سلام. گفته می شود که در طول دفاع مقدس، گاهی امام زمان را رؤیت کرده اند. این مسئله را هم برخی از افراد مذهبی نقل می کنند و هم برخی افراد ضدانقلاب ادعا می کنند که زمان جنگ ادعا می شد که امام زمان نقش اساسی در عملیتها داشته اند و حتی گاهی افرادی برای دلگرم کردن دیگر رزمندگان، با لباسهای خاصی جلوی دیگران حاضر می شده اند تا آنها را فریب دهند. لطفاً مورد این ادعاها توضیح بدهید. دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز، در پاسخ به سوال شما ابتدا لازم است اشاره نماییم اصل رویت امام زمان در دوران غیبت مساله ای است که از نظر شیعه دوازده امامی با توضیحاتی کاملا امکان پذیر می باشد، برای توضیح جامع در این زمینه لازم است چند نکته را متذکر شویم: انواع ملاقات و مشاهده رؤیت و دیدار حضرت مهدی(عج) میتواند به چند شکل باشد: 1. (رؤیت)، به معنای دیدن به دو صورت است: الف. گاهی ایشان در جمعی و مراسمی شرکت میکند؛ مردم وی را میبینند؛ ولی نمیدانند که او، امام زمان(عج) است. ب. در هنگام مشاهده حضرت متوجّه نیستند؛ ولی بعد متوجّه و یا معتقد میگردند که آن شخصیت حضرت حجّت(عج) بوده است. 2. (فیض حضور)، به معنای دیدن حضرت و شناخت ایشان همراه با سؤال و جواب؛ یعنی، افزون بر اینکه حضرت را دیده و شناخته است؛ از ایشان نیز سؤال کرده و با وی به گفت و گو پرداخته است. این مرحله و رتبه از همه بالاتر و ارزندهتر است. 4. (شهود)، گاهی ممکن است؛ برخی بزرگان از راه سیر و سلوک و مکاشفه با حضرت ارتباط برقرار کنند. 5. (دیدار در خواب)؛ دیدگاهها در مورد ملاقات و مشاهده درباره امکان دیدار یا مشاهده امام عصر(عج) چند دیدگاه وجود دارد: 1. انکار دیدار یا مشاهده؛ 2. پذیرش دیدار یا مشاهده؛ 3. امکان آن به صورت محدود و خاص (جمع بین دو نظریه). هر یک از این دیدگاهها، دارای ادله و شواهدی است که با توجّه به آنها، تنها میتوان به صورت محدود و خاصی امکان دیدار را پذیرفت و توفیق تشرف را شامل افرادی خاص دانست. در اینجا به بررسی اجمالی دلایل مخالفان و موافقان میپردازیم: یک. دلایل مخالفان دیدن وملاقات به نظر اینان، در عصر غیبت کبری، امکان دیدار، مشاهده و ارتباط با امام مهدی(عج) وجود ندارد و برابر دستور آن حضرت، مدعی دیدار را باید تکذیب کرد. عالمان و بزرگانی چون شیخ مفید در المسائل العشرة فی الغیبة، محمد بن ابراهیم نعمانی در الغیبة، فیض کاشانی در وافی، کاشف الغطا در رساله حقّ المبین و... این نظریه را پذیرفته و مستنداتی برای آن ذکر کردهاند که مهمترین آنها توقیع شریف امام(ع) به علی بن محمد بن سمری است. در این توقیع امام میفرماید: (به نام خداوند بخشنده مهربان، ای علی بن محمد سمری! خداوند اجر برادران دینی تو را در سوگ تو افزون کند. تو زندگی را شش روز دیگر بدرود خواهی گفت. کار خویش را سامان بخش و به کسی در مورد جانشینی خود (در نیابت خاصه) وصیّت نکن که غیبت کامل کبری آغاز گردیده و ظهور جز به اذن الهی تحقّق نیابد و آن، پس از مدّتی دراز و قساوت دلها و آکنده شدن زمین از جور و ستم خواهد بود. آگاه باشید هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی ادعای مشاهده ما را داشته باشند، سخت دروغگو و افترا زننده است) و...) بحارالانوار، ج 51، ص 260، ح 7؛ احتجاج طبرسی، ج 2، ص 297. . براساس روایتی نیز حضرت در میان مردم زندگی میکند و آنان را میبیند و میشناسد؛ ولی مردم آن حضرت را نمیشناسند و این به معنای نفی ادعای رؤیت و دیدار است: (اگر زمین یک ساعت از حجّت خالی باشد، ساکنان خود را فرو خواهد برد. حجّت مردم را میشناسد؛ لیکن آنان او را نمیشناسند! همان گونه که یوسف مردم را میشناخت و آنان او را نمیشناختند) الغیبة النعمانی، ص 14.. علاوه بر این روایات، ادله دیگری را نیز میتوان در تأیید این دیدگاه ارائه کرد؛ از جمله: 1. دیدار و مشاهده، منافی با غیبت و پنهان زیستی امام زمان(عج) و الزامات و بایستههای این دوران است. در این دوران امام ناشناس زندگی میکند و تنها بر اوضاع مردم اشراف دارد. 2. این دیدارها و ارتباطها، احتمال خطر جانی را برای حضرت به وجود میآورد و سلامتی و حفظ جان او را با خطر رو به رو میکند. اگر دشمنان اندک اطلاعی از این موضوع داشته باشند، به یقین علیه آن حضرت اقدام کرده و تهدیدی جدّی خواهند بود. 3. یکی از حکمتهای غیبت و پنهان زیستی امامعصر(عج)، امتحان شیعیان است؛ چون بر اثر طولانی شدن غیبت، گروهی از مردم منکر وجود حضرت میشوند و از عقیده خود بر میگردند، اما این دیدارها و مشاهدهها، امکان امتحان شیعیان را از بین میبرد و پنهان زیستی امام، تبدیل به زندگی نیمه حضوری میشود. 4. این دیدارها و مشاهدهها، منجر به سوء استفاده عدهای کج فهم و سست ایمان میشود و هر کس از این نمد، کلاهی برای خود میدوزد و دکّانی باز میکند، وجود این سوء استفادهها - چنان که متأسفانه الان به عیان مشاهده میشود - منجر به نوعی هرج و مرج و رخنه در ایمان مردم میشود و هیچ راهی نیز برای مقابله با آن وجود ندارد. 5. در سایه ادعاهای نادرست و گاهی شیّادانه و بیان داستانها و حکایات ضعیف و شخصی، انحرافاتی ایجاد و خرافاتی رایج میشود و پیامدهای سوئی به همراه دارد که در بعضی از مناطق و شهرها نمونههایی از آنها مشاهده شده است. 6. دیدار و ملاقات با اولیاء اللَّه - به خصوص آنانی که در جامعه حضور مستقیم ندارند - لیاقت و شایستگی بالایی میخواهد که در بسیاری از مدعیان مشاهده، وجود ندارد. 7. ترویج ایده دیدار و توصیههای مختلف جهت ملاقات و مشاهده، عدم گرفتن نتیجه مناسب جوّ یأس و بدبینی و ناامیدی ایجاد میکند. 8. شیعیان وظیفه و تکلیفی برای دیدار امام غایب ندارند. بلکه مکلّف به صبر و بردباری در این دوران و انتظار مثبت و سازنده هستیم. دو. دلایل موافقان دیدار بر اساس این دیدگاه، ملاقات و مشاهده حضرت مهدی(عج) در عصر غیبت کبری امکانپذیر است و منعی در آن نیست. سید مرتضی میگوید: (ما قطع نداریم که دست کسی به امام نمیرسد و بشر نمیتواند او را ملاقات کند) و (... ممتنع نیست که امام برای برخی از دوستانش ظاهر گردد، کسانی که ترسی از آنان نیست) تنزیه الانبیاء، ص 182 و 184.. شیخ طوسی نیز تصریح میکند: (ما تجویز میکنیم که بسیاری از اولیا و قائلین به امامت او، به خدمتش رسیده و از او نفع میبرند) کلمات المحققین، ص 63.. از نظر سید بن طاووس نیز: (گرچه امام الان از جمیع شیعیان غایب است؛ ولی ممتنع نیست که جماعتی از آنان به ملاقات حضرت مشرّف شده، از گفتار و کردار ایشان استفاده کنند و از دیگران کتمان نمایند...) الطرائف، ص 185.. برای اثبات این دیدگاه، دلایلی چند اقامه شده که به بعضی از آنها اشاره میشود: 1. دلیل عقلی مردم همیشه به امام نیاز دارند و غیبت او از جامعه، به معنای عدم حضور نیست؛ پس او در بین مردم زندگی میکند و تا زمان ظهورش، در زمین است. نتیجه آنکه دیدن و رؤیت کسی که دارای زندگی طبیعی است و مثل سایر مردم، مسکن، خوراک، پوشاک و رفت و آمد دارد، هیچ گونه منع عقلی ندارد؛ زیرا کسی که به طور طبیعی در میان مردم زندگی میکند، از نظر عقل قابل دیدن است و مخفی بودن و ندیدن ایشان بر خلاف انتظار و خلاف قانون طبیعی است. 2. دلیل روایی امام صادق(ع) میفرماید: (لابُدّ لصاحب هذا الامر من غیبة و لابُدّ له فی غیبته من عزلة و نعم المنزل طیبة و ما بثلاثین من وحشة)؛ کافی، ج 1، ص 340؛ بحارالانوار، ح 52، ص 153.؛ (صاحب این امر، به ناگزیر غیبتی دارد و در دوران غیبت، از مردم کناره میگیرد و نیکو منزلی است (مدینه) طیبه و با سی تن، وحشتی نیست). این حدیث دلالت دارد که حضرت، بیشتر در مدینه و اطراف آن است و سی تن از موالی و خواص با او، همراهند که اگر یکی بمیرد، دیگری به جای او مینشیند بحارالانوار، ج 52، ص 158.. در روایتی آن حضرت، به یوسف(ع) تشبیه شده که از دیدهها پنهان و ناشناس بود و مردم او را میدیدند؛ ولی نمیشناختند: (اما سنّةُ من یوسف فالستر یجعل اللّه بینه و بین الخلق حجاباً یرونه و لا یعرِفونه)؛ کمال الدین، ج 2، ص 29؛ بحارالانوار، ج 51، ص 224.. امام رضا(ع) فرمود: (خضر از آب حیات نوشید و تا نفخ صور زنده است؛ نزد ما میآید، به ما سلام میکند صدایش را میشنویم؛ اما خودش را نمیبینیم... خداوند در دوره غیبت، به وسیله او غربت و تنهایی قائم ما را به انس و الفت بدل خواهد کرد) اثبات الهداة، ج 3، ص 490، ح 229.. این روایت و نیز آنچه در این زمینه نقل شده، گواه آن است که برخی از بزرگان و نخبگان از دوستانش، آن حضرت را زیارت کردهاند و در این هیچ تردیدی نیست علی سعادت پرور، ظهور نور (ترجمه الشموس المضیئه)، ص 115.. 3. دلیل عمومی (داستانها و حکایتهای دیدار) در کتابهای بسیاری، داستانها و اخبار گوناگونی نقل شده که امکان ارتباط با آن حضرت در غیبت کبری را نشان میدهد. بزرگانی چون قطبالدین راوندی در الخرائج، ابن طاووس، محدّث نوری در نجم الثاقب و... داستانهایی در این زمینه نقل کردهاند و... در کتابهای مختلفی از تشرّفات عدهای چون ابن قولویه، بحرالعلوم، مقدس اردبیلی و... سخن به میان آمده است. تعداد حکایات نقل شده مبنی بر دیدار آن حضرت در بیداری، از نظر کثرت متواتر است، به طوری که یقین پیدا میکنیم که فی الجمله دیدارها و ملاقاتهایی با آن حضرت بوده است... محمد صدر، تاریخ غیبت کبری، ص 121. و چون از افراد صادق و با ایمان نقل شده، قابل اعتماد است. محدّث نوری میگوید: (ما روشن کردیم جواز دیدن حضرت را در غیبت کبری، به طور مستوفی در رسالههای جنّة المأوی و نجم الثاقب (و) شواهدی بر این مطلب ذکر کردیم که تردید باقی نماند و از سیّد مرتضی و شیخ الطائفه و ابن طاووس تصریح بر این مطلب را آوردیم و برای آنچه درباره تکذیب مدعیان رؤیت آمده، تأویلاتی ارائه کردیم) مستدرک الوسائل، ج 3، ص 519.. آخوند خراسانی (صاحب کفایه) در تأیید این دیدگاه میفرماید: (در زمان غیبت، عادتاً دیدار ممکن نیست؛ گرچه احتمال تشرّف برخی از افراد صالح و اوحدی به خدمتش داده میشود و احیاناً او را نیز میشناسند) کفایة الاصول، ج 2، ص 291.. محقّق نائینی نیز میگوید: (اما در زمان غیبت، عادتاً رؤیت حضرت ممکن نیست. آری، گاهی در زمان غیبت برای اوحدی از افراد صالح، تشرّف به خدمت حضرت و گرفتن حکم از ایشان، امکانپذیر است) فرائد الاصول، ح 2، بحث اجماع.. این دیدارهای محدود و استثنایی و با پنهان زیستی و غیبت امام زمان(عج)، منافاتی ندارد و چون از طرف خود آن حضرت و با اراده او صورت میگیرد، خطری را برای ایشان به وجود نمیآورد. وظیفه ما نیز تلاش جهت برقراری ارتباط روحی و معنوی با حضرت و عمل به خواستهها و دستورات او است. به یقین اگر ما از گناهان دوری و به تکالیف دینی خود عمل کنیم، مورد توجّه و عنایت آن حضرت بوده، از دعاها و تفضّلات ایشان بهرهمند خواهیم شد. حتّی در زمان امام عسکری(ع) و عصر غیبت صغری - که دیدار و مشاهده امام منعی نداشت و هنوز در پرده غیبت کامل قرار نگرفته بودند - تنها عده معدودی از صالحان و پرهیزگاران میتوانستند او را زیارت کنند. وقتی که امام حسن عسکری(ع)، فرزند پنج ساله خود را به وکیلش احمد بن اسحاق قمی نشان داد؛ به او فرمود: (یا احمد بن اسحاق! لولا کرامتک علی الله و علی حُججه لا عَرَضتُ علیک ابنی هذا)؛ بحارالانوار، ج 52، ص 23، ح 16.؛ (ای احمد بن اسحاق! اگر منزلت و کرامت تو در نزد خدا و حجّتهای او نبود، این فرزندم را به تو نشان نمیدادم). از طرفی باید توجّه کنیم که بیشتر داستانها و حکایات نقل شده در مورد دیدار و مشاهده، نمیتواند صحیح باشد و نباید به همه آنها ترتیب اثر بدهیم. اشخاص مدعی مشاهده و دیدار - اگر مؤمن و صالح باشند - ممکن است در خواب او را زیارت کرده و یا با یکی از ملازمان و مأموران آن حضرت ملاقات کرده باشند. حتّی احتمال دارد دیدارهای بسیاری روی داده باشد که کسی از آنها آگاه نشده و به کسی هم نقل نشده است (چنان که بزرگانی چون مقدّس اردبیلی و بحرالعلوم و... خود ادعایی در این زمینه نداشتند و تنها شاگردان و خواصّ آنها پی به موضوع برده و آن گاه با اصرار و الحاح، موضوع را از زبان ایشان شنیدهاند). به هر حال باید نقل این گونه داستانها و حکایات، محدود و گزینشی باشد و از گسترش دامنه آنها جلوگیری گردد. 4. دلیل اصولی (اجماع) از دیگر شواهدی که بر امکان ارتباط در عصر غیبت ذکر کردهاند، (اجماع) است؛ یعنی، عالمی، سخنی از حضرت مهدی(عج) شنیده و آن را به جهت اینکه تکذیب نشود در قالب اجماع بیان میکند. این اجماع، تشرّفی بوده و نشانگر ارتباط عدهای از علما با امام زمان(عج) است. محقّق تستری در کشفالقناع میگوید: (برخی از بزرگان و حاملان اسرار ائمهعلیهم السلام، مسائلی را از امام عصر(عج) دریافت کردهاند و چون امکان اعلان آن نبوده، با عنوان اجماع از نظر امام زمان(عج) یاد میکنند) کشف القناع، ص 230.. 5. دعاها و اذکار نقل بعضی از دعاها و اذکار منسوب به حضرت مهدی(عج) در عصر غیبت کبری، دلیل دیگری بر امکان دیدار و مشاهده آن حضرت است؛ زیرا این ادعیه و آثار، از راه تشرّف و ملاقات با حضرت قابل انتقال و نقل است و نقلکنندگان آن نیز مشخّص و شناخته شده میباشند (چون ابن طاووس و...). از طرفی دعاها و اذکاری نیز در کتابها مبنی بر راههای دیدار و ملاقات امام(ع) نقل شده که مؤیّد این معنا است؛ چنان که در دعای عهد میگوییم: (اللّهم ارنی الطلعةَ الرشیدة والغَرّة الحمیدة واکحل ناظری بنظرةِ منّی الیه). ملاقات با حضرت مهدی(عج) و بیان حکایات آن، دارای آثار و فواید فراوانی است و تأثیر به سزایی در اثبات غیبت و طول عمر آن حضرت دارد. این مسئله موجب تقویت ایمان و باور افراد و ترویج فرهنگ و اندیشه مهدویت میشود. سه. امکان دیدار به صورت محدود مستندات و دلایل هر دو دیدگاه قابل نقد و خدشه است و نمیتوان به طور کامل آنها را پذیرفت یا رد کرد. مهمترین دلیل مخالفان دیدار، توقیع شریف امام زمان(عج) است که از نظر سندی و دلالی قابل بحث و تفسیر است. بر اساس روایات مختلف هر چند آن حضرت در میان مردم حضور دارد و حتّی در مراسمحج شرکت میکند؛ اما شناختهنمیشود و این مسئله قید ندارد و مطلق است. از نظر موافقان دیدار، روایاتی هست که بر اساس آنها عدهای از خاصّان به حضور امام(ع) میرسند. به نظر میرسد این افراد، عدهای از خواصّ و اولیاء اللَّه هستند که از مردم منفک شده و به امام زمان(عج) پیوستهاند و در هیچ حالی خود را معرّفی نمیکنند. امکان ارتباط و دیدار نیز فقط برای اینان وجود دارد برای مطالعه این نقدها ر.ک: چشم به راه مهدی، ص 78 - 104.. با بررسی این آرا و نقدها، به روشنی ثابت میشود که اصل کلی در زمان غیبت کبری، بر عدم دیدن و ارتباط با آن حضرت استوار است و ما هیچ تکلیف و یا دستوری مبنی بر تقاضای دیدار و رؤیت نداریم و هیچ دلیلی نیز وجود ندارد که ما سعی کنیم با دعا، چله نشینی، ذکر و اوراد و... حتماً به محضر آن امام همام مشرّف شویم. حتّی به جهت سوء استفادههای فراوانی که از این امر شده، باید به شدّت از آن دوری کنیم و تنها به فکر ارتباط روحی و قلبی با امام زمان(عج) باشیم. البته به یقین بزرگانی چون بحرالعلوم، ابن طاووس، مقدّس اردبیلی و... به محضر آن حضرت مشرّف شده و او را زیارت کردهاند؛ اگرچه خود، ادعایی در این زمینه نداشتهاند؛ ولی این دیدارها را تأیید کردهاند. همچنین آن حضرت نیز در موارد ضروری و نیاز، به یاری گرفتاران و محتاجان شتافته و به دستگیری از آنها پرداخته است. از این رو میتوانیم بگوییم که امکان دیدار و مشاهده حضرت در عصر غیبت کبری، به صورت خیلی محدود و یا بر اثر ضرورت وجود دارد و این توفیق و سعادت بزرگی است که شامل عدهای خاص و اندک میشود. لذا مفاد حدیثی که در نفی مشاهده است؛ به معنای نفی ادعای ملاقات و مشاهده به طور پیوسته و دائمی قبل از ظهور است و یا نفی ادعای ظهور . ر.