دلیل افزایش قوم گرایی و نژادپرستی در ایران چیست؟ از واقیع پاسارگاد تا ورزشگاه آزادی!
دلیل افزایش قوم گرایی و نژادپرستی در ایران چیست؟ از واقیع پاسارگاد تا ورزشگاه آزادی! دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز،همانطور که مستحضر هستید طی سال های اخیر شاهد برخی اخبار و رخدادها بودیم که بوی تند قوم گرایی،نژادپرستی و ملی گرایی افراطی(شوونیسم)از آن به مشام می رسید.همزمان با این اخبار شاهد فعالیت وسیع تر این جریانات در سطح رسانه ای و به ویژه فضای مجازی هستیم که تلاش می کنند تا دامنه فعالیت خودرا هر چه گسترده تر سازند،با این حال به اعتقاد ما هر چند افزایش چنین تحرکاتی نوعی زنگ خطر محسوب شده و باید نسبت به آنها هوشیاری کامل را داشت اما این مساله هرگز به معنای قوی شدن و وسعت گستره این جریان ها نمی تواند تلقی شود، چراکه چنین تحرکاتی همواره و به ویژه از دوران مطرح شدن مباحث ناسیونالیستی از جمله از دوره رضاخان به بعد در کشور ما وجود داشته و همواره نیز دو هدف را تعقیب کرده است: نخست تاکید افراطی بر هویت قومی موجود و یا هویت ملی پیش از اسلام و دوم نفی هویت دینی. با پیروزی انقلاب اسلامی نیز جریانات قوم گرا از فرصت در هم ریختگی سامان کشور نهایت سوء استفاده را کرده و تلاش کردند تا به اهداف نامشروع خود دست یابند که تحرکات تجزیه طلبانه در ترکمن صحرا، آذربایجان، کردستان، خوزستان و بلوچستان از جمله آنها بود، با این حال به دلیل اینکه عموم ملت ایران با این تحرکات بیگانه بوده و جمله اقوام، خود را در کنار وابستگی به فلان قوم، ایرانی می دانستند لذا این نقشه ها و طرح ها جملگی با شکست کامل مواجه شد و از این روی می توان گفت جریانات قوم گرا جز تعداد معدود و محدود که هر از چند گاه تحرکاتی را انجام میدهند و عمدتا نیز تحرکاتشان به مدد و پشتیبانی بیگانگان صورت می گیرد، در میان سیل ملت بزرگی که خود را با هر قومیت و زبانی مسلمان و ایرانی می دانند، به هیچ وجه قابل اعتنا نمی باشد. با تمام این احوالات و علیرغم اینکه قوم گرایان تاکنون توفیقی در دست یابی به اهداف خود نداشته اند، اما به هر حال قوم گرایی یک واقعیت غیر قابل انکار است که در عین حال به عنوان یک پتانسیل اختلاف برانگیز همواره مورد طمع دشمنان وحدت ملت ایران بوده است و از این روی شاهد آن هستیم که تمام گروه های قوم گرا به نوعی با سرویس های دشمنان در ارتباط بوده و با استفاده از کوچکترین فرصتی عقده های درونی خودرا خالی می کنند چنانکه درماجرای توهین یک روزنامه و نیز یک برنامه کودک به یکی از اقوام، این گروه ها با سوء استفاده از فرصت اقدام به تحریک احساسات عمومی اقوام نموده و بلوا درست کردند. در سال های اخیر نیز که از یک سو ترفندهای دشمنان انقلاب برای به زانو در آوردن نظام اسلامی کاملا بی اثر شده است و از سوی دیگر ایران اسلامی در میان کشورهای منطقه در امنیتی بی نظیر در حال رشد و توسعه و نیز گسترش حوزه نفوذ منطقه ای و جهانی خود می باشد، دشمنان به این نتیجه رسیده اند که برای مقابله با نظام اسلامی باید از درون، آن را متزلزل نمایند که در راستای این هدف، استفاده از کلیه پتانسیل های اختلاف برانگیز را در دستور کار خود قرار داده اند، همچون سلایق سیاسی مختلف برای اختلاف انگیزی میان فعالان سیاسی، تنوع مذاهبی برای تفرقه میان پیروان مذاهب و ایجاد فتنه مذهبی، تنوع اقوام و زبان های مختلف در گوشه و کنار کشور برای گسست وحدت ملی و ایجاد بدبینی میان اقوام ایرانی با هدف تضعیف پایه های اقتدار کشور و در نهایت برافروختن آتش جنگ هایی همچون جنگ های فرقه ای و قومی که در منطقه شاهد آن هستیم تا ایران به دست ایرانیان ایرانستان شود که در این راستا از هر ابزاری از جمله رسانه ها و شبکه های مجازی استفاده می کنند که نمونه ای از آنها فراخوان هایی است که از طریق این شبکه ها برای اجتماعات قومی در مناسبت های مختلف و یا سردادن شعارهای قومی در برخی اماکن عمومی صورت می گیرد که البته با توجه به رفتارشناسی عموم ملت ایران و حتی اقوام ایرانی، می توان گفت عموم ملت ایران از این رفتارهای تفرقه افکنانه مبرا هستند و جز یک برنامه طراحی شده از سوی دشمنان نمی تواند چیز دیگری باشد، البته این بدین معنانیست که کلیه کسانی که در این برنامه ها مشارکت می کنند ماموران دشمن هستند بلکه مقصود این است که چنین برنامه هایی از سوی دشمنان کشور طراحی وعملیاتی می شود و متاسفانه در طی مسیر، برخی افراد ناآگاه به ویژه تحت تاثیر فضای احساسی و القائاتی که از سوی رسانه ها صورت می گیرد بدان می پیوندند که در برخورد با این جریان ها باید حساب آنها را از حساب سرشاخه هایی که آگاهانه دست به چنین تحرکاتی می زنند جدا کرد. در هر صورت اولا ما معتقدیم تحرکات قوم گرایانه ای که صورت می گیرد در راستای تحرکاتی است که از ابتدای تاریخ انقلاب اسلامی همواره بوده و با توجه به فرهنگ والای ملت ایران هرگز نتوانسته است عموم مردم را با خود همراه سازد و ثانیا چنین برنامه هایی در راستای اهداف تفرقه افکنانه دشمنان بوده و عناصر اصلی و برنامه ریز آن نیز اگر مستقیما عناصر دشمن نباشند، قوم گرایانی هستند که سالهاست با سرویس های اطلاعاتی دشمنان در ارتباط بوده و هر از چند گاه درراستای اهداف ضدملی ایرانیان، تحرکاتی را برنامه ریزی می کنند اما بسیاری از کسانی که در بدنه این تحرکات فعالیت می کنند عناصر ناآگاهی هستند که در اثر فضای احساسی و القائات رسانه ای در دام این گروه ها اسیر می شوند که باید نسبت به آنها آگاهی سازی های لازم صورت گیرد. در پایان به منظور آشنایی هر چه بیشتر با این موضوع، مقاله ای تحت عنوان (خیانت قومیت گرایی) به نقل از خبرگزاری تسنیم خدمت شما تقدیم می کنیم: ترویج قوم گرایی در زمان حاضر از بزرگترین خیانت هایی است که نظام اسلامی را تهدید می کند و متاسفانه ما در برخی ارگانهای رسمی کشور نیز شاهد برخی اعمال ناشایست در این باب هستیم . به گزارش خبرگزاری تسنیم، معمولاً در کشورهای مختلف، تعدد اقوام و قومیت‌ها یکی از نگرانی‌های آنهاست. به همین دلیل دشمنان انقلاب اسلامی ایران از ابتدای پیروزی آن، درصدد بودند تا از تنوعات قومی و مذهبی برای اختلاف‌افکنی استفاده کنند. اما بیش از سه دهه حیات جمهوری اسلامی ایران نشان می‌دهد که رویکرد فرصت‌محور جمهوری اسلامی به اقوام ایرانی با توجه به مشترکات تاریخی و دینی، زمینه‌های مشارکت اقوام مختلف را در دفاع و سازندگی کشور فراهم آورده است. ایران اسلامی از جمله کشور هایی است که از تنوع قومی در ساختار جمعیتی خود برخوردارند. با این تفاوت که در اغلب کشور های پلی ژنیک(کثیر الاقوام) همانند کانادا، آمریکا، و کشورهای اروپایی، همبودی قومی محصول مهاجرت اقوام مختلف به این کشورها است ولی ایران جزء معدود کشورهایی است که اقوام مختلف همگی بومی این سرزمین اند و ذاتا به ایران و سرزمین خود دلبستگی و تعلق خاطر دارند. اصل دوّم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در مقام بیان مبانی و زیرساخت های نظام حکومتی دینی که در اصل اوّل قانون اساسی از آن با عنوان (جمهوری اسلامی ایران) یاد شده است، شش اصل و یا مبنا و زیرساخت را بیان کرده است که یکی از آنها، (کرامت انسانی) است. گنجاندن (اصل کرامت انسانی) در اصل دوم قانون اساسی، به عنوان یکی از مبانی نظام جمهوری اسلامی ایران، برای توجه دادن به شناسائی و رعایت حقوق همة اقوام و اتباع ملت ایران بدون عنایت به مفهوم متداول آن در نظام جهانی حقوق بشر، نبوده است. توجه به این نکته، هم در فهم اصل قانون اساسی به خصوص در زمینه حقوق ملت و هم در تدوین و تصویب قوانین عادی و رویه های اجرائی و اداری، تأثیر گذار خواهد بود. امام‌ خمینی‌ (ره) از جمله‌ متفکرانی‌ است‌ که‌ بر (هویت‌ ملی‌) به‌ عنوان‌ یک‌ مفهوم‌ مهم‌ و کلیدی‌ تأکید دارد و شناخت‌ و تبیین‌ دقیق‌ آن‌ را مهمترین‌ عامل‌ شناخت‌ اهداف‌ و جهت‌گیری‌های‌ هر نوع‌ حرکت‌ اصلاحی‌ و نوسازی‌ در کشورهای‌ جهان‌ سوم‌ می‌داند. یکی از محورهای اساسی تشکیل دهنده استراتژی امام (ره) وحدت و انسجام است که در ابعاد مختلف کاربرد دارد. استراتژی و طراحی حضرت امام خمینی (ره) برای رسیدن به (انسجام اسلامی) متشکل از دو لایه است: لایه اول؛ کارکرد فرهنگی و فکری است و دومین عنصر، جنبش سیاسی و عملی است. از منظر رهبر معظم انقلاب، (خودفراموشی) - به معنی فراموش کردن هویت خود- امری خطرناک است که وجود آن در ادبیات سیاسی یک کشور، به ذلت و خواری مردم آن کشور می‌انجامد. (اگر قوم و ملتی هویت و تاریخ و فرهنگ و زبان خود را فراموش کنند، نتیجه‌ آن ذلت و بدبختی آن قوم خواهد بود).(همه‌ اقوام ایرانی به ایران و جمهوری اسلامی علاقه مندند و ایران را وطن و میهن خودشان می‌دانند. اقوام ایرانی مسلمانند و به این آب و خاک دلبسته‌اند، عزّت و رفاه خودشان را در ایران سربلند و آزاد مشاهده می‌کنند... ). موضوع قومیت ها در سرفصل منافع ملی هر کشور جایگاه مهمی را دارا می باشد. در عصر حاضر یکی از الزامات توسعه در جمهوری اسلامی ایران برای تحقق سند چشم انداز بیست ساله تکیه بر همبستگی واتحاد ملی و مشارکت عمومی برای همگرایی قومیت ها، مذاهب، اقلیت ها و گروههای قومی است. در نگرش کلی در هر نظام سیاست اتحاد ملی از مجرای حداکثرسازی ضریب همبستگی تحقق می یابد برای ظهور اتحاد ملی لازم است که بین نیروهای اجتماعی بستر همکاری و پیوند ارگانیک پیوند مکانیکی و تصنعی نیست بلکه منظور پیوند عمیق و استراتژیک در هدف است. در این میان اقوام و گروههای قومی بعنوان نیروهای اجتماعی نظام سیاسی جایگاه مهمی در اتحاد ملی ایفا می کنند. دراین چارچوب تقویت کارکرد فرهنگی- اجتماعی اقوام و اقلیت ها می تواند در قالب توانمندسازی اقوام و فرصت سازی برای آنها و نظارت و هدایت بر فعالیت آنها، چارچوب مناسبی برای تحقق اتحاد ملی در جامعه اسلامی پدید آورد. ضمن اینکه شناسایی نقاط کور و تهدیدزا- فراوری اقوام و گروههای قومی می تواند ضریب امنیتی اقوام ایرانی حول منافع ملی را اعتلا بخشد و طرحی نو از اتحاد ملی اقوام ایرانی با هویت اسلامی نمایش بگذارد. وحدت ازمقولات اساسی وحیاتی است که از ابتدای پیروزی انقلاب ، مورد توجه جدی رهبران و نخبگان جامعه بوده است ، گره خوردن این مقوله با کیان نظام جمهوری اسلامی و امنیت ملی و نیز چالش های فراوان آن سبب شده است تا همواره حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری ، طی دوران سی و پنج ساله انقلاب ، همه گروهها و افراد ملت را به وحدت وهمدلی و سازش با یکدیگر دعوت کرده ، پیوسته از وحدت به عنوان یکی از نیازهای ضروی جامعه یاد کنند. نام گذاری سال 1386 با عنوان اتحاد ملی وانسجام اسلامی ازسوی رهبر آگاه وعظیم الشان انقلاب اسلامی تاییدی بر این مدعاست. تاریخ روابط بین الملل نشان می دهد که قدرت های بزرگ جهانی به هیج وجه کشورهای مستقل و دارای ماهیت ایدئولوژی متفاوت را تحمل نمی کنند و برای تغییر رفتار حتی سرنگونی چنین کشورهایی از انواع حیله ها وشگردها استفاده می کنند. دراین میان تاریخ ایران مملو از دخالت کشورهای در سرنوشت این ملت است .