات کمی از اسلام داشته باشد، به وضوح دروغ بودن آن را در مییابد. غرض از تولید آن قطعاً تأثیر گذاشتن بر چهره ایران در جهان است. دربارة این فیلم باید گفت که حقیقتاً سراسر قلب، مسخ و تحریف است، چه از نظر (مجازات اسلامی سنگسار)، و چه از نظر واقعیاتی که در جامعة ایرانی اسلامی ما در گذشته و حال جریان داشته و دارد. همانطور که اشاره شد، فیلم اهداف تبلیغاتی را علیه اسلام و ایران دنبال میکند. از این رو نمیتوانسته و نخواسته با (واقعیت) مواجه گردد و از آنجا که نمایش (حقیقت حکم سنگسار در اسلام) و بیان فلسفة آن و همچنین نمایش واقعیات جامعة ایرانی میتوانسته به سود اسلام تمام شود، دست به عملی ناجوانمردانه زد و (صداقت) را پای اهداف و مطامع سخیف امپراطوری رسانهای غرب ذبح نمود، و در واقع (حقیقت) را (سنگسار) نمود. آری شنیده بودم هنگام نمایش این فیلم در سینماهای آفریقا، زنان بسیاری، نیمه های فیلم با چشمانی اشکبار، سالن سینما را ترک میکردند و تحمل دیدن فیلم را تا پایان آن نداشتند. نگارنده نیز هنگام تماشای فیلم، خصوصاً لحظة اوج آن و هنگام سنگسار، طاقت از کف ربوده و با صدای بلند گریه کردم اما نه برای (سنگسار ثریا)ی موهوم که برای (سنگسار حقیقت) و مظلومیت اسلام، زیرا نه (حکمی با آن شرایط) در اسلام، و نه (جامعه و مردمانی با آن ویژگیها) در ایران، وجود خارجی داشته و دارد و اگر بتوان در تاریخ نمونهای از این جنایتها را نشان داد احتمالاً در دورههایی از قرون وسطای مسیحی و دوران تمدن کنونی غرب را باید نام برد که در آن نه (جسم زن) که (شخصیت) زن سنگسار میشود. فروپاشی اخلاقی، گسترش و شیوع فساد جنسی و اخلاقی، ترویج بیبندوباری و همجنسبازی، فروپاشی خانواده و گسترش روزافزون طلاق، افزایش آمار تولد نوزادان مجهول الهویه که شناختی از پدر خویش ندارند و دهها مورد دیگر در غرب، محصول سنگسار شخصیت ثریاها در غرب است که همه روزه به میزان فراوان انجام میگیرد. اینها را اضافه کنید به باندهای مافیایی مخوف و سازمانیافتهای که در تجارت و بردگی و قاچاق زنان و دختران در کشورهای غربی فعالیت میکنند و در این باره حرف بسیار است. اما دربارة فیلم مزبور نکاتی قابل طرح است که در دو قسمت ذکر میشود. در قسمت اول فیلم را از نظر اسلام و قانون اسلامی مورد ارزیابی قرار میدهیم و در قسمت دوم به مطالب اجتماعی خلاف واقع و دروغ که در فیلم به جامعة ما نسبت داده شده است، میپردازیم. اما قبل از آن لازم است به اختصار نگاهی به فلسفة تشریع حدود و تعزیرات در اسلام داشته باشیم. فلسفة تشریع حدود و تعزیرات در اسلام: اصل در اسلام، رحمت و مغفرت است و اشاره خواهیم کرد که حتی حدود الهی، هم برای فرد گناهکار و هم برای جامعه رحمت است. خدای متعال انسانها را برای رسیدن به کمال و سعادت ابدی، با آیاتش تشویق کرده و یا با برخی دیگر از آیات تنبیه داده و از ارتکاب برخی اعمال که سقوط انسانیت را در پی دارد بر حذر داشته است. با این حال هستند انسانهایی که باز به گناه بیفتند و با ارتکاب اعمالی نظیر سرقت، تجاوز به مال و ناموس مردم، فحشا و منکرات، امنیت مردم و جامعه را مختل کنند. خدای متعال برای نجات و جلوگیری از آلوده شدن این افراد و جامعه، حدّ معیّن کرده است. پس هدف از تشریع حدّ، اصلاح جامعه و فرد است و حتی کسی که اعدام میشود، مشمول رحمت الهی واقع میشود و همین اجرای حدّ او را پاک میکند. حدود و تعزیرات در اسلام، هم برای شخصی که حد بر او اجرا میشود و هم برای دیگران رحمتند؛ زیرا انسانی که حد میخورد، تنبیه میشود و گناه را تکرار نمیکند. از طرف دیگر برای دیگران نیز عبرت است. خداوند میخواهد با اجرای حد، افرادی را که زمینة فساد در آنها وجود دارد، از سقوط در حضیض پستتر از حیوانات نجات دهد و به اوج انسانیت برگرداند. وجه بازدارندگی حدود در اینجا به دو مطلب شایان ذکر اشاره میکنیم: نخست آن که اسلام در حدود، سختگیری کرده و مجرم به منظور بازداشتن از گناه، باید تنبیه بدنی شود. چون مجازات مالی بازدارنده نیست. بسیاری مایلند حتی چند برابر دیة معیَّن شده را بدهند تا دستشان قطع نشود یا قصاص نشوند. تنها مجازاتی که مثلاً در آدمکشی بازدارنده است، قصاص است. وقتی فردی بداند که در مقابل آدمکشی، خودش را میکشند، این قطعاً بازدارنده است. همچنین وقتی بداند در مقابل تجاوز ناموسی محصنه، رجم (سنگسار) میشود و یا اگر غیر محصنه باشد، شلاق میخورد، یا اگر سرقت کرد دستش را میبُرند، قطعاً بازدارنده است. چرا اسلام سختگیری کرده است؟ چون بسیاری از اوقات تنها سرقت نیست. سارقی که برای سرقت وارد حیطة خصوصی افراد میشود، اگر در آن لحظه بخواهد به ناموس طرف تجاوز کند و با مقابله شود، آدم هم میکشد؛ فقط برای این که مالی را سرقت کند؛ از این رو اسلام سختگیری میکند. دوم آن که، از طرف دیگر اسلام در اثبات جرایم حدّی نیز بسیار سختگیری کرده است که بدان اشاره خواهد شد و این بدین خاطر است که به گزاف حد اجرا نشود. اسلام در مقابل اصل آدمکشی، قصاص را قرار میدهد، اما از طرفی به عفو تشویق میکند؛ حتی در حدود آنقدر تمهیدات به کار برده که تمام عالمان مسلمان بر این عقیدهاند که تا آنجا که ممکن است بنای حدود بر تخفیف است. اگر زنی بدون شوهر حامله شود، آیا میشود او را حد زد؟ فقه شیعه میگوید: ممکن است وطی به شبهه یا تجاوز به عُنف بوده باشد و لذا نباید حد بخورد. شیعه میگوید: تُدرَأُ الحدود بالشّبهات؛ یعنی هر جا شبهه دارید نباید حد بزنید. در فقه اسلام موارد متعددی از این باب داریم. وقتی یک زن و مرد را با هم میگیرند و از قرابت آنها سؤال میکنند، آیا با جواب منفی آنان میشود حد زد؟ خیر! از آنها سؤال هم نباید بشود؛ شاید صیغه خوانده و عقد کرده باشند. همة فقها از روایات استفاده میکنند: (کان بناء الحد علی التخفیف) و اصلاً مطلوب شرع، سَتر و پوشاندن گناهان است. حاصل آن که در اسلام، حد به منظور اصلاح جامعه و بازدارندگی معیّن شده و تمهیداتی نیز پیشبینی شده که حد به آسانی اجرا نگردد و به کسی ظلم نشود. اینک دو قسمت مزبور را پی میگیریم: قسمت اول: ارزیابی فیلم از منظر قانون اسلام 1. اساس فیلم دروغی بزرگ و بهتانی عظیم به اسلام و قوانین آن است . اساساً حد رجم (سنگسار) در اسلام، زمانی برای زناکار ثابت میشود که زنی با داشتن شوهر و یا مردی با داشتن زن و امکان دسترسی هر یک به همسران خود، تنها به خاطر هوی و هوس و لگدمال کردن اخلاق و عفت عمومی جامعه، عمل زنا را انجام دهد (یعنی زنای محسنه[1]. پس حکم سنگسار برای هر نوع عمل منافی عفت اجرا نمیشود). راه اثبات زنای محسنه (زنای مرد متأهل و زن شوهردار) از دو طریق صورت میگیرد: - با اقرار زن یا مرد زناکار (به شرط داشتن بلوغ و عقل و اختیار و قصد اقرار)، آنهم نه یک مرتبه بلکه حتماً باید 4 مرتبه و به صورت صریح و روشن[2] (نه دو پهلو) باشد. و جالب است بدانیم اگر کسی بر زنایی که موجب سنگسار است چهار مرتبه اقرار کند و سپس انکار کند، سنگسار نمیشود.[3] در حالی که ما در فیلم بارها از ثریا انکار این مسأله را میشویم که ملتمسانه میگوید: (من کاری نکردم). پس از نظر قانون اسلامی، حکم مزبور ثابت نیست. - با شهادت چهار نفر مرد یا سه مرد و دو زن. و اگر شاهدها کمتر از این تعداد باشند، حد ثابت نمیشود و باید شاهدها را به جهت تهمتی که زدهاند شلاق زد.[4] آنچه در فیلم میبینیم آن است که ثریا به خاطر شهادت دروغ دو نفر (شوهر ثریا و هاشم) سنگسار میشود. سازندگان فیلم اگر انصاف و شهامت میداشتند، میبایست صحنههای شلاق خوردن این دو نفر را به جهت تهمت زدن به ثریا نشان میدادند، ولی ظاهراً منافع امپراطوری رسانهای غرب ایجاب میکند که (حقیقت)، (سنگسار) شود و حکم اسلام، وارونه به جهانیان معرفی شود. 2. در جایی از فیلم (کدخدا ابراهیم) ادعایی عجیب را مطرح میکند و به ثریا میگوید: (وقتی مردی اتهامی به زنش میزنه این وظیفه زنه که بیگناهی خودش رو اثبات کنه. قانون شرع این طور میگه. حتی در موردی که زنی از شوهرش شاکی باشه باز هم اثبات ادعا بر عهده زنه. میفهمی؟!) همه کسانی که ذرهای از قانون مجازات اسلامی اطلاع داشته باشند میدانند که هر کسی ادعایی را در محکمه اسلامی مطرح میکند موظف است خودش برای اثبات حرفش سند و مدرک ارائه کند و این نکته هیچ ارتباطی به جنسیت فرد ندارد و – همانگونه که اشاره شد- در تهمت بستنهای بدون سند و مدرک، فرد در مقابل قانون مسئول است تا جایی که در تهمت بستن به نوامیس، کیفرهایی مانند مجازات شلاق پیشبینی شده و به این ترتیب اهرمهای بازدارندهای برای این مسائل قرار داده شده است. به علاوه شریعت اسلام مقرراتی وضع کرده که معمولًا اثبات رفتارهای منافی عفت غیر ممکن یا فوق العاده دشوار میشود؛ و تنها دامن افراد بسیار هرزه و هتاک و بیبندوباری را میگیرد که بیتوجه به هنجارهای جامعه، حاضر میشود تمام ارزشهای انسانی و اخلاقی جامعه را لگدکوب هویها و هوسهای خویش کنند. هر چند شاید ذکر جملة ذیل در اینجا مناسب نباشد، اما به نظر میآید تعداد افرادی که از جزئیات احکام اسلام آگاهی کامل نداشته باشند، قابل توجه باشد. فقهاء اسلام در بیان ویژگیهای شهادت در مسألة زنا مینویسند: (در شهادت شهود بر زنا، تصریح یا مانند آن بر مشاهدة دخول آلت مرد در عورت زن مانند میلی که در سرمهدان است یا مشاهدة بیرون آوردن از عورت زن لازم است (آنهم شهود باید علم داشته باشند که این عمل، بدون عقد شرعی یا ملکیت و بدون شبهه و نیز بدون اکراه و اجبار بوده است). و حتی اگر چهار شاهد، اصل مسأله را شهادت دهند که ما دیدیم مثل میل در سرمهدان، ولی جزئیات آن را اختلاف داشته باشند و مثلاً در زمان و مکان اختلاف داشته باشند، نه تنها شهادتشان پذیرفته نیست بلکه باید بر شهود به دلیل بهتان حد و شلاق زده شود).[5] أسفا که آنچه در فیلم به نمایش درآمده، فرسنگها با قانون و احکام اسلام فاصله دارد! اصلاً ثریا عمل منافی عفت انجام نداده است. اتهامی که در فیلم به ثریا زده میشود عبارت است از: لبخند و استراحت (خوابیدن) وی در منزل هاشم!. عملی که در اسلام حتی گناه و خلاف هم محسوب نمیشود چه رسد به اینکه بخواهد حد – و آنهم حد سنگینی مثل سنگسار- داشته باشد. و حتی فقها تصریح میکنند که (در بوسیدن و با هم خوابیدن و معانقه و غیر اینها از استمتاعات، حدّی جاری نمیشود).[6] 3. به علاوه از نظر اسلام شاهدها باید عادل باشند و (شهادت فاسقها نه تنها مقبول نیست بلکه (حتی اگر یکی از چهار شاهد فاسق باشد) باید هر چهار شاهد را شلاق زد).[7] و این در حالی است که با توجه به رفتار ظالمانه شوهر ثریا وی قطعاً از عدالت ساقط است و مصداق (فاسق) خواهد بود و طبعاً طبق قانون اسلام باید هر دو شاهد حد و شلاق زده شوند. همچنین چهار شاهد باید یکجا و پشت سر هم به عمل خلاف عفت شهادت بدهند و شهادت جدا جدا به طوری که شائبة تبانی وجود داشته باشد قابل قبول نیست. 4. ماجرای فیلم (سنگسار ثریا) از یک ادعای فمینیستی آب میخورد؛ و مدعی تبعیض جنسیتی در شرع اسلام و جامعه ایران است، و این در حالی است که از نظر قانون اسلام، حکم مورد اشارة فیلم، برای زن و مرد یکسان است و مختص زنان نیست[8]. 5. فیلم در صحنههای گوناگون از تناقضاتی آشکار رنج میبرد. در یک مورد، مثلاً (ثریا) را با سری برهنه و با موهای پریشان وارد گودال میکنند (که البته برای تهییج بیشتر احساسات و عواطف بینندگان با استفادة از زیباییهای زنانگی است!) و در عین حال زنان ده در مواجهه با نامحرم به شکل مضحک و تمسخر آمیزی صورتشان را تا بالای بینی با چادر میگیرند! و این در حالی است که مجری سنگسار یک به اصطلاح روحانی است! آیا این به اصطلاح روحانی نمیداند که مرد و زن زناکاری که حکم رجم بر آنها ثابت شده، باید تمام بدن را به شکل کفن بپوشاند؟! در کجای اسلام آمده است که زن در این وضعیت میتواند کشف حجاب کند؟ 6. از نظر اسلام، با اجرای حد الهی گناهکار پاک میشود (اجرای حد کفارة گناه است)، و باید بر بدن زن و مرد رجم شده نماز خواند و در قبرستان مسلمین دفن کرد، در حالی که بر بدن ثریا نماز خوانده نمیشود و مردم مسلمان! روستا جنازه را رها میکنند تا آنجا که دلقکهای خارجی با ترحم پارچهای روی جنازه میاندازند و بعداً چند زن و از جمله زهرا خالة ثریا جنازه را، نه در قبرستان مسلمین، که در کنار یک رودخانه! دفن میکنند. 