آیا تثلیث با حکم عقل سازگار است؟ با آن که مسیحیان قائل به وحدت ذات حقّ هستند و انجیل صراحت در توحید دارد و حضرت مسیح نیز دعوت به توحید داشته است، ولی در تعبیراتی از انجیل و کلمات آن ها این اصل اوّلی اعتقادی که همان تثلیث و سه گانه پرستی است به چشم می خورد. بیان اول: در مورد تثلیث سه احتمال وجود دارد: 1 وحدت حقیقی و کثرت اعتباری؛ که این احتمال اشکالی ندارد، ولی چنین احتمالی را مسیحیان قائل نیستند. 2 کثرث حقیقی و وحدت اعتباری؛ این احتمال قطعاً مستلزم شرک است. 3 هم کثرت حقیقی و هم وحدت حقیقی، که این صورت مستلزم تناقض است؛ زیرا معنای وحدت و کثرت دو معنای مختلف و متباین است و جمع بین این دو مفهوم در مصداق واحد، با ملاحظه ی شرایط تناقض، مستلزم تناقض است. علامه ی طباطبائی در این باره می گوید: در جمع بین وحدت حقیقیه و کثرت حقیقیه، اگر جنس وحدت و کثرت یکی باشد از محالات است؛ مثلاً هر دو قسم وحدت شخصیه یا نوعیّه باشد. برای هر یک مثالی می آوریم: الف) وحدت شخصیّه: مثل آن که بگوئیم: زید یکی است و در عین حال سه است. و یا زید و عمر و بکر در این حالت که حقیقتاً سه فرد از افراد انسان هستند یکی می باشند. ب) وحدت نوعیّه: مثل آن که بگوئیم: ماهیت انسان در عین این که یک نوع است سه نوع باشد، مثلاً هم انسان است و هم خرس و هم گوسفند. و یا ماهیّت انسان و خرس و گوسفند در عین آن که حقیقتاً سه تا هستند، حقیقتاً یکی باشند. ج) وحدت جنسیّه: مثل این که ماهیّت حیوان در عین آن که یک جنس است، سه جنس باشد. مثلاً هم حیوان است هم درخت و هم سنگ. و ماهیّت حیوان و درخت و سنگ در عین تعدّد، واحد بوده باشد. این از محالات است. اما جمع بین وحدت جنسیّه و یا نوعیّه، و بین کثرت شخصیه، مثل جمع بین وحدت حیوان و یا انسان و بین افراد آن ها از زید و عمر و بکر اشکال ندارد. هم چنان که جمع بین وحدت جنسیّه و کثرت نوعیّه، مثل جمع بین وحدت حیوان و کثرت انواع آن از مرغ و کبوتر و اسب و گوسفند اشکال ندارد. و نیز جمع بین وحدت شخصیّه و کثرت شخصیّه، یکی اعتباری و دیگری حقیقی اشکالی ندارد. مثل آن که زید با آن که شخص واحدی است حقیقتاً مرکب از چندین جزء است و بدن او را به اعتباراتی تقسیم کنیم که کثرت اعتباری است نه واقعی. و یا این که زید و عمر و بکر با آن که حقیقتاً سه تا هستند. به اعتبار آن که برادر یا شریک یکدیگرند، وحدت اعتباری دارند. حال در رابطه با گفتار مسیحیان، آنان که قائل به کثرت حقیقی هستند، و در این صورت جمع بین وحدت و کثرت حقیقی و شخصی کرده اند که تناقض است و محال حتی در صورتی که اقانیم ثلاثه را به معنای تجلّیات و ظهورات خدا دانسته و آن ها با ذات خدا عینیّت داشته باشد. آری اشکال بر مسیحیان این است که آن سه اصل را مستقل می دانند با حفظ وحدت آنها. بیان دوم: این سه اقنوم و مذهب و سه خدایی که در تعبیرات آنان آمده و برای هر کدام اثری خاص قائلند، یا سه موجود مستقلّند که این شرک واحدی در الوهیّت و عبودیّت است. و اگر این سه نفر در حقیقت سه جهت از وجود واجب است که هر جهت، انجام دهنده ی کاری هستند، که این شرک واحدی در الوهیت و اعتقاد به ترکیب خارجی و حقیقی در ذات واجب الوجود لازم می آید که هر دو صورت آن محال و باطل است.(1) (1) . علی اصغر رضوانی، نگاهی به مسیحیت و پاسخ به شبهات، ص 82 – 84.
آیا تثلیث با حکم عقل سازگار است؟
با آن که مسیحیان قائل به وحدت ذات حقّ هستند و انجیل صراحت در توحید دارد و حضرت مسیح نیز دعوت به توحید داشته است، ولی در تعبیراتی از انجیل و کلمات آن ها این اصل اوّلی اعتقادی که همان تثلیث و سه گانه پرستی است به چشم می خورد.
بیان اول: در مورد تثلیث سه احتمال وجود دارد:
1 وحدت حقیقی و کثرت اعتباری؛ که این احتمال اشکالی ندارد، ولی چنین احتمالی را مسیحیان قائل نیستند.
2 کثرث حقیقی و وحدت اعتباری؛ این احتمال قطعاً مستلزم شرک است.
3 هم کثرت حقیقی و هم وحدت حقیقی، که این صورت مستلزم تناقض است؛ زیرا معنای وحدت و کثرت دو معنای مختلف و متباین است و جمع بین این دو مفهوم در مصداق واحد، با ملاحظه ی شرایط تناقض، مستلزم تناقض است.
علامه ی طباطبائی در این باره می گوید: در جمع بین وحدت حقیقیه و کثرت حقیقیه، اگر جنس وحدت و کثرت یکی باشد از محالات است؛ مثلاً هر دو قسم وحدت شخصیه یا نوعیّه باشد. برای هر یک مثالی می آوریم:
الف) وحدت شخصیّه: مثل آن که بگوئیم: زید یکی است و در عین حال سه است. و یا زید و عمر و بکر در این حالت که حقیقتاً سه فرد از افراد انسان هستند یکی می باشند.
ب) وحدت نوعیّه: مثل آن که بگوئیم: ماهیت انسان در عین این که یک نوع است سه نوع باشد، مثلاً هم انسان است و هم خرس و هم گوسفند. و یا ماهیّت انسان و خرس و گوسفند در عین آن که حقیقتاً سه تا هستند، حقیقتاً یکی باشند.
ج) وحدت جنسیّه: مثل این که ماهیّت حیوان در عین آن که یک جنس است، سه جنس باشد. مثلاً هم حیوان است هم درخت و هم سنگ. و ماهیّت حیوان و درخت و سنگ در عین تعدّد، واحد بوده باشد. این از محالات است.
اما جمع بین وحدت جنسیّه و یا نوعیّه، و بین کثرت شخصیه، مثل جمع بین وحدت حیوان و یا انسان و بین افراد آن ها از زید و عمر و بکر اشکال ندارد. هم چنان که جمع بین وحدت جنسیّه و کثرت نوعیّه، مثل جمع بین وحدت حیوان و کثرت انواع آن از مرغ و کبوتر و اسب و گوسفند اشکال ندارد.
و نیز جمع بین وحدت شخصیّه و کثرت شخصیّه، یکی اعتباری و دیگری حقیقی اشکالی ندارد. مثل آن که زید با آن که شخص واحدی است حقیقتاً مرکب از چندین جزء است و بدن او را به اعتباراتی تقسیم کنیم که کثرت اعتباری است نه واقعی. و یا این که زید و عمر و بکر با آن که حقیقتاً سه تا هستند. به اعتبار آن که برادر یا شریک یکدیگرند، وحدت اعتباری دارند.
حال در رابطه با گفتار مسیحیان، آنان که قائل به کثرت حقیقی هستند، و در این صورت جمع بین وحدت و کثرت حقیقی و شخصی کرده اند که تناقض است و محال حتی در صورتی که اقانیم ثلاثه را به معنای تجلّیات و ظهورات خدا دانسته و آن ها با ذات خدا عینیّت داشته باشد. آری اشکال بر مسیحیان این است که آن سه اصل را مستقل می دانند با حفظ وحدت آنها.
بیان دوم: این سه اقنوم و مذهب و سه خدایی که در تعبیرات آنان آمده و برای هر کدام اثری خاص قائلند، یا سه موجود مستقلّند که این شرک واحدی در الوهیّت و عبودیّت است. و اگر این سه نفر در حقیقت سه جهت از وجود واجب است که هر جهت، انجام دهنده ی کاری هستند، که این شرک واحدی در الوهیت و اعتقاد به ترکیب خارجی و حقیقی در ذات واجب الوجود لازم می آید که هر دو صورت آن محال و باطل است.(1)
(1) . علی اصغر رضوانی، نگاهی به مسیحیت و پاسخ به شبهات، ص 82 – 84.
- [سایر] آیا تثلیث از نظر عقل مورد پذیرش است؟!
- [سایر] آیا شق القمر با علوم و عقل سازگار است؟
- [سایر] تثلیث در مسیحیت را توضیح داده و پیشینه تثلیث در مسیحیت چیست؟ دلائل تحریف انجیل چیست؟
- [سایر] معنای تثلیث چیست؟
- [سایر] آیا تثلیث با قرآن تطبیق داده می شود. سوره هایی مثل توحید و کافرون با تثلیث مسیحیان تطبیقی دارد؟
- [سایر] منظور از تثلیث چیست؟
- [سایر] نظر قرآن درباره تثلیث چیست؟
- [سایر] درباره خردستیزی تثلیث توضیحاتی بدهید.
- [سایر] چرا بعضی افراد بعضی روایتها را قبول نمی کنند؟ آن روایتهایی را می خواهم که می فرمایند موقعی که روایتی با عقل شما سازگار نبود، از آن سریع عبور کنید اگر ممکن است، همراه با منبع بگویید.
- [سایر] آیا تثلیث در کتاب مقدس وجود دارد؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند، دوازده امامی، و دارای عقل و عفت و صورت نیکو باشد، و مکروه است کم عقل یا غیر دوازده امامی یا بد صورت، یا بدخلق، یا زنازاده باشد، و نیز مکروه است دایهای بگیرند که شیرش از بچهای است که از زنا به دنیا آمده باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است دایه ای که برای طفل می گیرند دوازده امامی و دارای عقل و عفت و صورت نیکو باشد و مکروه است کم عقل یا بد صورت یا بد خلق یا زنا زاده باشد و نیز مکروه است دایه ای بگیرند که بچه ای که دارد از زنا بدنیا امده باشد
- [آیت الله نوری همدانی] مستحّب است دایه ای که برای طفل می گیرند ، دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد و مکروه است کم عقل یا بد صورت ، یا بد خُلق ، یا زنازاده باشد و نیز مکروه است زنی را دایه بگیرند که شیرش از بچّه ای است که از زنا به دنیا آمده است . مسائل متفرقه شیر دادن :
- [آیت الله بروجردی] مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند، دوازده امامی و دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد و مکروه است کم عقل، یا غیر دوازده امامی، یا بد صورت، یا بد خلق، یا زنا زاده باشد و نیز مکروه است دایهای بگیرند که بچهای که دارد از زنا به دنیا آمده باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در روایات آمده است دایه ای را باید برای طفل انتخاب کرد که دارای عقل و ایمان و عفت و صورت نیکو باشد و از گرفتن دایه کم عقل یا غیرمؤمنه یا بدصورت و کج خلق یا زنازاده خودداری شود و همچنین از انتخاب دایه ای که بچه او از زنا به دنیا آمده و شیرش شیر زنازاده است پرهیز شود.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند، دوازده امامی و دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد و مکروه است زن کم عقل یا غیر دوازده امامی یا بد صورت یا بد خلق یا زنازداه، کودک را شیر بدهد و نیز مکروه است دایهای بگیرند که بچّهای که دارد از راه زنا به دنیا آمده باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است دایهای که برای طفل میگیرند، دوازده امامی ودارای عقل وعفّت وصورت نیکو باشد ومکروه است کم عقل، یا غیر دوازده امامی یا بد صورت، یا بد خلق یا زنا زاده باشد، و نیز مکروه است دایهایبگیرند که بچهای که دارد از زنا بدنیا آمده باشد.
- [آیت الله سبحانی] مستحب است دایه ای که برای طفل می گیرند، دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد و مکروه است کم عقل یا بدصورت، یا بدخلق، یا زنازاده باشد. و نیز مکروه است دایه ای بگیرند که بچه ای که دارد، از زنا به دنیا آمده باشد. مسائل متفرّقه شیر دادن
- [آیت الله سبحانی] مستحب است دایه ای که برای طفل می گیرند، دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد و مکروه است کم عقل یا بدصورت، یا بدخلق، یا زنازاده باشد. و نیز مکروه است دایه ای بگیرند که بچه ای که دارد، از زنا به دنیا آمده باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است دایه ای که برای طفل می گیرند، دوازده امامی و دارای عقل و عفت و صورت نیکو باشد و مکروه است کم عقل یا غیر دوازده امامی یابد صورت، یا بد خلق، یا زنا زاده باشد، و نیز مکروه است دایه ای بگیرند که از زنا بچه دار شده و شیر او از زنا است. مسائل متفرقه شیر دادن