یکی از شگردهای قدرتهای جهانی که علیه انقلاب اسلامی ایران بکار گرفته شده ، ( سیاست تفرقه بینداز وحکومت کن ) می باشد که پس از پیروزی انقلاب در دستور کار قرار گرفت امّا خوشبختانه با هوشیاری مسئولین نظام ورهبری انقلاب تمامی این فتنه ها عقیم مانده ودستگاه تفرقه افکنی دشمن نتوانسته است هیچ سودی ازتفرقه افکنی های خود ببرد. از آنجائی که دخالت های مکرر بیگانگان در امور داخلی و سرنوشت ساز ملت جمهوری اسلامی همواره نقش بر آب شده و به نتیجه ای نرسیده است ، این شکست دشمنان را باید درنتیجه اتحاد آگاهانه مردمان ایران زمین دانست. اتحاد ملی برپایه ایمان به خدا جوهره اقتدار ایران اسلامی و بزرگترین و مقاوم ترین سدها در برابر توطئه های امپریالیسم جهان است و البته دشمن این نکته را به خوبی درک کرده است لذا از هر فرصتی استفاده می کند تا با تشدید اختلافات میان اقوام ایرانی که از مهمترین عناصر اتحاد ملی می باشند این اصل مهم اسلامی را از بین ببرد و البته دراین راه از هیچ اقدامی فروگذار نبوده و نیست . درزمان حاضر ، اتحاد اقوام در جامعه ایران نه تنها فضیلت بلکه یک ضرورت اساسی است وایران اسلامی در شرایط فعلی ، باتوجه به روند کنشهای کشورهای غربی در قبال ایران مخصوصاً در مورد مسئله هسته ای بیش از پیش نیازمند اتحاد آحاد مردم و دفاع آنها از وکلای خود در دولت اسلامی است. لازم به ذکر است اتحادی که در این نوشته مورد بحث است تنها یک اتحاد نظری صرف نیست بلکه منظور وحدتی پایدار بین اقوام مختلف می باشد که بتواند به خودی خود توطئه های ننگین دشمن را دفع نموده وراهگشای اعتلای جمهوری اسلامی باشد و این وحدت اقوام هنگامی حاصل می شود که تمام آنها احساس کرامت وعزت کنند و درچشم نظام حاکم ، باحق مساوی نگریسته شوند چرا که هرگونه شکاف در میان اقوام ملت می تواند به پراکندگی وسستی اتحاد ملی بینجامد. امروزه دشمن به خوبی می داند که دیگر سلاح نظامی و یا اقتصادی مخصوصا درمورد ایران کار ساز نیست لذا با یک رویکرد فرهنگی ، حساس ترین نقطه وحدت امت را نشانه رفته است و آن همان اختلاف افکنی در میان اقوام ایرانی است تا در سایه آن بتواند در جامعه ایران نفوذ کرده واهداف شوم خود را پیاده کند که البته نامگذاری سال 1386 باعنوان سال اتحاد ملی وانسجام اسلامی از سوی مقام معظم رهبری زنگ بیدار باشی بود که به گوش تمام مردم ایران چه عامه وچه خاصه رسید و بار دیگر دشمن را در راه رسیدن به اهداف خود مایوس کرد . پراکندگی جغرافیایی اقوام ایرانی و قرار گرفتن آنها درمناطق مرزی ایران باعث شده است که به سهولت در دسترس امواج ارتباطی دشمن بوده و مورد هجوم تبلیغاتی دشمن برعلیه نظام جمهوری اسلامی قرار بگیرند . اما آموزه های دین مبین اسلام و مشترکات فرهنگی و ملی دیگر باعث شده است که این اقوام وحدت خود را حفظ کرده و از امنیت ملی ایران دفاع نمایند لذا اتحاد اقوام یکی از راهکار های حفظ تمامیت ارضی ایران می باشد. یکی از جمله بحث هایی که درمورد قومیت ها مطرح می باشد این است که ما آن را فرصت بدانیم یا تهدید ؟ طبیعی است که اگر بطور مثال بحث فرهنگ سازی و یا برطرف کردن مشکلات اقوام و یا اعطای برخی حقوق قومی و مسائلی از این قبیل در مورد قومیت ها بطور لازم و کافی انجام نگیرد دراین صورت اصل اتحاد میان اقوام از بین رفته ونظام اسلامی با مشکل دچار خواهد شد لذا در این مورد باید از تهدید صحبت کرد . اما آن زمانی که بتوانیم از طریق مهندسی فرهنگی مناسب ، فرهنگ اسلامی اصیل رادر بین اقوام مختلف رواج دهیم ، به مشکلات آنها برسیم و مطالبات قانونی آنها را بر طرف کنیم و ازتمام اقوام درتمام سطوح مملکتی استفاده نماییم و ... در این صورت است که باید از فرصت بحث کرد چرا که توانسته ایم رضایتی را در بین آحاد مردم ایجاد کنیم که در نتیجه آنها ، پشتوانه محکمی برای دولت اسلامی ایجاد خواهد شد تا بتواند در سایه ی آن ودرنظام ناعادلانه بین المللی باجرات تمام ازمنافع ملی عام مردم دفاع کرده و زیر بار هیچ سلطه ای نرود . البته این امر همبستگی اقوام و از بین رفتن قوم گرایی های افراطی و بی مورد و در نتیجه اتحاد ملی ایران اسلامی علی رغم تنوع اقوام تا حدود زیادی محقق شده است . نگاه فرصت گونه رهبری به تنوع قومیت ها رهبر معظم انقلاب معتقد است که تنوع قومی در ایران -به دلیل وجود مؤلفه‌های حقیقی همبستگی میان اقوام و قرار گرفتن هویت قومی به عنوان جزء لاینفک هویت ملی-یک فرصت قلمداد می‌شود.پس هرچه مؤلفه‌های هویت قومی با توجه به هویت ملی تقویت شود، هویت و همبستگی ملی نیز تقویت خواهد شد. از منظر رهبر معظم انقلاب، (خودفراموشی) - به معنی فراموش کردن هویت خود- امری خطرناک است که وجود آن در ادبیات سیاسی یک کشور، به ذلت و خواری مردم آنکشور می‌انجامد. اگر (قوم و ملتی هویت و تاریخ و فرهنگ و زبان خود را فراموش کنند، که نتیجه‌ی آن، ذلت و بدبختی این قوم خواهد بود.) اهمیت (هویت جمعی) به قدری است که (با برخورداری از آن، هر کشور می‌تواند از همه‌ی امکانات خود برای پیشرفت و موفقیت استفاده کند. اگر این احساس هویت جمعی وجود نداشته باشد، بسیاری از مشکلات برای آن مجموعه پیش می‌آید و بسیاری از موفقیت‌ها برای آنها حاصل نخواهد شد؛ یعنی پاره‌ای از موفقیت‌ها در یک کشور، جز با احساس هویت جمعی به دست نخواهد آمد..)رهبر معظم انقلاب مؤلفه‌های (هویت ملی ایرانیان) را از دامنه‌ی ملیت فراتر دانسته و هویت جمعی و ملی ملت ایران را (نظام اسلامی) معرفی می‌کنند. اهمیت این هویت جمعی به این است که هم در مقیاس ایرانی دارای بازده و تأثیر است، هم در مقیاس اسلامی چنین تأثیری دارد و هم در مقیاس جهانی مؤثر است؛ (یعنی چیزی که دیگر ملیت‌ها هیچ‌کدام این‌ها را ندارند؛ یک چیز فراملی است..)مسأله‌ی دیگر در این زمینه (رابطه‌ی هویت ملی با دیگر هویت‌های فرد در جامعه) مانند (هویت قومی) است. برخی با تعریف ملیت بر مبنای قومیت و ناسیونالیسم علاوه بر محدودیت‌هایی که بر فرد وضع می‌‌کنند، دیگر هویت‌های هم‌سطح او را نیز نفی می‌کنند. در حالی که در اندیشه‌ی آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، هویت ملی بر دیگر هویت‌های فردی اولویت دارد و اقوام ایرانی افتخار می‌کنند که فرزند ایران اسلامی هستند: (همه‌ی اقوام ایرانی به ایران و جمهوری اسلامی علاقه‌مندند و ایران را میهن خودشان می‌دانند. [...] اقوام ایرانی مسلمانند و به این آب و خاک دلبسته‌اند؛ عزت و رفاه خودشان را در ایران سربلند و آزاد مشاهده می‌کنند... ) ویژگی‌های مشترک اقوام ایرانی مهم‌ترین ویژگی‌های اقوام ایرانی را باید در مؤلفه‌های مشترک جست‌وجو نمود تا بتوان آنها را در قالب یک هویت واحد به نام ملت پذیرفت. تاریخ، جغرافیا، سنت‌ها و فرهنگ مشترک میان اقوام ایرانی، از جمله محورهای اساسی وحدت‌آفرین میان این اقوام است.تاریخ و دغدغه‌های سیاسی مشترک در کنار سرزمین و حکومت مشترک باعث می‌شود تا این اقوام در برابر هر هجمه‌ای به کشورشان به دفاع از آن برخیزند. رهبر معظم انقلاب با اشاره به مقاومت جانانه‌ی اقوام گوناگون کشورمان در سال‌های دفاع مقدس می‌فرمایند: (نوبت دفاع مقدس هم که می‌رسد، جنگ هشت ساله‌ی ما، مردم همین گونه از همه جا شرکت می‌کنند؛ همه شهید می‌دهند؛ همه برای خدا وارد میدان می‌شوند و همه حول یک احساس وظیفه‌ی مشترک، اقدام می‌کنند. ) از دیگر مصادیق وحدت اقوام ایرانی در دفاع از اعتقادات و نظام اسلامی خود، می‌توان به حضور در راهپیمایی‌های سراسری 22بهمن و (روز قدس و اظهار شعارهای واحد در این زمینه و حضور گسترده در انتخابات) اشاره کرد. دین؛ عامل حقیقی وحدت در ادبیات رایج علوم اجتماعی، معمولاً دین و به‌ویژه اسلام یکی از عوامل ضد وحدت برای یک جامعه محسوب می‌شود.چنین رویکردی ناشی از زاویه‌ی نگاه آنان به دین است. در مقابل این نگاه، رهبر انقلاب دین را (عامل حقیقی وحدت) درجامعه‌ی ایرانی توصیف می‌کنند و دیگر عوامل وحدت مانند فرهنگ، سنت‌ها و حتی زبان فارسی را با وجود عامل دین معنادار می‌دانند. ایشان می‌فرمایند: (عده‌ای سعی می‌کنند اهمیت عامل پیوند مستحکم دل‌های ملت ایران، یعنی ایمان اسلامی را کم کنند؛ نه، کشور و ملت یکپارچه است؛ البته یکپارچگی‌اش به خاطر تاریخ و جغرافیا و سنت‌ها و فرهنگ است، اما عمدتاً به خاطر دین و مسأله‌ی رهبری است که اجزای این ملت را به هم وصل کرده و همه احساس یکپارچگی می‌کنند.) اقوام ایرانی و رژیم پهلوی با نگاهی به عملکرد رژیم پهلوی در خصوص اقوام، شاهد یک نوع سیاست (بی‌تفاوتی)،(رهاشدگی) و (بیگانگی) نسبت به اقوام هستیم.این سیاست در عملکرد رژیم در توسعه‌ی مناطق قومی و توجه به سطح سواد مردم و مقوله‌ی امنیت کاملاً مشهود است. رهبر معظم انقلاب در دیدار با مردم کردستان به سیاست‌های رژیم پهلوی اشاره می‌کنند:(یک سیاست خبیثی از دوران طاغوت بر کشور حاکم بود و آن عبارت بود از بیگانه دانستن اقوام گوناگون.کُرد بیگانه بود.بلوچ بیگانه بود. ترک بیگانه بود. عرب و ترکمن بیگانه بودند. این‌ها را بیگانه حساب می‌کردند.در عملکرد آنها هم این معنا مشهود بود.شما ببینید در دوران طاغوت، در این استان نه کار عمرانیِ درستی انجام گرفته است، نه کار فرهنگی درستی انجام گرفته است؛ رسیدگی نمی‌کردند و کاری نداشتند.در این استان، کارهای عمرانی در دوران طاغوت در حد صفر بود؛ کارهای فرهنگی هم همین‌جور....طاغوت نمی‌خواست مردم کرد، این مردم بااستعداد و این مردم دارای هوش و ذکاوت، باسواد بشوند.فقط درصد استانی با این خصوصیات و با این کیفیت، باسواد بود!آن کار عمرانی‌شان، این هم کار فرهنگی‌شان!نگاهشان نسبت به این استان، نگاه شیطنت‌آمیز و غلط بود.) (این نگاه،نگاه رژیم طاغوت بود.طبیعت آن رژیم، یک نگاه تبعیض‌آمیز بود؛ نه‌فقط نسبت به قوم کُرد، به اقوام گوناگون کشور با انگیزه‌های گوناگون و با دلائل مختلف. ) وضع امنیت نیز در این مناطق مناسب نبود و(دستگاه کاری به کار امنیت منطقه نداشت.) مثلاً(سیاست رژیم پهلوی در بلوچستان این بود که خوانین را به خودشان جذب کنند و از خوانین امنیت منطقه را بخواهند؛ مثل تیول‌دارهای زمان قدیم[…]کشتارها، ظلم‌ها، بی‌عدالتی‌ها، ناحق کردن حق‌ها، ضایع کردن ضعفا و رشد دادن گردن‌کلفت‌ها، به دولت مرکزی ربطی نداشت)!) رویکردهای نظام اسلامی به اقوام ایرانی؛ فرصت دانستن تنوع اقوام اکثر کشورهای دنیا با مقوله تنوع اقوام مواجه هستند و (معمولاً در کشورهای مختلف تعدد اقوام و قومیت‌ها یکی از نگرانی‌های آنهاست؛ در کشور ما به‌عکس است).(تنوع اقوام را ما برای کشورمان یک فرصت به حساب می‌آوریم، این یک حقیقت است.حقیقتاً برای ما تنوع اقوام یک فرصت است.)زیرا (ایران یکپارچه است) و مانند (شوروی متشکل از سرزمین‌های به هم سنجاق شده نیست).(حتی آن قسمت‌هایی هم که در قرن‌های گذشته جدا شدند،اگر ته دلشان را بگردید، مایلند با ما باشند. هر کسی کو دور ماند از اصل خویش / باز جوید روزگار وصل خویش آنها هم دلشان می‌خواهد که به این مادر بپیوندند.این کجا، کشور اتحاد جماهیر شوروی کجا؟ ده، یازده کشور را با سنجاق یا به تعبیری با شلاق به هم بستند و به‌اصطلاح یک کشور تشکیل گردید!معلوم است که تا شلاق برداشته شد،از هم جدا می‌شوند و شدند. از نظر تاریخی خاورمیانه منطقه ای بوده است که با توجه به منابع طبیعی فراوان همواره مورد توجه و نفوذ قدرت های بزرگ بین المللی قرار داشته و سیاست های دولت های محلی در این منطقه به خصوص پس از جنگ دوم جهانی تحت تاثیر خواست ها و منافع آن قدرت ها بوده است. در حال حاضر نیز قدرت های خارجی به سرکردگی آمریکا با روش های گوناگون در تلاش برای اعمال نفوذ خود در منطقه و تحمیل منافع خود در قالب سیاست گذاری های کشورهای بومی منطقه هستند. در پی گیری این نوع از سیاست خارجی قومیت ها یکی از مهمترین ابزارهای سیاسی تلقی می شوند که به شیوه های گوناگون مورد استفاده ی قدرت های برون منطقه ای برای تاثیرگذاری بر دولت های بومی قرار می گیرند. سیاست خارجی آمریکا به طور کلی در قالب دو استراتژی کلان ادغام یا براندازی دنبال می شود. منظور از ادغام همسو کردن کشور مورد نظر با سیاست های کلی آمریکا و نظام بین الملل است و وقتی کشوری در مقابل این روند ایستادگی می کند استراتژی براندازی در مورد آن دنبال می شود که خود این استراتژی نیز با هدف ادغام پی گیری می گردد. در مورد منطقه ی خاورمیانه نیز استراتژی کلی آمریکا ادغام است و در این روند وقتی با مقاومت کشوری مواجه شود به استراتژی براندازی شیفت می کند و در این مرحله است که قومیت ها به عنوان یکی از مهمترین ابزارهایی که می تواند این هدف را با کمترین هزینه برآورده سازد مطرح می شوند. علاوه بر هدف کلی ادغام، مساله ی انرژی و امنیت رژیم صهیونیستی از موارد مورد توجه و نقاط کانونی سیاست خارجی آمریکا در منطقه محسوب می شود. تحلیل های مختلف، از بین بردن قدرت های بزرگ منطقه و تجزیه کردن و تبدیل آنها به کشورهای کوچک وابسته را از مهمترین شیوه ها و برنامه های آمریکا برای دسترسی پایدار به انرژی و تامین امنیت رژیم اسرائیل می دانند و طرح خاورمیانه ی بزرگ که هدف از آن تقسیم کشورهای منطقه به کشورها و مناطق کوچک با استفاده از تفاوت های قومی می باشد را در این راستا ارزیابی می کنند. با اینکه چند سال از مطرح شدن طرح خاورمیانه ی بزرگ می گذرد و طی این سال ها برخی تحلیل ها خبر از شکست این طرح داده اند، اما انقلاب های عربی و تحولات منطقه دوباره آتش منازعات قومی را شعله ور ساخته و آمریکا و رژیم اسرائیل به همراه متحدان منطقه ایشان به دنبال تفرقه افکنی و استفاده از این فرصت پیش آمده هستند. در شرایط فعلی خاورمیانه، آمریکا و متحدانش به خصوص رژیم صهیونیستی نسبت به ایجاد تقسیماتی در منطقه بی تمایل نیستند و واکنش آنها به اتفاقاتی رخ داده در سودان، لیبی، یمن و سایر کشورهایی که قومیت گرایی یا طایفه گری در آنها موج می زند و گروه های مختلف خواهان استقلال یا خودمختاری هستند گویای این واقعیت است. بر همین اساس رهبر انقلاب از یک سو در رهنمودی به نمایندگان دوره‌ی هفتم مجلس شورای اسلامی می‌فرمایند:(همه‌ی تمایلات منطقه‌ای و قومی و بخشی باید در پرتو نگاه ملی برآورده شود.)و از سوی دیگر بر امکانات و ظرفیت‌های فرهنگی و اجتماعی مردم این مناطق به عنوان یک سرمایه و ثروت ملی نظر افکنده می‌شود:(زبان کردی یک ثروت ملی است، استعدادهای علمی و هنریِ جوانان این‌جا یک ثروت ملی است، استعداد ورزشی جوانان کردستان یک ثروت ملی است؛ از این ثروت‌های ملی باید استفاده بشود، بهره‌برداری بشود، به فعلیت برسد. ) مخالفت با تبعیض میان اقوام رهبر انقلاب درباره‌ی عدم تبعیض میان اقوام ایرانی می‌گویند:(نظام جمهوری اسلامی مطلقاً با نگاه تبعیض‌آمیز نگاه نمی‌کند؛ نه به کردستان و نه به هر نقطه‌ی ویژه‌ی دیگری در سرتاسر کشور.[…] نگاه نظام جمهوری اسلامی به تنوع قومی و تنوع مذهبی مطلقاً نگاه تعصب‌آمیز، قوم‌گرا، یک‌جانبه‌نگر نیست.این را به طور قاطع من اعلام می‌کنم.نه امروز هست، که من از نیت خودم و دل خودم حرف می‌زنم، نه در طول زمان‌های گذشته ، زمان حیات مبارک امام رضوان‌الله‌تعالی‌علیه چنین چیزی نبوده. ) جمهوری اسلامی علاوه بر این‌که سیاست غلط رژیم گذشته را مبنی بر بیگانه انگاشتن اقوام نفی نمود و (این نگاه را تصحیح کرد؛ نه‌فقط در سطح مسئولان، بلکه در سطح آحاد مردم) و نگاه اسلامی را که مبتنی بر (برادری و اتحاد و همدلی و صمیمیت است،)جایگزین آن نمود. بنابراین در تمام برنامه‌های اقتصادی و توسعه‌ای، تبعیضی میان مردم سراسر کشور به‌خصوص مناطق قومی قائل نشد.اما در سال‌های آغازین انقلاب با وجود برنامه‌ریزی برای حل مشکلات ناشی از رژیم گذشته، (حضور ضد انقلاب) و (ایجاد ناامنی در این مناطق)مانع از فعالیت نظام اسلامی و در نتیجهموجب عقب افتادن این مناطق از توسعه وبه‌ویژه در حوزه‌ی زیرساخت‌ها شد و (ضدانقلاب این فرصت را متأسفانه برای مدت چند سال از دست نظام جمهوری اسلامی گرفت. ) مشارکت اقوام ایرانی در سرنوشت خود حاکم نبودن نگاه تبعیض‌آمیز به اقوام در نظام جمهوری اسلامی ایران موجب نقش‌آفرینی عموم مردم از اقوام مختلف و نخبگان در حوزه‌های گوناگون خواهد شد.وجود(انواع سلیقه‌ها و گرایش‌های سیاسی و اقوام ایرانی و پیروان ادیان و اهالی مناطق گوناگون کشور در مجلس)نشان از حضور و نقش‌آفرینی تمامی اقوام ایرانی در قانون‌گذاری دارد.نبود مرزبندی قومی و مذهبی برای حضور در بسیج نیز نشانه‌ی دیگری از نقش اقوام ایرانی در یک جمع ارزشی و انقلابی و نقش‌آفرینی آنها در دفاع از نظام اسلامیاست.به فرموده‌ی رهبر انقلاب:(بسیج، مرز صنفی و مرز جغرافیایی و قومی نمی‌شناسد.همه‌ی اقوام ایرانی، همه‌ی اصناف گوناگون ملی در سطوح مختلف فکری از انسان‌های نخبه‌ی برجسته‌ی ممتاز در میان اهل علم و دانشجویان تا جوان‌های فعال و پرشور صحنه‌های دیگر، همه در بسیج جمع‌اند.بسیج نماد حضور ملی و مقاومت ملی و آگاهی یک ملت است. ) رهبر معظم انقلاب بر استفاده از روحیه‌ی قومی برای پیشرفت ملی تأکید می‌کنند:(هر قومی از اقوام ایرانی، چه کرد، چه فارس، چه تُرک، چه بلوچ، چه عرب، چه ترکمن، چه لُر، سعی کند با همان روحیه‌ی قومی در جهت پیشرفت ملی، نه صرفاً پیشرفت قومی، گام‌های بلندتری بردارد. ) اعطای حقوق مسلم اقوام در نظام اسلامی مقوله‌ی(قومیت)و (مذهب)هیچ‌گاه مانع شناسایی و اعطای حقوق مسلّم اقوام ایرانی نخواهد بود،بلکه (نظام جمهوری اسلامی محور قضاوتش، اسلام و ایرانی بودن است؛ اسلام و ایرانیت.همه‌ی مسلمان‌ها و همه‌ی ایرانی‌ها در این نگاه، در محدوده‌ی جغرافیایی کشور دارای ارزش هستند.) بنابراین (ما وقتی که می‌خواهیم یک ایرانی را به عنوان یک ایرانی به حقوق حقه‌ی خودش برسانیم، از او سؤال نمی‌کنیم که مذهب و یا حتی دین تو چیست.نه، موطن ماست و از حقوق همشهری‌گری با ما دارد استفاده می‌کند و در این مملکت زندگی می‌کند؛ چیزی باید بپردازد، کاری باید بکند و حقوقی هم دارد.حق امنیت، حق زندگی، حق کار، حق تلاش، حق تحصیل و فرهنگ دارد.)از سوی دیگر (امنیت، حق عمومی و متعلق به همه‌ی مردم در سرتاسر کشور است و اقوام مختلف، زبان‌های مختلف، عادات مختلف و ادیان مختلف از آن بهره می‌برند. ) اهانت به ارزشهاو مقدسات یکدیگر؛ خط قرمز نظام اسلامی در نظام اسلامی (اهانت به ارزش‌ها و مقدسات گروه‌های مختلف قومی و مذهبی)که در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده‌اند، به عنوان (خط قرمز)معرفی شده است.رهبر انقلاب در این باره می‌فرمایند: (دشمن امید بسته است که بتواند پیروان مذاهب گوناگون را مقابل هم قرار بدهد.هیچ‌کس نباید تسلیم این نقشه‌ی خائنانه و خباثت‌آمیز دشمن بشود.آنها می‌خواهند شیعه در مقابل سنی، سنی در مقابل شیعه، دل‌ها از هم چرکین، نسبت به هم بدبین، آنها این را می‌خواهند.برای همین است که من اعلام کردم، باز هم تأکید می‌کنم خط قرمز از نظر نظام اسلامی و از نظر ما عبارت است از اهانت به مقدسات یکدیگر.) از سوی دیگر رهبر معظم انقلاب با(اعلام حرمت تقلید لهجه‌ی قومیت‌ها در صورت تمسخر لهجه)، به ریشه‌یابی این نقشه‌ی استعمار می‌پردازند:(غالب این شهرهایی که لهجه‌های آنها تقلید می‌شود، شهرهایی هستند که دارای مردم غیرتمندی هستند که در حوادث مهم صد سال پیش در مقابل دشمنان و مهاجمین ایستاده‌اند.این تصادفی نیست.این تقلید هم سابقه ندارد.یعنی توی هیچ یک از این کتاب‌های ادبی و طنز و غیره ما ندیدیم که یک حرفی باشد که نشان‌دهنده‌ی تقلید لهجه باشد.این مالِ همین اواخر است؛ یعنی مثلاً از صد سال پیش به این طرف؛ یعنی از وقتی که کشور ما در مواجهه‌ی با این دشمنی‌ها قرار گرفته است. هویت قومی، جزئی از هویت ملی ماست تنوع قومی در ایران -به دلیل وجود مؤلفه‌های حقیقی همبستگی میان اقوام و قرار گرفتن هویت قومی به عنوان جزء لاینفک هویت ملی- یک فرصت قلمداد می‌شود.پس هرچه مؤلفه‌های هویت قومی با توجه به هویت ملی تقویت شود، هویت و همبستگی ملی نیز تقویت خواهد شد:(سنت‌های مختلف، آداب و عادات مختلف و استعدادهای گوناگون و متنوع، یک فرصت است که اجزای گوناگون این ملت بتوانند یکدیگر را تکمیل کنند؛ با مراودات درست و با هم‌زیستی و اتحاد کامل.برای ملت ما این یک افتخار است که چنین نگاهی به مسئله‌ی تنوع اقوام دارد.علت هم این است که اسلام منبع الهام این نظام است و در این نگاه اسلامی، بین نژادهای مختلف و زبان‌های مختلف، ولو از ملت‌های گوناگون، تفاوتی نیست؛ چه برسد به اقوام مختلف در میان یک ملت. نگاه اسلام این است و نگاه نظام اسلامی هم این است. مبانی وحدت وهمبستگی اقوام درجامعه ایران تمام مردمانی که دراین سرزمین زندگی می کنند ، سرنوشت مشترک و تاریخ واحدی دارند که در طول چندین هزار سال تکوین یافته است و وجوه مشترک (علیرغم تنوع گرایش و زبانهای محلی وقومی ) غم و شادی ها ، شکست ها و پیروزی ها و...، آنها را به یک دیگر پیوند می دهند .ازجمله عواملی که باعث ایجاد وحدت درجامعه ایران شده است داشتن هدف مشترک (اعتلای ایران اسلامی ) ، اصول مبانی مشترک (تکیه برتوحید و اسلام ناب محمدی (ص) و عمل به قرآن کریم ) سیاست ها و خط مشی مشترک (جلوگیری از دخالت بیگانگان درامور مسلمین وحفظ وحدت ویکپارچگی داخلی می باشند. از مهم ترین عواملی که در ایجاد نظم و ثبات در جامعه چند قومی ایران نقش اساسی داشته و محور اتحاد اقوام شده اند می توان به نمونه های زیر اشاره کرد: الف) عامل مذهب ودین وبه عنوان نیرومندترین علم همبستگی و وحدت ملی دین اسلام ، بنیادی ترین ، مقدم ترین رکن هویت ملی وهمان عروه الوثقی برای ایرانیان است که شیرازه ی اتحاد ملی را تشکیل می دهد .منظور ازاین مولفه ، باورهای دینی مشترک می باشند که عنصر فلسفی وایدئولوژیک اتحاد ملی تشکیل می دهند . اسلام باعث شده است که نوعی وحدت ملی ایدئولوژیک و نیز همدلی پایدار در بین اقوام مختلف ایران حاصل شود که مهمترین عامل درجلوگیری از پاشیدگی انسجام ملی به شمار می رود چرا که بزرگترین خطری که ایران اسلامی تهدید می کند مناقشات داخلی است و اسلام این مسئله را به خوبی حل کرده است لازم به ذکر است که اقوام همیشه در انتخاب بین برتری قومی خود یا اولویت اسلام را فرا گرفته وبا این بینش بر اصل وحدت تاکید داشته اند. ب)ملیت و حس ایرانی بودن یکی از مهمترین مبانی ومولفه ها در بحث از اتحاد ملی عامل ملیت می باشدکه براساس آن تمامی ایرانیان این احساس مشترک را درک کرده اند که ایرانی هستند وهمگی به یک تمدن دیرینه تعلق دارند . هویت قومی زیر مجموعه ای ازهویت ملی است و امکان تبدیل به هویت های فرا قومی چون دولت - ملت و واحد های بزرگ دینی را دارد. جامعه ایران ازحیث قومیت ها ، جامعه بسیار متنوع می باشد که همه در هویت ایرانی بودن شریک می باشند تمام اقوم ایرانی از هرنوعی که باشند ، ایرانی بودن را به عنوان هویت عالی خود می دانند لذا همین جاست که بحث از وحدت پیش می آید و ما از آن به عنوان مولفه درجهت اتحاد ملی اقوام ایرانی یاد می کنیم . البته باید خاطرنشان ساخت اتحاد ملی حاصل توازن و تعامل طبیعی میان اقوام وخرده فرهنگهای ایرانی است لذا ایران اسلامی متعلق به همه ایرانیان از هر قوم نژاد وگویش است. ج) آداب ورسوم مشترک دربحث از اتحاد اقوام نباید بی تفاوت از کنار عوامل فرهنگی و آداب و رسوم تاریخی مشترک و مسائلی چون ازدواج ، عید نوروز ، عید فطر ... گذشت . پذیرش خرده فرهنگها و برقراری توازن و نظم طبیعی میان آنها فرهنگ ملی ، یکی از ویژگی های اصلی فرهنگ اسلامی است که توانسته با استفاده از تمام فرصت های فرهنگی وحدتی فراگیر را در بین اقوام مختلف ایرانی بوجود آورد. د)دشمن مشترک در طول تاریخ سی ساله نطام جمهوری اسلامی به طور مکرر شاهد تهاجم فرهنگی دشمن برعلیه ایران بوده ایم. هدف دشمن اختلاف افکنی میان آحاد مردم می باشد ودشمن البته هیچ قوم وطایفه وگروهی را بر دیگری ترجیح نداده ، بلکه سعی کرده است از تمام آنها در جهت رسیدن به اهداف سوء خود استفاده کنند که ما نمونه بارز و تاریخی آن را در ایجاد حزب دموکرات آذربایجان وحزب دموکرات کردستان در 1324 توسط شوروی سابق شاهد بودیم لذا تمامی اقوام دریافته اند دشمنی مشترک دارند که مخالف پیشرفت ملت وکشور ایران است ، البته همه آگاهند که تمجید دشمن از ما بخاطر رسیدن به منافع استعماری خودش می باشد ودر تمامی بحرانهای قومی و نژادی به شکل برنامه ریزی شده ای دخالت می کند و هم اکنون نیز به تصویر سازی منفی درمیان افکار عمومی جهانیان برعلیه آحاد مردم ایران بویزه اقوام مختلف ایرانی ، سران مملکتی و اندیشمندان این مرز بوم مشغول است تبلیغات سوء برعلیه جمهوری اسلامی ایران در مورد تلاش برای دستیابی برای سلاح هسته ای و سعی نسبت دادن اتهامات متفاوت تروریستی به جمهوری اسلامی نمونه های متداول ومکرر از سوی دشمنان کشور ملت ایران میباشد در حالیکه ایران بارها اعلام کرده است که هم از نظر اخلاقی و هم از نظر شرعی و قانونی مجاز نیست که برای دست یابی به سلاح هسته ای اقدام نماید و در مورد تروریسم هم بارها شاهدبوده ایم که عمال رژِیمهای زورگو و امپریالیستی دست به اقدامات تروریستی در ایران زده اند و ایران یکی از قربانیان تروریسم است. ه ) منافع ملی در جامعه ای چند قومی ایران منافع ملی از قبیل بحث های هسته ای ، حفظ تمامیت ارضی ، دفاع از جنبش های اسلامی و تلاش همگانی در جهت حفظ و دستیابی به آنها از محورهای اساسی اتحاد ملی است . منافع ملی امروز ایران ایجاب می کند که تمام اقوام گروهای جامعه ، با یکدیگر اتحاد کامل داشته و در هماهنگی کامل به حیات خود ادامه دهند . منفعت ملی و حفظ آن باید استراتژی اصلی تمام گروه ها و احزاب و اقوام باشد . و) رهبری واحد هر نظامی برای پیشرفت ، توسعه و حفظ همبستگی و اتحاد درونی نیازمند رهبر پیشوایی است که آگاهانه در راس تمام امور قرار گرفته است و در هنگام بروز هر گونه مشکل و یا بحرانی راهگشای مردم درتمام مسائل باشد به لطف الهی در کشور عزیز ایران وجود رهبری حکیم و فرزانه ،عامل مهم در پیوند و اتحاد ملی می باشد چرا که در هنگام بحران و یا بروز دیگر مشکلات ، مقام معظم رهبری با هدایت و رهنمود های عالمانه خود ، اصل تمام قضایا را تبیین کرده وتکلیف همگان را مشخص می کنند که این امر باعث قطع بحران و مستحکم تر شدن اتحاد مردم می شود. البته دشمن بطور مکرر سعی کرده است که بین رهبری و امت اسلامی اختلاف بیندازد از این وضعیت در رسیدن به اهداف خود ، بیشترین استفاده را نماید که با هوشیاری مردم و نخبگان این توطئه بارها خنثی شده است . ز) قانون اساسی مشترک قانون اساسی مشترک یک میثاق ملی است که همگان از هر قوم ، گروه ، طائفه نژاد و زبان و... درآن حق مساوی برخوردار شده اند . در قانون اساسی ایران به هیچ قومی برتری داده نشده است و لزوم تکریم تمامی آنها در هر زمانی مورد توجه قرار گرفته است . لذا قانون اساسی به عنوان یکی از محور های اساسی اتحاد ملی به ویژه درمورد اقوام مختلف دارای اهمیت می باشد ، اگر تمامی افراد جامعه ایران از هر قوم وگروهی براساس قانون اساسی عمل کنند اتحاد ملی پایداری حاصل می شود که باعث افزایش اقتدار ملی نیز خواهد شد از این رو نتیجه می گیریم که تمام اقشار جامعه درمورد مسائل اساسی توسط آحاد مردم واحترام به آن حاصل خواهد شد . البته تاکید صرف بر مطالب فوق الذکر در بحث از مولفه های انسجام اتحاد ملی اقوام ایرانی به تنها کافی نیست چرا که در جامعه ایران موارد دیگری که باعث شده رنگ بوی قوم گرایی ونژاد پرستی افراطی ازبین رود ، زیاد است در این مورد می توان به گسترش مراودات بین اقوام درک بیشتر و بهتر انتظارات قومی ازطرف مسئولین نظام ، مواریث و شناسه های فرهنگی مشترک ، بیداری نیروهای قومی ، تاریخ مشترک ، تحولات در پیش روی جامعه ایران و لزوم اتحاد مردم بویژه در قبال مسئله هسته ای و چندین مولفه دیگری اشاره کرد که در روند وحدت ، موثر هستند ولی به علت محدودیت این نوشته امکان بحث و برسی بیشتر در این باب فراهم نمی باشد. لزوم اتحاد اقوام وتوجه به قومیت هادر سیاست گذاری دولت دشمن به خوبی می داند که با دامن زدن به برخی از اختلافات طبیعی موجود میان اقوام ایرانی می تواند شکاف های عمیقی را در بین لایه ها اجتماعی این کشور ایجاد کرده و بهترین فضا را برای شکل گیری و سازماندهی اهداف شوم خود در درون جامعه اسلامی فراهم آورد و این همان برنامه همیشگی دشمنان این سرزمین می باشد. لذا در زمان حاضر اتحاد اقوام به عنوان یک فضیلت استراتژیک مطرح است که به راحتی می تواند تفرقه افکنی های دشمنان را نقش برآب کند . اتحاد اقوام راهکار حفظ تمامیت ارضی ایران است و اگر ملت ایران بر حفظ هویت خود و لزوم یکپارچگی ملی به اجماع برسد (که رسیده است ) دشمن حتی اگر قصد شکستن و یا ضربه وارد کردن به این تمامیت و یا هویت را داشته باشد ،نمی تواند کاری از پیش ببرد و اصولاً طمع دشمن وقتی بیشتر می شود که بنیاد های اتحاد و همبستگی ملی را در درون جامعه ما در خطر ببیند. در طول حیات چند ساله جمهوری اسلامی به ندرت مساله موضوعی با درجه اهمیتی مثل مساله قومیت ها وجود داشته است ، گستردگی جغرافیایی ایران زمین ، تنوع تکثیر اقوام زبانها و آداب و رسوم و مهم تر از همه قرار گرفتن قومیتها درمجاورت مرزها و حضور فعال قوم اکثریت (مخالفان نظام) درآن سوی مرزها ، به طورکلی دست دردست هم داده اند که پرداختن به این مو ضوع اهمیتی چند برابر داشته باشد . اقوام ، نقطه استراتژیک اتحاد ملی هستند و دشمن تمام تمرکز خود را در حال حاضر ، بر اقوام و عدم اتحاد آنها قرار داده است و هم اکنون هیچ اباعی از انجام هر کاری بر علیه این اتحاد ندارد . از عوامل داخلی و خارجی استفاده می کند و حتی رسانه ی جمعی ایران را به کار میگیرد تا بتواند اقوام را به جان هم انداخته و انسجام ملی را خدشه دار کند . آنچه راکه در استان های آذری نشین ایران بر اثر چاپ کاریکاتور مذموم شاهد بودیم باید آینه عبرتی باشد برای تمام مسئولین تا دچار توهم توطئه نشده و به برنامه ها وفعالیت های دشمنان داخلی و خارجی توجه کافی داشته باشند . اجرای برنامه های تمسخر آمیز با هر زبان و لهجه باعث می شود که اصل اتحاد در جامعه ایرن کمرنگ شده و مسائل حاشیه ای ، این سرزمین را از رسیدن به اهداف و برنامه های تعیین شده در راستای توسعه بیشتر ، باز دارد . اعطای حقوق قومیتها در چهار چوب اساسی ، ازعواملی است که باعث وحدت ملی میشود .باید منافع ملی به صورتی تعریف شوند که تمام قومیت ها به یک اندازه نسبت به ان احساس مشترک داشته باشند ، چرا که در دوران هشت سال دفاع مقدس همه اقوام از کرد و لر و ترک و بلوچ وعرب و ... در راه دفاع از آب وخاک خود شهید داده اند نقطه دیگر اینکه اهتمام به آزادی های قومی و احترام به فرهنگ بومی آنها باعث می شود که شایسته سالاری و حقوق طبیعی آحاد مردم رعایت شود. اگر به هر دلیلی در جامعه این احساس بوجود آید که به عنوان مثال قومیتها به واسطه قومی بودن و یا اقلیت های مذهبی به دلیل مذهبی بودن و نمونه های از این قبیل ، نمی توانند از حقوق کامل شهروندی خود بهره مند شوند در این صورت بسیار طبیعی است که میل آنان به مفاهیمی چون وحدت ملی ، ترجیح منافع ملی بر منافع قومی و فردی ... کاهش خواهد یافت و این شرایط ، زمینه را برای دخالت بیگانگان و افراد فرصت طلب در امور داخلی مهیا خواهد کرد . استفاده ابزاری و سیاسی از اقوام ایرانی و رودررو قرار دادن آنها مانع از وحدت و انسجام ملی می شود . این امر را به ویژه در دوران قبل از دوران انقلاب اسلامی به وضوح شاهد بودیم که حاکمان ناشایست با مهم جلوه دادن تفکراتی چون پان ترکیسم یا پان کردیسم و امثال آن ، اقوام را به مسائل غیر ضروری مشغول داشته و از توجه به اصول ارزشی مبنایی باز می داشتند اتحاد ملی به ویژه اتحاد اقوام ، راهکاری بوده است که در دوران انقلاب و سال های بعد از پیروزی بیشترین منافع را نصیب ملت ایران کرده چرا که در بررسی علل و عوامل پیروزی ، بقاء و تداوم انقلاب اسلامی ، وحدت کلمه اساسی ترین نقش را داشته است. در بیان اندیشه اسلامی وحدت ، حضرت امام خینی (ره) و اندیشه های ایشان به عنوان بالاترین نمونه مطرح است. ایشان به عنوان معمار کبیر انقلاب بارها بر نقش اساسی عنصر وحدت کلمه تاکید داشته اند بیانات مکرر آن حضرت ، تائیدی است بر مدعای ما :( اسلام دین برابری و برادری و در آن اصولاً نژاد مطرح نیست کرد و فارس ، ترک وعرب ، ابداً دراسلام مطرح نیست و آن چیزی که در اسلام مطرح است تقوا و صفا برادری و برابری است ).( در اسلام ، نژاد ، قومیت و گروه و ناحیه مطرح نیست تمام مسلمین چه اهل سنت و چه شیعه برادر وبرابر و همه برخوردار از مزایا و حقوق اساسی هستند. ) عزت و اقتدار اسلام و مسلمین از یک سو و ات
عنوان سوال:

دلیل افزایش قوم گرایی و نژادپرستی در ایران چیست؟ از واقیع پاسارگاد تا ورزشگاه آزادی!


پاسخ:

دلیل افزایش قوم گرایی و نژادپرستی در ایران چیست؟ از واقیع پاسارگاد تا ورزشگاه آزادی!
دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز،همانطور که مستحضر هستید طی سال های اخیر شاهد برخی اخبار و رخدادها بودیم که بوی تند قوم گرایی،نژادپرستی و ملی گرایی افراطی(شوونیسم)از آن به مشام می رسید.همزمان با این اخبار شاهد فعالیت وسیع تر این جریانات در سطح رسانه ای و به ویژه فضای مجازی هستیم که تلاش می کنند تا دامنه فعالیت خودرا هر چه گسترده تر سازند،با این حال به اعتقاد ما هر چند افزایش چنین تحرکاتی نوعی زنگ خطر محسوب شده و باید نسبت به آنها هوشیاری کامل را داشت اما این مساله هرگز به معنای قوی شدن و وسعت گستره این جریان ها نمی تواند تلقی شود، چراکه چنین تحرکاتی همواره و به ویژه از دوران مطرح شدن مباحث ناسیونالیستی از جمله از دوره رضاخان به بعد در کشور ما وجود داشته و همواره نیز دو هدف را تعقیب کرده است: نخست تاکید افراطی بر هویت قومی موجود و یا هویت ملی پیش از اسلام و دوم نفی هویت دینی. با پیروزی انقلاب اسلامی نیز جریانات قوم گرا از فرصت در هم ریختگی سامان کشور نهایت سوء استفاده را کرده و تلاش کردند تا به اهداف نامشروع خود دست یابند که تحرکات تجزیه طلبانه در ترکمن صحرا، آذربایجان، کردستان، خوزستان و بلوچستان از جمله آنها بود، با این حال به دلیل اینکه عموم ملت ایران با این تحرکات بیگانه بوده و جمله اقوام، خود را در کنار وابستگی به فلان قوم، ایرانی می دانستند لذا این نقشه ها و طرح ها جملگی با شکست کامل مواجه شد و از این روی می توان گفت جریانات قوم گرا جز تعداد معدود و محدود که هر از چند گاه تحرکاتی را انجام میدهند و عمدتا نیز تحرکاتشان به مدد و پشتیبانی بیگانگان صورت می گیرد، در میان سیل ملت بزرگی که خود را با هر قومیت و زبانی مسلمان و ایرانی می دانند، به هیچ وجه قابل اعتنا نمی باشد. با تمام این احوالات و علیرغم اینکه قوم گرایان تاکنون توفیقی در دست یابی به اهداف خود نداشته اند، اما به هر حال قوم گرایی یک واقعیت غیر قابل انکار است که در عین حال به عنوان یک پتانسیل اختلاف برانگیز همواره مورد طمع دشمنان وحدت ملت ایران بوده است و از این روی شاهد آن هستیم که تمام گروه های قوم گرا به نوعی با سرویس های دشمنان در ارتباط بوده و با استفاده از کوچکترین فرصتی عقده های درونی خودرا خالی می کنند چنانکه درماجرای توهین یک روزنامه و نیز یک برنامه کودک به یکی از اقوام، این گروه ها با سوء استفاده از فرصت اقدام به تحریک احساسات عمومی اقوام نموده و بلوا درست کردند. در سال های اخیر نیز که از یک سو ترفندهای دشمنان انقلاب برای به زانو در آوردن نظام اسلامی کاملا بی اثر شده است و از سوی دیگر ایران اسلامی در میان کشورهای منطقه در امنیتی بی نظیر در حال رشد و توسعه و نیز گسترش حوزه نفوذ منطقه ای و جهانی خود می باشد، دشمنان به این نتیجه رسیده اند که برای مقابله با نظام اسلامی باید از درون، آن را متزلزل نمایند که در راستای این هدف، استفاده از کلیه پتانسیل های اختلاف برانگیز را در دستور کار خود قرار داده اند، همچون سلایق سیاسی مختلف برای اختلاف انگیزی میان فعالان سیاسی، تنوع مذاهبی برای تفرقه میان پیروان مذاهب و ایجاد فتنه مذهبی، تنوع اقوام و زبان های مختلف در گوشه و کنار کشور برای گسست وحدت ملی و ایجاد بدبینی میان اقوام ایرانی با هدف تضعیف پایه های اقتدار کشور و در نهایت برافروختن آتش جنگ هایی همچون جنگ های فرقه ای و قومی که در منطقه شاهد آن هستیم تا ایران به دست ایرانیان ایرانستان شود که در این راستا از هر ابزاری از جمله رسانه ها و شبکه های مجازی استفاده می کنند که نمونه ای از آنها فراخوان هایی است که از طریق این شبکه ها برای اجتماعات قومی در مناسبت های مختلف و یا سردادن شعارهای قومی در برخی اماکن عمومی صورت می گیرد که البته با توجه به رفتارشناسی عموم ملت ایران و حتی اقوام ایرانی، می توان گفت عموم ملت ایران از این رفتارهای تفرقه افکنانه مبرا هستند و جز یک برنامه طراحی شده از سوی دشمنان نمی تواند چیز دیگری باشد، البته این بدین معنانیست که کلیه کسانی که در این برنامه ها مشارکت می کنند ماموران دشمن هستند بلکه مقصود این است که چنین برنامه هایی از سوی دشمنان کشور طراحی وعملیاتی می شود و متاسفانه در طی مسیر، برخی افراد ناآگاه به ویژه تحت تاثیر فضای احساسی و القائاتی که از سوی رسانه ها صورت می گیرد بدان می پیوندند که در برخورد با این جریان ها باید حساب آنها را از حساب سرشاخه هایی که آگاهانه دست به چنین تحرکاتی می زنند جدا کرد. در هر صورت اولا ما معتقدیم تحرکات قوم گرایانه ای که صورت می گیرد در راستای تحرکاتی است که از ابتدای تاریخ انقلاب اسلامی همواره بوده و با توجه به فرهنگ والای ملت ایران هرگز نتوانسته است عموم مردم را با خود همراه سازد و ثانیا چنین برنامه هایی در راستای اهداف تفرقه افکنانه دشمنان بوده و عناصر اصلی و برنامه ریز آن نیز اگر مستقیما عناصر دشمن نباشند، قوم گرایانی هستند که سالهاست با سرویس های اطلاعاتی دشمنان در ارتباط بوده و هر از چند گاه درراستای اهداف ضدملی ایرانیان، تحرکاتی را برنامه ریزی می کنند اما بسیاری از کسانی که در بدنه این تحرکات فعالیت می کنند عناصر ناآگاهی هستند که در اثر فضای احساسی و القائات رسانه ای در دام این گروه ها اسیر می شوند که باید نسبت به آنها آگاهی سازی های لازم صورت گیرد. در پایان به منظور آشنایی هر چه بیشتر با این موضوع، مقاله ای تحت عنوان (خیانت قومیت گرایی) به نقل از خبرگزاری تسنیم خدمت شما تقدیم می کنیم: ترویج قوم گرایی در زمان حاضر از بزرگترین خیانت هایی است که نظام اسلامی را تهدید می کند و متاسفانه ما در برخی ارگانهای رسمی کشور نیز شاهد برخی اعمال ناشایست در این باب هستیم . به گزارش خبرگزاری تسنیم، معمولاً در کشورهای مختلف، تعدد اقوام و قومیت‌ها یکی از نگرانی‌های آنهاست. به همین دلیل دشمنان انقلاب اسلامی ایران از ابتدای پیروزی آن، درصدد بودند تا از تنوعات قومی و مذهبی برای اختلاف‌افکنی استفاده کنند. اما بیش از سه دهه حیات جمهوری اسلامی ایران نشان می‌دهد که رویکرد فرصت‌محور جمهوری اسلامی به اقوام ایرانی با توجه به مشترکات تاریخی و دینی، زمینه‌های مشارکت اقوام مختلف را در دفاع و سازندگی کشور فراهم آورده است. ایران اسلامی از جمله کشور هایی است که از تنوع قومی در ساختار جمعیتی خود برخوردارند. با این تفاوت که در اغلب کشور های پلی ژنیک(کثیر الاقوام) همانند کانادا، آمریکا، و کشورهای اروپایی، همبودی قومی محصول مهاجرت اقوام مختلف به این کشورها است ولی ایران جزء معدود کشورهایی است که اقوام مختلف همگی بومی این سرزمین اند و ذاتا به ایران و سرزمین خود دلبستگی و تعلق خاطر دارند. اصل دوّم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در مقام بیان مبانی و زیرساخت های نظام حکومتی دینی که در اصل اوّل قانون اساسی از آن با عنوان (جمهوری اسلامی ایران) یاد شده است، شش اصل و یا مبنا و زیرساخت را بیان کرده است که یکی از آنها، (کرامت انسانی) است. گنجاندن (اصل کرامت انسانی) در اصل دوم قانون اساسی، به عنوان یکی از مبانی نظام جمهوری اسلامی ایران، برای توجه دادن به شناسائی و رعایت حقوق همة اقوام و اتباع ملت ایران بدون عنایت به مفهوم متداول آن در نظام جهانی حقوق بشر، نبوده است. توجه به این نکته، هم در فهم اصل قانون اساسی به خصوص در زمینه حقوق ملت و هم در تدوین و تصویب قوانین عادی و رویه های اجرائی و اداری، تأثیر گذار خواهد بود. امام‌ خمینی‌ (ره) از جمله‌ متفکرانی‌ است‌ که‌ بر (هویت‌ ملی‌) به‌ عنوان‌ یک‌ مفهوم‌ مهم‌ و کلیدی‌ تأکید دارد و شناخت‌ و تبیین‌ دقیق‌ آن‌ را مهمترین‌ عامل‌ شناخت‌ اهداف‌ و جهت‌گیری‌های‌ هر نوع‌ حرکت‌ اصلاحی‌ و نوسازی‌ در کشورهای‌ جهان‌ سوم‌ می‌داند. یکی از محورهای اساسی تشکیل دهنده استراتژی امام (ره) وحدت و انسجام است که در ابعاد مختلف کاربرد دارد. استراتژی و طراحی حضرت امام خمینی (ره) برای رسیدن به (انسجام اسلامی) متشکل از دو لایه است: لایه اول؛ کارکرد فرهنگی و فکری است و دومین عنصر، جنبش سیاسی و عملی است. از منظر رهبر معظم انقلاب، (خودفراموشی) - به معنی فراموش کردن هویت خود- امری خطرناک است که وجود آن در ادبیات سیاسی یک کشور، به ذلت و خواری مردم آن کشور می‌انجامد. (اگر قوم و ملتی هویت و تاریخ و فرهنگ و زبان خود را فراموش کنند، نتیجه‌ آن ذلت و بدبختی آن قوم خواهد بود).(همه‌ اقوام ایرانی به ایران و جمهوری اسلامی علاقه مندند و ایران را وطن و میهن خودشان می‌دانند. اقوام ایرانی مسلمانند و به این آب و خاک دلبسته‌اند، عزّت و رفاه خودشان را در ایران سربلند و آزاد مشاهده می‌کنند... ). موضوع قومیت ها در سرفصل منافع ملی هر کشور جایگاه مهمی را دارا می باشد. در عصر حاضر یکی از الزامات توسعه در جمهوری اسلامی ایران برای تحقق سند چشم انداز بیست ساله تکیه بر همبستگی واتحاد ملی و مشارکت عمومی برای همگرایی قومیت ها، مذاهب، اقلیت ها و گروههای قومی است. در نگرش کلی در هر نظام سیاست اتحاد ملی از مجرای حداکثرسازی ضریب همبستگی تحقق می یابد برای ظهور اتحاد ملی لازم است که بین نیروهای اجتماعی بستر همکاری و پیوند ارگانیک پیوند مکانیکی و تصنعی نیست بلکه منظور پیوند عمیق و استراتژیک در هدف است. در این میان اقوام و گروههای قومی بعنوان نیروهای اجتماعی نظام سیاسی جایگاه مهمی در اتحاد ملی ایفا می کنند. دراین چارچوب تقویت کارکرد فرهنگی- اجتماعی اقوام و اقلیت ها می تواند در قالب توانمندسازی اقوام و فرصت سازی برای آنها و نظارت و هدایت بر فعالیت آنها، چارچوب مناسبی برای تحقق اتحاد ملی در جامعه اسلامی پدید آورد. ضمن اینکه شناسایی نقاط کور و تهدیدزا- فراوری اقوام و گروههای قومی می تواند ضریب امنیتی اقوام ایرانی حول منافع ملی را اعتلا بخشد و طرحی نو از اتحاد ملی اقوام ایرانی با هویت اسلامی نمایش بگذارد. وحدت ازمقولات اساسی وحیاتی است که از ابتدای پیروزی انقلاب ، مورد توجه جدی رهبران و نخبگان جامعه بوده است ، گره خوردن این مقوله با کیان نظام جمهوری اسلامی و امنیت ملی و نیز چالش های فراوان آن سبب شده است تا همواره حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری ، طی دوران سی و پنج ساله انقلاب ، همه گروهها و افراد ملت را به وحدت وهمدلی و سازش با یکدیگر دعوت کرده ، پیوسته از وحدت به عنوان یکی از نیازهای ضروی جامعه یاد کنند. نام گذاری سال 1386 با عنوان اتحاد ملی وانسجام اسلامی ازسوی رهبر آگاه وعظیم الشان انقلاب اسلامی تاییدی بر این مدعاست. تاریخ روابط بین الملل نشان می دهد که قدرت های بزرگ جهانی به هیج وجه کشورهای مستقل و دارای ماهیت ایدئولوژی متفاوت را تحمل نمی کنند و برای تغییر رفتار حتی سرنگونی چنین کشورهایی از انواع حیله ها وشگردها استفاده می کنند. دراین میان تاریخ ایران مملو از دخالت کشورهای در سرنوشت این ملت است .