اعتقاد یهودیان درباره ی منجی وپیامبران چیست؟ اعتقاد یهودیان درباره انبیا: یهودیان به نبوت معتقدند و در مورد آن بحث های کلامی گسترده ای دارند. همچنین برای نبوت معنای ویژه ای قائلند که پیشگویی است و پیامبران بزرگی همچون اشعیا، ارمیا، حزقیال و هوشع به عنوان نبی یعنی پیشگو شهرت دارند. پیامبران بسیاری در عهد عتیق مطرح شده اند. اشعیا، ارمیا، عاموس با بیانات شیوای خود به بنی اسرائیل هشدار می دادند و آنان را از عاقبت کارهای زشت و ناروایشان بر حذر می داشتند و متذکر می شدند که اسارت ذلت باری در پیش دارند. اما آنان به این گفتارها کمترین توجهی نمی کردند و از سوی دیگر به قتل و حبس و آزار پیامبران خود کمر می بستند (قرآن مجید از این امور بسیار سخن گفته است). هفده کتاب پایان عهد عتیق که کتاب های نبوت نام دارد، مشتمل بر این پیشگوییهاست. از 26 پیامبر مذکور در قرآن کریم 20 تن به اهل کتاب مربوط می شوند: آدم، نوح، ابراهیم، لوط، اسماعیل، اسحاق، یعقوب، یوسف، موسی، هارون، داوود، سلیمان، الیاس، الیسع، عزیر (عزرا)، ایوب، یونس، زکریا، یحیی و عیسی. از آن انبیا 6 تن به اهل کتاب ربطی ندارند: ادریس (مگر به نام اخنوخ در سفر پیدایش 24: 5)، شعیب (مگر به نام رعوئیل در سفر خروج 18:2 یا به نام یترون در سفر خروج 1:3)، ذوالکفل، هود، صالح و محمد. اعتقاد یهودیان درباره منجی: اندیشه انتظار مسیحا ماهیتا یهودی است. یهودیان به عنوان قومی دیندار و معتقد به اینکه جهان را موجودی خوب و کامل آفریده است، کمال را در آغاز آفرینش قرار می دادند و می گفتند نخستین انسان که مستقیما به دست خدا آفریده شده است، لزوما باید کامل و کامروا باشد. با این وصف، یهودیان بر خلاف اقوام گذشته گرا که به گذشته خویش می بالیدند و کمال شادکامی اجتماعی و ملی را در آن می دیدند، کامیابی و فضیلت را نه در دوران طلایی گذشته، بلکه در آینده و واپسین روز می جویند. این عبارت کتاب مقدس میان یهودیان رایج بود: (اگرچه ابتدایت صغیر بود، عاقبت تو بسیار رفیع می گردد) (ایوب 7:8 ). یهودیان پس از نخستین ویرانی شهر قدس، همواره در انتظار یک رهبر الهی فاتح بوده اند که اقتدار و شکوه قوم خدا را به عصر درخشان داوود و سلیمان برگرداند. شخصیت مورد انتظار ماشیح (مسح شده) خوانده می شد. شور و التهاب انتظار موعود در تاریخ پر نشیب و فراز یهودیت موج می زند. یهودیان در سراسر تاریخ محنت بار خود هرگونه خواری و شکنجه را به این امید بر خود هموار کرده اند که روزی مسیحا بیاید و آنان را از گرداب ذلت و درد و رنج رهاند و فرمانروای جهان گرداند. در سراسر تاریخ بنی اسرائیل کسانی به عنوان موعود یهود برخاستند و با گرد آوردن برخی افراد ساده لوح بر مشکلات آنان افزودند. در این میان حضرت عیسی بن مریم (ع) ظهور کرد و با داشتن شخصیتی بس والا و روحی الهی، دین بزرگی را بنیاد نهاد و گروه بی شماری را به ملکوت آسمان رهنمون شد، ولی بیشتر یهودیان او را رد کردند. در عصر ما نیز که یهودیان صهیونیست بر پای خاسته و با اشغال فلسطین، در صدد بر آمده اند حقارت همیشگی قوم یهود را بر افکنند، چیزی از تب و تاب انتظار موعود کاسته نشده است. منبع: آشنایی با ادیان بزرگ، حسین توفیقی.
اعتقاد یهودیان درباره ی منجی وپیامبران چیست؟
اعتقاد یهودیان درباره انبیا:
یهودیان به نبوت معتقدند و در مورد آن بحث های کلامی گسترده ای دارند. همچنین برای نبوت معنای ویژه ای قائلند که پیشگویی است و پیامبران بزرگی همچون اشعیا، ارمیا، حزقیال و هوشع به عنوان نبی یعنی پیشگو شهرت دارند. پیامبران بسیاری در عهد عتیق مطرح شده اند. اشعیا، ارمیا، عاموس با بیانات شیوای خود به بنی اسرائیل هشدار می دادند و آنان را از عاقبت کارهای زشت و ناروایشان بر حذر می داشتند و متذکر می شدند که اسارت ذلت باری در پیش دارند. اما آنان به این گفتارها کمترین توجهی نمی کردند و از سوی دیگر به قتل و حبس و آزار پیامبران خود کمر می بستند (قرآن مجید از این امور بسیار سخن گفته است). هفده کتاب پایان عهد عتیق که کتاب های نبوت نام دارد، مشتمل بر این پیشگوییهاست.
از 26 پیامبر مذکور در قرآن کریم 20 تن به اهل کتاب مربوط می شوند: آدم، نوح، ابراهیم، لوط، اسماعیل، اسحاق، یعقوب، یوسف، موسی، هارون، داوود، سلیمان، الیاس، الیسع، عزیر (عزرا)، ایوب، یونس، زکریا، یحیی و عیسی.
از آن انبیا 6 تن به اهل کتاب ربطی ندارند: ادریس (مگر به نام اخنوخ در سفر پیدایش 24: 5)، شعیب (مگر به نام رعوئیل در سفر خروج 18:2 یا به نام یترون در سفر خروج 1:3)، ذوالکفل، هود، صالح و محمد.
اعتقاد یهودیان درباره منجی:
اندیشه انتظار مسیحا ماهیتا یهودی است. یهودیان به عنوان قومی دیندار و معتقد به اینکه جهان را موجودی خوب و کامل آفریده است، کمال را در آغاز آفرینش قرار می دادند و می گفتند نخستین انسان که مستقیما به دست خدا آفریده شده است، لزوما باید کامل و کامروا باشد. با این وصف، یهودیان بر خلاف اقوام گذشته گرا که به گذشته خویش می بالیدند و کمال شادکامی اجتماعی و ملی را در آن می دیدند، کامیابی و فضیلت را نه در دوران طلایی گذشته، بلکه در آینده و واپسین روز می جویند. این عبارت کتاب مقدس میان یهودیان رایج بود: (اگرچه ابتدایت صغیر بود، عاقبت تو بسیار رفیع می گردد) (ایوب 7:8 ).
یهودیان پس از نخستین ویرانی شهر قدس، همواره در انتظار یک رهبر الهی فاتح بوده اند که اقتدار و شکوه قوم خدا را به عصر درخشان داوود و سلیمان برگرداند. شخصیت مورد انتظار ماشیح (مسح شده) خوانده می شد. شور و التهاب انتظار موعود در تاریخ پر نشیب و فراز یهودیت موج می زند. یهودیان در سراسر تاریخ محنت بار خود هرگونه خواری و شکنجه را به این امید بر خود هموار کرده اند که روزی مسیحا
بیاید و آنان را از گرداب ذلت و درد و رنج رهاند و فرمانروای جهان گرداند.
در سراسر تاریخ بنی اسرائیل کسانی به عنوان موعود یهود برخاستند و با گرد آوردن برخی افراد ساده لوح بر مشکلات آنان افزودند. در این میان حضرت عیسی بن مریم (ع) ظهور کرد و با داشتن شخصیتی بس والا و روحی الهی، دین بزرگی را بنیاد نهاد و گروه بی شماری را به ملکوت آسمان رهنمون شد، ولی بیشتر یهودیان او را رد کردند.
در عصر ما نیز که یهودیان صهیونیست بر پای خاسته و با اشغال فلسطین، در صدد بر آمده اند حقارت همیشگی قوم یهود را بر افکنند، چیزی از تب و تاب انتظار موعود کاسته نشده است.
منبع: آشنایی با ادیان بزرگ، حسین توفیقی.
- [سایر] اعتقاد به منجی در تسنن
- [سایر] آیا دین یهود و یهودیان، ظهور منجی آخرالزمان را قبول دارند؟
- [سایر] شبهه: اعتقاد به منجی و مهدویت، عقیدهای شرقی است
- [سایر] آیا اعتقاد به موعود و منجی اختصاص به مسلمانان دارد؟
- [سایر] آیا اهل سنت به ظهور منجی اعتقاد دارند؟
- [سایر] مقوله «مهدویت» و اعتقاد به منجی موعود در سایر ادیان الهی چگونه است؟
- [سایر] اعتقاد به موعود و منجی چه تأثیری بر زندگی ما دارد؟
- [سایر] اعتقاد به موعود و منجی چه تأثیری بر زندگی ما دارد؟
- [سایر] آیا اهل سنت اعتقادی به منجی و مهدویت دارند؟ تفاوتشان با اعتقاد شیعیان چیست؟
- [سایر] اعتقاد و باور یهودیان نسبت به رجعت حضرت عیسی و یا آمدن مسیح موعود چیست؟
- [آیت الله بهجت] اگر با اعتقاد به اینکه زن از خون حیض پاک است طلاقش دهد، بعد معلوم شود که موقع طلاق در حال حیض بوده، طلاق او باطل است و اگر با اعتقاد به اینکه در حال حیض است طلاقش دهد، بعد معلوم شود پاک بوده، طلاق او صحیح است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر به اعتقاد این که زن حایض است با او نزدیکی کند و بعد معلوم شود که حایض نبوده است کفاره ندارد
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر مرد به اعتقاد اینکه زن حائض است با او نزدیکی کند و بعدا معلوم شود که حائض نبوده است کفاره ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر چیزی را به اعتقاد این که راست است از قول خدا یا پیغمبر نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده ، روزه اش باطل نمی شود.
- [آیت الله بروجردی] اگر چیزی را به اعتقاد این که راست است از قول خدا یا پیغمبر نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمیشود.
- [آیت الله خوئی] اگر مرد به اعتقاد زن حائض است با او نزدیکی کند و بعداً معلوم شود که حائض نبوده است کفاره ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر چیزی را به اعتقاد این که راست است از قول خدا یا پیغمبر نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمیشود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر چیزی را با اعتقاد به این که راست است از قول خدا یا معصومان علیهمالسلام نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمیشود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر مرد به اعتقاد این که زن حائض است با او نزدیکی کند و بعداً معلوم شود که حائض نبوده است، کفاره ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر چیزی را به اعتقاد این که راست است از قول خدا یا پیغمبر یا امام نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمیشود.