درباره تشبیهات قرآنی توضیحاتی بفرمایید؟
[کامل از کد107981] این تعبیردر مورد مشرکانی است که از حق روی برگردانده اند و از شنیدن آیات زندگی بخش قرآن سر باز می زنند و به همین دلیل سزاوار توبیخ و سرزنش و عتاب می باشند . توجه شما را به توضیح بیشتری در مورد این آیات جلب می کنیم : فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضِینَ (49) کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ (50) فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ (51) بَلْ یُرِیدُ کُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ یُؤْتی‌ صُحُفاً مُنَشَّرَةً (52) کَلاَّ بَلْ لا یَخافُونَ الْآخِرَةَ (53) کَلاَّ إِنَّهُ تَذْکِرَةٌ (54) فَمَنْ شاءَ ذَکَرَهُ (55) وَ ما یَذْکُرُونَ إِلاَّ أَنْ یَشاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوی‌ وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ (56) ترجمه: - چرا آنها اینهمه از تذکر گریزانند؟ - گویی آنها گورخرانی هستند رمیده. 51- که از شیر فرار کرده‌اند - بلکه هر کدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانه‌ای (از سوی خدا) برای او فرستاده شود. 53- چنین نیست که آنها می‌گویند، بلکه آنها از آخرت نمی‌ترسند. 54- چنین نیست که آنها می‌گویند، آن (قرآن) یک تذکر و یادآوری است. 55- هر کس بخواهد از آن پند می‌گیرد. 56- و هیچکس پند نمی‌گیرد مگر اینکه خدا بخواهد، او اهل تقوی و آمرزش است. تفسیر: چنان از حق می‌گریزند که گورخران از شیر! در ادامه بحثی که پیرامون سرنوشت مجرمان و دوزخیان در آیات قبل آمده بود در آیات مورد بحث وحشت این گروه معاند و لجوج را از شنیدن سخن حق و هر گونه اندرز و نصیحت به روشنترین وجهی منعکس می‌کند. نخست می‌گوید: چرا آنها اینهمه از تذکر و یادآوری روی‌گردانند؟ فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضِینَ) ). چرا از داروی شفابخش قرآن فرار می‌کنند؟ چرا دست رد بر سینه طبیب دلسوز می‌زنند؟ راستی جای تعجب است. گویی آنها گورخرانی هستند رمیده و فراری (کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ). که از شیر (یا صیاد) فرار کرده‌اند (فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ). حمر جمع حمار به معنی الاغ است، منتها در اینجا به قرینه فرار کردن از چنگال شیر یا صیاد منظور خر وحشی یا گورخر است (1) و به تعبیر دیگر این کلمه مفهوم وسیعی دارد که وحشی و اهلی آن را شامل می‌شود. قسورة از ماده قسر (به معنی قهر و غلبه) گرفته شده، و یکی از نامهای شیر است، و بعضی آن را به معنی تیرانداز و یا صیاد نیز تفسیر کرده‌اند، ولی معنی اول در اینجا مناسبتر به نظر می‌رسد. معروف است که گورخر وحشت عجیبی از شیر دارد، حتی موقعی که صدای شیر را می‌شنود چنان وحشتی بر او مستولی می‌شود که دیوانه‌وار به هر سو می‌دود، مخصوصا هنگامی که شیر به گروهی از آنها برسد چنان پراکنده می‌شوند و به هر سو می‌دوند که هر بیننده‌ای را غرق تعجب می‌کند، اصولا این حیوان به حکم وحشی بودن از همه چیز وحشت دارد تا چه رسد به دشمن خونخوارش شیر. به هر حال این آیه تعبیری است بسیار رسا و گویا از وحشت و فرار مشرکان از آیات روح‌پرور قرآن، آنها را به گورخر تشبیه کرده که هم فاقد عقل و شعور است، و هم به علت وحشی بودن گریزان از همه چیز، در حالی که در برابر آنها چیزی جز تذکره (وسیله یادآوری و بیداری و هوشیاری) قرار ندارد . تفسیر نمونه، ج‌25، ص: 263. [پایان کد انتخابی] در حیوانات هم جهات مثبتی وجود داردوهم جهات منفی که حاکی از عدم درایت آنها دارد.حال اگر کسی شبیه آنها شود وبا اینکه ابزارهائی برای ادراک ومحاسبه دارد،بی توجه باشد ،این هم شبیه حیوانات بلکه پست تر می گردد . ضمن اینکه بعضی از این تعابیر بدلیل متفاهم بودن اینها در محیط نزول قرآن است. خداوند در مورد برخی از انسان ها فرموده آنان مانند چهارپایانند بلکه گمراه ترند 1 و یا برخی از انسانها را بدترین آفریدگان می نامد 2 این گروه همان کسانی هستند که آیات الهی را تکذیب نموده و به سخنان الهی گوش فراندادند و بی دلیل به راه کفر و انکار رفتند . در مقابل ، گروهی را میبینید که خداوند آنان را بهترین آفریدگان می نامد 3 پس تمامی انسانها در رتبه بندی یکسان نیستند و اینطور نیست که همه را اشرف مخلوقات بنامیم مگر اینکه بگوییم تمامی انسانها توانایی اشرف مخلوقات شدن را دارند و این استعداد در وجود تمامی انسانها به ودیعه نهاده شده اما در این میان برخی از انسان ها این استعداد بالقوه را بالفعل میکنند یعنی به این استعداد جامه عمل هم می پوشانند و آن را بروز می دهند ولی برخی دیگر ، این استعداد را به ظهور نرسانده و در حد حیوانیت سقوط می کنند وبلکه پایین تر از حیوانیت زیرا حیوانات چنین استعدادی ندارند اما انسانی که دارای استعداد رسیدن به انسانیت کامل است و آن را به ظهور نمی رساند و هدف خلقت را 4 محقق نمی سازد از حیوان هم فرو تر است . انسان توانایی اشرف مخلوقات شدن را دارد زیرا خداوند او را موجودی مختار آفریده است و او در حالی که توانایی پیروی از هوای نفس را دارد با تبعیت از رسولان الهی به مرحله ای از عبودیت و بندگی می رسد که محبوب خداوند می شود . پرسش‌های مهم، پاسخ‌های کوتاه آیا تشبیه بعضی انسان‌ها به حیوان در قرآن، جسارت و ناسزاگویی نیست؟ با نگاهی به منافع حیوانات و عملکرد بعضی انسان‌ها، تشبیه (اولئک کالانعام بل هم اضلّ)( سوره اعراف، آیه 179) را حقّ و منطقی می‌یابیم؛ گران‌ترین لباس انسان، ابریشم، از حیوانات است. مهم‌ترین غذای انسان، شیر و عسل و گوشت و ماست، از حیوانات است. حیوانات وسیله بارکشی و شخم زدن و منبع درآمد و اشتغال هستند. تمام کارخانه‌های پشم ریسی، چرم سازی، لبنیاتی و مرغداری ودامداری‌ها کارشان به حیوانات وابسته است. حیوانات بعضی معلّم بشرند. کلاغ، دفن مرده را به فرزند آدم و نسل او آموخت. بعضی گزارشگر انبیا می‌شوند؛ هدهد گزارش انحراف مردم سبأ را نزد حضرت سلیمان آورد. بعضی محافظ انبیا می‌شوند؛ تار عنکبوت پیامبر اسلام را در غار حفظ کرد. حیوانات قابل تربیت و آموزش هستند و لذا شکار سگی که آموزش دیده حلال است. حتی حیوانات آزار دهنده مثل مار، تنها کسانی را می‌گزند که به آنها نزدیک شده باشند. با توجّه به مطالب فوق، آیا انسان‌هایی که از دور مردم آزاری می‌کنند و مناطق دور دست را بمباران و موشک‌باران می‌کنند، از مار بدتر نیستند؟ افرادی که شبانه روز برای مردم حیله و خدعه می‌کنند و به خاطر رسیدن به هوسهای بی انتهای خود نسل انسان را به تباهی می‌کشند، از حیوانات بدتر نیستند؟ آدم‌هایی که یک تنه صدها پرونده جرم و جنایت دارند، از درّنده‌ترین حیوانات پست‌تر نیستند؟ نقل ازپایگاه درسهائی از قرآن (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100108563)
عنوان سوال:

درباره تشبیهات قرآنی توضیحاتی بفرمایید؟


پاسخ:

[کامل از کد107981]
این تعبیردر مورد مشرکانی است که از حق روی برگردانده اند و از شنیدن آیات زندگی بخش قرآن سر باز می زنند و به همین دلیل سزاوار توبیخ و سرزنش و عتاب می باشند . توجه شما را به توضیح بیشتری در مورد این آیات جلب می کنیم :
فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضِینَ (49) کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ (50) فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ (51) بَلْ یُرِیدُ کُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ یُؤْتی‌ صُحُفاً مُنَشَّرَةً (52) کَلاَّ بَلْ لا یَخافُونَ الْآخِرَةَ (53)
کَلاَّ إِنَّهُ تَذْکِرَةٌ (54) فَمَنْ شاءَ ذَکَرَهُ (55) وَ ما یَذْکُرُونَ إِلاَّ أَنْ یَشاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوی‌ وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ (56)
ترجمه:
- چرا آنها اینهمه از تذکر گریزانند؟
- گویی آنها گورخرانی هستند رمیده.
51- که از شیر فرار کرده‌اند
- بلکه هر کدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانه‌ای (از سوی خدا) برای او فرستاده شود.
53- چنین نیست که آنها می‌گویند، بلکه آنها از آخرت نمی‌ترسند.
54- چنین نیست که آنها می‌گویند، آن (قرآن) یک تذکر و یادآوری است.
55- هر کس بخواهد از آن پند می‌گیرد.
56- و هیچکس پند نمی‌گیرد مگر اینکه خدا بخواهد، او اهل تقوی و آمرزش است.
تفسیر:
چنان از حق می‌گریزند که گورخران از شیر!
در ادامه بحثی که پیرامون سرنوشت مجرمان و دوزخیان در آیات قبل آمده بود در آیات مورد بحث وحشت این گروه معاند و لجوج را از شنیدن سخن حق و هر گونه اندرز و نصیحت به روشنترین وجهی منعکس می‌کند.
نخست می‌گوید: چرا آنها اینهمه از تذکر و یادآوری روی‌گردانند؟
فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضِینَ) ).
چرا از داروی شفابخش قرآن فرار می‌کنند؟ چرا دست رد بر سینه طبیب دلسوز می‌زنند؟ راستی جای تعجب است.
گویی آنها گورخرانی هستند رمیده و فراری (کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ).
که از شیر (یا صیاد) فرار کرده‌اند (فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ).
حمر جمع حمار به معنی الاغ است، منتها در اینجا به قرینه فرار کردن از چنگال شیر یا صیاد منظور خر وحشی یا گورخر است (1) و به تعبیر دیگر این کلمه مفهوم وسیعی دارد که وحشی و اهلی آن را شامل می‌شود.
قسورة از ماده قسر (به معنی قهر و غلبه) گرفته شده، و یکی از نامهای شیر است، و بعضی آن را به معنی تیرانداز و یا صیاد نیز تفسیر کرده‌اند، ولی معنی اول در اینجا مناسبتر به نظر می‌رسد.
معروف است که گورخر وحشت عجیبی از شیر دارد، حتی موقعی که صدای شیر را می‌شنود چنان وحشتی بر او مستولی می‌شود که دیوانه‌وار به هر سو می‌دود، مخصوصا هنگامی که شیر به گروهی از آنها برسد چنان پراکنده می‌شوند و به هر سو می‌دوند که هر بیننده‌ای را غرق تعجب می‌کند، اصولا این حیوان به حکم وحشی بودن از همه چیز وحشت دارد تا چه رسد به دشمن خونخوارش شیر.
به هر حال این آیه تعبیری است بسیار رسا و گویا از وحشت و فرار مشرکان از آیات روح‌پرور قرآن، آنها را به گورخر تشبیه کرده که هم فاقد عقل و شعور است، و هم به علت وحشی بودن گریزان از همه چیز، در حالی که در برابر آنها چیزی جز تذکره (وسیله یادآوری و بیداری و هوشیاری) قرار ندارد .
تفسیر نمونه، ج‌25، ص: 263.