یکی از شگردهای قدرتهای جهانی که علیه انقلاب اسلامی ایران بکار گرفته شده ، ( سیاست تفرقه بینداز وحکومت کن ) می باشد که پس از پیروزی انقلاب در دستور کار قرار گرفت امّا خوشبختانه با هوشیاری مسئولین نظام ورهبری انقلاب تمامی این فتنه ها عقیم مانده ودستگاه تفرقه افکنی دشمن نتوانسته است هیچ سودی ازتفرقه افکنی های خود ببرد. از آنجائی که دخالت های مکرر بیگانگان در امور داخلی و سرنوشت ساز ملت جمهوری اسلامی همواره نقش بر آب شده و به نتیجه ای نرسیده است ، این شکست دشمنان را باید درنتیجه اتحاد آگاهانه مردمان ایران زمین دانست. اتحاد ملی برپایه ایمان به خدا جوهره اقتدار ایران اسلامی و بزرگترین و مقاوم ترین سدها در برابر توطئه های امپریالیسم جهان است و البته دشمن این نکته را به خوبی درک کرده است لذا از هر فرصتی استفاده می کند تا با تشدید اختلافات میان اقوام ایرانی که از مهمترین عناصر اتحاد ملی می باشند این اصل مهم اسلامی را از بین ببرد و البته دراین راه از هیچ اقدامی فروگذار نبوده و نیست . درزمان حاضر ، اتحاد اقوام در جامعه ایران نه تنها فضیلت بلکه یک ضرورت اساسی است وایران اسلامی در شرایط فعلی ، باتوجه به روند کنشهای کشورهای غربی در قبال ایران مخصوصاً در مورد مسئله هسته ای بیش از پیش نیازمند اتحاد آحاد مردم و دفاع آنها از وکلای خود در دولت اسلامی است. لازم به ذکر است اتحادی که در این نوشته مورد بحث است تنها یک اتحاد نظری صرف نیست بلکه منظور وحدتی پایدار بین اقوام مختلف می باشد که بتواند به خودی خود توطئه های ننگین دشمن را دفع نموده وراهگشای اعتلای جمهوری اسلامی باشد و این وحدت اقوام هنگامی حاصل می شود که تمام آنها احساس کرامت وعزت کنند و درچشم نظام حاکم ، باحق مساوی نگریسته شوند چرا که هرگونه شکاف در میان اقوام ملت می تواند به پراکندگی وسستی اتحاد ملی بینجامد. امروزه دشمن به خوبی می داند که دیگر سلاح نظامی و یا اقتصادی مخصوصا درمورد ایران کار ساز نیست لذا با یک رویکرد فرهنگی ، حساس ترین نقطه وحدت امت را نشانه رفته است و آن همان اختلاف افکنی در میان اقوام ایرانی است تا در سایه آن بتواند در جامعه ایران نفوذ کرده واهداف شوم خود را پیاده کند که البته نامگذاری سال 1386 باعنوان سال اتحاد ملی وانسجام اسلامی از سوی مقام معظم رهبری زنگ بیدار باشی بود که به گوش تمام مردم ایران چه عامه وچه خاصه رسید و بار دیگر دشمن را در راه رسیدن به اهداف خود مایوس کرد . پراکندگی جغرافیایی اقوام ایرانی و قرار گرفتن آنها درمناطق مرزی ایران باعث شده است که به سهولت در دسترس امواج ارتباطی دشمن بوده و مورد هجوم تبلیغاتی دشمن برعلیه نظام جمهوری اسلامی قرار بگیرند . اما آموزه های دین مبین اسلام و مشترکات فرهنگی و ملی دیگر باعث شده است که این اقوام وحدت خود را حفظ کرده و از امنیت ملی ایران دفاع نمایند لذا اتحاد اقوام یکی از راهکار های حفظ تمامیت ارضی ایران می باشد. یکی از جمله بحث هایی که درمورد قومیت ها مطرح می باشد این است که ما آن را فرصت بدانیم یا تهدید ؟ طبیعی است که اگر بطور مثال بحث فرهنگ سازی و یا برطرف کردن مشکلات اقوام و یا اعطای برخی حقوق قومی و مسائلی از این قبیل در مورد قومیت ها بطور لازم و کافی انجام نگیرد دراین صورت اصل اتحاد میان اقوام از بین رفته ونظام اسلامی با مشکل دچار خواهد شد لذا در این مورد باید از تهدید صحبت کرد . اما آن زمانی که بتوانیم از طریق مهندسی فرهنگی مناسب ، فرهنگ اسلامی اصیل رادر بین اقوام مختلف رواج دهیم ، به مشکلات آنها برسیم و مطالبات قانونی آنها را بر طرف کنیم و ازتمام اقوام درتمام سطوح مملکتی استفاده نماییم و ... در این صورت است که باید از فرصت بحث کرد چرا که توانسته ایم رضایتی را در بین آحاد مردم ایجاد کنیم که در نتیجه آنها ، پشتوانه محکمی برای دولت اسلامی ایجاد خواهد شد تا بتواند در سایه ی آن ودرنظام ناعادلانه بین المللی باجرات تمام ازمنافع ملی عام مردم دفاع کرده و زیر بار هیچ سلطه ای نرود . البته این امر همبستگی اقوام و از بین رفتن قوم گرایی های افراطی و بی مورد و در نتیجه اتحاد ملی ایران اسلامی علی رغم تنوع اقوام تا حدود زیادی محقق شده است . نگاه فرصت گونه رهبری به تنوع قومیت ها رهبر معظم انقلاب معتقد است که تنوع قومی در ایران -به دلیل وجود مؤلفه‌های حقیقی همبستگی میان اقوام و قرار گرفتن هویت قومی به عنوان جزء لاینفک هویت ملی-یک فرصت قلمداد می‌شود.پس هرچه مؤلفه‌های هویت قومی با توجه به هویت ملی تقویت شود، هویت و همبستگی ملی نیز تقویت خواهد شد. از منظر رهبر معظم انقلاب، (خودفراموشی) - به معنی فراموش کردن هویت خود- امری خطرناک است که وجود آن در ادبیات سیاسی یک کشور، به ذلت و خواری مردم آنکشور می‌انجامد. اگر (قوم و ملتی هویت و تاریخ و فرهنگ و زبان خود را فراموش کنند، که نتیجه‌ی آن، ذلت و بدبختی این قوم خواهد بود.) اهمیت (هویت جمعی) به قدری است که (با برخورداری از آن، هر کشور می‌تواند از همه‌ی امکانات خود برای پیشرفت و موفقیت استفاده کند. اگر این احساس هویت جمعی وجود نداشته باشد، بسیاری از مشکلات برای آن مجموعه پیش می‌آید و بسیاری از موفقیت‌ها برای آنها حاصل نخواهد شد؛ یعنی پاره‌ای از موفقیت‌ها در یک کشور، جز با احساس هویت جمعی به دست نخواهد آمد..)رهبر معظم انقلاب مؤلفه‌های (هویت ملی ایرانیان) را از دامنه‌ی ملیت فراتر دانسته و هویت جمعی و ملی ملت ایران را (نظام اسلامی) معرفی می‌کنند. اهمیت این هویت جمعی به این است که هم در مقیاس ایرانی دارای بازده و تأثیر است، هم در مقیاس اسلامی چنین تأثیری دارد و هم در مقیاس جهانی مؤثر است؛ (یعنی چیزی که دیگر ملیت‌ها هیچ‌کدام این‌ها را ندارند؛ یک چیز فراملی است..)مسأله‌ی دیگر در این زمینه (رابطه‌ی هویت ملی با دیگر هویت‌های فرد در جامعه) مانند (هویت قومی) است. برخی با تعریف ملیت بر مبنای قومیت و ناسیونالیسم علاوه بر محدودیت‌هایی که بر فرد وضع می‌‌کنند، دیگر هویت‌های هم‌سطح او را نیز نفی می‌کنند. در حالی که در اندیشه‌ی آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، هویت ملی بر دیگر هویت‌های فردی اولویت دارد و اقوام ایرانی افتخار می‌کنند که فرزند ایران اسلامی هستند: (همه‌ی اقوام ایرانی به ایران و جمهوری اسلامی علاقه‌مندند و ایران را میهن خودشان می‌دانند. [...] اقوام ایرانی مسلمانند و به این آب و خاک دلبسته‌اند؛ عزت و رفاه خودشان را در ایران سربلند و آزاد مشاهده می‌کنند... ) ویژگی‌های مشترک اقوام ایرانی مهم‌ترین ویژگی‌های اقوام ایرانی را باید در مؤلفه‌های مشترک جست‌وجو نمود تا بتوان آنها را در قالب یک هویت واحد به نام ملت پذیرفت. تاریخ، جغرافیا، سنت‌ها و فرهنگ مشترک میان اقوام ایرانی، از جمله محورهای اساسی وحدت‌آفرین میان این اقوام است.تاریخ و دغدغه‌های سیاسی مشترک در کنار سرزمین و حکومت مشترک باعث می‌شود تا این اقوام در برابر هر هجمه‌ای به کشورشان به دفاع از آن برخیزند. رهبر معظم انقلاب با اشاره به مقاومت جانانه‌ی اقوام گوناگون کشورمان در سال‌های دفاع مقدس می‌فرمایند: (نوبت دفاع مقدس هم که می‌رسد، جنگ هشت ساله‌ی ما، مردم همین گونه از همه جا شرکت می‌کنند؛ همه شهید می‌دهند؛ همه برای خدا وارد میدان می‌شوند و همه حول یک احساس وظیفه‌ی مشترک، اقدام می‌کنند. ) از دیگر مصادیق وحدت اقوام ایرانی در دفاع از اعتقادات و نظام اسلامی خود، می‌توان به حضور در راهپیمایی‌های سراسری 22بهمن و (روز قدس و اظهار شعارهای واحد در این زمینه و حضور گسترده در انتخابات) اشاره کرد. دین؛ عامل حقیقی وحدت در ادبیات رایج علوم اجتماعی، معمولاً دین و به‌ویژه اسلام یکی از عوامل ضد وحدت برای یک جامعه محسوب می‌شود.چنین رویکردی ناشی از زاویه‌ی نگاه آنان به دین است. در مقابل این نگاه، رهبر انقلاب دین را (عامل حقیقی وحدت) درجامعه‌ی ایرانی توصیف می‌کنند و دیگر عوامل وحدت مانند فرهنگ، سنت‌ها و حتی زبان فارسی را با وجود عامل دین معنادار می‌دانند. ایشان می‌فرمایند: (عده‌ای سعی می‌کنند اهمیت عامل پیوند مستحکم دل‌های ملت ایران، یعنی ایمان اسلامی را کم کنند؛ نه، کشور و ملت یکپارچه است؛ البته یکپارچگی‌اش به خاطر تاریخ و جغرافیا و سنت‌ها و فرهنگ است، اما عمدتاً به خاطر دین و مسأله‌ی رهبری است که اجزای این ملت را به هم وصل کرده و همه احساس یکپارچگی می‌کنند.) اقوام ایرانی و رژیم پهلوی با نگاهی به عملکرد رژیم پهلوی در خصوص اقوام، شاهد یک نوع سیاست (بی‌تفاوتی)،(رهاشدگی) و (بیگانگی) نسبت به اقوام هستیم.این سیاست در عملکرد رژیم در توسعه‌ی مناطق قومی و توجه به سطح سواد مردم و مقوله‌ی امنیت کاملاً مشهود است. رهبر معظم انقلاب در دیدار با مردم کردستان به سیاست‌های رژیم پهلوی اشاره می‌کنند:(یک سیاست خبیثی از دوران طاغوت بر کشور حاکم بود و آن عبارت بود از بیگانه دانستن اقوام گوناگون.کُرد بیگانه بود.بلوچ بیگانه بود. ترک بیگانه بود. عرب و ترکمن بیگانه بودند. این‌ها را بیگانه حساب می‌کردند.در عملکرد آنها هم این معنا مشهود بود.شما ببینید در دوران طاغوت، در این استان نه کار عمرانیِ درستی انجام گرفته است، نه کار فرهنگی درستی انجام گرفته است؛ رسیدگی نمی‌کردند و کاری نداشتند.در این استان، کارهای عمرانی در دوران طاغوت در حد صفر بود؛ کارهای فرهنگی هم همین‌جور....طاغوت نمی‌خواست مردم کرد، این مردم بااستعداد و این مردم دارای هوش و ذکاوت، باسواد بشوند.فقط درصد استانی با این خصوصیات و با این کیفیت، باسواد بود!آن کار عمرانی‌شان، این هم کار فرهنگی‌شان!نگاهشان نسبت به این استان، نگاه شیطنت‌آمیز و غلط بود.) (این نگاه،نگاه رژیم طاغوت بود.طبیعت آن رژیم، یک نگاه تبعیض‌آمیز بود؛ نه‌فقط نسبت به قوم کُرد، به اقوام گوناگون کشور با انگیزه‌های گوناگون و با دلائل مختلف. ) وضع امنیت نیز در این مناطق مناسب نبود و(دستگاه کاری به کار امنیت منطقه نداشت.) مثلاً(سیاست رژیم پهلوی در بلوچستان این بود که خوانین را به خودشان جذب کنند و از خوانین امنیت منطقه را بخواهند؛ مثل تیول‌دارهای زمان قدیم[…]کشتارها، ظلم‌ها، بی‌عدالتی‌ها، ناحق کردن حق‌ها، ضایع کردن ضعفا و رشد دادن گردن‌کلفت‌ها، به دولت مرکزی ربطی نداشت)!) رویکردهای نظام اسلامی به اقوام ایرانی؛ فرصت دانستن تنوع اقوام اکثر کشورهای دنیا با مقوله تنوع اقوام مواجه هستند و (معمولاً در کشورهای مختلف تعدد اقوام و قومیت‌ها یکی از نگرانی‌های آنهاست؛ در کشور ما به‌عکس است).(تنوع اقوام را ما برای کشورمان یک فرصت به حساب می‌آوریم، این یک حقیقت است.حقیقتاً برای ما تنوع اقوام یک فرصت است.)زیرا (ایران یکپارچه است) و مانند (شوروی متشکل از سرزمین‌های به هم سنجاق شده نیست).(حتی آن قسمت‌هایی هم که در قرن‌های گذشته جدا شدند،اگر ته دلشان را بگردید، مایلند با ما باشند. هر کسی کو دور ماند از اصل خویش / باز جوید روزگار وصل خویش آنها هم دلشان می‌خواهد که به این مادر بپیوندند.