می خواستم بدونم چرا اهل سنت نماز سنت می خونن؟ نماز سنت در برابر نماز فریضه بر نمازهای مستحبی اطلاق میشود که رسول خدا (ص) آنها را افزون بر نمازهای واجب می خواندند و بر آنها مواظبت و مداومت میکردند تا بدین وسیله به خدای سبحان تقرب جویند و بیشتر اطلاق آن بر نمازهای مستحبی شبانه روزی است که 34رکعت است هشت رکعت مربوط به نماز ظهر و هشت رکعت مربوط به نماز عصر که قبل از نماز ظهر وعصر خوانده می شوند چهار رکعت مربوط به مغرب که پس از آن خوانده میشود دو رکعت نشسته پس از نماز عشا که یک رکعت محسوب می شود و یازده رکعت نماز شب که قبل از نماز صبح خوانده میشود و دو رکعت نیز نافله نماز صبح که قبل از آن خوانده می شود در روز جمعه نیز چهار رکعت به نوافل ظهر افزوده می شود .اهل سنت نماز تراویح می خوانند که عبارت است از: نمازهایی که مسلمانان سنی در شبهای ماه رمضان به جماعت میخوانند. این نماز پس از نماز عشاء خوانده میشود. در بین اهل سنت رسم است که هر شب یک جزء قرآن را در این نمازها تلاوت کنند تا در پایان ماه رمضان، قرآن ختم شود.نماز تراویح بیست رکعت است اما پس از هر دو رکعت سلام داده میشود، که پس از هر چهار رکعت استراحت (ترویحه) انجام میشود و از این رو آنرا نماز تراویح مینامند. ترویحه، وقفه کوتاهی است که از آن برای خواندن دعا یا اذکار استفاده می شود. به اعتقاد شیعه نماز تراویح بدعت است.علت بدعت بودن آن بدین خاطر است که تا زمان عمر بن خطاب اصلا چیزی به این نام وجود نداشت و عمر برای اولین بار آن را ابداع کرد لذا این عمل چون درزمان پیامبر اکرم(ص) نبود بدعتی شد از جانب عمر برای اهل سنت. در بسیاری از منابع اهل سنت این موضوع که عمر بن خطاب بنیانگذار تراویح جماعت است اشاره شده است: صحیح بخاری جلد 38 کتاب 22 حدیث شماره 227 ابن سعد، کتاب الطبقات ج 3 ص 281 سیوطی، تاریخ الخلفا ص 137 العینی، عمده القاری شرح صحیح بخاری ج2 ص 125بخاری از ابو هریره آورده که پس از مرگ پیامبر، مردم همچنان نوافیل (نافلهها) را فردی (غیر جماعت) میخواندند و این سنت در زمان ابوبکر و نخستین سالهای زمامداری عمر برپا بود. شبی از شبهای رمضان، عمر وارد مسجد شد و مردم را مجزا یا در گروههای کوچک در حال نماز دید. عمر گفت به نظر من بهتر است اینان را تحت امامت یک قاری جمع کنم. او سپس مردم را تحت امامت ابی بن کعب جمع کرد. شب بعد عمر به مسجد آمد و دید مردم به امامت لبی بن کعب نماز میخوانند و گفت: چه بدعت خوبی است!!!.( صحیح بخاری جلد 8 کتاب 73 حدیث شماره 134) همچنین قسطلانی و نووی در جای دیگر آوردهاند: (تراویح بدعت نامیده شد زیرا نه در زمان رسولالله و نه در زمان صدیق (منظور ابوبکر) به جماعت برپا نشد، و نه در سر شب و با این شمار نمازگزار)( نووی، شرح صحیح مسلم ج 6 ص 287)) قسطلانی، شرح صحیح بخاری ج 5 ص 4)
می خواستم بدونم چرا اهل سنت نماز سنت می خونن؟
نماز سنت در برابر نماز فریضه بر نمازهای مستحبی اطلاق میشود که رسول خدا (ص) آنها را افزون بر نمازهای واجب می خواندند و بر آنها مواظبت و مداومت میکردند تا بدین وسیله به خدای سبحان تقرب جویند و بیشتر اطلاق آن بر نمازهای مستحبی شبانه روزی است که 34رکعت است هشت رکعت مربوط به نماز ظهر و هشت رکعت مربوط به نماز عصر که قبل از نماز ظهر وعصر خوانده می شوند چهار رکعت مربوط به مغرب که پس از آن خوانده میشود دو رکعت نشسته پس از نماز عشا که یک رکعت محسوب می شود و یازده رکعت نماز شب که قبل از نماز صبح خوانده میشود و دو رکعت نیز نافله نماز صبح که قبل از آن خوانده می شود در روز جمعه نیز چهار رکعت به نوافل ظهر افزوده می شود .اهل سنت نماز تراویح می خوانند که عبارت است از: نمازهایی که مسلمانان سنی در شبهای ماه رمضان به جماعت میخوانند. این نماز پس از نماز عشاء خوانده میشود. در بین اهل سنت رسم است که هر شب یک جزء قرآن را در این نمازها تلاوت کنند تا در پایان ماه رمضان، قرآن ختم شود.نماز تراویح بیست رکعت است اما پس از هر دو رکعت سلام داده میشود، که پس از هر چهار رکعت استراحت (ترویحه) انجام میشود و از این رو آنرا نماز تراویح مینامند. ترویحه، وقفه کوتاهی است که از آن برای خواندن دعا یا اذکار استفاده می شود. به اعتقاد شیعه نماز تراویح بدعت است.علت بدعت بودن آن بدین خاطر است که تا زمان عمر بن خطاب اصلا چیزی به این نام وجود نداشت و عمر برای اولین بار آن را ابداع کرد لذا این عمل چون درزمان پیامبر اکرم(ص) نبود بدعتی شد از جانب عمر برای اهل سنت. در بسیاری از منابع اهل سنت این موضوع که عمر بن خطاب بنیانگذار تراویح جماعت است اشاره شده است: صحیح بخاری جلد 38 کتاب 22 حدیث شماره 227 ابن سعد، کتاب الطبقات ج 3 ص 281 سیوطی، تاریخ الخلفا ص 137 العینی، عمده القاری شرح صحیح بخاری ج2 ص 125بخاری از ابو هریره آورده که پس از مرگ پیامبر، مردم همچنان نوافیل (نافلهها) را فردی (غیر جماعت) میخواندند و این سنت در زمان ابوبکر و نخستین سالهای زمامداری عمر برپا بود. شبی از شبهای رمضان، عمر وارد مسجد شد و مردم را مجزا یا در گروههای کوچک در حال نماز دید. عمر گفت به نظر من بهتر است اینان را تحت امامت یک قاری جمع کنم. او سپس مردم را تحت امامت ابی بن کعب جمع کرد. شب بعد عمر به مسجد آمد و دید مردم به امامت لبی بن کعب نماز میخوانند و گفت: چه بدعت خوبی است!!!.( صحیح بخاری جلد 8 کتاب 73 حدیث شماره 134) همچنین قسطلانی و نووی در جای دیگر آوردهاند: (تراویح بدعت نامیده شد زیرا نه در زمان رسولالله و نه در زمان صدیق (منظور ابوبکر) به جماعت برپا نشد، و نه در سر شب و با این شمار نمازگزار)( نووی، شرح صحیح مسلم ج 6 ص 287)) قسطلانی، شرح صحیح بخاری ج 5 ص 4)
- [آیت الله اردبیلی] آیا در صورت نبودن روحانی شیعی، عالم سُنّی میتواند نماز میّت شیعه را بخواند و با نبودن عالم سُنّی، آیا عالم شیعی میتواند بر میّت سُنّی نماز بخواند یا خیر؟
- [سایر] اهل تسنن میگویند اهل بیت سنی هستند؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا نماز جماعت پشت سر اهل سنت جایز است؟
- [سایر] چرا اهل سنت دست بسته نماز میخوانند؟
- [سایر] خواستم بدانم که: چه فرقی و چه شباهتهایی بین سنی ناصبی و سنی وهابی و سنی سلفی وجود دارد؟
- [سایر] چرا اهل سنت دست بسته نماز می خوانند؟ آیا نمازی که شیعیان می خوانند درست است یا نماز دست بسته اهل سنت؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] کدام یک از موارد زیر صحیح است؟ الف) شهادت اهل سنّت علیه اهل تشیّع در دعاوی مالی یا کیفری (چنان چه خواهان سنّی مذهب، و خوانده شیعه باشد). ب) شهادت اهل سنّت علیه اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو سنی باشند.) ج) شهادت اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو شیعه باشند; لیکن شهودشان سنّی باشد.) د) شهادت اهل سنّت به نفع اهل تشیّع (چنانچه خواهان شیعه، و خوانده سنّی مذهب باشد.) ه) شهادت اهل کتاب له یا علیه مسلمانان.
- [سایر] سلام.میخواستم بدونم چطور شد که مناطق شمال ایران با اینکه اکثرا سنی بودن شیعه شدن ؟ اصلا مذهب شیعه توسط چه کسی در ایران رواج یافت ؟
- [سایر] سلام میخواستم تفسیر آیه ای که درباره وضو گرفتن در ناحیه دست(وغسلوا ...الی مرافغ)و استدلالات شیعه و سنی رو بدونم با آدرس آیه با تشکر
- [سایر] میخواستم بدونم بهترین تفاوت سنی برای ازدواج چقدر است آیا8 سال خیلی زیاده آیا ممکنه باعث اختلاف بشه ؟ لطفا راهنمایی کنید ممنونم
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه چیزی که پیدا کرده؛ نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند؛ اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است؛ در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد؛ باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحبّ است در شوهر دادن دختری که بالغه است (یعنی مکلّف شده) و به سنی رسیده که حیض دیدن وی متعارف است، عجله کنند، از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
- [آیت الله بروجردی] در جایی که عدّهای مشغول نماز جماعتند، یا نماز آنان تازه تمام شده و صفها به هم نخورده است، اگر انسان بخواهد فُرادی، یا با جماعت دیگری که بر پا میشود نماز بخواند با شش شرط اذان و اقامه از او ساقط میشود:اوّل:آن که نماز جماعت در مسجد باشد و اگر در مسجد نباشد ساقط شدن اذان و اقامه اشکال دارد.دوم:آن که برای آن نماز اذان و اقامه گفته باشند.سوم:آن که نماز جماعت باطل نباشد.چهارم:آن که نماز او و نماز جماعت در یک مکان باشد، پس اگر نماز جماعت داخل مسجد باشد و او بخواهد در بام مسجد نماز بخواند، مستحب است اذان و اقامه بگوید.پنجم:آن که نماز او و نماز جماعت هر دو ادا باشد.ششم:آن که وقت نماز او و نماز جماعت مشترک باشد، مثلاً هر دو نماز ظهر، یا هر دو نماز عصر بخوانند، یا نمازی که به جماعت خوانده میشود، نماز ظهر باشد و او نمازِ عصر بخواند، یا او نماز ظهر بخواند و نماز جماعت نماز عصر باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در جائی که عدّه ای مشغول نماز جماعتند یا نماز آنان تازه تمام شده و صفها بهم نخورده است اگر انسان بخواهد فرادی یا با جماعت دیگری که برپا می شود نماز بخواند با پنج شرط اذان و اقامه از او ساقط می شود: 1 برای نماز جماعت اوّل اذان و اقامه گفته باشند. 2 آن نماز جماعت باطل نباشد. 3 نماز او و نماز جماعت در یک مکان باشد پس اگر نماز جماعت داخل مسجد باشد و بخواهد در بام مسجد نماز بخواند مستحب است اذان و اقامه بگوید. 4 نماز او و نماز جماعت هردو اداء باشد. 5 وقت نماز او و نماز جماعت مشترک باشد مثلاً هردو نماز ظهر یا هردو نماز عصر بخوانند یا نمازی که به جماعت خوانده می شود نماز ظهر باشد و او نماز عصر بخواند یا او نماز ظهر بخواند و نماز جماعت نماز عصر باشد.
- [آیت الله مظاهری] دوازده چیز نماز را باطل میکند و آنها را مبطلات میگویند: اوّل آنکه در بین نماز یکی از شرطها یا اجزای آن از بین برود. دوّم از مبطلات آن است که در بین نماز عمداً یا سهواً یا از روی ناچاری کاری که وضو یا غسل را باطل میکند انجام دهد. سوّم از مبطلات آن است که دست بسته نماز بخواند آنگونه که اهل تسنن انجام میدهند ولی اگر از روی فراموشی یا تقیّه یا نه به قصد جزئیت بلکه برای خاراندن بدن باشد اشکال ندارد. چهارم از مبطلات آن است که بعد از حمد آمین بگوید آنگونه که اهل تسنن انجام میدهند ولی اگر از روی فراموشی یا تقیّه یا نه به قصد جزئیّت بلکه به قصد دعا بگوید اشکال ندارد. پنجم از مبطلات نماز آن است که عمداً یا سهواً پشت به قبله کند، یا به طرف راست یا چپ قبله برگردد بلکه اگر صورت را به تنهایی به طرف راست یا چپ قبله برگرداند نیز نماز باطل میشود ولی اگر بدن یا صورت را کمی برگرداند به طوری که از قبله خارج نشود، عمداً باشد یا سهواً، نماز باطل نمیشود. ششم از مبطلات نماز آن است که عمداً جمله یا کلمهای بگوید و از آن جمله یا کلمه قصد معنی کند گرچه معنی هم نداشته باشد.