نظامی که در رأس آن ولایت مطلقه فقیه قرار دارد، چگونه ممکن است که در مصر و تونس و دیگر کشورهای سنی نشین شکل بگیرد؟ در این بین شاید این سوال به اذهان خطور کند که آنچه تحت عنوان (نظام مردم سالار دینی) بیش از سه دهه است که در جمهوری اسلامی تحقق یافته، مدلی شیعی از حکومت است که شاید در جوامع اهل سنت امکان تحقق آن وجود نداشته باشد. به عبارتی صریح تر، نظامی که در رأس آن ولایت مطلقه فقیه قرار دارد، چگونه ممکن است که در مصر و تونس و دیگر کشورهای سنی نشین شکل بگیرد؟ با آغاز بیداری اسلامی و سقوط پی در پی دیکتاتورها و دست نشانده های استکبار جهانی در تونس، مصر و لیبی، موجی از ایمان و امید سراسر دنیای اسلام را فرا گرفته است. موج بیداری اسلامی می رود تا دیگر مرزهای جهان اسلام را نیز در نوردد و انقلابی که سه دهه پیش بساط استبداد و استعمار را از ایران اسلامی برچیده بود در سراسر کشورهای اسلامی تکرار کند. اما آنچه امروز به ضرورتی غیرقابل اغماض این حرکت ها بدل گردیده، نظام سیاسی جایگزینی است که بتواند تأمین کننده عزت و اقتدار ملت های مسلمان منطقه در دوران غلبه مکاتب سیاسی غرب بوده و الگویی که متفاوت از اندیشه های پوشالی و شکست خورده ای چون ناسیونالیسم عربی دهه 60 و 70 میلادی، مبتنی بر هویت اصیل ملت مسلمان منطقه، نویدبخش و تضمین کننده استقلال و آزادی و سرفرازی مادی و معنوی ایشان باشد. در این میان همه نگاه ها به جمهوری اسلامی دوخته شده است! و این حقیقتی است که حکیم فرزانه انقلاب اسلامی در آخرین اظهارات خود در جمع خبرگان ملت بدان اشاره می کنند. معظم له با یادآوری این نکته مهم که احتمال بازگشت دیکتاتوری با اشکال جدید و یا حاکمیت الگوهای غربی در این کشورها وجود دارد، از مدل (نظام مردم سالاری دینی) به عنوان بهترین الگوی جایگزین یاد می کنند که می تواند خلأ تئوریک این جوامع را پاسخگو باشد. معظم له چنین می فرمایند:(آن چیزی که اینجا می تواند به این کشورها کمک کند، تفکر مردم سالاری دینی است. مردم سالاری دینی که ابتکار امام بزرگوار ماست، می تواند نسخه ای برای همه این کشورها باشد؛ هم مردم سالاری است، هم از متن دین برخاسته است.) در این بین شاید این سوال به اذهان خطور کند که آنچه تحت عنوان (نظام مردم سالار دینی) بیش از سه دهه است که در جمهوری اسلامی تحقق یافته، مدلی شیعی از حکومت است که شاید در جوامع اهل سنت امکان تحقق آن وجود نداشته باشد. به عبارتی صریح تر، نظامی که در رأس آن ولایت مطلقه فقیه قرار دارد، چگونه ممکن است که در مصر و تونس و دیگر کشورهای سنی نشین شکل بگیرد؟ نکته قابل تأمل و حکیمانه حضرت امام خامنه ای که راه را بر هر نوع برداشت انحرافی می بندد و به سوال فوق نیز پاسخی مناسب می دهد آن است که وی از ماهیت (نظام مردم سالاری دینی) چنین یاد می کند:(البته ممکن است فقهای اهل سنت - چه فقهای شافعی در مصر، چه مالکی ها در بعضی دیگر از کشورهای آن منطقه، چه حنفی ها در بعضی از کشورهای دیگر - معتقد به ولایت فقیه نباشند؛ خیلی خوب، ما نمی خواهیم حتماً مبنای فقهی خودمان را به آنها عرضه کنیم یا اصرار بورزیم؛ اما مردم سالاری دینی ممکن است شکل های گوناگونی پیدا کند. باید این مبنای مردم سالاری دینی را ما برای اینها تبیین کنیم، تفهیم کنیم؛ مثل هدیه ای در اختیارشان بگذاریم. مطمئناً این مردم، مردم سالاری دینی را خواهند پسندید. این کاری است که بر عهده ماست و بایستی انجام بگیرد تا دشمنان این ملتها از خلأیی که به وجود آمده، استفاده نکنند. این خلأ را باید به وسیله اسلام پر کنند.) دقت در این تعابیر، بالاخص آنجا که اشاره دارند: (مردم سالاری دینی ممکن است شکل های گوناگونی پیدا کند)، شاه کلید فهم این مسئله است و حکایت از آن دارد که شاخصه های بنیادین این نظریه، بر اصول اساسی اسلام بنا نهاده شده که در مورد آن در بین همه مسلمین اتفاق نظر وجود دارد. نگاهی اجمالی به بیانات پیشین تئوریسین و نظریه پرداز بزرگ نظام مردم سالار دینی - حضرت امام خامنه ای - برخی از مولفه های اصلی آن را چنین مشخص می سازد: 1- نظام مردم سالار دینی خاستگاه الهی داشته و مشروعیت خود را از اسلام می گیرد. 2- تدبیر امور جامعه مبتنی بر آموزه ها و رهنمودهای دین مبین اسلام و هدایت انوار قرآنی و احکام الهی است. 3- حکومت؛ ابزاری است در خدمت ملت که وظیفه تأمین منافع مادی و سعادت معنوی همگانی جامعه را برعهده دارد. 4- توده های مردم (نه قشر و طبقه ای خاص) در اداره امور کشور نقش داشته و حق عزل و نصب مسئولان مبتنی بر شاخصه های دینی با ملت است. همانطور که مرور بندهای فوق مشخص می سازد، مولفه های اصلی نظام مردم سالاری دینی مورد پذیرش همه فرق اسلامی بوده و از اصول اولیه ای است که همه مسلمین مبتنی بر آموزه های قرآنی آن را پذیرفته و مورد تأکید قرار می دهند. به واقع باید گفت که امروز نظریه (مردم سالار دینی) سوغاتی گرانقدر از سوی ملت مسلمان ایران است که می تواند کام ملت های مسلمان و مظلوم منطقه را بیش از پیش شیرین کند و تحقق عملی آن در قالب نظام مقدس جمهوری اسلامی و مقاومت 33 ساله در برابر استکبار جهانی و رسیدن به مرزهای استقلال و خودکفایی همه جانبه، الگویی عینی است که می تواند مسلمان منطقه را در (بازگشت به اسلام) و شکل گیری (حکومت اسلامی) مصمم سازد.(مهدی سعیدی, بصیرت, 90/06/23 )
نظامی که در رأس آن ولایت مطلقه فقیه قرار دارد، چگونه ممکن است که در مصر و تونس و دیگر کشورهای سنی نشین شکل بگیرد؟
نظامی که در رأس آن ولایت مطلقه فقیه قرار دارد، چگونه ممکن است که در مصر و تونس و دیگر کشورهای سنی نشین شکل بگیرد؟
در این بین شاید این سوال به اذهان خطور کند که آنچه تحت عنوان (نظام مردم سالار دینی) بیش از سه دهه است که در جمهوری اسلامی تحقق یافته، مدلی شیعی از حکومت است که شاید در جوامع اهل سنت امکان تحقق آن وجود نداشته باشد. به عبارتی صریح تر، نظامی که در رأس آن ولایت مطلقه فقیه قرار دارد، چگونه ممکن است که در مصر و تونس و دیگر کشورهای سنی نشین شکل بگیرد؟
با آغاز بیداری اسلامی و سقوط پی در پی دیکتاتورها و دست نشانده های استکبار جهانی در تونس، مصر و لیبی، موجی از ایمان و امید سراسر دنیای اسلام را فرا گرفته است. موج بیداری اسلامی می رود تا دیگر مرزهای جهان اسلام را نیز در نوردد و انقلابی که سه دهه پیش بساط استبداد و استعمار را از ایران اسلامی برچیده بود در سراسر کشورهای اسلامی تکرار کند.
اما آنچه امروز به ضرورتی غیرقابل اغماض این حرکت ها بدل گردیده، نظام سیاسی جایگزینی است که بتواند تأمین کننده عزت و اقتدار ملت های مسلمان منطقه در دوران غلبه مکاتب سیاسی غرب بوده و الگویی که متفاوت از اندیشه های پوشالی و شکست خورده ای چون ناسیونالیسم عربی دهه 60 و 70 میلادی، مبتنی بر هویت اصیل ملت مسلمان منطقه، نویدبخش و تضمین کننده استقلال و آزادی و سرفرازی مادی و معنوی ایشان باشد.
در این میان همه نگاه ها به جمهوری اسلامی دوخته شده است! و این حقیقتی است که حکیم فرزانه انقلاب اسلامی در آخرین اظهارات خود در جمع خبرگان ملت بدان اشاره می کنند. معظم له با یادآوری این نکته مهم که احتمال بازگشت دیکتاتوری با اشکال جدید و یا حاکمیت الگوهای غربی در این کشورها وجود دارد، از مدل (نظام مردم سالاری دینی) به عنوان بهترین الگوی جایگزین یاد می کنند که می تواند خلأ تئوریک این جوامع را پاسخگو باشد. معظم له چنین می فرمایند:(آن چیزی که اینجا می تواند به این کشورها کمک کند، تفکر مردم سالاری دینی است. مردم سالاری دینی که ابتکار امام بزرگوار ماست، می تواند نسخه ای برای همه این کشورها باشد؛ هم مردم سالاری است، هم از متن دین برخاسته است.)
در این بین شاید این سوال به اذهان خطور کند که آنچه تحت عنوان (نظام مردم سالار دینی) بیش از سه دهه است که در جمهوری اسلامی تحقق یافته، مدلی شیعی از حکومت است که شاید در جوامع اهل سنت امکان تحقق آن وجود نداشته باشد. به عبارتی صریح تر، نظامی که در رأس آن ولایت مطلقه فقیه قرار دارد، چگونه ممکن است که در مصر و تونس و دیگر کشورهای سنی نشین شکل بگیرد؟
نکته قابل تأمل و حکیمانه حضرت امام خامنه ای که راه را بر هر نوع برداشت انحرافی می بندد و به سوال فوق نیز پاسخی مناسب می دهد آن است که وی از ماهیت (نظام مردم سالاری دینی) چنین یاد می کند:(البته ممکن است فقهای اهل سنت - چه فقهای شافعی در مصر، چه مالکی ها در بعضی دیگر از کشورهای آن منطقه، چه حنفی ها در بعضی از کشورهای دیگر - معتقد به ولایت فقیه نباشند؛ خیلی خوب، ما نمی خواهیم حتماً مبنای فقهی خودمان را به آنها عرضه کنیم یا اصرار بورزیم؛ اما مردم سالاری دینی ممکن است شکل های گوناگونی پیدا کند. باید این مبنای مردم سالاری دینی را ما برای اینها تبیین کنیم، تفهیم کنیم؛ مثل هدیه ای در اختیارشان بگذاریم. مطمئناً این مردم، مردم سالاری دینی را خواهند پسندید. این کاری است که بر عهده ماست و بایستی انجام بگیرد تا دشمنان این ملتها از خلأیی که به وجود آمده، استفاده نکنند. این خلأ را باید به وسیله اسلام پر کنند.)
دقت در این تعابیر، بالاخص آنجا که اشاره دارند: (مردم سالاری دینی ممکن است شکل های گوناگونی پیدا کند)، شاه کلید فهم این مسئله است و حکایت از آن دارد که شاخصه های بنیادین این نظریه، بر اصول اساسی اسلام بنا نهاده شده که در مورد آن در بین همه مسلمین اتفاق نظر وجود دارد.
نگاهی اجمالی به بیانات پیشین تئوریسین و نظریه پرداز بزرگ نظام مردم سالار دینی - حضرت امام خامنه ای - برخی از مولفه های اصلی آن را چنین مشخص می سازد:
1- نظام مردم سالار دینی خاستگاه الهی داشته و مشروعیت خود را از اسلام می گیرد.
2- تدبیر امور جامعه مبتنی بر آموزه ها و رهنمودهای دین مبین اسلام و هدایت انوار قرآنی و احکام الهی است.
3- حکومت؛ ابزاری است در خدمت ملت که وظیفه تأمین منافع مادی و سعادت معنوی همگانی جامعه را برعهده دارد.
4- توده های مردم (نه قشر و طبقه ای خاص) در اداره امور کشور نقش داشته و حق عزل و نصب مسئولان مبتنی بر شاخصه های دینی با ملت است.
همانطور که مرور بندهای فوق مشخص می سازد، مولفه های اصلی نظام مردم سالاری دینی مورد پذیرش همه فرق اسلامی بوده و از اصول اولیه ای است که همه مسلمین مبتنی بر آموزه های قرآنی آن را پذیرفته و مورد تأکید قرار می دهند.
به واقع باید گفت که امروز نظریه (مردم سالار دینی) سوغاتی گرانقدر از سوی ملت مسلمان ایران است که می تواند کام ملت های مسلمان و مظلوم منطقه را بیش از پیش شیرین کند و تحقق عملی آن در قالب نظام مقدس جمهوری اسلامی و مقاومت 33 ساله در برابر استکبار جهانی و رسیدن به مرزهای استقلال و خودکفایی همه جانبه، الگویی عینی است که می تواند مسلمان منطقه را در (بازگشت به اسلام) و شکل گیری (حکومت اسلامی) مصمم سازد.(مهدی سعیدی, بصیرت, 90/06/23 )
- [سایر] سلام. میخواستم نظر علمای شیعه و سنی را در مورد ولایت فقیه و مخصوصا ولایت مطلقه فقیه بیان فرمایید و علمایی که مخالف با نظریه ولایت فقیه و مخصوصا ولایت مطلقه فقیه هستند و دلیل مخاففت و سند آن را بیان فرمایید.
- [سایر] ولایت فقیه از نظر اهل سنت چگونه است؟ آیا آنها به ولایت فقیه معتقدند؟
- [آیت الله سبحانی] آیا اقتداء به اهل سنت در مناطق سنّی نشین، صوری است و یا جدی و واقعی؟
- [سایر] اهل سنت چه دیدگاهی نسبت به ولایت فقیه دارند؟
- [سایر] اهل سنت ولایت را در قرآن چگونه تفسیر می کنند؟
- [سایر] اهل سنت ولایت را در قرآن چگونه تفسیر می کنند؟
- [سایر] آیا در دیگر مذاهب اسلامی مانند اهل تسنن شفاعت و ولایت وجود دارد؟
- [سایر] حکم نماز جماعت چیست؟ بنده در منطقه سنی نشین زندگی می کنم. آیا می توانم با آنها در نماز جماعت شرکت کنم؟ چه طور این کار را انجام بدهم؟
- [سایر] چگونه ممکن است بین شیعه و سنی وحدتی شکل بگیرد و حتی حرمت خون حضرت زهرا ( س) پاس داشته نشود؟
- [سایر] وهابیون میگویند حسین الموید مجتهد شیعی بوده و سنی شده.آیا حقیقت داره؟