ک: مهدویت (پس از ظهور )،رحیم کارگر ،نشر معارف از طرف دیگر یکی از سنت های مستمر الهی موضوعی است که از آن تحت عنوان (امدادهای غیبی) یاد می شود، به عبارت دیگر از آیات قرآنی چنین برمیآید که سنت الهی، بر یاری کردن مؤمنان و کسانی است که خالصانه در راه خداوند تلاش میکنند؛ چنان که میفرماید: (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ)؛ محمد (47)، آیه 7. ؛ (ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر خداوند را یاری کنید، خداوند نیز شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میگرداند). این سنّت، نه در آخرت که در همین زندگانی دنیوی جریان دارد: (إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا)؛ غافر (40)، آیه 51.؛ (ما فرستادگان خود و کسانی را که ایمان آوردهاند، در زندگانی دنیا حتماً یاری میکنیم). جنگ بدر، مصداق محک زدن این وعدههای الهی بود؛ چرا که گروهی اندک، تنها به انگیزه یاری دین خدا و مقابله با مشرکان - با کمترین تجهیزات و فقط با پشتوانه ایمان خود راهی صحنه نبرد شدند و خداوند نیز با نزول امدادهای غیبی خود، آنان را یاری و پیروزشان کرد. این امدادها به حدی بود که در جنگهای بعدی با این وسعت، کمتر شاهد آن میباشیم و از این رو شاید بتوان گفت که: نزول آنها تابعی از کیفیت انگیزهو نیز چگونگی توکّل مؤمنان بر خداوند باشد. قرآن درباره وظایف مؤمنان میفرماید: (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ)؛ انفال (8)، آیه 60. ؛ (در مقابل مشرکان هر آنچه میتوانید نیرو و ساز و برگ تهیه کنید). با این حال باید تکیه گاه اصلی خود را ذات اقدس الهی قرار دهند و هرگاه توکّل آنان تنها بر این نیروهای مادّی باشد، به همان مقدار یاری خداوند را از دست داده و به وادی شکست نزدیک خواهند شد؛ همانطور که در جنگ حنین - که نیروهای آنان زیادتر از سپاه دشمن بود چنین شد و اگر یاری خاص خداوند در آن بحبوحه نبود، مسلمانان متّکی به سلاح و غیر متوکّل به خداوند، دچار شکست قطعی میشدند. توبه (9)، آیه 25 و 26؛ این سنت، همانگونه که از آیات بر می آید و مفسران نیز بدان اشاره داشته اند صرفا به جنگ بدر و یا زمان پیامبر اختصاص نداشت بلکه سنت مستمره ای می باشد که پیام آن برای طول تاریخ می باشد تا مومنین حقیقی همواره این آمادگی را داشته باشند که اگر دین خدا را یاری رسانند خداوند نیز آن ها را با امدادهای غیبی یاری رساند، از جانب سوم انقلاب اسلامی ایران انقلابی دینی است که در راستای حاکمیت اسلام صورت گرفته و نظام اسلامی نیز نظامی در جهت تحقق حاکمیت مشروع امام زمان عج در دوران غیبت کبرا به دست ولی فقیه، برپا شده است و به همین دلیل قطعا این نظام مورد توجه امام زمان عج بوده و با توجه به پایداری هایی که ملت ایران به ویژه در مقطع دفاع مقدس داشته اند مشمول نصرت الهی نیز بوده است و به همین دلیل بود که در این جنگ علیرغم اینکه اکثریت کشورهای دنیا اعم از شرق و غرب بر علیه ایران بود، چندین کشور مستقیما وارد جنگ بر علیه ملت ایران شده بودند، قدرتهای جهانی رژیم بعث صدام را به انواع سلاح ها مجهز کرده و در مقابل جمهوری اسلامی ایران را به صورت کامل تحریم کرده بودند، در نهایت باز هم ملت ایران به پیروزی رسید و پس از دویست سال که درهر تهاجم خارجی بخشی از کشور به تاراج بیگانه می رفت برای نخستین بار کشور پس از هشت سال جنگ، اجازه نداد حتی یک وجب از خاکش در دست متجاوز باقی بماند که چنین مساله ای با محاسبات مادی هرگز درست در نمی آید، با این وجود ادعاهایی از قبیل مشاهده امام زمان در فلان عملیات و فلان زمان و مکان، باید مورد بررسی قرار گیرد تا با توجه به مطالب پیش گفته در زمینه امکان رویت، درستی هر ادعایی سنجیده شود، هر چند این نکته مهم را نیز باید متذکر شد که مساله و ادعای رویت امام زمان، هرگز مساله ای نبود که به صورت عمومی در میان رزمندگان جبهه ها مطرح باشد و حتی اگر در این راستا کسانی توفیق تشرف و رویت حاصل می کردند هرگز آن را علنی نمی کردند تا اینکه نسبت به این موضوع حساسیتی به وجود آید و به نظر می رسد برجسته کردن این موضوع عمدتا توسط مخالفان می باشد که تلاش می کنند تا با ساخت داستان هایی دروغین همچون ظاهر شدن افرادی با لباس های خاص جهت فریب رزمندگان و امثال اینها، مساله رویت امام زمان و نصرت الهی و امثال اینها را لوث نمایند، و گرنه رزمندگان حقیقی اسلام هرگز چنین مسائلی را مطرح نمی کردند و اجازه لوث کردن موضوع را نمی دادند.
سلام. گفته می شود که در طول دفاع مقدس، گاهی امام زمان را رؤیت کرده اند. این مسئله را هم برخی از افراد مذهبی نقل می کنند و هم برخی افراد ضدانقلاب ادعا می کنند که زمان جنگ ادعا می شد که امام زمان نقش اساسی در عملیتها داشته اند و حتی گاهی افرادی برای دلگرم کردن دیگر رزمندگان، با لباسهای خاصی جلوی دیگران حاضر می شده اند تا آنها را فریب دهند. لطفاً مورد این ادعاها توضیح بدهید.
سلام. گفته می شود که در طول دفاع مقدس، گاهی امام زمان را رؤیت کرده اند. این مسئله را هم برخی از افراد مذهبی نقل می کنند و هم برخی افراد ضدانقلاب ادعا می کنند که زمان جنگ ادعا می شد که امام زمان نقش اساسی در عملیتها داشته اند و حتی گاهی افرادی برای دلگرم کردن دیگر رزمندگان، با لباسهای خاصی جلوی دیگران حاضر می شده اند تا آنها را فریب دهند. لطفاً مورد این ادعاها توضیح بدهید.
دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز، در پاسخ به سوال شما ابتدا لازم است اشاره نماییم اصل رویت امام زمان در دوران غیبت مساله ای است که از نظر شیعه دوازده امامی با توضیحاتی کاملا امکان پذیر می باشد، برای توضیح جامع در این زمینه لازم است چند نکته را متذکر شویم: انواع ملاقات و مشاهده رؤیت و دیدار حضرت مهدی(عج) میتواند به چند شکل باشد: 1. (رؤیت)، به معنای دیدن به دو صورت است: الف. گاهی ایشان در جمعی و مراسمی شرکت میکند؛ مردم وی را میبینند؛ ولی نمیدانند که او، امام زمان(عج) است. ب. در هنگام مشاهده حضرت متوجّه نیستند؛ ولی بعد متوجّه و یا معتقد میگردند که آن شخصیت حضرت حجّت(عج) بوده است. 2. (فیض حضور)، به معنای دیدن حضرت و شناخت ایشان همراه با سؤال و جواب؛ یعنی، افزون بر اینکه حضرت را دیده و شناخته است؛ از ایشان نیز سؤال کرده و با وی به گفت و گو پرداخته است. این مرحله و رتبه از همه بالاتر و ارزندهتر است. 4. (شهود)، گاهی ممکن است؛ برخی بزرگان از راه سیر و سلوک و مکاشفه با حضرت ارتباط برقرار کنند. 5. (دیدار در خواب)؛ دیدگاهها در مورد ملاقات و مشاهده درباره امکان دیدار یا مشاهده امام عصر(عج) چند دیدگاه وجود دارد: 1. انکار دیدار یا مشاهده؛ 2. پذیرش دیدار یا مشاهده؛ 3. امکان آن به صورت محدود و خاص (جمع بین دو نظریه). هر یک از این دیدگاهها، دارای ادله و شواهدی است که با توجّه به آنها، تنها میتوان به صورت محدود و خاصی امکان دیدار را پذیرفت و توفیق تشرف را شامل افرادی خاص دانست. در اینجا به بررسی اجمالی دلایل مخالفان و موافقان میپردازیم: یک. دلایل مخالفان دیدن وملاقات به نظر اینان، در عصر غیبت کبری، امکان دیدار، مشاهده و ارتباط با امام مهدی(عج) وجود ندارد و برابر دستور آن حضرت، مدعی دیدار را باید تکذیب کرد. عالمان و بزرگانی چون شیخ مفید در المسائل العشرة فی الغیبة، محمد بن ابراهیم نعمانی در الغیبة، فیض کاشانی در وافی، کاشف الغطا در رساله حقّ المبین و... این نظریه را پذیرفته و مستنداتی برای آن ذکر کردهاند که مهمترین آنها توقیع شریف امام(ع) به علی بن محمد بن سمری است. در این توقیع امام میفرماید: (به نام خداوند بخشنده مهربان، ای علی بن محمد سمری! خداوند اجر برادران دینی تو را در سوگ تو افزون کند. تو زندگی را شش روز دیگر بدرود خواهی گفت. کار خویش را سامان بخش و به کسی در مورد جانشینی خود (در نیابت خاصه) وصیّت نکن که غیبت کامل کبری آغاز گردیده و ظهور جز به اذن الهی تحقّق نیابد و آن، پس از مدّتی دراز و قساوت دلها و آکنده شدن زمین از جور و ستم خواهد بود. آگاه باشید هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی ادعای مشاهده ما را داشته باشند، سخت دروغگو و افترا زننده است) و...) بحارالانوار، ج 51، ص 260، ح 7؛ احتجاج طبرسی، ج 2، ص 297. . براساس روایتی نیز حضرت در میان مردم زندگی میکند و آنان را میبیند و میشناسد؛ ولی مردم آن حضرت را نمیشناسند و این به معنای نفی ادعای رؤیت و دیدار است: (اگر زمین یک ساعت از حجّت خالی باشد، ساکنان خود را فرو خواهد برد. حجّت مردم را میشناسد؛ لیکن آنان او را نمیشناسند! همان گونه که یوسف مردم را میشناخت و آنان او را نمیشناختند) الغیبة النعمانی، ص 14.. علاوه بر این روایات، ادله دیگری را نیز میتوان در تأیید این دیدگاه ارائه کرد؛ از جمله: 1. دیدار و مشاهده، منافی با غیبت و پنهان زیستی امام زمان(عج) و الزامات و بایستههای این دوران است. در این دوران امام ناشناس زندگی میکند و تنها بر اوضاع مردم اشراف دارد. 2. این دیدارها و ارتباطها، احتمال خطر جانی را برای حضرت به وجود میآورد و سلامتی و حفظ جان او را با خطر رو به رو میکند. اگر دشمنان اندک اطلاعی از این موضوع داشته باشند، به یقین علیه آن حضرت اقدام کرده و تهدیدی جدّی خواهند بود. 3. یکی از حکمتهای غیبت و پنهان زیستی امامعصر(عج)، امتحان شیعیان است؛ چون بر اثر طولانی شدن غیبت، گروهی از مردم منکر وجود حضرت میشوند و از عقیده خود بر میگردند، اما این دیدارها و مشاهدهها، امکان امتحان شیعیان را از بین میبرد و پنهان زیستی امام، تبدیل به زندگی نیمه حضوری میشود. 4. این دیدارها و مشاهدهها، منجر به سوء استفاده عدهای کج فهم و سست ایمان میشود و هر کس از این نمد، کلاهی برای خود میدوزد و دکّانی باز میکند، وجود این سوء استفادهها - چنان که متأسفانه الان به عیان مشاهده میشود - منجر به نوعی هرج و مرج و رخنه در ایمان مردم میشود و هیچ راهی نیز برای مقابله با آن وجود ندارد. 5. در سایه ادعاهای نادرست و گاهی شیّادانه و بیان داستانها و حکایات ضعیف و شخصی، انحرافاتی ایجاد و خرافاتی رایج میشود و پیامدهای سوئی به همراه دارد که در بعضی از مناطق و شهرها نمونههایی از آنها مشاهده شده است. 6. دیدار و ملاقات با اولیاء اللَّه - به خصوص آنانی که در جامعه حضور مستقیم ندارند - لیاقت و شایستگی بالایی میخواهد که در بسیاری از مدعیان مشاهده، وجود ندارد. 7. ترویج ایده دیدار و توصیههای مختلف جهت ملاقات و مشاهده، عدم گرفتن نتیجه مناسب جوّ یأس و بدبینی و ناامیدی ایجاد میکند. 8. شیعیان وظیفه و تکلیفی برای دیدار امام غایب ندارند. بلکه مکلّف به صبر و بردباری در این دوران و انتظار مثبت و سازنده هستیم. دو. دلایل موافقان دیدار بر اساس این دیدگاه، ملاقات و مشاهده حضرت مهدی(عج) در عصر غیبت کبری امکانپذیر است و منعی در آن نیست. سید مرتضی میگوید: (ما قطع نداریم که دست کسی به امام نمیرسد و بشر نمیتواند او را ملاقات کند) و (... ممتنع نیست که امام برای برخی از دوستانش ظاهر گردد، کسانی که ترسی از آنان نیست) تنزیه الانبیاء، ص 182 و 184.. شیخ طوسی نیز تصریح میکند: (ما تجویز میکنیم که بسیاری از اولیا و قائلین به امامت او، به خدمتش رسیده و از او نفع میبرند) کلمات المحققین، ص 63.. از نظر سید بن طاووس نیز: (گرچه امام الان از جمیع شیعیان غایب است؛ ولی ممتنع نیست که جماعتی از آنان به ملاقات حضرت مشرّف شده، از گفتار و کردار ایشان استفاده کنند و از دیگران کتمان نمایند...) الطرائف، ص 185.. برای اثبات این دیدگاه، دلایلی چند اقامه شده که به بعضی از آنها اشاره میشود: 1. دلیل عقلی مردم همیشه به امام نیاز دارند و غیبت او از جامعه، به معنای عدم حضور نیست؛ پس او در بین مردم زندگی میکند و تا زمان ظهورش، در زمین است. نتیجه آنکه دیدن و رؤیت کسی که دارای زندگی طبیعی است و مثل سایر مردم، مسکن، خوراک، پوشاک و رفت و آمد دارد، هیچ گونه منع عقلی ندارد؛ زیرا کسی که به طور طبیعی در میان مردم زندگی میکند، از نظر عقل قابل دیدن است و مخفی بودن و ندیدن ایشان بر خلاف انتظار و خلاف قانون طبیعی است. 2. دلیل روایی امام صادق(ع) میفرماید: (لابُدّ لصاحب هذا الامر من غیبة و لابُدّ له فی غیبته من عزلة و نعم المنزل طیبة و ما بثلاثین من وحشة)؛ کافی، ج 1، ص 340؛ بحارالانوار، ح 52، ص 153.؛ (صاحب این امر، به ناگزیر غیبتی دارد و در دوران غیبت، از مردم کناره میگیرد و نیکو منزلی است (مدینه) طیبه و با سی تن، وحشتی نیست). این حدیث دلالت دارد که حضرت، بیشتر در مدینه و اطراف آن است و سی تن از موالی و خواص با او، همراهند که اگر یکی بمیرد، دیگری به جای او مینشیند بحارالانوار، ج 52، ص 158.. در روایتی آن حضرت، به یوسف(ع) تشبیه شده که از دیدهها پنهان و ناشناس بود و مردم او را میدیدند؛ ولی نمیشناختند: (اما سنّةُ من یوسف فالستر یجعل اللّه بینه و بین الخلق حجاباً یرونه و لا یعرِفونه)؛ کمال الدین، ج 2، ص 29؛ بحارالانوار، ج 51، ص 224.. امام رضا(ع) فرمود: (خضر از آب حیات نوشید و تا نفخ صور زنده است؛ نزد ما میآید، به ما سلام میکند صدایش را میشنویم؛ اما خودش را نمیبینیم... خداوند در دوره غیبت، به وسیله او غربت و تنهایی قائم ما را به انس و الفت بدل خواهد کرد) اثبات الهداة، ج 3، ص 490، ح 229.. این روایت و نیز آنچه در این زمینه نقل شده، گواه آن است که برخی از بزرگان و نخبگان از دوستانش، آن حضرت را زیارت کردهاند و در این هیچ تردیدی نیست علی سعادت پرور، ظهور نور (ترجمه الشموس المضیئه)، ص 115.. 3. دلیل عمومی (داستانها و حکایتهای دیدار) در کتابهای بسیاری، داستانها و اخبار گوناگونی نقل شده که امکان ارتباط با آن حضرت در غیبت کبری را نشان میدهد. بزرگانی چون قطبالدین راوندی در الخرائج، ابن طاووس، محدّث نوری در نجم الثاقب و... داستانهایی در این زمینه نقل کردهاند و... در کتابهای مختلفی از تشرّفات عدهای چون ابن قولویه، بحرالعلوم، مقدس اردبیلی و... سخن به میان آمده است. تعداد حکایات نقل شده مبنی بر دیدار آن حضرت در بیداری، از نظر کثرت متواتر است، به طوری که یقین پیدا میکنیم که فی الجمله دیدارها و ملاقاتهایی با آن حضرت بوده است... محمد صدر، تاریخ غیبت کبری، ص 121. و چون از افراد صادق و با ایمان نقل شده، قابل اعتماد است. محدّث نوری میگوید: (ما روشن کردیم جواز دیدن حضرت را در غیبت کبری، به طور مستوفی در رسالههای جنّة المأوی و نجم الثاقب (و) شواهدی بر این مطلب ذکر کردیم که تردید باقی نماند و از سیّد مرتضی و شیخ الطائفه و ابن طاووس تصریح بر این مطلب را آوردیم و برای آنچه درباره تکذیب مدعیان رؤیت آمده، تأویلاتی ارائه کردیم) مستدرک الوسائل، ج 3، ص 519.. آخوند خراسانی (صاحب کفایه) در تأیید این دیدگاه میفرماید: (در زمان غیبت، عادتاً دیدار ممکن نیست؛ گرچه احتمال تشرّف برخی از افراد صالح و اوحدی به خدمتش داده میشود و احیاناً او را نیز میشناسند) کفایة الاصول، ج 2، ص 291.. محقّق نائینی نیز میگوید: (اما در زمان غیبت، عادتاً رؤیت حضرت ممکن نیست. آری، گاهی در زمان غیبت برای اوحدی از افراد صالح، تشرّف به خدمت حضرت و گرفتن حکم از ایشان، امکانپذیر است) فرائد الاصول، ح 2، بحث اجماع.. این دیدارهای محدود و استثنایی و با پنهان زیستی و غیبت امام زمان(عج)، منافاتی ندارد و چون از طرف خود آن حضرت و با اراده او صورت میگیرد، خطری را برای ایشان به وجود نمیآورد. وظیفه ما نیز تلاش جهت برقراری ارتباط روحی و معنوی با حضرت و عمل به خواستهها و دستورات او است. به یقین اگر ما از گناهان دوری و به تکالیف دینی خود عمل کنیم، مورد توجّه و عنایت آن حضرت بوده، از دعاها و تفضّلات ایشان بهرهمند خواهیم شد. حتّی در زمان امام عسکری(ع) و عصر غیبت صغری - که دیدار و مشاهده امام منعی نداشت و هنوز در پرده غیبت کامل قرار نگرفته بودند - تنها عده معدودی از صالحان و پرهیزگاران میتوانستند او را زیارت کنند. وقتی که امام حسن عسکری(ع)، فرزند پنج ساله خود را به وکیلش احمد بن اسحاق قمی نشان داد؛ به او فرمود: (یا احمد بن اسحاق! لولا کرامتک علی الله و علی حُججه لا عَرَضتُ علیک ابنی هذا)؛ بحارالانوار، ج 52، ص 23، ح 16.؛ (ای احمد بن اسحاق! اگر منزلت و کرامت تو در نزد خدا و حجّتهای او نبود، این فرزندم را به تو نشان نمیدادم). از طرفی باید توجّه کنیم که بیشتر داستانها و حکایات نقل شده در مورد دیدار و مشاهده، نمیتواند صحیح باشد و نباید به همه آنها ترتیب اثر بدهیم. اشخاص مدعی مشاهده و دیدار - اگر مؤمن و صالح باشند - ممکن است در خواب او را زیارت کرده و یا با یکی از ملازمان و مأموران آن حضرت ملاقات کرده باشند. حتّی احتمال دارد دیدارهای بسیاری روی داده باشد که کسی از آنها آگاه نشده و به کسی هم نقل نشده است (چنان که بزرگانی چون مقدّس اردبیلی و بحرالعلوم و... خود ادعایی در این زمینه نداشتند و تنها شاگردان و خواصّ آنها پی به موضوع برده و آن گاه با اصرار و الحاح، موضوع را از زبان ایشان شنیدهاند). به هر حال باید نقل این گونه داستانها و حکایات، محدود و گزینشی باشد و از گسترش دامنه آنها جلوگیری گردد. 4. دلیل اصولی (اجماع) از دیگر شواهدی که بر امکان ارتباط در عصر غیبت ذکر کردهاند، (اجماع) است؛ یعنی، عالمی، سخنی از حضرت مهدی(عج) شنیده و آن را به جهت اینکه تکذیب نشود در قالب اجماع بیان میکند. این اجماع، تشرّفی بوده و نشانگر ارتباط عدهای از علما با امام زمان(عج) است. محقّق تستری در کشفالقناع میگوید: (برخی از بزرگان و حاملان اسرار ائمهعلیهم السلام، مسائلی را از امام عصر(عج) دریافت کردهاند و چون امکان اعلان آن نبوده، با عنوان اجماع از نظر امام زمان(عج) یاد میکنند) کشف القناع، ص 230.. 5. دعاها و اذکار نقل بعضی از دعاها و اذکار منسوب به حضرت مهدی(عج) در عصر غیبت کبری، دلیل دیگری بر امکان دیدار و مشاهده آن حضرت است؛ زیرا این ادعیه و آثار، از راه تشرّف و ملاقات با حضرت قابل انتقال و نقل است و نقلکنندگان آن نیز مشخّص و شناخته شده میباشند (چون ابن طاووس و...). از طرفی دعاها و اذکاری نیز در کتابها مبنی بر راههای دیدار و ملاقات امام(ع) نقل شده که مؤیّد این معنا است؛ چنان که در دعای عهد میگوییم: (اللّهم ارنی الطلعةَ الرشیدة والغَرّة الحمیدة واکحل ناظری بنظرةِ منّی الیه). ملاقات با حضرت مهدی(عج) و بیان حکایات آن، دارای آثار و فواید فراوانی است و تأثیر به سزایی در اثبات غیبت و طول عمر آن حضرت دارد. این مسئله موجب تقویت ایمان و باور افراد و ترویج فرهنگ و اندیشه مهدویت میشود. سه. امکان دیدار به صورت محدود مستندات و دلایل هر دو دیدگاه قابل نقد و خدشه است و نمیتوان به طور کامل آنها را پذیرفت یا رد کرد. مهمترین دلیل مخالفان دیدار، توقیع شریف امام زمان(عج) است که از نظر سندی و دلالی قابل بحث و تفسیر است. بر اساس روایات مختلف هر چند آن حضرت در میان مردم حضور دارد و حتّی در مراسمحج شرکت میکند؛ اما شناختهنمیشود و این مسئله قید ندارد و مطلق است. از نظر موافقان دیدار، روایاتی هست که بر اساس آنها عدهای از خاصّان به حضور امام(ع) میرسند. به نظر میرسد این افراد، عدهای از خواصّ و اولیاء اللَّه هستند که از مردم منفک شده و به امام زمان(عج) پیوستهاند و در هیچ حالی خود را معرّفی نمیکنند. امکان ارتباط و دیدار نیز فقط برای اینان وجود دارد برای مطالعه این نقدها ر.ک: چشم به راه مهدی، ص 78 - 104.. با بررسی این آرا و نقدها، به روشنی ثابت میشود که اصل کلی در زمان غیبت کبری، بر عدم دیدن و ارتباط با آن حضرت استوار است و ما هیچ تکلیف و یا دستوری مبنی بر تقاضای دیدار و رؤیت نداریم و هیچ دلیلی نیز وجود ندارد که ما سعی کنیم با دعا، چله نشینی، ذکر و اوراد و... حتماً به محضر آن امام همام مشرّف شویم. حتّی به جهت سوء استفادههای فراوانی که از این امر شده، باید به شدّت از آن دوری کنیم و تنها به فکر ارتباط روحی و قلبی با امام زمان(عج) باشیم. البته به یقین بزرگانی چون بحرالعلوم، ابن طاووس، مقدّس اردبیلی و... به محضر آن حضرت مشرّف شده و او را زیارت کردهاند؛ اگرچه خود، ادعایی در این زمینه نداشتهاند؛ ولی این دیدارها را تأیید کردهاند. همچنین آن حضرت نیز در موارد ضروری و نیاز، به یاری گرفتاران و محتاجان شتافته و به دستگیری از آنها پرداخته است. از این رو میتوانیم بگوییم که امکان دیدار و مشاهده حضرت در عصر غیبت کبری، به صورت خیلی محدود و یا بر اثر ضرورت وجود دارد و این توفیق و سعادت بزرگی است که شامل عدهای خاص و اندک میشود. لذا مفاد حدیثی که در نفی مشاهده است؛ به معنای نفی ادعای ملاقات و مشاهده به طور پیوسته و دائمی قبل از ظهور است و یا نفی ادعای ظهور . ر.ک: مهدویت (پس از ظهور )،رحیم کارگر ،نشر معارف از طرف دیگر یکی از سنت های مستمر الهی موضوعی است که از آن تحت عنوان (امدادهای غیبی) یاد می شود، به عبارت دیگر از آیات قرآنی چنین برمیآید که سنت الهی، بر یاری کردن مؤمنان و کسانی است که خالصانه در راه خداوند تلاش میکنند؛ چنان که میفرماید: (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ)؛ محمد (47)، آیه 7. ؛ (ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر خداوند را یاری کنید، خداوند نیز شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میگرداند). این سنّت، نه در آخرت که در همین زندگانی دنیوی جریان دارد: (إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا)؛ غافر (40)، آیه 51.؛ (ما فرستادگان خود و کسانی را که ایمان آوردهاند، در زندگانی دنیا حتماً یاری میکنیم). جنگ بدر، مصداق محک زدن این وعدههای الهی بود؛ چرا که گروهی اندک، تنها به انگیزه یاری دین خدا و مقابله با مشرکان - با کمترین تجهیزات و فقط با پشتوانه ایمان خود راهی صحنه نبرد شدند و خداوند نیز با نزول امدادهای غیبی خود، آنان را یاری و پیروزشان کرد. این امدادها به حدی بود که در جنگهای بعدی با این وسعت، کمتر شاهد آن میباشیم و از این رو شاید بتوان گفت که: نزول آنها تابعی از کیفیت انگیزهو نیز چگونگی توکّل مؤمنان بر خداوند باشد. قرآن درباره وظایف مؤمنان میفرماید: (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ)؛ انفال (8)، آیه 60. ؛ (در مقابل مشرکان هر آنچه میتوانید نیرو و ساز و برگ تهیه کنید). با این حال باید تکیه گاه اصلی خود را ذات اقدس الهی قرار دهند و هرگاه توکّل آنان تنها بر این نیروهای مادّی باشد، به همان مقدار یاری خداوند را از دست داده و به وادی شکست نزدیک خواهند شد؛ همانطور که در جنگ حنین - که نیروهای آنان زیادتر از سپاه دشمن بود چنین شد و اگر یاری خاص خداوند در آن بحبوحه نبود، مسلمانان متّکی به سلاح و غیر متوکّل به خداوند، دچار شکست قطعی میشدند. توبه (9)، آیه 25 و 26؛ این سنت، همانگونه که از آیات بر می آید و مفسران نیز بدان اشاره داشته اند صرفا به جنگ بدر و یا زمان پیامبر اختصاص نداشت بلکه سنت مستمره ای می باشد که پیام آن برای طول تاریخ می باشد تا مومنین حقیقی همواره این آمادگی را داشته باشند که اگر دین خدا را یاری رسانند خداوند نیز آن ها را با امدادهای غیبی یاری رساند، از جانب سوم انقلاب اسلامی ایران انقلابی دینی است که در راستای حاکمیت اسلام صورت گرفته و نظام اسلامی نیز نظامی در جهت تحقق حاکمیت مشروع امام زمان عج در دوران غیبت کبرا به دست ولی فقیه، برپا شده است و به همین دلیل قطعا این نظام مورد توجه امام زمان عج بوده و با توجه به پایداری هایی که ملت ایران به ویژه در مقطع دفاع مقدس داشته اند مشمول نصرت الهی نیز بوده است و به همین دلیل بود که در این جنگ علیرغم اینکه اکثریت کشورهای دنیا اعم از شرق و غرب بر علیه ایران بود، چندین کشور مستقیما وارد جنگ بر علیه ملت ایران شده بودند، قدرتهای جهانی رژیم بعث صدام را به انواع سلاح ها مجهز کرده و در مقابل جمهوری اسلامی ایران را به صورت کامل تحریم کرده بودند، در نهایت باز هم ملت ایران به پیروزی رسید و پس از دویست سال که درهر تهاجم خارجی بخشی از کشور به تاراج بیگانه می رفت برای نخستین بار کشور پس از هشت سال جنگ، اجازه نداد حتی یک وجب از خاکش در دست متجاوز باقی بماند که چنین مساله ای با محاسبات مادی هرگز درست در نمی آید، با این وجود ادعاهایی از قبیل مشاهده امام زمان در فلان عملیات و فلان زمان و مکان، باید مورد بررسی قرار گیرد تا با توجه به مطالب پیش گفته در زمینه امکان رویت، درستی هر ادعایی سنجیده شود، هر چند این نکته مهم را نیز باید متذکر شد که مساله و ادعای رویت امام زمان، هرگز مساله ای نبود که به صورت عمومی در میان رزمندگان جبهه ها مطرح باشد و حتی اگر در این راستا کسانی توفیق تشرف و رویت حاصل می کردند هرگز آن را علنی نمی کردند تا اینکه نسبت به این موضوع حساسیتی به وجود آید و به نظر می رسد برجسته کردن این موضوع عمدتا توسط مخالفان می باشد که تلاش می کنند تا با ساخت داستان هایی دروغین همچون ظاهر شدن افرادی با لباس های خاص جهت فریب رزمندگان و امثال اینها، مساله رویت امام زمان و نصرت الهی و امثال اینها را لوث نمایند، و گرنه رزمندگان حقیقی اسلام هرگز چنین مسائلی را مطرح نمی کردند و اجازه لوث کردن موضوع را نمی دادند.
- [سایر] آنچه که درباره دیدار برخی افراد با امام زمان (عج) نقل شده، چقدر واقعیت دارد؟
- [سایر] آیا حضرت مهدی علیه السلام در زمان غیبت با افراد خاصّی رابطه دارند؟
- [سایر] آیا حضرت مهدی (عج) در زمان غیبت با افراد خاصّی رابطه دارد؟ این افراد چگونه به این درجه رسیده اند؟
- [سایر] آیا امام زمان ( عج ) برای جنگ خود ، به افراد زبده و ورزیده ی رزمی نیاز دارد یا نه ؟
- [سایر] سلام می خواستم درباره این حدیث " هر کس امام عصر خود را نشناسد و از دنیا برود کافر از دنیا رفته است "توضیحاتی به من بدهید یعنی من چگونه باید امام عصر خود را بشناسم منظور از شناختن چیست؟ ممنون
- [سایر] سلام علیکم آیا امام زمان ازدواج کرده اند؟ آیا فرزند هم دارند؟ این موضوع در کجا نقل شده است؟ (سند) یا علی مدد
- [سایر] سلام در جواب کسی که می گوید در زمان غیبت امام عصر (عج) فقیه ولایت ندارد چه باید بگوییم؟ ایا باید به ایه یا حدیث خاصی استناد کرد؟لطفا ادرس بدهید.
- [سایر] سلام علیکم چرا نام امام دوازدهم به صراحت بیان نمی شود وگفته می شود هم نام پیامبر یا به صورت م ح م د نوشته می شود؟ کدام کنیه یا لقب از امام دوازدهم که بیان می شود باید ایستاد وآیا در این مورد دستور خاصی داریم؟
- [سایر] در مورد امام زمان سلام الله علیها حدیث و روایتی در میزان الحکمه وارد شده است که بیان می دارد: بعضی از مردم که به پرستش ماه و ستارگان مشغول هستند به صف افرادی که با امام هستند می پیوندند و بعضی از افرادی که ادعای طرفداری امام زمان (عج) را می کنند او را ترک می کنند. لطفا در خصوص این حدیث توضیح بفرمائید و این که چه کسی این مطلب را ارجاع داده است؟ و در مورد چه کسانی است؟
- [سایر] سلام. خسته نباشید. بعضیها میگویند ما تا خود امام زمان و معجزههای او را نبینیم به خدا و به دین اسلام ایمان نمیآوریم! چگونه میتوان جواب این دسته افراد را داد؟