قرآن نظر عیسی(ع) درباره توحیدرا چگونه ترسیم کرده است؟ بسیاری از آیات قرآن به این واقعیت اشاره می کند که عیسی (ع) خود را بنده ی خداوند می دانست، بر نفی الوهیت خود پای می فشرد و مردم را از پرستش خود باز می داشت و به پرستش خداوند ترغیب می کرد. (قالَ إِنِّی عَبْدُ اللّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیّاً)(1) (ناگهان عیسی زبان به سخن گشود و) گفت: (من بنده خدایم؛ او کتاب آسمانی به من داده؛ و مرا پیامبر قرار داده است. (إِنَّ اللّهَ هُوَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ)(2) به یقین خداوند پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستید. (وَ قالَ الْمَسیحُ یا بَنی إِسْرائیلَ اعْبُدُوا اللّهَ رَبِّی وَ رَبَّکُمْ إِنَّهُ مَنْ یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّةَ وَ مَأْواهُ النّارُ وَ ما لِلظّالِمینَ مِنْ أَنْصار)(3) مسیح گفت: (ای بنی اسرائیل! خداوند یگانه را، که پروردگار من و شماست، پرستش کنید؛ زیرا هر کس همتایی برای خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام کرده؛ و جایگاه او دوزخ است؛ و برای ستمکاران، هیچ یار و یاوری نیست.) (ما قُلْتُ لَهُمْ إِلاّ ما أَمَرْتَنی بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ رَبِّی وَ رَبَّکُمْ وَ کُنْتُ عَلَیْهِمْ شَهیداً ما دُمْتُ فیهِمْ فَلَمّا تَوَفَّیْتَنی کُنْتَ أَنْتَ الرَّقیبَ عَلَیْهِمْ وَ أَنْتَ عَلی کُلِّ شَیْء شَهیدٌ)(4) من، جز آنچه مرا به آن فرمان دادی، چیزی به آنها نگفتم؛ (به آنها گفتم:) خداوندی را بپرستید که پروردگار من و پروردگار شماست. و تا زمانی که در میان آنها بودم، گواه بر (اعمال) آنها بودم؛ ولی هنگامی که مرا از میانشان برگرفتی، تو خود مراقب آنها بودی؛ و تو بر هر چیز، گواهی. شاید بتوان از این آیه دریافت که زمزمه های الوهیت مسیح (ع) در زمان رسالت وی شنیده شده و عیسی (ع) خود به مقابله با آن پرداخته است. حدیثی از امام صادق (ع) هم بر این واقعیت گواه است: (به خدا قسم اگر عیسی (ع) در مقابل آنچه که نصارا درباره ی وی گفتند ساکت نشسته بود، بر خداوند سزاوار بود که بینایی و شنوایی او را بگیرد.)(5) چنین حقیقتی را انجیل برنابا به گونه ای رساتر بازگفته است. بنابر توضیح برنابا، اعتقاد به الوهیت مسیح (ع) در افکار یونانی و رومی که سربازان روم به فلسطین آورده بودند بیشتر مشاهده می شد: (پس همین که او را شناختند بنا کردند به فریاد زدن: مرحبا به تو ای خدای ما و بنا کردند به سجده نمودن به او چنانچه به خدا سجده می کنند. پس یسوع آهی کشیده فرمود: از من دور شوید ای دیوانگان زیرا که من می ترسم از اینکه زمین دهان باز کند و مرا با شما برای کلام ممقوت شما فرو ببرد. از این رو مردم ترسیدند و مشغول گریه شدند. آن وقت یسوع دست بلند نموده اشاره به سکوت فرمود و فرمود: به درستی که شما هر آینه گمراه شدید گمراهی بزرگی ای اسرائیلیان. چه شما مرا خدای خود خواندید و حال آن که من انسانی هستم و همانا من می ترسم که از این رو خدا به شهر مقدس وبای سختی فرو آورده آن را تسلیم کند برای بندگی نمودن به اجانب. بر شیطانی که شما را به این اغوا نمود هزار لعنت باد و چون یسوع آه این بفرمود به هر دو دست خود لطمه به روی خود زد. پس در عقب آن گریه ی سختی به ظهور رسید به اندازه ای که کسی نشیند آنچه را یسوع فرمود ... پس والی و هیرودیس گفتند: ای آقا همانا محال است که بشری بکند آنچه را که تو می کنی، پس از این رو نمی فهمیم آنچه را که تو می گویی. یسوع در جواب فرمود: همانا آنچه را می گویی راست است. به درستی که خدا بر صلاح انسان عمل می نماید چنانچه شیطان بر شر عمل می کند، زیرا که انسان بمنزله ی دکان است که به رضای خود در آن درآید مشغول می شود و در آن می فروشد و لکن تو ای والی و تو ای پادشاه به من بگوئید چون شما از شریعت ما بیگانه هستید این را می گویید زیرا که اگر شما عهد و میثاق خدای ما را خوانده بودید هر آینه دیده بودید که موسی (ع) دریا را به عصای خود خون گردانید و غبار را کِیک (کَک) و نَم را تندباد و روشنی را تاریکی گردنید. غوک ها و موش ها را بر مصر فرستاد. پس زمین را پوشانیدند و فرزندان نخستین را کشت و دریا را شکافت و در آن فرعون را غرق نمود و من هیچیک از اینها را نکرده ام و همه معترفند به اینکه موسی (ع) اکنون مردی است که مرده. یسوع آفتاب را متوقف کرد و اردن را شکافت و این دو از آنهایی است که تا کنون نکرده ام و همه اعتراف دارند به اینکه یسوع اکنون مردی است مرده و ایلیا آتش را از آسمان آشکارا فرود آورد و باران را نازل کرد و این دو از اسباب هایی است که نکرده ام و همه اعتراف دارند که همانا ایلیا بشر است.)(6) (1) . مریم: 30. (2) . زخرف: 64. (3) . مائده: 72. (4) . مائده: 117. (5) . محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 25، ص 293. (6) . برنابا، فصل 92 تا 95، ص 214 تا 218.
قرآن نظر عیسی(ع) درباره توحیدرا چگونه ترسیم کرده است؟
قرآن نظر عیسی(ع) درباره توحیدرا چگونه ترسیم کرده است؟
بسیاری از آیات قرآن به این واقعیت اشاره می کند که عیسی (ع) خود را بنده ی خداوند می دانست، بر نفی الوهیت خود پای می فشرد و مردم را از پرستش خود باز می داشت و به پرستش خداوند ترغیب می کرد.
(قالَ إِنِّی عَبْدُ اللّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیّاً)(1)
(ناگهان عیسی زبان به سخن گشود و) گفت: (من بنده خدایم؛ او کتاب آسمانی به من داده؛ و مرا پیامبر قرار داده است.
(إِنَّ اللّهَ هُوَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ)(2)
به یقین خداوند پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستید.
(وَ قالَ الْمَسیحُ یا بَنی إِسْرائیلَ اعْبُدُوا اللّهَ رَبِّی وَ رَبَّکُمْ إِنَّهُ مَنْ یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّةَ وَ مَأْواهُ النّارُ وَ ما لِلظّالِمینَ مِنْ أَنْصار)(3)
مسیح گفت: (ای بنی اسرائیل! خداوند یگانه را، که پروردگار من و شماست، پرستش کنید؛ زیرا هر کس همتایی برای خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام کرده؛ و جایگاه او دوزخ است؛ و برای ستمکاران، هیچ یار و یاوری نیست.)
(ما قُلْتُ لَهُمْ إِلاّ ما أَمَرْتَنی بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ رَبِّی وَ رَبَّکُمْ وَ کُنْتُ عَلَیْهِمْ شَهیداً ما دُمْتُ فیهِمْ فَلَمّا تَوَفَّیْتَنی کُنْتَ أَنْتَ الرَّقیبَ عَلَیْهِمْ وَ أَنْتَ عَلی کُلِّ شَیْء شَهیدٌ)(4)
من، جز آنچه مرا به آن فرمان دادی، چیزی به آنها نگفتم؛ (به آنها گفتم:) خداوندی را بپرستید که پروردگار من و پروردگار شماست. و تا زمانی که در میان آنها بودم، گواه بر (اعمال) آنها بودم؛ ولی هنگامی که مرا از میانشان برگرفتی، تو خود مراقب آنها بودی؛ و تو بر هر چیز، گواهی.
شاید بتوان از این آیه دریافت که زمزمه های الوهیت مسیح (ع) در زمان رسالت وی شنیده شده و عیسی (ع) خود به مقابله با آن پرداخته است. حدیثی از امام صادق (ع) هم بر این واقعیت گواه است: (به خدا قسم اگر عیسی (ع) در مقابل آنچه که نصارا درباره ی وی گفتند ساکت نشسته بود، بر خداوند سزاوار بود که بینایی و شنوایی او را بگیرد.)(5)
چنین حقیقتی را انجیل برنابا به گونه ای رساتر بازگفته است. بنابر توضیح برنابا، اعتقاد به الوهیت مسیح (ع) در افکار یونانی و رومی که سربازان روم به فلسطین آورده بودند بیشتر مشاهده می شد:
(پس همین که او را شناختند بنا کردند به فریاد زدن: مرحبا به تو ای خدای ما و بنا کردند به سجده نمودن به او چنانچه به خدا سجده می کنند. پس یسوع آهی کشیده فرمود: از من دور شوید ای دیوانگان زیرا که من می ترسم از اینکه زمین دهان باز کند و مرا با شما برای کلام ممقوت شما فرو ببرد. از این رو مردم ترسیدند و مشغول گریه شدند. آن وقت یسوع دست بلند نموده اشاره به سکوت فرمود و فرمود: به درستی که شما هر آینه گمراه شدید گمراهی بزرگی ای اسرائیلیان. چه شما مرا خدای خود خواندید و حال آن که من انسانی هستم و همانا من می ترسم که از این رو خدا به شهر مقدس وبای سختی فرو آورده آن را تسلیم کند برای بندگی نمودن به اجانب. بر شیطانی که شما را به این اغوا نمود هزار لعنت باد و چون یسوع آه این بفرمود به هر دو دست خود لطمه به روی خود زد. پس در عقب آن گریه ی سختی به ظهور رسید به اندازه ای که کسی نشیند آنچه را یسوع فرمود ... پس والی و هیرودیس گفتند: ای آقا همانا محال است که بشری بکند آنچه را که تو می کنی، پس از این رو نمی فهمیم آنچه را که تو می گویی. یسوع در جواب فرمود: همانا آنچه را می گویی راست است. به درستی که خدا بر صلاح انسان عمل می نماید چنانچه شیطان بر شر عمل می کند، زیرا که انسان بمنزله ی دکان است که به رضای خود در آن درآید مشغول می شود و در آن می فروشد و لکن تو ای والی و تو ای پادشاه به من بگوئید چون شما از شریعت ما بیگانه هستید این را می گویید زیرا که اگر شما عهد و میثاق خدای ما را خوانده بودید هر آینه دیده بودید که موسی (ع) دریا را به عصای خود خون گردانید و غبار را کِیک (کَک) و نَم را تندباد و روشنی را تاریکی گردنید. غوک ها و موش ها را بر مصر فرستاد. پس زمین را پوشانیدند و فرزندان نخستین را کشت و دریا را شکافت و در آن فرعون را غرق نمود و من هیچیک از اینها را نکرده ام و همه معترفند به اینکه موسی (ع) اکنون مردی است که مرده. یسوع آفتاب را متوقف کرد و اردن را شکافت و این دو از آنهایی است که تا کنون نکرده ام و همه اعتراف دارند به اینکه یسوع اکنون مردی است مرده و ایلیا آتش را از آسمان آشکارا فرود آورد و باران را نازل کرد و این دو از اسباب هایی است که نکرده ام و همه اعتراف دارند که همانا ایلیا بشر است.)(6)
(1) . مریم: 30.
(2) . زخرف: 64.
(3) . مائده: 72.
(4) . مائده: 117.
(5) . محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 25، ص 293.
(6) . برنابا، فصل 92 تا 95، ص 214 تا 218.
- [سایر] نظر حضرت عیسی(ع) درباره یکتایی خداوند چه بود؟
- [سایر] چرا قرآن کریم میفرماید تمام اهل کتاب قبل از مرگ به عیسی (ع) ایمان میآورند؟
- [سایر] کدامیک از آیات قرآن در مورد معجزات حضرت عیسی(ع) صحبت میکند؟
- [سایر] چرا قرآن کریم میفرماید تمام اهل کتاب قبل از مرگ به عیسی (ع) ایمان میآورند؟
- [سایر] نظر اسلام رو درمورد ازدواج حضرت عیسی (ع) با مریم مجدلیه چیست؟
- [سایر] حج در قرآن چگونه ترسیم شده است؟
- [سایر] در قرآن پیامبر چگونه ترسیم شده است؟
- [آیت الله سیستانی] آیا ترسیم عکس انسان با آیات قرآن جایز است ؟
- [سایر] عید نوروز از منظر امام صادق(ع) چگونه ترسیم شده است؟
- [سایر] فردی که مخفیگاه حضرت عیسی(ع) را فاش کرد، چه نام داشت؟ آیا او شبیه به عیسی(ع) شد و به صلیب کشیده شد؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز در حرم امامان (ع) مستحب بلکه بهتر از مسجد است و مروی است که نماز حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) برابر دویست هزار نماز است.
- [امام خمینی] قوانین و مصوباتی که از مجالس قانونگذاری دولتهای جائر به امر عمال اجانب خَذَلَهم اللَّه تعالی بر خلاف صریح قرآن کریم و سنّت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میگذرد و گذشته است، از نظر اسلام لغو و از نظر قانون بیارزش است، و لازم است مسلمانها از امرکننده و رأیدهنده به هر طور ممکن است اعراض کنند، و با آنها معاشرت و معامله نکنند، و آنان مجرمند و عملکننده به رأی آنها معصیت کار و فاسق است.
- [آیت الله مظاهری] دادن قرآن به کافر مانعی ندارد مگر آنکه بیاحترامی به قرآن یا اسلام باشد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز عید فطر و قربان در زمان حضور امام (ع) واجب است و باید به جماعت خوانده شود و در زمان ما که امام (ع) غائب است مستحب می باشد و می شود آن را به جماعت یا فرادی خواند.
- [آیت الله بروجردی] دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله مظاهری] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله سبحانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر جلد قران نجس شود در صورتی که بی احترامی به قران باشد باید ان را اب بکشند