7. فیلم، حکم الهی را وسیلهای برای انتقامگیری و تشفی خاطر افراد گوناگون معرفی میکند! همسر ثریا، پدر و پسران وی، روحانی روستا و برخی دیگر چنان سنگ را پرتاب میکنند که گویی کینة دیرینة با زن داشته و در صدد انتقام گیریاند. در حالی که در اسلام، حتی آنجا که حکم – با همة شرایط دشوارش – اثبات میشود، هدف از اجرای حکم، رحمت و رأفت برای گنهکار است. از نظر اسلام، (کسی که بر عهدهاش حدّ میباشد نباید سنگ بزند)[9]، و قبلاً گفتیم که شوهر ثریا با شهادت دروغ و تهمتی که بر ثریا زد، باید حد زده شود. این در حالی است که اولین سنگی که به ثریا اصابت میکند را شوهرش میزند! نیز آنجا که سنگِ پرتاب شده توسط پدر به وی اصابت نمیکند، یکی از زنان حاضر در صحنه میگوید: لابد حکمتی در کار است و این زن بیگناه است که سنگ اصابت نمیکند. بلافاصله روحانی و کدخدا و شوهر زن، با دستپاچگی دست به کار میشوند و شوهر مأمور پرتاب سنگ میشود تا شبهة به وجود آمده بر طرف شود! و شوهر قبل از پرتاب سنگ به روحانی اطمینان میدهد که سنگ وی به خطا نخواهد رفت! در حالی که هدف احکام و حدود اسلامی فقط تنبیه و پاک شدن گناهکار و عبرت گرفتن دیگران است نه انتقام گرفتن و تشفی خاطر مشتی کینهتوز. 8. از منظر فقه اسلامی (اگر زنا با شهادت شهود ثابت شود اول کسی که بر او سنگ میزند شاهد است)[10]. (و فلسفهاش این است که شاهد مسئولیت شرعی و وجدانی شهادت را به دوش بگیرد و شهادت بر عمل منافی عفت در جامعة اسلامی بیجهت رایج نشود و افراد جرأت نکنند شهادت دروغ دهند. و این خود دلیلی بر این است که بنای اسلام بر این است که تا جایی که ممکن است گناه علنی نشود و نیازی به اجرای حد پیدا نشود). اما در فیلم برای تحریک احساسات مخاطبین، نخستین سنگ را به دست پدر ثریا میدهند که از شهود نبوده است. (هر چند سنگی که پدر میزند به وی برخورد نمیکند). 9. اسلام میگوید: (نباید در رجم (سنگسار) به سر و صورت او سنگ زد)[11] در حالی که در فیلم، اولین سنگ به پیشانی زن میخورد و سنگهای متعددی نیز به سر و صورتش اصابت میکند تا احساسات و عواطف مخاطب را بیشتر علیه اسلام و احکام و قوانین اسلامی تحریک کند!. 10.(سنگها باید کوچک باشد)[12]، که باز در فیلم در برخی موارد خلاف آن به نمایش گذاشته شده است. 11.از نظر قانون اسلامی، (اگر شهود از محل سنگسار فرار نمایند حکم سنگسار ساقط میشود)[13] (چون اصل ادعای آنها مورد تردید قرار میگیرد)، در حالی که هاشم (تنها شاهد به اصطلاح عادل ماجرا) چنین میکند و از صحنه میگریزد ولی سنگسار ادامه مییابد. و اما قسمت دوم: نسبتهای ناروا به جامعة اسلامی و ملت قهرمان ایران 1. تولیدکنندگان فیلم در تهاجم به اسلام و نمادهای اسلامی، از تمام ظرفیت استفاده کردند. هر از چند گاهی عکس بزرگی از حضرت امام خمینی (ره) را نشان میدهد که گویی مشرِف بر روستا و اتفاقاتی است که میافتد و این ماجرا با اجازة و یا دستور وی انجام میگیرد! تضعیف (روحانیتِ اسلام) به همینجا ختم نمیشود، روحانی روستا – که روی شمر بن ذی الجوشن و هیتلر و صدام و همة جنایتپیشگان تاریخ را سفید کرده است- در حالی از ثریا تقاضای متعه (ازدواج موقت) میکند که ثریا شوهر دارد و طبق قانون اسلام، زن در یک زمان نمیتواند همسر دو مرد باشد! اضافه کنید به اینها پافشاریهای بیجایی که وی در مسألة اجرای حکم سنگسار دارد، همچنین تکبیرها و شهادتین که روحانی با صدای بلند هنگام اصابت سنگ بر ثریا فریاد میکند که ثمرهای جز انزجار مخاطب ناآشنا با احکام و قوانین واقعی اسلام، از این شعارها ندارد. همچنین قرآنی که در اکثر صحنهها زیر بغل روحانی روستا است، در میان روحانیت ما اصلاً مرسوم نیست و فیلم در صدد است به مخاطب القاء کند رفتارهای ناهنجار و ظالمانة روحانی و دیگر اهالی روستا برگرفته از قرآن است! بسیج و بسیجیان هم از الطاف کریمانة افتراها و ناجوانمردیهای سازندگان فیلم بینصیب نماندند! خلاصه اینکه تمامی شخصیتهای منفی داستان نماد یکی از نهادها و طیفهای مذهبی و انقلابی هستند. ملا حسن نماد روحانیت است، شوهر ثریا در جائی به عنوان پاسدار معرفی میشود و پسران ثریا هم قرار است که پاسدار بشوند، دو بسیجی هم با چفیهای که بر گردن دارند مسئول جلوگیری از فرار ثریا و روزنامهنگار هستند، قاضی و بزرگ روستا (کدخدا) هم به نوعی نماد قوه قضائیه است، مردمی که طرفدار این افراد هستند در نهایت قساوت قلب و بیسوادی و ساده لوحی معرفی میشوند. افراد منفی همگی چهرههای خشک مذهبی و مقدس دارند که تسبیح از آنها جدا نمیشود! و البته! چهرهای زیبا برای شخصیت ثریا انتخاب میشود تا تأثیر احساسی فیلم بر مخاطب چند برابر شود. 2. شوهر ثریا نیز ظاهری مذهبی دارد و با داشتن زن و 4 فرزند قصد دارد با دختری 14 ساله ازدواج کند اما وضع مالی او چندان رضایتبخش نیست که خرج دو خانواده را متحمل شود، به همین خاطر تصمیم میگیرد که ثریا را طلاق دهد! وی وقتی با مخالفت ثریا مواجه میشود برای رها شدن از این مشکل بزرگ به روحانی روستا پناه میبرد و با کمک او برنامة جنایتکارانة خود را اجرا میکند! همة اینها تنها بخاطر این است که از شر همسر اولش راحت شود و بتواند آزادانه با دختری دیگر ازدواج کند! حقا که انصاف و صداقت را فدای هوی و هوس خویش کردهاند. استثنائاتی اینچنین در هر جامعهای ممکن است وجود داشته باشد اما آیا میتوان آن را به صورت قاعدهای کلی و عمومی به جامعهای نسبت داد؟! آنهم جامعهای که بر اساس فرهنگ دینی و ملی خویش اهمیت فراوانی برای نهاد خانواده قائل است. آری در غرب خصوصاً بعد از رنسانس و پیدایش دورة جدید و از آغاز تمدن جدید غرب، بنیان خانواده بر باد است! و سازندگان فیلم از آنجا که در غرب زندگی میکنند حوادث و اتفاقاتی را که در جوامع غربی اتفاق میافتد را به کرات مشاهده میکنند و از این رو به این (توهم) دچار شدند که حتماً در دیگر کشورها هم امر به همین منوال است. متأسفانه باید رسماً مرگ (وجدان) و (صداقت) و (انصاف) را در دنیای به اصطلاح متمدن! و پیشرفتة غربیِ امروز اعلام کرد. دستاندرکاران فیلم با (خیانت) به یک (ملت) و (فرهنگ) غنی آن، جامعهای را متهم کردند که در فرهنگ و اندیشه در میان ملتهای جهان سرآمد است و موجبات تشویش و گمراهی اذهان عمومی ملتها را نسبت به فرهنگ این ملت بزرگ فراهم ساختند. 3. در فیلم وقتی زن هاشم می میرد، زنان ده به خانه او هجوم می برند و ماترک زن هاشم را غارت می کنند!. واقعاً وجدانهای بیدار قضاوت کنند در کجای (ایران اسلامی) چنین اتفاقاتی افتاده یا میافتد. اسلام به پیروانش دستور میدهد که برای خانوادة میت تا سه روز غذا ببرند تا لازم نباشد آنها به کار غذا پختن بپردازند و هم اکنون نیز در برخی مناطق ایران مرسوم است که به هنگام فوت شخصی، اهالی آن محل، با پخت غذا و آوردن به مسجد از عزاداران، پذیرایی میکنند. البته بعید نیست که تهیهکنندگان فیلم ایران را با نیویورک اشتباه گرفته باشند که وقتی در سال (دو دقیقه) به احترام (ادیسون) برق شهر قطع میشود بعد از وصل برق، با یک شهر غارت شده مواجه میشوند! 