[پایان کد انتخابی]
در حیوانات هم جهات مثبتی وجود داردوهم جهات منفی که حاکی از عدم درایت آنها دارد.حال اگر کسی شبیه آنها شود وبا اینکه ابزارهائی برای ادراک ومحاسبه دارد،بی توجه باشد ،این هم شبیه حیوانات بلکه پست تر می گردد .
ضمن اینکه بعضی از این تعابیر بدلیل متفاهم بودن اینها در محیط نزول قرآن است.
خداوند در مورد برخی از انسان ها فرموده آنان مانند چهارپایانند بلکه گمراه ترند 1 و یا برخی از انسانها را بدترین آفریدگان می نامد 2 این گروه همان کسانی هستند که آیات الهی را تکذیب نموده و به سخنان الهی گوش فراندادند و بی دلیل به راه کفر و انکار رفتند . در مقابل ، گروهی را میبینید که خداوند آنان را بهترین آفریدگان می نامد 3 پس تمامی انسانها در رتبه بندی یکسان نیستند و اینطور نیست که همه را اشرف مخلوقات بنامیم مگر اینکه بگوییم تمامی انسانها توانایی اشرف مخلوقات شدن را دارند و این استعداد در وجود تمامی انسانها به ودیعه نهاده شده اما در این میان برخی از انسان ها این استعداد بالقوه را بالفعل میکنند یعنی به این استعداد جامه عمل هم می پوشانند و آن را بروز می دهند ولی برخی دیگر ، این استعداد را به ظهور نرسانده و در حد حیوانیت سقوط می کنند وبلکه پایین تر از حیوانیت زیرا حیوانات چنین استعدادی ندارند اما انسانی که دارای استعداد رسیدن به انسانیت کامل است و آن را به ظهور نمی رساند و هدف خلقت را 4 محقق نمی سازد از حیوان هم فرو تر است .
انسان توانایی اشرف مخلوقات شدن را دارد زیرا خداوند او را موجودی مختار آفریده است و او در حالی که توانایی پیروی از هوای نفس را دارد با تبعیت از رسولان الهی به مرحله ای از عبودیت و بندگی می رسد که محبوب خداوند می شود .

پرسش‌های مهم، پاسخ‌های کوتاه
آیا تشبیه بعضی انسان‌ها به حیوان در قرآن، جسارت و ناسزاگویی نیست؟
با نگاهی به منافع حیوانات و عملکرد بعضی انسان‌ها، تشبیه (اولئک کالانعام بل هم اضلّ)( سوره اعراف، آیه 179) را حقّ و منطقی می‌یابیم؛
گران‌ترین لباس انسان، ابریشم، از حیوانات است.
مهم‌ترین غذای انسان، شیر و عسل و گوشت و ماست، از حیوانات است.
حیوانات وسیله بارکشی و شخم زدن و منبع درآمد و اشتغال هستند.
تمام کارخانه‌های پشم ریسی، چرم سازی، لبنیاتی و مرغداری ودامداری‌ها کارشان به حیوانات وابسته است.
حیوانات بعضی معلّم بشرند. کلاغ، دفن مرده را به فرزند آدم و نسل او آموخت.
بعضی گزارشگر انبیا می‌شوند؛ هدهد گزارش انحراف مردم سبأ را نزد حضرت سلیمان آورد.
بعضی محافظ انبیا می‌شوند؛ تار عنکبوت پیامبر اسلام را در غار حفظ کرد.
حیوانات قابل تربیت و آموزش هستند و لذا شکار سگی که آموزش دیده حلال است.
حتی حیوانات آزار دهنده مثل مار، تنها کسانی را می‌گزند که به آنها نزدیک شده باشند.
با توجّه به مطالب فوق، آیا انسان‌هایی که از دور مردم آزاری می‌کنند و مناطق دور دست را بمباران و موشک‌باران می‌کنند، از مار بدتر نیستند؟
افرادی که شبانه روز برای مردم حیله و خدعه می‌کنند و به خاطر رسیدن به هوسهای بی انتهای خود نسل انسان را به تباهی می‌کشند، از حیوانات بدتر نیستند؟
آدم‌هایی که یک تنه صدها پرونده جرم و جنایت دارند، از درّنده‌ترین حیوانات پست‌تر نیستند؟
نقل ازپایگاه درسهائی از قرآن (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100108563)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین