زرتشتیان مگه آتش برست نیستند پس چطور زرتشت یکتا پرست بود؟ در مورد شخصیتها و چهرههای تاریخی کمتر کسی را میتوان یافت که مانند زرتشت چهرة معمائی و مبهمی داشته باشد. شخصیت حقیقی او آن قدر تاریک و مبهم است که برخی از پژوهشگران او را اختلافیترین چهرة تاریخ میدانند چرا که هم در تاریخ تولد و هم در محل تولد او، اختلافات های فراوانی به چشم میخورد که اصلاً قابل جمع نیستند و هم در شخصیت واقعی او مباحث وداستانها و اقوال متفاوت و متضادی وجود دارد به همین جهت گروهی از محققان و نویسندگان در تاریخی بودن شخصیت وی، شک و تردید دارند و شخصیت او را نیزمانند جمعی از بزرگان و قهرمانان ادوار باستانی، افسانهای دانستهاند، ولی غالب محققان و دانشمندان معتقدند که زرتشت وجود تاریخی داشته و مولود افسانه و یا زائیدة فرهنگ ساسانی نیست.در مورد تاریخ پیدایش زرتشت اختلاف آراء و روایات تاریخی به قدری شدید است که اصلاً نمیشود بین آنها جمع کرد این اقوال از 600 سال قبل از میلاد مسیح تا 6000 سال پیش از میلاد، دور میزند. امّا بر اساس نظریة مشهور، وی درسال 660 قبل از میلاد به دنیا آمد و در 630 قبل از میلاد (در سن 30 سالگی) به پیامبری مبعوث شد. وی در سال 583 ق. م در سن 77 سالگی در آتشکدهای دربلخ (افغانستان)، توسط لشکر قومی مهاجم به شهادت رسید.( توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، مؤسسة فرهنگی طه و مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اوّل، 1379، ص 63. ) امّا در مورد شخصیت حقوقی زرتشت از باب نمونه به این اقوال، اشاره میشود: اغلب مورخان اسلامی مانند: طبری،( تاریخ طبری، چاپ قاهره، ج اول، ص 282 و402 و 403) بلعمی،( تاریخ بلعمی، چاپ کیان پور نسخة دهخدا، ص 206) ابن اثیر(ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، چاپ مصر، ج 1، ص 145 و 146) زرتشت را پیامبر ندانسته، بلکه او را شاگرد ارمیای نبی یا عزیر نبی، دانستهاند.برخی از مورخان اسلامی مانند مسعودی،( مسعودی، مروج الذهب، چاپ مصر، ج 1، ص 229 ) دینوری،( دینوری، الاخبار الطّول، ص 28) حمزه اصفهانی،( تسنی ملوک الارض و الانبیاء، ص 27 ) بیرونی(ابوریحان بیرونی، ترجمه الآثار الباقیه، ص25) و مؤلف تبصرة العوام بر این اعتقادند که زرتشت پیغمبر بوده است.یکی از محققین معاصر بعد از ذکر اقوال مختلف و آراء متضاد میگوید: علت این همه تضاد و تناقض در تاریخ زرتشت این است که وی تاریخ درستی ندارد و ردپای این شخصیت ایرانی در تاریخ گم شده است و در هیچ یک از روایات اسلامی وقرآن مجید و همچنین در کتاب مقدسی چون انجیل و تورات ذکری از شخص زرتشت وکتاب اوستا به میان نیامده است، بلکه هر جا که خواستهاند از دیانت کهن ایرانی نامی به میان آورند، تنها به لفظ مجوس اکتفا کردهاند.( الهامی، داود، ایران و اسلام، قم، انتشارات مکتب اسلام، 1374)به هر حال در قرآن مجید هیچ جا سخنی از زرتشت و پیامبری او و یا کتاب اوستا که منسوب به اوست نیامده است. لکن تنها یک بار لفظ (مجوس) در قرآن آمده است و واژة مجوس در زبان عربی به زرتشتیان اطلاق میشود. قرآن آنها را در کنار پیروان ادیان دیگر قرار داده و میفرماید: (ان الذین آمنوا و الذین هادوا و الصابئین و النصاری و المجوس و الذین اشرکوا ان الله یفصل بینهم یوم القیامة: آنان که ایمان آوردند و آنان که یهودی شدند و صابئان و نصاری ومجوس و آنان که شرک ورزیدهاند، خداوند روز قیامت میان آنان حکم میکند.)(حج/17) در این آیة مردم به سه فرقه تقسیم شدهاند:1- مؤمنان (مسلمانان)؛ 2- اهل کتاب؛ که عبارتند از: یهود، نصاری (مسیحیان)،صابئان و مجوس؛3- مشرکان.این سه فرقه با ذکر اسم موصول (الذین) از هم جدا شدهاند؛ ولی چهار گروه اهل کتاب، با حروف وصل (و) به هم پیوستهاند. بنابر این (مجوس) از مشرکان مجزا شده و در ردیف یهود، نصاری و صابئان قرار گرفته است. البتّه آیة دیگری(مائده/105) هم در قرآن هست که هر چند، به صورت صریح در آن از مجوس نام برده نشده است، ولی طبق شأن نزولی که نقل گردیده، آیه دربارة مجوس میباشد.در حدیثی به این شأن نزول آیه اشاره میشود؛ از امام صادق علیه السّلام از(مجوس) سؤال گردید که آیا پیامبری داشتهاند یا نه؟ امام علیه السّلام فرمود: آیا به تو نرسیده نامهای که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به مردم مکه نوشتند و آنان را به اسلام دعوت کرده بود و اگر اسلام نپذیرفتند، آمادة جنگ شوند و مردم مکه در پاسخ نوشتند از ما هم جزیه بگیر و ما را به حال خود بگذار تا همچنان بتها را بپرستیم. پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در پاسخ آنها نوشت من غیر از اهل کتاب از کس دیگری جزیه نمیگیرم. در جواب دوباره نوشتند آیا تو گمان میکنی جزیه را فقط از اهل کتاب دریافت میداری، در صورتی که از مجوسیان (هجر) نیز جزیه گرفتهای؟ پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله پاسخ داد: مجوسیان پیغمبری داشتند که او را کشتند و کتابی نیز داشتند که آن را سوزاندند. پیغمبر آنان کتاب خود را بر روی دوازده هزار پوست گاو نوشته بود.( حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، تهران، چاپ آل البیت، ج 11، ص 96، ج 15، ص 126(در روایت دیگر آمده (اشعث بن قیس کندی، از امام علی علیه السّلام سؤال کرد: چرا با (مجوس) مانند اهل کتاب معامله میکنید و از آنها جزیه میگیری وحال آن که نه برای آنها کتابی نازل شده و نه پیغمبری برای آنها مبعوث شده است؟ امام علی علیه السّلام فرمود: آنها کتابی داشتهاند، خداوند پیامبری در میان آنها مبعوث فرمود و...)( حر عاملی، وسائلالشیعه، کتاب الجهاد، باب 49، حدیث 7( بنابر آنچه گذشت جای شک و تردید باقی نمیماند که مجوس از نظر فقها و صاحب نظران یا به طور مسلم اهل کتابند یا لااقل محتملاً اهل کتاب بودهاند. امّا اینکه آیا پیامبر مجوس همان زرتشت است یا خیر؟ در این مسئله اختلاف است آنچه معروف و مشهور است آن است که اکثر محققین و مورخین بر این عقیدهاند که زرتشت همان پیامبر مجوس است و هر جا سخن از قوم مجوس گفته اند زرتشت را قرین آن کردهاند و ادعا نموده اند که بنیانگذار این دین و پیغمبر این آئین، زرتشت بوده است، لکن برخی دیگر (الهامی، داود، مقالهآیة از مجلة تخصصی کلام اسلامی، شمارة 32؛ ص 60 63) به این نظریه به دیده شک نگریسته و حتی منکر این شدهاند که پیامبر مجوسیان (زرتشت) بوده است و گفته اند اولاً: زردشتیان فرقهای کوچک از مجوسیان بوده است، مجوسیها به چهار فرقه تقسیم می شدند:1. کیومرثیه؛ 2. زروانیه؛ 3. مسخیه؛ 4. زردشتیه. پس زردشت بنیانگذار آئین مجوس و پیامبر همة مجوسیان نبوده است. ثانیاً: بر فرض وجود چنین شخصیت تاریخی، او به عنوان یک مصلح و اصلاحگری در دین قوم خود که یک سری آئین و مراسم و عقائدی را وارد کرده است، میباشد. زندیقی از امام علیه السّلام سؤال میکند که آیا برای مجوسیان از طرف خداوند پیامبری مبعوث شده است یا نه؟ امام فرمود: (هیچ امتی نیست، مگر اینکه از طرف خداوند منذری برای آنها مبعوث شده است و بر قوم مجوس هم ازطرف خداوند پیغمبری با کتاب آسمانی فرستاده شده است، منتهی مجوسیان او را تکذیب کردند و کتابش را انکار نمودند. سپس زندیق پرسید: پیغمبر آنها کیست؟ بعضیها گمان کردهاند (خالد بن سنان) است. حضرت فرمود: خالد یک نفر عرب بدوی بوده و پیغمبر نبوده و این سخنی است که مردم بیاطلاع میگویند. آن مرد گفت: آیا پیامبر مجوس زردشت است؟ امام علیه السّلام فرمود: زردشت در میان مجوس با زمزمه ای مبهم آمد و ادعای پیغمبری کرد، عدّهای دعوتش را پذیرفتند و عدّهای دیگر او را تکذیب کردند و از شهر بیرون نمودند و در بیابان طعمه درندگان شد.( احتجاج طبرسی، چاپ نجف، ج 2، ص 91 و 92)یکی از مسائل مهم و قابل توجه درباره نظام فکری و اعتقادی و عملی زردشتیان مقارن ظهور اسلام، مساله تقدیس و تعظیم و پرستش آتش است. این کار از قدیمترین دوران باستانی سابقه دارد و تا به امروز ادامه یافته است. در مورد رویکرد و دیدگاه آنان در این مورد دونظر عمده وجود دارد. گروهی آنرا نماد اهورا مزدا می دانندو مانند نمادهایی سایر ادیان و گروهی این امر را راهی مبالغه ای می دانند که با انحراف از دین زدشتی پدید آمده است مانند آنچه در مسیحیت در مورد حضرت عیسی اتفاق افتاده است.(البته خود زردشتیان صورت اول را قبول دارند. عبارت این دوگروه به شرح زیر است:گروه اول:از گونههای آتش در اوستا، میتوان از(آتش آیینی)، (آتش نابودکننده(رستاخیز))و (آتش آزمون) نام برد. از آنجایی که اسطوره های ملت ها که در پیوند با یکدیگراند، به تبار مشترک آنها بر میگردد، اسطوره آتش نیز در گذار خود از ملتی به ملتی دیگر، به ویژه ، هند و ایران، دچار همسانی و دگرسانیهایی شده است. آتش در متون اوستا کانون مناسک و نیایشها است. ایزد آتش و آتش بهرام دارای ارزش و اهمیت بیشتری است. شاهنامه فردوسی که پی گیر مفاهیم آتش از دوره باستان و مزدیسیان است، گونههای آتش، به ویژه آتش آزمون، آتشی که برای سیاوش برافروخته شد، در آن نمود بیشتری دارد. روی هم رفته، این متن دربردارنده باورهای آیینی در پیوند با آتش است. با رویکرد به اینکه در آیین مزدیسنان، آفریده نیک اهورامزدا، باید گرامی داشته شود، ایرانیان آریایی آتش را موهبت ایزدی دانسته؛ شعله آتش را یادآور فروغ رحمانی خواندهاند و آتشدان فروزان را، در پرستشگاه به منزله محراب قرار دادهاند. در متون پهلوی زردشتی دورههای پسین، آتش همان اهمیت خود را در نزد مزدیسنان به عنوان نمادی از اهورامزدا و کانون عبادتهای روزانه آن ها حفظ کرد[1] گروه دوم:بوعلی سینا در فصل هفتم از فن دوم طبیعیات شفا می گوید: ( طبقاتی از پیشینیان که به فلسفه اضداد تمایل داشتند و معتقد بودند که همه چیز از (ضدین) به وجود می آید و در این جهت در مساله خیر و شر، نور و ظلمت به عنوان دو ضد واقع شده بودند، در تمجید و تعظیم آتش راه مبالغه پیش گرفتند و آتش را شایسته تقدیس و تسبیح (پرستش) دانستند، بدین جهت که آتش عنصر نورانی است و بر عکس زمین و خاک عنصر ظلمانی می باشد و لهذا شایسته تحقیر است).در هر صورت تعظیم و تقدیس و تکریم و پرستش آتش بعد از زردشت سخت بالا گرفت و بزرگترین شعار زردشتیگری شناخته شد که هنوز هم ادامه دارد. همان طور که در میان مسلمین مساجد و در میان مسیحیان کلیسا ساخته می شود، در میان زردشتیان آتشکده ها ساخته شد.[2][1] واحد دوست، مهوش، نمادینگی آتش و بازتاب آن در متون اساطیری و حماسی ایران ، جامعه شناسی و علوم اجتماعی ) علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز ) بهار 1384 - شماره 42، ص175-186[2] مجموعه آثار شهید مطهری جلد 14 ، بخش دوم : خدمات اسلام به ایران ، موهبت یا فاجعه؟ ، آتش و پرستش
زرتشتیان مگه آتش برست نیستند پس چطور زرتشت یکتا پرست بود؟
زرتشتیان مگه آتش برست نیستند پس چطور زرتشت یکتا پرست بود؟
در مورد شخصیتها و چهرههای تاریخی کمتر کسی را میتوان یافت که مانند زرتشت چهرة معمائی و مبهمی داشته باشد. شخصیت حقیقی او آن قدر تاریک و مبهم است که برخی از پژوهشگران او را اختلافیترین چهرة تاریخ میدانند چرا که هم در تاریخ تولد و هم در محل تولد او، اختلافات های فراوانی به چشم میخورد که اصلاً قابل جمع نیستند و هم در شخصیت واقعی او مباحث وداستانها و اقوال متفاوت و متضادی وجود دارد به همین جهت گروهی از محققان و نویسندگان در تاریخی بودن شخصیت وی، شک و تردید دارند و شخصیت او را نیزمانند جمعی از بزرگان و قهرمانان ادوار باستانی، افسانهای دانستهاند، ولی غالب محققان و دانشمندان معتقدند که زرتشت وجود تاریخی داشته و مولود افسانه و یا زائیدة فرهنگ ساسانی نیست.در مورد تاریخ پیدایش زرتشت اختلاف آراء و روایات تاریخی به قدری شدید است که اصلاً نمیشود بین آنها جمع کرد این اقوال از 600 سال قبل از میلاد مسیح تا 6000 سال پیش از میلاد، دور میزند. امّا بر اساس نظریة مشهور، وی درسال 660 قبل از میلاد به دنیا آمد و در 630 قبل از میلاد (در سن 30 سالگی) به پیامبری مبعوث شد. وی در سال 583 ق. م در سن 77 سالگی در آتشکدهای دربلخ (افغانستان)، توسط لشکر قومی مهاجم به شهادت رسید.( توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، مؤسسة فرهنگی طه و مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اوّل، 1379، ص 63. ) امّا در مورد شخصیت حقوقی زرتشت از باب نمونه به این اقوال، اشاره میشود: اغلب مورخان اسلامی مانند: طبری،( تاریخ طبری، چاپ قاهره، ج اول، ص 282 و402 و 403) بلعمی،( تاریخ بلعمی، چاپ کیان پور نسخة دهخدا، ص 206) ابن اثیر(ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، چاپ مصر، ج 1، ص 145 و 146) زرتشت را پیامبر ندانسته، بلکه او را شاگرد ارمیای نبی یا عزیر نبی، دانستهاند.برخی از مورخان اسلامی مانند مسعودی،( مسعودی، مروج الذهب، چاپ مصر، ج 1، ص 229 ) دینوری،( دینوری، الاخبار الطّول، ص 28) حمزه اصفهانی،( تسنی ملوک الارض و الانبیاء، ص 27 ) بیرونی(ابوریحان بیرونی، ترجمه الآثار الباقیه، ص25) و مؤلف تبصرة العوام بر این اعتقادند که زرتشت پیغمبر بوده است.یکی از محققین معاصر بعد از ذکر اقوال مختلف و آراء متضاد میگوید: علت این همه تضاد و تناقض در تاریخ زرتشت این است که وی تاریخ درستی ندارد و ردپای این شخصیت ایرانی در تاریخ گم شده است و در هیچ یک از روایات اسلامی وقرآن مجید و همچنین در کتاب مقدسی چون انجیل و تورات ذکری از شخص زرتشت وکتاب اوستا به میان نیامده است، بلکه هر جا که خواستهاند از دیانت کهن ایرانی نامی به میان آورند، تنها به لفظ مجوس اکتفا کردهاند.( الهامی، داود، ایران و اسلام، قم، انتشارات مکتب اسلام، 1374)به هر حال در قرآن مجید هیچ جا سخنی از زرتشت و پیامبری او و یا کتاب اوستا که منسوب به اوست نیامده است. لکن تنها یک بار لفظ (مجوس) در قرآن آمده است و واژة مجوس در زبان عربی به زرتشتیان اطلاق میشود. قرآن آنها را در کنار پیروان ادیان دیگر قرار داده و میفرماید: (ان الذین آمنوا و الذین هادوا و الصابئین و النصاری و المجوس و الذین اشرکوا ان الله یفصل بینهم یوم القیامة: آنان که ایمان آوردند و آنان که یهودی شدند و صابئان و نصاری ومجوس و آنان که شرک ورزیدهاند، خداوند روز قیامت میان آنان حکم میکند.)(حج/17) در این آیة مردم به سه فرقه تقسیم شدهاند:1- مؤمنان (مسلمانان)؛ 2- اهل کتاب؛ که عبارتند از: یهود، نصاری (مسیحیان)،صابئان و مجوس؛3- مشرکان.این سه فرقه با ذکر اسم موصول (الذین) از هم جدا شدهاند؛ ولی چهار گروه اهل کتاب، با حروف وصل (و) به هم پیوستهاند. بنابر این (مجوس) از مشرکان مجزا شده و در ردیف یهود، نصاری و صابئان قرار گرفته است. البتّه آیة دیگری(مائده/105) هم در قرآن هست که هر چند، به صورت صریح در آن از مجوس نام برده نشده است، ولی طبق شأن نزولی که نقل گردیده، آیه دربارة مجوس میباشد.در حدیثی به این شأن نزول آیه اشاره میشود؛ از امام صادق علیه السّلام از(مجوس) سؤال گردید که آیا پیامبری داشتهاند یا نه؟ امام علیه السّلام فرمود: آیا به تو نرسیده نامهای که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به مردم مکه نوشتند و آنان را به اسلام دعوت کرده بود و اگر اسلام نپذیرفتند، آمادة جنگ شوند و مردم مکه در پاسخ نوشتند از ما هم جزیه بگیر و ما را به حال خود بگذار تا همچنان بتها را بپرستیم. پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در پاسخ آنها نوشت من غیر از اهل کتاب از کس دیگری جزیه نمیگیرم. در جواب دوباره نوشتند آیا تو گمان میکنی جزیه را فقط از اهل کتاب دریافت میداری، در صورتی که از مجوسیان (هجر) نیز جزیه گرفتهای؟ پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله پاسخ داد: مجوسیان پیغمبری داشتند که او را کشتند و کتابی نیز داشتند که آن را سوزاندند. پیغمبر آنان کتاب خود را بر روی دوازده هزار پوست گاو نوشته بود.( حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، تهران، چاپ آل البیت، ج 11، ص 96، ج 15، ص 126(در روایت دیگر آمده (اشعث بن قیس کندی، از امام علی علیه السّلام سؤال کرد: چرا با (مجوس) مانند اهل کتاب معامله میکنید و از آنها جزیه میگیری وحال آن که نه برای آنها کتابی نازل شده و نه پیغمبری برای آنها مبعوث شده است؟ امام علی علیه السّلام فرمود: آنها کتابی داشتهاند، خداوند پیامبری در میان آنها مبعوث فرمود و...)( حر عاملی، وسائلالشیعه، کتاب الجهاد، باب 49، حدیث 7( بنابر آنچه گذشت جای شک و تردید باقی نمیماند که مجوس از نظر فقها و صاحب نظران یا به طور مسلم اهل کتابند یا لااقل محتملاً اهل کتاب بودهاند. امّا اینکه آیا پیامبر مجوس همان زرتشت است یا خیر؟ در این مسئله اختلاف است آنچه معروف و مشهور است آن است که اکثر محققین و مورخین بر این عقیدهاند که زرتشت همان پیامبر مجوس است و هر جا سخن از قوم مجوس گفته اند زرتشت را قرین آن کردهاند و ادعا نموده اند که بنیانگذار این دین و پیغمبر این آئین، زرتشت بوده است، لکن برخی دیگر (الهامی، داود، مقالهآیة از مجلة تخصصی کلام اسلامی، شمارة 32؛ ص 60 63) به این نظریه به دیده شک نگریسته و حتی منکر این شدهاند که پیامبر مجوسیان (زرتشت) بوده است و گفته اند اولاً: زردشتیان فرقهای کوچک از مجوسیان بوده است، مجوسیها به چهار فرقه تقسیم می شدند:1. کیومرثیه؛ 2. زروانیه؛ 3. مسخیه؛ 4. زردشتیه. پس زردشت بنیانگذار آئین مجوس و پیامبر همة مجوسیان نبوده است. ثانیاً: بر فرض وجود چنین شخصیت تاریخی، او به عنوان یک مصلح و اصلاحگری در دین قوم خود که یک سری آئین و مراسم و عقائدی را وارد کرده است، میباشد. زندیقی از امام علیه السّلام سؤال میکند که آیا برای مجوسیان از طرف خداوند پیامبری مبعوث شده است یا نه؟ امام فرمود: (هیچ امتی نیست، مگر اینکه از طرف خداوند منذری برای آنها مبعوث شده است و بر قوم مجوس هم ازطرف خداوند پیغمبری با کتاب آسمانی فرستاده شده است، منتهی مجوسیان او را تکذیب کردند و کتابش را انکار نمودند. سپس زندیق پرسید: پیغمبر آنها کیست؟ بعضیها گمان کردهاند (خالد بن سنان) است. حضرت فرمود: خالد یک نفر عرب بدوی بوده و پیغمبر نبوده و این سخنی است که مردم بیاطلاع میگویند. آن مرد گفت: آیا پیامبر مجوس زردشت است؟ امام علیه السّلام فرمود: زردشت در میان مجوس با زمزمه ای مبهم آمد و ادعای پیغمبری کرد، عدّهای دعوتش را پذیرفتند و عدّهای دیگر او را تکذیب کردند و از شهر بیرون نمودند و در بیابان طعمه درندگان شد.( احتجاج طبرسی، چاپ نجف، ج 2، ص 91 و 92)یکی از مسائل مهم و قابل توجه درباره نظام فکری و اعتقادی و عملی زردشتیان مقارن ظهور اسلام، مساله تقدیس و تعظیم و پرستش آتش است. این کار از قدیمترین دوران باستانی سابقه دارد و تا به امروز ادامه یافته است. در مورد رویکرد و دیدگاه آنان در این مورد دونظر عمده وجود دارد. گروهی آنرا نماد اهورا مزدا می دانندو مانند نمادهایی سایر ادیان و گروهی این امر را راهی مبالغه ای می دانند که با انحراف از دین زدشتی پدید آمده است مانند آنچه در مسیحیت در مورد حضرت عیسی اتفاق افتاده است.(البته خود زردشتیان صورت اول را قبول دارند. عبارت این دوگروه به شرح زیر است:گروه اول:از گونههای آتش در اوستا، میتوان از(آتش آیینی)، (آتش نابودکننده(رستاخیز))و (آتش آزمون) نام برد. از آنجایی که اسطوره های ملت ها که در پیوند با یکدیگراند، به تبار مشترک آنها بر میگردد، اسطوره آتش نیز در گذار خود از ملتی به ملتی دیگر، به ویژه ، هند و ایران، دچار همسانی و دگرسانیهایی شده است. آتش در متون اوستا کانون مناسک و نیایشها است. ایزد آتش و آتش بهرام دارای ارزش و اهمیت بیشتری است. شاهنامه فردوسی که پی گیر مفاهیم آتش از دوره باستان و مزدیسیان است، گونههای آتش، به ویژه آتش آزمون، آتشی که برای سیاوش برافروخته شد، در آن نمود بیشتری دارد. روی هم رفته، این متن دربردارنده باورهای آیینی در پیوند با آتش است. با رویکرد به اینکه در آیین مزدیسنان، آفریده نیک اهورامزدا، باید گرامی داشته شود، ایرانیان آریایی آتش را موهبت ایزدی دانسته؛ شعله آتش را یادآور فروغ رحمانی خواندهاند و آتشدان فروزان را، در پرستشگاه به منزله محراب قرار دادهاند. در متون پهلوی زردشتی دورههای پسین، آتش همان اهمیت خود را در نزد مزدیسنان به عنوان نمادی از اهورامزدا و کانون عبادتهای روزانه آن ها حفظ کرد[1] گروه دوم:بوعلی سینا در فصل هفتم از فن دوم طبیعیات شفا می گوید: ( طبقاتی از پیشینیان که به فلسفه اضداد تمایل داشتند و معتقد بودند که همه چیز از (ضدین) به وجود می آید و در این جهت در مساله خیر و شر، نور و ظلمت به عنوان دو ضد واقع شده بودند، در تمجید و تعظیم آتش راه مبالغه پیش گرفتند و آتش را شایسته تقدیس و تسبیح (پرستش) دانستند، بدین جهت که آتش عنصر نورانی است و بر عکس زمین و خاک عنصر ظلمانی می باشد و لهذا شایسته تحقیر است).در هر صورت تعظیم و تقدیس و تکریم و پرستش آتش بعد از زردشت سخت بالا گرفت و بزرگترین شعار زردشتیگری شناخته شد که هنوز هم ادامه دارد. همان طور که در میان مسلمین مساجد و در میان مسیحیان کلیسا ساخته می شود، در میان زردشتیان آتشکده ها ساخته شد.[2][1] واحد دوست، مهوش، نمادینگی آتش و بازتاب آن در متون اساطیری و حماسی ایران ، جامعه شناسی و علوم اجتماعی ) علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز ) بهار 1384 - شماره 42، ص175-186[2] مجموعه آثار شهید مطهری جلد 14 ، بخش دوم : خدمات اسلام به ایران ، موهبت یا فاجعه؟ ، آتش و پرستش
- [سایر] آیا ایرانیان یکتاپرست بودند؟ زرتشت قبل از اسلام در ایران یکتا پرست بودند؟
- [سایر] چرا آتش برای زرتشتیان مهم است مگر آنها ادعای یکتاپرستی ندارند؟آیا این شرک نیست؟
- [سایر] اگر زرتشت پیامبر بود پس پرستش آتش ازکجا آمده؟
- [سایر] آیا ماهیت آیین زرتشت ماهیتی کاملاً توحیدی و الهی است یا ثنوی پرست می باشند؟ تفاوتها و شباهتهای دین زرتشت با دین اسلام در احکام و آموزه های دینی چیست؟
- [سایر] در دین زرتشت جهنم به صورت یخ بندان وبادهای سرد تعبیر شده است واز آتش چیزی گفته نشده علت این امر چیست ؟
- [سایر] پیامبران اولی العزم کدام پیامبرانند؟ چرا اولی العزماند؟اسم کتابشان چیست؟ چرا زرتشت با داشتن کتاب و یا داوود با داشن کتاب اولی العزم نیستند؟
- [سایر] پیامبران اولی العزم کدام پیامبرانند؟ چرا اولی العزماند؟اسم کتابشان چیست؟ چرا زرتشت با داشتن کتاب و یا داوود با داشن کتاب اولی العزم نیستند؟
- [آیت الله بهجت] زمین هایی که مال زرتشتیان بوده و مصادره شده است و صاحبان آن ها راضی نیستند، حکم تصرّف، سکونت و نمازهایی که در آن جا خوانده شده است، چیست؟
- [سایر] با سلام خدمت شما آقای روحانی می خواستم بدانم چرا در لا اله الا الله اله اولی یه لام دارد ولی الله دومی دو تا لام دارد مگه هردو الله نیستند ؟
- [سایر] در آیین زرتشت، ازدواج با دختر و خواهر و مادر، جایز هست؟ احتمالا" این حکم، در بخش (وندیداد) کتاب اوستا، که مربوط به حلالها و حرامها هست، آمده؟ آیا در مقام عمل هم، زرتشتیان به این حکم، عمل میکنند؟ یا اینکه، این حکم را نیز، مانند دیگر احکام عجیب و غریبشان، از ترس رسوایی، پنهان میکنند؟