4. فیلم روایتگر یک نظام مردسالارانه در ایران است. (سیروس نورسته) کارگردان ساکن امریکا با نشان دادن (روستای کوهپایه) به خیال خودش نمادی از جامعه و حکومت ایران را به تصویر کشیده که در آن حقوق زنها لگدکوب میشود، زنها همیشه مجبور به سکوت میشوند و مردهایشان تمام قوانین را به نفع خود تصویب و اجرا میکنند. این در حالی است که زنان به برکت انقلاب اسلامی، در بسیاری از عرصههای اجتماعی و سیاسی حضور فعال دارند. بیش از 70 درصد ورودیهای دانشگاهها را زنان و دختران تشکیل میدهند. در بسیاری از ارگانها و نهادها و ادارات از وزارت گرفته تا نمایندگی مجلس و اعضای شوراها و تا ارگانهای نظامی همچون سپاه و بسیج و نیروی انتظامی و غیره مشارکت و حضور جدی دارند و در برخی عرصهها از مردان نیز پیشی گرفتهاند. و خلاصه آن که؛ فیلم (سنگسار ثریا) اثری است که از واقعیت های جامعه ایرانی فاصلة بسیار دارد، بیان تصویری و کلامیِ اثر، شعاری است و از صداقت و حسن نیت سازندگانش خبری نیست. والسلام [1] . البته برای (محسنه) شمردن عمل منافی عفت، شرایطی است که فقهاء اسلام، در کتب فقهی ذکر کردهاند. [2] . امام خمینی (ره)، تحریر الوسیله، کتاب الحدود، عنوان: (آنچه که زنا به وسیله آن ثابت میشود)، مسأله 1 و 2. [3] . همان، مسأله 5. [4] . همان، مسأله 9. [5] . امام خمینی (ره)، همان، مسأله 10 و 11. [6] . همان، مسأله 16. [7] . همان. [8] . همان، کتاب الحدود، مسأله 10. [9] . همان، ذیل عنوان: (در کیفیت واقع ساختن حد)، مسأله 5. [10] . همان، مسأله 3. [11] . همان، مسأله 4. [12] . همان، مسأله 5. [13] . همان، ذیل عنوان: (ملحقات حد زنا)، مسأله 3. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 2/100133542)
توضیحاتی در مورد فیلم سنگسار ثریا می خواهم؟
فیلم سنگسار ثریا یکی از فیلمهایی است که دشمنان اسلام در راستای تخریب چهره اسلام ساخته اند هدف عمده این فیلم تخریب چهره رحمانی دین اسلام و ایران در سطح جهان و در شرایطی است که جهان به سمت بیداری عظیم اسلامی در حال حرکت بوده و هر روز موج اسلام گرایی و اسلام خواهی در جهان گستر می یابد لذا برای جلوگیری از گسترش این موج که همزمان با تمامی دنیا اروپا و آمریکا را هم در نوردیده عمال و مزدبگیران جهان سلطه به ساخت فیلمهایی از این دست اقدام می کنند . به منظور مشخص تر شدن ابعاد مختلف این فیلم و نقد آن به نظر می رسد معرفی و نقد از جانب افراد صاحب نظر مناسبتر باشد فلذا مقاله ای که توسط یکی از دانش پژوهان موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی و عضو انجمن فارغ التحصیلان این مرکز به نام آقای دکتر علی رمضانی نگاشته اند عینا خدمت شما تقدیم می گردد .
دربارة فیلم
سنگسار ثریا م (منوچهری) نام فیلمی به کارگردانی (سیروس نورسته) محصول 2008 آمریکا است که مدتی پیش در جشنواره تورنتو به نمایش در آمد و سر و صداهایی به پا کرد. فیلمی که میتوان آن را در رده فیلمهای ضد ایرانی- اسلامی قرار داد و طبق معمول توجه مجامع سینمایی غرب را به خود جلب کرده است. این فیلم بر پایه رمانی به همین نام (در1994) نوشته (فریدون صاحبجمع) ساخته شده و ماجرای آن در سال 1986 و در راستای (نقض حقوق بشر) و (سنگسار در ایران) اتفاق میافتد. دیالوگهای این فیلم بیشتر به زبان فارسی است و فیلم با زیرنویس انگلیسی پخش جهانی میشود. (سنگسار ثریا) توسط کمپانی ام پاور پیکچرز و با تهیه کنندگی استیو مک اویتی و جان شپرد تولید شده و متن آن را (سیروس نورسته) و همسرش بر اساس رمان فوق الذکر نوشتهاند. (شهره آغداشلو) بازیگر ایرانی و (جیم کویزل) بازیگر مصائب مسیح از هنرپیشگان این فیلم هستند.
داستان فیلم از اینجا شروع میشود که روزنامهنگاری فرانسوی در سفرش، به روستایی در ایران به نام (کوهپایه) میرسد و اتومبیلش را برای تعمیر به هاشم، مکانیک روستا میدهد. توقف روزنامهنگار فرانسوی در روستا فرصتی است تا او در جریان یک ماجرای هولناک قرار گیرد؛ زنی به نام زهرا به محض دیدن روزنامهنگار او را به خانة خود دعوت میکند و از او میخواهد پای حرفهایش بنشیند. از این نقطه فیلم وارد یک فلش بک میشود و داستان در گذشته روایت میشود و خواهرزادة زهرا (ثریا) در مرکز این ماجرا قرار دارد.
شوهر ثریا که یک زندانبان است قصد تجدید فراش دارد اما چون توانایی پرداخت هزینة هر دو زن را ندارد به ثریا پیشنهاد طلاق میدهد، ثریا وقتی حقوقش (مهریه) را مطالبه میکند مرد زیر بار نمیرود و برای خلاص شدن از دست ثریا با کدخدا و روحانی روستا تبانی میکند. نقشه از این قرار است که ثریا را به خانة هاشم برای کلفتی میفرستند، مردی که زنش را از دست داده و به همراه فرزند ناشنوایش زندگی میکند و این ویژگیها موقعیت را برای متهم شدن ثریا به رابطه با هاشم فراهم میکند. شوهر ثریا با همدستی کدخدا و ملای ده به زن بیگناه اتهاماتی را نسبت میدهند که در نهایت به سنگسار شدن ثریا منجر میشود.
این فیلم تبلیغاتی، که میتوان آن را فیلمی ضد اسلامی و ضد ایرانی نامید، همزمان دو هدف مهم را دنبال میکند. از یک سو اسلام را، که بنا به گفتة تئوریسینها و نظریهپردازان غربی تنها قدرتی است که بعد از سقوط و فروپاشی اردوگاه کمونیسم میتواند پنجه در پنجة لیبرال دموکراسی غرب اندازد، خشن جلوه داده، سیر پرشتاب گرایش مردم و خصوصاً نخبگان غربی را به سمت اسلام متوقف سازد، و از سوی دیگر ایران اسلامی را که به عنوان امّ القرای جهان اسلام و مروّج اسلام ناب در سطح دنیا معرفی شده است و انقلاب اسلامی آن و مردم متدیّنش الگویی برای جهانیان شدهاند را عقبافتاده، وحشی و دور از تمدن، بیعاطفه و سنگدل نشان دهد.
تحریف قوانین و مقررات جزایی و احکام دین هدفی است که این فیلم 5 میلیون دلاری و سرمایه گذاران آمریکاییش دنبال میکنند. به نظر میرسد این فیلم به دلیل حجم گستردة اطلاعات غلط برای مخاطبان ایرانی تهیه نشده، چرا که هر ایرانی مسلمانی، هرچند اطلاعات کمی از اسلام داشته باشد، به وضوح دروغ بودن آن را در مییابد. غرض از تولید آن قطعاً تأثیر گذاشتن بر چهره ایران در جهان است.
دربارة این فیلم باید گفت که حقیقتاً سراسر قلب، مسخ و تحریف است، چه از نظر (مجازات اسلامی سنگسار)، و چه از نظر واقعیاتی که در جامعة ایرانی اسلامی ما در گذشته و حال جریان داشته و دارد. همانطور که اشاره شد، فیلم اهداف تبلیغاتی را علیه اسلام و ایران دنبال میکند. از این رو نمیتوانسته و نخواسته با (واقعیت) مواجه گردد و از آنجا که نمایش (حقیقت حکم سنگسار در اسلام) و بیان فلسفة آن و همچنین نمایش واقعیات جامعة ایرانی میتوانسته به سود اسلام تمام شود، دست به عملی ناجوانمردانه زد و (صداقت) را پای اهداف و مطامع سخیف امپراطوری رسانهای غرب ذبح نمود، و در واقع (حقیقت) را (سنگسار) نمود. آری شنیده بودم هنگام نمایش این فیلم در سینماهای آفریقا، زنان بسیاری، نیمه های فیلم با چشمانی اشکبار، سالن سینما را ترک میکردند و تحمل دیدن فیلم را تا پایان آن نداشتند. نگارنده نیز هنگام تماشای فیلم، خصوصاً لحظة اوج آن و هنگام سنگسار، طاقت از کف ربوده و با صدای بلند گریه کردم اما نه برای (سنگسار ثریا)ی موهوم که برای (سنگسار حقیقت) و مظلومیت اسلام، زیرا نه (حکمی با آن شرایط) در اسلام، و نه (جامعه و مردمانی با آن ویژگیها) در ایران، وجود خارجی داشته و دارد و اگر بتوان در تاریخ نمونهای از این جنایتها را نشان داد احتمالاً در دورههایی از قرون وسطای مسیحی و دوران تمدن کنونی غرب را باید نام برد که در آن نه (جسم زن) که (شخصیت) زن سنگسار میشود. فروپاشی اخلاقی، گسترش و شیوع فساد جنسی و اخلاقی، ترویج بیبندوباری و همجنسبازی، فروپاشی خانواده و گسترش روزافزون طلاق، افزایش آمار تولد نوزادان مجهول الهویه که شناختی از پدر خویش ندارند و دهها مورد دیگر در غرب، محصول سنگسار شخصیت ثریاها در غرب است که همه روزه به میزان فراوان انجام میگیرد. اینها را اضافه کنید به باندهای مافیایی مخوف و سازمانیافتهای که در تجارت و بردگی و قاچاق زنان و دختران در کشورهای غربی فعالیت میکنند و در این باره حرف بسیار است.
اما دربارة فیلم مزبور نکاتی قابل طرح است که در دو قسمت ذکر میشود. در قسمت اول فیلم را از نظر اسلام و قانون اسلامی مورد ارزیابی قرار میدهیم و در قسمت دوم به مطالب اجتماعی خلاف واقع و دروغ که در فیلم به جامعة ما نسبت داده شده است، میپردازیم. اما قبل از آن لازم است به اختصار نگاهی به فلسفة تشریع حدود و تعزیرات در اسلام داشته باشیم.
فلسفة تشریع حدود و تعزیرات در اسلام:
اصل در اسلام، رحمت و مغفرت است و اشاره خواهیم کرد که حتی حدود الهی، هم برای فرد گناهکار و هم برای جامعه رحمت است. خدای متعال انسانها را برای رسیدن به کمال و سعادت ابدی، با آیاتش تشویق کرده و یا با برخی دیگر از آیات تنبیه داده و از ارتکاب برخی اعمال که سقوط انسانیت را در پی دارد بر حذر داشته است. با این حال هستند انسانهایی که باز به گناه بیفتند و با ارتکاب اعمالی نظیر سرقت، تجاوز به مال و ناموس مردم، فحشا و منکرات، امنیت مردم و جامعه را مختل کنند. خدای متعال برای نجات و جلوگیری از آلوده شدن این افراد و جامعه، حدّ معیّن کرده است. پس هدف از تشریع حدّ، اصلاح جامعه و فرد است و حتی کسی که اعدام میشود، مشمول رحمت الهی واقع میشود و همین اجرای حدّ او را پاک میکند. حدود و تعزیرات در اسلام، هم برای شخصی که حد بر او اجرا میشود و هم برای دیگران رحمتند؛ زیرا انسانی که حد میخورد، تنبیه میشود و گناه را تکرار نمیکند. از طرف دیگر برای دیگران نیز عبرت است. خداوند میخواهد با اجرای حد، افرادی را که زمینة فساد در آنها وجود دارد، از سقوط در حضیض پستتر از حیوانات نجات دهد و به اوج انسانیت برگرداند.
وجه بازدارندگی حدود
در اینجا به دو مطلب شایان ذکر اشاره میکنیم: نخست آن که اسلام در حدود، سختگیری کرده و مجرم به منظور بازداشتن از گناه، باید تنبیه بدنی شود. چون مجازات مالی بازدارنده نیست. بسیاری مایلند حتی چند برابر دیة معیَّن شده را بدهند تا دستشان قطع نشود یا قصاص نشوند. تنها مجازاتی که مثلاً در آدمکشی بازدارنده است، قصاص است. وقتی فردی بداند که در مقابل آدمکشی، خودش را میکشند، این قطعاً بازدارنده است. همچنین وقتی بداند در مقابل تجاوز ناموسی محصنه، رجم (سنگسار) میشود و یا اگر غیر محصنه باشد، شلاق میخورد، یا اگر سرقت کرد دستش را میبُرند، قطعاً بازدارنده است. چرا اسلام سختگیری کرده است؟ چون بسیاری از اوقات تنها سرقت نیست. سارقی که برای سرقت وارد حیطة خصوصی افراد میشود، اگر در آن لحظه بخواهد به ناموس طرف تجاوز کند و با مقابله شود، آدم هم میکشد؛ فقط برای این که مالی را سرقت کند؛ از این رو اسلام سختگیری میکند. دوم آن که، از طرف دیگر اسلام در اثبات جرایم حدّی نیز بسیار سختگیری کرده است که بدان اشاره خواهد شد و این بدین خاطر است که به گزاف حد اجرا نشود. اسلام در مقابل اصل آدمکشی، قصاص را قرار میدهد، اما از طرفی به عفو تشویق میکند؛ حتی در حدود آنقدر تمهیدات به کار برده که تمام عالمان مسلمان بر این عقیدهاند که تا آنجا که ممکن است بنای حدود بر تخفیف است. اگر زنی بدون شوهر حامله شود، آیا میشود او را حد زد؟ فقه شیعه میگوید: ممکن است وطی به شبهه یا تجاوز به عُنف بوده باشد و لذا نباید حد بخورد. شیعه میگوید: تُدرَأُ الحدود بالشّبهات؛ یعنی هر جا شبهه دارید نباید حد بزنید. در فقه اسلام موارد متعددی از این باب داریم. وقتی یک زن و مرد را با هم میگیرند و از قرابت آنها سؤال میکنند، آیا با جواب منفی آنان میشود حد زد؟ خیر! از آنها سؤال هم نباید بشود؛ شاید صیغه خوانده و عقد کرده باشند. همة فقها از روایات استفاده میکنند: (کان بناء الحد علی التخفیف) و اصلاً مطلوب شرع، سَتر و پوشاندن گناهان است. حاصل آن که در اسلام، حد به منظور اصلاح جامعه و بازدارندگی معیّن شده و تمهیداتی نیز پیشبینی شده که حد به آسانی اجرا نگردد و به کسی ظلم نشود.
اینک دو قسمت مزبور را پی میگیریم:
قسمت اول: ارزیابی فیلم از منظر قانون اسلام
1. اساس فیلم دروغی بزرگ و بهتانی عظیم به اسلام و قوانین آن است . اساساً حد رجم (سنگسار) در اسلام، زمانی برای زناکار ثابت میشود که زنی با داشتن شوهر و یا مردی با داشتن زن و امکان دسترسی هر یک به همسران خود، تنها به خاطر هوی و هوس و لگدمال کردن اخلاق و عفت عمومی جامعه، عمل زنا را انجام دهد (یعنی زنای محسنه[1]. پس حکم سنگسار برای هر نوع عمل منافی عفت اجرا نمیشود). راه اثبات زنای محسنه (زنای مرد متأهل و زن شوهردار) از دو طریق صورت میگیرد:
- با اقرار زن یا مرد زناکار (به شرط داشتن بلوغ و عقل و اختیار و قصد اقرار)، آنهم نه یک مرتبه بلکه حتماً باید 4 مرتبه و به صورت صریح و روشن[2] (نه دو پهلو) باشد. و جالب است بدانیم اگر کسی بر زنایی که موجب سنگسار است چهار مرتبه اقرار کند و سپس انکار کند، سنگسار نمیشود.[3] در حالی که ما در فیلم بارها از ثریا انکار این مسأله را میشویم که ملتمسانه میگوید: (من کاری نکردم). پس از نظر قانون اسلامی، حکم مزبور ثابت نیست.
- با شهادت چهار نفر مرد یا سه مرد و دو زن. و اگر شاهدها کمتر از این تعداد باشند، حد ثابت نمیشود و باید شاهدها را به جهت تهمتی که زدهاند شلاق زد.[4] آنچه در فیلم میبینیم آن است که ثریا به خاطر شهادت دروغ دو نفر (شوهر ثریا و هاشم) سنگسار میشود. سازندگان فیلم اگر انصاف و شهامت میداشتند، میبایست صحنههای شلاق خوردن این دو نفر را به جهت تهمت زدن به ثریا نشان میدادند، ولی ظاهراً منافع امپراطوری رسانهای غرب ایجاب میکند که (حقیقت)، (سنگسار) شود و حکم اسلام، وارونه به جهانیان معرفی شود.
2. در جایی از فیلم (کدخدا ابراهیم) ادعایی عجیب را مطرح میکند و به ثریا میگوید:
(وقتی مردی اتهامی به زنش میزنه این وظیفه زنه که بیگناهی خودش رو اثبات کنه. قانون شرع این طور میگه. حتی در موردی که زنی از شوهرش شاکی باشه باز هم اثبات ادعا بر عهده زنه. میفهمی؟!)
همه کسانی که ذرهای از قانون مجازات اسلامی اطلاع داشته باشند میدانند که هر کسی ادعایی را در محکمه اسلامی مطرح میکند موظف است خودش برای اثبات حرفش سند و مدرک ارائه کند و این نکته هیچ ارتباطی به جنسیت فرد ندارد و – همانگونه که اشاره شد- در تهمت بستنهای بدون سند و مدرک، فرد در مقابل قانون مسئول است تا جایی که در تهمت بستن به نوامیس، کیفرهایی مانند مجازات شلاق پیشبینی شده و به این ترتیب اهرمهای بازدارندهای برای این مسائل قرار داده شده است. به علاوه شریعت اسلام مقرراتی وضع کرده که معمولًا اثبات رفتارهای منافی عفت غیر ممکن یا فوق العاده دشوار میشود؛ و تنها دامن افراد بسیار هرزه و هتاک و بیبندوباری را میگیرد که بیتوجه به هنجارهای جامعه، حاضر میشود تمام ارزشهای انسانی و اخلاقی جامعه را لگدکوب هویها و هوسهای خویش کنند. هر چند شاید ذکر جملة ذیل در اینجا مناسب نباشد، اما به نظر میآید تعداد افرادی که از جزئیات احکام اسلام آگاهی کامل نداشته باشند، قابل توجه باشد. فقهاء اسلام در بیان ویژگیهای شهادت در مسألة زنا مینویسند:
(در شهادت شهود بر زنا، تصریح یا مانند آن بر مشاهدة دخول آلت مرد در عورت زن مانند میلی که در سرمهدان است یا مشاهدة بیرون آوردن از عورت زن لازم است (آنهم شهود باید علم داشته باشند که این عمل، بدون عقد شرعی یا ملکیت و بدون شبهه و نیز بدون اکراه و اجبار بوده است). و حتی اگر چهار شاهد، اصل مسأله را شهادت دهند که ما دیدیم مثل میل در سرمهدان، ولی جزئیات آن را اختلاف داشته باشند و مثلاً در زمان و مکان اختلاف داشته باشند، نه تنها شهادتشان پذیرفته نیست بلکه باید بر شهود به دلیل بهتان حد و شلاق زده شود).[5]
أسفا که آنچه در فیلم به نمایش درآمده، فرسنگها با قانون و احکام اسلام فاصله دارد! اصلاً ثریا عمل منافی عفت انجام نداده است. اتهامی که در فیلم به ثریا زده میشود عبارت است از: لبخند و استراحت (خوابیدن) وی در منزل هاشم!. عملی که در اسلام حتی گناه و خلاف هم محسوب نمیشود چه رسد به اینکه بخواهد حد – و آنهم حد سنگینی مثل سنگسار- داشته باشد. و حتی فقها تصریح میکنند که (در بوسیدن و با هم خوابیدن و معانقه و غیر اینها از استمتاعات، حدّی جاری نمیشود).[6]
3. به علاوه از نظر اسلام شاهدها باید عادل باشند و (شهادت فاسقها نه تنها مقبول نیست بلکه (حتی اگر یکی از چهار شاهد فاسق باشد) باید هر چهار شاهد را شلاق زد).[7] و این در حالی است که با توجه به رفتار ظالمانه شوهر ثریا وی قطعاً از عدالت ساقط است و مصداق (فاسق) خواهد بود و طبعاً طبق قانون اسلام باید هر دو شاهد حد و شلاق زده شوند. همچنین چهار شاهد باید یکجا و پشت سر هم به عمل خلاف عفت شهادت بدهند و شهادت جدا جدا به طوری که شائبة تبانی وجود داشته باشد قابل قبول نیست.
4. ماجرای فیلم (سنگسار ثریا) از یک ادعای فمینیستی آب میخورد؛ و مدعی تبعیض جنسیتی در شرع اسلام و جامعه ایران است، و این در حالی است که از نظر قانون اسلام، حکم مورد اشارة فیلم، برای زن و مرد یکسان است و مختص زنان نیست[8].
5. فیلم در صحنههای گوناگون از تناقضاتی آشکار رنج میبرد. در یک مورد، مثلاً (ثریا) را با سری برهنه و با موهای پریشان وارد گودال میکنند (که البته برای تهییج بیشتر احساسات و عواطف بینندگان با استفادة از زیباییهای زنانگی است!) و در عین حال زنان ده در مواجهه با نامحرم به شکل مضحک و تمسخر آمیزی صورتشان را تا بالای بینی با چادر میگیرند! و این در حالی است که مجری سنگسار یک به اصطلاح روحانی است! آیا این به اصطلاح روحانی نمیداند که مرد و زن زناکاری که حکم رجم بر آنها ثابت شده، باید تمام بدن را به شکل کفن بپوشاند؟! در کجای اسلام آمده است که زن در این وضعیت میتواند کشف حجاب کند؟
6. از نظر اسلام، با اجرای حد الهی گناهکار پاک میشود (اجرای حد کفارة گناه است)، و باید بر بدن زن و مرد رجم شده نماز خواند و در قبرستان مسلمین دفن کرد، در حالی که بر بدن ثریا نماز خوانده نمیشود و مردم مسلمان! روستا جنازه را رها میکنند تا آنجا که دلقکهای خارجی با ترحم پارچهای روی جنازه میاندازند و بعداً چند زن و از جمله زهرا خالة ثریا جنازه را، نه در قبرستان مسلمین، که در کنار یک رودخانه! دفن میکنند.
7. فیلم، حکم الهی را وسیلهای برای انتقامگیری و تشفی خاطر افراد گوناگون معرفی میکند! همسر ثریا، پدر و پسران وی، روحانی روستا و برخی دیگر چنان سنگ را پرتاب میکنند که گویی کینة دیرینة با زن داشته و در صدد انتقام گیریاند. در حالی که در اسلام، حتی آنجا که حکم – با همة شرایط دشوارش – اثبات میشود، هدف از اجرای حکم، رحمت و رأفت برای گنهکار است. از نظر اسلام، (کسی که بر عهدهاش حدّ میباشد نباید سنگ بزند)[9]، و قبلاً گفتیم که شوهر ثریا با شهادت دروغ و تهمتی که بر ثریا زد، باید حد زده شود. این در حالی است که اولین سنگی که به ثریا اصابت میکند را شوهرش میزند! نیز آنجا که سنگِ پرتاب شده توسط پدر به وی اصابت نمیکند، یکی از زنان حاضر در صحنه میگوید: لابد حکمتی در کار است و این زن بیگناه است که سنگ اصابت نمیکند. بلافاصله روحانی و کدخدا و شوهر زن، با دستپاچگی دست به کار میشوند و شوهر مأمور پرتاب سنگ میشود تا شبهة به وجود آمده بر طرف شود! و شوهر قبل از پرتاب سنگ به روحانی اطمینان میدهد که سنگ وی به خطا نخواهد رفت! در حالی که هدف احکام و حدود اسلامی فقط تنبیه و پاک شدن گناهکار و عبرت گرفتن دیگران است نه انتقام گرفتن و تشفی خاطر مشتی کینهتوز.
8. از منظر فقه اسلامی (اگر زنا با شهادت شهود ثابت شود اول کسی که بر او سنگ میزند شاهد است)[10]. (و فلسفهاش این است که شاهد مسئولیت شرعی و وجدانی شهادت را به دوش بگیرد و شهادت بر عمل منافی عفت در جامعة اسلامی بیجهت رایج نشود و افراد جرأت نکنند شهادت دروغ دهند. و این خود دلیلی بر این است که بنای اسلام بر این است که تا جایی که ممکن است گناه علنی نشود و نیازی به اجرای حد پیدا نشود). اما در فیلم برای تحریک احساسات مخاطبین، نخستین سنگ را به دست پدر ثریا میدهند که از شهود نبوده است. (هر چند سنگی که پدر میزند به وی برخورد نمیکند).
9. اسلام میگوید: (نباید در رجم (سنگسار) به سر و صورت او سنگ زد)[11] در حالی که در فیلم، اولین سنگ به پیشانی زن میخورد و سنگهای متعددی نیز به سر و صورتش اصابت میکند تا احساسات و عواطف مخاطب را بیشتر علیه اسلام و احکام و قوانین اسلامی تحریک کند!.
10.(سنگها باید کوچک باشد)[12]، که باز در فیلم در برخی موارد خلاف آن به نمایش گذاشته شده است.
11.از نظر قانون اسلامی، (اگر شهود از محل سنگسار فرار نمایند حکم سنگسار ساقط میشود)[13] (چون اصل ادعای آنها مورد تردید قرار میگیرد)، در حالی که هاشم (تنها شاهد به اصطلاح عادل ماجرا) چنین میکند و از صحنه میگریزد ولی سنگسار ادامه مییابد.
و اما قسمت دوم: نسبتهای ناروا به جامعة اسلامی و ملت قهرمان ایران
1. تولیدکنندگان فیلم در تهاجم به اسلام و نمادهای اسلامی، از تمام ظرفیت استفاده کردند. هر از چند گاهی عکس بزرگی از حضرت امام خمینی (ره) را نشان میدهد که گویی مشرِف بر روستا و اتفاقاتی است که میافتد و این ماجرا با اجازة و یا دستور وی انجام میگیرد! تضعیف (روحانیتِ اسلام) به همینجا ختم نمیشود، روحانی روستا – که روی شمر بن ذی الجوشن و هیتلر و صدام و همة جنایتپیشگان تاریخ را سفید کرده است- در حالی از ثریا تقاضای متعه (ازدواج موقت) میکند که ثریا شوهر دارد و طبق قانون اسلام، زن در یک زمان نمیتواند همسر دو مرد باشد! اضافه کنید به اینها پافشاریهای بیجایی که وی در مسألة اجرای حکم سنگسار دارد، همچنین تکبیرها و شهادتین که روحانی با صدای بلند هنگام اصابت سنگ بر ثریا فریاد میکند که ثمرهای جز انزجار مخاطب ناآشنا با احکام و قوانین واقعی اسلام، از این شعارها ندارد. همچنین قرآنی که در اکثر صحنهها زیر بغل روحانی روستا است، در میان روحانیت ما اصلاً مرسوم نیست و فیلم در صدد است به مخاطب القاء کند رفتارهای ناهنجار و ظالمانة روحانی و دیگر اهالی روستا برگرفته از قرآن است! بسیج و بسیجیان هم از الطاف کریمانة افتراها و ناجوانمردیهای سازندگان فیلم بینصیب نماندند! خلاصه اینکه تمامی شخصیتهای منفی داستان نماد یکی از نهادها و طیفهای مذهبی و انقلابی هستند. ملا حسن نماد روحانیت است، شوهر ثریا در جائی به عنوان پاسدار معرفی میشود و پسران ثریا هم قرار است که پاسدار بشوند، دو بسیجی هم با چفیهای که بر گردن دارند مسئول جلوگیری از فرار ثریا و روزنامهنگار هستند، قاضی و بزرگ روستا (کدخدا) هم به نوعی نماد قوه قضائیه است، مردمی که طرفدار این افراد هستند در نهایت قساوت قلب و بیسوادی و ساده لوحی معرفی میشوند. افراد منفی همگی چهرههای خشک مذهبی و مقدس دارند که تسبیح از آنها جدا نمیشود!
و البته! چهرهای زیبا برای شخصیت ثریا انتخاب میشود تا تأثیر احساسی فیلم بر مخاطب چند برابر شود.
2. شوهر ثریا نیز ظاهری مذهبی دارد و با داشتن زن و 4 فرزند قصد دارد با دختری 14 ساله ازدواج کند اما وضع مالی او چندان رضایتبخش نیست که خرج دو خانواده را متحمل شود، به همین خاطر تصمیم میگیرد که ثریا را طلاق دهد! وی وقتی با مخالفت ثریا مواجه میشود برای رها شدن از این مشکل بزرگ به روحانی روستا پناه میبرد و با کمک او برنامة جنایتکارانة خود را اجرا میکند! همة اینها تنها بخاطر این است که از شر همسر اولش راحت شود و بتواند آزادانه با دختری دیگر ازدواج کند!
حقا که انصاف و صداقت را فدای هوی و هوس خویش کردهاند. استثنائاتی اینچنین در هر جامعهای ممکن است وجود داشته باشد اما آیا میتوان آن را به صورت قاعدهای کلی و عمومی به جامعهای نسبت داد؟! آنهم جامعهای که بر اساس فرهنگ دینی و ملی خویش اهمیت فراوانی برای نهاد خانواده قائل است. آری در غرب خصوصاً بعد از رنسانس و پیدایش دورة جدید و از آغاز تمدن جدید غرب، بنیان خانواده بر باد است! و سازندگان فیلم از آنجا که در غرب زندگی میکنند حوادث و اتفاقاتی را که در جوامع غربی اتفاق میافتد را به کرات مشاهده میکنند و از این رو به این (توهم) دچار شدند که حتماً در دیگر کشورها هم امر به همین منوال است.
متأسفانه باید رسماً مرگ (وجدان) و (صداقت) و (انصاف) را در دنیای به اصطلاح متمدن! و پیشرفتة غربیِ امروز اعلام کرد. دستاندرکاران فیلم با (خیانت) به یک (ملت) و (فرهنگ) غنی آن، جامعهای را متهم کردند که در فرهنگ و اندیشه در میان ملتهای جهان سرآمد است و موجبات تشویش و گمراهی اذهان عمومی ملتها را نسبت به فرهنگ این ملت بزرگ فراهم ساختند.
3. در فیلم وقتی زن هاشم می میرد، زنان ده به خانه او هجوم می برند و ماترک زن هاشم را غارت می کنند!. واقعاً وجدانهای بیدار قضاوت کنند در کجای (ایران اسلامی) چنین اتفاقاتی افتاده یا میافتد. اسلام به پیروانش دستور میدهد که برای خانوادة میت تا سه روز غذا ببرند تا لازم نباشد آنها به کار غذا پختن بپردازند و هم اکنون نیز در برخی مناطق ایران مرسوم است که به هنگام فوت شخصی، اهالی آن محل، با پخت غذا و آوردن به مسجد از عزاداران، پذیرایی میکنند. البته بعید نیست که تهیهکنندگان فیلم ایران را با نیویورک اشتباه گرفته باشند که وقتی در سال (دو دقیقه) به احترام (ادیسون) برق شهر قطع میشود بعد از وصل برق، با یک شهر غارت شده مواجه میشوند!
4. فیلم روایتگر یک نظام مردسالارانه در ایران است. (سیروس نورسته) کارگردان ساکن امریکا با نشان دادن (روستای کوهپایه) به خیال خودش نمادی از جامعه و حکومت ایران را به تصویر کشیده که در آن حقوق زنها لگدکوب میشود، زنها همیشه مجبور به سکوت میشوند و مردهایشان تمام قوانین را به نفع خود تصویب و اجرا میکنند. این در حالی است که زنان به برکت انقلاب اسلامی، در بسیاری از عرصههای اجتماعی و سیاسی حضور فعال دارند. بیش از 70 درصد ورودیهای دانشگاهها را زنان و دختران تشکیل میدهند. در بسیاری از ارگانها و نهادها و ادارات از وزارت گرفته تا نمایندگی مجلس و اعضای شوراها و تا ارگانهای نظامی همچون سپاه و بسیج و نیروی انتظامی و غیره مشارکت و حضور جدی دارند و در برخی عرصهها از مردان نیز پیشی گرفتهاند.
و خلاصه آن که؛ فیلم (سنگسار ثریا) اثری است که از واقعیت های جامعه ایرانی فاصلة بسیار دارد، بیان تصویری و کلامیِ اثر، شعاری است و از صداقت و حسن نیت سازندگانش خبری نیست.
والسلام
[1] . البته برای (محسنه) شمردن عمل منافی عفت، شرایطی است که فقهاء اسلام، در کتب فقهی ذکر کردهاند.
[2] . امام خمینی (ره)، تحریر الوسیله، کتاب الحدود، عنوان: (آنچه که زنا به وسیله آن ثابت میشود)، مسأله 1 و 2.
[3] . همان، مسأله 5.
[4] . همان، مسأله 9.
[5] . امام خمینی (ره)، همان، مسأله 10 و 11.
[6] . همان، مسأله 16.
[7] . همان.
[8] . همان، کتاب الحدود، مسأله 10.
[9] . همان، ذیل عنوان: (در کیفیت واقع ساختن حد)، مسأله 5.
[10] . همان، مسأله 3.
[11] . همان، مسأله 4.
[12] . همان، مسأله 5.
[13] . همان، ذیل عنوان: (ملحقات حد زنا)، مسأله 3. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 2/100133542)
- [آیت الله مکارم شیرازی] در مقاله سنگسار نوشته شده تا خود مجرم خواهان سنگسار نباشد سنگسار صورت نمی گیرد یعنی چه؟ یعنی یکی از شرایط سنگسار رضایت مجرم است؟
- [آیت الله سبحانی] آیا دستور توقف حکم سنگسار جایز است؟
- [سایر] در مورد شفاعت توضیحاتی بدهید.
- [سایر] در مورد غیبت توضیحاتی دهید؟
- [سایر] درباره کتب تفسیری توضیحاتی بفرمایید؟
- [سایر] درباره تشبیهات قرآنی توضیحاتی بفرمایید؟
- [سایر] توضیحاتی درباره اکنکا می خواستم؟
- [سایر] در مورد فرقه انصارالله توضیحاتی ارائه فرمائید؟
- [سایر] درباره زندگی ابوعلی سینا توضیحاتی بدهید.
- [سایر] در مورد بصیرت سیاسی توضیحاتی می خواستم؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر مرد مسلمان آزادی با غیر محارم خود زنا کند، بدون اکراه زن، باید او را صد تازیانه بزنند، و چنانچه سه مرتبه زنا کند و در هر دفعه صد تازیانهاش بزنند، در دفعه چهارم باید او را بکشند، و اگر زن را اکراه نماید، باید آن مرد را بکشند؛ ولی کسی که زن عقد دائمی یا ملک یمین دارد، و در حالی که بالغ و عاقل و آزاده بوده با او نزدیکی کرده، و هر وقت هم بخواهد میتواند با او نزدیکی کند، اگر با زنی که بالغه و عاقله است زنا کند، باید او را سنگسار نمایند، بلکه بعید نیست جمع بین صد تازیانه که اول بزنند و سنگسار نمودن که بعد از تازیانه باشد، و اگر زن داشته باشد و تاکنون با او نزدیکی نکرده باشد، باید علاوه بر صد تازیانه سر او را بتراشند، و از شهری که این عمل را در آن مرتکب شده بیرون کنند.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر مرد آزادی زنا کند، باید او را صد تازیانه بزنند و چنانچه سه مرتبه زنا کند، و در هر دفعه صد تازیانهاش بزنند باید در دفعه چهارم او را بکشند. ولی کسی که زن عقدی دائمی یا کنیز مملوک دارد و در حالی که بالغ و عاقل و آزاد بوده با او نزدیکی کرده و هر وقت هم بخواهد میتواند با او نزدیکی کند، اگر با زنیکه بالغه و عاقله است زنا کند باید او را سنگسار نمایند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر کسی با یکی از محرمهای نسبی خود؛ مثل خواهر و مادر، زنا کند، باید یک ضربت با شمشیر به گردن وی بزنند، خواه زنده بماند یا کشته شود و اگر کسی با زن پدر خود زنا کند، باید او را سنگسار کرد و اگر مردی زنی را اجبار کرده و با او زنا کند، باید او را کشت. همچنین است اگر مرد کافر با زن مسلمان زنا کند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر مرد آزادی زنا کند؛ باید اورا صد تازیانه بزنند و چنانچه سه مرتبه زنا کند و در هر دفعه صد تازیانه اش بزنند؛ در دفعه چهارم باید او را بکشند؛ ولی کسی که زن عقدی دائمی یا کنیز مملوک دارد و در حالی که بالغ و عاقل و آزاد بوده با او نزدیکی کرده و هر وقت هم بخواهد می تواند با او نزدیکی کند؛ اگر با زنی که بالغه و عاقله است زنا کند؛ باید او را سنگسار نمایند.
- [آیت الله بروجردی] اگر مرد آزادی زنا کند، باید او را صد تازیانه بزنند و چنانچه سه مرتبه زنا کند و در هر دفعه صد تازیانهاش بزنند، در دفعهی چهارم باید او را بکشند، ولی کسی که زن عقدی دائمی دارد و در حالی که بالغ و عاقل و آزاد بوده با او نزدیکی کرده و هر وقت هم بخواهد میتواند با او نزدیکی کند، اگر با زنی که بالغه و عاقله است زنا کند، باید او را سنگسار نمایند.
- [آیت الله خوئی] اگر مرد آزادی زنا کند، باید او را صد تازیانه بزنند و چنانچه سه مرتبه زنا کند، و در هر دفع صد تازیانهاش بزنند، در دفعة چهارم باید او را بکشند ولی کسی که زن عقدی دائمی یا کنیز مملوک دارد، و در حالی که بالغ و عاقل و آزاده بوده با او نزدیکی کرده، و هر وقت هم بخواهد میتواند با او نزدیکی کند، اگر با زنی که بالغه و عاقله است زنا کند باید او را سنگسار نمایند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر مرد عاقل بالغ بدون عذر شرعی (همچون نادانی و اجبار) لواط کند، چنانچه دارای همسر دائمی باشد که با او نزدیکی کرده و هر وقت بخواهد میتواند نزدیکی کند سنگسار میگردد و اگر چنین نباشد، صد تازیانه به او زده میشود و لواط دهنده اگر بدون عذر چنین کاری کرده کشته میشود، کیفیت قتل، وابسته به نظر حاکم شرع است که وی آن را به شیوهای که در بازداشتن جامعه از گناه مؤثر است، اجرا میکند.
- [آیت الله مظاهری] نگاه کردن به فیلمها و عکسهایی که در تلویزیونها و مجلهها و مانند اینها دیده میشود، اگر جالب نباشد و به قصد لذّت نیز نباشد و مفسده هم نداشته باشد و نترسد که به حرام بیفتد جایز است گرچه خالی از اشکال نیست. و همچنین است عکس گرفتن و فیلم برداری کردن مرد و زن نامحرم از یکدیگر.
- [آیت الله مظاهری] زنا دادن و زنا کردن از گناهان بزرگ در اسلام است و قرآن شریف میفرماید اگر بدون توبه از دنیا بروند، در حالی که سالها در جهنّم میباشند، لجام شده و خوار و ذلیل نیز هستند، و کیفر آنها در دنیا اگر نزد حاکم اسلامی اثبات شود، صد تازیانه در میان مردم است، و اگر زن زنا کار، شوهر داشته یا مرد زانی، زن داشته باشد و این عمل زشت را انجام دهد، علاوه بر اینکه حدّ او سنگسار است- که نظیر این کیفر در اسلام کمنظیر یا بینظیر است- اگر بدون توبه از دنیا برود، مطابق آنچه در روایات آمده، در جهنّم بوی بد عورتین او اهل جهنّم را آزرده میکند.
- [آیت الله مظاهری] اگر مردی که بالغ و عاقل است با اختیار زنا کند حدّ او صد تازیانه است، و اگر سه مرتبه زنا کند و در هر دفعه تازیانهاش بزنند در مرتبه چهارم حدّ او کشتن است. و همچنین است حکم زن بالغ و عاقلی که با اختیار زنا دهد، ولی مردی که زن دائمی در اختیار دارد و مانعی هم برای نزدیکی مانند حیض ندارد اگر زنا کند باید او را سنگسار نمود و همچنین است زنی که شوهر دارد و شوهر در اختیار اوست و مانعی هم از نزدیکی با او ندارد.