این کجا، کشور اتحاد جماهیر شوروی کجا؟ ده، یازده کشور را با سنجاق یا به تعبیری با شلاق به هم بستند و به‌اصطلاح یک کشور تشکیل گردید!معلوم است که تا شلاق برداشته شد،از هم جدا می‌شوند و شدند. از نظر تاریخی خاورمیانه منطقه ای بوده است که با توجه به منابع طبیعی فراوان همواره مورد توجه و نفوذ قدرت های بزرگ بین المللی قرار داشته و سیاست های دولت های محلی در این منطقه به خصوص پس از جنگ دوم جهانی تحت تاثیر خواست ها و منافع آن قدرت ها بوده است. در حال حاضر نیز قدرت های خارجی به سرکردگی آمریکا با روش های گوناگون در تلاش برای اعمال نفوذ خود در منطقه و تحمیل منافع خود در قالب سیاست گذاری های کشورهای بومی منطقه هستند. در پی گیری این نوع از سیاست خارجی قومیت ها یکی از مهمترین ابزارهای سیاسی تلقی می شوند که به شیوه های گوناگون مورد استفاده ی قدرت های برون منطقه ای برای تاثیرگذاری بر دولت های بومی قرار می گیرند. سیاست خارجی آمریکا به طور کلی در قالب دو استراتژی کلان ادغام یا براندازی دنبال می شود. منظور از ادغام همسو کردن کشور مورد نظر با سیاست های کلی آمریکا و نظام بین الملل است و وقتی کشوری در مقابل این روند ایستادگی می کند استراتژی براندازی در مورد آن دنبال می شود که خود این استراتژی نیز با هدف ادغام پی گیری می گردد. در مورد منطقه ی خاورمیانه نیز استراتژی کلی آمریکا ادغام است و در این روند وقتی با مقاومت کشوری مواجه شود به استراتژی براندازی شیفت می کند و در این مرحله است که قومیت ها به عنوان یکی از مهمترین ابزارهایی که می تواند این هدف را با کمترین هزینه برآورده سازد مطرح می شوند. علاوه بر هدف کلی ادغام، مساله ی انرژی و امنیت رژیم صهیونیستی از موارد مورد توجه و نقاط کانونی سیاست خارجی آمریکا در منطقه محسوب می شود. تحلیل های مختلف، از بین بردن قدرت های بزرگ منطقه و تجزیه کردن و تبدیل آنها به کشورهای کوچک وابسته را از مهمترین شیوه ها و برنامه های آمریکا برای دسترسی پایدار به انرژی و تامین امنیت رژیم اسرائیل می دانند و طرح خاورمیانه ی بزرگ که هدف از آن تقسیم کشورهای منطقه به کشورها و مناطق کوچک با استفاده از تفاوت های قومی می باشد را در این راستا ارزیابی می کنند. با اینکه چند سال از مطرح شدن طرح خاورمیانه ی بزرگ می گذرد و طی این سال ها برخی تحلیل ها خبر از شکست این طرح داده اند، اما انقلاب های عربی و تحولات منطقه دوباره آتش منازعات قومی را شعله ور ساخته و آمریکا و رژیم اسرائیل به همراه متحدان منطقه ایشان به دنبال تفرقه افکنی و استفاده از این فرصت پیش آمده هستند. در شرایط فعلی خاورمیانه، آمریکا و متحدانش به خصوص رژیم صهیونیستی نسبت به ایجاد تقسیماتی در منطقه بی تمایل نیستند و واکنش آنها به اتفاقاتی رخ داده در سودان، لیبی، یمن و سایر کشورهایی که قومیت گرایی یا طایفه گری در آنها موج می زند و گروه های مختلف خواهان استقلال یا خودمختاری هستند گویای این واقعیت است. بر همین اساس رهبر انقلاب از یک سو در رهنمودی به نمایندگان دوره‌ی هفتم مجلس شورای اسلامی می‌فرمایند:(همه‌ی تمایلات منطقه‌ای و قومی و بخشی باید در پرتو نگاه ملی برآورده شود.)و از سوی دیگر بر امکانات و ظرفیت‌های فرهنگی و اجتماعی مردم این مناطق به عنوان یک سرمایه و ثروت ملی نظر افکنده می‌شود:(زبان کردی یک ثروت ملی است، استعدادهای علمی و هنریِ جوانان این‌جا یک ثروت ملی است، استعداد ورزشی جوانان کردستان یک ثروت ملی است؛ از این ثروت‌های ملی باید استفاده بشود، بهره‌برداری بشود، به فعلیت برسد. ) مخالفت با تبعیض میان اقوام رهبر انقلاب درباره‌ی عدم تبعیض میان اقوام ایرانی می‌گویند:(نظام جمهوری اسلامی مطلقاً با نگاه تبعیض‌آمیز نگاه نمی‌کند؛ نه به کردستان و نه به هر نقطه‌ی ویژه‌ی دیگری در سرتاسر کشور.[…] نگاه نظام جمهوری اسلامی به تنوع قومی و تنوع مذهبی مطلقاً نگاه تعصب‌آمیز، قوم‌گرا، یک‌جانبه‌نگر نیست.این را به طور قاطع من اعلام می‌کنم.نه امروز هست، که من از نیت خودم و دل خودم حرف می‌زنم، نه در طول زمان‌های گذشته ، زمان حیات مبارک امام رضوان‌الله‌تعالی‌علیه چنین چیزی نبوده. ) جمهوری اسلامی علاوه بر این‌که سیاست غلط رژیم گذشته را مبنی بر بیگانه انگاشتن اقوام نفی نمود و (این نگاه را تصحیح کرد؛ نه‌فقط در سطح مسئولان، بلکه در سطح آحاد مردم) و نگاه اسلامی را که مبتنی بر (برادری و اتحاد و همدلی و صمیمیت است،)جایگزین آن نمود. بنابراین در تمام برنامه‌های اقتصادی و توسعه‌ای، تبعیضی میان مردم سراسر کشور به‌خصوص مناطق قومی قائل نشد.اما در سال‌های آغازین انقلاب با وجود برنامه‌ریزی برای حل مشکلات ناشی از رژیم گذشته، (حضور ضد انقلاب) و (ایجاد ناامنی در این مناطق)مانع از فعالیت نظام اسلامی و در نتیجهموجب عقب افتادن این مناطق از توسعه وبه‌ویژه در حوزه‌ی زیرساخت‌ها شد و (ضدانقلاب این فرصت را متأسفانه برای مدت چند سال از دست نظام جمهوری اسلامی گرفت. ) مشارکت اقوام ایرانی در سرنوشت خود حاکم نبودن نگاه تبعیض‌آمیز به اقوام در نظام جمهوری اسلامی ایران موجب نقش‌آفرینی عموم مردم از اقوام مختلف و نخبگان در حوزه‌های گوناگون خواهد شد.وجود(انواع سلیقه‌ها و گرایش‌های سیاسی و اقوام ایرانی و پیروان ادیان و اهالی مناطق گوناگون کشور در مجلس)نشان از حضور و نقش‌آفرینی تمامی اقوام ایرانی در قانون‌گذاری دارد.نبود مرزبندی قومی و مذهبی برای حضور در بسیج نیز نشانه‌ی دیگری از نقش اقوام ایرانی در یک جمع ارزشی و انقلابی و نقش‌آفرینی آنها در دفاع از نظام اسلامیاست.به فرموده‌ی رهبر انقلاب:(بسیج، مرز صنفی و مرز جغرافیایی و قومی نمی‌شناسد.همه‌ی اقوام ایرانی، همه‌ی اصناف گوناگون ملی در سطوح مختلف فکری از انسان‌های نخبه‌ی برجسته‌ی ممتاز در میان اهل علم و دانشجویان تا جوان‌های فعال و پرشور صحنه‌های دیگر، همه در بسیج جمع‌اند.بسیج نماد حضور ملی و مقاومت ملی و آگاهی یک ملت است. ) رهبر معظم انقلاب بر استفاده از روحیه‌ی قومی برای پیشرفت ملی تأکید می‌کنند:(هر قومی از اقوام ایرانی، چه کرد، چه فارس، چه تُرک، چه بلوچ، چه عرب، چه ترکمن، چه لُر، سعی کند با همان روحیه‌ی قومی در جهت پیشرفت ملی، نه صرفاً پیشرفت قومی، گام‌های بلندتری بردارد. ) اعطای حقوق مسلم اقوام در نظام اسلامی مقوله‌ی(قومیت)و (مذهب)هیچ‌گاه مانع شناسایی و اعطای حقوق مسلّم اقوام ایرانی نخواهد بود،بلکه (نظام جمهوری اسلامی محور قضاوتش، اسلام و ایرانی بودن است؛ اسلام و ایرانیت.همه‌ی مسلمان‌ها و همه‌ی ایرانی‌ها در این نگاه، در محدوده‌ی جغرافیایی کشور دارای ارزش هستند.) بنابراین (ما وقتی که می‌خواهیم یک ایرانی را به عنوان یک ایرانی به حقوق حقه‌ی خودش برسانیم، از او سؤال نمی‌کنیم که مذهب و یا حتی دین تو چیست.نه، موطن ماست و از حقوق همشهری‌گری با ما دارد استفاده می‌کند و در این مملکت زندگی می‌کند؛ چیزی باید بپردازد، کاری باید بکند و حقوقی هم دارد.حق امنیت، حق زندگی، حق کار، حق تلاش، حق تحصیل و فرهنگ دارد.)از سوی دیگر (امنیت، حق عمومی و متعلق به همه‌ی مردم در سرتاسر کشور است و اقوام مختلف، زبان‌های مختلف، عادات مختلف و ادیان مختلف از آن بهره می‌برند. ) اهانت به ارزشهاو مقدسات یکدیگر؛ خط قرمز نظام اسلامی در نظام اسلامی (اهانت به ارزش‌ها و مقدسات گروه‌های مختلف قومی و مذهبی)که در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده‌اند، به عنوان (خط قرمز)معرفی شده است.رهبر انقلاب در این باره می‌فرمایند: (دشمن امید بسته است که بتواند پیروان مذاهب گوناگون را مقابل هم قرار بدهد.هیچ‌کس نباید تسلیم این نقشه‌ی خائنانه و خباثت‌آمیز دشمن بشود.آنها می‌خواهند شیعه در مقابل سنی، سنی در مقابل شیعه، دل‌ها از هم چرکین، نسبت به هم بدبین، آنها این را می‌خواهند.برای همین است که من اعلام کردم، باز هم تأکید می‌کنم خط قرمز از نظر نظام اسلامی و از نظر ما عبارت است از اهانت به مقدسات یکدیگر.) از سوی دیگر رهبر معظم انقلاب با(اعلام حرمت تقلید لهجه‌ی قومیت‌ها در صورت تمسخر لهجه)، به ریشه‌یابی این نقشه‌ی استعمار می‌پردازند:(غالب این شهرهایی که لهجه‌های آنها تقلید می‌شود، شهرهایی هستند که دارای مردم غیرتمندی هستند که در حوادث مهم صد سال پیش در مقابل دشمنان و مهاجمین ایستاده‌اند.این تصادفی نیست.این تقلید هم سابقه ندارد.یعنی توی هیچ یک از این کتاب‌های ادبی و طنز و غیره ما ندیدیم که یک حرفی باشد که نشان‌دهنده‌ی تقلید لهجه باشد.این مالِ همین اواخر است؛ یعنی مثلاً از صد سال پیش به این طرف؛ یعنی از وقتی که کشور ما در مواجهه‌ی با این دشمنی‌ها قرار گرفته است. هویت قومی، جزئی از هویت ملی ماست تنوع قومی در ایران -به دلیل وجود مؤلفه‌های حقیقی همبستگی میان اقوام و قرار گرفتن هویت قومی به عنوان جزء لاینفک هویت ملی- یک فرصت قلمداد می‌شود.پس هرچه مؤلفه‌های هویت قومی با توجه به هویت ملی تقویت شود، هویت و همبستگی ملی نیز تقویت خواهد شد:(سنت‌های مختلف، آداب و عادات مختلف و استعدادهای گوناگون و متنوع، یک فرصت است که اجزای گوناگون این ملت بتوانند یکدیگر را تکمیل کنند؛ با مراودات درست و با هم‌زیستی و اتحاد کامل.برای ملت ما این یک افتخار است که چنین نگاهی به مسئله‌ی تنوع اقوام دارد.علت هم این است که اسلام منبع الهام این نظام است و در این نگاه اسلامی، بین نژادهای مختلف و زبان‌های مختلف، ولو از ملت‌های گوناگون، تفاوتی نیست؛ چه برسد به اقوام مختلف در میان یک ملت. نگاه اسلام این است و نگاه نظام اسلامی هم این است. مبانی وحدت وهمبستگی اقوام درجامعه ایران تمام مردمانی که دراین سرزمین زندگی می کنند ، سرنوشت مشترک و تاریخ واحدی دارند که در طول چندین هزار سال تکوین یافته است و وجوه مشترک (علیرغم تنوع گرایش و زبانهای محلی وقومی ) غم و شادی ها ، شکست ها و پیروزی ها و...، آنها را به یک دیگر پیوند می دهند .ازجمله عواملی که باعث ایجاد وحدت درجامعه ایران شده است داشتن هدف مشترک (اعتلای ایران اسلامی ) ، اصول مبانی مشترک (تکیه برتوحید و اسلام ناب محمدی (ص) و عمل به قرآن کریم ) سیاست ها و خط مشی مشترک (جلوگیری از دخالت بیگانگان درامور مسلمین وحفظ وحدت ویکپارچگی داخلی می باشند. از مهم ترین عواملی که در ایجاد نظم و ثبات در جامعه چند قومی ایران نقش اساسی داشته و محور اتحاد اقوام شده اند می توان به نمونه های زیر اشاره کرد: الف) عامل مذهب ودین وبه عنوان نیرومندترین علم همبستگی و وحدت ملی دین اسلام ، بنیادی ترین ، مقدم ترین رکن هویت ملی وهمان عروه الوثقی برای ایرانیان است که شیرازه ی اتحاد ملی را تشکیل می دهد .منظور ازاین مولفه ، باورهای دینی مشترک می باشند که عنصر فلسفی وایدئولوژیک اتحاد ملی تشکیل می دهند . اسلام باعث شده است که نوعی وحدت ملی ایدئولوژیک و نیز همدلی پایدار در بین اقوام مختلف ایران حاصل شود که مهمترین عامل درجلوگیری از پاشیدگی انسجام ملی به شمار می رود چرا که بزرگترین خطری که ایران اسلامی تهدید می کند مناقشات داخلی است و اسلام این مسئله را به خوبی حل کرده است لازم به ذکر است که اقوام همیشه در انتخاب بین برتری قومی خود یا اولویت اسلام را فرا گرفته وبا این بینش بر اصل وحدت تاکید داشته اند. ب)ملیت و حس ایرانی بودن یکی از مهمترین مبانی ومولفه ها در بحث از اتحاد ملی عامل ملیت می باشدکه براساس آن تمامی ایرانیان این احساس مشترک را درک کرده اند که ایرانی هستند وهمگی به یک تمدن دیرینه تعلق دارند . هویت قومی زیر مجموعه ای ازهویت ملی است و امکان تبدیل به هویت های فرا قومی چون دولت - ملت و واحد های بزرگ دینی را دارد. جامعه ایران ازحیث قومیت ها ، جامعه بسیار متنوع می باشد که همه در هویت ایرانی بودن شریک می باشند تمام اقوم ایرانی از هرنوعی که باشند ، ایرانی بودن را به عنوان هویت عالی خود می دانند لذا همین جاست که بحث از وحدت پیش می آید و ما از آن به عنوان مولفه درجهت اتحاد ملی اقوام ایرانی یاد می کنیم . البته باید خاطرنشان ساخت اتحاد ملی حاصل توازن و تعامل طبیعی میان اقوام وخرده فرهنگهای ایرانی است لذا ایران اسلامی متعلق به همه ایرانیان از هر قوم نژاد وگویش است. ج) آداب ورسوم مشترک دربحث از اتحاد اقوام نباید بی تفاوت از کنار عوامل فرهنگی و آداب و رسوم تاریخی مشترک و مسائلی چون ازدواج ، عید نوروز ، عید فطر ... گذشت . پذیرش خرده فرهنگها و برقراری توازن و نظم طبیعی میان آنها فرهنگ ملی ، یکی از ویژگی های اصلی فرهنگ اسلامی است که توانسته با استفاده از تمام فرصت های فرهنگی وحدتی فراگیر را در بین اقوام مختلف ایرانی بوجود آورد. د)دشمن مشترک در طول تاریخ سی ساله نطام جمهوری اسلامی به طور مکرر شاهد تهاجم فرهنگی دشمن برعلیه ایران بوده ایم. هدف دشمن اختلاف افکنی میان آحاد مردم می باشد ودشمن البته هیچ قوم وطایفه وگروهی را بر دیگری ترجیح نداده ، بلکه سعی کرده است از تمام آنها در جهت رسیدن به اهداف سوء خود استفاده کنند که ما نمونه بارز و تاریخی آن را در ایجاد حزب دموکرات آذربایجان وحزب دموکرات کردستان در 1324 توسط شوروی سابق شاهد بودیم لذا تمامی اقوام دریافته اند دشمنی مشترک دارند که مخالف پیشرفت ملت وکشور ایران است ، البته همه آگاهند که تمجید دشمن از ما بخاطر رسیدن به منافع استعماری خودش می باشد ودر تمامی بحرانهای قومی و نژادی به شکل برنامه ریزی شده ای دخالت می کند و هم اکنون نیز به تصویر سازی منفی درمیان افکار عمومی جهانیان برعلیه آحاد مردم ایران بویزه اقوام مختلف ایرانی ، سران مملکتی و اندیشمندان این مرز بوم مشغول است تبلیغات سوء برعلیه جمهوری اسلامی ایران در مورد تلاش برای دستیابی برای سلاح هسته ای و سعی نسبت دادن اتهامات متفاوت تروریستی به جمهوری اسلامی نمونه های متداول ومکرر از سوی دشمنان کشور ملت ایران میباشد در حالیکه ایران بارها اعلام کرده است که هم از نظر اخلاقی و هم از نظر شرعی و قانونی مجاز نیست که برای دست یابی به سلاح هسته ای اقدام نماید و در مورد تروریسم هم بارها شاهدبوده ایم که عمال رژِیمهای زورگو و امپریالیستی دست به اقدامات تروریستی در ایران زده اند و ایران یکی از قربانیان تروریسم است. ه ) منافع ملی در جامعه ای چند قومی ایران منافع ملی از قبیل بحث های هسته ای ، حفظ تمامیت ارضی ، دفاع از جنبش های اسلامی و تلاش همگانی در جهت حفظ و دستیابی به آنها از محورهای اساسی اتحاد ملی است . منافع ملی امروز ایران ایجاب می کند که تمام اقوام گروهای جامعه ، با یکدیگر اتحاد کامل داشته و در هماهنگی کامل به حیات خود ادامه دهند . منفعت ملی و حفظ آن باید استراتژی اصلی تمام گروه ها و احزاب و اقوام باشد . و) رهبری واحد هر نظامی برای پیشرفت ، توسعه و حفظ همبستگی و اتحاد درونی نیازمند رهبر پیشوایی است که آگاهانه در راس تمام امور قرار گرفته است و در هنگام بروز هر گونه مشکل و یا بحرانی راهگشای مردم درتمام مسائل باشد به لطف الهی در کشور عزیز ایران وجود رهبری حکیم و فرزانه ،عامل مهم در پیوند و اتحاد ملی می باشد چرا که در هنگام بحران و یا بروز دیگر مشکلات ، مقام معظم رهبری با هدایت و رهنمود های عالمانه خود ، اصل تمام قضایا را تبیین کرده وتکلیف همگان را مشخص می کنند که این امر باعث قطع بحران و مستحکم تر شدن اتحاد مردم می شود. البته دشمن بطور مکرر سعی کرده است که بین رهبری و امت اسلامی اختلاف بیندازد از این وضعیت در رسیدن به اهداف خود ، بیشترین استفاده را نماید که با هوشیاری مردم و نخبگان این توطئه بارها خنثی شده است . ز) قانون اساسی مشترک قانون اساسی مشترک یک میثاق ملی است که همگان از هر قوم ، گروه ، طائفه نژاد و زبان و... درآن حق مساوی برخوردار شده اند . در قانون اساسی ایران به هیچ قومی برتری داده نشده است و لزوم تکریم تمامی آنها در هر زمانی مورد توجه قرار گرفته است . لذا قانون اساسی به عنوان یکی از محور های اساسی اتحاد ملی به ویژه درمورد اقوام مختلف دارای اهمیت می باشد ، اگر تمامی افراد جامعه ایران از هر قوم وگروهی براساس قانون اساسی عمل کنند اتحاد ملی پایداری حاصل می شود که باعث افزایش اقتدار ملی نیز خواهد شد از این رو نتیجه می گیریم که تمام اقشار جامعه درمورد مسائل اساسی توسط آحاد مردم واحترام به آن حاصل خواهد شد . البته تاکید صرف بر مطالب فوق الذکر در بحث از مولفه های انسجام اتحاد ملی اقوام ایرانی به تنها کافی نیست چرا که در جامعه ایران موارد دیگری که باعث شده رنگ بوی قوم گرایی ونژاد پرستی افراطی ازبین رود ، زیاد است در این مورد می توان به گسترش مراودات بین اقوام درک بیشتر و بهتر انتظارات قومی ازطرف مسئولین نظام ، مواریث و شناسه های فرهنگی مشترک ، بیداری نیروهای قومی ، تاریخ مشترک ، تحولات در پیش روی جامعه ایران و لزوم اتحاد مردم بویژه در قبال مسئله هسته ای و چندین مولفه دیگری اشاره کرد که در روند وحدت ، موثر هستند ولی به علت محدودیت این نوشته امکان بحث و برسی بیشتر در این باب فراهم نمی باشد. لزوم اتحاد اقوام وتوجه به قومیت هادر سیاست گذاری دولت دشمن به خوبی می داند که با دامن زدن به برخی از اختلافات طبیعی موجود میان اقوام ایرانی می تواند شکاف های عمیقی را در بین لایه ها اجتماعی این کشور ایجاد کرده و بهترین فضا را برای شکل گیری و سازماندهی اهداف شوم خود در درون جامعه اسلامی فراهم آورد و این همان برنامه همیشگی دشمنان این سرزمین می باشد. لذا در زمان حاضر اتحاد اقوام به عنوان یک فضیلت استراتژیک مطرح است که به راحتی می تواند تفرقه افکنی های دشمنان را نقش برآب کند . اتحاد اقوام راهکار حفظ تمامیت ارضی ایران است و اگر ملت ایران بر حفظ هویت خود و لزوم یکپارچگی ملی به اجماع برسد (که رسیده است ) دشمن حتی اگر قصد شکستن و یا ضربه وارد کردن به این تمامیت و یا هویت را داشته باشد ،نمی تواند کاری از پیش ببرد و اصولاً طمع دشمن وقتی بیشتر می شود که بنیاد های اتحاد و همبستگی ملی را در درون جامعه ما در خطر ببیند. در طول حیات چند ساله جمهوری اسلامی به ندرت مساله موضوعی با درجه اهمیتی مثل مساله قومیت ها وجود داشته است ، گستردگی جغرافیایی ایران زمین ، تنوع تکثیر اقوام زبانها و آداب و رسوم و مهم تر از همه قرار گرفتن قومیتها درمجاورت مرزها و حضور فعال قوم اکثریت (مخالفان نظام) درآن سوی مرزها ، به طورکلی دست دردست هم داده اند که پرداختن به این مو ضوع اهمیتی چند برابر داشته باشد . اقوام ، نقطه استراتژیک اتحاد ملی هستند و دشمن تمام تمرکز خود را در حال حاضر ، بر اقوام و عدم اتحاد آنها قرار داده است و هم اکنون هیچ اباعی از انجام هر کاری بر علیه این اتحاد ندارد . از عوامل داخلی و خارجی استفاده می کند و حتی رسانه ی جمعی ایران را به کار میگیرد تا بتواند اقوام را به جان هم انداخته و انسجام ملی را خدشه دار کند . آنچه راکه در استان های آذری نشین ایران بر اثر چاپ کاریکاتور مذموم شاهد بودیم باید آینه عبرتی باشد برای تمام مسئولین تا دچار توهم توطئه نشده و به برنامه ها وفعالیت های دشمنان داخلی و خارجی توجه کافی داشته باشند . اجرای برنامه های تمسخر آمیز با هر زبان و لهجه باعث می شود که اصل اتحاد در جامعه ایرن کمرنگ شده و مسائل حاشیه ای ، این سرزمین را از رسیدن به اهداف و برنامه های تعیین شده در راستای توسعه بیشتر ، باز دارد . اعطای حقوق قومیتها در چهار چوب اساسی ، ازعواملی است که باعث وحدت ملی میشود .باید منافع ملی به صورتی تعریف شوند که تمام قومیت ها به یک اندازه نسبت به ان احساس مشترک داشته باشند ، چرا که در دوران هشت سال دفاع مقدس همه اقوام از کرد و لر و ترک و بلوچ وعرب و ... در راه دفاع از آب وخاک خود شهید داده اند نقطه دیگر اینکه اهتمام به آزادی های قومی و احترام به فرهنگ بومی آنها باعث می شود که شایسته سالاری و حقوق طبیعی آحاد مردم رعایت شود. اگر به هر دلیلی در جامعه این احساس بوجود آید که به عنوان مثال قومیتها به واسطه قومی بودن و یا اقلیت های مذهبی به دلیل مذهبی بودن و نمونه های از این قبیل ، نمی توانند از حقوق کامل شهروندی خود بهره مند شوند در این صورت بسیار طبیعی است که میل آنان به مفاهیمی چون وحدت ملی ، ترجیح منافع ملی بر منافع قومی و فردی ... کاهش خواهد یافت و این شرایط ، زمینه را برای دخالت بیگانگان و افراد فرصت طلب در امور داخلی مهیا خواهد کرد . استفاده ابزاری و سیاسی از اقوام ایرانی و رودررو قرار دادن آنها مانع از وحدت و انسجام ملی می شود . این امر را به ویژه در دوران قبل از دوران انقلاب اسلامی به وضوح شاهد بودیم که حاکمان ناشایست با مهم جلوه دادن تفکراتی چون پان ترکیسم یا پان کردیسم و امثال آن ، اقوام را به مسائل غیر ضروری مشغول داشته و از توجه به اصول ارزشی مبنایی باز می داشتند اتحاد ملی به ویژه اتحاد اقوام ، راهکاری بوده است که در دوران انقلاب و سال های بعد از پیروزی بیشترین منافع را نصیب ملت ایران کرده چرا که در بررسی علل و عوامل پیروزی ، بقاء و تداوم انقلاب اسلامی ، وحدت کلمه اساسی ترین نقش را داشته است. در بیان اندیشه اسلامی وحدت ، حضرت امام خینی (ره) و اندیشه های ایشان به عنوان بالاترین نمونه مطرح است. ایشان به عنوان معمار کبیر انقلاب بارها بر نقش اساسی عنصر وحدت کلمه تاکید داشته اند بیانات مکرر آن حضرت ، تائیدی است بر مدعای ما :( اسلام دین برابری و برادری و در آن اصولاً نژاد مطرح نیست کرد و فارس ، ترک وعرب ، ابداً دراسلام مطرح نیست و آن چیزی که در اسلام مطرح است تقوا و صفا برادری و برابری است ).( در اسلام ، نژاد ، قومیت و گروه و ناحیه مطرح نیست تمام مسلمین چه اهل سنت و چه شیعه برادر وبرابر و همه برخوردار از مزایا و حقوق اساسی هستند. ) عزت و اقتدار اسلام و مسلمین از یک سو و ات





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین